آیه 49 سوره ص

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۴۹ ص)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

هَٰذَا ذِكْرٌ ۚ وَإِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ

مشاهده آیه در سوره


<<48 آیه 49 سوره ص 50>>
سوره : سوره ص (38)
جزء : 23
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

این آیات پند و یاد آوری (نیکان) است، و البته در جهان جاودانی برای اهل تقوا بسیار نیکو منزلگاهی است.

این [سرگذشت های سازنده] یادآوری و پند است؛ و بی تردید برای پرهیزکاران بازگشت گاه نیکویی خواهد بود.

اين يادكردى است، و قطعاً براى پرهيزگاران فرجامى نيك است.

اين قرآن پندى است، و پرهيزكاران را بازگشتى نيكوست؛

این یک یادآوری است، و برای پرهیزکاران فرجام نیکویی است:

ترجمه های انگلیسی(English translations)

This is a Reminder, and indeed the Godwary have a good destination:

This is a reminder; and most surely there is an excellent resort for those who guard (against evil),

This is a reminder. And lo! for those who ward off (evil) is a happy journey's end,

This is a Message (of admonition): and verily, for the righteous, is a beautiful Place of (Final) Return,-

معانی کلمات آیه

  • مأب: مصدر ميمى است به معنى بازگشت. اسم زمان و مكان نيز آيد.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ «49»

اين ياد (ما در دنيا از آنان) است و البتّه براى پرهيزكاران بازگشتگاهى نيكو (در قيامت) خواهد بود.

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51»

باغ‌هاى جاودانه‌اى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تخت‌ها) تكيه مى‌زنند (و) ميوه‌هاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مى‌كنند.

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ «50» مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ «51»

باغ‌هاى جاودانه‌اى كه درهايش به روى آنان گشوده است. در آن جا (بر تخت‌ها) تكيه مى‌زنند (و) ميوه‌هاى فراوان و نوشيدنى در آن جا طلب مى‌كنند.

وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ «52» هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ «53» إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ «54»

و در كنارشان همسرانى است كه به شوهرانشان چشم دوخته و هم‌سالند. اين است آن چه براى روز حساب به شما وعده داده مى‌شود. اين رزق ماست كه براى آن پايانى نيست.

پیام ها

1- نقل تاريخ نبايد سرگرمى باشد بلكه بايد هدفدار و وسيله‌ى هوشيارى باشد. وَ اذْكُرْ ... هذا ذِكْرٌ

2- ذكر، ابعاد مختلفى دارد: قرآن ذكر است، «نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ» «1» نماز ذكر است، «أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْرِي» «2» تاريخ بزرگان نيز ذكر است. «هذا ذِكْرٌ» (تاريخ بزرگان وسيله يادآورى و درس آموزى است).

3- تقوا وسيله‌ى خوش عاقبتى است. «لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ» (كلمه‌ «مَآبٍ» به معناى مرجع و بازگشت است).

«1». حجر، 9.

«2». طه، 14.

جلد 8 - صفحه 119

4- براى جذب مردم، به كلّى گويى اكتفا نكنيد. (تنها به‌ «لَحُسْنَ مَآبٍ» اكتفا نشده، بلكه به دنبال آن آمده است: جَنَّاتِ عَدْنٍ‌ ...)

5- شناخت تاريخ گذشته و توجّه به جاذبه‌هاى آينده، در گرايش مردم به حقّ مؤثّرند. وَ اذْكُرْ ... لَحُسْنَ مَآبٍ جَنَّاتِ عَدْنٍ‌

6- انواع نعمت در بهشت جمع است. تعدّد باغ‌ها «جَنَّاتِ» ابديّت‌ «عَدْنٍ» سهل الوصول بودن‌ «مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ» وفور و كثرت‌ «بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ»

7- نشانه همسر خوب آن است كه به غير شوهر چشم ندوزد. «قاصِراتُ الطَّرْفِ»

8- نعمت‌هاى بهشتى، هم حساب و كتاب دارد «لِيَوْمِ الْحِسابِ» و هم دائمى است. «ما لَهُ مِنْ نَفادٍ»

9- معاد، جسمانى است. (تكيه كردن بر تخت، خوردن ميوه، نوشيدن شراب و داشتن همسر، همه و همه نشانه آن است كه معاد جسمانى است). «مُتَّكِئِينَ‌، بِفاكِهَةٍ، شَرابٍ‌، قاصِراتُ الطَّرْفِ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)

جلد 11 - صفحه 205

هذا ذِكْرٌ: اين از امور جليله پيغمبران، شرفى عظيم است مر ايشان را و ذكر و ثناى جميلى است كه هميشه بندگان به آن رطب اللسان‌اند. وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ‌: و بدرستى كه براى پرهيزكاران از معاصى است، لَحُسْنَ مَآبٍ‌: هر آينه نيكو بازگشتن.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ اذْكُرْ عِبادَنا إِبْراهِيمَ وَ إِسْحاقَ وَ يَعْقُوبَ أُولِي الْأَيْدِي وَ الْأَبْصارِ (45) إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ (46) وَ إِنَّهُمْ عِنْدَنا لَمِنَ الْمُصْطَفَيْنَ الْأَخْيارِ (47) وَ اذْكُرْ إِسْماعِيلَ وَ الْيَسَعَ وَ ذَا الْكِفْلِ وَ كُلٌّ مِنَ الْأَخْيارِ (48) هذا ذِكْرٌ وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِينَ لَحُسْنَ مَآبٍ (49)

جَنَّاتِ عَدْنٍ مُفَتَّحَةً لَهُمُ الْأَبْوابُ (50) مُتَّكِئِينَ فِيها يَدْعُونَ فِيها بِفاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ وَ شَرابٍ (51) وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ أَتْرابٌ (52) هذا ما تُوعَدُونَ لِيَوْمِ الْحِسابِ (53) إِنَّ هذا لَرِزْقُنا ما لَهُ مِنْ نَفادٍ (54)

ترجمه‌

و ياد كن بندگان ما ابراهيم و اسحق و يعقوب صاحبان قوّت و بصيرت را

همانا ما خالص نموديم ايشانرا بخود براى صفت مخصوصى كه ياد آنسراى است‌

و همانا ايشان نزد ما هر آينه از برگزيدگانى نيكانند

و ياد كن اسمعيل و اليسع و ذا الكفل را و همه از نيكانند

اين ذكر جميل ايشان است و همانا براى پرهيزكاران هر آينه خوبى بازگشت است‌

در بهشتهاى جاى اقامت هميشگى با آنكه گشوده است براى ايشان درها

در حاليكه تكيه زنندگانند در آنها ميخواهند در آنها ميوه بسيار و آشاميدنى‌

و نزد ايشانست زنان فروهشته چشم هم سن با هم‌

اينست آنچه وعده داده ميشويد براى روز شمار

همانا اينست روزى ما نيست براى آن پايانى.

تفسير

خداوند متعال متذكر فرموده است پيغمبر خود را از احوال بندگان برجسته خود تا مردم اقتداء نمايند باخلاق حسنه و صفات پسنديده ايشان مانند حضرت ابراهيم و فرزندش اسحق و فرزند او يعقوب عليهم السلام كه صاحبان قواى ايمانى و عبادى بودند و ارباب بصيرتها و معرفتهاى دينى و عقلى و نيز فرموده كه ما بايشان توفيق اخلاص در عبادت و اطاعت خود را عنايت فرموديم براى آنكه مخصوص نموديم آنانرا بخصلت خالصه‌اى از شوائب اوهام و اغراض دنيوى كه آن فكر و ذكر سراى باقى و عالم آخرت بود كه خانه حقيقى است نه دنيا كه سراى عاريت و دار فانى و معبر واقعى است و ايشان در علم ازلى و ابدى ما از برگزيدگان براى نبوّت و رسالت و اهل خير و سعادت بوده و خواهند بود و نيز فرموده كه ياد كن از حضرت اسمعيل جدّ امجد خود و پسر بزرگ حضرت ابراهيم از هاجر خاتون واقعى كه از انبياء نامى و معروف بحلم و صبر و رضا و تسليم بود و از اليسع كه گفته‌اند نام والدش اخطوب بود و الياس پيغمبر او را جانشين خود در بنى اسرائيل فرمود و

جلد 4 صفحه 474

غائب شد و بعدا او بمقام نبوّت فائز گشت و از ذو الكفل كه در سوره انبياء ذكر شد او يوشع بن نون است و بعضى او را پسر عموى اليسع دانند كه كفالت از انبياء مهجور مينمود و از تبيان نقل شده كه او پسر ايّوب پيغمبر است و بعد از او مبعوث به نبوّت شد و در هر حال تمام آنها از مردان نيك نيكوكار اهل خير و سعادت بودند اين فقط ذكر خير و نام نيكى است كه از ايشان در دنيا برقرار و باقى مانده و همانا براى اشخاص پرهيزكار هر آينه عاقبت نيكو و پسنديده‌اى است چه رسد بانبياء عظام و اوصياء كرام ايشان و آن عاقبت نيكو بهشتهائى است كه اقامتگاه دائمى ايشانست و درهاى آنها هميشه بروى ايشان باز است و مانعى از ورود ايشان در آنها نيست و باعمال صالحه خودشان در دنيا نعمتهاى آنرا كامل مينمايند و چون روز قيامت شود بدون انتظار و وقوف داخل در آنها ميگردند و ملائكه باستقبال ميآيند و ايشان بر تختها نشسته و بر پشتيها تكيه ميكنند و فرمان ميدهند كه انواع ميوجات و مشروبات را براى ايشان حاضر نمايند و فورا حاضر مينمايند براى تفكّه و تلذّذ نه براى گرسنگى و تشنگى چون در بهشت بروى كسيكه باز شد در الم و سختى بروى او بسته ميشود و دختران حوريّه با لباسهاى گوناگون بهشتى نزد آنها حاضر شوند و از خصوصيّات آنها آنستكه چشمهاشان مقصور و منحصر بشوهران بهشتى خودشان است و بديگرى چشم نيندازند و با هم همسن و در جمال و كمال متقاربند نه پير در آنها وجود دارد و نه طفل و نه زشت و نه بى‌معرفت اين اجمالى است از آنچه خداوند وعده ميدهد به بندگان پرهيزكار خود براى روز جزاى اعمالشان و اينرا هم بايد دانست كه روزى و عطا و بخشش خدا تمامى ندارد اين اوضاع بهشتى بهمين منوال هميشه باقى و برقرار خواهد بود

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هذا ذِكرٌ وَ إِن‌َّ لِلمُتَّقِين‌َ لَحُسن‌َ مَآب‌ٍ (49)

‌اينکه‌ بيانات‌ يادآوري‌ ‌است‌ و ‌از‌ ‌براي‌ متقين‌ بازگشت‌ خوبي‌ ‌است‌ هذا ذِكرٌ ‌که‌ انبياء ‌را‌ بخوبي‌ ياد كنيد و ‌از‌ ‌آنها‌ سرمشق‌ بگيريد و ‌بر‌ طبق‌ رفتار ‌آنها‌ رفتار كنيد و ‌به‌ اخلاق‌ و صفات‌ ‌آنها‌ آشنا شويد و ‌به‌

جلد 15 - صفحه 255

جميع‌ ‌آنها‌ معترف‌ باشيد چنانچه‌ ‌در‌ چند موضع‌ ‌از‌ قرآن‌ ‌به‌ ‌اينکه‌ معني‌ اشاره‌ فرموده‌:

1‌-‌ قُولُوا آمَنّا بِاللّه‌ِ وَ ما أُنزِل‌َ إِلَينا وَ ما أُنزِل‌َ إِلي‌ إِبراهِيم‌َ، وَ إِسماعِيل‌َ وَ إِسحاق‌َ وَ يَعقُوب‌َ وَ الأَسباطِ وَ ما أُوتِي‌َ مُوسي‌ وَ عِيسي‌ وَ ما أُوتِي‌َ النَّبِيُّون‌َ مِن‌ رَبِّهِم‌ لا نُفَرِّق‌ُ بَين‌َ أَحَدٍ مِنهُم‌ وَ نَحن‌ُ لَه‌ُ مُسلِمُون‌َ‌-‌ بقره‌ آيه 130‌-‌.

2‌-‌ آمَن‌َ الرَّسُول‌ُ بِما أُنزِل‌َ إِلَيه‌ِ مِن‌ رَبِّه‌ِ وَ المُؤمِنُون‌َ كُل‌ٌّ آمَن‌َ بِاللّه‌ِ وَ مَلائِكَتِه‌ِ وَ كُتُبِه‌ِ وَ رُسُلِه‌ِ لا نُفَرِّق‌ُ بَين‌َ أَحَدٍ مِن‌ رُسُلِه‌ِ‌-‌ بقره‌ آيه 285‌-‌ 3‌-‌ قُل‌ آمَنّا بِاللّه‌ِ وَ ما أُنزِل‌َ عَلَينا وَ ما أُنزِل‌َ عَلي‌ إِبراهِيم‌َ، وَ إِسماعِيل‌َ وَ إِسحاق‌َ وَ يَعقُوب‌َ وَ الأَسباطِ وَ ما أُوتِي‌َ مُوسي‌ وَ عِيسي‌ وَ النَّبِيُّون‌َ مِن‌ رَبِّهِم‌ لا نُفَرِّق‌ُ بَين‌َ أَحَدٍ مِنهُم‌ وَ نَحن‌ُ لَه‌ُ مُسلِمُون‌َ‌-‌ آل‌ عمران‌ آيه 78‌-‌.

تنبيه‌: عدم‌ تفرقه‌ ‌بين‌ انبياء ‌در‌ نبوت‌ و رسالت‌ و آنچه‌ آورده‌اند ‌از‌ جانب‌ حق‌ بوده‌ و عصمت‌ و طهارت‌ و ساير شئونات‌ نبوت‌ ‌است‌.

اما ‌در‌ افضليت‌ تفاوت‌ فاحشي‌ دارند چنانچه‌ ميفرمايد تِلك‌َ الرُّسُل‌ُ فَضَّلنا بَعضَهُم‌ عَلي‌ بَعض‌ٍ مِنهُم‌ مَن‌ كَلَّم‌َ اللّه‌ُ وَ رَفَع‌َ بَعضَهُم‌ دَرَجات‌ٍ‌-‌ الآيه‌‌-‌ بقره‌ آيه 254‌-‌ ‌تا‌ برسد بوجود مقدس‌ پيغمبر ‌ما ‌که‌ تمام‌ جهات‌ افضليت‌ ‌در‌ ‌او‌ ‌بود‌ ‌خود‌ افضل‌ تمام‌ انبياء و همچنين‌ اوصياء طيبين‌ ‌او‌ دينش‌ افضل‌ تمام‌ اديان‌ كتابش‌ افضل‌ تمام‌ كتب‌ شريعتش‌ افضل‌ تمام‌ شرايع‌ امتش‌ افضل‌ تمام‌ امم‌.

وَ إِن‌َّ لِلمُتَّقِين‌َ لَحُسن‌َ مَآب‌ٍ مراتب‌ تقوا ‌را‌ ‌در‌ اول‌ سوره بقره‌ و ‌در‌ بسياري‌ ‌از‌ موارد تذكر داده‌ايم‌ تقواي‌ ‌از‌ عقائد فاسده‌ و مذاهب‌

جلد 15 - صفحه 256

باطله‌ و ‌از‌ اخلاق‌ رذيله‌ و صفات‌ خبيثه‌ و ‌از‌ كبار معاصي‌ بالاخص‌ آنچه‌ باعث‌ زوال‌ ايمان‌ ميشود و ‌از‌ ترك‌ فرائض‌ الهي‌ و ‌از‌ كليه معاصي‌ و ‌از‌ خيالات‌ سوء و ‌از‌ اشتغال‌ بزخارف‌ دنيوي‌ ‌ما زاد ‌از‌ حد ضرورت‌ و لزوم‌ و حسن‌ بازگشت‌ دلالت‌ دارد ‌بر‌ اينكه‌ ‌از‌ اول‌ موت‌ براحتي‌ قبض‌ روح‌ ميشود مثل‌ گلي‌ ‌که‌ استشمام‌ كند و خردلي‌ وحشت‌ و اضطراب‌ ‌در‌ قبر و ‌در‌ عالم‌ برزخ‌ و صحراي‌ محشر ‌بر‌ ‌او‌ نباشد (اللّهم‌ اجعلنا ‌من‌ المتّقين‌ بمحمّد و آله‌ الطاهرين‌ صلوات‌ اللّه‌ ‌عليهم‌ اجمعين‌).

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 49)- این وعده برای پرهیزکاران است: از اینجا فصل دیگری از آیات این سوره آغاز می‌شود که پرهیزکاران و متقین را با گردنکشان طاغی مقایسه کرده، و سرنوشت هر دو گروه را در قیامت شرح می‌دهد.

نخست به عنوان یک جمع بندی از سرگذشت انبیای پیشین و نکات آموزنده زندگی آنها می‌فرماید: «این یک یادآوری است» (هذا ذِکْرٌ).

آری! هدف از بیان فرازهایی از تاریخ پرشکوه آنان داستانسرائی نبود، هدف ذکر و تذکر بود.

هدف بیدار ساختن اندیشه‌ها، بالا بردن سطح معرفت و آگاهی، و افزودن نیروی مقاومت و پایداری در مسلمانانی است که این آیات برای آنها نازل شده است.

سپس مسأله را از صورت خصوصی و بیان زندگی انبیا درآورده، شکل کلی به آن می‌دهد، سرنوشت متقین را بطور عموم مورد بحث قرار داده، می‌فرماید:

«و برای پرهیزکاران فرجام نیکوئی است» (وَ إِنَّ لِلْمُتَّقِینَ لَحُسْنَ مَآبٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج9، ص243

منابع