آیه 115 سوره نساء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 115 نساء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَنْ يُشَاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ مَا تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدَىٰ وَيَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مَا تَوَلَّىٰ وَنُصْلِهِ جَهَنَّمَ ۖ وَسَاءَتْ مَصِيرًا

مشاهده آیه در سوره


<<114 آیه 115 سوره نساء 116>>
سوره : سوره نساء (4)
جزء : 5
نزول : مدینه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و هر کس پس از روشن بودن راه حق بر او، با رسول او به مخالفت برخیزد و راهی غیر طریق اهل ایمان پیش گیرد وی را به همان (طریق باطل و راه ضلالت) که برگزیده واگذاریم و او را به جهنم درافکنیم، که آن مکان بسیار بد منزلگاهی است.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Whoever defies the Apostle, after the guidance has become manifest to him, and follows a way other than that of the faithful, We shall abandon him to his devices and We shall make him enter hell, and it is an evil destination.

معانی کلمات آیه

يشاقق: شقاق: جدايى و مخالفت وَ مَنْ يُشاقِقِ كسى كه مخالف كند.

نوله ما تولى: يعنى ولى و سرپرست مى كنيم او را به آنچه دوست دارد و پيروى مى كند.[۱]

نزول

محل نزول:

این آیه همچون دیگر آیات سوره نساء در مدینه بر پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله نازل گردیده است. [۲]

شأن نزول:

«شیخ طوسی» گوید: اين آيه درباره دزدان و خائنينى نازل شده كه شرح آن در آيه 105 همين سوره گفته شده، آن هم در هنگامى كه ابوطعمة بن الابيرق از توبه‌كردن امتناع ورزيد و به مكه به مشركين پيوست. آن هم در حالتى كه مرتد شده بود، چنان كه مجاهد و قتادة و بيشتر مفسرين گفته اند و نيز از امام محمدباقر عليه‌السلام هم روايت گرديده است[۳].[۴]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى‌ وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ ساءَتْ مَصِيراً «115»

و هركس پس از آنكه هدايت برايش آشكار شد با پيامبر مخالفت كند و راهى جز راه مؤمنان را پيروى كند، او را بدان سوى كه روى كرده بگردانيم و او را به دوزخ افكنيم كه سرانجام بدى است.

جلد 2 - صفحه 162

نکته ها

اين آيه درباره‌ى كسانى است كه پس از پذيرش اسلام و رسالت پيامبر، به مخالفتِ آگاهانه با دستورات ايشان مى‌پردازند و راهِ خود را از راه جماعت مسلمانان جدا مى‌كنند.

«مُشاقّه رسول» يعنى خودت را يك شِقّ و رسول اكرم صلى الله عليه و آله را شِقّ ديگر قرار دهى. به كارشكنى بپردازى و دست به مخالفت آگاهانه همراه با عداوت بزنى.

شقاق و مخالفت با پيامبر خدا انواع مختلفى دارد، مانند: انكار كل دين، ايمان به بعضى و كفر به بعضى ديگر، تحريف، توجيه و حيله‌هاى شرعى.

پیام ها

1- علم و شناخت مسئوليّت‌آور است و كيفر مخالفان پيامبر زمانى است كه حقّانيت پيامبر اكرم را فهميده باشند. وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ مِنْ بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ‌ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ‌

2- سيره‌ى عملى مسلمانان به شرطى حجّت است كه با سنّت و راه رسول‌اللَّه مخالفتى نداشته باشد. مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ‌ .... يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ‌

3- پيامبر اسلام و مؤمنان در يك جبهه قرار دارند و مخالفت با جامعه اسلامى، مخالفت با پيامبر است. يُشاقِقِ الرَّسُولَ‌ ... وَ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ‌

4- تسليم بودن در برابر رسول خداوند واجب و مخالفت با او حرام است. «وَ مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ»

5- تفرقه‌افكنى در صفوف مسلمانان سبب دوزخ است. يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ‌

6- خداوند، كسى را بدون اتمام حجّت به دوزخ نمى‌برد. «بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى‌»

7- حساب افراد قاصر و مستضعف كه صداى حقّ را نمى‌شنوند، يا قدرت تشخيص ندارند، از حساب افراد آگاه ولجوج، جداست. «بَعْدِ ما تَبَيَّنَ لَهُ الْهُدى‌»

8- مقدّمات سقوط انسان، به دست خود اوست. مَنْ يُشاقِقِ الرَّسُولَ‌ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ‌

9- هر راهى جز راه مؤمنان واقعى، به دوزخ منتهى مى‌شود. يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ‌ الْمُؤْمِنِينَ‌ ... نُصْلِهِ جَهَنَّمَ‌

جلد 2 - صفحه 163

10- نتيجه‌ى مخالفت با رسول خدا و امّت اسلامى، تحت ولايت غير خدا در آمدن و سقوط در جهنّم است. «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»

11- خداوند، نعمت‌هاى خود را از منحرفان قطع نمى‌كند و هر كس را در مسيرى كه خودش انتخاب كرده است، يارى مى‌دهد. «نُوَلِّهِ ما تَوَلَّى»

پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا طبرسی، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، ج ‌3، ص 3.
  3. پرش به بالا صاحبان كشف الاسرار و روض الجنان بنا به نقل از ابن عباس گويند: كه اين آيه نيز درباره طعمة بن ابيرق نازل شده وقتى كه دزدى وى ثابت شده بود، پيامبر دستور داد دست او را قطع كنند. طعمة وقتى كه شنيد فرار كرد و به مكه رفت و مرتد شد و گويند در مكه به شخصى بنام حجاج بن علاط السلمى وارد شد. حجاج مقدم وى را گرامى شمرد در آنجا نيز مرتكب دزدى شد سرانجام با خوارى و زبونى از مكه بيرونش كردند.
  4. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه، ص 246.

منابع