آیه 11 سوره طارق

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَالسَّمَاءِ ذَاتِ الرَّجْعِ

مشاهده آیه در سوره


<<10 آیه 11 سوره طارق 12>>
سوره : سوره طارق (86)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

قسم به آسمان فرو ریزنده باران.

سوگند به آسمان که دارای باران فراوان و پرریزش است.

سوگند به آسمان بارش‌انگيز،

قسم به آسمان بازبارنده،

سوگند به آسمان پرباران،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

By the resurgent heaven,

I swear by the raingiving heavens,

By the heaven which giveth the returning rain,

By the Firmament which returns (in its round),

معانی کلمات آیه

  • رجع: بر گرداندن و برگشتن. لازم و متعدى هر دو آمده است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14» إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

«1». تفسير برهان.

«2». نهج‌البلاغه، خطبه 224.

جلد 10 - صفحه 445

سوگند به آسمان باران‌زا. سوگند به زمين كه (براى خروج گياهان) برشكافته است. كه همانا اين قرآن سخنى است قاطع. و هزل و شوخى نيست. همانا كافران پيوسته نيرنگ مى‌كنند. و من نيز تدبير مى‌كنم. پس كافران را مهلت ده و اندك زمانى آنان را به خود واگذار.

نکته ها

«رجع» به معناى باران است، شايد به خاطر رجوع بخار آب به زمين به صورت باران.

«صدع» به معناى شكافته شدن زمين براى رويش گياهان است. «هزل» به معناى سخن بى‌محتوا است. «كيد» يعنى طرح و نقشه مخفيانه و غافلگيرانه.

«مهل» و «امهل» به يك معنا هستند و براى تأكيد در دو قالب آمده‌اند و هر دو به معناى مهلت دادن است. «رُوَيْداً» به معناى مهلت اندك است.

آسمان و زمين براى توليد گياه، نظير پدر و مادر براى تولد انسان هستند.

نزول باران و آمادگى زمين، بسترى براى رشد گياهان است. نزول قرآن و آمادگى انسان نيز زمينه براى رشد انسان‌هاست. نام قرآن در كنار نام باران آمده است.

براى زدودن شك، هم بايد منطقى سخن گفت و هم قاطع. سوگندهاى پى در پى خداوند، براى رفع هرگونه شك و ترديد از مخالفان و تقويت اعتقاد و باور مؤمنان است.

«لَقَوْلٌ فَصْلٌ» به جاى «لقول فاصل» يعنى قرآن، سراسر فصل است و ميان حق و باطل فاصله مى‌اندازد. نظير اينكه مى‌گوييم: فلانى شكر است، يعنى يك پارچه شيرينى است.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: به زودى فتنه‌ها در ميان شما ظاهر خواهد شد. پرسيدند راه نجات چيست؟ فرمود: «كتاب الله فيه نبأ من قبلكم و خبر ما بعدكم و حكم ما بينكم هو الفصل» قرآن كه اخبار پيشينيان و آيندگان و داورى شما در آن است. آن كلامى است كه حق را از باطل جدا مى‌كند. در ادامه فرمودند: «و من ابتغى الهدى فى غيره اضله الله» هر كس هدايت را در غير قرآن جستجو كند، خداوند او را گمراه مى‌كند. «1»

«1». تفسير نمونه.

جلد 10 - صفحه 446

پیام ها

1- قيامت، روز بروز و ظهور افكار و كردار آدميان است. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»

2- انگيزه‌ها وروحيات انسان، در قيامت او اثر دارند. «يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ»

3- قيامت، روز افشاى اسرار و شرمندگى است: «تُبْلَى السَّرائِرُ» و انسان نيز براى كتمان يا جبران گذشته خود نمى‌تواند كارى بكند. «فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ»

4- رجعت انسان در قيامت، همچون رجعت آب بخار شده دريا، از آسمان به زمين است. «عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ- وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ»

5- ارزش هر موجودى وابسته به آثار وبركات آن است. «ذاتِ الرَّجْعِ‌- ذاتِ الصَّدْعِ»

6- قرآن، فرقان و جداكننده حق از باطل است، نه رمان و غير واقعى. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ»

7- نيرنگ كفّار، دائمى، سخت و حتمى است، از آن غافل نشويد. «إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً»

8- برخورد خداوند با انسان، متناسب با عمل اوست. اگر در راه خير قدم بردارد، خدا هدايتش مى‌كند: «جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ» «1» و اگر به دنبال كيد باشد، گرفتار كيد الهى مى‌شود. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً»

9- قرآن، ميزان تشخيص حق از باطل است. «إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ»

10- كافران با خدا طرفند و تدبير خداوند سخت است. «يَكِيدُونَ كَيْداً وَ أَكِيدُ كَيْداً»

11- آنان مسلمانان را غافلگير مى‌كنند ما نيز آنان را غافلگير مى‌كنيم. يَكِيدُونَ‌ ... أَكِيدُ

12- در برخورد با دشمن، نه خود عجله كنيد و نه از خدا عجله بخواهيد. «فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ»

13- غفلت از دشمن هرگز، ولى مهلت دادن مانعى ندارد. «أَمْهِلْهُمْ» 14- سعه صدر، شرط لازم براى رهبرى است. «أَمْهِلْهُمْ»

15- مقدار مهلت به دشمن، به قدرى نباشد كه فرصت را از شما بگيرد. «رُوَيْداً»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

«1». عنكبوت، 69.

جلد 10 - صفحه 448

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11»

بعد از آن براى تأكيد امر قيامت، سوگند ديگر فرمايد:

وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ‌: سوگند به آسمان كه صاحب باز گرديدن است.

يعنى باز گردنده است، در هر دوره‌اى به موضعى كه از آن حركت كرده. نزد بعضى رجع آسمان، اعطاى آن است به اهل زمين چيزى را كه از طرف او حادث گردد، حالى بعد از حال و وقتى بعد از وقت، بر مردمان از ارزاق و مصائب و سرور. اكثر مفسّران برآنند كه رجع به معنى باران است، و تسميه باران به رجع به جهت آن است كه هر سال در وقت خويش رجوع مى‌كند و عود مى‌نمايد و مكرّر مى‌شود؛ و يا به جهت آنكه ابر آب را برمى‌دارد از دريا و مرتفع مى‌شود و باز او را راجع مى‌سازد به زمين. بنابراين مراد به سماء سحاب است.

«1» كفاية الموحدين (علميه اسلاميه- تهران) ج 4 فصل 8 ص 286.

جلد 14 - صفحه 150


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

وَ السَّماءِ وَ الطَّارِقِ «1» وَ ما أَدْراكَ مَا الطَّارِقُ «2» النَّجْمُ الثَّاقِبُ «3» إِنْ كُلُّ نَفْسٍ لَمَّا عَلَيْها حافِظٌ «4»

فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ مِمَّ خُلِقَ «5» خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ «6» يَخْرُجُ مِنْ بَيْنِ الصُّلْبِ وَ التَّرائِبِ «7» إِنَّهُ عَلى‌ رَجْعِهِ لَقادِرٌ «8» يَوْمَ تُبْلَى السَّرائِرُ «9»

فَما لَهُ مِنْ قُوَّةٍ وَ لا ناصِرٍ «10» وَ السَّماءِ ذاتِ الرَّجْعِ «11» وَ الْأَرْضِ ذاتِ الصَّدْعِ «12» إِنَّهُ لَقَوْلٌ فَصْلٌ «13» وَ ما هُوَ بِالْهَزْلِ «14»

إِنَّهُمْ يَكِيدُونَ كَيْداً «15» وَ أَكِيدُ كَيْداً «16» فَمَهِّلِ الْكافِرِينَ أَمْهِلْهُمْ رُوَيْداً «17»

ترجمه‌

سوگند بآسمان‌

و آينده در شب و چه ميدانى تو چيست آينده در شب‌

آن ستاره درخشان است‌

نيست هيچ كسى مگر آنكه بر او نگهبانى است‌

پس بايد ببيند انسان از چه آفريده شد

آفريده شده از آب جهنده‌اى‌

كه بيرون ميآيد از پشت و استخوانهاى سينه‌

همانا آن آفريننده بر بر گرداندن او هر آينه توانا است‌

در روز كه آزموده شود اسرار نهانى‌

پس نيست مر او را هيچ نيرو و ياورى‌

سوگند بآسمان كه صاحب باز گشتن است‌

و بزمين كه صاحب شكافتن است‌

همانا آن هر آينه گفتارى است جدا كننده حق از باطل‌

و نيست آن بازيچه و شوخى‌

همانا آنان مكر مينمايند مكر نمودنى‌

و جزاى مكر ميدهم من جزا دادنى‌

پس مهلت ده كافران را و واگذار آنها را واگذاردن كمى.

تفسير

خداوند متعال قسم ياد فرموده بآسمان و آينده در شب و آشكار شونده در آن و ميفرمايد چه ميدانى تو اى پيغمبر مكرّم كه مراد از آينده در شب چيست چون طارق بر هر آينده در شب اطلاق ميشود و بيان فرموده كه مراد از آن ستاره درخشانى است كه نور آن از هفت آسمان گذشته بزمين ميرسد و قمّى ره نقل فرموده كه طارق ستاره درخشان زحل است كه در اعلى منازل آسمان جاى دارد و

جلد 5 صفحه 373

آن ستاره عذاب و قيامت است و در خصال از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب مردى از يمن كه قائل بنحوست زحل بود فرمود نه چنين است آن ستاره امير المؤمنين عليه السّلام و ستاره اوصياء است و آن ستاره درخشانى است كه خداوند در قرآن آنرا وصف فرموده و ثاقب خوانده براى آنكه مطلع آن آسمان هفتم است و آن بنور خود آسمانها را شكافته تا در آسمان دنيا نور بخش شده و جواب قسم آنست كه فرموده نيست هيچ نفسى و شخصى مگر آنكه بر او حافظ و نگهبانى است از ملائكه كه حفظ ميكند او را از خطرات و آفات و لما بتخفيف نيز قرائت شده و بنابر اين كلمه ان مخفّفه از مثقّله است و لام فاصله و ما زائده است و بقرائت مشهوره ان نافيه و لمّا بمعناى الّا است چنانچه بيان شد پس بايد انسان فكر كند و ببيند كه از چه خلق شده از آب جهنده پستى كه بيرون ميآيد از ميان پشت مرد و استخوانهاى سينه زن و بداند خداوندى كه او را از آن حال باين حال رسانده و حفاظت و نگهدارى از او ميكند قادر است كه دو مرتبه او را زنده نمايد و بمقامات بالاترى برساند و براى اين او را خلق فرموده و حفظ ميفرمايد نه براى آنكه چند روز زندگانى مشوب بآلام و اسقام نموده و نيست و نابود گردد پس بايد خود را قابل نمايد از براى نيل بآن مقام بدستوريكه خداوند بتوسط انبياء عظام و اوصياء كرام خود باو داده است و آن روز كه بنده در آن بكمال لايق خود ميرسد روزى است كه سرائر و ضمائر و اعمال خوب و بد او آشكار و از يكديگر ممتاز ميگردد باختبار چنانچه در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه پرسيدند آن سرائرى كه خداوند اختبار ميفرمايد بندگان را بآن در قيامت چيست فرمود سرائر شما اعمالتان است از نماز و روزه و زكوة و وضو و غسل و هر واجبى چون اعمال تمامى اسرار خفيّه است پس اگر بخواهد مرد با آنكه نماز نخوانده باشد ميگويد خوانده‌ام و اگر وضو نگرفته باشد ميگويد گرفته‌ام و ظاهرا سرائر اعمّ از عقائد و اخلاق و اعمال باشد و در روايت بيان افراد خفيّه شده تا تصوّر نشود كه مخصوص بعقائد و اخلاق است كه در باطن وجود دارد و احيانا بآثار كشف ميشود پس نيست براى انسان در آن روز نيرو و ياورى و قمّى ره نقل نموده كه نيست براى او قوّتى كه تقويت پيدا كند بآن بر

جلد 5 صفحه 374

خالق خود و نه ياورى كه يارى كند او را و مانع شود از اراده خدا اگر بخواهد عذاب كند او را و نيز خداوند قسم ياد فرموده بآسمان كه داراى گردش و رجوع در هر دور است بمبدء حركت خود چنانچه گفته‌اند كواكب سبع سيّاره متحرّكند بحركت افلاكشان و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آسمان داراى باران است و گفته شده باران را رجع خوانده‌اند براى آنكه خداوند رجوع ميدهد آنرا در وقتى بعد از وقتى و نيز قسم ياد فرموده بزمين كه واجد شكافتن و بيرون آوردن روئيدنيها و چشمه‌ها است و جواب قسم آنست كه قرآن كلام فارق بين حق و باطل است به بيان هر يك از آن دو چنانچه در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده و جدّى است بازيچه و شوخى نيست كفار مكّه و قريش مكر و حيله مينمايند با تمام قواء براى خاموش نمودن نور آن و باطل نمودن سعى تو منهم در مقابل آنها كارى ميكنم كه مكر و حيله آنها باطل شود و شبيه باشد بكار آنها چون آنها را مهلت ميدهم و در ناز و نعمت ميپرورانم تا هر چه از دستشان بر آيد بكنند و استحقاقشان كامل گردد پس ناگهان آنها را ميگيرم و بانتقام كامل ميرسانم اى پيغمبر محترم تو هم بآنها مهلت بده و با آنها مدارا كن و در صدد انتقام كشيدن از آنها مباش و تعجيل در امر منما مهلت ده آنانرا مهلت كمى و قمّى ره نقل فرموده كه واگذار آنها را كمى و گفته شده خداوند خواسته كلام مؤكّد باشد و لفظ تكرار نشود لذا مهّلهم را به امهلهم تأكيد فرموده كه آن از باب تفعيل و اين از باب افعال است و اينكه مهلت موصوف بكمى شده براى آنست كه چيزيكه محقّق الوقوع است كه عذاب آخرت باشد نزديك است و فاصله‌اش كم است و بنظر حقير براى مزيد تهديد وعده عذاب و انتقام نزديك بآنها داده يا در دم مرگ و بعد از آن بعذابهاى گوناگون برزخى يا در زمان حيات بقتل و ذلّت و اسارت در فتوحات اسلامى و ظاهرا قلّت مستفاد از رويدا باعتبار آنست كه مصغّر ارواد بمعناى امهال است گويند أرودا روادا يعنى أمهل امهالا و وعده عذاب مستفاد از امر بمهلت دادن در زمان كم است يعنى من بزودى انتقام از آنها خواهم كشيد در ثواب الاعمال و مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه كسيكه قرائتش در نمازهاى واجب خود سوره و السّماء و الطّارق باشد از براى او است در نزد خداوند روز قيامت جاه و منزلت و باشد از رفقاء انبياء و اصحاب ايشان در بهشت‌

جلد 5 صفحه 375

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ السَّماءِ ذات‌ِ الرَّجع‌ِ «11»

و ‌او‌ قسم‌ ‌است‌ و رجع‌ ‌را‌ بعضي‌ تفسير كردند بمطر و غيث‌ بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ تفسير مراد ‌از‌ سماء عالم‌ بالا ‌است‌ ‌که‌ ابرها باشند زيرا باران‌ ‌از‌ ابرها خارج‌ ميشود، و تعبير برجع‌ ‌براي‌ ‌اينکه‌ ‌است‌ ‌که‌ ‌از‌ درياها برداشته‌ ميشود و بصورت‌ ابر توسط باد ‌در‌ اطراف‌ بالا ميرود سپس‌ نزول‌ ميكند و رجوع‌ مينمايد و برميگردد، و بعضي‌ تفسير كردند بشمس‌ و قمر و كواكب‌ ‌که‌ طلوع‌ و غروب‌ دارند.

اقول‌: ممكن‌ ‌است‌ مراد ‌اينکه‌ ‌باشد‌ ‌که‌ آسمانها ‌در‌ ابتداء امر بصورت‌ دود و دخان‌ ‌بود‌ و ‌در‌ آخر امر ‌هم‌ بصورت‌ دخان‌ ميشود چنانچه‌ ميفرمايد: ثُم‌َّ استَوي‌ إِلَي‌ السَّماءِ وَ هِي‌َ دُخان‌ٌ فصلت‌ ‌آيه‌ 11، و ميفرمايد: فَارتَقِب‌ يَوم‌َ تَأتِي‌ السَّماءُ بِدُخان‌ٍ مُبِين‌ٍ دخان‌ ‌آيه‌ 10. و ‌اينکه‌ اشاره‌ باين‌ ‌است‌ ‌که‌ آسمان‌ باين‌ عظمت‌ ‌که‌ اول‌ دخان‌ بوده‌ و روز قيامت‌ باز برميگردد دخان‌ ميشود، خدايي‌ ‌که‌ قدرت‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ دارد قدرت‌ ندارد ‌که‌ انسان‌ خاك‌ ‌شده‌ ‌را‌ دو مرتبه‌ انسان‌ كند البته‌ ‌بر‌ همه‌ چيز قادر ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 11)- در تعقیب آیات گذشته که استدلال بر مسأله معاد از طریق توجه به آفرینش نخستین انسان از نطفه داشت، در اینجا باز برای تأکید در امر معاد و اشاره به بعضی از دلائل دیگر بحث را ادامه داده، می‌فرماید: «سوگند به آسمان پر باران» (و السماء ذات الرجع).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص179

منابع