آیه 32 سوره ق

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۳۲ ق)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

هَٰذَا مَا تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ

مشاهده آیه در سوره


<<31 آیه 32 سوره ق 33>>
سوره : سوره ق (50)
جزء : 26
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

این بهشت همان است که وعده داده شدید، برای هر بنده‌ای که به درگاه خدا بازگشته و نفس را (از حرام) نگه داشت.

[به آنان می گویند:] این همان است که [در دنیا] وعده داده می شدید [این جایگاه رفیع] برای هر کسی است که [در دنیا به سوی خدا] باز می گشته [و] حافظ و نگهبان [عهد، پیمان الهی و حقوق خدا و مردم] بوده است.

[و به آنان گويند:] اين همان است كه وعده يافته‌ايد [و] براى هر توبه‌كار نگهبان [حدود خدا] خواهد بود:

اين همان چيزى است كه به هر توبه‌كننده پرهيزگارى وعده‌اش داده بودند.

این چیزی است که به شما وعده داده می‌شود، و برای کسانی است که بسوی خدا بازمی‌گردند و پیمانها و احکام او را حفظ می‌کنند،

ترجمه های انگلیسی(English translations)

‘This is what you were promised. [It is] for every penitent and dutiful [servant]

This is what you were promised, (it is) for every one who turns frequently (to Allah), keeps (His limits);

(And it is said): This is that which ye were promised. (It is) for every penitent and heedful one,

(A voice will say:) "This is what was promised for you,- for every one who turned (to Allah) in sincere repentance, who kept (His Law),

معانی کلمات آیه

  • اواب: اوب: بازگشت «آب اوبا و مأبا: رجع» اواب صيغه مبالغه است بسيار رجوع كننده. اين صيغه پنج بار در قرآن آمده است، آن صفت كسانى است كه پيوسته با اطاعت دعا و ترك معاصى به سوى خدا بر مى‌‏گردند.[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ «31» هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ «32»

و بهشت را براى تقواپيشگان نزديك آورند، بى آنكه دور باشد. (به آنان گويند:) اين است آنچه به شما وعده داده مى‌شد كه براى هر انسان پرانابه توبه‌كار و حافظ (حدود الهى) است.

مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ «33»

آن كه در نهان از خداى رحمان خشيت داشته و با انابه‌كننده توبه كار (به سراغ خدا) آمده است.

جلد 9 - صفحه 225

نکته ها

«خشيت» به آن خوف و ترسى گفته مى‌شود كه برخاسته از معرفت و عظمت خداوند باشد.

پذيرايى مطلوب آن است كه سفره را نزد مهمان ببرند، نه مهمان را نزد سفره. چنانكه حضرت ابراهيم، سفره را نزد مهمانان برد، «فَقَرَّبَهُ إِلَيْهِمْ» «1» در قيامت نيز بهشت را نزد پرهيزكاران مى‌برند تا نيازى به طىّ مسافت نباشد. «أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ»

دوزخيان را به دوزخ پرتاب مى‌كنند، «أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ» «2» امّا بهشتيان را تكريم كرده و بهشت را به آنان نزديك مى‌كنند. «أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ»

به دوزخيان وعيد عذاب داده شده و آنان را تهديد مى‌كنند، «قَدَّمْتُ إِلَيْكُمْ بِالْوَعِيدِ» «3» ولى به بهشتيان نويد و بشارت داده مى‌شود. «هذا ما تُوعَدُونَ»

رسول خدا صلى الله عليه و آله به ابن مسعود فرمود: اى پسر مسعود! از خداوند در نهان چنان بيمناك باش كه گويا او را مى‌بينى و اگر تو او را نمى‌بينى او تو را مى‌بيند. سپس اين آيه را تلاوت فرمود: مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ‌ ... «4»

قرآن از سه نوع قلب سخن به ميان آمده است:

الف) قلب سليم، «إِلَّا مَنْ أَتَى اللَّهَ بِقَلْبٍ سَلِيمٍ» «5» كه از شرك، نفاق، كينه و عيوب ديگر سالم باشد.

ب) قلب مُنيب، «وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ» «6» كه بعد از لغزش، به درگاه خدا توبه و انابه مى‌كند.

ج) قلب مريض، «فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ» «7» كه در آن نفاق و ناباورى نسبت به معارف الهى است و اگر به حال خود رها شود، مرض او روز به روز گسترده‌تر مى‌شود.

پیام ها

1- در تربيت، بايد در كنار تهديد، تشويق نيز باشد. أَلْقِيا فِي جَهَنَّمَ‌ ... أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ

«1». ذاريات، 27.

«2». ق، 24.

«3». ق، 28.

«4». بحار، ج 74، ص 111.

«5». شعراء، 89.

«6». ق، 33.

«7». بقره، 10.

جلد 9 - صفحه 226

2- پاكدامنى و پرهيزگارى، بهشت را نزديك انسان مى‌آورد. «أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ»

3- ملاك‌ها و عملكردها مهم است، نه جنسيّت افراد. كُلَّ كَفَّارٍ ... لِكُلِّ أَوَّابٍ‌

4- گناهكاران را به توبه تشويق كنيد. «هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ»

5- راه دريافت بهشت، بازگشت به راه خدا و در راه قرار گرفتن است. «هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ»

6- انسان غيرمعصوم، گرفتار گناه مى‌شود، مهم بازگشت وتوبه است. «لِكُلِّ أَوَّابٍ»

7- رحمت الهى، نبايد عامل غرور گردد، بلكه بايد همواره دغدغه و خشيت داشت. (با اين‌كه خداوند ارحم الرّاحمين است، ولى بايد به خاطر عظمت مقام او خضوع و خشيت داشت.) «خَشِيَ الرَّحْمنَ»

8- اگر از ترس جريمه، آبروريزى، انتقاد مردم، كم شدن مزد و ... حريم نگاه داشتيم، چندان ارزشى ندارد، ترس از خدا در نهان، نشانه‌ى خشيت است. «خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ»

9- متّقى منحصر كسى نيست كه هرگز گناه نمى‌كند، بلكه كسى كه اگر لغزشى پيدا كرد به طور جدّى توبه مى‌كند و داراى قلب و روح منيب است نيز متقى مى‌باشد. لِلْمُتَّقِينَ‌ ... لِكُلِّ أَوَّابٍ‌ ... خَشِيَ‌ ... بِقَلْبٍ مُنِيبٍ‌

10- سرچشمه انابه به درگاه خداوند، معرفت مقام الهى و خشيت از اوست. خَشِيَ الرَّحْمنَ‌ ... وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ‌

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32)

و بعد از آنكه درجات عاليات خود را مشاهده كنند، ملائكه به ايشان گويند:

هذا ما تُوعَدُونَ‌: اين ثواب عظيم كه جنت نعيم است آن چيزى است كه‌

جلد 12 - صفحه 237

وعده داده شده بوديد در دنيا به لسان پيغمبران، لِكُلِّ أَوَّابٍ‌: براى هر بنده باز گرديده از شرك به توحيد، يا از معصيت به طاعت، يا از خلق به حق. 2- ابن عباس گفته (اواب) هر تسبيح كننده باشد. 3- بسيار كننده گناه در خلوت و پشيمان شونده و توبه كننده از آن، حَفِيظٍ: نگاهدارنده حدود شريعت و رعايت كننده عهد الهى، يا ياد دارنده گناهان تا از آن توبه كند، يا حافظ انفاس و اوقات خود تا در هيچ آنى از آنات از حق تعالى غافل نباشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


وَ أُزْلِفَتِ الْجَنَّةُ لِلْمُتَّقِينَ غَيْرَ بَعِيدٍ (31) هذا ما تُوعَدُونَ لِكُلِّ أَوَّابٍ حَفِيظٍ (32) مَنْ خَشِيَ الرَّحْمنَ بِالْغَيْبِ وَ جاءَ بِقَلْبٍ مُنِيبٍ (33) ادْخُلُوها بِسَلامٍ ذلِكَ يَوْمُ الْخُلُودِ (34) لَهُمْ ما يَشاؤُنَ فِيها وَ لَدَيْنا مَزِيدٌ (35)

وَ كَمْ أَهْلَكْنا قَبْلَهُمْ مِنْ قَرْنٍ هُمْ أَشَدُّ مِنْهُمْ بَطْشاً فَنَقَّبُوا فِي الْبِلادِ هَلْ مِنْ مَحِيصٍ (36) إِنَّ فِي ذلِكَ لَذِكْرى‌ لِمَنْ كانَ لَهُ قَلْبٌ أَوْ أَلْقَى السَّمْعَ وَ هُوَ شَهِيدٌ (37) وَ لَقَدْ خَلَقْنَا السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ وَ ما بَيْنَهُما فِي سِتَّةِ أَيَّامٍ وَ ما مَسَّنا مِنْ لُغُوبٍ (38) فَاصْبِرْ عَلى‌ ما يَقُولُونَ وَ سَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ قَبْلَ طُلُوعِ الشَّمْسِ وَ قَبْلَ الْغُرُوبِ (39) وَ مِنَ اللَّيْلِ فَسَبِّحْهُ وَ أَدْبارَ السُّجُودِ (40)

ترجمه‌

و نزديك كرده شود بهشت براى پرهيزكاران با آنكه دور نيست‌

گويند اينست آنچه كه وعده داده ميشديد براى هر بازگشت كننده نگاه دارنده خود

كسيكه بترسد از خدا با آنكه غائب است و بيايد با دل بازگشته بحق گويند

داخل شويد در آن بسلامتى آن روز جاودانى است‌

براى ايشان است آنچه ميخواهند در آن و نزد ما زيادتى است‌

و چه بسيار هلاك كرديم پيش از اينها اهل زمانهائى را كه آنها شديدتر بودند از اينان در قوّت و توانگرى پس تجسّس كردند در بلدها آيا هيچ گريزگاهى باشد براى آنان‌

همانا در اين هر آينه تذكر و پندى است براى هر كه باشد براى او قلب يا فرا دارد گوش را با آنكه خود شاهد و حاضر است‌

و بتحقيق آفريديم آسمانها و زمين و آنچه ميان آن دو است در شش روز و نرسيد ما را هيچ رنجى‌

پس صبر كن بر آنچه ميگويند و تسبيح گوى با حمد پروردگارت پيش از طلوع آفتاب و پيش از غروب‌

و پاره‌اى از شب پس تسبيح گوى او را و در

جلد 5 صفحه 58

تعقيبات نماز.

تفسير

خداوند متعال معمولا بعد از ذكر احوال جهنّم بيان اوصاف بهشت را ميفرمايد و اينجا باين تقريب فرموده كه بهشت نزديك كرده ميشود باهل تقوى بتأييد الهى با آنكه نزديك بايشان است بعمل خودشان و گفته‌اند در قيامت نزديك ميشود بآنان بطوريكه حور و قصور و نعيم مقيم آن را مشاهده مينمايند و اين نزديك شدن بهشت و وصول بنعيم آن دور نيست از آنها چون محقق الوقوع است و مشتقى براى ايشان ندارد و قمّى ره نقل فرموده كه مراد آنستكه زينت داده ميشود بزودى در هر حال خدا ميفرمايد اين بهشت با نعيم آن آنستكه وعده داده ميشويد شما اهل تقوى كه همگى اهل رجوع و بازگشت و توبه و انابه بدرگاه خدا و نگهدار خود از معاصى و حافظ حدود الهى هستيد داخل شويد بسلامتى باسلام و تحيّت و اكرام ملائكه در بهشت امروز روز خلود در نعمت جاويد و رحمت بى‌پايان الهى است هر چه بخواهند از نعمت و عزّت و حشمت و مكنت و مأكول و مشروب و ملبوس و ملموس و مأنوس براى ايشان آماده و مهيّا است و در نزد خدا است علاوه بر اينها آنچه چشم آنها نديده و گوششان نشنيده و بخاطرشان خطور نكرده از لذائذ و قمّى ره نقل فرموده كه آن نظر برحمت خدا است و باز خدا متذكّر فرموده كفّار مكّه را باحوال امم سابقه كه مكرّر بيان شده از قبيل قوم عاد و ثمود كه بمراتب اقوى و نيرومندتر از آنها بودند و بعد از بروز عذاب هر قدر تجسّس و تفحص و كاوش نمودند در بلاد اطراف خودشان مفرّ و مخلصى از عذاب الهى نبود براى آنها اينمعنى بنظر حقير رسيده چون اصل نقب بمعناى بحث و كاوش و تنقيب در بلاد گريزان گشتن در آنها است ولى مفسّرين فرموده‌اند مراد سير در بلاد و گشودن طرق و شوارع است بقوّت و قدرتيكه داشتند و تصرف در آنها و نيافتن چاره‌اى براى مرگ و در اين قبيل وقايع تذكّر و تنبه و موعظه و ارشاد است براى صاحبان قلب سليم و عقل مستقيم كه در امور فكر ميكنند و با دل پاك ميفهمند و مى‌يابند يا براى كسانيكه بمواعظ علما و دانشمندان صاحب نظر درست گوش ميدهند و خودشان را حاضر براى فهميدن و عمل نمودن مينمايند و خداوند آسمانها و زمين و موجودات‌

جلد 5 صفحه 59

بين آن دو را در شش روز خلق فرموده و بيان آن مفصّل و مكرّر گوشزد شده است و بعد از آن خداوند بهيچ وجه خسته و مانده و رنجور نگرديده و اين جمله براى ردّ يهود است كه ميگفتند خدا روز يكشنبه شروع بخلق عالم فرمود و جمعه فارغ شد و شنبه در عرش دراز كشيد و خستگى در كرد و در بعضى اخبار اظهار آنها اين اعتقاد را نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و آله و سلّم ذكر شده و آنكه اين آيه در ردّ آنها نازل شده است و در خاتمه امر فرموده است پيغمبر خود را بصبر و بردبارى در برابر اقوال و عقائد ناحق نارواى كفّار راجع باوصاف ربوبى و تنزيه نمودن او را از آنچه لايق بذات مقدّس حق نيست از تشبيه بخلق و غيره و حمد و شكر نمودن بر نعمت حق شناسى و حق‌گوئى و ساير محامد و انعامات در دو وقت فضيلت آن كه صبح و عصر است قبل از شروع بكار و بعد از فراغ از آن و مقدارى از شب و در تعقيبات نمازها يا تعقيب نماز چون ادبار بكسر نيز قرائت شده و بر حسب معنى تفاوتى ندارد چون مراد جنس است و در مجمع از امام صادق عليه السّلام نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود مقصود آنستكه صبح و شام ده مرتبه بگويد لا اله الا اللّه وحده لا شريك له له الملك و له الحمد يحيى و يميت و هو على كلّ شى‌ء قدير و در بعضى از روايات ادبار السجود بنافله مغرب و در بعضى بنماز وتر تفسير شده و شايد مقصود تسبيح خدا است بعد از نماز در شب خواه در ضمن نافله مرتّبه باشد كه فرد اكمل است خواه نباشد كه از آن به تعقيب تعبير ميشود و اللّه و اوليائه اعلم بمراده و احكامه.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


هذا ما تُوعَدُون‌َ لِكُل‌ِّ أَوّاب‌ٍ حَفِيظٍ (32)

‌اينکه‌ ‌است‌ آنچه‌ وعده‌ داده‌ شده‌ايد ‌براي‌ ‌هر‌ بازگشت‌ كننده‌ حفظ نموده‌ هذا ما تُوعَدُون‌َ بهشت‌ ‌با‌ جميع‌ نعمش‌ ‌که‌ بيان‌ شد خداوند ‌در‌ بسيار ‌از‌ آيات‌ و ائمه‌ ‌در‌ بسيار ‌از‌ اخبار وعده‌ داده‌اند و تخلف‌ پذير نيست‌ چون‌ خلف‌ وعده‌ ‌هم‌ قبيح‌ ‌است‌ و ‌هم‌ كذب‌ ‌است‌ صادق‌ الوعد هستند: وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ قِيلًا نساء آيه 121 وَ مَن‌ أَصدَق‌ُ مِن‌َ اللّه‌ِ حَدِيثاً نساء آيه 89.

لِكُل‌ِّ أَوّاب‌ٍ بازگشت‌ ‌از‌ شرك‌ و كفر و ضلالت‌ بايمان‌، باز گشت‌ ‌از‌ معاصي‌ بطاعات‌، باز گشت‌ ‌از‌ توجه‌ بغير ‌خدا‌ بخدا.

حفيظ حفظ ايمان‌ و دين‌ و اسلام‌ و تقوي‌ و اعمال‌ صالحه‌ و صفات‌ حميده‌ و اهل‌ ايمان‌ و قرآن‌ و اخبار و آنچه‌ مربوط بدين‌ ‌است‌.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 32)- سپس در شرح اوصاف بهشتیان می‌گوید: «این چیزی است که به شما وعده داده می‌شوید و برای کسانی است که به سوی خدا باز می‌گردند، و پیمانها و احکام او را حفظ می‌کنند» (هذا ما تُوعَدُونَ لِکُلِّ أَوَّابٍ حَفِیظٍ).

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج10، ص314

منابع