آیه 58 سوره انفال
<<57 | آیه 58 سوره انفال | 59>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و چنانچه از خیانتکاری گروهی (از معاهدین خود) سخت میترسی در این صورت تو نیز با حفظ عدل و درستی، عهد آنها را نقض کن، که خدا خیانتکاران را دوست نمیدارد.
و اگر از خیانت و پیمان شکنی گروهی [که با آنان هم پیمانی] بیم داری، پس به آنان خبر ده که [پیمان] به صورتی مساوی [و طرفینی] گسسته است؛ زیرا خدا خائنان را دوست ندارد.
و اگر از گروهى بيم خيانت دارى [پيمانشان را] به سويشان بينداز [تا طرفين] به طور يكسان [بدانند كه پيمان گسسته است]، زيرا خدا خائنان را دوست نمىدارد.
اگر مىدانى كه گروهى در پيمان خيانت مىورزند، به آنان اعلام كن كه همانند خودشان عمل خواهى كرد. زيرا خدا خائنان را دوست ندارد.
و هرگاه (با ظهور نشانههایی،) از خیانت گروهی بیم داشته باشی (که عهد خود را شکسته، حمله غافلگیرانه کنند)، بطور عادلانه به آنها اعلام کن که پیمانشان لغو شده است؛ زیرا خداوند، خائنان را دوست نمیدارد!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
فانبذ: فعل امر است از «نبذ»، نبذ: انداختن از روى بى اعتنايى يا مطلق انداختن. فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ: بيانداز به سوى آنها به عدالت.[۱]
نزول
شأن نزول آیات 57 و 58:
«شیخ طوسی» گوید: این دو آیه نیز با هم درباره بنىقریظه نازل گردیده است. واقدى گوید که آیه 58 درباره طائفه بنىقنیقاع نازل شده و به خاطر همین آیه رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم بسوى آنان متوجه گشت[۲].[۳]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ «58»
و اگر خوف آن داشتى كه گروهى (در پيمان) خيانت كنند، تو نيز عهدشان را به سوى آنان بيانداز (و آن را لغو كن، يا به آنان اعلام كن كه همانند خودشان عملخواهى كرد.) همانا خداوند خائنان را دوست ندارد.
وَ لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا إِنَّهُمْ لا يُعْجِزُونَ «59»
وآنان كه كفرورزيدهاند گمان نكنند كه پيش افتادهاند (واز قلمرو ما بيرون رفتهاند،) زيرا آنها نمىتوانند (ما را) ناتوان كنند.
نکته ها
«فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» از «نَبَذَ»، به معناى افكندن است. مراد از افكندنِ پيمان به طرف دشمن، اين است كه قبلًا به آنان اعلام و سپس پيمان را لغو كنيد تا غافلگير نشوند و شما هم ناجوانمردى نكرده باشيد.
«عَلى سَواءٍ»، يا به معناى مقابله به مثل است، يعنى همان گونه كه آنان در فكر توطئه و پيمان شكنىاند، شما هم پيمان را لغو كنيد. يا به معناى رفتار عادلانه با دشمن است. «1»
«1». تفاسير نمونه والميزان.
جلد 3 - صفحه 343
آيه در موردى است كه شواهد وقرائنى بر توطئه و خيانت دشمن وجود دارد، كه براى پيشگيرى بايد در لغو پيمان پيش دستى كرد.
پیام ها
1- در مسائل مهم نظامى و اجتماعى، منتظر وقوع خيانت نباشيد، بلكه بايد با احتمال عقلايى نسبت به خيانت نيز اقدام كرد. وَ إِمَّا تَخافَنَ ... خِيانَةً
2- اسلام به قراردادها و معاهدات خود پايبند است و تا احتمال خيانتى نيست، وفا لازم است. وَ إِمَّا تَخافَنَ ... خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ
3- تشخيص شواهد و قرائن خيانت و تصميم بر باطل كردن قراردادها و بىاعتبارى تعهّدات، از اختيارات رهبر جامعه اسلامى است. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ» (مخاطب شخص پيامبر است، نه امّت اسلامى)
4- پايبندى به معاهدات، تا زمانى است كه احتمال توطئه نباشد، وگرنه اعلام انصراف مىشود. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ»
5- اگر از خيانت دشمن نگران هستيد، ناجوانمردى نكنيد و لغو پيمان را اعلام كنيد. «فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ»
6- با دشمن هم عدل وانصاف داشته باشيد. «عَلى سَواءٍ»، يعنى بالعدل. «1»
7- لغو قرار داد از روى مقابله به مثل، عادلانه است. «عَلى سَواءٍ»
8- خيانت از هركه باشد حرام و زشت است، چه كافر و چه مسلمان. «إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ»
9- جنگ، با كسانى كه سابقهى پيمان داشتهايم، خيانت است. فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ ... إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ
10- از سنّتهاى الهى نمىتوان پيشى گرفت. وَ لا يَحْسَبَنَ ... سَبَقُوا
11- چنان ابتكار عمل را به دست گيريد كه كفار خيال نكنند بر شما پيشى
«1». تفسير الميزان.
جلد 3 - صفحه 344
گرفتهاند. «لا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا سَبَقُوا»
12- كافران، با خيانت به جايى نمىرسند. «لا يُعْجِزُونَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ (58)
وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً: و اگر انديشه كنى و دريابى از قومى كه با تو عهد نمودند نقض آن عهد را به علامات و نشانههائى كه بر تو واضح و مبين شود خيانت آنان، فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ: پس بينداز به سوى ايشان عهدشان را، يعنى اعلام فرما پيش از قتال به آنكه من نيز عهد شما را باطل نمودم در حالتى كه باشى، عَلى سَواءٍ: بر طريق عدل و اقتصاد، چه اگر اظهار اين معنى نكنى با ايشان، گمان برند كه تو بر عهد خود باقى و با وجود بر اين محاربه نمائى، هر آينه غدر و مكرى باشد كه از تو صادر و به آن متهم شوى و شايسته شأن حضرت تو نباشد، پس سويّه مقتضى آنست كه آنها همان دانند كه تو از ايشان دانى از نقض عهد، إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ: بدرستى كه خداى تعالى دوست نمىدارد خيانت كنندگان را و نمىپسندد عمل ايشان را.
نكته: اين آيه تعليل است براى امر به نبذ و نهى از مناجزه قتال كه مدلول عليه است به حال بر طريق استيناف «1». واقدى گفته: اين آيه شريفه در باره بنى قينقاع نازل شد و حضرت رسالت صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بعد از نزول، اعلام ايشان، و بعد با آنها محاربه فرمود.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
فَإِمَّا تَثْقَفَنَّهُمْ فِي الْحَرْبِ فَشَرِّدْ بِهِمْ مَنْ خَلْفَهُمْ لَعَلَّهُمْ يَذَّكَّرُونَ (57) وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِيانَةً فَانْبِذْ إِلَيْهِمْ عَلى سَواءٍ إِنَّ اللَّهَ لا يُحِبُّ الْخائِنِينَ (58)
ترجمه
پس اگر دريابى آنها را در جنگ پس پراكنده كن بآنان كسانيرا كه پيرو آنهايند باشد كه آنان پند گيرند
و اگر بترسى از گروهى بر خيانتى پس بيفكن بسوى آنها باعتدال همانا خدا دوست ندارد خيانت كارانرا.
تفسير
دستورى است از خداوند برسول اكرم در سلوك با كفاريكه نقض عهد نمودند كه اگر دست بيابى و ظفر پيدا كنى بر آنها در جنگ متفرق و مضطرب كن بسبب قتل و نهب و عقوبت آنها كسانيرا كه پيرو آنها هستند در كفر و طغيان و نقض عهد و عصيان تا متنبّه بمفاسد اخلاق خود شوند و از حال آنها عبرت گيرند و پيرامون اين امور نگردند و اگر بسبب ظهور امارات نقض عهد از قوميكه با آنها معاهده نمودى بترسى كه خيانتى نمايند و بر خلاف قرار داد عمل مضرّى انجام دهند بيفكن بسوى آنها عهدشان را بتساوى و اعتدال باين نحو كه قبلا بآنها اعلام نما كه عهد ما ملغى است و بعدا با آنها جنگ كن تا مساوات شده باشد ميان شما و آنها در اطلاع بر الغاء عهد و نگويند مسلمانان با ما غدر نمودند و ميانه روى شده باشد با آنها در عداوت و اگر بىخبر بآنها حمله كنى با سابقه عهد امان خارج از حدّ اعتدال در عداوت با آنها رفتار شده و خيانت است چون نقض عهد از آنها بروز ننموده و خدا خيانت كاران را دوست ندارد چه مسلمانان باشند چه كفار.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ إِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِيانَةً فَانبِذ إِلَيهِم عَلي سَواءٍ إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الخائِنِينَ (58)
و اگر خوف پيدا كردي از آن قومي که با تو معاهده كردند که خيانت كنند و نقض عهد نمايند پس بآنها خبر ده که معاهده ما بهم خورد و هر نحوي که رفتار كردند با آنها رفتار نما که معني عدل است که هم مطلع باشند و هم خيانت از شما نشده باشد خداوند دست نميدارد خيانت كنندگان را.
إِمّا تَخافَنَّ مِن قَومٍ خِيانَةً خوف حضرت رسالت نه از باب شك و ترديد است بلكه از جهت اينست که اينها بعهد خود وفا نميكنند و در موقعي که بتوانند خيانت ميكنند فَانبِذ إِلَيهِم نبذ انداختن چيزي است يعني دور انداختن يعني معاهده را بر هم بزن و قرارداد را از بين بردار که خيانتي از طرف شما سر نزند اگر تعقيب بآنها كردي علي سواء يعني نگاه كن اگر آنها در مقام دشمني و كمك بمشركين و مقاتله با مسلمين برآمدند با آنها مقاتله كن و اگر ساكت باشند متعرض آنها نباش که بعدالت با آنها رفتار كرده باشي و تعدي نشده باشد که معناي علي سواء است زيرا إِنَّ اللّهَ لا يُحِبُّ الخائِنِينَ و لو با كفار باشد چه رسد خيانت با مسلمين بالاخص با رسول خدا و اوصياء آن.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 58)- «و اگر آنها (در برابر تو در میدان حاضر نشدند ولی قرائن و نشانههایی از آنها ظاهر شده است که در صدد پیمان شکنی هستند و) بیم آن میرود که دست به خیانت بزنند و پیمان خود را بدون اعلام قبلی یک جانبه نقض کنند، تو پیشدستی کن، و به آنها اعلام نما که پیمانشان لغو شده است» (وَ إِمَّا تَخافَنَّ مِنْ قَوْمٍ خِیانَةً فَانْبِذْ إِلَیْهِمْ عَلی سَواءٍ).
مبادا بدون اعلام الغاء پیمانشان به آنها حمله کنی «زیرا خداوند خائنان و کسانی را که در پیمان خویش راه خیانت در پیش میگیرند دوست نمیدارد» (إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ الْخائِنِینَ).
ج2، ص164
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
- ↑ ابوالشیخ از ابن شهاب روایت کرده که جبرئیل به پیامبر وارد شد و گفت: یا رسول الله سلاح را نهادى در حالتى که همیشه در طلب قوم بودى بنابراین بیرون برو که خداوند درباره طایفه بنىقریظه به تو اجازه داده است و آیه 59 درباره بنىقریظه نازل گردیده است.
- ↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص390.
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
- محمدباقر محقق، نمونه بینات در شأن نزول آیات از نظر شیخ طوسی و سایر مفسرین خاصه و عامه.