آیه 5 سوره احقاف

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۵ احقاف)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُو مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لَا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلَىٰ يَوْمِ الْقِيَامَةِ وَهُمْ عَنْ دُعَائِهِمْ غَافِلُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<4 آیه 5 سوره احقاف 6>>
سوره : سوره احقاف (46)
جزء : 26
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و کیست گمراه‌تر از آن که جز خدا کسی را بپرستد که هیچ در حوائج تا قیامت او را اجابت نکند و از هر چه بخوانندشان خود بی خبر باشند؟

و چه کسانی گمراه ترند از کسانی که به جای خدا معبودانی را می خوانند که تا روز قیامت پاسخشان را نمی دهند و آنان از خواندنشان بی خبرند؟

و كيست گمراه‌تر از آن كس كه به جاى خدا كسى را مى‌خواند كه تا روز قيامت او را پاسخ نمى‌دهد، و آنها از دعايشان بى‌خبرند؟

و كيست گمراه‌تر از آن كه به جز اللّه چيزى را به خدايى مى‌خواند كه تا روز قيامت به او جواب نمى‌دهد، كه بتان از دعاى بت پرستان بى‌خبرند.

چه کسی گمراهتر است از آن کس که معبودی غیر خدا را می‌خواند که تا قیامت هم به او پاسخ نمی‌گوید و از خواندن آنها (کاملا) ً بی‌خبر است؟! (و صدای آنها را هیچ نمی‌شنود!)

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Who is more astray than him who invokes besides Allah such [entities] as would not respond to him until the Day of Resurrection, and who are oblivious of their invocation?

And who is in greater error than he who calls besides Allah upon those that will not answer him till the day of resurrection and they are heedless of their call?

And who is further astray than those who, instead of Allah, pray unto such as hear not their prayer until the Day of Resurrection, and are unconscious of their prayer,

And who is more astray than one who invokes besides Allah, such as will not answer him to the Day of Judgment, and who (in fact) are unconscious of their call (to them)?

معانی کلمات آیه

«یَدْعُو»: به فریاد بخواند. عبادت کند. الف زائدی در رسم‌الخطّ قرآنی دارد. «دُعَآءِ»: به فریاد خواستن. عبادت کردن .

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5»

و كيست گمراه تر از كسى كه به جاى خداوند، كسانى را مى خواند كه تا روز قيامت پاسخش را نمى دهند و حتّى از خوانده شدن خود بى خبرند.

وَ إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً وَ كانُوا بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ «6»

و آنگاه كه مردم محشور شوند، آنها دشمن شان خواهند بود و عبادتشان را انكار خواهند كرد.

نكته ها

بالاترين گمراهى، انحراف در شناخت است و كسى كه خداى عليم و قدير و سميع و بصير را رها كرده و به سراغ غير او مى رود، گرفتار چنين گمراهى شده است، زيرا غير خدا توان انجام هيچ كارى را ندارد.

مشابه آيه 5، آيه 29 سوره يونس است كه مى فرمايد: معبودهاى مشركان در قيامت به آنها مى گويند: «فَكَفى بِاللَّهِ شَهِيداً بَيْنَنا وَ بَيْنَكُمْ إِنْ كُنَّا عَنْ عِبادَتِكُمْ لَغافِلِينَ» خداوند ميان ما و شما گواه است كه ما از عبادت شما بى خبر بوديم.

چقدر تفاوت است ميان معبودى كه دعا را مى شنود و مستجاب مى كند، «ادْعُونِي أَسْتَجِبْ لَكُمْ» «1»

تفسير نور، ج 9، ص: 20

و معبودى كه هرگز نمى شنود و پاسخ نمى دهد. «مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ» و يا اگر بشنود، توان پاسخگويى ندارد! «إِنْ تَدْعُوهُمْ لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ وَ لَوْ سَمِعُوا مَا اسْتَجابُوا لَكُمْ» «2»

تفاوت نقش خدا و غير خدا در زندگى انسان

الف: نقش خدا در زندگى انسان

1. آفريدگارِ اوست. «خَلَقَ الْإِنْسانَ» «3»

2. پروردگار او و همه جهانيان است. «رَبِّ الْعالَمِينَ» «4»

3. او را بسيار دوست دارد. «بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ» «5»

4. دعاى او را مى شنود. «سَمِيعُ الدُّعاءِ» «6»

5. فريادرس اوست. «يُجِيبُ الْمُضْطَرَّ» «7»

6. او را به خوبى راهنمايى مى كند. «الَّذِينَ جاهَدُوا فِينا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنا» «8»

7. او را حمايت و سرپرستى مى كند. «وَ هُوَ يَتَوَلَّى الصَّالِحِينَ» «9»

8. به او رشد و تكامل مى دهد. «يَهْدِي إِلَى الرُّشْدِ» «10»

9. به او آرامش و اطمينان مى دهد. «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» «11»

10. به او آموزش مى دهد. «الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ» «12»

11. به او وسعت و فزونى مى دهد. «لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ» «13»

12. بيماريش را شفا مى دهد. «وَ إِذا مَرِضْتُ فَهُوَ يَشْفِينِ» «14»

13. اميد آينده ى اوست. «وَ الَّذِي أَطْمَعُ أَنْ يَغْفِرَ لِي خَطِيئَتِي يَوْمَ الدِّينِ» «15»

(1) غافر 60

(2) فاطر 14

(3) الرحمن 3

(4) حمد 2

(5) بقره 143

(6) آل عمران 38

(7) نمل 62

(8) عنكبوت 69

(9) اعراف 196

(10) جن 2

(11) رعد 28

(12) علق 4

(13) ابراهيم 7

(14) شعراء 80

(15) شعراء 82

تفسير نور، ج 9، ص: 21

ب: نقش غير خدا در زندگى انسان

1. قدرتى در آفرينش ندارند. «لَنْ يَخْلُقُوا ذُباباً» «1»

2. از خواسته هاى انسان بى خبرند. «وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ» «2»

3. دعاى او را نمى شنوند. «لا يَسْمَعُوا دُعاءَكُمْ» «3»

4. توان پاسخگويى ندارند. «يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ» (احقاف، 5)

5. دشمن انسان اند. «كانُوا لَهُمْ أَعْداءً» (احقاف، 6)

6. در برابر حوادث ناتوان اند. «فَلا يَمْلِكُونَ كَشْفَ الضُّرِّ عَنْكُمْ» «4»

7. نه قدرت نفع رسانى دارند و نه از ضرر جلوگيرى مى كنند. «ما لا يَضُرُّهُمْ وَ لا يَنْفَعُهُمْ» «5»

و خلاصه به قول حضرت يوسف عليه السلام: «أَ أَرْبابٌ مُتَفَرِّقُونَ خَيْرٌ أَمِ اللَّهُ الْواحِدُ الْقَهَّارُ» «6» آيا خدايان پراكنده و گوناگون بهترند يا خداى يگانه مقتدر؟

پيام ها

1- انحرافات فكرى و اعتقادى، بالاترين انحرافات بشر است. «مَنْ أَضَلُّ»

2- هر راهى غير از راه خداوند، گمراهى است. «مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ»

3- مردم، براى دنيا سراغ غير خدا مى روند، در حالى كه آنها نه تنها در دنيا كمكى نمى كنند، بلكه در قيامت هم دشمن مى شوند. لا يَسْتَجِيبُ لَهُ ... كانُوا لَهُمْ أَعْداءً

4- پيوندهاى غير الهى و شرك آلود دنيوى، به عناد و روابط خصمانه در قيامت تبديل خواهد شد. «إِذا حُشِرَ النَّاسُ كانُوا لَهُمْ أَعْداءً»

5- درخواست از ديگران، اگر به جاى خداوند باشد، نوعى عبادت و پرستش است كه با توحيد سازگار نيست. دُعائِهِمْ ... بِعِبادَتِهِمْ

6- معبودهاى خيالى، از عبادت مريدانشان در دنيا، غافل و در قيامت آن را انكار مى كنند. «عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ ، بِعِبادَتِهِمْ كافِرِينَ»

(1). حج، 73.

(2). احقاف، 5.

(3). فاطر، 14.

(4). اسراء، 56.

(5). يونس، 18.

(6). يوسف، 39.

تفسير نور، ج 9، ص: 22

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5»

بعد از اتمام حجت در باره گمراهى آنها فرمايد:

وَ مَنْ أَضَلُ‌: و كيست گمراه‌تر از طريق صواب (استفهام انكارى) يعنى نيست گمراه‌تر، مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ‌: از كسى كه بپرستد غير خدا را، مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ‌: آن را كه اجابت نكند دعاى او را و به فرياد او نرسد اگر چه آن كس بخواندن او هميشه مشغول باشد، إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ: تا روز قيامت، يعنى اگر مشرك تا قيامت عمر يابد و در آن مدت معبودان خود را بخواند و پرستش نمايد و از آنها طلب حاجت كند، هرگز او را اعانت و اجابت نكنند.

وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ‌: و معبودان باطل از خواندن پرستندگان خود بى‌خبرانند زيرا جماد و بى‌شعورند، و چون دعاى آنها را نشنوند چگونه اجابت كنند؛ بنابراين هيچكس از اينگونه اشخاص گمراه‌تر نيست.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‌

حم «1» تَنْزِيلُ الْكِتابِ مِنَ اللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ «2» ما خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما إِلاَّ بِالْحَقِّ وَ أَجَلٍ مُسَمًّى وَ الَّذِينَ كَفَرُوا عَمَّا أُنْذِرُوا مُعْرِضُونَ «3» قُلْ أَ رَأَيْتُمْ ما تَدْعُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ أَرُونِي ما ذا خَلَقُوا مِنَ الْأَرْضِ أَمْ لَهُمْ شِرْكٌ فِي السَّماواتِ ائْتُونِي بِكِتابٍ مِنْ قَبْلِ هذا أَوْ أَثارَةٍ مِنْ عِلْمٍ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «4»

وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ يَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا يَسْتَجِيبُ لَهُ إِلى‌ يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ «5»

ترجمه‌

فرو فرستادن اين كتاب از جانب خداى ارجمند درست كردار است‌

نيافريديم آسمانها و زمين و آنچه را ميان آن دو است مگر براستى و درستى و مدّتى نامبرده شده و آنانكه كافر شدند از آنچه بيم داده شدند روى گردانندگانند

بگو خبر دهيد از آنچه ميخوانيد بخدائى غير از خدا و بنمايانيد بمن كه چه چيز آفريدند از زمين يا براى آنها شركتى است در آسمانها بياوريد نزد من كتابى كه باشد پيش از اين يا اثر باقى مانده‌اى از دانش اگر هستيد راستگويان‌

و كيست گمراه‌تر از آنكه ميخواند غير از خدا كسى را كه اجابت نميكند او را تا روز قيامت و باشند آنها از خواندنشان بيخبران.

تفسير

خداوند متعال بعد از افتتاح اينسوره مباركه به حم و بيان نزول قرآن از جانب خود كه شرح آن در سور سابقه گذشت براى اثبات معاد ميفرمايد كه ما آسمانها و زمين و موجودات ما بين آن دو را بيهوده و عبث و بباطل خلق ننموديم بلكه بحق و حقيقت و غرض صحيح عقلى آفريديم كه موجبات ترقى و تعالى بندگانرا بيان نمائيم و اسباب انحطاط و تنزّلشان را گوشزد كنيم تا در دنيا كه مدّت محدود معيّنى در نزد خدا دارد هر كس بكمال لايق خود برسد و پاداش اعمالش‌

جلد 4 صفحه 646

را در آخرت كه نامحدود است در ثواب و عقاب به بيند ولى كفّار بكلّى از استعداد و تهيّه براى آنروز رو گردان و بآيات الهى كه راجع بترس و بيم‌دادن مردم است از عذاب آنروز اعتنائى ندارند و به پيغمبر خود دستور فرموده كه بآنها بفرمايد بگوئيد به‌بينم اين بتها كه شما پرستش مينمائيد و ميخوانيد آنها را بخدائى و براى قضاء حوائجتان چه چيزى از اجزاء و اعضاء زمين را خلق نموده‌اند يا با خدا در خلقت آسمانها شركت داشته‌اند كه براى آن استحقاق پرستش و ستايش را پيدا كرده‌اند يكى از كتابهاى آسمانى سابق بر قرآن را يا اثرى و خبرى كه از پيغمبرى يا امامى رسيده باشد و موجب علم شود بياوريد كه دلالت بر وجوب يا جواز بت‌پرستى داشته باشد اگر راست ميگوئيد در ادّعاء خودتان كه جواز يا وجوب پرستش بت باشد خلاصه آنكه ادّعاء بدون دليل پذيرفته نيست دليل هم يا دليل عقلى است يا نقلى نقلى هم يا كتاب خدا است يا خبر قطعى از انبياء و اوصياء ايشان و شما هيچ يك را نداريد در كافى از امام باقر عليه السّلام نقل نموده كه پرسيدند از اين آيه فرمود مراد از كتاب تورية و انجيل است و مراد از أثارة من العلم علم اوصياء انبياء است و در مجمع از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده كه او أثرة بسكون ثاء بدون الف قرائت فرموده است و كسى گمراه‌تر نيست از آنكه بخواند جز خداوند سميع بصير قادر مجيب كسى يا بتى را كه عاجز و محتاج يا از جمادات بى ادراك و شعور است كه دعاء آنها را نميشنود و اگر فرضا بشنود نميتواند اجابت كند تا روز قيامت كه آخر دنيا است و در آنروز جز خدا حكم فرمائى نيست و چون معبود باطل كه جز خدا است اعمّ از ذوى العقول و غير آنست در ضمير جمع بلفظ مناسب با عقلاء از باب تغليب تعبير شده و محتمل است مقصود فقط بتها باشند كه معبود مشركين مكّه بودند و تعبير بجمع ذوى العقول در و هم عن دعائهم غافلون بملاحظه نسبت مدعوّ شدن و غفلت بآنها باشد كه مناسب با ذوى العقول است مانند قول خداوند در سوره يوسف عليه السّلام رأيتهم لى ساجدين كه مراد آفتاب و ماه و كواكبند و نسبت سجده كه مناسب با عقلاء است بآنها داده شده و باين مناسبت گفته‌اند از ان بجمع عقلاء تعبير شده است.

جلد 4 صفحه 647

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ مَن‌ أَضَل‌ُّ مِمَّن‌ يَدعُوا مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ مَن‌ لا يَستَجِيب‌ُ لَه‌ُ إِلي‌ يَوم‌ِ القِيامَةِ وَ هُم‌ عَن‌ دُعائِهِم‌ غافِلُون‌َ «5»

و كيست‌ گمراه‌تر ‌از‌ كسي‌ ‌که‌ بخواند ‌از‌ ‌غير‌ ‌خدا‌ كسي‌ ‌را‌ ‌که‌ اجابت‌ نمي‌ كند ‌او‌ ‌را‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ ‌يعني‌ ‌اگر‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ ‌او‌ ‌را‌ بخواند اجابت‌ نمي‌كند و آنهايي‌ ‌را‌ ‌که‌ ميخواند ‌از‌ دعاء ‌او‌ غافل‌ هستند، ‌در‌ جاي‌ ديگر ميفرمايد: وَ الَّذِين‌َ تَدعُون‌َ مِن‌ دُونِه‌ِ ما يَملِكُون‌َ مِن‌ قِطمِيرٍ إِن‌ تَدعُوهُم‌ لا يَسمَعُوا دُعاءَكُم‌ وَ لَو سَمِعُوا مَا استَجابُوا لَكُم‌ وَ يَوم‌َ القِيامَةِ يَكفُرُون‌َ بِشِركِكُم‌ فاطر، آيه 14 و 15 وَ مَن‌ أَضَل‌ُّ ‌يعني‌ گمراه‌تر ‌از‌ ‌اينکه‌ نيست‌ ‌حتي‌ طبيعي‌ طبيعت‌ ‌را‌ نميخواند و عادم‌ الشعور ميداند.

مِمَّن‌ يَدعُوا مِن‌ دُون‌ِ اللّه‌ِ مثل‌ اصنام‌ و شمس‌ و قمر و كواكب‌ و گاو و گوساله‌ و آتش‌ و درخت‌.

جلد 16 - صفحه 136

مَن‌ لا يَستَجِيب‌ُ لَه‌ُ ‌حتي‌ ملائكه‌ و جن‌ و انس‌ ‌که‌ شاعر هستند اجابت‌ نمي‌كنند.

إِلي‌ يَوم‌ِ القِيامَةِ و ‌لو‌ ‌تا‌ روز قيامت‌ ‌آنها‌ ‌را‌ دعوت‌ كني‌.

وَ هُم‌ عَن‌ دُعائِهِم‌ غافِلُون‌َ ‌حتي‌ فرداي‌ قيامت‌ ميگويند ملائكه‌ ‌که‌ اينها ‌ما ‌را‌ عبادت‌ نمي‌كردند ‌که‌ ميفرمايد: يَوم‌َ يَحشُرُهُم‌ جَمِيعاً ثُم‌َّ يَقُول‌ُ لِلمَلائِكَةِ أَ هؤُلاءِ إِيّاكُم‌ كانُوا يَعبُدُون‌َ قالُوا سُبحانَك‌َ أَنت‌َ وَلِيُّنا مِن‌ دُونِهِم‌ بَل‌ كانُوا يَعبُدُون‌َ الجِن‌َّ أَكثَرُهُم‌ بِهِم‌ مُؤمِنُون‌َ سبأ آيه 39 و 40، ‌که‌ ‌حتي‌ ملائكه‌ ‌هم‌ غافل‌ هستند ‌از‌ عبادت‌ ‌آنها‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 5)- سپس برای بیان عمق گمراهی این مشرکان می‌افزاید: «چه کسی گمراهتر است از آنها که موجوداتی غیر از خدا را پرستش می‌کنند که اگر تا قیامت هم آنان را بخوانند پاسخشان نمی‌گویند»؟ (وَ مَنْ أَضَلُّ مِمَّنْ یَدْعُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ مَنْ لا یَسْتَجِیبُ لَهُ إِلی یَوْمِ الْقِیامَةِ).

نه تنها پاسخ آنها را نمی‌دهند، اصلا سخنانشان را نمی‌شنوند «و از دعا و ندای آنها غافلند»! (وَ هُمْ عَنْ دُعائِهِمْ غافِلُونَ).

ج4، ص424

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

منابع