آیه 102 سوره اسراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

قَالَ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا أَنْزَلَ هَٰؤُلَاءِ إِلَّا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ بَصَائِرَ وَإِنِّي لَأَظُنُّكَ يَا فِرْعَوْنُ مَثْبُورًا

مشاهده آیه در سوره


<<101 آیه 102 سوره اسراء 103>>
سوره : سوره اسراء (17)
جزء : 15
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

موسی به فرعون پاسخ داد که تو خود کاملا دانسته‌ای که این آیات را برای هدایت و بینایی (خلق) جز خدای آسمانها و زمین نفرستاده و من ای فرعون، تو را شخصی جاهل و لایق هلاک می‌پندارم.

موسی گفت: مسلماً تو می دانی این معجزه ها را که بصیرت آور هستند، جز پروردگار آسمان ها و زمین نازل نکرده است، و ای فرعون! قطعاً من تو را هلاک شده می پندارم.

گفت: «قطعاً مى‌دانى كه اين [نشانه‌ها] را كه باعث بينشهاست، جز پروردگار آسمانها و زمين نازل نكرده است، و راستى اى فرعون، تو را تباه شده مى‌پندارم.»

گفت: به حقيقت مى‌دانى اين نشانه‌هاى آشكار را جز پروردگار آسمانها و زمين نفرستاده است. و من اى فرعون، تو را به يقين هلاك شده مى‌بينم.

(موسی) گفت: «تو می‌دانی این آیات را جز پروردگار آسمانها و زمین -برای روشنی دلها- نفرستاده؛ و من گمان می‌کنم ای فرعون، تو (بزودی) هلاک خواهی شد!»

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He said, ‘You certainly know that no one has sent these [signs] except the Lord of the heavens and the earth, as eye-openers, and I, O Pharaoh, indeed think you are doomed.’

He said: Truly you know that none but the Lord of the heavens and the earth has sent down these as clear proof and most surely I believe you, O Firon, to be given over to perdition.

He said: In truth thou knowest that none sent down these (portents) save the Lord of the heavens and the earth as proofs, and lo! (for my part) I deem thee lost, O Pharaoh.

Moses said, "Thou knowest well that these things have been sent down by none but the Lord of the heavens and the earth as eye-opening evidence: and I consider thee indeed, O Pharaoh, to be one doomed to destruction!"

معانی کلمات آیه

بصائر: بصر: بينايى چشم. بصيرت: بينايى قلب، جمع آن بصائر است، آن به معنى معرفت و بينش است، مراد از آن در آيه معجزات موسى است كه معرفت مى‏ دهند.

مثبور: ثبور: هلاكت. «مثبور» هلاك شده. «ثبره اللَّه: اهلكه».[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً «102»

موسى گفت: قطعاً مى‌دانى كه اين (معجزات) را جز پروردگار آسمان‌ها و زمين براى بصيرت شما نفرستاده است و من تو را اى فرعون! هلاك شده مى‌پندارم.

جلد 5 - صفحه 126

نکته ها

سؤال: با آنكه موسى عليه السلام به هلاك شدن فرعون يقين داشت، چرا مى‌گويد: «لَأَظُنُّكَ» گمان دارم؟

پاسخ: اوّلًا: ظنّ تنها به معناى گمان نيست، بلكه به باور ويقين نيز گفته شده است.

ثانياً: شايد اميدى به هدايتش داشت.

ثالثاً: وقتى دشمن پرده‌درى نمى‌كند، ادب در بحث و مناظره اقتضا دارد ما نيز حريم را نگه داريم. فرعون گفت: «لَأَظُنُّكَ يا مُوسى‌ مَسْحُوراً» موسى نيز در جواب او فرمود: «لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً»

پیام ها

1- گاهى انسان با آنكه حقّ را مى‌داند، امّا خود را به جهالت مى‌زند. لَقَدْ عَلِمْتَ‌ ...

2- علم به تنهايى در هدايت و راهيابى انسان كافى نيست، بلكه ايمان و تسليم لازم است، وگرنه فرعون هم علم داشت. «عَلِمْتَ»

3- معجزات موسى به قدرى روشن بود كه فرعون هم به آن علم داشت. «عَلِمْتَ»

4- معجزات براى بصيرت مردم است، ولى در سحر و جادو بصيرت نيست. «بَصائِرَ»

5- در نظام‌هاى حكومتى فاسد، براى هدايت مردم بايد به سراغ رئيس حكومت رفت. «يا فِرْعَوْنُ»

6- پيامبران الهى، به راه خود مطمئن بودند، از اين رو با صراحت به طاغوت‌ها اخطار مى‌كردند. «لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً»

7- هركه حقّ را بفهمد، امّا لجاجت وكبر ورزد، هلاك مى‌شود. عَلِمْتَ‌ ... مَثْبُوراً

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلاَّ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً (102)

قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ‌: گفت موسى در جواب فرعون، هرآينه بتحقيق و بدرستى كه تو دانسته‌اى به دل خود اگرچه به زبان تلفظ نمى‌كنى كه بدون شبهه و شك. ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ: نازل نفرموده اين آيات بينات و معجزات قاهرات را.

إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ‌: مگر پروردگار و آفريدگار آسمانها و زمينها.

بَصائِرَ: در حالتى كه آيات روشن و آشكارا هستند كه هر يك دليل است بر راستى نبوت من و درستى قول من، و لكن تو عناد و انكار مى‌كنى. وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً: و بدرستى كه من يقين مى‌دانم تو را اى فرعون هلاك شده، يعنى مشرف بر هلاكت، يا تو را ناقص العقل مى‌دانم، يا منصرف از خيرات، و مصر به شرورات، يا ملعون مى‌دانم.

نكته: ميان ظن موسى و ظن فرعون، نهايت تباعد است، زيرا ظن فرعون كذب محض بود، و لكن ظن موسى حقيقت يقين.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ آتَيْنا مُوسى‌ تِسْعَ آياتٍ بَيِّناتٍ فَسْئَلْ بَنِي إِسْرائِيلَ إِذْ جاءَهُمْ فَقالَ لَهُ فِرْعَوْنُ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا مُوسى‌ مَسْحُوراً (101) قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلاَّ رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ وَ إِنِّي لَأَظُنُّكَ يا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً (102) فَأَرادَ أَنْ يَسْتَفِزَّهُمْ مِنَ الْأَرْضِ فَأَغْرَقْناهُ وَ مَنْ مَعَهُ جَمِيعاً (103) وَ قُلْنا مِنْ بَعْدِهِ لِبَنِي إِسْرائِيلَ اسْكُنُوا الْأَرْضَ فَإِذا جاءَ وَعْدُ الْآخِرَةِ جِئْنا بِكُمْ لَفِيفاً (104) وَ بِالْحَقِّ أَنْزَلْناهُ وَ بِالْحَقِّ نَزَلَ وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ مُبَشِّراً وَ نَذِيراً (105)

ترجمه‌

و همانا بتحقيق داديم موسى را نه نشانه آشكار پس بپرس از بنى‌

جلد 3 صفحه 397

اسرائيل وقتى كه آمد نزد آنها پس گفت باو فرعون همانا من گمان ميكنم تو را اى موسى جادو كرده شده‌

گفت بتحقيق دانستى نفرستاده اينها را مگر پروردگار آسمان و زمين كه موجبات بصيرتند و همانا من گمان ميكنم تو را اى فرعون هلاك كرده شده‌

پس خواست كه پراكنده كند آنها را از زمين پس غرق كرد يمش و هر كه را با او بود تمامى‌

و گفتيم پس از او مر بنى اسرائيل را كه ساكن شويد در آنزمين و چون بيايد موعد آخرت آوريم شما را آميخته بيكديگر

و بحق فرستاديم آنرا و بحقّ فرود آمد و نفرستاديم تو را مگر آن كه مژده دهنده باشى و بيم دهنده.

تفسير

خداوند بحضرت موسى عليه السّلام معجزات عليه السّلام معجزات بسيارى عنايت فرمود كه در كتب تواريخ و سير انبيا ذكر شده و احكام زيادى آنحضرت آورد كه در تورية و غيره مذكور است و از ميان آنها نه معجزه و حكم ممتاز بوضوح تامّ و مصلحت تامّه بوده كه در اين آيه اشاره بآن شده است و در خصال و قمّى ره از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه آن معجزات عصا و يد بيضاء و طوفان و بحر و حجر و جراد و قمّل و ضفادع و دم است و اينها در روايت قمّى و عيّاشى رحمهما اللّه از امام باقر عليه السّلام نيز نامبرده شده و در قرب الاسناد از امام كاظم عليه السّلام بجاى طوفان و حجر رفع طور و منّ و سلوى كه آن دو يك آيه است ذكر گرديده و هر يك از اين معجزات بنحو تفصيل در سوره بقره و اعراف و غيره بيان شده است و در مجمع نقل نموده كه مردى يهودى از حضرت رسول صلّى اللّه عليه و آله و سلّم سؤال نمود از اين آيات حضرت فرمود آن آيات اين بود كه بخدا شرك نياورند و اسراف نكنند و زنا ننمايند و قتل نفس ننمايند مگر بحقّ و سعايت نكنند از بى‌گناهى نزد سلطان كه كشته شود و سحر ننمايند و ربا نخورند و زن عفيفه را متّهم بزنا نكنند و در جنگ پشت بلشكر براى فرار ننمايند و مخصوص به بنى اسرائيل آن بود كه در روز شنبه تجاوز از احكام آنروز ننمايند آن يهودى بعد از شنيدن جواب دست حضرت را بوسيد و اسلام آورد و بنابراين مراد از آيات احكام است باعتبار دلالت احكام متقنه مفيده بحال بشر بر وجود شارع عالم حكيم و سعادت كسانى كه بآنها عمل ميكنند و منافى با روايات سابقه نيست چون هر كدام از جهتى آيتند و تفاوت در ظاهر و باطن و محسوس و معقول است و خداوند به پيغمبر خود بعد از اخبار از اين امر فرموده پس سؤال كن از بنى اسرائيل كه در زمان تو

جلد 3 صفحه 398

وجود دارند و ميدانند احوال حضرت موسى را وقتى كه آورد آن آيات را و اظهار فرمود آن معجزات را براى آنها تا بيان كنند وقايع را در حضور اهل شرك و معلوم شود كه چنانچه فرعونيان آن معجزات را ديدند و حمل بر سحر نمودند اگر تو هم هر چه اهل شرك بخواهند بكنى باز حمل بر سحر و شعبده خواهند نمود و پس از اينجمله كه معترضه است نقل فرموده جواب فرعون را كه گفت بحضرت موسى من گمان ميكنم تو را اى موسى مرديكه سحر نموده‌اند او را و ديوانه و مخبّط شده و مخالف با افكار عامّه سخن ميگويد و بعضى مسحور را بمعناى ساحر دانسته‌اند مانند مشئوم و ميمون كه بمعناى شائم و يا من است و بنابراين آيات حمل بر سحر شده صريحا و بمعناى اوّل ضمنا چون نوعا كسانى كه در سحر كار مى‌كنند سحر زده و مخبّط ميشوند لذا حضرت موسى در جواب فرمود تحقيقا تو ميدانى اين آيات را نفرستاده است مگر خدا كه موجب بصيرت تو باشد و تصديق نمائى نبوّت مرا ولى تو از باب عناد حمل بر سحر مينمائى و من گمان ميكنم تو را محروم از هر خير و مشرف بهلاك و اينكه تعبير بگمان فرمود با آن كه ميدانست براى مقابله با كلام او بود و بعضى علمت بصيغه متكلّم قرائت نموده‌اند و مؤيّد آن روايتى است كه در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه در اين كلمه فرمود و اللّه آن دشمن خدا ندانست ولى موسى عليه السّلام دانست پس فرمود لقد علمت چنانچه مؤيّد قرائت مشهور روايت قمّى ره از امام باقر عليه السّلام است كه فرمود فرعون اراده كرد كه بنى اسرائيل را بيرون كند با آن كه او و قومش ميدانستند كه آن آيات را خدا فرستاده پس فرعون خواست كه بخوارى موسى عليه السّلام و قومش را از زمين مصر بيرون كند و مستأصل نمايد و خداوند عكس العمل آن را در باره فرعون و اتباعش اجرا فرمود و تمامى غرق شدند بتفصيلى كه در اوائل سوره بقره ذكر شد و حكم شد كه بنى- اسرائيل در همان زمين كه جايگاه آنها بود بعد از هلاك فرعون و اتباعش سكونت نمايند و فرمود چون روز قيامت برسد همه مخلوط بيكديگر محشور شويد و خداوند ميان شما و دشمنانتان بعدالت حكم خواهد فرمود و نيز خداوند قرآن را براستى و درستى و غرض صحيح بر وفق حكمت و مصلحت عامّه تامّه نازل فرموده و احكام آن راست و درست و صحيح و متين و بر طبق حكمت و مصلحت است‌

جلد 3 صفحه 399

و با وجود چنين كتابى كه خود شاهد صدق خود است آورنده آن احتياجى باعجاز ندارد علاوه بر آنكه وظيفه پيغمبر فقط بشارت اهل ايمان بثواب و اهل طغيان بعقاب است و هدايت و ضلالت و سعادت و شقاوت بتقدير الهى است چنانچه در آيات سابقه بيان شد ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


قال‌َ لَقَد عَلِمت‌َ ما أَنزَل‌َ هؤُلاءِ إِلاّ رَب‌ُّ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ بَصائِرَ وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّك‌َ يا فِرعَون‌ُ مَثبُوراً (102)

فرمود موسي‌ ‌عليه‌ السّلام‌ ‌در‌ جواب‌ فرعون‌ ‌که‌ ‌هر‌ آينه‌ بتحقيق‌ تو ميداني‌ و يقين‌ داري‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ آيات‌ و معجزات‌ مرا احدي‌ نازل‌ نكرده‌ مگر پروردگار آسمان‌ها و زمين‌ و محققا ‌من‌ ‌هر‌ آينه‌ گمان‌ مي‌كنم‌ ‌که‌ ‌در‌ اثر انكار هلاك‌ شدني‌ هستي‌، فرعون‌ و فرعونيان‌ يقين‌ پيدا كردند ‌که‌ حضرت‌ موسي‌ ‌از‌ جانب‌ ‌خدا‌ آمده‌ و پيغمبر ‌است‌ و معجزات‌ ‌او‌ فعل‌ الهي‌ ‌است‌ لكن‌ حب‌ّ رياست‌ و دنيا و زخارف‌ ‌آن‌ باعث‌ جحود و انكار ‌آنها‌ شد چنانچه‌ ميفرمايد وَ جَحَدُوا بِها وَ استَيقَنَتها أَنفُسُهُم‌ ظُلماً وَ عُلُوًّا نمل‌ ‌آيه‌ 14 لذا ميفرمايد:

قال‌َ لَقَد عَلِمت‌َ ما أَنزَل‌َ هؤُلاءِ ‌اينکه‌ آيات‌ الهيه‌ ‌را‌ و ‌اينکه‌ معجزات‌ ‌را‌ إِلّا رَب‌ُّ السَّماوات‌ِ وَ الأَرض‌ِ و ‌اينکه‌ انكار تو كفر جحوديست‌ چنانچه‌ بسياري‌ ‌از‌ يهود و نصاري‌ بالاخص‌ علماء ‌آنها‌ ‌علي‌ الخصوص‌ كساني‌ ‌که‌ ‌با‌ مسلمين‌ حشر و تماس‌ بحثي‌ دارند يقين‌ بحقانيت‌ دين‌ اسلام‌ دارند لكن‌ عناد و عصبيت‌ و حب‌ جاه‌ و مال‌ سبب‌ انكار ‌آنها‌ ‌است‌.

بصائر ‌که‌ ‌اينکه‌ آيات‌ ‌براي‌ تنبّه‌ و بينايي‌ و هدايت‌ و ارشاد نازل‌ ‌شده‌ وَ إِنِّي‌ لَأَظُنُّك‌َ يا فِرعَون‌ُ مَثبُوراً تعبير بظن‌ ‌با‌ اينكه‌ قطعا ‌او‌ هلاك‌ شد ‌براي‌ اينست‌ ‌که‌ احتمال‌ و ‌لو‌ ضعيف‌ ميداد ‌که‌ هدايت‌ شود و متذكر شود و بترسد چون‌ خداوند وعده‌ قطعي‌ بحضرت‌ موسي‌ نداده‌ ‌بود‌ بلكه‌ ميفرمايد فَقُولا لَه‌ُ قَولًا لَيِّناً لَعَلَّه‌ُ يَتَذَكَّرُ أَو يَخشي‌ طه‌ ‌آيه‌ 46 و گفتيم‌ تعبير بلعل‌ّ ‌با‌ اينكه‌ ‌بر‌ خداوند چيزي‌ مخفي‌ نيست‌

جلد 12 - صفحه 317

بمعني‌ ينبغي‌ ‌است‌ ‌يعني‌ سزاوار ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 102)- ولی موسی در برابر این تهمت ناروا سکوت نکرد و با قاطعیت هر چه تمامتر «گفت: (ای فرعون) تو به خوبی می‌دانی که این آیات روشنی بخش را جز پروردگار آسمانها و زمین نازل نکرده است» (قالَ لَقَدْ عَلِمْتَ ما أَنْزَلَ هؤُلاءِ إِلَّا رَبُّ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ بَصائِرَ).

بنابراین تو با علم و اطلاع و آگاهی حقایق را انکار می‌کنی، تو به خوبی می‌دانی که اینها از طرف خداست، و منهم می‌دانم که می‌دانی! و به همین دلیل چون حق را دانسته انکار می‌کنی «من فکر می‌کنم ای فرعون! تو سر انجام هلاک خواهی شد» (وَ إِنِّی لَأَظُنُّکَ یا فِرْعَوْنُ مَثْبُوراً).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع