آیه 17 سوره ذاریات
<<16 | آیه 17 سوره ذاریات | 18>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
از شب اندکی را خواب میکردند.
آنان اندکی از شب را می خوابیدند [و بیشتر آن را به عبادت و بندگی می گذراندند.]
و از شب اندكى را مىغنودند.
اندكى از شب را مىخوابيدند،
آنها کمی از شب را میخوابیدند،
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- يهجعون: هجوع: خواب شب، در مفردات و صحاح اللغة و مجمع نيز چنين است «يهجعون» مىخوابند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16»
همانا اهل تقوا در باغها و (كنار) چشمهها (جاى دارند و) آنچه را پروردگارشان به آنان عطا كند، دريافت مىدارند، آنان قبل از آن (در دنيا) نيكوكار بودند.
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
(برنامهشان اين بود كه) اندكى از شب را مىخوابيدند. و در سحرگاهان، استغفار مىكردند. و در اموالشان، براى سائل و محروم حقى بود.
نکته ها
«يَهْجَعُونَ» از «هجوع» به معناى خواب شبانه است.
آيه 17 دو گونه معنا مىشود: يكى آنكه متّقين، بيشتر شب را بيدارند و اندكى از آن را مىخوابند، ديگر آنكه متّقين، بيشتر شبها به عبادت برمىخيزند و كم است شبهايى كه آنها تماماً در خواب باشند و براى عبادت برنخيزند. چنانكه در روايتى از امام صادق عليه السلام درباره «كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ» پرسيدند، فرمود: شبهاى كمى اتّفاق مىافتد كه آنان بخوابند و در آن قيامى (براى عبادت) نداشته باشند. «1»
امام صادق عليه السلام فرمود: برترين زمان براى دعا، وقت سحر است. چون خداوند فرموده
«1». كافى، ج 3، ص 446.
جلد 9 - صفحه 247
است: «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» «1»
امام صادق عليه السلام درباره «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ» فرمود: مراد، هفتاد مرتبه استغفار كردن در نماز وِتر نماز شب است. «2»
امام باقر و امام صادق عليهما السلام فرمودند: مراد از محروم در آيه، كسى است كه مشكل عقلى ندارد ولى رزق او توسعه نيافته است. «ليس بعقله بأس و لم يبسط له فى الرزق» «3»
گويا اين حديث، پاسخ كسانى است كه گمان مىكنند رزق وسيع آنان به خاطر علم و تدبير و زرنگى و تخصص و عقلشان است، لذا امام فرمود: افراد عاقلى هستند كه على رغم تلاش و كوشش، باز هم چرخ زندگى آنان نمىچرخد.
پیام ها
1- براى هدايت و ارشاد مردم، بايد عنصر تشويق و تهديد بهم پيوسته باشد. ذُوقُوا فِتْنَتَكُمْ ... إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ ...
2- براى تقوا پيشگان، نه يك باغ و چشمه، كه باغها و چشمههاى با عظمتى است. «جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ» (تنوين نشانه عظمت است)
3- چشم پوشى از لذّتهاى فانى و زودگذر، كاميابى دائمى را به همراه دارد. إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ ... آخِذِينَ ...
4- علاوه بر چشمهها و باغها، بهشتيان هر لحظه از طرف پروردگار، نعمت تازهاى دريافت مىكنند. «آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ»
5- آنچه به بهشتيان عطا مىشود، در شأن ربوبيّتِ خداوند است. «آتاهُمْ رَبُّهُمْ»
6- عطاهاى بهشتى را، ذات مقدّس خداوند به متّقين مىدهد. «آتاهُمْ رَبُّهُمْ» (نظير آيه 21 سوره انسان كه مىفرمايد: «سَقاهُمْ رَبُّهُمْ» خدا آنان را سيراب مىكند.)
7- آن كس كه در اين دنيا رنج نبرد، به گنج جاودان آخرت نخواهد رسيد. «إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ» آرى برداشت آخرت نتيجه كشت دنيوى است.
«1». مستدرك، ج 5، ص 200.
«2». تهذيب، ج 2، ص 130.
«3». كافى، ج 3، ص 500.
جلد 9 - صفحه 248
8- لازمهى تقوا، احسان و نيكوكارى است. الْمُتَّقِينَ ... مُحْسِنِينَ
9- پاداش الهى، با عملكرد انسان همگون است. پاداش نيكى به ديگران در امروز سبب دريافت نيكى در فرداست. آخِذِينَ ... مُحْسِنِينَ
10- نيكوكارى بايد سيره دائمى انسان باشد. كانُوا ... مُحْسِنِينَ
11- شب زندهدارى، از نشانههاى متقين است. «قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ»
12- نماز و نيايش در شب و استغفار در سحر، كار دائمى متقين است. «يَهْجَعُونَ، يَسْتَغْفِرُونَ» (فعل مضارع نشانه تداوم و استمرار است)
13- همه انسانها حتّى متقين در معرض لغزش هستند و به استغفار نياز دارند. الْمُتَّقِينَ ... هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ (آمدن كلمه «هُم» يعنى اهل تقوا با داشتن تقوا باز هم دائماً استغفار مىكنند.)
14- در تهجّد و سحرخيزى، از ميان تمام اذكار و دعاها، استغفار جايگاه ويژهاى دارد. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
15- استغفار در سحر، اوج عبادت است. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ»
16- اسلام مكتب جامعى است و عبادت در شب را با خدمت به محرومان در كنار هم قرار داده است. وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ وَ فِي أَمْوالِهِمْ ...
17- گروهى از مردم، محروماند امّا سؤال نمىكنند، بايد به آنان نيز توجّه شود. «لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»
18- كمكى كه به سائل و محروم مىكنيد، حق خودشان را مىدهيد، زيرا خداوند در اموال مردم حقى براى آنان قرار داده است، پس بر آنان منّت نگذاريد. «حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ»
19 نبايد منتظر ماند تا محرومان سؤال خود را مطرح كنند و بعد ما اقدام كنيم، بايد آبرو و حرمت افراد حفظ شود. وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌ ... الْمَحْرُومِ
20- لازمهى تقوا، فقر و نادارى نيست و مىتوان متّقى ثروتمند بود. زيرا قرآن مىفرمايد: در اموال آنان، حقّى براى محرومان است. پس آنان بايد به قدرى
جلد 9 - صفحه 249
درآمد و ثروت داشته باشند كه علاوه بر تأمين نيازهاى زندگى خود، به ديگران نيز كمك كنند. الْمُتَّقِينَ ... فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17»
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ: بودند كه در زمان كمى از شب خواب مىكردند، يعنى در اكثر اوقات شب به عبادت مشغول بودند.
شيخ طوسى رحمة اللّه در تهذيب به اسناد خود از ابى بصير از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه فرمايد: بودند اين جماعت مىخوابيدند و لكن هر زمانى كه بيدار مىگرديدند يكى از ايشان گويند «الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر» «1».
و نيز از آن حضرت مروى است كه مراد از اين آيه آنست كه كم شبى مىبود مگر كه ايشان به نماز نافله اشتغال مىنمودند در اول يا وسط يا آخر «2».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ «15» آخِذِينَ ما آتاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كانُوا قَبْلَ ذلِكَ مُحْسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيْلِ ما يَهْجَعُونَ «17» وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُونَ «18» وَ فِي أَمْوالِهِمْ حَقٌّ لِلسَّائِلِ وَ الْمَحْرُومِ «19»
وَ فِي الْأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنِينَ «20» وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ «21» وَ فِي السَّماءِ رِزْقُكُمْ وَ ما تُوعَدُونَ «22» فَوَ رَبِّ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِنَّهُ لَحَقٌّ مِثْلَ ما أَنَّكُمْ تَنْطِقُونَ «23»
ترجمه
همانا پرهيزكاران در بوستانها و كنار چشمههاى روانند
با آنكه گيرنده و قبول كنندگانند آنچه را كه داد بايشان پروردگارشان همانا ايشان بودند پيش از اين نيكوكاران بودند
آنانكه كمى از شب خواب ميكردند
و در سحرها طلب آمرزش مينمودند
و در مالهاى ايشان بهرهاى بود براى درخواستكننده و بىروزى مانده
و در زمين نشانهها است براى يقين دارندگان
و در خود شما آيا پس نظر نميكنيد
و در آسمان است روزى شما و آنچه وعده داده ميشويد
پس سوگند به پروردگار آسمان و زمين همانا آن حق و درست است مثل آنكه سخن ميگوئيد.
تفسير
خداوند سبحان بعد از ذكر شمّهاى از احوال كفّار بيان فرموده حال اهل ايمان و تقوى را كه در آخرت ميان باغها و كنار نهرهاى جارى ميباشند و راضى و دل خوشند بنعم بىپايانى كه خداوند بايشان انعام فرموده چون در دنيا نيكوكار بودند كمى از شب را مىخوابيدند و سحرها بنماز و دعا و استغفار از خدا مشغول مىشدند چنانچه در تهذيب و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد هفتاد مرتبه استغفار نمودن در نماز وتر است آخر شب و محتمل است مراد از خوابيدن كمى از شب خوابيدن كمى از شبها باشد چنانچه در كافى از آنحضرت نقل نموده كه مراد آنستكه كمتر شبى نماز شب از آنها فوت ميشد كه برنخيزند براى آن و
جلد 5 صفحه 64
بخوابند و در تهذيب از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه آنها ميخوابيدند ولى هر وقت يكى از آنها از اين پهلو بآن پهلو ميشد ميگفت الحمد للّه و لا اله الّا اللّه و اللّه اكبر و ممكن است تمام اينمعانى مراد باشد بحسب اشخاص و احوال و اوقات و در اموال ايشان علاوه بر حقوق واجبه الهيّه حقّى مفروض و مقرّر از خودشان بود براى كسيكه طلب كند و كسيكه طلب نكند با آنكه فقير و مستحق باشد و در كافى از صادقين عليهما السلام محروم بمحارف تفسير شده كه باز مانده از كسب و روزى را گويند و در زمين دلائلى بر علم و قدرت و وحدت و رحمت و حكمت الهى موجود است كه از شماره بيرون و از ستاره افزون مىباشد لذا گفتهاند در هر چيزى براى خدا نشانهاى است كه دلالت بر يگانگى او دارد و هر چه در عالم موجود است نمونهاى از آن در وجود انسان يافت ميشود كه هر يك منفردا و تمامى مجتمعا دلالت تام بر وجود صانع خبير بصير عليم حكيم رحيم كريم قديم دارد لذا انسانرا عالم صغير خواندهاند كه در آن عالم كبير مندرج شده است و شرح اين جمله در كتب حكمت مفصّلا ذكر شده و اينجا محتاج به بيان نيست هر كس بهر عضوى از اعضاء ظاهرى و باطنى و بسر تا پاى خود جمعا نظر كند ميفهمد كه چه خالقى دارد ولى قدرى فكر و دقت ميخواهد تا يقين حاصل شود و چون آيات انفسى دلالتش واضحتر است از آفاقى آنجا للموقنين فرموده يعنى براى كسانيكه اهل تحصيل يقين ميباشند و اينجا افلا تبصرون يعنى مگر چشم نداريد كه به بينيد اگر چه مقصود اعمال ديده بصيرت و نظر عبرت است ولى تعبير فرق ميكند و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مراد آنستكه خدا تو را شنوا و بينا خلق فرموده خشم ميكنى و خشنود ميشوى و گرسنه و سير ميگردى و اينها همه از آيات الهى ميباشند و قمّى ره نيز مانند آنرا نقل نموده است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه مردى از امير المؤمنين عليه السّلام سؤال نمود كه بچه چيز شناختى پروردگار خود را فرمود بفسخ عزيمتها و نقض همتها چون همّت نمودم پس مانع شد از همّ من و عزم كردم پس حكم كرد بر خلاف عزم من دانستم كه مدبّر امور غير از من است و در توحيد مانند اين سؤال و جواب را نيز از آنحضرت
جلد 5 صفحه 65
نقل نموده است و گفتهاند مايه ارتزاق بنى آدم باران است كه از آسمان ميبارد و بسبب آن ارزاق عباد تأمين ميشود و عذاب الهى بر اهلش از آسمان نازل ميگردد و بهشت فوق آسمان هفتم است و اين مراد از و في السماء رزقكم و ما توعدون است و از امام مجتبى عليه السّلام نقل شده كه پرسيدند از ارزاق خلق فرمود در آسمان چهارم است و بقدر قسمت هر كس نازل ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه باران از آسمان نازل ميگردد پس بيرون ميآيد از زمين بسبب آن قوتهاى اهل عالم و مراد از ما توعدون اخبارى است كه راجع برجعت و قيامت و غيرها از آسمان ميرسد و بعضى گفتهاند مقصود آنستكه روزى بندگان و هر چه بهر كس برسد از خير و شرّ در آسمان بتقدير الهى مقدّر شده خواه بر حسب وعده باشد خواه نباشد و با قطع نظر از اقوال و اخبار بنظر حقير محتمل است مراد از سماء عالم بالا باشد چون مشتق از سموّ است و بر جهت علو اطلاق ميشود و نزول هر فيض و هر نعمت و هر بلا و محنتى از عالم بالا در اينعالم مسلّم است و مواعيد الهيّه هم به اين منوال است و در خاتمه خداوند قسم ياد فرموده بعزت و جلال خود كه آنچه ذكر شد از عذاب كفّار و نعيم ابرار و وجود آيات و تقدير ارزاق حقّ است مانند آنكه ناطق بودن انسان حق است و جاى شبهه و ترديد نيست يعنى باين وضوح و ظهور است پس بايد باين درجه يقينى و مورد اطمينان باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ مُحسِنِينَ «16» كانُوا قَلِيلاً مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ «17» وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ «18»
ميگيرند آنچه پروردگار آنها بآنها ميدهد محققا اينها بودند پيش از اينکه
جلد 16 - صفحه 269
احسان كننده بودند. كمي از شب آنچه استراحت ميكردند و خواب ميرفتند و سحر ها آنها استغفار ميكردند.
آخِذِينَ ما آتاهُم رَبُّهُم گفتيم در باب تفضلات بايد فاعل تام الفاعلية باشد و قابل تام الفاعلية خداوند متعال در اعطاء نعم و تفضل تام القابلية است. بلكه غير متناهي و اينکه متقين هم تام القابلية هستند لياقت همه گونه تفضلات را دارند لذا آنچه خداوند بآنها تفضل فرمايد بجا و بموقع است ميگيرند و شكر گزار هستند، سپس خداوند بيان ميفرمايد: لياقت و قابليت آنها براي چيست.
إِنَّهُم كانُوا قَبلَ ذلِكَ موقعي که در عالم دنيا بودند و در قيد حيات (محسنين سه نحو احسان داريم.
1- احسان بنفس باتيان باعمال حسنه و قبول ايمان و اطاعت و عبادت و بندگي و تكميل اخلاق حسنه و ازاله صفات خبيثه و ترك معاصي و افعال سيئه و تحصيل علم و تكميل اعمال صالحه.
2- احسان بدين بامر بمعروف و نهي از منكر و ارشاد و هدايت و تعليم علم دين و تحصيل علوم شرعيه و اعلاء كلمه اسلام و ترويج دين و دفع اعداء دين و جلوگيري از دشمنان دين و دفع شر آنها.
2- احسان بغير بخدمت بجامعه مسلمين مالا و قولا و عملا و معاشرة.
كانُوا قَلِيلًا مِنَ اللَّيلِ ما يَهجَعُونَ سه نحوه تفسير كردند.
1- اينكه كمي از شب را ميخوابند که بعد از عشاء آخره باشد تا نيمه شب و بقيه شب را بعبادت مشغول ميشوند و همين معني ظاهر آيه است و مفاد اخبار 2- كمي از شبها را خواب ميروند و اكثر شبها تا صبح بيدار و اشتغال بعبادت دارند.
3- قليلي از متقين شبها بخواب ميروند و اكثر آنها شب بيدارند، و اينکه معناي سوم ابعد احتمالات است.
وَ بِالأَسحارِ هُم يَستَغفِرُونَ در اخبار ائمه عليهم السلام تفسير فرمودند به هفتاد استغفار که در قنوت وتر وارد شده در آخر شب زيرا ساير صلوات افضل اول وقت است که فرمودند:
جلد 16 - صفحه 270
اول الوقت رضوان اللّه و آخر الوقت غفران اللّه
و نماز شب بالاخص سه ركعت شفع و وتر آخر وقت قريب به صبح افضل است، بعضي گفتند: مراد نماز در وقت سحر است، چون موجب مغفرت ميشود. و بعضي گفتند: از اول شب تا وقت سحر اشتغال بصلوات و از سحر تا صبح اشتغال باستغفار و همان مفاد اخبار معتبر است، اينکه قسمت احساس بنفس است، و اما احسان بغير ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 17)- از این به بعد به توضیح چگونگی نیکو کار بودن آنها پرداخته، سه وصف را از میان اوصاف آنها بیان میکند.
نخست این که: «آنها کمی از شب را میخوابیدند» (کانُوا قَلِیلًا مِنَ اللَّیْلِ ما یَهْجَعُونَ).
یعنی همه شب، بخشی را بیدار بودند و به عبادت و نماز شب میپرداختند و شبهائی را که تماما در خواب باشند و عبادت شبانه از آنها بکلی فوت شود کم بوده است.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص329
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم