آیه 17 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

اصْبِرْ عَلَىٰ مَا يَقُولُونَ وَاذْكُرْ عَبْدَنَا دَاوُودَ ذَا الْأَيْدِ ۖ إِنَّهُ أَوَّابٌ

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره ص 18>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

تو بر سخنان (طعن و سخریّه) آنها صبر کن و از بنده ما داود یاد کن که (در اجرای امر ما) بسیار نیرومند بود (از احدی اندیشه نداشت) و دایم توبه و انابه می‌کرد.

بر آنچه می گویند شکیبا باش، و بنده ما داود را که دارای نیرومندی [در دانش و حکومت] بود یاد کن. او بسیار رجوع کننده [به سوی خدا] بود.

بر آنچه مى‌گويند صبر كن، و داوود، بنده ما را كه داراى امكانات [متعدّد] بود به ياد آور؛ آرى، او بسيار بازگشت‌كننده [به سوى خدا] بود.

بر هر چه مى‌گويند صبر كن. و از بنده ما داود قدرتمند، كه همواره به درگاه ما توبه مى‌كرد، يادآور.

در برابر آنچه می‌گویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داوود صاحب قدرت را، که او بسیار توبه‌کننده بود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Be patient over what they say, and remember Our servant, David, [the man] of strength. Indeed he was a penitent [soul].

Bear patiently what they say, and remember Our servant Dawood, the possessor of power; surely he was frequent in returning (to Allah).

Bear with what they say, and remember Our bondman David, lord of might, Lo! he was ever turning in repentance (toward Allah).

Have patience at what they say, and remember our servant David, the man of strength: for he ever turned (to Allah).

معانی کلمات آیه

  • ذا الايد: ايد: قوه و نيرو. «ذا الايد»: نيرومند.
  • اواب: اوب: رجوع، اوّاب صيغه مبالغه است، يعنى: بسيار رجوع كننده به خدا.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17»

(اى پيامبر!) بر آن چه مى‌گويند شكيبا باش و بنده‌ى ما داود را ياد كن كه صاحب قدرت بود، امّا با اين حال، همواره روى به سوى درگاه ما داشت.

إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18»

همانا ما كوه‌ها را رام كرديم در شامگاهان و بامدادان، همراه او تسبيح گويند.

وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19»

و پرندگان را (نيز) گرد آورده (و تسخير او كرديم) تا همگى به داود رجوع كنند (و در ذكر خدا با او هماهنگ گردند).

وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20»

و فرمانروايى و حكومت او را استوار داشتيم و به او حكمت و داورى عادلانه و فيصله بخش داديم.

جلد 8 - صفحه 89

نکته ها

در اين سوره به تاريخ نه نفر از انبيا اشاره شده كه سرگذشت سه نفر به تفصيل و شش نفر به اجمال مطرح شده است. اولين نفر حضرت داود است كه با ده كمال ستايش شده است.

در اين آيات، براى حضرت داود ده كمال مطرح شده است:

الف) الگوى صبر براى پيامبر اسلام صلى الله عليه و آله. «اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ»

ب) بندگى خداوند. «عَبْدَنا»

ج) بازگشت به خدا و انابه‌هاى پى در پى. «إِنَّهُ أَوَّابٌ»

د) قدرت داشتن. «إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»

ه) تسخير كوه‌ها و هم نوايى آنها با او. «يُسَبِّحْنَ‌ معه»

و) عرضه‌ى پرندگان بر او. «وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً»

ز) هم نوايى آنها در انابه با او. «كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ»

ح) حاكميّت و حكومت. «شَدَدْنا مُلْكَهُ»

ط) حكمت الهى. «آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ»

ى) داورى حقّ و فيصله دادن به اختلافات. «فَصْلَ الْخِطابِ»

در قرآن، در چندين آيه از پرندگان سخن به ميان آمده است، از جمله:

الف) ماجراى حضرت ابراهيم و زنده شدن چهار پرنده. «فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ» «1» كه پرندگان وسيله آشنايى با توحيد و معادشناسى قرار مى‌گيرند.

ب) يكى از معجزات حضرت عيسى ساختن مجسمه‌اى از يك پرنده بود كه با دميده شدن نَفَس حضرت حيات گرفت. «أَنِّي أَخْلُقُ لَكُمْ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ فَأَنْفُخُ فِيهِ فَيَكُونُ طَيْراً» «2»

ج) در اين آيه پرندگان هم نوا با داود مى‌شوند. «وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً»

د) هدهد كه براى سليمان خبر آورد و نامه‌رسانى كرد. «اذْهَبْ بِكِتابِي هذا فَأَلْقِهْ إِلَيْهِمْ» «3»

ه) پرندگان منطق دارند و انبيا آن را مى‌دانند. «عُلِّمْنا مَنْطِقَ الطَّيْرِ» «4»

«1». بقره، 260.

«2». مائده، 110.

«3». نمل، 28.

«4». نمل، 16.

جلد 8 - صفحه 90

و) پرندگانى كه وسيله‌ى نابودى دشمنان مى‌شوند. «وَ أَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْراً أَبابِيلَ» «1»

ز) پرندگان، تسبيح و نماز آگاهانه دارند. «كُلٌّ قَدْ عَلِمَ صَلاتَهُ وَ تَسْبِيحَهُ» «2»

مراد از حكمت، معارف محكم، يقينى و غير قابل ترديد است، بر خلاف علم كه همواره در معرض خطا و ترديد است.

پیام ها

1- لازمه‌ى رهبرى، سعه‌ى صدر و صبر در مقابل سخنان تلخ ديگران است. «اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ»

2- ياد تاريخ گذشتگان، عامل صبر در برابر سختى‌ها و مشكلات است. اصْبِرْ ... وَ اذْكُرْ

3- استهزا و تبليغات سوء كار هميشگى مخالفان است. «اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ» (فعل مضارع رمز استمرار است).

4- استهزا و تبليغات دشمن بسيار سخت و شديد است. (زيرا پيامبرى را كه سعه صدر و حلم دارد خسته و محتاج به صبر مى‌كند). اصْبِرْ عَلى‌ ...

5- انبيا نيز به مواعظ الهى نيازمندند. اصْبِرْ ...

6- نقش الگوها در تربيت فراموش نشود. «وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ»

7- سرچشمه‌ى قدرت بر صبر، عبوديّت و سرسپردگى به خداست. «عَبْدَنا داوُدَ»

8- قدرت در دست فرعون سبب استبداد است، «وَ فِرْعَوْنُ ذُو الْأَوْتادِ» ولى در دست مردان خدا همراه با تضرّع و بندگى است. «داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»

9- توبه و انابه‌ى صاحبان قدرت، سزاوار ستايش است. «ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»

10- توبه و انابه‌اى ارزشمند است كه مختصر و لحظه‌اى نباشد. «أَوَّابٌ» حضرت‌

«1». فيل، 3.

«2». نور، 41.

جلد 8 - صفحه 91

داود بسيار انابه مى‌كرد و در همه امور زندگى به خداوند روى مى‌آورد و اين توجّه دائمى سبب قدرت او بود. «ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ»

11- انسان در اثر تكامل معنوى مى‌تواند طبيعت را با خود همراه كند. «سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ»

12- يك عمل انقلابى داود (كه در آيه 251 سوره بقره آمده است‌ وَ قَتَلَ داوُدُ جالُوتَ‌ ...) آن همه الطاف الهى را به دنبال داشت. سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ‌ ... شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ

13- بهترين زمان براى ياد خدا شامگاهان و صبحگاهان است. «بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ»

14- شرط دريافت الطاف خداوند عبوديّت است. «عَبْدَنا- ذَا الْأَيْدِ- آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ»

15- كافران هر چه مى‌خواهند لجاجت كنند و سر تعظيم در برابر خدا فرود نياورند، امّا بدانند هستى در حال تسبيح خداست. «يُسَبِّحْنَ»

16- كوه‌ها نوعى شعور دارند «مَعَهُ يُسَبِّحْنَ» و حيوانات زمان را مى‌شناسند. مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِ‌ ...

17- محور تسبيح حيوانات و جمادات هستى، تسبيح اولياى خداست. مَعَهُ يُسَبِّحْنَ‌ ... كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ‌

18- پرندگان داراى نوعى شعور نسبت به خداوند و هستى هستند. «وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ»

19- حكومت بايد بر اساس حكمت و عدالت باشد. «شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ»

20- حضرت داود، از پيامبرانى است كه نبوّت و سلطنت را با يكديگر داشته است. «شَدَدْنا مُلْكَهُ‌- وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ»

21- دين از سياست جدا نيست و برخى انبيا حكومت داشته‌اند. «ذَا الْأَيْدِ- شَدَدْنا مُلْكَهُ‌- فَصْلَ الْخِطابِ»

22- ما نيز بايد حكومت مردان خدا را تقويت كنيم. جمله‌ «شَدَدْنا مُلْكَهُ» رمز آن است كه شما نيز ملك و حكومت اولياى الهى به او را تقويت كنيد.

23- رهبران جامعه بايد شرائطى داشته باشند. ارتباط دائمى با خداوند «إِنَّهُ أَوَّابٌ»

جلد 8 - صفحه 92

قدرت، «شَدَدْنا مُلْكَهُ» حكمت، «وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ» و توانايى بر فيصله دادن بخاطر منطق قوى. «فَصْلَ الْخِطابِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17»

اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ‌: صبر نما بر آنچه مى‌گويند از تكذيب و استهزاء تا وقتى كه امر به قتال نازل شود، وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ: و ياد نما بنده ما را داود عليه السلام، ذَا الْأَيْدِ: صاحب قوت بود در دين، تحمّل اداى رسالت و نبوت، يا در عبادت، چه نصف شب را به عبادت و يكروز در ميان روزه مى‌داشت، و اين اشد است از روزه تمام دهر، زيرا عادت شده چندان سختى ندارد. يا در حرب دشمنان غالب شدى، قوتش به مرتبه‌اى كه سنگى به يكى زدى از پشتش درآمده به ديگرى خورده او را نيز هلاك نمودى، و هر شب سى و شش هزار نفر به گرد كرسى او طعام مى‌خوردند. إِنَّهُ أَوَّابٌ‌: بدرستى كه داود بسيار رجوع كننده بود از مكروهات و بازگردنده بود به مرضات.

ديگر از عطاى نعم:


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ قالُوا رَبَّنا عَجِّلْ لَنا قِطَّنا قَبْلَ يَوْمِ الْحِسابِ «16» اصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ اذْكُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَيْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ «17» إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَ الْإِشْراقِ «18» وَ الطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَهُ أَوَّابٌ «19» وَ شَدَدْنا مُلْكَهُ وَ آتَيْناهُ الْحِكْمَةَ وَ فَصْلَ الْخِطابِ «20»

ترجمه‌

و گفتند پروردگارا زودتر برسان بما قسمت ما را پيش از روز شمار

صبر كن بر آنچه ميگويند و ياد كن بنده ما داود صاحب قوّت را همانا او بود بازگشت كننده‌

همانا ما رام كرديم كوهها را كه با او تسبيح ميگفتند بشبانگاه و اوّل روز

و پرنده‌ها را با آنكه جمع شده بودند هر يك براى او بازگشت كننده‌

و محكم كرديم پادشاهى او را و داديم باو علم شريعت و قطع خصومت را

تفسير

خداوند متعال باز نقل فرموده مقال كفار مكه را كه بر سبيل استهزاء ميگفتند خدايا قسط و قسمت و- نصيب ما را از عذابى كه ما را محمّد صلى اللّه عليه و اله از آن ميترساند پيش از روز قيامت بما برسان چنانچه در معانى از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده و خداوند در اينمقام امر فرموده است حبيب خود را بصبر بر اقوال‌

جلد 4 صفحه 462

بيهوده آنها و تذكّر پيدا كردن بر احوال انبياء عظام كه خداوند چه مقاماتى بايشان عطا فرمود در نتيجه صبر بر عبادت و اطاعت و تحمّل ناملايمات كه از آن جمله حضرت داود عليه السّلام بود كه داراى قوّت و نعمت بود چون يد كه ايد جمع آنست در كلام عرب بمعناى قوت و نعمت استعمال ميشود چنانچه در توحيد از امام باقر عليه السّلام نقل شده در اين آيه و نيز بسيار رجوع مينمود بطلب رضاى الهى براى قوّتش در دين و زياد دعا ميكرد و يك روز روزه ميگرفت و يكروز افطار مينمود و از نصف شب بر ميخاست چنانچه نقل نموده‌اند و خداوند كوهها را مسخّر او فرموده بود كه هر شب و صبح با او مشغول بتسبيح و تقديس خدا ميشدند و بتبع او ذكر ميگفتند و پرندگان از آشيانه‌هاى خودشان گرد او جمع ميشدند و هر يك بنغمه خود رجوع بتسبيح الهى نموده از او جواب گوئى ميكردند و خداوند سلطنت او را قوت و عظمت داد بهيبت و شوكت و نصرت و كثرت جنود و امراء خيرخواه و دود و بالاتر از همه آنكه خداوند تعالى علم دين و حكمت در آئين و قوه تشخيص حق از باطل و فصل خصومت بين مدعى و منكر را باو عنايت فرموده بود كه بسهولت ميتوانست حق را بذى حق برساند و نزاع را خاتمه دهد و بعضى گفته‌اند مراد از فصل الخطاب آنستكه سخن را طورى ادا ميفرمود كه بر شنونده اشتباه نميشد و در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه مراد از فصل الخطاب معرفت لغات است و در جوامع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه مراد علم بقاعده موضوعه براى دادرسى است كه مدّعى بايد اقامه بيّنه نمايد و منكر قسم بخورد و بنظر حقير برگشت تمام معانى بآنستكه طورى حكم ميفرمود كه همه ميفهميدند حكم بحق نموده و اشتباه نميكردند و او بزبان همه آشنا بود و بر مقاصدشان بخوبى مطّلع ميشد و در هر حال اخبار بسيارى وارد شده كه خداوند بائمه ما عليهم السلام هم حكمت و فصل الخطابرا عنايت فرموده است و بعضى گفته‌اند مقصود از تسبيح كوهها با حضرت داود آنستكه وقتى او با آن صوت حسن در كوهپايه تلاوت زبور ميفرمود كوهها جواب گوئى از او مينمودند و بر حسن آن مى‌افزود و شمه‌اى از اينمعانى در سور سابقه ذكر شده است.

جلد 4 صفحه 463

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


اصبِر عَلي‌ ما يَقُولُون‌َ وَ اذكُر عَبدَنا داوُدَ ذَا الأَيدِ إِنَّه‌ُ أَوّاب‌ٌ «17»

صبر كن‌ ‌بر‌ آنچه‌ ميگويند و ياد كن‌ بنده ‌ما ‌را‌ داود ‌که‌ صاحب‌ قوه‌ و قدرت‌ ‌بود‌ بدرستي‌ ‌که‌ ‌او‌ بسوي‌ ‌ما رجوع‌ ميكرد.

اصبِر عَلي‌ ما يَقُولُون‌َ صبر ‌بر‌ تحمل‌ اذيت‌هاي‌ قوم‌ و جسارت‌ هاي‌ ‌آنها‌ و اينكه‌ ‌در‌ مقام‌ تلافي‌ و مخاصمه‌ نباش‌ ‌که‌ دارد حضرتش‌ خاكروبه‌ و شكمبه شتر ‌بر‌ سرش‌ مي‌ريختند ‌خود‌ ‌را‌ تكان‌ ميداد و هيچ‌ نميگفت‌ حتّي‌ يك‌ يهودي‌ ‌بود‌ ‌که‌ همه‌ روزه‌ ‌اينکه‌ معامله‌ ‌را‌ ميكرد چند روزي‌ شد ‌که‌ نميكرد حضرت‌ فرمود يك‌ نفر ‌بود‌ روزها يادي‌ ‌از‌ ‌ما ميكرد چند روزي‌ ‌است‌ ‌که‌ تعطيل‌ كرده‌ گفتند مريض‌ ‌شده‌ حضرت‌ ‌به‌ عيادتش‌ رفت‌ مقابل‌ صورتش‌ نشست‌ صورت‌ برگردانيد حضرت‌ برخاست‌ ‌آن‌ طرف‌ صورتش‌ نشست‌ ‌تا‌ سه‌ مرتبه‌ ‌آن‌ يهودي‌ ‌به‌ شرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شد چون‌ ‌اينکه‌ اخلاق‌ ‌را‌ مشاهده‌ كرد حتّي‌ روزي‌ ‌که‌ عبا ‌به‌ گردنش‌ انداختند و فشار دادند ‌تا‌ نفس‌ حبس‌ شد حمزه‌ عموي‌ حضرت‌ ‌از‌ سفر آمد و ‌با‌ خبر شد آمد نزد ‌آن‌ حضرت‌ ‌که‌ كي‌ ‌اينکه‌ معامله‌ ‌با‌ ‌شما‌ كرده‌ بروم‌ تلافي‌ كنم‌ حضرت‌ فرمود متعرّض‌ نشو ‌اگر‌ بمن‌ محبت‌ داري‌ بشرف‌ اسلام‌ مشرف‌ شو حتّي‌ روزي‌ ‌که‌ فتح‌ مكه‌ كرد و سران‌ قريش‌ بناه‌ ‌به‌ مسجد الحرام‌ بردند و ‌از‌ حيات‌ ‌خود‌ نااميد بودند فرمود لا تَثرِيب‌َ عَلَيكُم‌ُ اليَوم‌َ چنانچه‌ يوسف‌ ‌به‌ برادرانش‌ ‌گفت‌ حتّي‌ فرمود ‌هر‌ ‌که‌ پناه‌ ‌به‌ منزل‌ ابو سفيان‌ ببرد ‌در‌ امان‌ ‌است‌ و ‌اينکه‌ جنگها و جهادها ‌در‌ بدر و حنين‌ و احزاب‌ و غيرها تمام‌

جلد 15 - صفحه 226

دفاعي‌ ‌بود‌ ‌که‌ ‌آنها‌ ميخواستند حضرتش‌ ‌را‌ ‌به‌ قتل‌ رسانند ‌با‌ اصحابش‌ ‌حتي‌ ‌در‌ قرآن‌ ميفرمايد فَبِما رَحمَةٍ مِن‌َ اللّه‌ِ لِنت‌َ لَهُم‌ وَ لَو كُنت‌َ فَظًّا غَلِيظَ القَلب‌ِ لَانفَضُّوا مِن‌ حَولِك‌َ فَاعف‌ُ عَنهُم‌‌-‌ آل‌ عمران‌ آيه 153‌-‌ و همچنين‌ صبر ‌بر‌ عبادت‌ ‌که‌ دارد ‌آن‌ قدر عبادت‌ ميكرد ‌که‌ آيه شريفه‌ نازل‌ شد طه‌ ما أَنزَلنا عَلَيك‌َ القُرآن‌َ لِتَشقي‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌به‌ مشقّت‌ عبادت‌ نيندازي‌.

وَ اذكُر عَبدَنا داوُدَ ‌که‌ خداوند ‌در‌ اثر صبر و مجاهده‌ ‌با‌ كفّار چه‌ عزّت‌ و دولت‌ و سلطنت‌ ‌به‌ ‌او‌ عنايت‌ فرمود ‌که‌ ‌با‌ سيصد و سيزده‌ نفر اصحاب‌ طالوت‌ قشون‌ جالوت‌ ‌را‌ درهم‌ كوبيد و جالوت‌ ‌را‌ كشت‌، و ‌خدا‌ سلطنت‌ و نبوت‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌او‌ عنايت‌ كرد ‌که‌ ميفرمايد: فَهَزَمُوهُم‌ بِإِذن‌ِ اللّه‌ِ وَ قَتَل‌َ داوُدُ جالُوت‌َ وَ آتاه‌ُ اللّه‌ُ المُلك‌َ وَ الحِكمَةَ وَ عَلَّمَه‌ُ مِمّا يَشاءُ‌-‌ بقره‌ آيه 252‌-‌ و ميفرمايد وَ لَقَد آتَينا داوُدَ مِنّا فَضلًا يا جِبال‌ُ أَوِّبِي‌ مَعَه‌ُ وَ الطَّيرَ وَ أَلَنّا لَه‌ُ الحَدِيدَ أَن‌ِ اعمَل‌ سابِغات‌ٍ وَ قَدِّر فِي‌ السَّردِ‌-‌ سبأ آيه 10‌-‌ و سرّ ‌اينکه‌ الطاف‌ ‌در‌ حق‌ داود اينست‌ ‌که‌:

ذَا الأَيدِ ‌است‌. بعضي‌ گفتند ‌يعني‌ صاحب‌ قوت‌ و قدرت‌ و شوكت‌ و جلال‌ ‌است‌. بعضي‌ گفتند قوت‌ ‌بر‌ عبادات‌ ‌از‌ صلوة و صوم‌ و نحو اينها لكن‌ بنظر اقرب‌ ميآيد ‌که‌ صاحب‌ بذل‌ و احسان‌ ‌بود‌ و بسياري‌ ‌را‌ بذل‌ ميكرد.

إِنَّه‌ُ أَوّاب‌ٌ تسبيح‌ و تقديس‌ و ذكر و عبادت‌ ميكرد ‌که‌ كوه‌ها و طيور ‌با‌ ‌او‌ ذكر ميگفتند بدليل‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌ وَ لَقَد آتَينا داوُدَ مِنّا فَضلًا يا جِبال‌ُ أَوِّبِي‌ مَعَه‌ُ وَ الطَّيرَ‌-‌ سبأ آيه 10‌-‌ و ‌در‌ اينجا ميفرمايد:

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 17)- از زندگی داود درس بیاموز! به دنبال بحثهائی که در آیات گذشته پیرامون کارشکنیهای مشرکان و بت پرستان، و نسبتهای ناروای آنان به پیامبر اسلام صلّی اللّه علیه و اله آمده بود، قرآن در اینجا برای دلداری پیامبر صلّی اللّه علیه و اله و مؤمنان اندک آن روز داستان داود را مطرح می‌کند.

نخست می‌گوید: «در برابر آنچه می‌گویند شکیبا باش، و به خاطر بیاور بنده ما داود صاحب قدرت را که او بسیار توبه کننده بود»! (اصْبِرْ عَلی ما یَقُولُونَ وَ اذْکُرْ عَبْدَنا داوُدَ ذَا الْأَیْدِ إِنَّهُ أَوَّابٌ).

نیروی جسمانیش در حدی بود که در میدان جنگ بنی اسرائیل با «جالوت» جبار ستمگر با یک ضربه نیرومند به وسیله سنگی که از فلاخن رها کرد جالوت را از بالای مرکب به روی خاک افکند، و در خون خود غلطاند.

و از نظر قدرت سیاسی، حکومتی نیرومند داشت که با قدرت تمام در برابر دشمنان می‌ایستاد، حتی گفته‌اند در اطراف محراب عبادت او هزاران نفر شب تا به صبح به حال آماده باش بودند! از نظر نعمتها خداوند انواع نعم ظاهری و باطنی را به او ارزانی داشته بود، خلاصه این که داود مردی بود نیرومند در جنگها، در عبادت، در علم و دانش و در

ج4، ص180

حکومت، و هم صاحب نعمت فراوان.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص210

منابع