آیه 46 سوره انعام
<<45 | آیه 46 سوره انعام | 47>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
-بگو: مرا گویید، اگر خدا گوش و چشمهای شما را گرفت و مهر بر دل شما نهاد (تا کور و کر و جاهل شدید) کدام خدایی غیر از خدا هست که این نعمتها را به شما باز دهد؟! بنگر که ما چگونه آیات را به انواع گوناگون بیان میکنیم باز آنها اعراض میکنند!
[به آنان که برای خدا به خیال باطلشان شریکانی قرار داده اند] بگو: به من خبر دهید اگر خدا گوش ها و چشم هایتان را بگیرد، و بر دل هایتان مُهر [تیره بختی] نِهد، کدام معبودی جز خداست که آنها را به شما دهد؟! با تأمل بنگر چگونه آیات خود را به صورت های گوناگون [برای هدایت اینان] بیان می کنیم، سپس آنان روی می گردانند.
بگو: «به نظر شما، اگر خدا شنوايى شما و ديدگانتان را بگيرد و بر دلهايتان مُهر نهد، آيا غير از خدا كدام معبودى است كه آن را به شما بازپس دهد؟» بنگر چگونه آيات [خود] را [گوناگون] بيان مىكنيم، سپس آنان روى برمىتابند؟
بگو: آيا مىدانيد كه اگر اللّه گوش و چشمان شما را باز ستاند و بر دلهايتان مهر نهد چه خدايى جز اللّه آنها را به شما باز مىگرداند؟ بنگر كه آيات خدا را چگونه به شيوههاى گوناگون بيان مىكنيم. باز هم روى برمىتابند.
بگو: «به من خبر دهید اگر خداوند، گوش و چشمهایتان را بگیرد، و بر دلهای شما مهر نهد (که چیزی را نفهمید)، چه کسی جز خداست که آنها را به شما بدهد؟!» ببین چگونه آیات را به گونههای مختلف برای آنها شرح میدهیم، سپس آنها روی میگردانند!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
ختم: ختم: مهر زدن. آن گاهى بنفسه و گاهى با «على» متعدى مى شود. گويند: «ختم الكتاب و على الكتاب».
نصرف: صرف: برگرداندن از حالى به حالى يا برگرداندن مطلق. تصريف نيز به همان معنى است. «نُصَرِّفُ الْآياتِ» نازل كردن آيات در قالبهاى مختلف.
يصدفون: صدف: اعراض شديد. «يصدفون» به شدت رو گردان مى شوند.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ «46»
بگو: چه فكر مىكنيد، اگر خداوند، شنوايى و بينايى شما را بگيرد و بر دلهاى شما مهر بزند، جز خداوند، كدام معبودى است كه آنها را به شما باز دهد؟ ببين كه ما چگونه آيات را به گونههاى مختلف بيان مىكنيم، امّا آنان (به جاى ايمان و تسليم) روى بر مىگردانند.
نکته ها
از ابتداى سوره تا اينجا حدود دهبار خداوند با طرح سؤال، مخالفان را دعوت به تفكّر كرده است. زيرا تفكّر در نعمتها و تصوّر وفرضِ تغيير و تحوّل آنها، زمينهى خداشناسى است.
اگر درختان سبز نشوند، «لَوْ نَشاءُ لَجَعَلْناهُ حُطاماً» «1»
اگر آبها تلخ و شور شوند، «لَوْ نَشاءُ جَعَلْناهُ أُجاجاً» «2»
اگر آبها به زمين فرو روند، «إِنْ أَصْبَحَ ماؤُكُمْ غَوْراً» «3»
اگر شب يا روز، هميشگى باشد، إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ اللَّيْلَ سَرْمَداً ... إِنْ جَعَلَ اللَّهُ عَلَيْكُمُ النَّهارَ سَرْمَداً «4»
و اگر چشم و گوش و عقل انسان از كار بيفتد، إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ ... «5»
امام باقر عليه السلام فرمود: اگر خداوند هدايت شما را بگيرد، كيست كه دوباره شما را هدايت كند؟
«1». واقعه، 65.
«2». واقعه، 70.
«3». ملك، 30.
«4». قصص، 71- 72.
«5». انعام، 46.
جلد 2 - صفحه 460
و سپس اين آيه را تلاوت فرمود. «1»
پیام ها
1- يكى از روشهاى تبليغى و تربيتى قرآن، سؤال از وجدانهاست. أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ ... مَنْ إِلهٌ
2- براى خداوند، پس گرفتن نعمتهايى كه داده آسان است، پس بهوش باشيم. أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ ...
3- هم آفرينش از آنِ خداوند است، هم كارآيى لحظه به لحظهى آن نعمت پروردگار است. «أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ»
4- گوش وچشم و عقل، ابزار شناخت انسان و از مهمترين نعمتهاى الهى است. سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ ... قُلُوبِكُمْ
5- معبودهاى خيالى، نه توان آفريدن و نه توان برگرداندن نعمتهاى از دست رفته را دارند «مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ» (آرى، كسى لايق پرستش است كه هم بتواند نعمتى را بدهد و هم بتواند بازستاند)
6- با آن همه استدلال، توجّه مشركان به غير خداوند، شگفتآور است. انْظُرْ كَيْفَ ...
7- براى انسانهاى لجوج، هرنوع بيانى بىاثر است. «نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ»
«1». تفسير نورالثقلين.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)
«1» تفسير قمىّ، جلد اوّل، صفحه 200.
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 273
بعد از آن در احتجاج كفار افزوده مىفرمايد:
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ: بگو اى پيغمبر صلى اللّه عليه و آله به اين كفار چه مىبينيد اگر اخذ فرمايد خداى متعال به عقوبت قوه شنوائى را تا كر شويد، و قوه بصر و بينائى شما را تا كور گرديد وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ: و مهر نهد بر دلهاى شما تا فهم و هوش در آن نماند مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ: كدام خدائى است غير اللّه سبحانه، كه به قدرت و كرم خود بياورد به شما آن را كه گرفته است و يا بياورد در يكى از اين مذكورات مسلوبه را؟ البته در عالم وجود هيچكس نخواهد بود انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ: نظر كن چگونه مىگردانيم و تغيير مىدهيم آيات را از اسلوبى به اسلوبى، يعنى گاهى در ترهيب و ترغيب سخن گوئيم، و وقتى در تذكير و تنبيه، به احوال مقدمات عقليه ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ: پس كافران اعراض كنند از آن و منقاد حق نشوند. و بنا به قولى تصريف آيات توجيه آنست در جهاتى كه ظاهر مىشود به تمام اظهار يك مرتبه در جهت شدت، يا تصريف آيات احداث آنست در حالى كه دلالت دارد بر وجوهى؛ چنانچه آيت معجزه دال است بر فاعلش و بر قدرت و علم او، و بر نبوّت نبى و صدق او.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
قُلْ أَ رَأَيْتُمْ إِنْ أَخَذَ اللَّهُ سَمْعَكُمْ وَ أَبْصارَكُمْ وَ خَتَمَ عَلى قُلُوبِكُمْ مَنْ إِلهٌ غَيْرُ اللَّهِ يَأْتِيكُمْ بِهِ انْظُرْ كَيْفَ نُصَرِّفُ الْآياتِ ثُمَّ هُمْ يَصْدِفُونَ (46)
ترجمه
بگو خبر دهيد مرا اگر بگيرد خدا گوشها و چشمهاى شما را و مهر نهد بر دلهاتان كيست جز خدا كه بدهد بشما آنرا بنگر چگونه تغيير اسلوب ميدهيم دليلها را پس آنها اعراض ميكنند.
تفسير
خداوند همان دليل ارتكازى را كه در ذيل آيه قل أ رأيتكم ذكر شد بتقريب بديع ديگرى بيان فرموده كه خلاصهاش آنستكه انسان تا واجد نعمت است متوجّه بمبدء آن نيست ولى وقتى فاقد شد بالطّبع ميگردد تا مبدء آنرا پيدا كند و از او استمداد براى اعاده نعمت نمايد حال شما خود را فاقد اظهر قواء ظاهريه كه سمع و بصر است و اشرف قواء باطنيه كه عقل و تميز است تصور نمائيد و در آنحال رجوع بارتكاز عقلى خودتان نمائيد كه از عالم غيب استمداد مىكنيد براى عود آن قواء يا از بتهائيكه خودتان هم ميدانيد كه فاقد همه چيزند و انصاف آنستكه جاى تعجّب است كه با اين تنبّهات و تقريرات مختلفه در اقامه برهانيكه مبدء آن فطرت سليم و طبع مستقيم است و وجدانى و فطرى و جبلّى و ارتكازى است چگونه عناد و لجاج و خبث طينت مانع از تصديق كفار ميگردد و اعراض مىكنند ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل أَ رَأَيتُم إِن أَخَذَ اللّهُ سَمعَكُم وَ أَبصارَكُم وَ خَتَمَ عَلي قُلُوبِكُم مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ يَأتِيكُم بِهِ انظُر كَيفَ نُصَرِّفُ الآياتِ ثُمَّ هُم يَصدِفُونَ (46)
بگو اي پيغمبر اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم باين مشركين که براي خود بتها و خداياني قرار دادند اگر خداوند عالم گوش و چشمهاي شما را گرفت و دلهاي شما را مهر نمود كيست از خدايان غير از خداي عالميان که بتواند بشما گوش و چشم بدهد و دلهاي شما را باز كند نظر كن اي پيغمبر که چگونه ما آيات پي در پي براي اينها بيان كرديم و پس از اينکه همه آيات باز اينها اعراض ميكنند و رو بباطل خود ميروند.
قُل أَ رَأَيتُم رأي در اينجا نه بمعناي رؤيت ببصر سر است بلكه بچشم قلب است که بمعني درك و فهم و عقل است يعني آيا درك ميكنيد و ميفهميد و تعقل ميكنيد إِن أَخَذَ اللّهُ اخذ بمعني اذهاب است سمعكم گوش شما را گرفت يعني كر شديد وَ أَبصارَكُم و چشمهاي شما را گرفت كور شديد و نكته اينكه سمع را مفرد ذكر فرمود و ابصار را جمع اينكه سمع مصدر است بمعناي شنيدن و آلت سمع اذن است و لذا در جايي که ذكر اذن فرموده آن را هم بلفظ جمع آورده وَ فِي آذانِهِم وَقراً انعام آيه 25، و اما بصر آلة ديدن است چنانچه قلب آلت درك
جلد 7 - صفحه 71
و تعقل است و آن را هم بلفظ جمع فرموده وَ خَتَمَ عَلي قُلُوبِكُم كنايه از سياهي قلب و قساوت آن است و در اينجا بمعني ذهاب عقل است و بالجمله اگر خداوند شما را كر كرد يا كور نمود يا ديوانه نمود كيست که بشما چشم، گوش، عقل دهد غير از خداوند عالميان اله ديگري داريد مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ آيا اينکه اصنام که نه حسّ دارند و نه شعور ميتوانند بشما چشم، گوش، عقل دهند.
ذات نايافته از هستي بخش
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 46)
بخشنده نعمتها را بشناسید
روی سخن همچنان با مشرکان است، نخست می گوید: «اگر خداوند نعمتهای گرانبهایش را همچون گوش و چشم از شما بگیرد، و بر دلهایتان مهر بگذارد بطوری که نتوانید میان خوب و بد و حق و باطل تمیز دهید چه کسی جز خدا می تواند این نعمتها را به شما بازگرداند»!؟ (قُل أَ رَأَیتُم إِن أَخَذَ اللّهُ سَمعَکم وَ أَبصارَکم وَ خَتَمَ عَلی قُلُوبِکم مَن إِلهٌ غَیرُ اللّهِ یأتِیکم بِهِ).
در حقیقت مشرکان نیز قبول داشتند که خالق و روزی دهنده خداست، و بتها را به عنوان شفیعان در پیشگاه خدا می پرستیدند.
سپس می گوید: «ببین چگونه آیات و دلایل را به گونه های مختلف برای آنها شرح می دهیم، ولی باز آنها از حق روی برمیگردانند» (انظُر کیفَ نُصَرِّفُ الآیاتِ ثُمَّ هُم یصدِفُونَ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم