آیه 123 سوره طه

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ اهْبِطَا مِنْهَا جَمِيعًا ۖ بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ۖ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدًى فَمَنِ اتَّبَعَ هُدَايَ فَلَا يَضِلُّ وَلَا يَشْقَىٰ

مشاهده آیه در سوره


<<122 آیه 123 سوره طه 124>>
سوره : سوره طه (20)
جزء : 16
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

آن‌گاه خدا (به آدم و حوا) فرمود: اکنون از عالی رتبه بهشت فرود آیید که برخی از شما با برخی دیگر دشمنید، پس اگر از جانب من برای شما راهنمایی بیاید آن هنگام هر که از راه من پیروی کند نه هرگز گمراه شود و نه شقی و بدبخت گردد.

[خدا] گفت: هر دو با هم از بهشت [به سوی زمین] فرود آیید که برخی از شما دشمن برخی دیگرند، پس اگر از سوی من هدایتی به شما رسید، هر کس از هدایتم پیروی کند، نه گمراه می شود و نه به مشقت و رنج می افتد.

فرمود: «همگى از آن [مقام‌] فرود آييد، در حالى كه بعضى از شما دشمن بعضى ديگر است، پس اگر براى شما از جانب من رهنمودى رسد، هر كس از هدايتم پيروى كند نه گمراه مى‌شود و نه تيره‌بخت.

گفت: همگى از آنجا پايين رويد؛ دشمنان يكديگر. اگر از جانب من شما را راهنمايى آمد، هر كس از آن راهنماى من متابعت كند نه گمراه مى‌شود و نه تيره‌بخت.

(خداوند) فرمود: «هر دو از آن (بهشت) فرود آیید، در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود! ولی هرگاه هدایت من به سراغ شما آید، هر کس از هدایت من پیروی کند، نه گمراه می‌شود، و نه در رنج خواهد بود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He said, ‘Get down both of you from it, all together, being enemies of one another! Yet, should any guidance come to you from Me, those who follow My guidance will not go astray, nor will they be miserable.

He said: Get forth you two therefrom, all (of you), one of you (is) enemy to another. So there will surely come to you guidance from Me, then whoever follows My guidance, he shall not go astray nor be unhappy;

He said: Go down hence, both of you, one of you a foe unto the other. But when there come unto you from Me a guidance, then whoso followeth My guidance, he will not go astray nor come to grief.

He said: "Get ye down, both of you,- all together, from the Garden, with enmity one to another: but if, as is sure, there comes to you Guidance from Me, whosoever follows My Guidance, will not lose his way, nor fall into misery.

معانی کلمات آیه

اهبطا: هبوط: پائين آمدن: طبرسى فرموده: هبوط و نزول و وقوع نظير هم هستند. چون در انسان به كار رود، معنى استخفاف و حقارت مى ‏دهد چنان كه راغب تصريح كرده است. گاهى به معناى دخول و حلول باشد چنان كه طبرسى فرموده و از آنست: «اهْبِطُوا مِصْراً» (بقره/ 61) كه به معنى دخول است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌ «122»

سپس پروردگارش او را برگزيد، پس (لطف خويش را) بر او باز گرداند و او را هدايت كرد.

قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‌ «123»

(خداوند به آدم وحوا) فرمود: از آن (بهشت و مقام والا) فرود آييد (كه) بعضى از شما، دشمن بعض ديگر خواهد بود، پس اگر از جانب من رهنمودى براى شما آمد، پس (بدانيد كه) هر كس از رهنمود من پيروى كند، نه گمراه مى‌شود و نه تيره بخت.

نکته ها

«اجتباء» از «جبآية» به معناى جمع‌آورى و انتخاب و برگزيدن است.

«تاب» اگر با حرف «الى» بيايد، توبه‌ى انسان خواهد بود، مثل جمله‌ «تُبْتُ إِلَيْكَ»* ولى اگر

جلد 5 - صفحه 403

در كنار حرف «على» قرار گرفت، توبه‌ى خداوند قلمداد مى‌گردد، مانند آيه‌ى فوق يعنى خداوند لطف خودش را بر بنده باز گرداند.

در اينكه مخاطب‌ «اهْبِطا» چه كسانى هستند، مى‌توان گفت: يا آدم و حوا هستند، يا انسان و شيطان است، و يا آدم و ذريّه او بوده‌اند.

در حديثى از پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: هيچ پيامبرى به اندازه حضرت آدم عليه السلام گريه نكرد. «1» تا پس از نافرمانى توبه كند.

پیام ها

1- در گزينش افراد به سرشت پاك آنها توجّه كنيد و يكى دو لغرش را ملاك ردّ انتخاب قرار ندهيد. «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ»

2- گناه آدم، قبل از بعثت او به مقام پيامبرى بوده است. «ثُمَّ اجْتَباهُ»

3- زمان، در گزينش نقش دارد. «ثُمَّ اجْتَباهُ» ( «ثُمَّ» نشان گذشت زمان است)

4- پذيرش توبه، از شئون ربوبيت الهى است. «ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ»

5- به جاى طرد نيروهاى خلافكار، آنها را با عفو، جذب و هدايت كنيم. «فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌»

6- توبه، زمينه‌ى هدايت است. «فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌»

7- پذيرش توبه، مانع بروز آثار وضعى گناه نيست. «فَتابَ عَلَيْهِ‌- اهْبِطا»

8- يك گناه مى‌تواند نسلى را در هبوط نگه دارد. «اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً»

9- هبوط بشر، سبب بروز دشمنى‌ها مى‌گردد. اهْبِطا ... بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ

10- اوّلين بشارت به آدم، آمدن رهنمودهاى الهى است كه با پيروى از آنها راه براى سعادت و برگشت به بهشت باز مى‌شود. اهْبِطا- فَمَنِ اتَّبَعَ‌ ...

11- آمدن انبيا و هدايت الهى قطعى است. ( «يَأْتِيَنَّكُمْ» نون تأكيد دارد)

12- در مديريت و تربيت، حتّى اگر بنا به مصالحى فرمان اخراج داديم باز هم وسيله‌ى رشد وبازسازى او را فراهم كنيم. اهْبِطا- يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً‌ ...

13- كسى جز خداوند نمى‌تواند هادى و راهنماى انسان باشد. «يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً»


«1». تفسير كبيرفخررازى.

جلد 5 - صفحه 404

14- در جهان مادّيات، بروز تضاد و تزاحم قطعى است، مهم آن است كه انسان در اين بين خط الهى را گم نكند. بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ ... فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ‌ ...

15- انسان‌ها در انتخاب آزادند. «فَمَنِ اتَّبَعَ»

16- خوشبختى و نجات انسان، در سايه‌ى پيروى از اوامر الهى است. «فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‌»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‌ (123)

قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً: فرمود خداى تعالى به آدم و حوا، پائين رويد از بهشت در حالتى كه مجتمع باشيد، يعنى همه با هم به زمين رويد. بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ: در حالتى كه بعض اولاد شما مر بعض ديگر را دشمن باشند. فَإِمَّا

جلد 8 - صفحه 342

يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً‌: پس اگر بيايد شما را راهنمائى كه رسالت و دلائل حق است. فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ‌: پس هر كه پيروى كند هدايت مرا. فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‌: پس گمراه نشود در دنيا و به رنج نيفتد در آخرت. ابن عباس گويد:

خداوند سبحان ضمانت فرموده كه هر كه قرائت كند قرآن را و عمل به آن نمايد، اينكه در دنيا گمراه نشود و در آخرت به رنج نيفتد؛ بعد اين آيه را تلاوت نمود «1».

تنبيه: بيرون شدن آدم و حوا از بهشت، بر وجه عقوبت نبوده؛ زيرا عقاب عبارت است از زجر و مضرتى كه بالاستحقاق و مقرون به اهانت و استخفاف باشد. بنابراين فوت اجر و بهره و نفع از شخصى، عقاب نخواهد بود، و الّا لازم آيد كه انبياء و اولياء هميشه معاقب باشند؛ زيرا قدرت الهى نسبت به اجر و منافع كه مى‌تواند به آنها رساند در دنيا و آخرت، غير متناهى است. پس اخراج آدم و حوا از بهشت و اهباط به زمين، بر وجه مصلحت بوده، و آنچه تعلق به مصلحت دارد نسبت به اوقات و اشخاص، مختلف گردد؛ تا از ميوه درخت تناول نكرده بودند، مصلحت ايشان آن بود كه در بهشت باشند؛ و چون تناول كردند، صلاح آن بود كه به زمين آيند، و خداى تعالى، آدم را براى زمين آفريده بود چنانچه فرمايد: (إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً) «2».

نكته: قوله‌ (فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ) در وجه جمع بودن آن چند وجه ذكر شده: 1- خطاب به آدم و با او ذريه او، و ابليس و با او ذريه‌اش بوده، و به اعتبار جنسين خطاب «اهبطا» و به اعتبار اشتمال هر يك از جنسين بر كثرت فرمايش‌ «فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ» واقع شده. 2- زمخشرى گفته: چون آدم و حوا اصل بشرند، گويا اين دو نفس بشرند، لذا خطاب به جمع فرموده. 3- قاضى گفته: ابليس و شيطان دشمن انسان، و مردم دشمن آنان، وقتى عداوت بعض از اين دو فرقه به بعض ديگر اضافه شود، ممتنع نباشد دخول آن در كلام.

«1» منهج الصادقين، ج 6، ص 36.

«2» سوره بقره، آيه 30.

جلد 8 - صفحه 343


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ إِذْ قُلْنا لِلْمَلائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلاَّ إِبْلِيسَ أَبى‌ (116) فَقُلْنا يا آدَمُ إِنَّ هذا عَدُوٌّ لَكَ وَ لِزَوْجِكَ فَلا يُخْرِجَنَّكُما مِنَ الْجَنَّةِ فَتَشْقى‌ (117) إِنَّ لَكَ أَلاَّ تَجُوعَ فِيها وَ لا تَعْرى‌ (118) وَ أَنَّكَ لا تَظْمَؤُا فِيها وَ لا تَضْحى‌ (119) فَوَسْوَسَ إِلَيْهِ الشَّيْطانُ قالَ يا آدَمُ هَلْ أَدُلُّكَ عَلى‌ شَجَرَةِ الْخُلْدِ وَ مُلْكٍ لا يَبْلى‌ (120)

فَأَكَلا مِنْها فَبَدَتْ لَهُما سَوْآتُهُما وَ طَفِقا يَخْصِفانِ عَلَيْهِما مِنْ وَرَقِ الْجَنَّةِ وَ عَصى‌ آدَمُ رَبَّهُ فَغَوى‌ (121) ثُمَّ اجْتَباهُ رَبُّهُ فَتابَ عَلَيْهِ وَ هَدى‌ (122) قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِيعاً بَعْضُكُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ فَإِمَّا يَأْتِيَنَّكُمْ مِنِّي هُدىً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدايَ فَلا يَضِلُّ وَ لا يَشْقى‌ (123) وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنْكاً وَ نَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيامَةِ أَعْمى‌ (124) قالَ رَبِّ لِمَ حَشَرْتَنِي أَعْمى‌ وَ قَدْ كُنْتُ بَصِيراً (125)

قالَ كَذلِكَ أَتَتْكَ آياتُنا فَنَسِيتَها وَ كَذلِكَ الْيَوْمَ تُنْسى‌ (126)

ترجمه‌

و هنگاميكه گفتيم مر ملائكه را كه سجده كنيد براى آدم پس سجده كردند مگر شيطان كه ابا نمود

پس گفتيم اى آدم همانا اين دشمن است با تو و با جفتت پس بيرون نكند شما را از بهشت پس بزحمت افتى‌

همانا مر تو را است كه نه گرسنه شوى در آن و نه برهنه مانى‌

و آنكه تو نه تشنه شوى در آن و نه در آفتاب بمانى‌

پس وسوسه كرد مر او را شيطان گفت اى آدم آيا دلالت كنم تو را بر درخت جاودانى و پادشاهى بى‌زوال‌

پس خوردند از آن پس ظاهر شد مر آن دو را عورتهاشان و شروع نمودند ميچسبانيدند بر آن دو از برگ بهشت و نافرمانى كرد آدم پروردگارش را پس بى‌بهره ماند

سپس برگزيد او را پروردگارش و پذيرفت توبه او را و هدايت نمود

گفت فرود آئيد از آن همگى بعضى از شما با بعضى دشمنيد پس اگر بيايد براى شما از من هدايتى پس هر كس پيروى نمود هدايت مرا پس نه گمراه ميشود و نه بزحمت مى‌افتد

و هر كس رو گرداند از

جلد 3 صفحه 531

دستور من پس همانا مر او را است زندگانى تنگ و محشور ميكنيم او را روز قيامت نابينا

گفت پروردگار من چرا محشور نمودى مرا نابينا با آنكه بودم بينا

گفت اين چنين بود كه آمد تو را آيتهاى ما پس وا گذاشتى آنرا و اين چنين امروز واگذاشته شوى.

تفسير

خداوند در آيات سابقه اشاره بقصّه حضرت آدم فرموده بود لذا مناسب شد شمه‌اى از تفصيل آنهم ذكر شود باين تقريب كه ياد كن وقتى را كه گفتيم بملائكه سجده كنيد براى خداوند در برابر آدم براى تعظيم او چون حامل انوار طيّبه محمد و آل اطهار او بود و آنها اطاعت نمودند مگر ابليس كه اصلا از جن بود و چندى با ملائكه اشتغال بعبادت داشت و او امتناع نمود و مطرود شد پس خداوند بحضرت آدم فرمود اين شيطان دشمن تو و حوّا است مبادا فريب او را بخوريد و اين موجب بيرون رفتن شما از بهشت شود پس تو در زحمت و مشقت تهيّه معاش براى خود و عيالت در دنيا افتى و تا اينجا هستى نه گرسنه ميشوى و نه برهنه ميمانى و نه تشنه ميشوى و نه در آفتاب سوزان ميمانى بلكه تمام لوازم معاش و آسايش تو در بهشت فراهم است پس وسوسه نمود باو شيطان و گفت اى آدم آيا ميخواهى دلالت كنم تو را بدرختى كه اگر از آن تناول نمائى مخلّد و جاويد بمانى در بهشت و بپادشاهى و سلطنتى برسى كه فتور و سستى و زوال نداشته باشد و آن درخت همان شجره منهيّه بود و آدم و حوّا باور كردند و خوردند از آن پس لباسهاى بهشتى از تن آن دو ريخت و عورتهاشان براى خودشان ظاهر گرديد و ناچار شروع نمودند بپوشاندن عورتهاشان با برگهاى درختهاى بهشت از قبيل انجير تا چشمهاشان بآن نيفتد و نافرمانى نمود آدم و بمراد خود كه خلود در بهشت بود نرسيد پس از آن خداوند بوسيله توسل او بمحمّد و آل اطهارش او را برگزيد و برحمت خود نزديك فرمود و توفيق توبه داد و او توبه كرد و خداوند قبول فرمود و هدايت كرد او را بدين حقّ و ثبات قدم در اطاعت خداوند و تشبّث بوسائل عصمت و نيل بمقام نبوّت و رسالت و خداوند بآدم و حوّا فرمود كه بزمين هبوط نمائيد از بهشت و اخبار فرمود كه بعد از نزول شما در زمين ذريّه بسيارى از شما بوجود ميآيد و بعضى از شما با بعضى عداوت و دشمنى پيدا ميكنيد و بنابراين‌

جلد 3 صفحه 532

مراد از جميعا اجتماع آن دو است با يكديگر و خطاب جمع باعتبار آنستكه آن دو اصل ذريّه‌اند و عداوت محقّق الحصول است بين ذريّه چنانچه بين قابيل و هابيل مشهود شد و تاكنون باقى است ولى در سوره بقره گذشت كه مراد هبوط آدم و حوا بمعيّت شيطان و مار بوده و بنابراين لفظ جمع باعتبار جماعت موجوده و عداوت فعليّه است و معنى ظاهر و تفصيل اين قضايا در سوره بقره و اعراف نقل شده لذا اينجا بنحو اجمال و اختصار ذكر گرديد و در اينمقام خداوند ضمانت فرموده براى بندگان كه اگر كتاب آسمانى از جانب من براى هدايت شما نازل شد و پيروى نموديد در دنيا گمراه نشويد و در آخرت بزحمت و مشقت گرفتار نگرديد و كسيكه رو- گرداند و اعراض كند از كتاب آسمانى كه قرآن است و از ولايت امير المؤمنين عليه السّلام كه كلام اللّه ناطق است پس از براى او است زندگانى تنگ سخت نهايت آنكه ممكن است خودش متوجّه به تنگى و سختى آن نباشد در دنيا ولى در آخرت متوجّه خواهد شد بسختى و تنگى معيشت خود در دنيا و آخرت چون كسيكه متوجّه بقرآن و مواعيد آن نشود دنيا در نظرش جلوه ميكند و مقام رضا و تسليم و قناعت و توكّل و تحمّل را از دست ميدهد و دنيا هم بكام كسى نميگردد و حرص و آز و طمع و خودبينى و خود خواهى و كبر و غرور و حسد و ساير صفات ناپسنديده زندگى او را تلخ و جهان را بر او تنگ مينمايد و در آخرت هم بعذاب اليم گرفتار خواهد شد و كور وارد صحراى محشر ميشود و عرضه ميدارد خدايا چرا مرا كور محشور نمودى من كه در دنيا بينا بودم جواب ميرسد اينچنين بود كه آيات الهيّه بتو رسيد و آنها را واگذاشتى و نديده پنداشتى همين طور امروز واگذاشته شوى و بكورى و عذاب باقى و برقرار خواهى بود چون جزاى مناسب با آن كردار اين رفتار است و در بعضى از روايات ائمه اطهار معيشت ضنك و كور محشور شدن در اين آيات جزاى انكار ولايت و ابراز عداوت با خانواده عصمت و طهارت قرار داده شده و اللّه اعلم.

جلد 3 صفحه 533

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ اهبِطا مِنها جَمِيعاً بَعضُكُم‌ لِبَعض‌ٍ عَدُوٌّ فَإِمّا يَأتِيَنَّكُم‌ مِنِّي‌ هُدي‌ً فَمَن‌ِ اتَّبَع‌َ هُداي‌َ فَلا يَضِل‌ُّ وَ لا يَشقي‌ (123)

جلد 13 - صفحه 117

فرمود: بآدم‌ و حوّا هبوط كنيد ‌از‌ بهشت‌ ‌پس‌ ‌از‌ هبوط و كثرت‌ نسل‌ جميعا ‌در‌ روي‌ زمين‌ بعض‌ ‌شما‌ ‌با‌ بعضي‌ ديگر عداوت‌ ميورزيد ‌پس‌ زماني‌ ‌که‌ ميآيد ‌شما‌ بني‌ آدم‌ ‌را‌ ‌از‌ جانب‌ ‌من‌ هدايت‌ كننده ‌پس‌ كسي‌ ‌که‌ متابعت‌ كرد هدايت‌ مرا ‌پس‌ گمراه‌ نميشود و بد عاقبت‌ نميگردد.

(قال‌َ اهبِطا) هبوط تنزّل‌ ‌است‌ ‌از‌ بهشت‌ ‌که‌ هيچگونه‌ عيب‌ و نقصي‌ ‌در‌ ‌او‌ نبود و هيچگونه‌ بلا و مصيبتي‌ نداشت‌ نزول‌ ‌در‌ دنيا ‌که‌ دار محنت‌ و بليّة ‌است‌ و دار فناء و زوال‌ ‌است‌ و دار مجاز ‌است‌ بايد ‌از‌ دروازه رحم‌ وارد شد و ‌از‌ دروازه قبر خارج‌ شد.

(مِنها) ‌از‌ ‌آن‌ بهشتي‌ ‌که‌ فرمود: قبلا (إِن‌َّ لَك‌َ أَلّا تَجُوع‌َ فِيها وَ لا تَعري‌ وَ أَنَّك‌َ لا تَظمَؤُا فِيها وَ لا تَضحي‌).

(جَمِيعاً) جمله‌ ‌در‌ تقدير ‌است‌ ‌يعني‌ ‌پس‌ ‌از‌ هبوط و تناكح‌ و تناسل‌ و كثرت‌ نسل‌ ‌در‌ اولاد آدم‌ جميع‌ ‌شما‌ ‌در‌ زمين‌ و دنيا هستيد حافظ ميگويد:

(‌من‌ ملك‌ بودم‌ فردوس‌ برين‌ جايم‌ ‌بود‌

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 123)- با این که توبه آدم پذیرفته شد، اما کاری کرده بود که بازگشت به حال نخستین امکان‌پذیر نبود و لذا خداوند «به او و حوّا دستور داد: هر دو (و همچنین شیطان همراه شما) از بهشت به زمین فرود آیید» (قالَ اهْبِطا مِنْها جَمِیعاً).

ج3، ص148

«در حالی که دشمن یکدیگر خواهید بود» (بَعْضُکُمْ لِبَعْضٍ عَدُوٌّ).

اما به شما اخطار می‌کنم، راه سعادت و نجات به رویتان گشوده است «پس هر گاه هدایت من به سراغ شما بیاید هر یک از شما از این هدایت پیروی کند نه گمراه می‌شود و نه شقاوتمند» (فَإِمَّا یَأْتِیَنَّکُمْ مِنِّی هُدیً فَمَنِ اتَّبَعَ هُدایَ فَلا یَضِلُّ وَ لا یَشْقی).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع