آیه 32 سوره انعام
<<31 | آیه 32 سوره انعام | 33>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و زندگی دنیا جز بازی و هوسرانی هیچ نیست و همانا سرای دیگر برای اهل تقوا نیکوتر است، آیا تعقل نمیکنید؟
و زندگی دنیا [بدون ایمان و عمل صالح] بازی و سرگرمی است، و یقیناً سرای آخرت برای آنان که همواره پرهیزکاری می کنند، بهتر است. آیا نمی اندیشید؟
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست، و قطعاً سراى بازپسين براى كسانى كه پرهيزگارى مىكنند بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
و زندگى دنيا چيزى جز بازيچه و لهو نيست و پرهيزگاران را سراى آخرت بهتر است. آيا به عقل نمىيابيد؟
زندگی دنیا، چیزی جز بازی و سرگرمی نیست! و سرای آخرت، برای آنها که پرهیزگارند، بهتر است! آیا نمیاندیشید؟!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
لعب: لعب: بازى.
لهو: مشغوليت و سرگرمى.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ «32»
و زندگى دنيا جز بازى و سرگرمى نيست و البتّه خانهى آخرت، براى تقوا پيشگان بهتر است. آيا نمىانديشيد؟
نکته ها
اگر دنيا مزرعهى آخرت قرار نگيرد، بازيچه مىشود و مردم مانند كودكانى كه سرگرم به اسباب بازىهايى چون: مال و مقام و ... شدهاند. مثل صحنهى نمايش كه يكى لباس شاه مىپوشد، ديگرى نقش نوكر را بازى مىكند و سوّمى وزير مىشود، ولى ساعتى بعد كه همهى لباسها و نقشها كنار مىرود، مىفهمند كه همهى عناوين، خيالى بيش نبود.
خير بودن آخرت به خاطر آن است كه هم لذّتهايش آميخته به رنج نيست و هم زودگذر و موهوم و خيالى نيست.
با توجّه به آيات ديگر قرآن، نبايد اين آيه را دعوت به رهبانيّت و ترك دنيا دانست.
جلد 2 - صفحه 442
كلمهى «لَعِبٌ» به كارى گفته مىشود كه قصد صحيحى در آن نباشد و كلمهى «لَهْوٌ» به كارى گفته مىشود كه انسان را از كارهاى مهم و اصلى باز دارد. «1»
شباهت دنيا به لهو و لعب از جهاتى است:
الف: دنيا مثل بازى، مدّتش كوتاه است.
ب: دنيا مثل بازى، تفريح و خستگى دارد و آميختهاى از تلخى و شيرينى است.
ج: غافلان بىهدف، بازى را شغل خود قرار مىدهند.
د: دنياگرايى مثل بازى، انسان را از اهداف مهم باز مىدارد.
پیام ها
1- دنيا محورى، فكرى كودكانه و پوچ است. (لهو ولعب معمولًا كار كودكان است و سرگرم شدن به دنيا انسان را از آخرت باز مىدارد) «لَهْوٌ وَ لَعِبٌ»
2- راه نجات از حسرت آخرت، فكر و تعقّل است. يا حَسْرَتَنا ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
3- خردمند، فريب دنيا را نمىخورد. وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ ... أَ فَلا تَعْقِلُونَ
4- بكار نگرفتن انديشه، زمينه توجّه به دنيا وغفلت از آخرت است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
5- غفلت از آخرت، سبب توبيخ است. «أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
6- تعقّل و تقوا، ملازم يكديگرند. «يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ»
«1». مفردات راغب.
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (32)
بعد از آن به جهت رد قول كفار و منقصت و مذمت دنيا و مدح عقبى مىفرمايد:
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلَّا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ: و نيست زندگانى دنيا كه ايشان بدان مغرورند مگر بازى كودكان و مشغولى بيخردان، يعنى اعمال دنيويه نيست مگر لعبى و لهوى كه ملهى و شاغل مردم است از آنچه منعقب منفعت دائمه و لذت حقيقيه است. وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ: و هر آينه سراى آخرت بهتر است براى كسانى كه پرهيزكارى كنند، زيرا آخرت باقى، و لذات آن خالص از شوائب و نوائب و آفات، و ايمن از بيم زوال و عاهات است به خلاف دنيا كه عزت آن منتهى به ذلت، و دولت آن مبدل به نكبت، و نعمت آن مغيّر به نقمت، و عيش آن منقص خواهد شد. أَ فَلا تَعْقِلُونَ: آيا پس چرا تعقل نمىكنند. حفص و نافع و ابن عامر به خطاب مىخوانند، يعنى آيا تعقل نمىكنيد تا بر شما واضح
تفسير اثنا عشرى، ج3، ص: 255
شود كدام از اين دو سرا بهتر است تا از شهوت فانيه دنيويه منزه شويد و در تحصيل اسباب موصله به نعيم باقيه اخرويه جد و جهد نمائيد. آيه شريفه تسليه است براى فقرا به آنچه حرام شده بر آنها از متاع دنيا، و تقريع است نسبت به اغنيا وقتى كه مغرور به حطام دنيا و غافل شوند از عقبى.
امير المؤمنين عليه السّلام در ذيل خطبهاى فرمايد: باشيد از دنيا پرهيز كنندگان از آنچه نهى فرموده شما را از آن، و باشيد شما بسوى آخرت شيفتگان، و پست مسازيد كسى را كه بلند گردانيد او را تقوى و بلند مرتبه مپنداريد كسى را كه بلند گردانيد او را دنيا، و فريفته نشويد به زخارف دنيا؛ و نشنويد به سمع قبول، گوينده مدح او و كشف كننده زينت او را (كه نفس و شيطان است)؛ و اجابت منمائيد آواز كننده دنيا را، و روشنى مجوئيد به روشنى دنيا، و پيروى منمائيد انديشههائى را كه هاديند به وجوه تحصيل متاع دنيا و زينت آن، و در فتنه ميفتيد به چيزهاى نفيس دنيا. «1»
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ مَا الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ لَلدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعْقِلُونَ (32)
ترجمه
و نيست زندگانى دنيا مگر بازى كودكانه و سرگرمى بيخردانه و هر آينه سراى آخرت بهتر است براى آنانكه پرهيزكارى مينمايند آيا پس تعقل نمىكنيد.
تفسير
جواب قول منكران معاد است كه حياة را منحصر بزندگانى چند روزه دنياى دنى دانسته بودند و مقصود آنستكه اعمال دنيويّه بالذات قطع نظر از آنكه مقدمه براى تحصيل آخرت باشد مانند بازى و شواغل سفيهانه است كه جز اندك خوشى خيالى و همى موقتى مانع از تحصيل منافع و لذّات حقيقيه دائميه نيست و مورد اعتناء عقلا نميباشد و خداوند اجلّ است از آنكه چنين امر حقيرى مقصود بالذّات او از خلق عالم باشد و دار آخرت خير است براى كسانيكه بوظيفه تقوى عمل نمايند چون منافع آن دائمى و لذّات آن هميشگى است و اتمّ و اكمل است از خوشيهاى دنيا و مشوب و متعقّب بناخوشى نيست پس بعقل خودتان مراجعه نمائيد به بينيد كدام يك از اين دو سنخ لذّت و خوشى بهتر است هر كدام بهتر است طالب آن باشيد و در تحصيل آن بكوشيد تا شربت مراد بنوشيد ..
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ مَا الحَياةُ الدُّنيا إِلاّ لَعِبٌ وَ لَهوٌ وَ لَلدّارُ الآخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَ فَلا تَعقِلُونَ (32)
و نيست زندگاني دنيا مگر بازيگري و بيهودهكاري و هراينه خانه آخرت بهتر است براي كساني که پرهيزكارند آيا (پس از اينکه بيان) درك و تعقل نميكنيد در باب مذمت دنيا آيات و اخبار و براهين عقلي و حس و و جدان بسيار داريم يك جا ميفرمايد وَ مَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا مَتاعُ الغُرُورِ آل عمران آيه 182، و در خطبه امير المؤمنين عليه السّلام
(دار بالبلاء محفوفة و بالقدر موصوفة)
و در وصاياي لقمان (ع) (الدنيا بحر عميق قد غرق فيها خلق كثير) و منسوب بحضرت عيسي عليه السّلام دنيا را پيرزالي ديد مزيّن بزينتهاي شابّات از پيري او سؤال كرد گفت عمر من بسيار است از زينتها گفت براي فريب اهل دنيا، يك دست حناء گفت ديشب شوهري گرفتم، يك دست خونآلود گفت شوهرم را كشتم و گفت پدر را ميكشم پسر بسراغ من ميآيد، برادر را ميكشم برادر مرا ميگيرد و هنوز باكره هستم كسي كام از من نگرفته زيرا مردان عالم مرا نميگيرند و كساني که ميگيرند مرد نيستند، و در كلمات بزرگان تشبيه بمار خوش خط و خال كردند که در باطن زهر قتّال دارد و غير اينها لكن تمام اينها در صورتيست که بنظر استقلالي نظر كنيم و اما بنظر تبعي مقدمي براي آخرت بسيار ممدوح است و تعبير از آن بدنياي بلاغ ميكنند و جمع بين نظرين غير ممكن.
جلد 7 - صفحه 51
وَ مَا الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَعِبٌ دنيا ميدان بازيگريست و اهل دنيا مشغول ببازي مثل بچهها که مشغول ببازي هستند و جوانها که مشغول بتوپ بازي و جيم لاستيك و نحو اينها تا خسته ميشوند و وقت بازي تمام ميشود بايد رفت و رخت از دنيا بربست وَ ما هذِهِ الحَياةُ الدُّنيا إِلّا لَهوٌ وَ لَعِبٌ وَ إِنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِيَ الحَيَوانُ عنكبوت آيه 64.
و لهو لهو اشتغال و عملي است که باعث سرگرمي ميشود و نتيجه عقلايي ندارد و انسان را از اعمال شرع و عقل پسند باز ميدارد مثل تفريح و ساز و آواز و امثال اينها که انسان را از كار بركنار ميكند چه از كارهاي عقلايي که داراي فوائد دنيوي باشد و چه از معارف و اعمال صالحه که نتيجه اخروي دارد.
وَ لَلدّارُ الآخِرَةُ خَيرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ و دار آخرت عالمي است پس از اينکه عالم از حين موت الي الابد و در حديث است
(اذا مات إبن آدم قامت قيامته)
و مردم در آن عالم بر چهار دسته هستند: مؤمن با تقوي، مؤمن عاصي، كافر قاصر، كافر مقصر.
قسم اول مؤمن متقي است که از حين موت بشارات و مثوبات پي در پي براي او ميآيد و همين است مورد آيه، و نكته اينكه فقط ذكر تقوي شده و از ايمان ذكر نشده براي اينست که لازمه تقوي ايمان است و نسبت بين ايمان و تقوي اعم و اخصّ است، هر متقي مؤمن هم هست زيرا درجه اول تقوي تقواي از عقائد باطله است و لا عكس، ممكن است مؤمن باشد و تقوي نداشته باشد که اينکه قسم دوم است و اگرچه براي ايمان نجات پيدا ميكند و لكن خالي از گرفتاري نيست براي معاصي و براي او خير مطلق نيست بلكه خير بالاضافه است.
قسم سوم كافر قاصر اينهم اگرچه مثوبتي براي او نيست بواسطه كفرش لكن عقوبتي هم ندارد بواسطه قصورش.
جلد 7 - صفحه 52
قسم چهارم كافر مقصر که آخرت براي او بدترين جاها است لذا نبي اكرم صلّي اللّه عليه و آله و سلّم فرمود
(الدنيا سجن المؤمن و جنّة الكافر و الاخرة جنة المؤمن و سجن الكافر)
أَ فَلا تَعقِلُونَ سؤال شد از معصوم (ع) از عقل فرمود
(العقل ما عبد به الرحمن و اكتسب به الجنان)
و مراد از اينکه عقل نه عقل مقابل جنون است که رافع تكليف باشد بلكه عقل مقابل جهل است، و مراد از جهل هم نه جهل مقابل علم است بلكه جهل مقابل عقل که عبارت از حمق و نكري و شيطنت است لذا سؤال شد که معويه پس چه داشت امام (ع) فرمود نكري.
برگزیده تفسیر نمونه
(آیه 32)
در این آیه برای بیان موقعیت زندگی دنیا در برابر زندگی آخرت چنین می گوید: «زندگی دنیا چیزی جز بازی و سرگرمی نیست» (وَ مَا الحَیاةُ الدُّنیا إِلّا لَعِبٌ وَ لَهوٌ).
تشبیه زندگی دنیا به بازی و سرگرمی از این نظر است که بازیها و سرگرمیها معمولا کارهای توخالی و بی اساس هستند که از متن زندگی حقیقی دورند.
بسیار دیده می شود که کودکان دور هم می نشینند و بازی را شروع می کنند، یکی را «امیر» و دیگری را «وزیر»، و یکی را «دزد» و دیگری را «قافله» اما ساعتی نمی گذرد که نه خبری از امیر است و نه وزیر، و نه دزد و نه قافله، و یا در نمایشنامه هایی که به منظور سرگرمی انجام می شود صحنه هایی از جنگ یا عشق یا عداوت مجسّم می گردد اما پس از ساعتی خبری از هیچ کدام نیست.
سپس زندگانی سرای دیگر را با آن مقایسه کرده می فرماید: «سرای آخرت برای افراد با تقوا بهتر است آیا اندیشه و تعقل نمی کنید» (وَ لَلدّارُ الآخِرَةُ خَیرٌ لِلَّذِینَ یتَّقُونَ أَ فَلا تَعقِلُونَ).
زیرا حیاتی است جاویدان و فناناپذیر در جهانی وسیعتر و سطح بسیار بالاتر، در عالمی که سر و کار آن با حقیقت است نه مجاز، و با واقعیت است نه خیال.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم
آرشیو عکس و تصویر
طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام- (سایر عکس نوشته های این موسسه)
طرح از موسسه اهل بیت علیهم السلام- (سایر عکس نوشته های این موسسه)