آیه 96 سوره بقره
<<95 | آیه 96 سوره بقره | 97>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و بر تو (و بر همه) پیداست که یهود به حیات مادی حریصتر از همه خلقاند، حتی از مشرکان، و از این رو هر یهودی آرزوی هزار سال عمر میکند، ولی عمر هزار سال هم او را از عذاب خدا نرهاند، و خدا به کردار ناپسند آنان بیناست.
و یقیناً آنان را حریص ترین مردم به زندگی [دراز مدت] خواهی یافت و [حتی حریص تر] از مشرکان. هر یک از آنان آرزومند است که ای کاش هزار سال عمرش دهند، ولی آن عمر طولانی دور کننده او از عذاب نیست؛ و خدا به آنچه انجام می دهند، بیناست.
و آنان را مسلما آزمندترين مردم به زندگى، و [حتى حريصتر] از كسانى كه شرك مىورزند خواهى يافت. هر يك از ايشان آرزو دارد كه كاش هزار سال عمر كند با آنكه اگر چنين عمرى هم به او داده شود، وى را از عذاب دور نتواند داشت. و خدا بر آنچه مىكنند بيناست.
آنان را از مردم ديگر، حتى مشركان، به زندگى اينجهانى حريصتر خواهى يافت و بعضى از كافران دوست دارند كه هزار سال در اين دنيا زيست كنند؛ و اين عمر دراز عذاب خدا را از آنان دور نخواهد ساخت، كه خدا به اعمالشان بيناست.
و آنها را حریصترین مردم -حتی حریصتر از مشرکان- بر زندگی (این دنیا، و اندوختن ثروت) خواهی یافت؛ (تا آنجا) که هر یک از آنها آرزو دارد هزار سال عمر به او داده شود! در حالی که این عمر طولانی، او را از کیفر (الهی) باز نخواهد داشت. و خداوند به اعمال آنها بیناست.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
مزحزح: كنار كننده. تزحزح در اصل به معنى كنار شدن و كنار كردن است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
«96» وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ
(اى پيامبر) هر آينه يهود را حريصترين مردم، حتّى (حريصتر) از مشركان، بر زندگى (اين دنيا و اندوختن ثروت) خواهى يافت، (تا آنجا كه) هر يك از آنها دوست دارد هزار سال عمر كند، در حالى كه (اگر) اين عمر طولانى به آنان داده شود، آنان را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت و خداوند به اعمال آنها بيناست.
پیام ها
1- عمر طولانى مهم نيست، قرب به خداوند و بركت عمر ونجات از آتش، ارزش دارد. «1» «لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ»
«1». در تفسير فخر رازى دعايى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله نقل شده است كه فرمودند: اگر زندگى براى من نيكوست، مرا زنده نگهدار و اگر مرگ بهتر است، بميران. امام سجاد عليه السلام نيز در دعاى مكارم الاخلاق از خداوند چنين مسئلت مىكند: «الهى عمرنى ما كان عمرى بذلةفى طاعتك، فاذا كان عمرى مرتعا للشيطان فاقبضنى ...» خداوندا اگر عمر من وسيله خدمت در راه اطاعت تو باشد، عمر مرا طولانى كن، ولى اگر عمر من چراگاه شيطان خواهد بود، آن را قطع نما.
جلد 1 - صفحه 165
2- يهوديان، حريصترين و دنياگراترين مردم هستند. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ»
3- يهوديان مىخواهند زنده بمانند گرچه به هر نحو زندگى پست باشد. «أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ» (كلمه «حياة» نكره و نشانهى هر نوع زندگى است.)
4- دروغگو، كم حافظه است. يهوديان از يك سو بهشت را مخصوص خود مىدانند، «لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً» واز سوى ديگر مىخواهند هميشه در دنيا زنده بمانند. «يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ» «1»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ: و به خدا قسم هر آينه مىيابى تو در عقل خود يهودان را حريصتر از جميع مردمان، عَلى حَياةٍ: بر زندگانى دنيا، وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا: و همچنين حريصترند از كسانى كه مشركند، مراد مجوسند، چه هيچكس در زندگانى حريصتر از ايشان نيست. يَوَدُّ أَحَدُهُمْ: دوست دارد هر يك از ايشان، لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ: كاش عمر داده مىشد هزار سال، وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ: و حال آنكه نيست يكى از ايشان كه دور گرداند و برهاند او را از عذاب جهنم، أَنْ يُعَمَّرَ: اين كه عمر داده شود، يعنى طول عمر دافع عذاب الهى نيست، وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ: و خداوند تعالى بينا است به آنچه مىكنند يهود و مجوس و غير آنها از آدميان، پس همه را موافق عمل آنها جزا خواهد داد. اين كلام تهديد و وعيد ايشان است بر ترك قبايح.
تبصره: آيه شريفه دلالت دارد برآنكه حرص بر طول عمر، مذموم است، لكن آنچه محمود باشد طلب ازدياد عمر است در طاعت و تلافى آنچه فوت شده به توبه و تدارك سعادت به اخلاص عبادت؛ و به اين معنى حضرت
تفسير اثنا عشرى، ج1، ص: 207
امير المؤمنين عليه السّلام اشاره فرمود: بقيّة عمر المؤمن لا قيمة لها يدرك بها ما فات و يحيى بها ما امات: يعنى بقيه عمر مؤمن قيمت ندارد، زيرا به آن دريابد آنچه از او فوت شده از سعادت و عبادت، و زنده نمايد به آن آنچه او را ميرانيده از بطالت و معصيت.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلى حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشْرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ يُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ يُعَمَّرَ وَ اللَّهُ بَصِيرٌ بِما يَعْمَلُونَ (96)
ترجمه
و هر آينه مىيابى ايشانرا حريصترين مردم بزندگى و از آنانكه مشرك شدند دوست ميدارد هر يكشان كاش عمر ميكرد هزار سال با آنكه نيست او دور كنندهاش از عذاب آنكه عمر داده شود و خدا بيناست بآنچه بجا مياورند.
تفسير
حرص بزندگى دنيا براى يأس از نعيم آخرت است چون مستغرق كفر شدند و ميدانستند نصيبى نيست آنانرا با اين حال در هيچيك از خيرات بهشت و كسانيكه مأيوس از رحمت خدا شدند كه يهودند حريصترين مردم بدنيا هستند حتى از اهل شرك كه مجوسند و معتقدند بانحصار نعيم بدنيا و انتظار خيرى در آخرت ندارند و اينكه مجوس از ميان مردم اختصاص بذكر يافته براى زيادتى ملامت يهود است كه آنها با آنكه معتقد بجزا نيستند حرصشان بدنيا از اينها كمتر است پس يهود كه معتقد بدار جزا هستند و حريصتر از مجوسند بدنيا معلوم ميشود براى آن است كه يقين دارند تا مردند وارد جهنم ميشوند و اين است نكته عطف خاص بر عام حقير عرض ميكنم البته كسيكه يقين داشته باشد بمجرد مرگ وارد آتش ميشود بيشتر طالب حياة است
جلد 1 صفحه 146
از كسيكه قائل بعذاب نيست و اينكه اهل شرك را بمجوس تفسير فرمودند براى آن است كه مشرك حقيقى آنها هستند كه خودشان هم اقرار دارند و معروف به ثنويه ميباشند و در علم الهى قولشان معنون است و افلاطون و ارسطو هر يك ببيان وافى از شبهه آنها جواب گفتهاند و بيهود و نصارى هم اگرچه نسبت شرك در قرآن داده شده است ولى فرق است ميان آنكه بفرقه نسبت شرك داده شود بمناسبت لازمه اعتقادشان يا آنكه مشرك بگويند و اراده كنند آن فرقه را كه در صورت اول شهرت بشرك لازم ندارد بخلاف صورت ثانى كه بايد معروف بشرك باشند و تنكير حياة شايد براى اشاره به حقارت و مقارنت با ذلت باشد و تكرار كلمه يعمر فرمودند براى رفع اشتباه عود ضمير هو است به تمنى با آنكه مرجع ضمير عمر يافتن است و محتمل است احد باشد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ لَتَجِدَنَّهُم أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ وَ مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ وَ اللّهُ بَصِيرٌ بِما يَعمَلُونَ (96)
(و هر آينه البته مييابي يهود را حريصترين مردم بر زندگي دنيا و حريصتر از مشركان که هر يك از آنان دوست ميدارد و آرزو ميكند که هزار سال زندگي كند، و حال آنكه اينکه عمر بسيار مانع و دور كننده او از عذاب نيست، و خداوند بآنچه ميكنند بيناست «تجدن» اگر از و جدان در مقابل فقدان باشد بمعني يافتن و يك مفعولي است و بنا بر اينکه «احرص» حال است براي مفعول و اگر از و جدان بمعني علم و يافتن بدل باشد دو مفعولي است و احرص مفعول دوم آنست و ظاهر همين احتمال دوم است).
و أَحرَصَ النّاسِ عَلي حَياةٍ يعني اينکه يهود از همه مردم بر بقاء زندگي و جمع مال و زخارف دنيوي حريصترند و همچنين از مشركين که يا مراد مجوس و گبرها هستند و يا همه مشركين، و علت اينكه «احرص النّاس بدون لفظ من تعبير فرموده» و در مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا لفظ من را آورد، اينست که يهود از جنس ناس هستند ولي از جنس مشركين نيستند، و باصطلاح اگر مفضل از جنس مفضل منه باشد بطريق اضافه آورده ميشود و اگر از جنس مفضل منه نباشد من فاصله ميشود چنانچه گفته ميشود «
الانبياء افضل النّاس و افضل من الملائكة
»
جلد 2 - صفحه 114
چون انبياء از جنس ناس هستند ولي از جنس ملائكه نيستند و امّا ذكر «مِنَ الَّذِينَ أَشرَكُوا» بعد از ناس با اينكه مشركان جزو مردم و داخل در ناس ميباشند براي اينست که تمناي طول عمر از مشركان مشهور است و باين خصيصه شناخته شدهاند مخصوصا اگر مراد مجوس باشند که در عبارات آنهاست که بيكديگر ميگويند هزار سال بزي و اينکه جمله هنوز در ميان عجم از آنها باقيست که در نوروز هر سال بيكديگر ميگويند هزار سال باين سالها برسي، كانّ ميفرمايد اينکه يهود از همه مردم و حتي از مشركان که باين خصيصه معروفند بر بقاء عمر حريصترند چنانچه گفته ميشود «فلان اسخي النّاس و من حاتم» يَوَدُّ أَحَدُهُم لَو يُعَمَّرُ أَلفَ سَنَةٍ معروف مفسرين مرجع ضمير احدهم را يهود ميدانند و ميگويند جمله بيان حال شدّت حرص يهود را بر حيات مينمايد و بعضي گفتند ضمير احدهم راجع به الَّذِينَ أَشرَكُوا و بيان حال مشركين نسبت بحرص بر حيات ميباشد و معني اينست که يهود از مشركين که يك چنين تمنايي و آرزويي دارند هم حريصتر بر زندگي ميباشند و اگر چه مآل هر دو وجه بيك معني است ولي شايد وجه دوم اكد و ابلغ باشد.
وَ ما هُوَ بِمُزَحزِحِهِ مِنَ العَذابِ أَن يُعَمَّرَ ما نافيه و هو يا ضمير شأن است و مزحزح بمعني مبعد خبر مقدّم و ان يعمر مبتداي مؤخر و تقدير چنين است و ما الشأن تعميره بمزحزحه من العذاب، چنين نيست که عمر كردن او مانع و مبعدا و از عذاب باشد و يا هو مبتداء و بمزحزحه خبر آن و ان يعمر مفسر ضمير و بدل آن است و تقرير چنين است «و ما تعميره بمزحزحه من العذاب» و وجه دوم ظاهرتر است، و مراد اينست که عمر دنيا چه كم و چه زياد بپايان ميرسد و طول آن باعث رفع عذاب آخرت نخواهد شد بلكه براي شخص معصيت كار و دنيا طلب موجب ازدياد عذاب ميگردد بواسطه اينكه معاصي آنها زيادتر ميگردد
جلد 2 - صفحه 115
وَ لا يَحسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّما نُملِي لَهُم خَيرٌ لِأَنفُسِهِم إِنَّما نُملِي لَهُم لِيَزدادُوا إِثماً وَ لَهُم عَذابٌ مُهِينٌ«1» بلي اگر طول عمر باعث ازدياد طاعت يا موفقيت بتوبه و تدارك ما فات و حسن عاقبت بشود مطلوب است چنانچه در مجمع البيان از امير مؤمنان عليه السّلام روايت كرده که فرمود «
2» بقيّة عمر المؤمن لا قيمة له يدرك بها ما فات و يحيي بها ما مات»«
و لام در لتجدنهم براي قسم است بنا بر آنچه گفتهاند که اگر لام مفتوحه بر سر فعل مضارع مؤكد بنون تأكيد در آيد دليل بر اينست که قسم مضمر است يعني و اللّه لتجدنهم و كلمه حيات چون بنحو نكره ذكر شده دلالت بر حقارت حيات دنيوي دارد زيرا حيات دنيوي محدود و در جنب حيات اخروي که نامحدود است كمتر از قطره نسبت بدرياست زيرا دريا باز محدود است و حيات آخرت حد ندارد.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 96)- این آیه از حرص شدید آنها به مادّیات چنین سخن میگوید: «تو آنها را حریصترین مردم بر زندگی میبینی» (وَ لَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلی حَیاةٍ).
«حتی حریصتر از مشرکان» (وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا).
حریص در اندوختن مال و ثروت، حریص در قبضه کردن دنیا، حریص در انحصارطلبی، آن چنان علاقه به دنیا دارند که: «هر یک از آنها دوست دارد هزار سال عمر کند». (یَوَدُّ أَحَدُهُمْ لَوْ یُعَمَّرُ أَلْفَ سَنَةٍ).
برای جمع ثروت بیشتر یا به خاطر ترس از مجازات! آری! هر یک تمنّای عمر هزار ساله دارد «ولی این عمر طولانی او را از عذاب خداوند باز نخواهد داشت» (وَ ما هُوَ بِمُزَحْزِحِهِ مِنَ الْعَذابِ أَنْ یُعَمَّرَ).
و اگر گمان کنند که خداوند از اعمالشان آگاه نیست، اشتباه میکنند «و خداوند نسبت به اعمال آنها بصیر و بینا است» (وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما یَعْمَلُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم