آیه 10 سوره حاقه

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه 10 حاقه)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رَابِيَةً

مشاهده آیه در سوره


<<9 آیه 10 سوره حاقه 11>>
سوره : سوره حاقه (69)
جزء : 29
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و با رسول پروردگارشان مخالفت کردند، خدا هم آنان را به عذابی سخت گرفتار ساخت.

و فرستاده پروردگارشان را نافرمانی کردند و خدا هم آنان را به عذابی سخت گرفت.

و از امر فرستاده پروردگارشان سرپيچى كردند، و [خدا هم‌] آنان را به گرفتنى سخت، فرو گرفت.

فرستاده پروردگارشان را نافرمانى كردند و خدا نيز آنان را به سختى فرو گرفت.

و با فرستاده پروردگارشان مخالفت کردند؛ و خداوند (نیز) آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They disobeyed the apostle of their Lord, so He seized them with a terrible seizing.

And they disobeyed the Apostle of their Lord, so He punished them with a vehement punishment.

And they disobeyed the messenger of their Lord, therefor did He grip them with a tightening grip.

And disobeyed (each) the messenger of their Lord; so He punished them with an abundant Penalty.

معانی کلمات آیه

«أَخْذَةً»: گرفتار کردن. فرو گرفتن. «رَابِیَةً»: فوق العاده شدید. زیاد و فراوان.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ «9» فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10» إِنَّا لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ «11» لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً وَ تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ «12»

و فرعون و كسانى كه پيش از او بودند و (مردم) مناطق زير و رو شده (قوم لوط) مرتكب خطا شدند. پس فرستاده پروردگارشان را سرپيچى كردند و خداوند آنان را به قهرى فزاينده و سخت بگرفت. همانا (در زمان نوح) چون (با اراده و قهر ما) آب طغيان كرد شما را در آن كشتى روان سوار كرديم. تا آن را وسيله تذكّرى براى شما قرار دهيم و گوشى كه شنواست آن را ضبط كند.

نکته ها

«مؤتفكات» جمع «مؤتفكة» از «ائتفاك» به معناى زير و رو شدن و مقصود از آن مناطق قوم لوط است. «رابِيَةً» از ربا به معناى رشد فزاينده است و عذاب رابية يعنى عذاب سخت.

«تَعِيَها» از «وعى» به معناى حفظ و فهم و پذيرش است.

زمخشرى، فخررازى، مراغى، قرطبى، از مفسّران اهل سنّت و شيخ طبرسى، ابوالفتوح رازى و علامه طباطبايى از مفسّران شيعه، رواياتى را نقل كرده‌اند كه بر اساس آن، «أُذُنٌ واعِيَةٌ» به حضرت على عليه السلام تطبيق شده است. و مفرد بودن كلمه‌ «أُذُنٌ» تأييد همين نكته است كه آن كه تمام حقايق را حفظ كرده يك گوش بيشتر نبوده است.

پیام ها

1- قوم لوط در چندين منطقه بودند و همگى هلاك شدند. «مؤتفكات»

2- اطاعت از پيامبران، واجب و مخالفت آنان سبب نابودى است. «فَعَصَوْا رَسُولَ‌

جلد 10 - صفحه 198

رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً»

3- نافرمانى انبيا، كيفر دنيوى نيز دارد. فَعَصَوْا ... فَأَخَذَهُمْ‌

4- خداوند اتمام حجّت مى‌كند، اول پيامبر مى‌فرستد، اگرد مردم نافرمانى كنند، با قهر خود آنان را مى‌گيرد. فَعَصَوْا رَسُولَ‌ ... فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً

5- قهر الهى شديد است. «أَخْذَةً رابِيَةً»

6- خداوند در لابلاى قهر و عذاب، به گروهى لطف مى‌كند. «لَمَّا طَغَى الْماءُ حَمَلْناكُمْ فِي الْجارِيَةِ»

7- مردم جزيرة العرب از باقيمانده نسل نوحند. «حَمَلْناكُمْ»

8- از حوادث تلخ بايد عبرت گرفت. «لِنَجْعَلَها لَكُمْ تَذْكِرَةً»

9- حفظ آثار و تاريخ و كلمات يك ارزش است. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»

10- شنيدنى ارزش دارد كه همراه با فهم و حفظ باشد. «تَعِيَها أُذُنٌ واعِيَةٌ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10»

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ‌: پس نافرمانى كردند فرستاده پروردگار خود را فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً: پس گرفت خدا ايشان را به عقوبت گرفتنى كه افزون بود بر امم ديگر، يعنى عذاب آنها سخت‌تر بود در نهايت شدت به سبب اعمال قبيحه ايشان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

الْحَاقَّةُ «1» مَا الْحَاقَّةُ «2» وَ ما أَدْراكَ مَا الْحَاقَّةُ «3» كَذَّبَتْ ثَمُودُ وَ عادٌ بِالْقارِعَةِ «4»

فَأَمَّا ثَمُودُ فَأُهْلِكُوا بِالطَّاغِيَةِ «5» وَ أَمَّا عادٌ فَأُهْلِكُوا بِرِيحٍ صَرْصَرٍ عاتِيَةٍ «6» سَخَّرَها عَلَيْهِمْ سَبْعَ لَيالٍ وَ ثَمانِيَةَ أَيَّامٍ حُسُوماً فَتَرَى الْقَوْمَ فِيها صَرْعى‌ كَأَنَّهُمْ أَعْجازُ نَخْلٍ خاوِيَةٍ «7» فَهَلْ تَرى‌ لَهُمْ مِنْ باقِيَةٍ «8» وَ جاءَ فِرْعَوْنُ وَ مَنْ قَبْلَهُ وَ الْمُؤْتَفِكاتُ بِالْخاطِئَةِ «9»

فَعَصَوْا رَسُولَ رَبِّهِمْ فَأَخَذَهُمْ أَخْذَةً رابِيَةً «10»

ترجمه‌

ساعتى كه حقّ است وقوع آن‌

چه ساعت حقّى است آن‌

و چه ميدانى چيست آن ساعت حق‌

تكذيب كردند قبيله ثمود و عاد كوبنده در هم شكننده را

پس امّا ثمود پس هلاك شدند بصيحه فوق العاده‌

و اما عاد پس هلاك شدند به باد بسيار سردى متجاوز از حدّ

مسخّر فرمود آنرا بر آنها هفت شب و هشت روز پى در پى پس مى‌بينى آنگروه را در آن افتادگان گوئى آنها تنه‌هاى درخت خرماى ميان تهى هستند

پس آيا مى‌بينى براى آنها باقى مانده‌اى‌

و بجا آوردند فرعون و كسانيكه پيش از او بودند و اهل آباديهاى زير و رو شده گناه را

پس نافرمانى كردند فرستاده پروردگارشان را پس گرفت آنها را گرفتن سخت‌ترى.

تفسير

روز و ساعت قيامت حقّ است براى آنكه محقّقا واقع خواهد شد و حق است كه در آنروز حقائق امور مكشوف ميگردد و حق است كه خداوند در آنروز بحساب خلق رسيدگى فرموده بجزاى اعمالشان ميرساند پس از هر جهت حق است و حقيق است بنام حاقّه كه خداوند او را بآن خوانده و براى شدّت اهوال آن بايد بفرمايد چه ساعت سخت حقّى است آن و براى عدم معرفت كسى بكنه آن و خصوصيّات احوالش بايد بفرمايد به پيغمبر خود كه چه چيز دانا كرده است تو را

جلد 5 صفحه 259

كه چيست حقيقت و احوال آن و نام ديگر آنروز قارعه است براى آنكه كوبنده و شكننده و پراكنده كننده اجزاء عالم دنيا است و بهم زننده اوضاع و احوال آن و با اينهمه اوصاف قبيله ثمود كه قوم حضرت صالح بودند و قبيله عاد كه قوم هود پيغمبر بودند منكر آن شدند و خدا قوم ثمود را بصيحه آسمانى يا زلزله زمينى يا هر دو بشرحى كه در سوره اعراف گذشت هلاك فرمود و آنواقعه مهلكه امر فوق العاده‌اى بود كه از حدّ متعارف طغيان و تجاوز نموده بود لذا خداوند آنرا طاغيه خوانده بحذف موصوف كه واقعه است و قبيله عاد را بباد تند سردى كه اختيار ضبط آن از دست ملائكه در رفت و باين مناسبت عاتيه خوانده شده هلاك فرمود بمسلّط نمودن آن باد را بر آنها هفت شب و هشت روز متوالى و پى در پى كه اوّل آنها چهارشنبه بود و بچهارشنبه ديگر ختم شد و خداوند آنرا در سوره قمر روز نحس مستمرّ خوانده و اگر پيغمبر اكرم و اهالى مكّه آنجا بودند ميديدند آن قوم را در آن ايّام كه بزمين خورده و مرده‌اند و مانند تنه‌هاى درختهاى خرما بر زمين افتاده‌اند اگر خاويه بمعناى ساقطه باشد و الا ميديدند آنها بر زمين افتاده مانند درختان خرماى پوسيده ميان خالى اگر بمعناى باليه خاليه باشد و در هر حال خدا از مخاطب سؤال نموده كه آيا احدى از آن قبيله در عالم باقى مانده كه تو او را به‌بينى يا بشناسى تا معلوم شود كه نمانده و بنابراين باقيه صفت نفس محذوف است و شرح اين قضايا در سوره اعراف و غيره گذشته است و فرعون و اقوام سابقه بر او يا اتباع او چون قبله بكسر قاف و فتح باء نيز قرائت شده و من قبله در اينصورت بمعناى من عنده است و اهل مؤتفكات كه قراء زير و زبر شده قوم لوط است مرتكب خطا و عصيان شدند چون خاطئه محتمل است مصدر باشد مانند عافيه و ممكن است صفت نفس محذوف باشد يعنى آمدند با نفس خطاكار و از اوامر پيغمبرشان كه در هر زمان از جانب خداوند براى ارشاد آن اقوام فرستاده شده بود تخلّف نمودند و بمجازات زيادترى از انواع عذاب يا زيادى بخودى خود در مقابل معصيت زيادشان از جانب خداوند رسيدند و محتمل است مراد آن باشد كه خداوند گرفت و مؤاخذه فرمود آنها را بعذابيكه زيادتر بود از لذّتيكه آنها

جلد 5 صفحه 260

از معصيت برده بودند چنانچه از بعضى روايات استفاده ميشود و اللّه اعلم و قصه فرعون و حضرت موسى و قوم لوط پيغمبر بكرّات و مرّات مفصّلا و مشروحا ذكر شده است.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


فَعَصَوا رَسُول‌َ رَبِّهِم‌ فَأَخَذَهُم‌ أَخذَةً رابِيَةً «10»

‌پس‌ اينها معصيت‌ كردند و مخالفت‌ نمودند پيغمبر فرستاده پروردگار ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ گرفت‌ ‌آنها‌ گرفتني‌ زياد سخت‌.

فَعَصَوا مرجع‌ ضمير عصوا تمام‌ منكرين‌ قبل‌ ‌است‌ عاد نسبت‌ بحضرت‌ هود ثمود نسبت‌ بحضرت‌ صالح‌ فرعون‌ نسبت‌ بحضرت‌ موسي‌ و قبل‌ ‌از‌ فرعون‌ نمرود و مشركين‌ توابع‌ ‌او‌ نسبت‌ بحضرت‌ ابراهيم‌ و قوم‌ لوط نسبت‌ بحضرت‌ لوط و اصحاب‌ مدين‌ و ايكه‌ نسبت‌ بحضرت‌ شعيب‌.

رَسُول‌َ رَبِّهِم‌ ‌که‌ تكذيب‌ رسالت‌ ‌او‌ ‌را‌ كردند و ساحر و مفتري‌ و مجنونش‌ گفتند و ظلم‌ و ستم‌ نسبت‌ باو روا داشتند بلكه‌ بسياري‌ ‌را‌ اسير ‌ يا ‌ مقتول‌ نمودند بالاخص‌ يهود عنود.

فَأَخَذَهُم‌ ‌پس‌ گرفت‌ ضمير اخذ راجع‌ بربهم‌ ‌است‌ خداي‌ متعال‌.

أَخذَةً رابِيَةً ‌از‌ ماده‌ ربوي‌ بمعني‌ زيادتي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ سخت‌ و شديد و عظيم‌ ‌بود‌ اخذ ‌او‌ ‌که‌ ‌در‌ دنيا بچه‌ عقوباتي‌ هلاك‌ شدند و ‌در‌ آخرت‌ بأشد عذاب‌ گرفتار. ‌پس‌ اي‌ امت‌ پيغمبر آخر الزمان‌ ‌که‌ مبعوث‌ ‌بر‌ كافه‌ انس‌ و جن‌ ‌از‌ يوم اول‌ بعثت‌ ‌الي‌ يوم البعث‌ بترسيد ‌که‌ ‌در‌ تكذيب‌ رسالت‌ ‌او‌ مثل‌ مشركين‌ و يهود و نصاري‌ و مجوس‌ و صابئين‌ و ساير فرق‌ كفار و ‌در‌ مخالفت‌ ‌او‌ ‌در‌ نصب‌ خلافت‌ و ‌در‌ عصيان‌ ‌او‌ ‌در‌ احكام‌ شرعي‌ و ‌در‌ بدعت‌ ‌در‌ دين‌ ‌او‌ و انكار ضروريات‌ دين‌ ‌او‌ ‌که‌ خداوند ميگيرد ‌شما‌ ‌را‌ ‌هم‌ بأشد العذاب‌، و امروز كسي‌ ‌که‌ ‌در‌ هيچيك‌ ‌از‌ اينها مخالفت‌ نكرده‌ و نميكند بسيار كم‌ هستند ‌اينکه‌ بيان‌ سر بسته‌ ‌است‌ ‌هر‌ كس‌ نگاه‌ بحال‌ ‌خود‌ كند و ‌السلام‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 10)- سپس می‌افزاید: «و با فرستاده پروردگارشان مخالفت کردند و خداوند آنها را به عذاب شدیدی گرفتار ساخت» (فعصوا رسول ربهم فاخذهم أخذة رابیة).

ج5، ص262

فرعونیان با «موسی» و «هارون» به مخالفت برخاستند، و ساکنان شهرهای «سدوم» به مخالفت با حضرت «لوط» و اقوام دیگر نیز از فرمان پیامبر خود سرپیچی کردند، و هر گروهی از این سرکشان به نوعی عذاب گرفتار شدند، فرعونیان در کام امواج «نیل» که مایه حیات و آبادی و برکت کشورشان بود غرق گشتند، و قوم لوط با زلزله شدید، و سپس «بارانی از سنگ» محو و نابود شدند.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع