آیه 81 سوره غافر

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۸۱ غافر)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَيُرِيكُمْ آيَاتِهِ فَأَيَّ آيَاتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<80 آیه 81 سوره غافر 82>>
سوره : سوره غافر (40)
جزء : 24
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و خدا آیات (قدرت و رحمت) خود را به شما ارائه دهد، پس کدام یک از آیات الهی را انکار توانید کرد؟

و همواره نشانه های [ربوبیت و قدرت] خود را به شما نشان می دهد، پس کدام یک از نشانه های خدا را انکار می کنید؟!

و نشانه‌هاى [قدرت‌] خويش را به شما مى‌نماياند. پس كدام يك از آيات خدا را انكار مى‌كنيد؟

آيات خويش را به شما مى‌نماياند. پس كدام يك از آيات خدا را انكار مى‌كنيد؟

او آیاتش را همواره به شما نشان می‌دهد؛ پس کدام یک از آیات او را انکار می‌کنید؟!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

He shows you His signs. So which of the signs of Allah do you deny?

And He shows you His signs: which then of Allah's signs will you deny?

And He showeth you His tokens. Which, then, of the tokens of Allah do ye deny?

And He shows you (always) His Signs: then which of the Signs of Allah will ye deny?

معانی کلمات آیه

«آیَاتِهِ»: نشانه‌های قدرت و دلائل عظمت او. از قبیل: آفرینش انسان از خاک، مسأله حیات و ممات، خلقت آسمانها و زمین، آفرینش شب و روز، و چهارپایان و کشتیها.

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


اللَّهُ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا مِنْها وَ مِنْها تَأْكُلُونَ «79»

خداوند است كه براى شما چهار پايان را قرار داد تا از آنها سوارى بگيريد و از آنها بخوريد.

وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ وَ لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ «80»

و براى شما در چهار پايان منافع (ديگرى نيز) هست؛ و سوار بر آنها به نيازى كه در دل داريد برسيد و بر آنها و بر كشتى‌ها حمل مى‌شويد.

وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ «81»

و خداوند (پيوسته) آيات خود را به شما نشان مى‌دهد، پس كدام يك از آيات الهى را انكار مى‌كنيد؟

نکته ها

بهترين راه براى ايجاد و تقويت معرفت و شكرگزارى، توجّه به نعمت‌هاى الهى است و براى اين كار بهترين نعمت‌ها آنهايى هستند كه در هر زمان و مكان براى عموم مردم قابل ديدن و بهره‌بردارى باشند.

«أنعام» جمع «نعم» در اصل به معناى شتر است ولى به مجموع گاو و شتر و گوسفند گفته‌

جلد 8 - صفحه 300

نيز مى‌شود.

منافع چهار پايان در تأمين سوارى و تغذيه خلاصه نمى‌شود؛ پوست و روده و پشم و كرك و شير آنها و شخم زدن از ديگر منافع است. حتّى از فضولات آنها براى كود طبيعى يا وسيله‌ى ايجاد حرارت استفاده مى‌شود. هم چنين نقش حيوانات در ايجاد كارخانه‌هاى پشم و نخ‌ريسى و چرم سازى و لبنيات چشم‌گير است.

پیام ها

1- در آفرينش هستى، انسان محور است. جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ‌ ... وَ لَكُمْ فِيها مَنافِعُ‌

2- اگر چهار پايان رام نبودند زندگى بشر فلج بود. با اين كه قدرتشان از ما بيشتر است ولى خداوند آنها را براى ما رام كرد. «جَعَلَ لَكُمُ الْأَنْعامَ لِتَرْكَبُوا»

3- اسلام به مسأله‌ى تغذيه و بهره‌گيرى از گوشت برخى چهار پايان سفارش كرده و خام خوارى مورد ستايش اسلام نيست. «وَ مِنْها تَأْكُلُونَ»

4- بركات چهار پايان در آن چه ما بهره‌گيرى مى‌كنيم منحصر نيست. (كلمه‌ى‌ «مَنافِعُ» نكره آمده است).

5- انسان به حيوان محتاج است‌ «لِتَبْلُغُوا عَلَيْها حاجَةً فِي صُدُورِكُمْ» (ولى حيوان به انسان محتاج نيست.)

6- امكانِ حمل و نقل دريايى با كشتى، يكى ديگر از نعمت‌هاى الهى است. «وَ عَلَيْها وَ عَلَى الْفُلْكِ تُحْمَلُونَ»

7- در جهان بينى الهى، همه‌ى بهره‌گيرى‌ها و نعمت‌ها، مقدّمه‌ى شناخت و بندگى است. «آياتِ اللَّهِ»

8- انسان ناسپاس است؛ از نعمت‌ها بهره مى‌برد ولى صاحب نعمت را انكار مى‌كند. «فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ»

9- نشانه‌هاى معرفت خدا در معرض ديد همه است. «فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ»

تفسير نور(10جلدى)، ج‌8، ص: 301

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ (81)

وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ‌: و مى‌نمايد خدا به شما آيات خود را كه دلالت مى‌كند بر كمال قدرت و فرط رحمت، فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ‌: پس كدام آيتهاى خدا را انكار مى‌كنيد، چه هيچكدام آنها از غايت ظهور قابل انكار نيست.

بيان: آيات الهى و شواهد قدرت سبحانى بشماره درنيايد، از جمله آن آيات سماويه از حركات افلاك و شمس و قمر و ثوابت و سيارات به طريق خاص منظم و آيات ارضيه از جماد و نبات و حيوان هر يك داراى اجناس مختلفه و انواع متشتته، و همچنين خلقت انسانى و كيفيت اعضاء و جوارح و حواس ظاهره و باطنه و حالات مختلفه كه از آن ظهور يابد، هر يك قدرت سبحانى را شاهد و گواه بلكه هر ذره‌اى از موجودات عالم علوى و سفلى، آيات الهى را مبرهن سازد و شبانه روز از ارائه دادن آن خالى نيست.

دل هر ذره را كه بشكافى‌

آفتابيش در ميان بينى‌

و فى كل شى‌ء له اية

تدل على انه واحد

لذا فرمايد: «وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ»

جلد 11 - صفحه 340


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ يُرِيكُمْ آياتِهِ فَأَيَّ آياتِ اللَّهِ تُنْكِرُونَ (81) أَ فَلَمْ يَسِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَيَنْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ كانُوا أَكْثَرَ مِنْهُمْ وَ أَشَدَّ قُوَّةً وَ آثاراً فِي الْأَرْضِ فَما أَغْنى‌ عَنْهُمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ (82) فَلَمَّا جاءَتْهُمْ رُسُلُهُمْ بِالْبَيِّناتِ فَرِحُوا بِما عِنْدَهُمْ مِنَ الْعِلْمِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ (83) فَلَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا قالُوا آمَنَّا بِاللَّهِ وَحْدَهُ وَ كَفَرْنا بِما كُنَّا بِهِ مُشْرِكِينَ (84) فَلَمْ يَكُ يَنْفَعُهُمْ إِيمانُهُمْ لَمَّا رَأَوْا بَأْسَنا سُنَّتَ اللَّهِ الَّتِي قَدْ خَلَتْ فِي عِبادِهِ وَ خَسِرَ هُنالِكَ الْكافِرُونَ (85)

ترجمه‌

و مينماياند بشما نشانه‌هاى خود را پس كدام يك از نشانه‌هاى خدا را انكار ميكنيد

آيا پس گردش نميكنند در زمين پس بنگرند چگونه بود انجام كار آنانكه بودند پيش از آنها بودند بيشتر از آنها و سخت‌تر در توانائى و اثرهاى باقى در زمين پس كفايت نكرد از آنها آنچه بودند كسب ميكردند

پس چون آمدند آنها را پيغمبرانشان با معجزات شاد شدند بآنچه بود نزد آنها از دانش و احاطه نمود بآنها آنچه‌

جلد 4 صفحه 543

بودند بآن استهزاء ميكردند

پس چون ديدند عذاب ما را گفتند گرويديم بخدا بتنهائى و كافر شديم بآنچه بوديم بآن شرك آورندگان‌

پس نبود كه سود دهد آنها را گرويدنشان چون ديدند عذاب ما را بوده طريقه خدا كه بتحقيق گذشت در بندگانش و زيان كردند آنجا كافران.

تفسير

خداوند متعال بعد از اشاره ببعضى از نعم خود كه از آن جمله انعام بود و ذكر شد عمده آنها شتر است ميفرمايد و مينماياند بشما نشانه‌هاى قدرت و رحمت خود را پس كدام يك از آنها را ميتوانيد منكر شويد قطع نظر از ساير آيات الهى كه ذكر شده و ميشود همين شتر حيوان باين بزرگى و قوّت مسخّر شدنش براى انسان بطوريكه طفلى مهار او را بدست بگيرد و هر جا بخواهد ببرد چه اندازه دلالت بر قدرت و رحمت خدا نسبت به بندگان دارد هر قدر شخص در نفس خود و زمين خدا فكر و سير نمايد شواهد و دلائل توحيد و علم و حكمت و قدرت و رحمت خداوند ظاهر گردد بقدريكه نميتوان تعداد نمود از آن جمله آثار باقيه در راه شام و يمن است براى اهل مكه در مسافرتهاشان بآن بلاد از ابنيه خرابه و قنوات و قصور و انهار بائره امم سالفه كه دلالت دارد بر آنكه آنها بيشتر و قوى‌تر بودند از اينها و در نتيجه مخالفت با پيغمبرانشان معذّب شدند و تمام عماراتشان ويران و زير و زبر شد و هيچ يك از آنوسائل ظاهرى كه آنها تهيه نموده بودند براى آسايش خودشان بحال آنها فائده نداشت و مانع از نزول عذاب خدا بر آنها نشد و با آنكه وقتى انبياء آمدند و ادلّه دالّه بر نبوت خود را اقامه نمودند از معجزات و شواهد صدقشان آنها بعلم و دانش خودشان در امور دنيا از صناعت و فلاحت و تجارت مغرور شدند و فرحناك بودند بآن و لوازم تعيّش و كامرانى كه براى خود تهيه نموده بودند و انبياء عظام را كه از اوضاع آخرت و مفاسد تعيّشات دنيوى اخبار مينمودند و از عذاب الهى بيمشان ميدادند استهزاء ميكردند و در نتيجه همان عذاب كه مورد استهزاء آنها واقع شده بود احاطه نمود بر آنها بطوريكه راه فرارى براى آنان باقى نماند و همه بجزاى اعمال بدشان در دنيا رسيدند و چون شدّت عذاب خدا را مشاهده مينمودند اقرار بتوحيد حق ميكردند و از بتها بيزارى ميجستند ولى ديگر ايمان بحال آنها فائده نداشت چون از روى الجاء و ترس بود و چنين ايمانى قبول‌

جلد 4 صفحه 544

نميشود طريقه مرضيّه الهيّه از قديم بر اين جارى شده كه ايمان اختيارى مبنى بر فكر و تأمل در آيات را ميپذيرد نه ايمان اجبارى مبنى بر ترس و فرار از عذاب را و زيانى بالاتر از اين نيست كه لذّات دنيوى و نعيم اخروى خودشان را از دست داده ببدنامى و عذاب دنيا و آخرت گرفتار شدند در عيون از امام رضا عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند چرا خداوند فرعون را غرق نمود با آنكه او ايمان آورد و اقرار بتوحيد خدا نمود فرمود براى آنكه ايمان آورد وقت ديدن عذاب و ايمان در چنين وقتى قبول نميشود و اين حكم الهى است كه هميشه بوده و خواهد بود و باين دو آيه استشهاد فرمود و در كافى روايت نموده كه در زمان متوكل عباسى مردى نصرانى با زن مسلمانى زنا كرده بود او را آوردند حد بزنند مسلمان شد بعضى گفتند اسلام كفر و گناه او را از ميان برد و بعضى آراء ديگرى اظهار داشتند و متوكل بحضرت هادى امام دهم عليه السّلام مراجعه نمود و آنحضرت مرقوم فرمود بايد او را بزنند تا بميرد و سايرين منكر شدند و گفتند اين حكم دليلى ندارد و ثانيا براى طلب دليل بآنحضرت مراجعه شد و جوابى رسيد كه در آن بعد از بسمله اين دو آيه نوشته شده بود و متوكل بدستور حضرت عمل نمود و آنمرد زانى را بقدرى زدند كه مرد در ثواب الاعمال و مجمع از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه هر كس سوره حم المؤمن را در هر شب بخواند خداوند گناهان گذشته و آينده او را بيامرزد و او را موفق به تقوى و پرهيزكارى فرمايد و آخرت او را بهتر از دنيا قرار دهد و از امام صادق عليه السّلام روايت شده كه حم‌ها ريحانهاى قرآنند پس حمد و شكر نمائيد خدا را بحفظ و تلاوت آنها و ثواب زيادى براى آن بيان فرموده است و الحمد للّه رب العالمين و صلى اللّه على سيدنا محمد و آله الطاهرين.

جلد 4 صفحه 545

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ يُرِيكُم‌ آياتِه‌ِ فَأَي‌َّ آيات‌ِ اللّه‌ِ تُنكِرُون‌َ (81)

و بشما مينمايد آيات‌ ‌خود‌ ‌را‌ ‌پس‌ ‌به‌ كدام‌ آيات‌ اللّه‌ انكار ميكنيد.

آيا آيات‌ سماويّه‌ ‌از‌ كرات‌ جويّه‌ و باران‌ و هواي‌ لطيف‌ ‌ يا ‌ ارضيّه‌ ‌از‌ حبوب‌ و اشجار و فواكه‌ و خضرويات‌ و مساكن‌ و معادن‌ و ‌غير‌ اينها و قدرت‌ نماييهايي‌ ‌که‌ ‌در‌ وجود خودتان‌ قرار داده‌ و نعمتهايي‌ ‌که‌ افاضه‌ فرموده‌ تمام‌ ‌را‌ ‌به‌ ‌شما‌ نشان‌ داده‌.

وَ يُرِيكُم‌ آياتِه‌ِ ‌که‌ احدي‌ جز ذات‌ مقدّس‌ ‌او‌ قدرت‌ ‌بر‌ كوچكترين‌ ‌آنها‌ ندارد و نميتوانيد انكار كنيد.

فَأَي‌َّ آيات‌ِ اللّه‌ِ تُنكِرُون‌َ آيا اصنام‌ و آلهه ‌شما‌ قدرت‌ دارند ‌ يا ‌ ‌خود‌ توانايي‌ داريد ‌ يا ‌ ديگران‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 81)- در این آیه برای تأکید و گرفتن اقرار از همگان می‌فرماید: «و خدا آیاتش را همواره به شما نشان می‌دهد، پس (بگویید) کدامیک از آیات خدا را می‌توانید انکار کنید»؟!َ یُرِیکُمْ آیاتِهِ فَأَیَّ آیاتِ اللَّهِ تُنْکِرُونَ)

.آیا آیات و نشانه‌های او را در «آفاق» می‌توانید انکار کنید یا آیات او را در انفس؟

به راستی با این که آیات و نشانه‌های او برای همگان روشن است چرا گروهی راه انکار را پیش می‌گیرند؟

ج4، ص292

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع