آیه 15 سوره نازعات
<<14 | آیه 15 سوره نازعات | 16>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
آیا خبر موسی عمران به تو رسیده؟
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«حَدِیثُ»: سخن. خبر. داستان. «هَلْ أَتَاکَ ...»: مطلب با استفهام شروع شده است تا شوق شنونده بیدار، و آماده شنیدن داستان گردد.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى «15» إِذْ ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً «16» اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى «17» فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى «18» وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ فَتَخْشى «19»
آيا سرگذشت موسى به تو رسيده است؟ آنگاه كه پروردگارش او را در سرزمين مقدّس طُوى ندا داد: به سوى فرعون برو كه او سركشى كرده است. پس به او بگو: آيا مىخواهى كه (از پليدىها) پاك شوى؟ و ترا به سوى پروردگارت هدايت كنم تا بترسى (و سركشى نكنى).
نکته ها
«واد» همان وادى است كه درّه ميان دو كوه يا دو تپه را گويند و «طُوىً» درّهاى در پائين كوه طور است.
«خشيت» به ترسى گويند كه ناشى از ايمان به عظمت خداوند باشد.
«تَزَكَّى» از «زكات» به دو معناست: رشد و نموّ، پاكى و طهارت.
جايگاه گفتگو با خداوند بايد پاك و مقدّس باشد. چنانكه در اين آيه مىفرمايد: «ناداهُ رَبُّهُ بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ» و در آيات ديگر مىخوانيم:
«طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَ الْقائِمِينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ» «1»، (خداوند به ابراهيم فرمود:) خانه مرا براى طواف كنندگان و برپا ايستادگان و ركوع و سجودكنندگان (نمازگزار)، پاكيزه بدار.
«ما كانَ لِلْمُشْرِكِينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ» «2»، مشركان سزوار نيست و حق ندارند به تعمير
«1». حج، 26.
«2». توبه، 17.
جلد 10 - صفحه 375
و بازسازى مساجد الهى دست بزنند.
«إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلَّا الْمُتَّقُونَ» «1»، تنها پرهيزكاران شايسته توليت وسرپرستى (مسجد الحرام) هستند.
«خُذُوا زِينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ» «2»، در هر مسجدى و به هنگام نماز، زينتهاى خود را همراه كنيد.
پیام ها
1- آغاز سخن با سؤال، شوق شنيدن را در افراد زياد مىكند. «هَلْ أَتاكَ»
2- نقل سرگذشت پيامبران پيشين براى پيامبران بعدى، عامل تقويت روحيه است. «هَلْ أَتاكَ حَدِيثُ مُوسى»
3- رهبران الهى قبل از مبارزه با طاغوتها، ارتباط خود را با خداوند محكم مىكردند. إِذْ ناداهُ رَبُّهُ ... اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى
4- برخى سرزمينها، مورد احترام و قداست هستند. «بِالْوادِ الْمُقَدَّسِ طُوىً»
5- انبيا، سردمداران مبارزه با طاغوتند. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغى»
6- در نهى از منكر به سراغ ريشهها برويد. «اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ»
7- از هدايت هيچكس حتى فرعون مأيوس نباشيد و لااقل، سخن حق را به او ابلاغ كنيد تا اتمام حجّت شده باشد. اذْهَبْ إِلى فِرْعَوْنَ ... فَقُلْ هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى
8- در نهى از منكر، حتى با طاغوتها به نرمى سخن بگوييد. إِنَّهُ طَغى فَقُلْ هَلْ لَكَ ...
«1». انفال، 34.
«2». اعراف، 31.
جلد 10 - صفحه 376
9- با سؤال، فطرتها را بيدار كنيد. «هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى»
10- در شيوه تبليغ، لحن عاطفى و نرمش در گفتار را فراموش نكنيد. «هَلْ لَكَ»
11- جهت دعوت انبيا، تزكيه انسانهاست. «هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى»
12- در دعوت و تبليغ مردم، از كلماتى استفاده كنيد كه همه انسانها بپذيرند و بپسندند. (دعوت به پاكى و دورى از ناپاكى) «إِلى أَنْ تَزَكَّى»
13- اگر به تزكيه تمايلى نباشد، تلاش انبيا بىثمر است. «تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ»
14- در مكتب انبيا، براى مبارزه با طاغوتها، ابتدا آنها را موعظه مىكنند. إِنَّهُ طَغى ... تَزَكَّى وَ أَهْدِيَكَ إِلى رَبِّكَ
15- نشانه هدايتپذيرى، خوف و خشيت است. أَهْدِيَكَ ... فَتَخْشى
16- پيامبران مردم را به سوى خدا دعوت مىكردند نه خود. «إِلى رَبِّكَ»
17- طغيان همراه با بىباكى و ناپاكى است. (خداوند مىفرمايد: به سراغ فرعون طغيانگر برو و درباره تزكيه و خشيت با او سخن بگو، يعنى او ناپاك و جسور است.) إِنَّهُ طَغى ... أَنْ تَزَكَّى ... فَتَخْشى
18- اصلاح افراد، بستگى به اراده و اختيار خود آنان دارد. «هَلْ لَكَ إِلى أَنْ تَزَكَّى»
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم