آیه 88 سوره توبه
<<87 | آیه 88 سوره توبه | 89>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
اما رسول و مؤمنان اصحابش به مال و جانشان در راه خدا جهاد کردند و آنهایند که همه خیرات و نیکوییها (ی دو عالم) مخصوص آنهاست و هم آنان سعادتمندان عالمند.
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند با اموال و جان هایشان جهاد کردند، اینانند که همه خیرات [دنیا و آخرت] برای آنان است و اینانند که رستگارند.
ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آوردهاند با مال و جانشان به جهاد برخاستهاند. و اينانند كه همه خوبيها براى آنان است، اينان همان رستگارانند.
ولى پيامبر و كسانى كه با او ايمان آوردهاند با مال و جان خود در راه خدا جهاد كردند. نيكيها از آن آنهاست و آنهايند كه رستگارانند.
ولی پیامبر و کسانی که با او ایمان آوردند، با اموال و جانهایشان جهاد کردند؛ و همه نیکیها برای آنهاست؛ و آنها همان رستگارانند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
الخيرات: خوبها. خير: خوب و اختيار شده و برگزيده.
مفلحون: فلح و افلاح: رستگارى. مفلح: رستگار، همچنين است فوز.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ «88»
ولى (در مقابلِ منافقانِ رفاهطلب وگريزان از جنگ،) پيامبر و مؤمنانِ همراه او، با اموال و جانهايشان جهاد كردند واينانند كه همهى خيرات و نيكىها براى آنان است و همانانند رستگاران.
پیام ها
1- از شركت نكردن منافقان ومرفّهان در جنگ، نگران نباشيم. لكِنِ الرَّسُولُ ...
2- منافقان مپندارند با نيامدنشان به جهاد، اسلام بىياور مىماند. لكِنِ الرَّسُولُ ...
3- رهبر، پيشاپيش رزمندگان است. «الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ»
4- تنها ايمان به پيامبر كافى نيست، همراهى با او نيز لازم است. «آمَنُوا مَعَهُ»
5- جهاد بايد در همهى ابعاد باشد. «جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ»
جلد 3 - صفحه 481
6- رستگارى، تنها در سايهى ايمان و جهاد است. «أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»
7- جنگ و جهاد، مايهى نزول خيرات و بركات الهى بر رزمندگان است. «أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ»
8- مجاهدان رستگارند، چه پيروز شوند و چه در ظاهر شكست بخورند.
«جاهَدُوا، الْمُفْلِحُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88)
بعد از آن مدح حضرت رسالت و مؤمنان را فرمايد:
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ: لكن پيغمبر خدا و آنان كه ايمان آوردهاند با او، يعنى در خدمت آن حضرت بر خلاف منافقانند. جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ: جهاد كردند به مالهاى خود و بدنهاى خود وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ: [و] آن گروه مر ايشان را باشد نيكوئيهاى دو جهان كه نصرت و غنيمت است در دنيا و بهشت و كرامت در عقبى. و بنا به قولى مراد خيرات، حور العين است به جهت قول خداى تعالى «فِيهِنَّ خَيْراتٌ حِسانٌ». نزد جمعى مراد خيرات بهشت و نعيم آن است. وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ: و آن جماعت ايشانند
ج5، ص 171
فيروزى يافتگان و به مقصود رسيدگان.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86) رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ (87) لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88) أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (89)
ترجمه
و چون نازل شود سوره كه ايمان آوريد بخدا و جهاد كنيد با پيغمبرش اذن ميخواهند از تو صاحبان مكنت از آنها و گويند واگذار ما را كه باشيم با نشستگان
راضى شدند بآنكه باشند با زنان بازمانده و مهر زده شد بر دلهاشان پس آنها نمىفهمند
ولى پيغمبر و آنانكه گرويدند با او جهاد نمودند بمالها و جانهاشان و آن گروه مر ايشانرا است خيرها و آنگروه آنانند رستگاران
آماده نموده خدا براى آنها بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آنها اين است كاميابى بزرگ.
تفسير
صاحبان ثروت و مكنت از منافقان بيشتر مورد ملامت شدند در تخلف از جهاد زيرا با آنكه آبرومند ظاهرى بودند حبّ مال و جان آنها را وادار نمود كه راضى شدند همسر با زنان بازمانده از جهاد شوند چون خوالف جمع خالفه است و عياشى ره از امام باقر ع نقل نموده كه مراد زنانند و ديده بصيرت آنها كه دل است كور شد كه نديدند وسيله سعادت دنيا و آخرتشانرا و نفهميدند موجب شقاوت و بدبختى خودشان را ولى از جان و مال گذشتگان در راه خدا نائل شدند بمنافع دنيا و آخرت از عزت و شوكت و ظفر و غنيمت و قرب و منزلت نزد خدا و پيغمبر و فائز شدند بنعيم جنت كه خداوند بيد قدرت خود براى آنها آماده فرموده بود و سعادتى بالاتر از آن نيست ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَموالِهِم وَ أَنفُسِهِم وَ أُولئِكَ لَهُمُ الخَيراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ (88)
لكن رسول اكرم [ص] و كساني که حقيقة ايمان آوردهاند بهمراهي حضرت رسالت جهاد ميكنند هم باموال خود که صرف در جهاد و في سبيل اللّه ميكنند و هم بجانهاي خود که در معركه قتال با كفار جان بازي ميكنند و اينها هستند که مخصوص آنها است جميع خيرات و اينها هستند که رستگار شدند.
لكِنِ الرَّسُولُ استدراك از سابقين منافقين است که تقاعد كردند حضرت رسالت بنفس نفيس خود در جهاد حاضر ميشد با كمال شهامت و شجاعت که از امير المؤمنين عليه السّلام مرويست که فرمود ما هر وقت که در جهاد سخت ميشد امر پناهنده بحضرت رسول ميشديم.
وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ بايمان واقعي باطني حقيقي نه مثل منافقين که فقط صورة و ظاهر باشد با حضرت رسالت و بهمراهي آن بزرگوار جاهَدُوا بِأَموالِهِم يعني بهترين مصرف مال را صرف دين ميدانستند چه براي تجهيزات جنگي و چه ساير مصارف خيريه و انفسهم ميدانستند اگر بكشند يا كشته شوند
جلد 8 - صفحه 288
سعادتمند ميشوند چنانچه در همين سوره آيه 52 گذشت قُل هَل تَرَبَّصُونَ بِنا إِلّا إِحدَي الحُسنَيَينِ الاية يا فتح يا شهادت.
وَ أُولئِكَ لَهُمُ الخَيراتُ الخيرات جمع محلي بالف و لام دال بر عموم است شامل جميع خيرات دنيوي و اخروي و مثوبات و تفضلات و درجات و مراتب و شئونات ميشود و احتياج بتفسير بعض مفسرين که حمل بر يك جمله از آنها كردهاند نداريم.
اشكال- اينكه ما نظر ميكنيم بعض اينکه مجاهدين مبتلاء ببسياري از بليات ميشدند حتي مثل امير المؤمنين که افضل مجاهدين بود چه اندازه بلاء و مصيبت بآن سرور وارد شد که بفرمايد
(ما زلت مظلوما منذ قبض رسول اللّه صلّي اللّه عليه و آله و سلّم)
يا بفرمايد
(صبرت و في العين قذي و في الحلق شجي)
جواب- تمام اينکه بليات باعث ارتفاع درجات و ازدياد مثوبات ميشد و عين خيرات است حتي از سيّد إبن طاوس نقل ميكنند که فرمود اگر ما دستور نداشتيم که بايد براي مصائب اينکه خانواده محزون و عزادار باشيم ميگفتيم بايد خوشحال باشيم که اينها بچه مقامات و درجات عاليه نائل شدند.
وَ أُولئِكَ هُمُ المُفلِحُونَ فلاح و رستگاري نصيب كسي ميشود که جامع جميع خيرات باشد از عقائد حقه و علوم الهيه و صفات حسنه و اعمال صالحه و درجات عاليه نكتة- در جمله اولي بلام اختصاص بيان فرمود لهم الخيرات که ديگران جامع جميع خيرات نيستند و در اينکه جمله فقط بيان فلاح آنها را نمود که فلاح و رستگاري اختصاص بمجاهدين ندارد اعمال صالحه ديگر هم باعث فلاح ميشود.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 88)- در این آیه از گروهی که در نقطه مقابل این دسته قرار دارند و صفات و روحیات آنها، و همچنین سر انجام کارشان درست به عکس آنهاست، سخن به میان آمده.
آیه چنین میگوید: «اما پیامبر و آنها که با او ایمان آوردند با اموال و جانهای خود در راه خدا جهاد کردند» (لکِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ).
و سر انجام کارشان این شد که «همه نیکیها برای آنهاست» و خیرات مادی و معنوی در این جهان و جهان دیگر نصیبشان است (وَ أُولئِکَ لَهُمُ الْخَیْراتُ).
«و گروه رستگاران همینها هستند» (وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ).
از این آیه به خوبی استفاده میشود که اگر «ایمان» و «جهاد» توأم گردد هر گونه خیر و برکتی را با خود همراه خواهد داشت، و جز در سایه این دو، نه راهی به سوی فلاح و رستگاری است، و نه نصیبی از خیرات و برکات مادی و معنوی.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم