آیه 57 سوره واقعه
<<56 | آیه 57 سوره واقعه | 58>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
ما شما را بیافریدیم پس چرا تصدیق نمیکنید؟
ما شما را آفریدیم، پس چرا [آفرینش دوباره خود را پس از مرگ] باورنمی کنید؟
ماييم كه شما را آفريدهايم، پس چرا تصديق نمىكنيد؟
ما شما را آفريدهايم؛ پس چرا تصديق نمىكنيد؟
» ما شما را آفریدیم؛ پس چرا (آفرینش مجدّد را) تصدیق نمیکنید؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»: پس چرا نباید تصدیق بکنید؟ مفعول آن محذوف است که خلق و بعث، یعنی آفرینش تازه و حیات مجدد است. واژه (لَوْ لا) برای تحضیض و تحریک بر انجام کاری است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ «57» أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ «58» أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ «59»
ما شما را آفريديم، پس چرا تصديق نمىكنيد؟ آيا آنچه را (در رحم) مىريزيد ديدهايد؟ آيا شما آن را (به صورت انسان) مىآفرينيد يا ما آفرينندهايم؟
نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ «60»
ماييم كه مرگ را در ميان شما مقدّر كرديم و هرگز (مغلوب نمىشويم) و كسى بر ما پيشى نمىگيرد.
نکته ها
در آيات قبل بيان شد كه اصحاب شِمال در معاد ترديد داشته و مىگفتند: آيا اگر مرديم و خاك شديم، باز زنده مىشويم؟ از اين آيه به بعد خداوند نمونههاى قدرت خود را در دنيا بيان مىكند تا استبعاد قيامت را برطرف نمايد.
استدلالهاى قرآن، فراتر از زمان و مكان است و تاريخ مصرف ندارد و به مقطعى از زمان و مكانى خاص تعلق ندارد. نطفه در رحم و بذر در زمين، در هر زمان و مكان و براى همه واضح و روشن است.
مخفى بودن زمان مرگ حكيمانه است و فوايدى را به دنبال دارد، از يك سوى آماده باش
جلد 9 - صفحه 434
انسان كه هر لحظه ممكن است مرگ فرا رسد و از سوى ديگر جريان عادى زندگى، زيرا منتظر زمان معيّنى براى مرگ نيست وگرنه زندگى براى او تلخ مىشد.
گرچه برخى مقدّمات توليد نسل، همچون آميزش و ريزش نطفه در رحم، به وسيله انسان است، امّا تلقيح نطفه و تخمك و رشد آن در چند مرحله و حفظ و تبديل آن به يك انسان كامل با ويژگىهاى منحصر به فرد، تنها كار خداوند است. «أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ»
حتى اگر بشر، در خارج از رحم همانند سازى كند، باز هم از قدرت الهى نمىكاهد و خالقيّت او را زير سؤال نمىبرد، زيرا اين تأثير و تأثّر به دست تواناى خداوند است و بشر در طراحى مراحل آفرينش نقشى ندارد.
پیام ها
1- چرا شك در معاد مىكنيد؟ كسى كه شما را آفريد بار ديگر نيز مىآفريند. «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ»
2- با منكران و ناباوران، مستدل گفتگو كنيم. «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ»
3- توبيخ بعد از استدلال است. اول مىفرمايد: «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ» سپس توبيخ مىكند. «فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ»
4- در استدلال، به يك دليل و نمونه بسنده نكنيم. أَ فَرَأَيْتُمْ ... أَ أَنْتُمْ ...
5- در تبليغ و مجادله، با استفاده از شيوه سؤال و پرسش، وجدان مخاطبان را بيدار و به يارى فراخوانيم. أَ فَرَأَيْتُمْ ... أَ أَنْتُمْ ...
6- قدرت الهى، هم در آفريدن نمودار است، «نَحْنُ خَلَقْناكُمْ» و هم در ميراندن. «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
7- مرگ، يك حادثه و اتّفاق نيست، بر اساس حكمت و حساب و كتاب است. «قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
8- پايان عمر و زمان مرگ، تنها به دست خداست. «نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
9- مرگ انسان نشانهى عجز خداوند از زنده نگه داشتن نيست، بلكه تقديرى حكيمانه است. «قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ»
جلد 9 - صفحه 435
10- قدرت الهى مطلقه است و هيچ شخص يا قدرتى نمىتواند از مرگ فرار كرده و بر اين تقدير الهى غالب شده و بر آن پيشى بگيرد. «ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57)
بعد از آن تخصيص كفار فرمايد بر تصديق بعث با اين احتجاج كه:
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ: ما آفريديم شما را در ابتدا و شما معترفيد كه نبوديد و موجود شديد، و البته شيء به خودى خود موجود نشود، موجد لازم دارد، و او خالق و صانع و آفريدگار شما باشد. فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ: پس چرا باور نمىكنيد آفرينش ما را در اينها و اعتراف ننمائيد قدرت ما را بر اعاده بملازمه، زيرا همه ارباب عقول و افهام واضح و لايح است ذاتى كه قادر باشد بر ايجاد در ابتدا، البته قادر خواهد بود بر اعاده در انتها.
بيان: احياى مردگان و عود ارواح به اجساد، اعجب نخواهد بود از خلقت انسانى از نطفه قذره متساوى الاجزاء كه به قدرت كامله الهيه تسويه اعضاى مختلفة الاجزاء و صورت انسانى كه احسن صورت است به او عطا فرمود؛ بنابراين چگونه تصديق اعاده و حشر را ننمائيد و حال آنكه موجد و محيى قادر متعال خواهد بود، و لذا حضرت سيد سجاد عليه السّلام فرمايد: و العجب كلّ العجب لمن انكر النّشأة الاخرى و هو يرى النّشأة الاولى: و عجب و تمامى عجب براى كسى است كه انكار كند ايجاد نشأه ديگر را كه قيامت باشد، و حال آنكه مىبيند نشأه اولى را كه دنيا باشد.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
نَحْنُ خَلَقْناكُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ (57) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تُمْنُونَ (58) أَ أَنْتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخالِقُونَ (59) نَحْنُ قَدَّرْنا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَ ما نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ (60) عَلى أَنْ نُبَدِّلَ أَمْثالَكُمْ وَ نُنْشِئَكُمْ فِي ما لا تَعْلَمُونَ (61)
وَ لَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولى فَلَوْ لا تَذَكَّرُونَ (62) أَ فَرَأَيْتُمْ ما تَحْرُثُونَ (63) أَ أَنْتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ (64) لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ (65) إِنَّا لَمُغْرَمُونَ (66)
بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ (67) أَ فَرَأَيْتُمُ الْماءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ (68) أَ أَنْتُمْ أَنْزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنْزِلُونَ (69) لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً فَلَوْ لا تَشْكُرُونَ (70) أَ فَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ (71)
أَ أَنْتُمْ أَنْشَأْتُمْ شَجَرَتَها أَمْ نَحْنُ الْمُنْشِؤُنَ (72) نَحْنُ جَعَلْناها تَذْكِرَةً وَ مَتاعاً لِلْمُقْوِينَ (73) فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ (74)
ترجمه
ما آفريديم شما را پس چرا تصديق نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه ميريزيد در رحمها
آيا شما مىآفرينيد آنرا يا ما آفريننده آنيم
ما مقدّر و مقرّر نموديم ميان شما مرگ را و نيستيم ما عاجزشدگان
از آنكه بدل نمائيم شما را بأمثال خودتان و ايجاد كنيم شما را در آفرينشى كه نميدانيد
و بتحقيق دانستيد آفرينش نخستين را پس چرا ياد نميكنيد
بگوئيد بدانم آنچه را كه كشت ميكنيد
آيا شما ميرويانيد آنرا يا ما رويانندهايم
اگر بخواهيم هر آينه ميگردانيم آنرا خشك و خورد پس در روز ذكر آنرا مكرّر نمائيد
همانا ما ضرر كشيده و خسارت
جلد 5 صفحه 133
زدگانيم
بلكه ما بىبهرگانيم
بگوئيد بدانم آبى را كه مينوشيد
آيا شما فرو ريختهايد آنرا از ابر يا مائيم فرو ريزندگان
اگر بخواهيم ميگردانيم آنرا تلخ و شور پس چرا شكر نميكنيد
آيا ديديد آتشى را كه بيرون ميآوريد
آيا شما آفريديد درختش را يا ما آفرينندگانيم
ما قرار داديم آنرا موجب تذكرى و مايه برخوردارى براى محتاجان
پس تسبيح گوى بنام پروردگارت كه بزرگ است.
تفسير
خداوند سبحان بعد از نقل انكار منكرين معاد در آيات سابقه اثبات فرموده است آنرا به بيانات مختلفه شگفتآورى كه حقّا الزامآور است از اين قبيل كه ما شما را از آب و خاك خلق نموديم و شما هم قبول داريد اين معنى را پس چرا تصديق نميكنيد كه ما شما را دو مرتبه از آب و خاك خلق ميكنيم با آنكه ميدانيد كسيكه يك مرتبه كارى را انجام داد دو مرتبه ميتواند انجام دهد خبر دهيد مرا از آبى كه ميريزيد شما در ارحام زنها كه آيا شما خلق ميكنيد آنرا و بصورت آدمى بيرون ميآوريد و جان ميدهيد او را يا ما اين كار را انجام ميدهيم ما خودمان مقدّر نموديم براى شما مرگ را در اوقات معيّنى و كسى عاجز ننموده است ما را از آنكه بعد از مردن شما و خاك شدن بدنهاتان امثال همان بدنهاتان را از همان خاك خلق نمائيم و روح شما را بآنها عودت دهيم در وقتى كه شما نميدانيد موعد آنرا كه قيامت است يا در ضمن هيئت و صورتى كه شما نميدانيد خوب است يا بد تا اشاره باشد به تبديل صورتها در قيامت از مؤمن و كافر بخوب و بد و اينكه امثال فرموده براى آنست كه وقتى بدن كه قالب روح است از روح خالى و خاك شد و دو مرتبه بصورت اوّل در آمد مثل آن بدن است تا آن روح بآن برگردد آن وقت همان شخص ميشود چون شخصيّت بروح است نه بجسم اين معنى در صورتى است كه قول خداوند على أن نبدّل متعلّق باشد بمسبوقين و محتمل است متعلق بقدّرنا باشد و ما نحن بمسبوقين جمله معترضه و بنابراين مراد آنستكه ما مقدّر نموديم ميان شما مرگ را براى آنكه شما را دو مرتبه زنده نمائيم و كسى در اين امر بر ما سبقت نگرفته است و اين معنى الطف از سابق است و آن اسهل از اين خلاصه آنكه قدرت ما باقى است و عجزى بر ما طارى نشده كه شما بگوئيد خدا دو مرتبه نميتواند ما را خلق نمايد شما كه دانستيد
جلد 5 صفحه 134
خلقت اوليّه ما را و ديديد كه چگونه از نطفه خلق شديد پس چگونه منكر ميشويد خلقت ثانويّه خودتان را و متذكّر نميشويد كه همان كس كه اوّلا شما را خلق نمود ميتواند دو مرتبه خلق كند در كافى از امام سجاد عليه السّلام نقل نموده كه خيلى تعجب است از كسيكه منكر خلقت ديگر شده با آنكه خلقت اولى را ديده در خلقت خودتان كه واضح است خودتان هيچ كارهايد بفرمائيد بدانم آن تخمى را كه شما در زمين كشت ميكنيد و خودتان را زارع ميپنداريد و ميخوانيد شما از آن تخم پوسيده در زمين صد تخم يا كمتر يا بيشتر برداشت ميكنيد يا ما آنرا عمل ميآوريم و تحويل شما ميدهيم و اگر بخواهيم آنرا گياه خشك خرد يا كاه بىدانه ميسازيم پس شما بعدا روز خودتان را از ندامت بسخنان گوناگون اسفآميز در آن زمينه بپايان ميرسانيد از قبيل آنكه ما ضرر كرديم و غرامت كشيديم ما اصلا روزى نداريم بهرهاى از دنيا خدا قسمت ما نكرده بگوئيد تا معلوم شود همين آبى كه ميآشاميد شما از ابر نازل نموديد يا ما اگر از اوامر ما تخلف نمائيد و ما بخواهيم ميتوانيم آنرا تلخ و شور كنيم كه قابل آشاميدن نباشد پس چرا شكر نميكنيد اين نعمت و امثال آنرا با آنكه با اينهمه معاصى باز ما اينكار را نكرده و نميكنيم آيا ديديد شما آتشى را كه از چوب تر بيرون ميآوريد شما آن درخت را خلق نموديد يا ما براى آنكه قدرت خودمان را بشما تذكر و ارائه دهيم و بهرهبردارى كنند از آن محتاجان و مسافران در وقت نزول در بيابان بىآب و گياه چنانچه در سوره يس ذكر شد كه دو چوب تر از دو درخت را بهم ميسايند و از آن آتش بيرون ميآيد و اين از عجائب صنع الهى است در باديه عربستان و بنابراين ضمير در جعلناها بنار زناد يا شجره آن راجع است و مقصود متذكر شدن بقدرت الهى است ولى قمى ره فرموده تا متذكر آتش قيامت شوند و مقوى كه مفرد مقوين است كسى را گويند كه نازل در وادى قفر شده و قمى ره نقل فرموده كه مراد محتاجانند و جمله أ فرأيتم در اين مقامات اگر چه بمعناى اخبرونى است ولى باز معناى اصلى خود را از دست نميدهد و مقصود از استفهام گرفتن اقرار از طرف مقابل است پس بايد تنزيه و تقديس نمود خداوند را از آنچه لايق مقام او نيست و مشغول بود بذكر نام نامى او و در مجمع از پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده
جلد 5 صفحه 135
كه چون اين آيه نازل شد فرمود قرار دهيد آنرا در ركوع خودتان و در فقيه نيز مانند آنرا نقل نموده پس بايد گفت سبحان ربّى العظيم و بحمده.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
نَحنُ خَلَقناكُم فَلَو لا تُصَدِّقُونَ (57)
ما شما را خلق كرديم، پس براي چه تصديق نميكنيد خداوندي که قادر است نيست را هست كند معدوم صرف را لباس وجود بپوشاند قادر است بر اعاده و بعث، چنانچه ميفرمايد:
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 57)- هفت دلیل بر مسأله معاد: از آنجا که در آیات گذشته سخن از تکذیب کنندگان معاد در میان بود، و اصولا تکیه بحثهای این سوره عمدتا روی مسأله اثبات معاد، است در اینجا به بحث و بررسی پیرامون ادله معاد میپردازد، روی هم رفته هفت دلیل بر این مسأله مهم ارائه میدهد که پایههای ایمان را در این زمینه قوی کرده، قلب انسان را به وعدههای الهی که در آیات گذشته پیرامون مقربان و اصحاب الیمین و اصحاب الشمال آمده بود مطمئن میسازد.
در مرحله اول میگوید: «ما شما را آفریدیم پس چرا (آفرینش مجدد را) تصدیق نمیکنید»؟ (نَحْنُ خَلَقْناکُمْ فَلَوْ لا تُصَدِّقُونَ).
چرا از رستاخیز و معاد جسمانی بعد از خاک شدن بدن تعجب میکنید؟ مگر روز نخست شما را از خاک نیافریدیم؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم