آیه 12 سوره مائده
<<11 | آیه 12 سوره مائده | 13>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و همانا خدا از بنی اسرائیل عهد گرفت و از میان آنها دوازده نفر بزرگ برانگیختیم (که پیشوای هر سبطی باشند) و خدا بنی اسرائیل را گفت که من با شمایم هر گاه نماز به پا دارید و زکات بدهید و به فرستادگان من ایمان آورید و آنها را اعزاز و یاری کنید و خدا را قرض نیکو دهید، در این صورت گناهان شما بیامرزم و شما را در بهشتی داخل گردانم که زیر درختانش نهرها جاری است. پس هر کس از شما پس از عهد خدا کافر شد سخت از راه راست دور افتاده است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
نقيب: كفيل، سرپرست، مراقب. نقب: سوراخ كردن. نقيب القوم كسى است كه از احوال آنها مطلع است .گويى اسرار آنها را سوراخ كرده و جستجو مى كند.
عزرتموهم: عزر (بر وزن عقل) و تعزير: يارى، يا يارى توأم با تعظيم. «عزرتموهم» يعنى يارى كرديد آنها را.
اقرضتم: قرض: نوعى از بريدن. وام را از آن قرض گويند كه شخصى از مالش بريده به وام گيرنده مى دهد.
اكفرن: تكفير: پوشانيدن و مستور كردن.«لاكفرن» حتما حتما مستور مى كنم و مى بخشايم.
سواء: برابرى. مساوى. وسط. در اينجا ظاهرا معناى اخير مراد است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لَقَدْ أَخَذَ اللَّهُ مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ وَ بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً وَ قالَ اللَّهُ إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ قَرْضاً حَسَناً لَأُكَفِّرَنَّ عَنْكُمْ سَيِّئاتِكُمْ وَ لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ «12»
جلد 2 - صفحه 254
و به تحقيق خداوند از بنىاسرائيل پيمان گرفت، و از ميان آنان دوازده سرپرست (براى دوازده طايفه) برانگيختيم، و خداوند (به آنان) فرمود: من با شمايم، اگر نماز به پا داريد و زكات بپردازيد و به پيامبرانم ايمان آورده و يارىشان كنيد وبه خداوند وامى نيكو دهيد، قطعاً گناهانتان را مىپوشانم و شمارا به باغهايى وارد مىكنم كه نهرها زير (درختان) آن جارى است. پس از اين، هر كس از شما كافر شود، به راستى از راه راست منحرف گشته است.
نکته ها
«عَزَّرْتُمُوهُمْ» از «عَزّر»، به معناى يارى كردن همراه با احترام است.
«سَواءَ السَّبِيلِ»، به وسط راه مىگويند كه انحراف از آن، سقوط را به همراه دارد.
نقباى بنىاسرائيل، وزراى حضرت موسى عليه السلام و سرپرستان دوازده طايفه از آنان بودند. از رسول خدا صلى الله عليه و آله روايت است كه فرمود: خلفاى پس از من دوازده نفرند، به تعداد نقباى بنىاسرائيل. «1» مخالفان راه اهلبيت، بسيار كوشيدند كه اين عدد را بر خلفاى راشدين، خلفاى بنىاميّه و خلفاى بنىعبّاس منطبق سازند، با اينكه با هيچ كدام جور نمىآيد. و اين تلاش بيهوده در حالى است كه دهها حديث از زبان پيامبر خدا صلى الله عليه و آله كه نام اين دوازده تن را در بردارد، در كتب معتبر شيعه و سنّى به چشم مىخورد كه نخستين آنان على عليه السلام و آخرينشان حضرت مهدى عليه السلام است.
پیام ها
1- نماز، زكات، يارى انبيا و انفاق، در برنامههاى اديان الهى قبل نيز بوده است.
مِيثاقَ بَنِي إِسْرائِيلَ ...
2- همراهى خداوند با ما چند شرط دارد: نماز، زكات، ايمان، نصرت انبيا، انفاق.
«1». مسند احمدبن حنبل، ج 1، ص 398.
جلد 2 - صفحه 255
إِنِّي مَعَكُمْ لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ ...
3- ايمان به انبيا به تنهايى كافى نيست، يارى آنان هم لازم است. «وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ»
4- انجام همهى واجبات كارساز است، گرچه انجام هريك داراى فايده است.
لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ ... وَ أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ
5- كمك به خلق خدا، كمك به خداست. «أَقْرَضْتُمُ اللَّهَ» به جاى «أقرضتم النّاس»
6- انفاق بايد به شيوهاى نيكو باشد. (از مال خوب، با نيّت خوب، با سرعت و بدون منّت.) «قَرْضاً حَسَناً»
7- رهبر جامعه بايد از سوى خدا تعيين شود و برگزيدگان انبيا هم بايد به فرمان خداوند باشند. «بَعَثْنا مِنْهُمُ اثْنَيْ عَشَرَ نَقِيباً»
8- نماز و زكات و انفاق، در كنار پذيرش و يارى رهبران الهى مفهوم دارد. «أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكاةَ وَ آمَنْتُمْ بِرُسُلِي وَ عَزَّرْتُمُوهُمْ»
9- رهبر، اگر از خود مردم باشد، موفّقتر است. «بَعَثْنا مِنْهُمُ»
10- بهشت را به «بها» دهند، نه به بهانه. اگر نماز، زكات، ايمان، امداد و انفاق بود، بهشت هم هست. لَئِنْ أَقَمْتُمُ الصَّلاةَ ... لَأُدْخِلَنَّكُمْ جَنَّاتٍ
11- بهشت، جاى آلودگان نيست، ابتدا بايد پاك شد، آنگاه به بهشت رفت.
لَأُكَفِّرَنَ ... لَأُدْخِلَنَّكُمْ
12- راه دستيابى به عفو خدا، ايمان و عمل صالح است. آمَنْتُمْ ... وَ أَقْرَضْتُمُ ... لَأُكَفِّرَنَ
13- بعد از اخذ ميثاق و اتمام حجّت و بيان شرايط دريافت الطاف الهى، راه عذر و بهانه براى كسى نيست. «فَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ»
14- هركس به دستورهاى الهى كفر ورزد، از مسير اعتدال خارج شده است. فَمَنْ كَفَرَ ... فَقَدْ ضَلَّ سَواءَ السَّبِيلِ (آرى، اقامهى نماز، پرداخت زكات، ايمان به انبيا و وفادارى به پيمانها، راه ميانهاى است كه نافرمانان آن را گم كردهاند.)
تفسير نور(10جلدى)، ج2، ص: 256
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم