و پس از آن (غرق فرعون) به بنىاسرائيل گفتيم: در اين سرزمين مستقرّ شويد، پس چون موعد آخرت فرا رسد، همهى شما را با هم گرد خواهيم آورد.
نکته ها
«استفزاز» به معناى بيرون كردن با زور است. قرآن بارها به اين شيوهى ظالمان نسبت به اولياى الهى و ناكام ماندنشان اشاره كرده است. ابراهيم را در آتش افكندند، خدا آتش را سرد كرد، يوسف را به چاه انداختند، عزيز مصرش كرد. پيامبر را از مكّه بيرون كردند، خداوند حكومتِ جهان اسلام را به او عطا كرد. اين سنّت و قانون الهى است كه در برابر مكر اهل باطل، تدبير مناسب دارد.
«لفيف»، به معناى گروههاى به هم پيوسته و انبوه مىباشد.
پیام ها
1- منطق طاغوت، خشونت وتبعيد است ومردان حقّ را تحمّل نمىكنند. «فَأَرادَ»
2- در برابر ارادهى طاغوت، اراده و قهر خداوند است. فَأَرادَ ... فَأَغْرَقْناهُ
3- هرچند فكر گناه، گناه نيست، امّا ارادهى خطرناكى همچون تبعيد پيامبران، قهر الهى را به دنبال دارد. فَأَرادَ ... فَأَغْرَقْناهُ
4- همهى قدرت نمايى طاغوتها، در زمين ومحدود است. «مِنَ الْأَرْضِ»
5- عذاب الهى، پس از اتمام حجّت است. بعد از آمدن معجزات و ايمان نياوردن مردم، هلاكت حتمى است. «فَأَغْرَقْناهُ»
6- پايان كار طاغوتها و همكارانشان، هلاكت و نابودى است. «فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً»
7- كمك به ستمگران سبب شريك شدن در هلاكت آنان است. «مَنْ مَعَهُ»
8- رهبران فاسد در هلاكت مردم نقش دارند. «فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ»
جلد 5 - صفحه 128
9- آنان كه چند روزى بر منطقهاى حاكم مىشوند، بايد پاسخگوى خدا در قيامت باشند. اسْكُنُوا الْأَرْضَ ... جِئْنا بِكُمْ لَفِيفاً
خلاصه بعد از دعوت موسى عليه السّلام و امتناع فرعون:
فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ: پس خواست فرعون اينكه برانگيزد و دور كند موسى و قوم او را از زمين مصر، يا از مطلق زمين به كشتن و مستاصل كردن آنان. على بن ابراهيم قمى رضوان اللّه عليه به روايت ابى الجارود از حضرت باقر عليه السّلام در اين آيه فرمود: بتحقيق فرعون و قوم او دانستند كه نازل ننموده اين آيات را مگر خدا. «1» فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً: پس غرق نموديم فرعون را و هر كه با او بود بتمامى، و هيچكس از آنها رهائى نيافت و از بنى اسرائيل هيچكس هلاك نشد، در صورتى كه هر دو گروه از يك جاده منفلقه دريا عبور نمودند. ظهور اين امر، آيتى است براى عالميان، عبرتى است براى بينايان. و تهديدى است براى مخالفان.
و همانا بتحقيق داديم موسى را نه نشانه آشكار پس بپرس از بنى
جلد 3 صفحه 397
اسرائيل وقتى كه آمد نزد آنها پس گفت باو فرعون همانا من گمان ميكنم تو را اى موسى جادو كرده شده
گفت بتحقيق دانستى نفرستاده اينها را مگر پروردگار آسمان و زمين كه موجبات بصيرتند و همانا من گمان ميكنم تو را اى فرعون هلاك كرده شده
پس خواست كه پراكنده كند آنها را از زمين پس غرق كرد يمش و هر كه را با او بود تمامى
و گفتيم پس از او مر بنى اسرائيل را كه ساكن شويد در آنزمين و چون بيايد موعد آخرت آوريم شما را آميخته بيكديگر
و بحق فرستاديم آنرا و بحقّ فرود آمد و نفرستاديم تو را مگر آن كه مژده دهنده باشى و بيم دهنده.
تفسير
خداوند بحضرت موسى عليه السّلام معجزات عليه السّلام معجزات بسيارى عنايت فرمود كه در كتب تواريخ و سير انبيا ذكر شده و احكام زيادى آنحضرت آورد كه در تورية و غيره مذكور است و از ميان آنها نه معجزه و حكم ممتاز بوضوح تامّ و مصلحت تامّه بوده كه در اين آيه اشاره بآن شده است و در خصال و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن معجزات عصا و يد بيضاء و طوفان و بحر و حجر و جراد و قمّل و ضفادع و دم است و اينها در روايت قمّى و عيّاشى رحمهما اللّه از امام باقر عليه السّلام نيز نامبرده شده و در قرب الاسناد از امام كاظم عليه السّلام بجاى طوفان و حجر رفع طور و منّ و سلوى كه آن دو يك آيه است ذكر گرديده و هر يك از اين معجزات بنحو تفصيل در سوره بقره و اعراف و غيره بيان شده است و در مجمع نقل نموده كه مردى يهودى از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمود از اين آيات حضرت فرمود آن آيات اين بود كه بخدا شرك نياورند و اسراف نكنند و زنا ننمايند و قتل نفس ننمايند مگر بحقّ و سعايت نكنند از بىگناهى نزد سلطان كه كشته شود و سحر ننمايند و ربا نخورند و زن عفيفه را متّهم بزنا نكنند و در جنگ پشت بلشكر براى فرار ننمايند و مخصوص به بنى اسرائيل آن بود كه در روز شنبه تجاوز از احكام آنروز ننمايند آن يهودى بعد از شنيدن جواب دست حضرت را بوسيد و اسلام آورد و بنابراين مراد از آيات احكام است باعتبار دلالت احكام متقنه مفيده بحال بشر بر وجود شارع عالم حكيم و سعادت كسانى كه بآنها عمل ميكنند و منافى با روايات سابقه نيست چون هر كدام از جهتى آيتند و تفاوت در ظاهر و باطن و محسوس و معقول است و خداوند به پيغمبر خود بعد از اخبار از اين امر فرموده پس سؤال كن از بنى اسرائيل كه در زمان تو
جلد 3 صفحه 398
وجود دارند و ميدانند احوال حضرت موسى را وقتى كه آورد آن آيات را و اظهار فرمود آن معجزات را براى آنها تا بيان كنند وقايع را در حضور اهل شرك و معلوم شود كه چنانچه فرعونيان آن معجزات را ديدند و حمل بر سحر نمودند اگر تو هم هر چه اهل شرك بخواهند بكنى باز حمل بر سحر و شعبده خواهند نمود و پس از اينجمله كه معترضه است نقل فرموده جواب فرعون را كه گفت بحضرت موسى من گمان ميكنم تو را اى موسى مرديكه سحر نمودهاند او را و ديوانه و مخبّط شده و مخالف با افكار عامّه سخن ميگويد و بعضى مسحور را بمعناى ساحر دانستهاند مانند مشئوم و ميمون كه بمعناى شائم و يا من است و بنابراين آيات حمل بر سحر شده صريحا و بمعناى اوّل ضمنا چون نوعا كسانى كه در سحر كار مىكنند سحر زده و مخبّط ميشوند لذا حضرت موسى در جواب فرمود تحقيقا تو ميدانى اين آيات را نفرستاده است مگر خدا كه موجب بصيرت تو باشد و تصديق نمائى نبوّت مرا ولى تو از باب عناد حمل بر سحر مينمائى و من گمان ميكنم تو را محروم از هر خير و مشرف بهلاك و اينكه تعبير بگمان فرمود با آن كه ميدانست براى مقابله با كلام او بود و بعضى علمت بصيغه متكلّم قرائت نمودهاند و مؤيّد آن روايتى است كه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه در اين كلمه فرمود و اللّه آن دشمن خدا ندانست ولى موسى عليه السّلام دانست پس فرمود لقد علمت چنانچه مؤيّد قرائت مشهور روايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام است كه فرمود فرعون اراده كرد كه بنى اسرائيل را بيرون كند با آن كه او و قومش ميدانستند كه آن آيات را خدا فرستاده پس فرعون خواست كه بخوارى موسى عليه السّلام و قومش را از زمين مصر بيرون كند و مستأصل نمايد و خداوند عكس العمل آن را در باره فرعون و اتباعش اجرا فرمود و تمامى غرق شدند بتفصيلى كه در اوائل سوره بقره ذكر شد و حكم شد كه بنى- اسرائيل در همان زمين كه جايگاه آنها بود بعد از هلاك فرعون و اتباعش سكونت نمايند و فرمود چون روز قيامت برسد همه مخلوط بيكديگر محشور شويد و خداوند ميان شما و دشمنانتان بعدالت حكم خواهد فرمود و نيز خداوند قرآن را براستى و درستى و غرض صحيح بر وفق حكمت و مصلحت عامّه تامّه نازل فرموده و احكام آن راست و درست و صحيح و متين و بر طبق حكمت و مصلحت است
جلد 3 صفحه 399
و با وجود چنين كتابى كه خود شاهد صدق خود است آورنده آن احتياجى باعجاز ندارد علاوه بر آنكه وظيفه پيغمبر فقط بشارت اهل ايمان بثواب و اهل طغيان بعقاب است و هدايت و ضلالت و سعادت و شقاوت بتقدير الهى است چنانچه در آيات سابقه بيان شد ..
أَن يَستَفِزَّهُم مِنَ الأَرضِ و چون لشكر فرعون نزديك شدند اصحاب موسي بسيار ترسيدند مقابل آنها رود نيل و در تعقيب آنها لشكر فرعون لذا بحضرت موسي گفتند إِنّا لَمُدرَكُونَ حضرت مأمور شد عصي بدريا بزند دوازده جادّه خشك در دريا ظاهر شد قوم موسي رد شدند و لشكر فرعون رسيدند و در اينکه جادهها وارد شدند چون تمام آنها داخل شدند فَأَغرَقناهُ وَ مَن مَعَهُ جَمِيعاً يك مرتبه آب سر بهم آورد و تمام هلاك شدند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 103)- چون فرعون نتوانست در برابر استدلالهای دندان شکن موسی
ج2، ص675
مقاومت کند به همان چیزی متوسل شه که همه طاغوتیان بیمنطق در تمام قرون و اعصار به آن متوسل میشدند، میفرماید: «پس (فرعون) تصمیم گرفت آنان را از آن سرزمین ریشه کن سازد ولی ما او و تمام کسانی را که با او بودند، غرق کردیم» (فَأَرادَ أَنْ یَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِیعاً).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید: