آیه 119 سوره مائده

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ اللَّهُ هَٰذَا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ ۚ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا ۚ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَرَضُوا عَنْهُ ۚ ذَٰلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ

مشاهده آیه در سوره


<<118 آیه 119 سوره مائده 120>>
سوره : سوره مائده (5)
جزء : 7
نزول : مدینه

ترجمه های فارسی

خدا گوید: این روزی است که صادقان از راستی خود بهره‌مند می‌شوند، برای آنها بهشتهایی است که از زیر درختانش نهرها جاری است و در آن به نعمت ابدی متنعّمند؛ خدا از آنها خشنود و آنها از خدا خشنودند. این است فیروزی و سعادت بزرگ.

خدا فرمود: این روزی است که راستان را راستی و صدقشان سود دهد. برای آنان بهشت هایی است که از زیرِ [درختانِ] آن نهرها جاری است، همیشه در آن جاودانه اند، خدا از آنان خشنود و آنان هم از خدا خشنودند؛ این است رستگاری بزرگ.

خدا فرمود: «اين، روزى است كه راستگويان را راستى‌شان سود بخشد.» براى آنان باغهايى است كه از زير [درختان‌] آن نهرها روان است. هميشه در آن جاودانند. خدا از آنان خشنود است و آنان [نيز] از او خشنودند. اين است رستگارى بزرگ.

خدا گفت: اين روزى است كه راستگويان را راستى گفتارشان سود دهد. از آن آنهاست بهشتهايى كه در آن نهرها جارى است. همواره در آن جاويدان خواهند بود. خدا از آنان خشنود است و آنان نيز از خدا خشنودند. و اين كاميابى بزرگى است.

خداوند می‌گوید: «امروز، روزی است که راستی راستگویان، به آنها سود می‌بخشد؛ برای آنها باغهایی از بهشت است که نهرها از زیر (درختان) آن می‌گذرد، و تا ابد، جاودانه در آن می‌مانند؛ هم خداوند از آنها خشنود است، و هم آنها از خدا خشنودند؛ این، رستگاری بزرگ است!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Allah will say, ‘This day truthfulness shall benefit the truthful. For them there will be gardens with streams running in them, to remain in them forever. Allah is pleased with them and they are pleased with Him. That is the great success.’

Allah will say: This is the day when their truth shall benefit the truthful ones; they shall have gardens beneath which rivers flow to abide in them for ever: Allah is well pleased with them and they are well pleased with Allah; this is the mighty achievement.

Allah saith: This is a day in which their truthfulness profiteth the truthful, for theirs are Gardens underneath which rivers flow, wherein they are secure for ever, Allah taking pleasure in them and they in Him. That is the great triumph.

Allah will say: "This is a day on which the truthful will profit from their truth: theirs are gardens, with rivers flowing beneath,- their eternal Home: Allah well-pleased with them, and they with Allah: That is the great salvation, (the fulfilment of all desires).

معانی کلمات آیه

فوز: نجات و رستگارى (سوره الأنعام، 6).[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ «119»

خداوند فرمود: اين، روزى است كه راستگويان را صداقتشان سود دهد، برايشان باغهايى است كه زير درختانش نهرها جارى است، هميشه در آن ماندگارند، خداوند از آنان راضى است، آنان نيز از او راضى‌اند، اين رستگارى بزرگ است.

لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ ما فِيهِنَّ وَ هُوَ عَلى‌ كُلِّ شَيْ‌ءٍ قَدِيرٌ «120»

ملك و حكومت آسمان‌ها و زمين و آنچه در آنهاست تنها از آن خداست، و او بر هر چيزى تواناست.

نکته ها

در آيات قبل، سخنان عيسى عليه السلام در محضر خداوند مطرح شد كه:

1. من جز حقّ نمى‌گويم. «ما يَكُونُ لِي أَنْ أَقُولَ ما لَيْسَ لِي بِحَقٍّ»

2. اگر ناحقّى گفته‌ام تو مى‌دانى. «إِنْ كُنْتُ قُلْتُهُ فَقَدْ عَلِمْتَهُ»

3. جز يكتاپرستى كه مرا امر كردى، به مردم چيزى نگفتم. «ما قُلْتُ لَهُمْ إِلَّا ما أَمَرْتَنِي بِهِ أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ»

4. مراقب و ناظر مردم بودم تا منحرف نشوند. «كُنْتُ عَلَيْهِمْ شَهِيداً»

در اين آيه خداوند مى‌فرمايد: همه‌ى سخنان عيسى صحيح و راست است و امروز روزى‌

جلد 2 - صفحه 404

است كه راستى راستگويان نجات‌بخش است.

پیام ها

1- مؤمنان، اگر به خاطر صداقتشان، مشكلاتى را در دنيا تحمّل كنند، اين راستى و صداقت در آخرت براى آنان كارساز است. «يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ»

2- تنها صادقان نفع مى‌برند، نه مدّعيان، شعاردهندگان ورياكاران. يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ‌ ...

3- بهشت در كنار رضايت خداوند، فوز بزرگ و رستگارى است. جَنَّاتٌ‌ ... رَضِيَ اللَّهُ‌ ... ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌

4- عبادت كسى شايسته است كه سلطنت عالم و قدرت مطلقه‌ى هستى در اختيار اوست، نه ديگران، گرچه پيامبر باشند. «لِلَّهِ مُلْكُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ»

«والحمدللّه ربّ العالمين»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)


قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (119)

چون حضرت عيسى عليه السّلام اين سخن ادا كند:

قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ‌: فرمايد خداى تعالى: اين روز روزى است كه فايده مى‌رساند راستگويان را راستى در اقوال و افعال معتقدات حقه، كه اقرار به يگانگى خدا و نبوت جميع انبيا كه در دنيا به آن قائل شدند.

بعد بيان نفع را مى‌فرمايد لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ: مر آن صادقان را بهشتهائى است كه مى‌رود از جلو درختان يا غرفه‌هاى آن جويها خالِدِينَ فِيها أَبَداً: در حالى كه دائم و جاويد باشند در آن هميشه و نهايتى ندارد رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ‌: خوشنود باشد خداى تعالى از ايشان به طاعت و انابت‌ وَ رَضُوا عَنْهُ‌: و خوشنود باشند ايشان از خداى تعالى بر نيل كرامت و اثابت‌ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ‌:

اين دخول جنان يا حصول رضوان فوز و رستگارى بزرگ است.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 213

على بن ابراهيم‌ «1»- از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه فرمود: روز قيامت وقتى محشور شوند مردم براى حساب، مرور كنند به اهوال قيامت، و مى‌ايستند در عرصه به محضر الهى، و هاتفى ندا كند به اسم محمّد بن عبد اللّه النّبى القرشىّ العربىّ صلى اللّه عليه و آله پس مى‌ايستد بر يمين عرش و مى‌خوانند على عليه السّلام را، مى‌ايستد بر يسار پيغمبر، بعد امّت حضرت مى‌ايستند بر يسار على عليه السّلام و مى‌خوانند هر نبى با امتش را از اول تا آخر مى‌ايستند بر يسار عرش. و اوّل مسائله، از قلم است، مى‌ايستد به محضر الهى در صورت آدميين.

خداى تعالى فرمايد: آيا سطر كردى بر لوح آنچه امر فرمودم از وحى؟ گويد بلى، بتحقيق تو عالمى كه سطر كردم آنچه امر فرمودى. پس فرمايد چه كسى شهادت دهد براى تو؟ گويد: يا ربّ، آيا مطلع باشد بر مكنون سرّ تو خلقى غير ذات تو؟

حق تعالى فرمايد: ظاهر كردى حجت خود را. پس خوانده شود لوح؛ پيش آيد در صورت آدميين و مى‌ايستد. به او مى‌فرمايد: آيا سطر نمود در تو قلم آنچه امر فرمودم از وحى؟ عرض كند: بلى يا رب. اسرافيل را بخواهند، فرمايد، آيا رساندى؟ عرض كند. بلى، جبرئيل را بخواهند، مى‌ايستد. خداى تعالى فرمايد:

آيا رساند به تو اسرافيل؟ عرض كند: بلى، و تبليغ نمودم جميع انبياء را و ادا نمودم رسالت تو را و آخر كسى كه تبليغ نمودم به او رسالت و وحى و حكمت و علم و كتاب و كلام تو را، حضرت محمّد بن عبد اللّه عربى قرشى حرمى حبيب تو بود (حضرت ابا جعفر عليه السّلام فرمود: اول كسى كه خوانده شود از پسر آدم براى مسائله، آن حضرت است) حق تعالى فرمايد: يا محمّد، آيا رساند جبرئيل به تو وحى مرا و ارسال نمود كتاب و شريعت و علم مرا؟ گويد: بلى. پس فرمايد خداى تعالى آيا رساندى امت را؟ گويد: بلى، رساندم امت را آنچه وحى كردى به من از كتاب و شريعت و علم، و مجاهده نمودم در راه تو؛ حق تعالى فرمايد:

شاهدت كيست؟ گويد تو شاهدى به تبليغ رسالت و شريعت و علم. و نيز فرشتگان تو و نيكان از امّت من شاهدند و تو براى شاهد بودن، كافى هستى.

«1» تفسير علىّ بن ابراهيم قمى، جلد اوّل، صفحه 191 تا 193.

تفسير اثنا عشرى، ج‌3، ص: 214

پس مى‌فرمايد خدا: آيا خليفه نمودى بعد از خود كسى كه اقامه كند در ايشان به شريعت و علم من، و تفسير كند براى ايشان كتاب مرا و بيان نمايد آنچه را اختلاف كنند در آن بعد از تو كه حجت من و خليفه باشد در زمين؟ گويد: بلى يا رب، بتحقيق خليفه نمودم على بن ابى طالب عليه السّلام برادرم و وصىّ و خير امت من و قرار دادم او را علم در حيات خود و خواندم امت را به طاعت او و قرار دادم او را خليفه خود. پس بخوانند على عليه السّلام را. گفته شود به او: آيا وصيت نمود به تو حضرت محمّد صلى اللّه عليه و آله و تو را خليفه امت قرار داد و اقامه نمودى؟ گويد: بلى، بتحقيق وصيت نمود به من محمّد و مرا خليفه كرد.

پس از رحلت او، انكار نمودند مرا امّت و مكر كردند و مقدم داشتند كسى را كه مؤخر بود، و مؤخر داشتند آن را كه مقدم بود، و اطاعت امر من نكردند. پس مقاتله كردم در راه تو، تا كشتند مرا. پس گويند: آيا خليفه كردى در امّت بعد از خود كسى را؟ گويد: بلى يا رب، بتحقيق خليفه نمودم حسن پسر خود را؛ پس حسن بن على عليه السّلام را بخواهند و سؤال كنند آنچه از على عليه السّلام سؤال شد. پس خوانده شود امامى بعد از امامى با اهل زمانش و حجت آرند.

پس قبول فرمايد خداوند عذر ايشان را، بعد فرمايد: «هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ» «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


قالَ اللَّهُ هذا يَوْمُ يَنْفَعُ الصَّادِقِينَ صِدْقُهُمْ لَهُمْ جَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها أَبَداً رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُمْ وَ رَضُوا عَنْهُ ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (119)

ترجمه‌

گفت خدا اين روزى است كه سود دهد راست‌گويان را راست گوئى ايشان مر ايشانرا است بهشتهائيكه ميرود از زير آنها نهرها جاودانيانند در آن هميشه خوشنود باشد خدا از ايشان و خوشنود باشند ايشان از او اين است كاميابى بزرگ.

تفسير

راست گوئى در دنيا و آخرت نافع است ولى چون نفع اخروى دائمى است و قابل مقايسه با فائده دنيوى نيست ميتوان گفت فائده راستى و درستى در روز قيامت عائد شخص ميشود زيرا نفع كامل آنست كه زوال نداشته باشد و آنروز معلوم ميشود كه نصارى دروغ گفته بودند و ساحت حضرت عيسى و مادرش على نبيّنا و اله و عليهما السلام مبرّى از هر تهمت و نسبت خطائى است چه رسد بامر بشرك كه اعظم معاصى و اشدّ خطيئات است و قمى ره فرموده دليل بر آنكه حضرت عيسى (ع) چنين دستورى را نداده اين آيه است و از حضرت باقر (ع) روايت نموده است كه چون روز قيامت شود و مردم براى حساب در پيشگاه عرش الهى حاضر شوند اول كسيكه خوانده شود بنام نامى‌

جلد 2 صفحه 294

خود سيد انبيا محمد بن عبد اللّه صلى اللّه عليه و آله است كه بر تمام خلائق سبقت گرفته در يمين عرش واقف ميشود پس از آن امير مؤمنان (ع) سبقت جسته در يسار پيغمبر (ص) مى‌ايستد پس از آن امّت پيغمبر (ص) مى‌آيند و در يسار آنحضرت جاى گزين ميشوند پس از آنها تمام انبيا يك يك ميآيند با امم خودشان در يسار عرش واقف ميشوند و خطاب بقلم ميشود كه آيا آنچه بتو وحى شد نوشتى در لوح عرض مى‌كند خدايا تو عالمى كه نوشتم و كسى بر سرّ مكنون تو واقف نيست جز تو بعد خطاب بلوح ميفرمايد كه آنچه قلم بايد بنويسد بر تو نوشت عرض مى‌كند بلى و من باسرافيل ابلاغ نمودم پس از آن خطاب باسرافيل ميشود كه آيا لوح بتو ابلاغ نمود عرض مى‌كند بلى منهم ابلاغ بجبرئيل نمودم و خطاب بجبرئيل ميشود كه آيا اسرافيل بتو ابلاغ نمود عرض مى‌كند بلى منهم بتمام انبيا يك يك ابلاغ نمودم وحى و حكمت و علم و كتاب و كلام تو را تا منتهى شد بخاتم انبيا محمد بن عبد اللّه العربى القرشى الحرمى حبيب تو پس از آن اول كسيكه از اولاد آدم پرسش ميشود آنحضرت است كه بقرب حضور نائل ميگردد و در آنروز كسى از او نزديكتر بخدا نيست و خدا بآنحضرت خطاب ميفرمايد كه جبرئيل آنچه بايد ابلاغ كند بتو ابلاغ نمود عرض مى‌كند بلى رساند بمن آنچه را باو وحى فرمودى و منهم بامت ابلاغ نمودم و ملائكه و امت شهادت ميدهند بر اداء رسالت پس از آن از پيغمبر سؤال ميشود كه آيا جانشين براى خودت تعيين نمودى كه ناشر علم و حكمت و مفسّر كتاب و مبيّن موارد اختلاف و حجت من بر خلق باشد عرض مى‌كند بلى على بن أبي طالب برادر و وزير و وصى و بهترين امت خود را جانشين قرار دادم و در حيات خود او را نصب نمودم بامامت و وجوب اطاعت تا روز قيامت پس از آن خطاب بامير المؤمنين (ع) ميشود كه آيا محمد (ص) تو را جانشين و وصى و منصوب بامامت و وجوب طاعت قرار داد عرض مى‌كند بلى ولى امت بعد از رحلت آنحضرت منكر مقام من شدند و مرا بى‌ياور گذاردند و با من مكر كردند و مى‌خواستند مرا بكشند و ديگران را بر من مقدم داشتند و گوش بسخن من ندادند و اطاعت مرا نكردند منهم براى رضاى تو با آنها جنگ نمودم تا مرا كشتند پس از آن از امير المؤمنين سؤال ميشود كه آيا تو جانشين براى خودت معين نمودى كه حجت بر خلق و هادى بدين حق باشد عرض مى‌كند بلى حسن پسرم و پسر دختر پيغمبر

جلد 2 صفحه 295

سؤال شده بود و آنحضرت جواب عرض مى‌كند و يك يك ائمه اطهار ميآيند و اقامه حجت مينمايند و عذر آنها پذيرفته ميشود و خداوند ميفرمايد اين روزى است كه نفع ميدهد راستگويان را راستگوئى ايشان اين خلاصه روايت است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ اللّه‌ُ هذا يَوم‌ُ يَنفَع‌ُ الصّادِقِين‌َ صِدقُهُم‌ لَهُم‌ جَنّات‌ٌ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِين‌َ فِيها أَبَداً رَضِي‌َ اللّه‌ُ عَنهُم‌ وَ رَضُوا عَنه‌ُ ذلِك‌َ الفَوزُ العَظِيم‌ُ (119)

فرمود خداوند ‌که‌ ‌اينکه‌ روزي‌ ‌است‌ ‌که‌ نفع‌ ميدهد صادقين‌ ‌را‌ صدق‌ ‌آنها‌ ‌از‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ بهشتهايي‌ ‌است‌ ‌که‌ جاري‌ ميشود ‌از‌ زير ‌آنها‌ ‌يعني‌ ‌از‌ پاي‌ ‌آنها‌ نهرهايي‌ هميشه‌ ‌در‌ ‌آن‌ بهشتها هستند ابد الاباد خداوند ‌از‌ ‌آنها‌ راضي‌ ‌آنها‌ ‌هم‌ ‌از‌ ‌خدا‌ راضي‌ و ‌اينکه‌ فوز عظيم‌ ‌است‌.

قال‌َ اللّه‌ُ هذا يَوم‌ُ بسياري‌ ‌از‌ مفسرين‌ گفتند اشاره‌ بروز قيامت‌ ‌است‌ لكن‌ منافي‌ ‌است‌ ‌با‌ آيات‌ قبل‌ چنانچه‌ شرح‌ شد، و بعضي‌ گفتند ‌در‌ همين‌ دنيا ‌است‌ زيرا ‌در‌ قيامت‌ كفار اقرار بكفر ميكنند و خوارج‌ بافعال‌ ‌خود‌ شهادت‌ ميدهند و صدق‌ ‌است‌ و هيچگونه‌ نفعي‌ ‌بر‌ ‌آنها‌ ندارد لكن‌ ‌اينکه‌ ‌هم‌ درست‌ نيست‌ زيرا معناي‌ صادقين‌ ‌را‌ نفهميده‌اند.

و توضيح‌ كلام‌ و تحقيق‌ مرام‌ اينست‌ ‌که‌ زمان‌ گذشته‌ و آينده‌ و حال‌ ‌براي‌ زمانيات‌ ‌است‌ و دهر محيط بزمان‌ ‌است‌ گذشته‌ و آينده‌ ندارد و سرمد محيط بدهر

جلد 6 - صفحه 509

‌است‌ و خداوند تمام‌ ازمنه‌ و دهور و سرمد نزد ‌او‌ حاضر ‌است‌ و احاطه‌ قيوميت‌ دارد ‌بر‌ تمام‌ ‌آنها‌ منافات‌ ندارد ‌که‌ بحضرت‌ عيسي‌ ‌در‌ همين‌ عالم‌ بفرمايد ‌هذا‌ و اشاره‌ ‌باشد‌ بروز جزاء و ‌با‌ آيات‌ قبل‌ ‌هم‌ مخالفت‌ نداشته‌ ‌باشد‌.

يَنفَع‌ُ الصّادِقِين‌َ صادق‌ مطلق‌ كسي‌ ‌را‌ گويند ‌که‌ ‌در‌ جميع‌ اقوال‌ و افعال‌ و اخلاق‌ و عقائد صادق‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ مرادف‌ ‌با‌ معصومين‌ ‌عليهم‌ الصلاة و ‌السلام‌ انبياء و اوصياء ‌آنها‌ ‌است‌ زيرا ‌اگر‌ كسي‌ ‌در‌ يك‌ مورد ‌در‌ يكي‌ ‌از‌ ‌اينکه‌ مراحل‌ كاذب‌ ‌باشد‌ صادق‌ مطلق‌ نيست‌ و دليل‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ مدعي‌ ‌آيه‌ شريفه‌ كُونُوا مَع‌َ الصّادِقِين‌َ ‌که‌ قطع‌ نظر ‌از‌ اخباري‌ ‌که‌ تفسير بائمه‌ ‌شده‌ برهان‌ عقلي‌ ‌هم‌ ‌بر‌ طبق‌ ‌آن‌ داريم‌ بودن‌ ‌با‌ صادقين‌ ‌يعني‌ رفتار و كردار ‌آنها‌ ‌را‌ سرمشق‌ ‌خود‌ قرار دهند و مسلما كسي‌ ‌که‌ ‌در‌ تمام‌ عمرش‌ فقط يك‌ كلمه‌ صدق‌ ‌از‌ ‌او‌ صادر ‌شده‌ نبايد ‌با‌ ‌او‌ ‌بود‌ بعلاوه‌ جمله‌ اخيره‌ همين‌ ‌آيه‌ شريفه‌ ‌هم‌ شاهد قوي‌ ‌است‌ ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ صدقهم‌ ‌که‌ صدق‌ ‌آنها‌ ‌در‌ عقائد و اخلاق‌ و افعال‌ و اقوال‌ ‌براي‌ ‌آنها‌ نفع‌ مي‌بخشد آنهم‌ چه‌ نفعي‌ لَهُم‌ جَنّات‌ٌ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِهَا الأَنهارُ نه‌ يك‌ بهشت‌ و دو بهشت‌، و مراد ‌من‌ تحتها زير درختها و پاي‌ قصرها ‌است‌ و شاهد ‌بر‌ ‌اينکه‌ معني‌ ‌آيه‌ شريفه‌ حكايت‌ ميفرمايد ‌از‌ قول‌ فرعون‌ أَ لَيس‌َ لِي‌ مُلك‌ُ مِصرَ وَ هذِه‌ِ الأَنهارُ تَجرِي‌ مِن‌ تَحتِي‌ زخرف‌ ‌آيه‌ 51.

خالِدِين‌َ فِيها أَبَداً نفس‌ خلود دليل‌ ‌بر‌ بقاء ‌الي‌ الابد ‌است‌ و كلمه‌ ابدا تأكيد ‌در‌ خلود ‌است‌.

رَضِي‌َ اللّه‌ُ عَنهُم‌ البته‌ رضايت‌ حق‌ ‌از‌ كسيست‌ ‌که‌ تمام‌ افعال‌ و اقوال‌ و عقائد و اخلاقش‌ مرضي‌ ‌خدا‌ ‌باشد‌ و ‌اينکه‌ ‌در‌ ‌غير‌ معصوم‌ نيست‌ وَ رَضُوا عَنه‌ُ فقط ‌در‌ بهشت‌ نيست‌ زيرا تمام‌ اهل‌ بهشت‌ كمال‌ رضايت‌ ‌را‌ دارند بلكه‌ ‌در‌ جميع‌ حالات‌ دنيا و آخرت‌ داراي‌ مقام‌ رضا هستند ‌که‌ بالاتر ‌از‌ مقام‌ صبر و توكل‌ ‌است‌.

ذلِك‌َ الفَوزُ العَظِيم‌ُ چه‌ فوزي‌ ‌است‌ بالاتر ‌از‌ ‌اينکه‌ مقام‌ و موهبت‌.

510

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه‌ 119)

رستگاری بزرگ؟

در تعقیب ذکر گفتگوی خداوند با حضرت مسیح، در این آیه می خوانیم: «خداوند پس از این گفتگو، می فرماید: امروز روزی است که راستی راستگویان به آن سود می بخشد» (قالَ اللّهُ هذا یومُ ینفَعُ الصّادِقِینَ صِدقُهُم).

سپس پاداش صادقان را چنین بیان می کند: «برای آنها باغهایی از بهشت است که از زیر درختان آن نهرها جاری است، و جاودانه و برای همیشه در آن خواهند ماند» (لَهُم جَنّاتٌ تَجرِی مِن تَحتِهَا الأَنهارُ خالِدِینَ فِیها أَبَداً).

و از این نعمت مادی مهمتر این است که «هم خداوند از آنها راضی است و هم آنها از خداوند راضی و خشنودند» (رَضِیَ اللّهُ عَنهُم وَ رَضُوا عَنهُ).

«و شک نیست که این موهبت بزرگ که جامع میان موهبت مادی و معنوی است رستگاری بزرگ محسوب می شود» (ذلِکَ الفَوزُ العَظِیمُ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع