آیه 10 سوره ضحی

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَأَمَّا السَّائِلَ فَلَا تَنْهَرْ

مشاهده آیه در سوره


<<9 آیه 10 سوره ضحی 11>>
سوره : سوره ضحی (93)
جزء : 30
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و فقیر و گدای سائل را به زجر مران.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and as for the beggar, do not chide him;

معانی کلمات آیه

  • تنهر: نهر: (بر وزن عقل) راندن، زجر كردن، راغب شدت را در آن قيد كرده است «نهر السائل: زجره» طبرسى فرموده: آن راندن سائل است با صيحه.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ «6» وَ وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى‌ «7» وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى‌ «8» فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ «9» وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ «10» وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ «11»

«6» آيا تو را يتيم نيافت، پس پناه داد و سامانت بخشيد. «7» و تو را سرگشته يافت، پس هدايت كرد. «8» و تو را تهى‌دست يافت و بى‌نياز كرد.

«9» (حال كه چنين است) پس بر يتيم قهر و تندى مكن. «10» و سائل را از خود مران. «11» و نعمت پروردگارت را (براى سپاس) بازگو كن.

نکته ها

مراد از «آخرت» در آيه‌ «وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى‌» يا روز قيامت است و يا عاقبت كار پيامبر در همين دنيا.

قبل از تولد پيامبر صلى الله عليه و آله، پدرش عبداللّه از دنيا رفت. در كودكى مادرش را از دست داد و هشت ساله بود كه جدش عبدالمطلب از دنيا رفت و از اين رو از درد يتيمان خبر داشت.

جلد 10 - صفحه 517

قرآن مى‌فرمايد: «ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوى‌» «1» يعنى پيامبر شما حتّى براى يك لحظه گمراه نبوده است. پس مراد از «وَجَدَكَ ضَالًّا فَهَدى‌» آن است كه اگر هدايت الهى نبود، راه به جايى نمى‌بردى.

چنانكه در سوره شورى آيه 52 مى‌فرمايد: «ما كُنْتَ تَدْرِي مَا الْكِتابُ وَ لَا الْإِيمانُ وَ لكِنْ جَعَلْناهُ نُوراً نَهْدِي بِهِ» اگر لطف ما نبود تو خبرى از كتاب و ايمان نداشتى.

و در سوره يوسف آيه 3 نيز مى‌فرمايد: «أَوْحَيْنا إِلَيْكَ هذَا الْقُرْآنَ وَ إِنْ كُنْتَ مِنْ قَبْلِهِ لَمِنَ الْغافِلِينَ» تو قبل از نزول قرآن از بى‌خبران بودى.

كلمه «ضال» هم به معناى گمراه است و هم به معناى گمشده، نظير «الحكمة ضالة المؤمن» «2» حكمت گمشده مؤمن است.

آرى پيامبر قبل از نزول وحى متحيّر بود و با نور وحى با دستورات و وظيفه الهى خود آشنا مى‌شد.

«عائل» به فقير گفته مى‌شود و «قهر»، غلبه توأم با تحقير است. «نهر» راندن همراه با خشونت است. عنوان نهر آب نيز به خاطر حركت تند آب است.

اگر نيازهاى يتيم تأمين نشود مفاسد اخلاقى و اجتماعى فراوانى جامعه را تهديد مى‌كند و كمبود محبت ممكن است يتيم را به صورت فردى سنگدل و عقده‌اى درآورد.

در حديث مى‌خوانيم: اميدوار كننده‌ترين آيات قرآن، آيه‌ «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌» مى‌باشد كه مراد شفاعت است. «3»

رضاى پيامبر در دنيا و آخرت، مورد نظر خداست. چنانكه در دنيا قبله را براى رضاى او تغيير داد تا يهوديان بر او منت ننهند كه رو به بيت المقدّس كه قبله ماست نماز مى‌گزارى.

«فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضاها» و در آخرت، مقام شفاعت به او مى‌دهد تا راضى شود. «وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌» «3»

امام باقر عليه السلام دوبار سوگند ياد فرمودند كه مراد از آن عطاى مخصوص كه خداوند به‌

«1». نجم، 2.

«2». نهج‌البلاغه، حكمت 80.

«3». شواهد التنزيل، ج 2، ص 446.

جلد 10 - صفحه 518

پيامبرش عطا خواهد كرد، شفاعت است. «و الله الشفاعة و الله الشفاعة» «1» و امام صادق عليه السلام فرمود: رضايت جدم به اين است كه موحدى در آتش باقى نماند. «2»

امام صادق عليه السلام در ذيل آيه‌ «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ» فرمودند: «حدث بما اعطاك الله و فضلك و رزقك و احسن اليك و هداك» «3» آنچه از عطاها، برترى‌ها، رزق‌ها، احسان‌ها و هدايت‌هاى اوست بازگو كن.

پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «التحدث بنعمة الله شكر و تركه كفر» «4» كسى كه آثار نعمت‌هاى الهى در زندگى او ديده نشود، دشمن خدا و مخالف نعمتهاى اوست.

پیام ها

1- خداوند پيامبرش را از هرگونه قهر و غضب در دنيا و آخرت بيمه كرده است.

وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ‌ ...

2- نعمت‌هاى آخرت، زوال و رنج و نقص نعمت‌هاى دنيوى را ندارد. «وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ مِنَ الْأُولى‌»

3- در برابر قطع موقت وحى، خداوند وعده چشمگير به پيامبرش مى‌دهد.

«وَ لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ»

4- مالكيّت تمام دنيا هم مردان خدا را راضى نمى‌كند، پس تحقيق وعده خداوند، در جهان ديگرى است. «لَسَوْفَ يُعْطِيكَ رَبُّكَ فَتَرْضى‌»

5- جلب رضاى پيامبر، مورد توجه خداست. «فَتَرْضى‌»

6- رهبر بايد درد آشنا باشد تا درد ديگران را لمس كند. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً، عائِلًا»

7- يتيمى، مانع رسيدن به كمال نيست. «أَ لَمْ يَجِدْكَ»

8- منت گذارى انسان بر انسان زشت است، ولى منت خدا بر انسان يك ارزش است. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ...

«1». بحار، ج 8، ص 57.

«2». تفسير صافى.

«3». تفاسير مجمع البيان و نمونه.

«4». وسائل، ج 8، ص 40.

جلد 10 - صفحه 519

9- ياد نعمتهاى الهى، روحيه تشكر از خدا و خدمت به ديگران را در انسان زنده مى‌كند. أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً فَآوى‌ ... فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ

10- در هنگام قدرت، از زمان ضعف خود ياد كنيد. «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتِيماً»

11- الطاف الهى با واسطه است. «آوى» (مَأوى دادن و غنى كردن خداوند از طريق حضرت ابوطالب و حضرت خديجه بود).

12- پناه دادن به يتيم و غنى كردن فقير، كارى الهى است. «فَآوى‌- فَأَغْنى‌»

13- اگر گذشته تلخ خود را ياد كنيد، محرومان را منع و طرد نمى‌كنيد. «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»

14- رسيدگى به يتيم، به دليل شرايط سنى و روحى او در اولويّت است. «فَلا تَقْهَرْ- فَلا تَنْهَرْ»

15- نعمتها را از خدا بدانيد و به آن مغرور نشويد. «بِنِعْمَةِ رَبِّكَ»

16- بازگو كردن نعمت يك نوع شكرگزارى است. «فَحَدِّثْ»

17- لطف گذشته خداوند، عامل اميد به آينده است. (خدايى كه در گذشته، يتيمى و فقيرى و تحير تو را برطرف كرد، آينده و آخرت تو را بهتر قرار مى‌دهد.)

وَ لَلْآخِرَةُ خَيْرٌ لَكَ‌ ... أَ لَمْ يَجِدْكَ‌ ...

18- خدا زياد مى‌بخشد ولى كم مى‌خواهد، فقير را غنى مى‌كند ولى از ما نمى‌خواهد فقير را غنى كنيم، فقط مى‌فرمايد: فقير را طرد نكنيد. «وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ» يتيم را مأوى مى‌دهد ولى از ما در اين حد مى‌خواهد كه بر يتيم سلطه نيفكنيم. «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»

19- خداوند، سؤال نكرده عطا مى‌كند، پس ما لااقل بعد از سؤال و درخواست، به ديگران كمك كنيم. وَ وَجَدَكَ عائِلًا فَأَغْنى‌ ... وَ أَمَّا السَّائِلَ فَلا تَنْهَرْ

20- نعمت‌ها را محصولِ علم و تخصص و زرنگى خود ندانيد، بلكه لطف او بدانيد بِنِعْمَةِ رَبِّكَ‌ ...

21- ياد نعمت‌ها انسان را از يأس و خودباختگى نجات داده و مقاومت او را در

جلد 10 - صفحه 520

برابر حوادث زياد مى‌كند. «بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»

22- مهمتر از غذا و لباس براى يتيمان، محبت است. «فَأَمَّا الْيَتِيمَ فَلا تَقْهَرْ»

23- اگر بيمارى و فقر و سختى براى انسان رخ دهد، ياد ساير نعمت‌ها براى او مرهمى است. «وَ أَمَّا بِنِعْمَةِ رَبِّكَ فَحَدِّثْ»

24- نعمت‌هاى الهى بايد در مسير رشد و تربيت انسان باشد نه غفلت او. «بِنِعْمَةِ رَبِّكَ»

«والحمد للّه ربّ العالمين»

جلد 10 - صفحه 522

پانویس

  1. پرش به بالا تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص263

منابع