آیه 116 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ أَلْقُوا ۖ فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَاسْتَرْهَبُوهُمْ وَجَاءُوا بِسِحْرٍ عَظِيمٍ

مشاهده آیه در سوره


<<115 آیه 116 سوره اعراف 117>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 9
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

موسی گفت: شما اول اسباب خود بیفکنید. چون بساط خود انداختند به جادوگری چشم خلق بربستند و مردم را سخت به هراس افکندند، و سحری بس عظیم و هول‌انگیز برانگیختند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He said, ‘Throw [yours].’ So when they threw, they bewitched the people’s eyes and overawed them, producing a tremendous magic.

معانی کلمات آیه

استرهبوهم: رهب: ترس با حذر كردن. استرهاب: به شدت ترسانيدن.چنان كه بيضاوى گفته است. «استرهبوهم» : آنها را به شدت ترسانيدند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالُوا يا مُوسى‌ إِمَّا أَنْ تُلْقِيَ وَ إِمَّا أَنْ نَكُونَ نَحْنُ الْمُلْقِينَ «115»

(جادوگران) گفتند: اى موسى! آيا (نخست تو وسيله سحرت را) مى‌افكنى و يا ما افكننده (به وسيله جادوى خود) باشيم؟

قالَ أَلْقُوا فَلَمَّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جاؤُ بِسِحْرٍ عَظِيمٍ «116»

(موسى با تكيه بر نصرت الهى) گفت: (نخست شما) بيافكنيد. پس همين كه (ابزار جادوى خود را) افكندند، چشم‌هاى مردم را افسون كردند (با اين چشم‌بندى) ترس و وحشتى در مردم پديد آوردند و سحرى بزرگ را به صحنه آوردند.

«1». شعراء، 109، 127، 145، 164 و 180.

جلد 3 - صفحه 138

پیام ها

1- جادوگران سحرى آوردند كه به ظاهر مانند معجزه‌ى حضرت موسى بود و با افكندن بر زمين، نمايان مى‌شد. فَتَلَقَّى‌ ... الْمُلْقِينَ‌

2- در راه شناخت، نبايد تنها به حواسّ ظاهرى تكيه كرد، چون گاهى چشم هم افسون شده و تحت تأثير قرار مى‌گيرد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ»

3- تصرّف جادوى ساحران در چشم مردم است، نه واقعيّت، مثل سراب كه آب به نظر مى‌آيد. «سَحَرُوا أَعْيُنَ النَّاسِ» آرى، انبيا با بصيرت مردم كار دارند، و ساحران با بصر مردم.

4- براى كوبيدن هر حقّى، از وسائل مشابه آن استفاده مى‌شود، مذهب عليه مذهب و روحانى‌نما عليه روحانى. اينجا هم جادو بر ضد معجزه بكار گرفته شد. «بِسِحْرٍ عَظِيمٍ»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع