آیه 41 سوره غافر
<<40 | آیه 41 سوره غافر | 42>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و ای قوم، چرا من شما را به راه نجات (و طریق بهشت) دعوت میکنم و شما مرا به سوی آتش دوزخ میخوانید؟
ای قوم من! چرا من شما را به سوی رهایی [از خسران دنیا و آخرت] می خوانم، و شما مرا به آتش می خوانید؟!
و اى قوم من، چه شده است كه من شما را به نجات فرا مىخوانم و [شما] مرا به آتش فرا مىخوانيد؟
اى قوم من، چيست كه من شما را به رهايى مىخوانم و شما مرا به آتش فرا مىخوانيد؟
ای قوم من! چرا من شما را به سوی نجات دعوت میکنم، امّا شما مرا بسوی آتش فرا میخوانید؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«مَا لِی؟»: چه چیز میبینم؟ چه خبر است؟ چه شده است؟ به من بگوئید که.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ «41»
(مؤمن آل فرعون گفت:) اى قوم! مرا چه مىشود كه شما را به رهايى (از آتش) مىخوانم و شما مرا به دوزخ فرا مىخوانيد؟!
تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ «42»
مرا دعوت مىكنيد تا به خدا كفر ورزم و چيزى را كه به (حقّانيّت) آن علم ندارم شريك او گردانم (در حالى كه) من شما را به سوى (خداوند) عزيز غفّار دعوت مىكنم.
جلد 8 - صفحه 258
نکته ها
مؤمن آل فرعون، كمكم پردهى تقيّه را كنار زده و دعوت به سوى خداوند را هر لحظه شفّافتر مىنمايد.
از آيهى 29 تا اين جا چند مرتبه تعبير «يا قَوْمِ» آمده كه نشان دهندهى سوز و اصرار مؤمن آل فرعون براى هدايت مردم حتّى در رژيم فرعونى است.
در اين دو آيه دو بار جملهى «أَدْعُوكُمْ» و دو بار جملهى «تَدْعُونَنِي» آمده كه همه با فعل مضارع است و اين، نشانهى تداوم و استمرار دعوت از دو جبههى حقّ و باطل است.
پیام ها
1- اگر سوز و ايمان و استقامت باشد؛ انسان يك تنه در برابر انبوه منحرفان قيام كرده، فرياد مىزند. «أَدْعُوكُمْ»
2- تضاد و تزاحم ميان حقّ و باطل همواره بوده است. «أَدْعُوكُمْ- تَدْعُونَنِي»
3- كثرت دعوت كنندگان به باطل، در دعوت يك تنهى شما اثر نگذارد.
( «تَدْعُونَنِي» جمع است و «أَدْعُوكُمْ» مفرد).
4- نظامهاى فاسد، در فكر انحراف مؤمنان هستند. «تَدْعُونَنِي»
5- راه حقّ به نجات و راه باطل به دوزخ مىانجامد. «إِلَى النَّجاةِ- إِلَى النَّارِ»
6- در دعوت به حقّ، تنها سراغ مردم عادى نرويد بلكه سراغ مناديان كفر و شرك نيز برويد. «أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ»
7- مشرك، منطق و برهان ندارد. «أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ»
8- براى جذب افراد منحرف از بهترين تعبيرات استفاده كنيد. (اين كه فرمود: مرا چه شد، «ما لِي» و نفرمود: «ما لكم» شما را چه مىشود و همچنين تعبير به نجات، عزيز و غفّار، براى جذب منحرفان به راه رشد و سعادت است).
9- توبه و بازگشت از كفر و شرك، مورد پذيرش است. «أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ»
10- مغفرت خداوند به خاطر ناتوانى و عجز نيست بلكه در عين قدرت، بخشنده است. «الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ»
تفسير نور(10جلدى)، ج8، ص: 259
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ (41)
وَ يا قَوْمِ ما لِي: و اى قوم من! چيست مرا و چه رسيد به من كه، أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ: مىخوانم شما را بسوى فعلى كه سبب نجات و رهائى يافتن است از عذاب خدا و آن ايمان به يگانگى او و پيروى پيغمبر او است، وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ: و مىخوانيد مرا بسوى عملى كه سبب وصول به آتش جهنم است، يعنى پرستش فرعون، و حال آنكه خلاف حق است.
جلد 11 - صفحه 312
بيان:
حزبيل باز تكرار ندا فرمود با وجود ايقاظ، توبيخ ايشان نمايد بر قول فاسد و گفتار باطل كه آن دعوت ايشان است او را به كفر و شرك، كه موصل است به عذاب ابدى و عقاب الهى، و اسناد تعجب به خود نه به ايشان، به جهت تنبيه ايشان است بر وضوح حقيت قول خود بر وجهى كه گوئيا ايشان منكر آن نيستند بلكه عقيده ايشان است و انكار آنها كأنّه از قصور قوه مدركه او است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ يا قَوْمِ ما لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ (41) تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَ أُشْرِكَ بِهِ ما لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَ أَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ (42) لا جَرَمَ أَنَّما تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيا وَ لا فِي الْآخِرَةِ وَ أَنَّ مَرَدَّنا إِلَى اللَّهِ وَ أَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحابُ النَّارِ (43) فَسَتَذْكُرُونَ ما أَقُولُ لَكُمْ وَ أُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبادِ (44) فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا وَ حاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذابِ (45)
النَّارُ يُعْرَضُونَ عَلَيْها غُدُوًّا وَ عَشِيًّا وَ يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ أَدْخِلُوا آلَ فِرْعَوْنَ أَشَدَّ الْعَذابِ (46)
ترجمه
و اى قوم من چيست مرا كه ميخوانم شما را بسوى نجات و ميخوانيد مرا بسوى آتش ميخوانيد
مرا كه كافر شوم بخدا و شريك سازم با او آنچه را نيست مرا بآن دانشى و من ميخوانم شما را بسوى خداى غالب آمرزنده
ناچار آنكه آنچه ميخوانيد مرا بسوى آن نيست براى آن خواندنى در دنيا و نه در آخرت و همانا بازگشت ما بسوى خدا است و هر آينه تجاوز كنندگان آنانند اهل آتش
پس بزودى متذكّر ميشويد آنچه را ميگويم براى شما و واميگذارم كارم را بخدا همانا خدا بينا است باحوال بندگان
پس نگهدارى نمود او را خدا از بديهاى آنچه حيله نمودند و احاطه كرد بكسان فرعون بدى عقوبت
آتش عرضه ميشوند بر آن بامداد و شبانگاه و روز كه برپا ميشود قيامت گفته شود داخل كنيد كسان فرعون را در سختترين عذاب.
تفسير
مؤمن آل فرعون براى تأكيد ملاطفت خطاب را تجديد نموده ميفرمايد نميدانم چه موجب شده كه من شما را بتوحيد خدا و تصديق پيغمبرش دعوت ميكنم كه موجب نجات و رستگارى در دنيا و آخرت است و شما مرا دعوت ميكنيد بانكار توحيد خدا و شريك نمودن در پرستش و ستايش با او چيزيرا كه معلوم نيست شركت او با خدا كه اين موجب دخول در آتش جهنّم است چون كسيكه ميگويد فرعون يا بت را بايد ستايش و پرستش نمود بايد بداند شركت آنرا و بتواند دليلى بر آن اقامه نمايد و شما دليلى نداريد بلكه دليل بر بطلان ادّعاء شما قائم است و آن خداوندى كه من شما را باو دعوت مينمايم غالب و قادر است و شما را بر ترك عبادت خود و عبادت غير عذاب ميكند و اگر از اعمال ناشايسته
جلد 4 صفحه 530
خود كه تا كنون مينموديد توبه كنيد ميپذيرد و شما را مىآمرزد جز اين نيست و اين مسلّما حق است كه آنچه ميخوانيد شما مرا بسوى آن چه فرعون باشد چه بت حقّ و قابليّت دعوت مردم را باطاعت و عبادت خود در دنيا و آخرت ندارد چون اگر فرعون باشد مخلوقى است مانند ما و اگر بت باشد جماد است كه تمكّن از دعوت هم ندارد و بازگشت و مرجع تمام خلق بخدا است و روز قيامت معبودهاى باطل خودشان از عبادت كنندگانشان تبرّى ميجويند و خداوند تجاوز كنندگان از حقوق و حدود بشريّت و بندگى را مخلّد در آتش خواهد فرمود اگر فعلا نصايح مرا قبول نكنيد در آتيه نزديك يا محقّقى متذكّر و متنبّه خواهيد شد كه آنچه من بشما گفتم حق و صدق بوده چون يا در دنيا معذّب ميشويد يا در آخرت و من از حق گوئى باك ندارم امر خود را بخدا واگذار مينمايم و خدا ميداند كه غرضى جز نصيحت و دلالت شما نداشته و ندارم و بعضى گفتهاند اينكه فرموده نيست براى او دعوتى مراد نداشتن غير خدا قوّه اجابت دعا است از احدى در دنيا و آخرت و پس از اين مواعظ گفتهاند فرعونيان خواستند مؤمن را بگيرند و سياست نمايند او فرار كرد و بعدا باصحاب حضرت موسى ملحق شد و از دريا عبور نمود و خداوند او را از شرّ آنها حفظ فرمود و اتباع فرعون و خودش كه رأس آنها بود در دريا غرق شدند و اين عذاب بد آنها در دنيا بود و در عالم برزخ تا روز قيامت بر حسب روايات عديده و ظاهر آيه شريفه همه روزه صبح و شام بآتش معذّب ميشوند و عذاب شديدتر دائم آنها در قيامت است و فرمودهاند چون در آخرت آفتاب و ماه و صبح و شامى نيست و امر خداوند بداخل شدن يا داخل كردن آل فرعون را در عذاب شديدتر كه آتش جهنّم است شامل فرعون بطور يقين و طريق اولى خواهد بود علاوه بر آنكه آل شخص در اين مقامات شامل خود شخص هم ميشود و امثال و نظائر آن گذشته است و ادخلوا بهمزه وصل نيز قرائت شده و بنابر اين حرف ندا قبل از آل حذف شده است و بر هر تقدير قول مقدّر است يعنى خدا بملائكه ميفرمايد داخل كنيد آل فرعون را يا داخل شويد اى آل فرعون در اشدّ العذاب.
جلد 4 صفحه 531
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ يا قَومِ ما لِي أَدعُوكُم إِلَي النَّجاةِ وَ تَدعُونَنِي إِلَي النّارِ (41)
اي قوم من چه سبب شده که من شما را دعوت ميكنم بسوي نجات و شما مرا دعوت ميكنيد بسوي آتش.
تفسيرش را در آيه بعد بيان ميكند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 41)- آخرین سخن! در پنجمین و آخرین مرحله، «مؤمن آل فرعون» پردهها را کنار زد، و بیش از آن نتوانست ایمان خود را مکتوم دارد، آنچه گفتنی بود گفت.
از قرائن بر میآید که آن قوم لجوج و مغرور متقابلا از مزایای شرک سخن گفتند، و او را به بت پرستی دعوت نمودند.
لذا او فریاد زد و گفت: «ای قوم! چرا من شما را به سوی نجات دعوت
ج4، ص274
میکنم اما شما مرا به سوی آتش میخوانید»؟! (وَ یا قَوْمِ ما لِی أَدْعُوکُمْ إِلَی النَّجاةِ وَ تَدْعُونَنِی إِلَی النَّارِ).
من سعادت شما را میطلبم، و شما بدبختی مرا، من شما را به شاهراه هدایت میخوانم و شما مرا به بیراهه میخوانید.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم