آیه 87 سوره نمل
<<86 | آیه 87 سوره نمل | 88>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و (باز به امت یاد آور شو) روزی که در صور (اسرافیل) دمیده شود، آن روز هر که در آسمانها و هر که در زمین است جز آن که خدا خواسته همه ترسان و هراسان باشند و همه منقاد و ذلیل (به محشر) به نزد او آیند.
و [یاد کن] روزی را که در صور می دمند، پس هر که در آسمان ها و هر که در زمین است دچار هراس شود، مگر کسی که خدا بخواهد؛ و همه خوار و فروتن به پیشگاه او آیند،
و روزى كه در صور دميده شود، پس هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است به هراس افتد، مگر آن كس كه خدا بخواهد. و جملگى با زبونى رو به سوى او آورند.
روزى كه در صور دميده شود و همه كسانى كه در آسمانها و زمين هستند -مگر آن كه خدا بخواهد- بترسند و همه خوار و ذليل به سوى او روان شوند.
و (به خاطر آورید) روزی را که در «صور» دمیده میشود، و تمام کسانی که در آسمانها و زمین هستند در وحشت فرو میروند، جز کسانی که خدا خواسته؛ و همگی با خضوع در پیشگاه او حاضر میشوند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- فزع: يعنى: ترسيد. فزع: خوف. «فزع منه: خاف» به نظر راغب فزع انقباض و نفارى است از شىء مخوف كه بر انسان عارض مىشود، آن مانند جزع است.
- داخرين: ذليلان. خاضعان. دخر: ذلت و خضوع. مفرد آن داخر است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ «87»
و (ياد كن) روزى كه در صور دميده شود، پس هركه در آسمانها وهركه در زمين است به هراس افتد، مگر آن كس كه خدا بخواهد وهمگى خاضعانه نزد او آيند.
نکته ها
كلمهى «دخور» به معناى ذلّت و كوچكى است.
در قرآن از دو «نفخ صور» سخن به ميان آمده است: يكى نفخهاى كه سبب مرگ همه مىشود و ديگرى نفخهاى كه سبب حيات و حضور مىگردد. در آيهى 68 زمر مىخوانيم:
«وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخْرى فَإِذا هُمْ قِيامٌ يَنْظُرُونَ» در صور «اسرافيل» دميده شود و همهى موجودات آسمانى و زمين مىميرند، مگر كسانى كه خدا بخواهد، سپس بار ديگر در صور دميده شود، ناگهان تمام خلايق برخيزند و در انتظار (حساب و جزا) باشند.
مراد از نفخه در اين آيه، يا نفخهى اوّل است، به دليل كلمهى «فزع» و يا نفخهى دوّم، به دليل «أَتَوْهُ» و يا هر دو نفخه، به دليل هر دو كلمه. «واللّه العالم»
در روايات مىخوانيم: مسئول دميدن در صور، فرشتهاى به نام اسرافيل است. در دعاى
جلد 6 - صفحه 465
امّداوود مىخوانيم: «اللهم صل على اسرافيل حامل عرشك و صاحب الصور» «1»
گروهى كه از وحشت وهراس آغاز قيامت درامانند، «إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ» در دو آيه بعد معرّفى شدهاند: «مَنْ جاءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ خَيْرٌ مِنْها وَ هُمْ مِنْ فَزَعٍ يَوْمَئِذٍ آمِنُونَ» چنانكه در جاى ديگر مىخوانيم: «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الْأَكْبَرُ» «2» نالهى بزرگ آن روز، آنان را محزون نمىكند.
پیام ها
1- فروپاشى نظام هستى، مرگ انسانها و شروع قيامت، با ايجاد صدايى مهيب (دميده شدن در صور) صورت مىگيرد. «يُنْفَخُ فِي الصُّورِ»
2- در آسمانها موجودات زنده و مسئول وجود دارند و اين موجودات، حشر و قيامت نيز دارند. «مَنْ فِي السَّماواتِ- كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ»
3- در قيامت همه از درون احساس كوچكى مىكنند. «داخِرِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ (87)
وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ: و ياد كن روزى را كه دميده شود در صور.
احاديث بسيار وارد شده كه حق تعالى اسرافيل را كه ملك عظيمى است آفريده و با او صور عظيمى است كه يك طرف آن در مشرق و طرف ديگر در مغرب است و از روزى كه خلق شده منتظر فرمان الهى است كه هر وقت فرمان از جانب خداوند متعال رسد در صور دمد و دو نفخه باشد: يكى نفخه صعقه كه همه خلايق به آن نفخه مىميرند، و دوم نفخه بعث كه به آن نفخه همه زنده شوند، و مراد آيه شريفه نفخه اولى باشد.
فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ: پس بترسند از هول و هيبت آن هر كه در آسمانها است از ملائكه، وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ: و هر كه در زمين است از جن و انس و حيوانات، إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ: مگر آنكه را كه خدا خواهد از ملائكه به جهت ثبات قلب آنها مانند جبرئيل و ميكائيل و اسرافيل و عزرائيل. بنا بقولى شهيدانند كه هرگز فزع به ايشان نخواهد رسيد. وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ: و همه مردمان از اولين و آخرين بيايند به عرصه قيامت در حالتى كه خوارشدگان و مطيع و منقاد و ذليل خداوند قهارند.
در معالم الزلفى- صدوق روايت نموده از حضرت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله كه فرمود: ده صنف از امت من به حالات و صفات مختلفه محشور شوند:
1- بعضى به صورت بوزينهگان، آنها كسانيند كه نمامى نمايند.
2- بعضى به صورت خو كان، آنها كسانيند كه مال حرام خورند.
3- بعضى منكوس روى آنها به زمين كشيده شود و پاهاى آنها به جانب بالا، آنها ربا خوارانند.
4- بعضى كور محشور شوند، كسانيند كه به ظلم و جور در ميان مردم حكم
جلد 10 - صفحه 89
كنند.
5- بعضى لال و كر باشند، آنها كسانيند كه به اعمال خود عجب نمايند.
6- بعضى زبانهاى خود را مىجوند و خون و چرك از دهانشان جارى است، آنها كسانيند كه به علم خود رفتار نكنند و فعل آنها مخالف قول آنها باشد.
7- بعضى دستها و پاهاى آنها بريده باشد، آنها كسانيند كه همسايه آزارند.
8- بعضى برهنه به دار آتشين بسته باشند، آنها كسانيند كه سعايت كنند براى مسلمانان نزد سلاطين.
9- بعضى بوى بد آنها بدتر از مردار باشد، آنها كسانيند كه متمتع به لذات و شهوات نفس هستند و حقوق خدا را ندهند.
10- بعضى با لباسهاى قطران آتشند، آنها كسانيند كه صاحب كبر و خيلا هستند «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يَوْمَ نَحْشُرُ مِنْ كُلِّ أُمَّةٍ فَوْجاً مِمَّنْ يُكَذِّبُ بِآياتِنا فَهُمْ يُوزَعُونَ (83) حَتَّى إِذا جاؤُ قالَ أَ كَذَّبْتُمْ بِآياتِي وَ لَمْ تُحِيطُوا بِها عِلْماً أَمَّا ذا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (84) وَ وَقَعَ الْقَوْلُ عَلَيْهِمْ بِما ظَلَمُوا فَهُمْ لا يَنْطِقُونَ (85) أَ لَمْ يَرَوْا أَنَّا جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِيَسْكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (86) وَ يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ كُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِينَ (87)
وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ صُنْعَ اللَّهِ الَّذِي أَتْقَنَ كُلَّ شَيْءٍ إِنَّهُ خَبِيرٌ بِما تَفْعَلُونَ (88)
ترجمه
و روز كه برانگيزانيم از هر امّتى گروهى را از آنانكه تكذيب ميكنند آيتهاى ما را پس آنها باز داشته ميشوند
تا چون آيند گويد آيا تكذيب كرديد آيتهاى مرا و احاطه پيدا نكرديد بآنها از روى دانش يا چه بوديد كه ميكرديد
و واقع شود كلمه عذاب بر آنها بسبب آنكه ستم كردند پس آنها سخن نميگويند
آيا نديدند كه ما قرار داديم شب را تا آرام گيرند در آن و روز را بينا كننده همانا در اين آيتها است براى گروهى كه ميگروند
و روز كه دميده شود در صور پس هراسان شود هر كه در آسمانها و هر كه در زمين است مگر كسيكه بخواهد خدا و همه آيند او را خوارشدگان
و ميبينى كوهها را و پندارى آنها را ساكن و آنها ميروند بروش ابر كار خدائى كه درست و محكم ساخت همه چيز را همانا او آگاه است بآنچه ميكنيد.
تفسير
خداوند متعال بعد از بيان خروج جنبندهاى از زمين در آيه اخيره از آيات سابقه كه از علائم قيامت يا ظهور حضرت حجّت است متعرّض بعضى از احوال آنروز شده باين تقريب كه ياد كن اى پيغمبر روزى را كه جمع كنيم در آنروز از هر امتى از امم سابقه و لاحقه دستهاى را از كسانيكه تكذيب نمودند آيات و دلائل اديان حقّه را كه ما براى ارشاد و هدايت آنها نصب نموده بوديم پس هر دسته را بجاى خود واقف نمائيم تا همه حاضر شوند و يكجا مجتمع گردند
جلد 4 صفحه 167
و بآنها خطاب با عتاب صادر گردد كه آيا شما بوديد كه تكذيب كرديد آيات و دلائل اثبات دين و مذهب حق را كه ما براى شما اقامه نموده بوديم و تأمل و تدبّر و تفكر ننموديد در اطراف و اكناف آنها تا احاطه علمى و يقين بآنها پيدا كنيد يا غير از اين چه كار بود كه ميكرديد كار شما همين تكذيب و سركشى و عناد بود و بعد از اين ملامت و عتاب حكم عذاب آنها صادر ميشود براى ظلم و ستمى كه از آنها بخودشان و خلق شده بود و آنها قادر بر جواب نميشوند براى آنكه مشمول كلمه عذابند و عذرى ندارند كه بياورند آنچه ذكر شد متظاهر از اين آيات است با قطع نظر از روايات مفسّره ولى نظر باخبار باب اين واقعه در رجعت ائمه اطهار واقع ميشود كه خداوند كسانيرا كه تكذيب نمودند آنذوات مقدسه را و ظلم كردند بايشان زنده ميفرمايد و بعد از ملامت و عتاب بعذاب دنيا محكوم ميشوند بطوريكه زبانشان از هول و هراس بند ميآيد و قادر بر معذرت و جواب نميشوند و فرمودهاند خداوند در قيامت تمام مردم را محشور ميفرمايد ولى در رجعت از هر گروهى آنانكه اهل ايمان محض و اهل كفر محضند محشور ميگردند و كسانيكه كشته شدند و نصيب آنها از دنيا كامل نشده زنده ميشوند تا استيفاء حظّ و رزقشان را بنمايند و كسيكه استبعاد نمايد از اين امر با آنكه خداوند از احياء مردگان در دنيا مكرّر خبر داده در قرآن استبعاد از قدرت خدا نموده چه مانع دارد خداوند دوستان آل محمد صلّى اللّه عليه و اله و سلّم را كه بظلم كشته شدند و از نعم دنيا محروم گشتند زنده فرمايد كه بآمال و آرزوى خودشان كه مشاهده دولت و عزّت آن خاندان است برسند و از دشمنان ايشان در دنيا انتقام بكشد و بجزاى ظلمشان برساند با آنكه با ظاهر آيه هم موافقتر است چون مستفاد از آيه آنستكه آنروز روز حشر بعضى از مردم است نه تمام آنها و در سوره بقره ذيل آيه شريفه ثمّ بعثناكم من بعد موتكم لعلّكم تشكرون بيانى مستوفى در باب رجعت گذشت كه اخبار متواتر است و مانع عقلى ندارد فقط چيزيكه با سليقه حقير موافق نبود در بعضى از روايات آن بود كه جنبنده بامير المؤمنين عليه السّلام تفسير شده بود لذا آنرا در آيات سابقه ذكر ننمودم و بر فرض صحّت بايد گفت تعبير از آن حضرت باين عنوان بملاحظه آنستكه آن وجود مبارك اول متحرك و فعّال در نصرت اسلام و پيغمبر خاتم بوده
جلد 4 صفحه 168
و عمده وقايع رجعت بيد الهى او انجام خواهد يافت و بنابراين خروج دابّه از زمين هم در رجعت خواهد بود و بعد از اين خداوند بيان قدرت و حكمت خود را فرموده كه آيا نديدند ما قرار داديم شب را براى سكونت و آرامش و استراحت بندگان در آن و روز را براى آنكه به بينند ديدنيها را در آن و براى مبالغه در اينمعنى فرموده بينا يا بينا كننده چون بينائى بنور آفتاب حاصل ميشود چنانچه بنور ديده وجود پيدا ميكند و كسانيكه دلهاشان منوّر بنور ايمان است از اين اختلاف شبانه روز بر طبق حكمت و مصلحت پى ميبرند بوجود خداوند قادر حكيم مهربان به بندگان كه وسائل آسايش و كسب و كار آنها را بخوبى فراهم فرموده و توانسته تاريكى را مبدّل بروشنى و روشنى را منقلب بتاريكى كند و اخيرا شمّهاى از اهوال قيامت را بيان فرموده كه روز كه دميده شود در صور كه از پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم روايت شده كه آن شاخى است از نور در دهان اسرافيل يكمرتبه ميدمد همه ميميرند مرتبه ديگر ميدمد همه زنده ميشوند پس خائف و ترسان و مضطرب و پريشان گردند تمام اهل آسمانها و زمين مگر كسانيكه خداوند مطمئن نموده است دل آنها را برحمت خود مانند ملائكه و انبياء و اولياء و شهداء و همه در پيشگاه الهى با حال ذلّت و انكسار براى حساب حاضر و واقف شوند و تعبير بماضى براى تحقق وقوع آن است و بعضى آتوه بصيغه فاعل قرائت نمودهاند و در آنروز مىبينى اى بيننده كوهها را واقف بجاى خود با آنكه مانند ابر بتندى حركت ميكنند براى متلاشى شدن و رو بزوال و نيستى رفتن و گفتهاند اين براى آنستكه اجرام كبار وقتى در جهتى حركت ميكنند چون اطراف آنها مشهود نيست حركت آنها مرئى نميشود چنانچه ابر هم اگر منبسط در آسمان باشد حركتش معلوم نميگردد و اين در صورتى است كه زمين چنانچه قدماء قائل بودند ساكن باشد و الا هميشه اين حركت براى اجزاء آن ثابت است با آنكه محسوس و مرئى نميشود و اختصاص بروز خاصى ندارد و بايد گفت اين آيه در مقام بيان يكى از عجائب صنع و قدرت الهى است نه بيان خصوص احوال روز حشر و مؤيد اين معنى آنستكه ميفرمايد صنعت نموده است خدا صنع خوبى آنخداوندى كه تمام صنايع او محكم و متقن و مستحسن است و در هر حال
جلد 4 صفحه 169
او آگاه است بافعال و اعمال بندگان ظاهرا و باطنا و بر طبق آن پاداش و جزا ميدهد از خير و شر و ثواب و عقاب و بعضى يفعلون بصيغه مغايب قرائت نمودهاند و محتمل است مراد از جبال كلّيه اجسام باشد و مراد از حركت آنها بسرعت حركت جوهريّه باشد كه حكماء متأخرين براى عالم ناسوت اثبات نمودهاند و مؤيد اينمعنى روايتى است كه اهل سنّت از امام صادق عليه السّلام نقل كردهاند كه مراد آنستكه مىبينى نفوس را در وقت مردن بجاى خودند با آنكه روح با كمال سرعت سير در عالم قدس ميكند چنانچه مفسر معاصر در نفحات نقل فرموده و اللّه اعلم.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ فَفَزِعَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ إِلاّ مَن شاءَ اللّهُ وَ كُلٌّ أَتَوهُ داخِرِينَ (87)
و روزي که دميده ميشود در صور پس بفزع در ميآيند كساني که در آسمانها و در زمين هستند از ملائكه و جن و انس مگر كساني که خداوند خواسته باشد و تمام ميآيند كوچك و ذليل.
اينکه آيه شريفه هم يك شاهد قويست بر اينكه آيات قبل راجع بدوره رجعت که بعد از دوره رجعت دستگاه قيامت برپا ميشود.
وَ يَومَ يُنفَخُ فِي الصُّورِ نافخ حضرت اسرافيل است که صاحب صور است و اينکه نفخه نفخه اولي است که تمام قالب تهي ميكنند و ميميرند، ملك، جن، انس، تمام حيوانات بري و بحري و دستگاه دنيا برچيده ميشود آسمانها درهم پيچيده ميشود ماه و خورشيد گرفته ميشود ستارهها و كرات جويه از هم پاشيده ميشود زمين از حركت ميافتد قاعا صفصفا ميشود.
فَفَزِعَ مَن فِي السَّماواتِ که ملائكه باشند.
وَ مَن فِي الأَرضِ جن و انس فزع اضطراب و تكان خوردن است و فرياد و ناله و هول
جلد 14 - صفحه 194
و وحشت است و در اينجا از شدت اضطراب و وحشت جانها از بدنها خارج و تمام ميميرند.
إِلّا مَن شاءَ اللّهُ تعيين نفرموده كساني که استثناء شده كيانند ولي ممكن است بگوئيم از ملائكه حمله عرش و چهار ملك مقرب جبرئيل ميكائيل اسرافيل عزرائيل حور و غلمان بهشتي خزنه جهنم باشند که در آسمانها و در زمين حضرت بقية اللّه پس از رجعتش بدنيا ديگر نمي ميرد و وارد محشر ميشود بدليل فرمايش پيغمبر (ص) در حديث ثقلين که فرمود
«لن يفترقا حتي يردا علي الحوض»
زيرا اگر حضرتش هم رحلت كند تا دو مرتبه مبعوث گردد در اينکه قسمت بين النفختين افتراق حاصل ميشود قرآن را برميدارد و خدمت جدش سر حوض كوثر ميرسد.
وَ كُلٌّ أَتَوهُ داخِرِينَ اينکه پس از نفخه ثانيه است که تمام زنده ميشوند و وارد صحراي محشر ميگردند بدليل قوله تعالي وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ إِلّا مَن شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخري فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ (زمر آيه 68) و ميايند داخرين و معناي داخر صغير و ذليل آن كبر و نخوت که در دنيا داشتند از آنها گرفته شده با كمال ذلت و خفت و حقارت و كوچكي وارد محشر ميشوند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 87)- این آیه به رستاخیز و مقدمات آن میپردازد و میگوید: «و (به خاطر بیاورید) روزی را که در صور دمیده میشود و تمام کسانی که در آسمانها و در زمین هستند در وحشت فرو میروند، جز کسانی که خدا بخواهد، و همگی با خضوع در پیشگاه او حاضر میشوند» (وَ یَوْمَ یُنْفَخُ فِی الصُّورِ فَفَزِعَ مَنْ فِی السَّماواتِ وَ مَنْ فِی الْأَرْضِ إِلَّا مَنْ شاءَ اللَّهُ وَ کُلٌّ أَتَوْهُ داخِرِینَ).
از مجموعه آیات قرآن استفاده میشود که دو یا سه بار «نفخ صور» میشود:
یک بار در پایان دنیا و آستانه رستاخیز، که وحشت همه را فرا میگیرد.
بار دوم همگی با شنیدن آن قالب تهی میکنند و میمیرند.
بار سوم به هنگام بعث و نشور و قیام قیامت است که با نفخ صور همه مردگان به حیات باز میگردند و زندگی نوینی را آغاز میکنند.
ولی ظاهر آیه نشان میدهد که در اینجا اشاره به نفخه اولی است که در پایان جهان صورت میگیرد.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص495
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم