آیه 86 سوره توبه
<<85 | آیه 86 سوره توبه | 87>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و هرگاه سورهای نازل شود که امر به ایمان به خدا و جهاد با رسول (در راه دین خدا) کند ثروتمندان آن منافقان از حضور تو تقاضای معافی از جهاد کرده و گویند: ما را از معافشدگان محسوب دار.
و چون سوره ای نازل شود که: [در آن سوره از آنان خواسته اند] به خدا ایمان آورید و همراه پیامبرش جهاد کنید؛ ثروتمندان و قدرتمندان [منافق] از تو اجازه می خواهند [که در جهاد شرکت نکنند] و می گویند: بگذار که ما با خانه نشینان باشیم.
و چون سورهاى نازل شود كه به خدا ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد، ثروتمندانشان از تو عذر و اجازه خواهند و گويند: «بگذار كه ما با خانهنشينان باشيم.»
چون سورهاى نازل شد كه به خدا ايمان بياوريد و با پيامبرش به جنگ برويد، توانگرانشان از تو رخصت خواستند و گفتند: ما را بگذار، تا با آنهايى كه بايد در خانه نشينند در خانه بنشينيم.
و هنگامی که سورهای نازل شود (و به آنان دستور دهد) که: «به خدا ایمان بیاورید! و همراه پیامبرش جهاد کنید!»، افرادی از آنها [= گروه منافقان] که توانایی دارند، از تو اجازه میخواهند و میگویند: «بگذار ما با قاعدین [= آنها که از جهاد معافند] باشیم!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
اولوا الطول: طول: قدرت و نعمت. أُولُوا الطَّوْلِ: صاحبان ثروت و قدرت.
ذرنا: فعل امر است يعنى: بگذار ما را، ترك كن ما را. وذر: ترك كردن.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ «86»
و هرگاه سورهاى نازل شود كه به خداوند ايمان آوريد و همراه پيامبرش جهاد كنيد، صاحبان ثروت (منافقان)، از تو اجازهى مرخصى (براى فرار از جبهه) مىخواهند و مىگويند: ما را واگذار تا با خانهنشينان، (آنان كه از جنگ معافند و بايد در خانه بنشينند) باشيم.
رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ «87»
آنان راضى شدند كه با متخلّفان و خانهنشينان باشند و بر دلهاى آنان مُهرزده شده است، از اين رو نمىفهمند.
نکته ها
«طول»، به معناى امكانات وتوانمندى، «أُولُوا الطَّوْلِ» يعنى توانگران وثروتمندان.
مراد از «سُورَةٌ» مجموعهاى از آيات است كه موضوع خاصّى را بيان مىكند. لذا به قسمتى از يك سوره نيز «سوره» گفته شده است.
جلد 3 - صفحه 480
پیام ها
1- جهاد، لازمهى ايمان به خداست. «آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا»
2- پيامبر در جبهههاى نبرد، پيشاپيش ديگران بود. «مَعَ رَسُولِهِ»
3- جهاد بايد با فرمان رهبر مسلمانان وهمراه وهمگام با او باشد. جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ ...
4- ضعف، نفاق و ترس خود را از رفتن به جهاد، با اجازهى مرخّصى توجيه نكنيم. «اسْتَأْذَنَكَ»
5- مرفّهان تنپرور، از جهاد بيشتر مىترسند، به آنان اميدى نداشته باشيم. «اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ»
6- منافقان، دل مردهاند. «طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ»
7- دنياطلبى، رفاهزدگى و روحيّهى نفاق، ديد صحيح و شناخت عميق را از انسان مىگيرد. «لا يَفْقَهُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86)
ج5، ص 169
بعد حق سبحانه و تعالى، تمام اخبار منافقين را بيان فرمايد:
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ: و هر گاه نازل گرديده شود سورهاى از قرآن. يا بعض از آنچه اطلاق سوره به بعض قرآن جايز است. أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ: اين كه ايمان آريد به خدا. وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ: و جهاد كنيد در خدمت پيغمبر او. اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ: اجازه طلبند از تو در باز ايستادن و نيامدن صاحبان مال و توانائى از منافقان. يا مراد رؤسا و امراء كه محل توجه بودند. و در تخصيص ذكر «أُولُوا الطَّوْلِ» دو وجه است: يكى آنكه مذمت نسبت به آنها الزم باشد، زيرا قادر بر سفر و جهاد بودند، با اين حال تقاعد نمودند. و ديگر آنكه: مال و قدرت ندارد بر سفر، احتياج ندارد به استيذان. وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ: و گويند واگذار ما را تا باشيم با نشستگان در خانهها، يعنى با صاحبان عذر از زنان و كودكان و بيماران.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَكَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَكُنْ مَعَ الْقاعِدِينَ (86) رَضُوا بِأَنْ يَكُونُوا مَعَ الْخَوالِفِ وَ طُبِعَ عَلى قُلُوبِهِمْ فَهُمْ لا يَفْقَهُونَ (87) لكِنِ الرَّسُولُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ جاهَدُوا بِأَمْوالِهِمْ وَ أَنْفُسِهِمْ وَ أُولئِكَ لَهُمُ الْخَيْراتُ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ (88) أَعَدَّ اللَّهُ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِينَ فِيها ذلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ (89)
ترجمه
و چون نازل شود سوره كه ايمان آوريد بخدا و جهاد كنيد با پيغمبرش اذن ميخواهند از تو صاحبان مكنت از آنها و گويند واگذار ما را كه باشيم با نشستگان
راضى شدند بآنكه باشند با زنان بازمانده و مهر زده شد بر دلهاشان پس آنها نمىفهمند
ولى پيغمبر و آنانكه گرويدند با او جهاد نمودند بمالها و جانهاشان و آن گروه مر ايشانرا است خيرها و آنگروه آنانند رستگاران
آماده نموده خدا براى آنها بهشتهائيكه ميرود در زمين آنها نهرها جاودانيانند در آنها اين است كاميابى بزرگ.
تفسير
صاحبان ثروت و مكنت از منافقان بيشتر مورد ملامت شدند در تخلف از جهاد زيرا با آنكه آبرومند ظاهرى بودند حبّ مال و جان آنها را وادار نمود كه راضى شدند همسر با زنان بازمانده از جهاد شوند چون خوالف جمع خالفه است و عياشى ره از امام باقر ع نقل نموده كه مراد زنانند و ديده بصيرت آنها كه دل است كور شد كه نديدند وسيله سعادت دنيا و آخرتشانرا و نفهميدند موجب شقاوت و بدبختى خودشان را ولى از جان و مال گذشتگان در راه خدا نائل شدند بمنافع دنيا و آخرت از عزت و شوكت و ظفر و غنيمت و قرب و منزلت نزد خدا و پيغمبر و فائز شدند بنعيم جنت كه خداوند بيد قدرت خود براى آنها آماده فرموده بود و سعادتى بالاتر از آن نيست ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِذا أُنزِلَت سُورَةٌ أَن آمِنُوا بِاللّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ استَأذَنَكَ أُولُوا الطَّولِ مِنهُم وَ قالُوا ذَرنا نَكُن مَعَ القاعِدِينَ (86)
و زماني که نازل شد سورهاي از قرآن اينكه ايمان آوريد بخداوند و جهاد كنيد بهمراهي رسول خدا از تو استيذان كردند صاحب ثروتان و صاحب قوههاي آنها و گفتند واگذار ما را که قعود كنيم و ترك جهاد با كساني که قعود كردهاند وَ إِذا أُنزِلَت سُورَةٌ مراد دستور و فرمان الهي بتوسط سور قرآني و آيات شريفه آن رسيد و نازل شد أَن آمِنُوا بِاللّهِ بعضي گفتند خطاب بمؤمنين است و معناي آن يعني ثابت باشيد بر ايمان نظير آيه شريفه يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللّهِ وَ رَسُولِهِ الاية نساء آيه 135، بعضي گفتند خطاب بجميع افراد بشر است چون دستورات الهي شامل جميع است لكن هر دو معني خلاف ظاهر آيه است بلكه مراد منافقين ظاهر مسلمان هستند که در آيات قبل ذكر آنها شده و اينکه
جلد 8 - صفحه 286
منافقين دو دسته هستند يك دسته ضعيف قوه و تهي دست اينها ميتوانند يك عذري براي قعود بتراشند که ما قوه و قدرت و توانايي و تمكن نداريم، و اما دسته ديگر که متمكن و متمول و صاحب قوّه و قدرت هستند و هيچگونه عذري ندارند خطاب متوجه بآنها است که حقيقة و واقعا ايمان بياوريد و باين ايمان ظاهري قناعت نكنيد وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ و مهيّا شويد براي جهاد بهمراهي حضرت رسالت صلّي اللّه عليه و آله و سلّم استَأذَنَكَ أُولُوا الطَّولِ مِنهُم که هيچگونه عذري نميتوانند بتراشند مع ذلک آمدند و از شما اجازه طلبيدند وَ قالُوا و گفتند بشما ذَرنا نَكُن مَعَ القاعِدِينَ که ما هم با كساني که معذور هستند و مكلف بجهاد نيستند و قعود كردند قعود كنيم.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 86)- در این آیه و آیه بعد باز سخن در باره منافقان است. آیه میگوید:
«هنگامی که سورهای در باره جهاد نازل میشود و از مردم دعوت میکند که به خدا ایمان بیاورید (یعنی بر ایمان خود ثابت قدم بمانند و آن را تقویت نمایند) و همراه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله در راه او جهاد کنید، در این هنگام منافقان قدرتمند که توانایی کافی از نظر جسمی و مالی برای شرکت در میدان جنگ دارند از تو اجازه میخواهند که در میدان جهاد شرکت نکنند و میگویند بگذار ما با قاعدین (آنها که از جهاد معذورند) باشیم» (وَ إِذا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ أَنْ آمِنُوا بِاللَّهِ وَ جاهِدُوا مَعَ رَسُولِهِ اسْتَأْذَنَکَ أُولُوا الطَّوْلِ مِنْهُمْ وَ قالُوا ذَرْنا نَکُنْ مَعَ الْقاعِدِینَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم