آیه 73 سوره اسراء

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۷۳ اسراء)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَإِنْ كَادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنَا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنَا غَيْرَهُ ۖ وَإِذًا لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا

مشاهده آیه در سوره


<<72 آیه 73 سوره اسراء 74>>
سوره : سوره اسراء (17)
جزء : 15
نزول : مکه

ترتیل

ترجمه (مکارم شیرازی)

ترجمه های فارسی

و نزدیک بود که کافران تو را فریب داده و از آنچه به تو وحی کردیم (که به بتان هیچ اعتنا مکن) غافل شوی و چیز دیگر بر ما فرابندی، آن‌گاه یقینا مشرکان تو را دوست خود می‌گرفتند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

They were about to beguile you from what Allah has revealed to you so that you may fabricate something other than that against Us, whereat they would have befriended you.

معانی کلمات آیه

يفتنونك: فتنه: امتحان. «ليفتنونك» حتما به فتنه اندازند تو را.[۱]

نزول

درباره نزول آیه اقوالى ذکر نموده اند: اول سعید بن جبیر گوید: رسول خدا صلى الله علیه و آله در خانه کعبه استلام حجرالاسود می‌فرمود. مشرکین مکه او را مانع شدند و گفتند: از تو دست برنداریم تا اصنام و بت هاى ما را نیز استلام نمائى. بر دل رسول خدا صلی الله علیه و آله گذشت که اگر بت هاى آن‌ها را استلام کند و دلش مطمئن به ایمان به خدا باشد باکى نخواهد بود زیرا به این وسیله از عبادت استلام هم باز نخواهد ماند، سپس این آیه نازل گردید.[۲]

دوم قتادة گوید: قریش شبى با پیامبر خلوت کردند و به او گفتند: تو سید و بزرگ ما مى باشید و او را تعظیم و تکریم نمودند و خواستند بدین وسیله او را بفریبند که با آن‌ها مماشات کند تا به بعضى از مرادهاى خویش برسند، سپس این آیه نازل شد.[۳] و نیز از طریق اسحق از محمد بن ابى‌محمد او از عکرمة او از ابن عباس نقل کند که قریش مزبور امیة بن خلف و ابوجهل بن هشام و عده اى دیگر از رجال آن‌ها بوده اند.[۴]

سوم، عبداللّه بن عباس گوید طائفه ثقیف نزد پیامبر آمدند و گفتند: یا محمد سه کار را از براى ما انجام بده تا به تو ایمان بیاوریم. پیامبر فرمود آن سه کار چیست؟ گفتند: اول، این که در نماز خود رکوع و سجود را کنار بگذاریم، دوم این که بت هاى خود را نشکنیم. سوم این که ما را واگذارى که یک سال به بت هاى لات و عزّى خود برسیم. پیامبر فرمود: اما در مورد درخواست اول شما باید بدانید نمازى که در آن رکوع و سجود نباشد خیرى در آن وجود نخواهد داشت و اما در مورد درخواست سوم شما راجع بپرداختن شما به لات و عزّى نیز درست نخواهد بود ولى درخواست دوم شما که عبارت از نشکستن بت ها بدست خودتان است ممکن است برآورده شود. و نیز خواسته بودند که نسبت به سائر طوائف عرب در نزد پیامبر مشخص شوند و داراى امتیازى هم باشند و نیز می‌خواستند که امتیاز و مشخص بودن مزبور از ناحیه خداى محمد اعلام گردد.

رسول خدا صلى الله علیه و آله آن‌ها را رها کرد و آب خواست و وضو ساخت، سپس گفتند: یا محمد اکنون ما را مهلت بده تا براى بت هاى خود هدیه اى بسازیم سپس به تو ایمان بیاوریم. پیامبر در فکر فرو رفت و در صدد شد که این مهلت را به آن‌ها بدهد، خداى متعال این آیه را نازل نمود.[۵]

و نیز روایت کنند که پیامبر بت ها را از مسجد بیرون برد و از قریش خواست که بت هاى خود را ترک کرده و آن را بشکنند.[۶] شیخ بزرگوار ما (شیخ طوسی) در تفسیر خود بدون عنوان شأن و نزول اشاره اى بدان نموده سپس گوید پیامبر بعد از نزول این آیه فرمود: اللّهمّ لاتکلنى الى نفسى طرفة عین؛ خدایا مرا به خودم واگذار مکن حتى به اندازه یک چشم فروبستن یا به مقدار یک چشم به هم زدن.[۷]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ إِنْ كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا إِلَيْكَ لِتَفْتَرِيَ عَلَيْنا غَيْرَهُ وَ إِذاً لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا «73»

و بسا نزديك بود كه تو را از آنچه به تو وحى كرديم غافل كنند تا چيز ديگرى غير از وحى را به ما نسبت دهى، و آنگاه تورا دوست خود گيرند.

نکته ها

در روايات مى‌خوانيم كه مشركان از پيامبر اكرم درخواست احترام به بت‌ها يا مهلت يكساله براى ادامه بت‌پرستى داشتند و پيامبر نزديك بود كه بپذيرد، ولى خداوند او را حفظ كرد!! اما اين روايات مردود است و با اصل عصمت و قاطعيّت پيامبر كه در آيات ديگر قرآن آمده و سيره‌ى حضرت است، سازگار نيست. «2»

صاحب تفسير اطيب‌البيان مى‌گويد: اينكه در آيه، «عَنِ الَّذِي أَوْحَيْنا» آمده است، نه «عما اوحينا» نشان مى‌دهد كه تلاش كفّار براى برگرداندن نظر پيامبر و عنايت او از شخص خاصّى بوده است، نه مطالب وحى شده. امّا اينكه آن شخص چه كسى بوده كه خداوند درباره‌اش وحى فرموده است؟

حديثى از امام باقر و امام كاظم عليهما السلام نقل شده كه درباره‌ى ولايت حضرت على عليه السلام است كه خداوند از طريق وحى سفارش‌هايى را به پيامبر كرد. خداوند براى توجه نكردن پيامبر به‌


«2». تفسير الميزان.

جلد 5 - صفحه 99

حسادت مردم و نپذيرفتن و تحمّل نكردن آنان، اين آيه را نازل كرد و تلاش‌هاى كفّار براى عدول و تغيير موضع پيامبر را بى‌نتيجه گذارد.

البتّه اين كلام با توجّه به كلمه‌ى‌ «الَّذِي» و حديث ياد شده قابل قبول است، به شرط آنكه مراد معرّفى حضرت على عليه السلام در مكّه باشد، چون سوره مكّى است.

پیام ها

1- كفّار براى جذب انبيا و رهبران نيز طرح و برنامه دارند. «كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ»

2- رهبران مذهبى بايد از توطئه‌هاى دشمن در جهت ايجاد سستى و تغيير در مواضع مكتبى، هوشيار باشند. «كادُوا لَيَفْتِنُونَكَ»

3- اگر دوستى و ارتباط با افراد و كشورها به قيمت چشم‌پوشى از مكتب و مقدّسات باشد، بى‌ارزش است. «إِذاً لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا»

4- تا مسلمانان دست از مكتب و آيين خود بر ندارند، كفّار و دشمنان، دوست واقعى آنان نخواهند شد، دشمن به كم قانع نيست، مى‌خواهد شما را از مكتب جدا كند. «إِذاً لَاتَّخَذُوكَ خَلِيلًا» «1»


«1». نظير آيه‌ى «لن ترضى عنك اليهود و لاالنّصارى حتّى تتّبع ملّتهم» يهود و نصارا از تو راضى نخواهند شد، مگر آنكه از كيش و آيين آنان پيروى كنى. بقره، 120.


پانویس

  1. پرش به بالا تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
  2. پرش به بالا تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان و ابوالشیخ.
  3. پرش به بالا تفاسیر مجمع البیان و روض الجنان.
  4. پرش به بالا تفاسیر ابن مردویه و ابن ابى حاتم.
  5. پرش به بالا تفاسیر روض الجنان و مجمع البیان.
  6. پرش به بالا تفسیر عیاشى.
  7. پرش به بالا محمدباقر محقق،‌ نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص 506.

منابع