آیه 87 سوره زخرف

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۸۷ زخرف)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ ۖ فَأَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<86 آیه 87 سوره زخرف 88>>
سوره : سوره زخرف (43)
جزء : 25
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و اگر از مشرکان باز پرسی که آنها را که آفریده است؟ به یقین جواب دهند: خدا آفریده. پس به کجایشان می‌گردانند؟

و اگر از آنان بپرسی: چه کسی آنان را آفریده است؟ یقیناً می گویند: خدا. پس چگونه [از حق به باطل] منحرف می شوند؟

و اگر از آنان بپرسى: «چه كسى آنان را خلق كرده؟» مسلماً خواهند گفت: «خدا.» پس چگونه [از حقيقت‌] بازگردانيده مى‌شوند؟

اگر از ايشان بپرسى كه چه كسى آنها را آفريده است، مى‌گويند: الله. پس چرا از حق روى مى‌گردانند؟

و اگر از آنها بپرسی چه کسی آنان را آفریده، قطعاً می‌گویند: خدا؛ پس چگونه از عبادت او منحرف می‌شوند؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

If you ask them, ‘Who created them?’ they will surely say, ‘Allah.’ Then where do they stray?

And if you should ask them who created them, they would certainly say: Allah. Whence are they then turned back?

And if thou ask them who created them, they will surely say: Allah. How then are they turned away?

If thou ask them, who created them, they will certainly say, Allah: How then are they deluded away (from the Truth)?

معانی کلمات آیه

«أَنَّی»: چگونه؟ «یُؤْفَکُونَ»: بازگردانده می‌شوند. از حق منصرف و به سوی چیزهای دیگری رهنمود می‌شوند.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ «87»

و اگر از مشركان سؤال كنى چه كسى آنان را آفريده است، قطعاً خواهند گفت: خدا. پس چگونه به انحراف كشانده مى‌شوند.

نکته ها

«يُؤْفَكُونَ» از «افك» به معناى روى گرداندن و انحراف از مسير طبيعى است.

پیام ها

1- مشركان مكّه، خالقيّت خدا را قبول داشتند ولى در ربوبيّت و تدبير و كارگشايى و شفاعت، گرفتار شرك بودند و ديگران را دخيل مى‌دانستند. «لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ»

2- توحيد، امرى فطرى و شرك، انحراف از فطرت انسانى است. «فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (87)

وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ‌: و اگر بپرسى تو اى پيغمبر از پرستندگان غير خدا، مَنْ خَلَقَهُمْ‌: كيست كه آفريده ايشان را، لَيَقُولُنَّ اللَّهُ‌: هر آينه گويند اللّه است از غايت ظهور جواب، منكر آن نتوانند شد و مكابره نتوانند نمود، فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ‌:

پس چگونه گردانيده مى‌شويد و وارونه نمائيد امر را، يعنى از پرستش و ستايش خداى به حق رو برگردانيد و به پرستش غير مشغول شويد با وجود اعتراف با الوهيت و خالقيت او سبحانه و ظهور دلايل بينه و دلالات باهره بر توحيد و قدرت او جل شأنه. لذا فرموده‌اند: ليس العجب ممن نجا كيف نجا ان العجب ممن هلك كيف هلك مع سعة رحمة اللّه و كثرة دلائله، نيست عجب از كسى كه نجات يابد چگونه نجات يافت، بدرستى كه تعجب از كسى است كه هلاك شود چگونه هلاك گردد با وجود بسطت رحمت حضرت عزت و بسيارى ادله واضحه بر وحدت. «1»


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لا يَمْلِكُ الَّذِينَ يَدْعُونَ مِنْ دُونِهِ الشَّفاعَةَ إِلاَّ مَنْ شَهِدَ بِالْحَقِّ وَ هُمْ يَعْلَمُونَ (86) وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ فَأَنَّى يُؤْفَكُونَ (87) وَ قِيلِهِ يا رَبِّ إِنَّ هؤُلاءِ قَوْمٌ لا يُؤْمِنُونَ (88) فَاصْفَحْ عَنْهُمْ وَ قُلْ سَلامٌ فَسَوْفَ يَعْلَمُونَ (89)

ترجمه‌

و مالك نيستند آنان كه ميخوانند غير از خدا شفاعت را مگر

جلد 4 صفحه 618

كسانيكه شهادت دهند بحق با آنكه ايشان ميدانند

و اگر بپرسى از آنان چه كس آفريدشان هر آينه گويند البتّه خدا پس چگونه روى گردانده ميشوند

و ميداند گفتارش را اى پروردگار من همانا اينها گروهى هستند كه ايمان نميآورند

پس روى گردان از آنها و بگو سلامت باشيد پس زود باشد كه بدانند.

تفسير

خداوند متعال در مقام ردّ عقائد مشركين مكّه كه قائل بشفاعت بتها از آنان نزد خدا بودند فرموده قادر و متمكّن نيستند آنانكه عبادت ميكنند اهل شرك آنها را در دنيا از شفاعت در آخرت مگر كسانيكه شهادت دادند بوحدانيّت خدا از روى علم و دانش مانند حضرت عيسى و عزيز و ملائكه كه هر يك را جمعى معبود خود قرار دادند با آنكه ايشان خدا را عبادت نموده و مينمايند و از عبادت غير خدا بيزارند و تعجب در آنستكه اگر بپرسى تو اى پيغمبر از آنها كه خالق شما و ساير موجودات كيست قطعا ميگويند خدا خالق تمام خلق است ولى با وجود اين از حقّ بباطل منقلب و برگردانده ميشوند و تعبير بفعل مجهول شايد براى اشاره بآن باشد كه خودشان بالفطره ميدانند كه جز خدا قابل پرستش نيست ولى شيطان آنها را برميگرداند از حقّ بباطل و در اينمقام ظاهرا پيغمبر اكرم مأيوس از ايمان آنها شده و بخدا از اين امر شكايت نموده و خداوند براى گوشزد آنها نقل فرموده شكايت پيغمبر خود را باين تقريب كه و خدا ميداند قول پيغمبر خود يا رب انّ هؤلاء قوم لا يؤمنون و بنابر اين قول خداوند قيله مفعول يعلم مقدّر است و ضمير در آن به پيغمبر راجع است و بيشتر قرّاء بنصب قرائت نموده‌اند و آن اجود از كسر است كه قرائت عاصم و حمزه است و معمول شده است در نوشتن قرآنها و بقرائت آن دو كه جرّ است بايد معطوف باشد به السّاعة در آيات سابقه يعنى نزد خدا است علم بقيامت و علم بقول پيغمبر اى پروردگار من همانا اينها گروهى هستند كه ايمان نميآورند و اخيرا خداوند امر فرموده است به پيغمبر خود كه از دعوت آنها صرف نظر فرمايد و بحال خودشان واگذارد و متاركه خود را از معارضه آنها اعلام نمايد يا بآنها سلام وداع كند و براى تسليت خاطر آنحضرت و تهديد آنها فرموده است بعدا خواهند دانست بچه عذابى گرفتار شده‌اند در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده‌

جلد 4 صفحه 619

كه كسيكه قرائت نمايد سوره زخرف را خداوند او را در قبر از جانوران زمين و فشار قبر ايمن ميفرمايد تا در پيشگاه الهى حاضر شود و از آنجا بامر خدا داخل بهشت گردد و الحمد للّه رب العالمين.

جلد 4 صفحه 620

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَئِن‌ سَأَلتَهُم‌ مَن‌ خَلَقَهُم‌ لَيَقُولُن‌َّ اللّه‌ُ فَأَنّي‌ يُؤفَكُون‌َ (87)

و ‌هر‌ آينه‌ ‌اگر‌ ‌از‌ ‌آنها‌ سؤال‌ كني‌ كي‌ ‌شما‌ ‌را‌ خلق‌ كرده‌ ‌هر‌ آينه‌ مي‌گويند ‌با‌ تأكيد تمام‌ «اللّه‌» ‌پس‌ چرا دروغ‌ مي‌بنديد.

وَ لَئِن‌ سَأَلتَهُم‌ مَن‌ خَلَقَهُم‌ البته‌ مي‌دانند ‌که‌ ‌اينکه‌ اصنام‌ ‌آنها‌ مصنوع‌ ‌خود‌ ‌آنها‌ هستند و تراشيده ‌آنها‌ خالق‌ ‌آنها‌ نيستند زيرا قبل‌ ‌از‌ وجود اصنام‌ ‌آنها‌ موجود بودند و صانع‌ اصنام‌ ‌آنها‌ بودند و هكذا پيشينيان‌ ‌آنها‌ لذا ‌با‌ تأكيد نون‌ مشدده‌ لَيَقُولُن‌َّ اللّه‌ُ و ‌پس‌ ‌از‌ اعتراف‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ معني‌ چرا قائل‌ ‌به‌ الوهيت‌ ‌آنها‌ مي‌شويد.

فَأَنّي‌ يُؤفَكُون‌َ افك‌ نسبت‌ دروغ‌ بغير دادن‌ مثل‌ نسبت‌ زنا ‌به‌ زن‌ محصنه‌ ‌که‌ عايشه‌ نسبت‌ ‌به‌ ماريه قبطيه‌ داد ‌که‌ ‌اينکه‌ ‌را‌ قذف‌ مي‌گويند و حد شرعي‌ ‌او‌ هشتاد تازيانه‌ ‌است‌ و خداوند ‌در‌ سوره نور ‌از‌ آيه چهارم‌ وَ الَّذِين‌َ يَرمُون‌َ المُحصَنات‌ِ ‌الي‌ آيه 23 وَ لَهُم‌ عَذاب‌ٌ عَظِيم‌ٌ ‌در‌ بيست‌ ‌آيه‌ شرح‌ ‌آن‌ ‌را‌ بيان‌ فرموده‌ و ‌ما ‌هم‌ شرح‌ كرديم‌ و افك‌ ‌در‌ ‌اينکه‌ ‌آيه‌ نسبت‌ الوهيت‌ ‌است‌ ‌به‌ اصنام‌ و ساير آلهه‌ مشركين‌ ‌که‌ ‌اينکه‌ نسبت‌ كذب‌ محض‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 87)- سپس از معتقدات خود مشرکان گرفته، به آنها پاسخ دندان شکن داده، می‌گوید: «و اگر از آنها سؤال کنی چه کسی آنها را آفریده است؟ بطور مسلم می‌گویند: اللّه»! (وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَهُمْ لَیَقُولُنَّ اللَّهُ).

لذا در پایان آیه به عنوان ملامت و سرزنش می‌گوید: «اکنون (که چنین است) چگونه از عبادت خدا به سوی غیر او باز گردانده و منحرف می‌شوند»؟! (فَأَنَّی یُؤْفَکُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع