آیه 14 سوره جن

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ ۖ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَٰئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا

مشاهده آیه در سوره


<<13 آیه 14 سوره جن 15>>
سوره : سوره جن (72)
جزء : 29
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و از ما جنّیان هم بعضی مسلمان و بی‌آزار و برخی کافر و ستمکارند، و آنان که اسلام آوردند راستی به راه رشد و صواب شتافتند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Among us some are Muslims and some of us are perverse.” ’ Those who submit [to Allah]—it is they who pursue rectitude.

معانی کلمات آیه

  • قاسطون: قسط: عدالت. به معنى ظلم نيز آيد، در قاموس و اقرب الموارد گويد: آن بكسر اول به معنى عدالت و بفتح آن به معنى ظلم است، به هر حال قاسط به معنى ظالم و مقسط به معنى عادل است.
  • تحروا: تحرى: طلب شى‏ء و قصد آن.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أَنَّا لَمَّا سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً «13» وَ أَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولئِكَ تَحَرَّوْا رَشَداً «14» وَ أَمَّا الْقاسِطُونَ فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً «15»

جلد 10 - صفحه 249

و اينكه چون هدايت (قرآن) را شنيديم به آن ايمان آورديم، پس هر كس به پروردگارش ايمان آورد، نه از نقصان حقّى مى‌ترسد و نه از ستمى.

واينكه برخى از ما اهل تسليم و بعضى ستمكارند پس كسانى كه اهل تسليم هستند، آنان در جستجوى رشدند. ولى ستمكاران هيزم دوزخند.

نکته ها

«بخس» به معناى نقصان ظالمانه است و «رهق» در معناى سفاهت، طغيان، گناه، كذب و ظلم به كار مى‌رود. «1»

«قسط» به معناى بهره و نصيب است و «قاسط» به كسى گويند كه سهم ديگرى را مى‌گيرد و «مقسط» به كسى گويند كه سهم ديگران را بدهد. به اصطلاح، اگر از باب افعال باشد به معناى اجراى عدالت و اگر ثلاثى مجرد باشد به معناى ظلم به ديگران است.

كلمه‌ «تَحَرَّوْا» به معناى قصد كردن است.

چون «قاسطون» در مقابل «مسلمون» به كار رفته است، پس اهل تسليم بايد عدالت پيشه باشند.

از آن جا كه آيات اين سوره تا اين جا از بيان جنّيانى بود كه قرآن را شنيدند و سپس براى ديگر جنّيان افكار و عقايد و نظرات خود را بيان كردند، لذا توجه به شيوه سخن و محتواى مطالب آنان، مى‌تواند در بحث تبليغ دين براى مبلغان مفيد باشد. اكنون برخى از آن‌ها را به اجمال مرور مى‌كنيم:

با توجه گوش دادن. «اسْتَمَعَ»

حضور گروهى. «نَفَرٌ مِنَ الْجِنِّ»

در برابر حقّ شاد شدن و احساسات نشان دادن. «سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً»

تبليغات. فَقالُوا ... يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ

ابراز عقيده و گرايش. «فَآمَنَّا بِهِ»

«1». تفسير راهنما.

جلد 10 - صفحه 250

اظهار برائت از انحرافات. «وَ لَنْ نُشْرِكَ بِرَبِّنا أَحَداً»

ردّ عقايد باطله. «مَا اتَّخَذَ صاحِبَةً وَ لا وَلَداً»

تحقير نااهلان. «يَقُولُ سَفِيهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطاً»

تأسف از انحراف ديگران. «ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَ الْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِباً»

نفى خرافات و گرايش‌هاى باطل. «رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِنِّ»

بيان عظمت حق. «فَمَنْ يَسْتَمِعِ الْآنَ يَجِدْ لَهُ شِهاباً رَصَداً»

بيان قدرت حق. «لَنْ نُعْجِزَ اللَّهَ»

بيان ضعف انسان. «لَنْ نُعْجِزَهُ هَرَباً»

اميد دادن به اهل ايمان. «فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً»

مقايسه ميان مسلمانان و ستمگران. «مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ»

با عمل خود ديگران را فرا خوانيم. سَمِعْنَا الْهُدى‌ آمَنَّا بِهِ فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌ ...

خوب ها و خوبى ها را برجسته كنيم. «مِنَّا الصَّالِحُونَ وَ مِنَّا دُونَ ذلِكَ»

با مسائل محورى و اصولى آغاز كنيم. «يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌، سَمِعْنا قُرْآناً، لَنْ نُعْجِزَهُ‌، لِجَهَنَّمَ حَطَباً»

پیام ها

1- قرآن يكسره هدايت است. سَمِعْنا قُرْآناً ... سَمِعْنَا الْهُدى‌

2- سرعت در كار خير ارزش آن را افزون مى‌كند. لَمَّا سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ‌

3- ايمان به قرآن، ايمان به پروردگار عالم است. سَمِعْنَا ... آمَنَّا بِهِ‌ ... يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ‌

4- ايمان، تضمين كننده پاداش بى كم و كاست است. «فَلا يَخافُ بَخْساً وَ لا رَهَقاً»

5- مسلمان عدالت‌خواه است. «مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَ مِنَّا الْقاسِطُونَ»

6- جنّ، با اينكه وجود لطيفى است ولى عذابش جسمانى است. «لِجَهَنَّمَ حَطَباً»

7- هم انسان مجرم آتش گيرانه دوزخ است: «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» «1»* وهم جنّ منحرف هيزم دوزخ است. «فَكانُوا لِجَهَنَّمَ حَطَباً»

«1». بقره، 24.

تفسير نور(10جلدى)، ج‌10، ص: 251

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص382

منابع