آیه 52 سوره اعراف

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۵۲ اعراف)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَلَقَدْ جِئْنَاهُمْ بِكِتَابٍ فَصَّلْنَاهُ عَلَىٰ عِلْمٍ هُدًى وَرَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ

مشاهده آیه در سوره


<<51 آیه 52 سوره اعراف 53>>
سوره : سوره اعراف (7)
جزء : 8
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و محققا ما برای ایشان کتابی آوردیم که در آن هر چیز را بر اساس علم و دانش تفصیل دادیم برای هدایت و رحمت آن گروه که ایمان می‌آورند.

و برای آنان کتابی [عظیم و با ارزش] آوردیم که آن را از روی دانشی [گسترده و دقیق] بیان کردیم، در حالی که برای گروهی که ایمان آوردند، سراسر هدایت و رحمت است.

و در حقيقت، ما براى آنان كتابى آورديم كه آن را از روى دانش، روشن و شيوايش ساخته‌ايم، و براى گروهى كه ايمان مى‌آورند هدايت و رحمتى است.

براى هدايت مؤمنان و بخشايش به ايشان كتابى آورديم كه در آن هر چيز را از روى دانش به تفصيل بيان كرده‌ايم.

ما کتابی برای آنها آوردیم که (اسرار و رموز) آن را با آگاهی شرح دادیم؛ (کتابی) که مایه هدایت و رحمت برای جمعیّتی است که ایمان می‌آورند.

ترجمه های انگلیسی(English translations)

Certainly We have brought them a Book, which We have elaborated with knowledge, as a guidance and mercy for a people who have faith.

And certainly We have brought them a Book which We have made clear with knowledge, a guidance and a mercy for a people who believe.

Verily We have brought them a Scripture which We expounded with knowledge, a guidance and a mercy for a people who believe.

For We had certainly sent unto them a Book, based on knowledge, which We explained in detail,- a guide and a mercy to all who believe.

معانی کلمات آیه

فصلناه: تفصيل: بيان كردن. فصل در اصل به معنى بريدن و جدا كردن است.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ «52»

و حال آنكه در حقيقت ما برايشان كتابى آورديم كه آن را بر اساس علم (آگاهانه)، تفصيل داديم تا هدايت و رحمتى براى اهل ايمان باشد.

نکته ها

حضرت على عليه السلام مى‌فرمايد: انّ اللّه سبحانه لم يعظ احداً بمثل هذا القرآن‌ ... خداوند هيچ كس را به مانند قرآن موعظه نكرده است، زيرا قرآن، ريسمان محكم و أمن الهى است، بهار قلب‌ها و چشمه‌سار علم مى‌باشد و براى قلب و دل انسان، جلايى به جز قرآن نيست، با وجود اينكه ياددارندگان رفتند و مشتى فراموش‌كنندگان ماندند. «2»


«2». نهج‌البلاغه، خطبه 176.

جلد 3 - صفحه 77

پیام ها

1- خداوند به وسيله‌ى كتاب، اتمام حجّت كرد و انسان را از مغرور شدن به دنيا و فراموشى آخرت وانكار آيات، (در آيه قبل) نجات مى‌دهد. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ»

صدها چراغ دارد و بيراهه مى‌رود

بگذار تا بيفتد و بيند سزاى خويش‌

2- آوردن كتاب هدايت و رحمت، كار خداوند است كه آن را بخش بخش و به تدريج نازل كرده است. «لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ»

3- وحى خداوند، بر اساس علم الهى به نيازهاى انسان و جهان است. «بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ»

4- كتاب و علم الهى، بسيار با عظمت است. كتاب ... علم هر دو نكره است.

5- هدايت با قرآن، از بزرگ‌ترين رحمت و لطف‌هاى خداوند به مؤمنان است. «هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»

6- قرآن، هدايت‌گر اهل باور است، نه انسان‌هاى لجوج و بهانه‌گير. «لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (52)

بعد از شرح مناظرات و مكالمات فرق ثلاثه بهشتى- جهنمى- اعرافى- براى تنبه و تذكر هر مكلف عاقلى، شروع به ذكر تشريف و توصيف كتاب مجيد و فرقان حميد فرمايد:

وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ‌: و هر آينه بتحقيق اتيان نموديم كفار را كتابى كه مراد قرآن است. گرچه انزال قرآن، به توسط جبرئيل بر پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم، و بعد آن حضرت تلاوت مى‌نمود بر مردم، لكن اسناد اين انزال و ارسال و مجى‌ء آن را نسبت به مقام ربوبى داده، براى كمال توثيق و تصديق است تا خلجان شك و شبهه افترا از قلوب كفار بر آيد. و اثبات فرمايد كه كل قرآن از ابتدا تا انتها كلام من است بلا تفاوت، و رسانيدن پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم رسانيدن من است، چه قول و فعل او، عين قول و فعل من مى‌باشد.

فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ‌: تفصيل داديم قرآن را و بيان كرديم هر امر و حكم آن را بالانفراد، در حالى كه عالم به كل و جزء آن مى‌باشيم. نزد بعضى تفصيلش داديم آن را بر علوم كثيره. هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ‌: در حالى كه هدايت و رحمت است براى قومى كه تصديق كنند و ايمان آرند به آن. به قولى: قرآن دلالت موصله مرشده خلق است به حق، و ناجى مؤمنين است خاصه از گمراهى و ضلالت.

حضرت امير المؤمنين در ذيل خطبه‌اى فرمايد: و انّ اللّه سبحانه لم يعظ احدا بمثل هذا القران، فانّه حبل اللّه المتين و سببه الامين و فيه ربيع القلوب و ينابيع‌

«1» نهج البلاغه، حكمت 77.

جلد 4 صفحه 83

العلم و ما للقلب جلاء غيره مع انّه قد ذهب المتذكرون و بقى النّاسون او المتناسون: «1» و بدرستى كه خداوند سبحان موعظه نفرمود احدى را به مثل اين قرآن. پس بدرستى كه قرآن ريسمان محكم الهى است كه هرگز منقطع نشود، و سبب امين سبحانى است از وصول تمسك به آن. و در قرآن است بهار قلوب، يعنى سبزى و طراوت و خرمى و نظارت دل و چشمه‌هاى علم و دانش، و نيست از براى قلب جلا و صيقلى به غير قرآن، با وجود آن كه، رفتند ياد دارندگان، و باقى ماندند فراموش كنندگان يا نسيان نمايندگان.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِكِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلى‌ عِلْمٍ هُدىً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ يُؤْمِنُونَ (52)

ترجمه‌

و بتحقيق آورديم براى آنها كتابيرا كه تفصيل داديم آنرا از روى دانش با آنكه هدايت و رحمت است براى گروهى كه ايمان ميآورند.

تفسير

كلام گاهى مجمل است يعنى مراد متكلم از آن بدست نمى‌آيد و گاهى مبيّن است يعنى مراد متكلم از آن بدست مى‌آيد و قرآن از قبيل قسم دوم است و گاهى هم اگر محتاج به بيان و تفسير باشد مبيّن و مفسّر آن يا در خود قرآن است يا خداوند براى مصالحى كه از آن جمله احتياج مردم است بخاندان نبوت علم آنرا نزد آنها بوديعت گذارده است پس قرآن مبيّن نازل شده و مراد از تفصيل بيان است بعلاوه تمام‌

جلد 2 صفحه 432

عقائد حقه و احكام لازمه و مواعظ حسنه از قرآن استفاده ميشود بلكه هيچ حقيقتى نيست مگر آنكه در قرآن بيان شده است نهايت آنكه هر كس بقدر فهم و عقل و معرفت خود بهره‌مند ميشود و معانى آن علمى و يقينى و برهانى است نه حدسى و ظنّى و خيالى و متكلم آن عالم و حكيم و رحيم است و آنكتاب را بر وفق علم و حكمت براى هدايت و رحمت بر بندگان نازل فرموده است ولى انتفاع از آن مخصوص باهل ايمان است پس مانند آنستكه براى هدايت و رحمت بر ايشان نازل شده است ..

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ لَقَد جِئناهُم‌ بِكِتاب‌ٍ فَصَّلناه‌ُ عَلي‌ عِلم‌ٍ هُدي‌ً وَ رَحمَةً لِقَوم‌ٍ يُؤمِنُون‌َ (52)

و هراينه‌ بتحقيق‌ ‌ما آورديم‌ ‌آنها‌ ‌را‌ بكتابي‌ ‌که‌ ‌در‌ ‌او‌ تفصيل‌ تمام‌ خصوصيات‌ ‌را‌ ‌از‌ مبدء ‌تا‌ معاد و احكام‌ ‌را‌ ‌از‌ واجب‌ ‌تا‌ حرام‌ و مواعظ و نصايح‌ و آنچه‌ ‌در‌ امر دين‌ محتاج‌ بودند داديم‌ ‌از‌ روي‌ علم‌ و ‌اينکه‌ كتاب‌ هدايت‌ و رحمت‌ ‌بود‌ ‌براي‌ كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ آوردند.

وَ لَقَد جِئناهُم‌ بِكِتاب‌ٍ ‌اينکه‌ كتاب‌ خصوص‌ قرآن‌ مجيد نيست‌ زيرا ضمير ‌هم‌ باصحاب‌ نار برميگردد شامل‌ تمام‌ كفار ‌از‌ زمان‌ آدم‌ ‌تا‌ آخر دنيا ‌است‌ بلكه‌ شامل‌ كتب‌ آسماني‌ ميشود ‌از‌ صحف‌ آدم‌، شيث‌، نوح‌، هود، صالح‌، ابراهيم‌، موسي‌، داود، عيسي‌ و قرآن‌ مجيد ‌که‌ ‌هر‌ كدام‌ بمناسبت‌ وقت‌ و اقتضاء و استعداد بشر آنچه‌ لازمه‌ سعادت‌ ‌آنها‌ ‌بود‌ تفصيل‌ داده‌ ‌شده‌ و بآنها رسيده‌ و ابلاغ‌ ‌شده‌.

فَصَّلناه‌ُ عَلي‌ عِلم‌ٍ مكرر ذكر ‌شده‌ ‌که‌ صفات‌ الهيه‌ حقيقة صفتيت‌ ندارد ‌که‌ عارض‌ ذات‌ شود نظير صفات‌ مخلوق‌ بلكه‌ عين‌ ذات‌ ‌است‌ باين‌ معني‌ ‌که‌ ذات‌ حق‌ صرف‌ الوجود ‌است‌ بجميع‌ مراتب‌ وجود، وجود علمي‌، قدرتي‌، حياتي‌، ابدي‌ سرمدي‌، كبريايي‌، عظمتي‌ و ساير مراتب‌ ‌غير‌ متناهي‌ و ‌غير‌ محدود ‌پس‌ جهل‌ ‌در‌ ساحت‌ قدسش‌ روا نيست‌ چه‌ جهل‌ بسيط و چه‌ مركب‌ ‌که‌ تخيّل‌ علم‌ ‌است‌ بنا ‌بر‌ ‌اينکه‌ فرق‌ ‌بين‌ علم‌ و جهل‌ مركب‌ ‌با‌ اينكه‌ ‌هر‌ دو ‌در‌ نفس‌ شبيه‌ بيكديگرند اينست‌ ‌که‌ ‌اگر‌ مطابق‌ ‌با‌ واقع‌ شد علم‌ ‌است‌ و ‌اگر‌ ‌بر‌ خلاف‌ واقع‌ تعلق‌ گرفته‌ جهل‌ مركب‌ ‌است‌ هُدي‌ً وَ رَحمَةً لِقَوم‌ٍ يُؤمِنُون‌َ تمام‌ ‌اينکه‌ كتب‌ و احكام‌ ‌براي‌ هدايت‌ سرتاسر بشر ‌است‌ لكن‌ آنهايي‌ ‌که‌ ايمان‌ ميآورند هدايت‌ ميشوند و ‌اينکه‌ كتب‌ و احكام‌ موجب‌

جلد 7 - صفحه 334

مشمولية ‌آنها‌ ‌است‌ برحمت‌ الهي‌، اما كساني‌ ‌که‌ ايمان‌ نياوردند همين‌ كتب‌ سبب‌ مزيد ضلالت‌ و كفر ‌آنها‌ ميشود و نقمت‌ و بدبختي‌ ‌آنها‌ چنانچه‌ ميفرمايد وَ نُنَزِّل‌ُ مِن‌َ القُرآن‌ِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحمَةٌ لِلمُؤمِنِين‌َ وَ لا يَزِيدُ الظّالِمِين‌َ إِلّا خَساراً اسري‌ ‌آيه‌ 83، و ‌از‌ همين‌ جهت‌ تعبير بلام‌ اختصاص‌ فرموده‌.

و نكته‌ ديگر آنكه‌ المؤمنين‌ جمع‌ محلّي‌ بالف‌ و لام‌ ‌است‌ شامل‌ جميع‌ مؤمنين‌ ميشود ‌حتي‌ عصات‌ ‌از‌ مؤمنين‌ ‌هم‌ مشمول‌ رحمت‌ ميشوند و نجات‌ پيدا ميكنند و ‌از‌ تمام‌ امراض‌ قلبيه‌ باطنيه‌ پاك‌ ميشوند و آمرزيده‌ ميشوند مشروط ‌به‌ اينكه‌ كثرت‌ معاصي‌ باعث‌ نشود ‌که‌ بي‌ايمان‌ بميرند.

برگزیده تفسیر نمونه


(آیه 52)- این آیه اشاره به این است که محرومیت کفار و سرنوشت شومشان نتیجه کوتاهیها و تقصیرات خودشان است و گر نه از ناحیه خداوند هیچ گونه کوتاهی در هدایت و رهبری و ابلاغ آیات و بیان درسهای تربیتی نشده است لذا می‌گوید: ما در هدایت و راهنمایی آنها چیزی فروگذار نکردیم «کتابی برای آنها فرستادیم که تمام اسرار و رموز آن را با آگاهی کامل تشریح کردیم» (وَ لَقَدْ جِئْناهُمْ بِکِتابٍ فَصَّلْناهُ عَلی عِلْمٍ).

«کتابی که مایه هدایت و موجب رحمت برای ایمان آورندگان بود» اگرچه افراد لجوج و خودخواه از آن بی‌بهره می‌مانند (هُدیً وَ رَحْمَةً لِقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی

منابع