آیه 12 سوره طلاق
<<11 | آیه 12 سوره طلاق | 12>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
خدا آن کسی است که هفت آسمان را آفرید و مانند آن آسمانها از (هفت طبقه) زمین خلق فرمود؛ امر نافذ او در بین هفت آسمان و زمین نازل میشود تا بدانید که خدا بر هر چیز توانا و به احاطه علمی بر همه امور عالم آگاه است.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«خَلَقَ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ وَ مِنَ الأرْضِ مِثْلَهُنَّ»: هفت آسمان و به اندازه آن، زمین را آفریده است. عدد هفت برای کثرت است، و در این صورت منظور از هفت آسمان و هفت زمین، تعداد بیشمار و خارج از اندازه کواکب آسمانی و کراتی مشابه زمین است. . امّا اگر عدد هفت برای شماره محدود باشد، آنچه ما میبینیم و دانش بشر به آن احاطه دارد، همه مربوط به آسمان و زمین اوّل است، و ماورای این ثوابت و سیّارات، شش عالم دیگر وجود دارد که از دسترس علم ما بیرون است. «مِثْلَهُنَّ»: اشاره به زمینهای متعدّدی است که در عالم هستی وجود دارد. تا آنجا که بعضی از دانشمندان ستارهشناس میگویند، تعداد کراتی که مشابه کره زمین بر گرد خورشیدها در پهنه هستی گردش میکنند حدّاقلّ سیصد میلیون کُره است . «یَتَنَزَّلُ الأمْرُ بَیْنَهُنَّ»: فرمان خدا و قضا و قدر او در میان آنها جاری و حکمفرما است. خدا است که حکم خود را درباره آنها به مرحله اجرا در میآورد و کار و بار جهان را میگرداند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ لِتَعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ عَلى كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ وَ أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً «12»
خداست آن كه هفت آسمان را آفريد و از زمين نيز همانند آنها (بيافريد).
فرمان الهى ميان آنها نازل مىشود تا بدانيد كه خداوند بر هر چيزى تواناست و علم او بر همه چيز احاطه دارد.
نکته ها
مراد از زمينهاى هفت گانه، يكى از چند امر است: «1»
الف) هفت كره آسمانى كه از نظر ساختمان، شبيه زمين هستند.
ب) طبقات هفت گانه زمين كه همچون لايههاى پياز رويهم قرار دارند.
ج) اقاليم هفت گانه زمين كه دانشمندان جغرافياى قديم، زمين را به هفت قسمت و قاره تقسيم مىكردند.
در اين آيه، آفرينش آسمانها و زمين و تدبير امور آنها براى آگاهى انسان به علم و قدرت الهى و معرفت و رشد توحيدى او مطرح شده است. لِتَعْلَمُوا ...
در آيه هفتم سوره هود نيز هدف از خلقت آسمانها و زمين، آزمايش انسان دانسته شده است. وَ هُوَ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ ... لِيَبْلُوَكُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا
«1». تفسير الميزان.
جلد 10 - صفحه 118
و در آيه 119 همان سوره نيز رحمت الهى مبناى آفرينش انسان ذكر شده است. «إِلَّا مَنْ رَحِمَ رَبُّكَ وَ لِذلِكَ خَلَقَهُمْ»
و آيه 56 سوره ذاريات، هدف از خلقت انسان را عبادت خدا مىداند. «وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ»
از مجموع اين آيات مىتوان چنين نتيجه گرفت كه هدف از خلقت هستى و انسان، علم و عمل و عبادت و دريافت رحمت الهى است.
پیام ها
1- مطمئن باشيد كه خداوند به وعدههاى خود وفا مىكند، زيرا او چنان قدرتى دارد كه هستى را آفريده است. «يُدْخِلْهُ جَنَّاتٍ، أَحْسَنَ اللَّهُ لَهُ رِزْقاً، اللَّهُ الَّذِي خَلَقَ»
2- هستى داراى نوعى تعادل است. «سَبْعَ سَماواتٍ وَ مِنَ الْأَرْضِ مِثْلَهُنَّ»
3- هم آفرينش هستى به دست خداست و هم تدبير امور آن. خَلَقَ ... يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ
4- امر الهى گاهى تشريعى است، «عَتَتْ عَنْ أَمْرِ رَبِّها» «1» و گاهى تكوينى. «يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ بَيْنَهُنَّ»
5- هستى كلاس درس است. خَلَقَ ... لِتَعْلَمُوا
6- كمال و رشد بشر، محور تمام آفريدههاست. «لِتَعْلَمُوا»
7- علم انسان به نحوه تدبير نظام آفرينش، مورد توجه اسلام است. خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ ... يَتَنَزَّلُ الْأَمْرُ ... لِتَعْلَمُوا ...
8- كسى كه خالق و آفريننده است، مىتواند به آفريده خود احاطه كامل داشته باشد. خَلَقَ ... أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً
9- علم خدا به همه چيز، كامل و دقيق و بدون نقص است. «أَحاطَ بِكُلِّ شَيْءٍ عِلْماً»
«والحمدللّه ربّ العالمين»
«1». طلاق، 8.
جلد 10 - صفحه 120
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم