آیه 17 سوره انبیاء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

لَوْ أَرَدْنَا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْوًا لَاتَّخَذْنَاهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فَاعِلِينَ

مشاهده آیه در سوره


<<16 آیه 17 سوره انبیاء 18>>
سوره : سوره انبیاء (21)
جزء : 17
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

اگر می‌خواستیم جهان را به بازی گرفته و کاری بیهوده انجام دهیم می‌کردیم.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Had We desired to take up some diversion We would have taken it up with Ourselves, were We to do [so].

معانی کلمات آیه

«مِن لَّدُنَّا»: متناسب با شأن خدایانه خود. «إِن کُنَّا فَاعِلِینَ»: اگر چنین کاری می‌کردیم. ما چنین کاری نمی‌کنیم. با توجّه به معنی دوم، حرف «إِنْ»: نافیه است.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ ما خَلَقْنَا السَّماءَ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ «16»

و ما، آسمان و زمين و آنچه را كه ميان آنهاست براى بازى نيافريديم.

لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا إِنْ كُنَّا فاعِلِينَ «17»

(و) اگر چنانچه (بر فرض محال) مى‌خواستيم سرگرمى انتخاب كنيم و بازيگر بوديم، هر آينه آن را از پيش خود (و متناسب با خود) انتخاب مى‌كرديم.

نکته ها

كلمه‌ى‌ «لَوْ» در لغت عرب در مورد كارهاى محال آورده مى‌شود و چون در اينجا لهو براى خداوند محال است، آن كلمه بكار رفته است.

در اين آيات، ابتدا خداوند مى‌فرمايد: ما «لاعب» نيستيم و سپس در ادامه بجاى آنكه بفرمايد: «لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لعبا» فرمود: «أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً»، بنابراين معلوم مى‌شود كه جوهره‌ى لهو و لعب يكى است، لذا در تفسير الميزان مى‌خوانيم: كار منظم و شكل يافته‌اى كه با اهداف خيالى همچون افعال كودكان صورت مى‌پذيرد، «لَعِب» نام دارد، ولى همين كه اين كارهاى خيالى به جدّى رسيد كه انسان را از امور اصلى باز داشت و به صورت سرگرمى‌

جلد 5 - صفحه 432

در آمد، به آن «لَهو» مى‌گويند و اين هر دو در مورد خداوند، بى‌معنا و باطل است.

در قرآن مجيد بارها بر اين مسئله تأكيد شده است كه جهان هستى بازيچه نيست و هدفدار آفريده شده است. از جمله، آيه 12 سوره‌ى طلاق، هدف را ايمان انسان‌ها دانسته ومى‌فرمايد: «اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَ‌ ... لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْ‌ءٍ عِلْماً» خداوند آسمان‌هاى هفتگانه و مثل آنها زمين را خلق كرد ... تا شما بدانيد كه او بر هر كارى قادر است و علم او بر هر چيزى احاطه دارد. البتّه تحقّق اين هدف با تفكّر در هستى و درس گرفتن و اقرار بر آنست.

در معناى اين جمله كه «اگر بنا داشتيم سرگرمى براى خود بگيريم، قطعا از پيش خود اين كار را مى‌كرديم» دو معنا گفته شده است:

الف: آفريدن هستى، بر فرض براى سرگرمى باشد، كار اوست نه بت‌ها.

ب: بر فرض بناى سرگرمى داشتيم از فرشتگان و مقرّبان درگاه خود سرگرمى درست مى‌كرديم و كارى به جهان مادّيات و طبيعت نداشتيم.

امام صادق عليه السلام با استناد به آيه، انسان را از انجام كارهاى لهو، نهى فرمودند. «1»

پیام ها

1- هستى هدفدار است. وَ ما خَلَقْنَا ... لاعِبِينَ‌ (اگر آفرينش، بيهوده نيست، پس مرگ هم، نيستى وپايان كار محسوب نمى‌شود.)

2- كسى كه هدفش بازيگرى است، وسايل بازى مى‌سازد، نه جهان بى‌نهايتى كه تنها، سلّول و اتم آن عصرها و نسل‌ها را به مطالعه پيرامون آن واداشته است. «وَ ما بَيْنَهُما لاعِبِينَ»

3- اگر بر فرض محال بناى خداوند بر بازى و كار لغو بود، بايد آن را متناسب با ذات خود مى‌آفريد، (نه مادّيات و اجسام). «2» «لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا»

4- اگر بر فرض محال، خداوند هدف بازيگرى داشت، ديگر كارى به خلقت‌


«1». دعائم‌الاسلام، ج 2، ص 206.

«2». تفسير صافى.

جلد 5 - صفحه 433

انسان نداشت، اين همه انبيا را بزحمت نمى‌انداخت، امر و نهى نمى‌كرد و ثواب و عقابى مقرّر نمى‌داشت. «لَوْ أَرَدْنا أَنْ نَتَّخِذَ لَهْواً لَاتَّخَذْناهُ مِنْ لَدُنَّا»

پانویس

منابع