آیه 10 سوره معارج
<<9 | آیه 10 سوره معارج | 11>> | ||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هیچ کس از خویش خود جویا نشود.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- حمیم: دوست. حميم در اصل به معنى آب جوشان است «الحميم: الماء الشديد الحرارة حمام نيز از آنست خويشاوند و دوست را حميم گويند كه در محبت و حمايت انسان داغ است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً «10» يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنِيهِ «11» وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ «12» وَ فَصِيلَتِهِ الَّتِي تُؤْوِيهِ «13» وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ «14» كَلَّا إِنَّها لَظى «15» نَزَّاعَةً لِلشَّوى «16» تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى «17» وَ جَمَعَ فَأَوْعى «18»
و هيچ دوستى از دوستش احوالى نپرسد. به يكديگر نمايانده مىشوند. در آن روز مجرم دوست دارد فرزندان خود را براى دفع عذاب فديه دهد و فداى خود كند. و همچنين همسر و برادرش را. و بستگان و قبيلهاش را كه هميشه به او پناه دادند. (بلكه آرزو دارد) تمام مردم روى زمين را فدا كند تا او را نجات دهند. چنين نيست، همانا آن آتش شعلهور است. كه پوست بدن را به شدّت جدا مىكند. (اين آتش) هر كس را كه (به حق) پشت كرده و روى برتافته، فرامىخواند. و (نيز كسى كه مال) جمع كرده و ذخيره ساخته است.
نکته ها
«يَفْتَدِي» به معناى فديه و عوض دادن براى رهايى و نجات است. «فصيلة» به معناى فاميلى است كه انسان از آن جدا شده است. «تُؤْوِيهِ» از «مأوى» به معناى پناه دادن است.
«لَظى» شعله خالص آتش است. «اوعى» از «وعاء» به معناى ظرف است و مراد از آن، ذخيره كردن چيزى در ظرف است. «شوى» به پوست اطراف بدن گويند.
جلد 10 - صفحه 214
مجرم در قيامت سه آرزو مىكند:
الف) با خاك يكسان شود. «لَوْ تُسَوَّى بِهِمُ الْأَرْضُ» «1»
ب) از اعمالش دور شود. «أَمَداً بَعِيداً» «2»
ج) با فديه دادن رها شود. يوم يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي ...
مجرم براى فديه دادن و نجات يافتن، فرد يا گروهى را انتخاب نمىكند، بلكه مىگويد:
همه را بگيريد و مرا آزاد كنيد؛ فرزند، همسر، برادر، فاميل و همه مردم زمين. (كلمات با حرف واو عطف شده نه با حرف «اوْ»)
در آن روز، عاطفه فرزندى، غيرت همسرى، محبّت برادرى و حمايت فاميلى و آشنايى مردمى همه فدا مىشود، ولى چه سود؟!
بر اساس اين آيات، عوامل دوزخى شدن چهار چيز است: فرد در ظاهر به حق پشت مىكند: «أَدْبَرَ» در قلب تنفّر دارد و روى بر مىتابد: «تَوَلَّى» ثروت اندوزى مىكند: «جمع» و به ديگران نمىدهد. «فَأَوْعى»
پیام ها
1- به دوستىها و روابط گرم دنيوى دل نبنديد كه در آخرت به كار نيايد. «لا يَسْئَلُ حَمِيمٌ حَمِيماً»
2- در قيامت، شكنجه روحى وجسمى با هم است. نشان دادن خويشان ودوستان صميمى به انسان و بالعكس، بالاترين شكنجه روحى است. «يُبَصَّرُونَهُمْ»
3- مجرم در آن روز، نجات خود را از عذاب، به قيمت نابودى همه مىخواهد.
يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدِي ... بِبَنِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ ... وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ
4- مراقب باشيم كه در دنيا به خاطر رفاه همسر و فرزندان و جلب رضايت دوستان و خويشان، خود را دوزخى نكنيم. زيرا در آن روز هيچ يك از آنها به داد ما نمىرسند و به درد ما نمىخورند. لَوْ يَفْتَدِي ... بِبَنِيهِ وَ صاحِبَتِهِ وَ أَخِيهِ
«1». نساء، 42.
«2». آل عمران، 30.
جلد 10 - صفحه 215
5- غريزه حبّ ذات، بالاترين غرايز است. لَوْ يَفْتَدِي ... مَنْ فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ثُمَّ يُنْجِيهِ
6- آتش دوزخ شعور دارد و مجرم شناس است. «تَدْعُوا مَنْ أَدْبَرَ وَ تَوَلَّى»
پانویس
- پرش به بالا ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج11، ص333
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم