آیه 88 سوره نمل
<<87 | آیه 88 سوره نمل | 89>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و در آن هنگام کوهها را بنگری و جامد و ساکن تصور کنی در صورتی که مانند ابر (تند سیر) در حرکتند. صنع خداست که هر چیزی را در کمال اتقان و استحکام ساخته، که علم کامل او به افعال همه شما خلایق محیط است.
و کوه ها را می بینی [و] آنها را [در جای خود] بی حرکت می پنداری، در حالی که آنها مانند ابر گذر می کنند. آفرینش خداست که [آفرینش] هر چیزی را محکم و استوار کرده است؛ یقیناً او به آنچه انجام می دهید، آگاه است.
و كوهها را مىبينى [و] مىپندارى كه آنها بىحركتند و حال آنكه آنها ابرآسا در حركتند. [اين] صُنعِ خدايى است كه هر چيزى را در كمال استوارى پديد آورده است. در حقيقت، او به آنچه انجام مىدهيد آگاه است.
و كوهها را بينى، پندارى كه جامدند، حال آنكه به سرعت ابر مىروند. كار خداوند است كه هر چيزى را به كمال پديد آورده است. هرآينه او به هر چه مىكنيد آگاه است.
کوهها را میبینی، و آنها را ساکن و جامد میپنداری، در حالی که مانند ابر در حرکتند؛ این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده؛ او از کارهایی که شما انجام میدهید مسلّماً آگاه است!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- جامدة: بىحركت. در اقرب الموارد هست: «جمد الماء: قام».
- صنع: عمل و كار. راغب آن را جودت عمل گفته است هر صنع عمل است ولى هر عمل صنع نيست.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ «88»
و كوهها را مىبينى و مىپندارى كه بىحركتند، در حالى كه آنها همچون ابر در حركتند. (اين) صنعت (ماهرانه) خداست كه هر چيزى را با دقّت ساخته است، او به هرچه انجام مىدهيد آگاه است.
نکته ها
كلمهى «صُنْعَ» از صنعت، به كارى گفته مىشود كه بر اساس علم، دقّت و مهارت باشد.
اوّلين كسانى كه حركت زمين را كشف كردند، گاليلهى ايتاليايى و كپرنيك لهستانى بودهاند كه در اواخر قرن 16 و اوائل قرن 17 ميلادى مىزيستهاند. گاليله تحت فشار كليسا، در ظاهر از گفتهى خود توبه كرد. امّا قرآن هزار سال قبل از گاليله در آيات زيادى از حركت زمين خبر داده است. «3»
«1». تفسير نورالثقلين.
«2». انبياء، 103.
«3». تفسير نمونه.
جلد 6 - صفحه 466
البتّه بعضى مفسّران، حركت كوهها را كنايه از متلاشى شدن آنها بعد از نفخهى صور مىدانند كه در آيهى قبل آمده بود و بر اساس اين معنا، پيامهاى ديگرى را از آيهى شريفهاستفاده كردهاند. «1»
پیام ها
1- عالم در حركت است. حتّى كوههايى كه به نظر ساكن مىآيند حركت دارند.
«تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ»
2- خبر دادن از حركت كوهها، از معجزات علمى قرآن است. «تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ»
3- حركت كوهها، از حركت زمين جدا نيست، پس زمين نيز حركت مىكند. «تَمُرُّ»
4- حركت كوهها، مثل حركت ابرها سريع است. «مَرَّ السَّحابِ» و آرامش زمين با وجود حركت آن، از آيات الهى است.
5- حركت كوهها، نشانهى قدرت حكيمانهى الهى است. «صُنْعَ اللَّهِ»
6- در بينش الهى، هر چيزى در جاى خود متقن و محكم است. «أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ (88)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً: و مىبينى اى بيننده كوهها را در آن روز گمان كنى و پندارى آن را بر جاى خود ايستاده، وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ: و حال آنكه آن كوهها مىرود و مىگذرد مانند رفتن ابر در سرعت؛ و آن حركت، مدرك نشود، زيرا كه اجرام بزرگ چون بر يك سمت حركت كنند، حركت آنها خوب ظاهر نشود، چنانچه در سير ابر مشاهده مىگردد. اين يكى از علامات قيامت است كه كوهها از اماكن خود متلاشى و پراكنده مىگردد.
صُنْعَ اللَّهِ: صنعت و خلقت خداست ايجاد آسمان و زمين و شب و روز و غير آن از امور ممكنه.
«1» معالم الزّلفى، فصل چهارم، باب 126.
جلد 10 - صفحه 90
الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ: آن خدائى كه محكم و استوار نمود و منتسق و منظم ساخت همه چيزها را و خلق فرمود آنها را بر وجهى كه لايق و سزاوار و موافق حكمت و مصلحت باشد. إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ: بدرستى كه خداى تعالى دانا و آگاهست به آنچه مىكنيد از طاعت و معصيت، و همه را به ظواهر و بواطن مىداند و بر وفق آن جزا خواهد داد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ (83) حَتَّى إِذا جاؤُ قالَ أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا بِها عِلْماً أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (84) وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لا يَنْطِقُونَ (85) أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (86) وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ (87)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ (88)
ترجمه
و روز كه برانگيزانيم از هر امّتى گروهى را از آنانكه تكذيب ميكنند آيتهاى ما را پس آنها باز داشته ميشوند
تا چون آيند گويد آيا تكذيب كرديد آيتهاى مرا و احاطه پيدا نكرديد بآنها از روى دانش يا چه بوديد كه ميكرديد
و واقع شود كلمه عذاب بر آنها بسبب آنكه ستم كردند پس آنها سخن نميگويند
آيا نديدند كه ما قرار داديم شب را تا آرام گيرند در آن و روز را بينا كننده همانا در اين آيتها است براى گروهى كه ميگروند
و روز كه دميده شود در صور پس هراسان شود هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا و همه آيند او را خوارشدگان
و ميبينى كوهها را و پندارى آنها را ساكن و آنها ميروند بروش ابر كار خدائى كه درست و محكم ساخت همه چيز را همانا او آگاه است بآنچه ميكنيد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان خروج جنبندهاى از زمين در آيه اخيره از آيات سابقه كه از علائم قيامت يا ظهور حضرت حجّت است متعرّض بعضى از احوال آنروز شده باين تقريب كه ياد كن اى پيغمبر روزى را كه جمع كنيم در آنروز از هر امتى از امم سابقه و لاحقه دستهاى را از كسانيكه تكذيب نمودند آيات و دلائل اديان حقّه را كه ما براى ارشاد و هدايت آنها نصب نموده بوديم پس هر دسته را بجاى خود واقف نمائيم تا همه حاضر شوند و يكجا مجتمع گردند
جلد 4 صفحه 167
و بآنها خطاب با عتاب صادر گردد كه آيا شما بوديد كه تكذيب كرديد آيات و دلائل اثبات دين و مذهب حق را كه ما براى شما اقامه نموده بوديم و تأمل و تدبّر و تفكر ننموديد در اطراف و اكناف آنها تا احاطه علمى و يقين بآنها پيدا كنيد يا غير از اين چه كار بود كه ميكرديد كار شما همين تكذيب و سركشى و عناد بود و بعد از اين ملامت و عتاب حكم عذاب آنها صادر ميشود براى ظلم و ستمى كه از آنها بخودشان و خلق شده بود و آنها قادر بر جواب نميشوند براى آنكه مشمول كلمه عذابند و عذرى ندارند كه بياورند آنچه ذكر شد متظاهر از اين آيات است با قطع نظر از روايات مفسّره ولى نظر باخبار باب اين واقعه در رجعت ائمه اطهار واقع ميشود كه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند آنذوات مقدسه را و ظلم كردند بايشان زنده ميفرمايد و بعد از ملامت و عتاب بعذاب دنيا محكوم ميشوند بطوريكه زبانشان از هول و هراس بند ميآيد و قادر بر معذرت و جواب نميشوند و فرمودهاند خداوند در قيامت تمام مردم را محشور ميفرمايد ولى در رجعت از هر گروهى آنانكه اهل ايمان محض و اهل كفر محضند محشور ميگردند و كسانيكه كشته شدند و نصيب آنها از دنيا كامل نشده زنده ميشوند تا استيفاء حظّ و رزقشان را بنمايند و كسيكه استبعاد نمايد از اين امر با آنكه خداوند از احياء مردگان در دنيا مكرّر خبر داده در قرآن استبعاد از قدرت خدا نموده چه مانع دارد خداوند دوستان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را كه بظلم كشته شدند و از نعم دنيا محروم گشتند زنده فرمايد كه بآمال و آرزوى خودشان كه مشاهده دولت و عزّت آن خاندان است برسند و از دشمنان ايشان در دنيا انتقام بكشد و بجزاى ظلمشان برساند با آنكه با ظاهر آيه هم موافقتر است چون مستفاد از آيه آنستكه آنروز روز حشر بعضى از مردم است نه تمام آنها و در سوره بقره ذيل آيه شريفه ثمّ بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون بيانى مستوفى در باب رجعت گذشت كه اخبار متواتر است و مانع عقلى ندارد فقط چيزيكه با سليقه حقير موافق نبود در بعضى از روايات آن بود كه جنبنده بامير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده بود لذا آنرا در آيات سابقه ذكر ننمودم و بر فرض صحّت بايد گفت تعبير از آن حضرت باين عنوان بملاحظه آنستكه آن وجود مبارك اول متحرك و فعّال در نصرت اسلام و پيغمبر خاتم بوده
جلد 4 صفحه 168
و عمده وقايع رجعت بيد الهى او انجام خواهد يافت و بنابراين خروج دابّه از زمين هم در رجعت خواهد بود و بعد از اين خداوند بيان قدرت و حكمت خود را فرموده كه آيا نديدند ما قرار داديم شب را براى سكونت و آرامش و استراحت بندگان در آن و روز را براى آنكه به بينند ديدنيها را در آن و براى مبالغه در اينمعنى فرموده بينا يا بينا كننده چون بينائى بنور آفتاب حاصل ميشود چنانچه بنور ديده وجود پيدا ميكند و كسانيكه دلهاشان منوّر بنور ايمان است از اين اختلاف شبانه روز بر طبق حكمت و مصلحت پى ميبرند بوجود خداوند قادر حكيم مهربان به بندگان كه وسائل آسايش و كسب و كار آنها را بخوبى فراهم فرموده و توانسته تاريكى را مبدّل بروشنى و روشنى را منقلب بتاريكى كند و اخيرا شمّهاى از اهوال قيامت را بيان فرموده كه روز كه دميده شود در صور كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه آن شاخى است از نور در دهان اسرافيل يكمرتبه ميدمد همه ميميرند مرتبه ديگر ميدمد همه زنده ميشوند پس خائف و ترسان و مضطرب و پريشان گردند تمام اهل آسمانها و زمين مگر كسانيكه خداوند مطمئن نموده است دل آنها را برحمت خود مانند ملائكه و انبياء و اولياء و شهداء و همه در پيشگاه الهى با حال ذلّت و انكسار براى حساب حاضر و واقف شوند و تعبير بماضى براى تحقق وقوع آن است و بعضى آتوه بصيغه فاعل قرائت نمودهاند و در آنروز مىبينى اى بيننده كوهها را واقف بجاى خود با آنكه مانند ابر بتندى حركت ميكنند براى متلاشى شدن و رو بزوال و نيستى رفتن و گفتهاند اين براى آنستكه اجرام كبار وقتى در جهتى حركت ميكنند چون اطراف آنها مشهود نيست حركت آنها مرئى نميشود چنانچه ابر هم اگر منبسط در آسمان باشد حركتش معلوم نميگردد و اين در صورتى است كه زمين چنانچه قدماء قائل بودند ساكن باشد و الا هميشه اين حركت براى اجزاء آن ثابت است با آنكه محسوس و مرئى نميشود و اختصاص بروز خاصى ندارد و بايد گفت اين آيه در مقام بيان يكى از عجائب صنع و قدرت الهى است نه بيان خصوص احوال روز حشر و مؤيد اين معنى آنستكه ميفرمايد صنعت نموده است خدا صنع خوبى آنخداوندى كه تمام صنايع او محكم و متقن و مستحسن است و در هر حال
جلد 4 صفحه 169
او آگاه است بافعال و اعمال بندگان ظاهرا و باطنا و بر طبق آن پاداش و جزا ميدهد از خير و شر و ثواب و عقاب و بعضى يفعلون بصيغه مغايب قرائت نمودهاند و محتمل است مراد از جبال كلّيه اجسام باشد و مراد از حركت آنها بسرعت حركت جوهريّه باشد كه حكماء متأخرين براى عالم ناسوت اثبات نمودهاند و مؤيد اينمعنى روايتى است كه اهل سنّت از امام صادق عليه السّلام نقل كردهاند كه مراد آنستكه مىبينى نفوس را در وقت مردن بجاى خودند با آنكه روح با كمال سرعت سير در عالم قدس ميكند چنانچه مفسر معاصر در نفحات نقل فرموده و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ تَرَي الجِبالَ تَحسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنعَ اللّهِ الَّذِي أَتقَنَ كُلَّ شَيءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفعَلُونَ (88)
و مشاهده ميكني كوهها را گمان ميكني که اينها بر قرار و ساكن هستند و حال آنكه اينها مرور ميكنند و سير ميكنند مثل مرور و سير ابرها صنعت الهيست خداوندي که محكم و متقن فرموده هر چيزي را موافق حكمت و مصلحت و درست و بجا و بموقع.
نظر به اينكه سابقين گمان ميكردند که كره زمين ساكن است و شمس دور كره زمين ميگردد اينکه آيه شريفه را حمل كردند بر قيامت که كوهها از جا كنده ميشوند و استشهاد كردند باين آيه شريفه که ميفرمايد وَ تَكُونُ الجِبالُ كَالعِهنِ (معارج آيه 9) وَ تَكُونُ الجِبالُ كَالعِهنِ المَنفُوشِ (قارعه آيه 5) لكن هيچ مناسبتي ندارد عهن با مرور و سير زيرا عهن بمعناي پشم است تشبيه فرمود که كوهها روز قيامت از هم پاشيده ميشوند مثل پشم و اينکه آيه شريفه
جلد 14 - صفحه 195
يكي از معجزات قرآنيست که دليل به سير كره زمين است که در عصر نزول قرآن احدي قائل بحركت زمين نبود و امروز بالحس و العيان مشاهده ميشود و درك ميكنند که يكي از شواهد حسيه اينست که طياره هواپيما را اگر موافق سير زمين پرواز كند در ظرف 18 ساعت مثلا يك دور سير ميكند و اگر بر خلاف آن سير كند در مدت سي ساعت سير ميكند و سرش اينست که حركت زمين در سير موافق شش ساعت زودتر كمك ميدهد و در سير مخالف شش ساعت بيشتر ميرسد و اگر كره زمين ساكن بود بايد در هر دو سير 24 ساعت سير كند لذا ميفرمايد:
وَ تَرَي الجِبالَ تَحسَبُها جامِدَةً مثل عمارات و ابنيه.
وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ سير ميكند و از هم نميپاشد بقدرة كامله الهيه.
صُنعَ اللّهِ الَّذِي أَتقَنَ كُلَّ شَيءٍ اينکه دليل بر قدرت حق و دليل بر علم باري.
إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفعَلُونَ از نيك و بد.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 88)- این آیه اشاره به یکی دیگر از آیات عظمت خداوند در پهنه عالم هستی کرده، میگوید: «و کوهها را میبینی و آنها را ساکن و جامد میپنداری در حالی که مانند ابر در حرکتند» (وَ تَرَی الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِیَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ).
«این صنع و آفرینش خداوندی است که همه چیز را متقن آفریده» (صُنْعَ اللَّهِ الَّذِی أَتْقَنَ کُلَّ شَیْءٍ).
کسی که این همه حساب و نظم در برنامه آفرینش اوست «مسلما از کارهایی که شما انجام میدهید آگاه است» (إِنَّهُ خَبِیرٌ بِما تَفْعَلُونَ).
آیه فوق از قبیل آیات توحید و نشانههای عظمت خداوند در همین دنیا است و به «حرکت کره زمین» که برای ما محسوس نیست اشاره میکند.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص495
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم