آیه 30 سوره احقاف
<<29 | آیه 30 سوره احقاف | 31>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
گفتند: ای طایفه ما، ما (آیات) کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده در حالی که کتب آسمانی تورات و انجیل را که در مقابل او بود به راستی تصدیق میکرد و (خلق را) به سوی حق و طریق راست هدایت میفرمود.
ای قوم ما! به راستی ما کتابی را شنیدیم که پس از موسی نازل شده است، تصدیق کننده همه کتاب های پیش از خود است، به سوی حق و به سوی راه راست هدایت می کند.
گفتند: «اى قوم ما، ما كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده [و] تصديقكننده [كتابهاى] پيش از خود است، و به سوى حق و به سوى راهى راست راهبرى مىكند.
گفتند: اى قوم ما، ما كتابى شنيديم كه بعد از موسى نازل شده، كتابهاى پيشين را تصديق مىكند و به حق و راه راست راه مىنمايد.
گفتند: «ای قوم ما! ما کتابی را شنیدیم که بعد از موسی نازل شده، هماهنگ با نشانههای کتابهای پیش از آن، که به سوی حقّ و راه راست هدایت میکند.
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
«أُنزِلَ مِن بَعْدِ مُوسی»: این که میبینیم سخنی از کتاب عیسی یعنی انجیل در میان نیست، بدان خاطر است که تورات کتاب اصلی و متّفق علیه یهودیان و مسیحیان است و انجیل تابع تورات است و حتّی مسیحیان احکام شرائع خود را از آن گرفته و میگیرند. بعضی هم گفتهاند، این گروه از جنّیان از بعثت عیسی و نزول انجیل آگاه نبودهاند.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ «30»
گفتند: اى قوم ما! همانا ما (آيات) كتابى را شنيديم كه بعد از موسى نازل شده و كتابهاى پيش از خود را تصديق مىكند. مردم را به سوى حق و به سوى راه راست هدايت مىنمايد.
پیام ها
1- پيامبر انسانها، پيامبر جنّيان نيز هست و گروهى از جنّ، مأمور تبليغِ دين و
جلد 9 - صفحه 49
آيين پيامبران در ميان جامعه خود هستند. قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا ...
2- جنّيان، از تاريخ انبيا و كتب آسمانى آگاه هستند. «كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى»
3- جنّيان، از محتواى كتابهاى آسمانى آگاه هستند. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ»
4- هماهنگى ميان كتب آسمانى، نشانه حقانيّت آنهاست. «مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ»
5- جنّيان با شنيدن چند آيه، حق را فهميدند ولى انسانهايى همچون ابوجهل و ابولهب، عمرى با پيامبر بودند و نخواستند حق را بفهمند. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ»
6- راه حق، راه مستقيم است. راهى بر اساس اعتدال و دور از هرگونه افراط و تفريط. «يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ»
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ (30)
جلد 12 - صفحه 92
قالُوا يا قَوْمَنا: گفتند اى گروه ما، إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً: بدرستى كه ما شنيديم كتابى را كه از جانب خدا، أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى: نازل شده بعد از كتاب حضرت موسى، مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ: كه تصديق كننده است مر آن چيزى را كه پيش از آن بوده از كتاب انبياء يا موافق آنها. نزد بعضى آنها جنيان يهود بودند و از نزول انجيل خبر نداشتند، يا آن را اعتبار نمىكردند چنانچه معتقد يهود است لذا كتاب حضرت موسى عليه السّلام را گفتند. يَهْدِي إِلَى الْحَقِ:
راه مىنمايد آن كتاب بسوى آنچه راست و درست است از عقايد حقه، وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ: و بسوى راه راست كه موصل مطلوب و سعادت است.
تفسير برهان گويد: مىآمدند خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله در هر وقت، پس حضرت امر فرمود حضرت امير المؤمنين عليه السّلام را كه تعليم نمايد و دانا كند ايشان را، پس بعضى آنها مؤمن و كافر و ناصبى و يهودى و نصرانى و مجوس و آنها اولاد جان هستند «1».
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ لَقَدْ مَكَّنَّاهُمْ فِيما إِنْ مَكَّنَّاكُمْ فِيهِ وَ جَعَلْنا لَهُمْ سَمْعاً وَ أَبْصاراً وَ أَفْئِدَةً فَما أَغْنى عَنْهُمْ سَمْعُهُمْ وَ لا أَبْصارُهُمْ وَ لا أَفْئِدَتُهُمْ مِنْ شَيْءٍ إِذْ كانُوا يَجْحَدُونَ بِآياتِ اللَّهِ وَ حاقَ بِهِمْ ما كانُوا بِهِ يَسْتَهْزِؤُنَ «26» وَ لَقَدْ أَهْلَكْنا ما حَوْلَكُمْ مِنَ الْقُرى وَ صَرَّفْنَا الْآياتِ لَعَلَّهُمْ يَرْجِعُونَ «27» فَلَوْ لا نَصَرَهُمُ الَّذِينَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِ اللَّهِ قُرْباناً آلِهَةً بَلْ ضَلُّوا عَنْهُمْ وَ ذلِكَ إِفْكُهُمْ وَ ما كانُوا يَفْتَرُونَ «28» وَ إِذْ صَرَفْنا إِلَيْكَ نَفَراً مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ «29» قالُوا يا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا كِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسى مُصَدِّقاً لِما بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَ إِلى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ (30)
ترجمه
و بتحقيق متمكّن ساختيم آنها را در چيزى كه متمكن نساختيم شما را در آن و قرار داديم براى آنها گوشها و چشمها و دلهائى پس كفايت نكرد از آنها گوشهاشان و نه چشمهاشان و نه دلهاشان هيچ چيز چون بودند كه انكار ميورزيدند بآيتهاى خدا و احاطه كرد بآنها آنچه بودند كه بآن استهزاء ميكردند
و بتحقيق هلاك كرديم آنچه پيرامون شما است از آباديها و مكرّر آورديم آيتها را شايد آنها بازگردند
پس چرا يارى نكردند آنها را آنان كه گرفتند غير از خدا وسيله تقرّب معبودهائى را بلكه گم شدند از آنها و آن دروغ آنها بود و آنچه بودند كه افترا ميزدند
و هنگاميكه متوجّه ساختيم بسوى تو جماعتى را از جنّ كه ميشنيدند
جلد 4 صفحه 656
قرآن را پس چون حاضر شدند آن را گفتند خاموش باشيد پس چون تمام شد بازگشتند بسوى قومشان با آنكه بودند بيم دهندگان
گفتند اى قوم ما همانا ما شنيديم كتابى را كه فرستاده شده بعد از موسى با آنكه تصديق كننده است آنچه را پيش روى او است هدايت ميكند بسوى حق و بسوى راه راست.
تفسير
خداوند متعال بعد از ذكر شمهئى از احوال قوم عاد در آيات سابقه متذكّر فرموده است كفّار مكّه را بمكنت و ثروت و قوّت و قدرتيكه بآنان عطا فرموده بود و به اينان عطا نفرموده تا بتمكّن خودشان مغرور نشوند و از فرمان الهى سرپيچى ننمايند و ضمنا اشاره فرموده كه قواى ظاهريّه و باطنيّه از گوش و چشم و قلب مواهب الهيّهاند كه بايد در محلّ لايق و مورد قابل صرف شود و الّا بى ثمر بلكه مضرّ خواهد بود چنانچه براى قوم عاد مفيد نشد و بعذاب الهى گرفتار شدند و همچنين اقوام ديگرى كه مانند قوم عاد در حوالى مكّه جاىگزين بودند مانند قوم صالح در حجر و قوم لوط در راه اهالى مكّه بشام كه هر يك بنوبه خود آيات الهى را مشاهده نمودند و نصايح و مواعظ انبياء عظام را شنيدند و متنبّه و مستبصر نشدند چون تفكّر و تأمّل ننمودند و بوبال اعمال خودشان رسيدند و جز خدا آنان را كه براى خودشان معبودهائى قرار داده بودند تا مقرّب آنها بخداى بزرگ باشند نتوانستند يارى نمايند آنها را و عذاب خدا را از آنها دفع كنند و ظاهرا قربانا مفعول دوم اتّخذوا است كه مفعول اوّل آن حذف شده و آلهة بدل يا بيان براى قربانا ميباشد و مكرّر ذكر شده كه سمع بر واحد و جمع اطلاق ميشود و صرف آيات تكرار آن بعناوين متعدّده و بيانات مختلفه است و اين بتپرستى و انتظار شفاعت از بتها دروغ واضح و افتراى آشكارى بود كه از قبل آنها اظهار ميشد و از دستشان رفت و مبدّل به نااميدى گرديد و اين معناى گمشدن معبود و مأمولهاى باطل است و اينها همه براى تخويف و انذار اهالى مكّه است كه در صورت مخالفت با نبىّ اكرم بهمان بلايا مبتلا گردند و قمّى ره نقل فرموده كه پيغمبر صلى اللّه عليه و اله از مكّه ببازار عكاظ تشريف برد و گفتهاند آن بازارى بود كه سالى بيست روز از اوّل ذو القعدة الحرام ميان نخله و طائف دائر ميشد و زيد بن حارثه با آنحضرت بود كه مردم را دعوت باسلام ميكرد و كسى اجابت ننمود او را و قبول نكرد دين اسلام
جلد 4 صفحه 657
را پس مراجعت بمكّه فرمود و چون بمكانى رسيد كه آنرا وادى مجنّه ميخواندند حضرت در تهجّد خود قرائت قرآن فرمود در نيمه شب پس مرور نمودند باو جماعتى از جنّ كه در احتجاج از امير المؤمنين عليه السّلام نقل نموده آنها نه نفر بودند يكنفر از جنّ نصيبين و هشت نفر از بنى عمر و بن عامر و گفتهاند نفر بتحريك بر كمتر از ده اطلاق ميشود و در منتهى الارب از سه تا ده تعيين شده پس چون شنيدند جنّيان قرائت قرآن حضرت را با خود گفتند گوش دهيد يعنى ساكت باشيد و چون تمام گشت يعنى فارغ شد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله از قرائت قرآن بازگشتند بسوى قوم خودشان بيم دهندگان و گفتند آنچه را خداوند نقل فرموده در اين آيات و آيات آتيه تا قول خود فى ضلال مبين و محتمل است تا عذاب اليم باشد پس آمدند نزد پيغمبر صلى اللّه عليه و اله و اسلام آوردند و مؤمن شدند و آنحضرت شرايع اسلام را بآنها تعليم فرمود پس خداوند سوره قل اوحى الىّ انّه استمع نفر من الجنّ را تا آخر نازل فرمود و نقل نمود قول آنها را و از آنها والى براى آنان تعيين كرد و ميآمدند خدمت پيغمبر صلّى اللّه عليه و اله و سلّم هر وقت لازم بود و امير المؤمنين عليه السّلام به آنها احكام دين را مىآموخت بدستور پيغمبر و در آنها كافر بأقسام مختلف و مؤمن وجود دارد و همه از اولاد جانّ ميباشند و ظاهرا تخصيص كتاب موسى عليه السّلام بذكر از بين كتب سماوى به تبع ذكر آن در اوائل اين سوره است كه وجه آن بيان شد و بعضى گفتهاند آنها جنّيان يهود بودند و بر حسب اعتقاد خودشان سخن گفتند ولى در مجمع فرموده كه اين آيات دلالت دارد بر آنكه پيغمبر ما صلى اللّه عليه و اله مبعوث بود بر جنّ و انس با آنكه هيچ پيغمبرى قبل از او مبعوث بر جن و انس نشده بود و در بيان اين واقعه تفاصيل ديگرى نقل فرموده كه با وجود فرمايش قمّى ره حاجت بذكر آنها نيست و اللّه اعلم بحقائق الامور و واضح است كه مراد از تصديق قرآن ما بين يديه را كتب سماوى قبل است كه در اصول معارف حقّه با يكديگر موافقت دارند.
جلد 4 صفحه 658
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قالُوا يا قَومَنا إِنّا سَمِعنا كِتاباً أُنزِلَ مِن بَعدِ مُوسي مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ يَهدِي إِلَي الحَقِّ وَ إِلي طَرِيقٍ مُستَقِيمٍ (30)
گفتند اي قوم ما محققا ما شنيديم كتابي را که قرآن باشد که نازل شده از بعد موسي و اينکه كتاب تصديق ميكند انبيايي را که قبل از او بودند هدايت ميكند بسوي حق و بسوي طريق مستقيم.
قالُوا يا قَومَنا خطاب بساير طوايف جن إِنّا سَمِعنا كِتاباً رفتيم خدمت
جلد 16 - صفحه 158
رسول محترم شرفياب شديم براي ما تلاوت فرمود قرآن را و آيات شريفه آن را استماع كرديم.
أُنزِلَ مِن بَعدِ مُوسي معلوم ميشود که اينکه طايفه از جن و قوم آنها مؤمنين بانبياء سلف بودند.
مُصَدِّقاً لِما بَينَ يَدَيهِ تمام انبياء سلف و كتابهاي آنها و صحف آنها را تصديق ميكند و بعلاوه يَهدِي إِلَي الحَقِّ توحيد و معاد و عقايد حقه وَ إِلي طَرِيقٍ مُستَقِيمٍ راه راست.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 30)- این آیه بیانگر چگونگی دعوت این گروه از قوم خود به هنگام بازگشت به سوی آنهاست، دعوتی منسجم، حساب شده، کوتاه و پر معنا، «گفتند:
ای قوم! ما کتابی را استماع کردیم که بعد از موسی از آسمان نازل شده است» (قالُوا یا قَوْمَنا إِنَّا سَمِعْنا کِتاباً أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسی).
این کتاب اوصافی دارد، نخست این که: «کتابهای آسمانی قبل از خود را تصدیق میکند» و محتوای آن هماهنگ با محتوای آنهاست، و نشانههایی که در کتب پیشین آمده است در آن به خوبی دیده میشود (مُصَدِّقاً لِما بَیْنَ یَدَیْهِ).
وصف دیگر این که همگان را «به سوی حق هدایت مینماید» (یَهْدِی إِلَی الْحَقِّ). به گونهای که هر کس عقل و فطرت خویش را به کار گیرد نشانههای حقانیت را به روشنی در آن مییابد.
و آخرین وصف این که: «به سوی راه مستقیم» دعوت میکند (وَ إِلی طَرِیقٍ مُسْتَقِیمٍ).
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم