آیه 20 سوره نبأ

از دانشنامه‌ی اسلامی
(تغییرمسیر از آیه ۲۰ نبأ)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مشاهده آیه در سوره

وَسُيِّرَتِ الْجِبَالُ فَكَانَتْ سَرَابًا

مشاهده آیه در سوره


<<19 آیه 20 سوره نبأ 21>>
سوره : سوره نبأ (78)
جزء : 30
نزول : مکه

ترجمه های فارسی

و کوهها را به گردش آرند تا به مانند سراب گردد.

و کوه ها را [از جای خود] روان کنند و سرابی شوند!

و كوهها را روان كنند، و [چون‌] سرابى گردند.

و كوه‌ها روان شوند، و سراب گردند.

و کوه‌ها به حرکت درمی‌آید و بصورت سرابی می‌شود!

ترجمه های انگلیسی(English translations)

and the mountains will be set moving and become a mirage.

And the mountains shall be moved off so that they shall remain a mere semblance.

And the hills are set in motion and become as a mirage.

And the mountains shall vanish, as if they were a mirage.

معانی کلمات آیه

  • سراب: شى‏ء بى واقعيت. چيز كاذب. اهل لغت گويند: زمين شوره‏زار كه‏ در آفتاب مى‏‌درخشد، منظور از آيه آنست كه: كوه‏ها از دور كوه ديده مى‏‌شوند حال آنكه كوه نيستند بلكه ذرات غبار مى‏‌باشند[۱]

تفسیر آیه

تفسیر نور (محسن قرائتی)


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20»

همانا روز جدايى، وعده‌گاه (ما با شما) است. روزى كه در صور دميده شود و گروه گروه مى‌آييد. و آسمان گشوده شود و به صورت درهايى باز درآيد. و كوه‌ها روان شوند و چون سراب گردند.

نکته ها

قيامت از جهتى «يوم الجمع» است كه همه در آن اجتماع مى‌كنند و از جهتى‌ «يَوْمَ الْفَصْلِ» ناميده شده، زيرا خوبان از بدان و حق از باطل جدا و به اختلافات فيصله داده مى‌شود.

در روايات مى‌خوانيم كه در قيامت مردم به گروه‌هاى مختلفى تقسيم مى‌شوند و هر گروه به شكلى؛ سخن چين در قيافه ميمون، حرام‌خوار در شكل خوك، رباخوار در قالب وارونه، قاضى ظالم به صورت كور، خودپسند كر و لال، عالم بى عمل در حال جويدن زبان، همسايه آزار بى‌دست و پا، سعايت كننده آويخته بر آتش، هوسباز بدبو، و فخر فروشان به لباس با لباس دوزخى محشور مى‌شوند. «1»

حركت كوه‌ها مقدّمه به هم خوردن آنها و خرد شدن و ذره ذره شدن سنگها و در نهايت، روان شدن به گونه‌اى است كه از دور سراب به نظر آيند. «وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً»

پیام ها

1- دنيا، مقدّمه قيامت است و اين همه نعمت عبث و بيهوده نيست. «إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً»

«1». تفسير نورالثقلين.

جلد 10 - صفحه 363

2- زمان قيامت از قبل نزد خداوند معلوم است. «كانَ مِيقاتاً»

3- قيامت نيز نظامى دارد «يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ»

4- در قيامت، نظام آسمان و زمين دگرگون مى‌شود. فُتِحَتِ السَّماءُ ... سُيِّرَتِ الْجِبالُ‌

5- انسان با مرگ، رها و فراموش نمى‌شود. «يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً»

6- به پيوندها و روابط دنيوى دلخوش نباشيد كه روزى همه چيز گسسته مى‌شود. «يَوْمَ الْفَصْلِ»

7- ارتباط زمين و آسمان و اهل آنها، در قيامت توسعه مى‌يابد. «فُتِحَتِ السَّماءُ»

تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)



وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20»

وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ‌: و روان گردانيده شود كوه‌ها در هوا، فكانت سرابا:

پس باشد مثل سراب. يعنى نمايش كوه داشته باشد، اما به سبب تشتت اجزاء آن بر حقيقت جبليّت باقى نمانده باشد.


تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)


إِنَّ يَوْمَ الْفَصْلِ كانَ مِيقاتاً «17» يَوْمَ يُنْفَخُ فِي الصُّورِ فَتَأْتُونَ أَفْواجاً «18» وَ فُتِحَتِ السَّماءُ فَكانَتْ أَبْواباً «19» وَ سُيِّرَتِ الْجِبالُ فَكانَتْ سَراباً «20» إِنَّ جَهَنَّمَ كانَتْ مِرْصاداً «21»

لِلطَّاغِينَ مَآباً «22» لابِثِينَ فِيها أَحْقاباً «23» لا يَذُوقُونَ فِيها بَرْداً وَ لا شَراباً «24» إِلاَّ حَمِيماً وَ غَسَّاقاً «25» جَزاءً وِفاقاً «26»

إِنَّهُمْ كانُوا لا يَرْجُونَ حِساباً «27» وَ كَذَّبُوا بِآياتِنا كِذَّاباً «28» وَ كُلَّ شَيْ‌ءٍ أَحْصَيْناهُ كِتاباً «29» فَذُوقُوا فَلَنْ نَزِيدَكُمْ إِلاَّ عَذاباً (30)

ترجمه‌

همانا روز جدائى ميباشد وعده گاه‌

روزى كه دميده ميشود در صور پس ميآئيد دسته دسته‌

و گشوده شود آسمان پس بوده باشد درها

و روان كرده شوند كوهها پس گردند مانند سراب‌

همانا جهنّم ميباشد كمينگاه‌

براى سركشان جاى بازگشت‌

درنگ كنندگانند در آن روزگارهائى‌

نميچشند در آن خنكى و نه مشروبى‌

مگر آب جوشان و چرك جراحتها

كيفرى موافق كردارشان‌

همانا آنها احتمال نميدهند حسابى را

و تكذيب كردند آيات ما را تكذيب كردنى‌

و همه چيز را ضبط نموديم آنرا بنوشتن‌

پس بچشيد پس نمى‌افزائيم هرگز بر شما مگر عذاب را.

تفسير

خداوند متعال بعد از ذكر آيات قدرت و نعمت بى‌منتهاى خود ميفرمايد همانا روز قيامت كه روز جدا شدن حق از باطل است حق است و نبايد در آن اختلاف شود چون قدرت خدا بيش از اينها است و كسيكه مردمى را خلق و وسائل آسايش آنانرا مهيّا نموده دو مرتبه هم ميتواند بنمايد و آنروز ميقات و وقت مقرّر الهى است براى حساب و جزاى بندگان كه دنيا در آنروز بآخر ميرسد و بزندگانى مردم در اينعالم خاتمه داده ميشود و آنروزى است كه اسرافيل در دفعه دوم ميدمد در صور پس شما مردم زنده و فوج فوج و دسته دسته در پيشگاه الهى حاضر ميگرديد در مجمع از پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم نقل نموده كه در جواب سؤال از اين آيه فرمود كه ده دسته از امّت من از مسلمانان جدا شوند بعضى بصورت بوزينگان باشند و آنها نمّا مانند و بعضى بصورت خوكان و آنها حرام خوارانند و پاره‌اى نگونسار بمحشر كشيده ميشوند و آنان ربا خوارانند و جمعى كور تردّد مينمايند و آنها جور كنندگانند و فرقه‌اى لال و كرند و آنها كسانى هستند كه‌

جلد 5 صفحه 333

عجب به اعمال خود مينمودند و جماعتى ميجوند زبان بيرون افتاده خودشان را و ريم و چرك از دهانشان سرازير است و موجب نفرت اهل محشر ميشوند و آنها دانشمندان و حكم كنندگانى هستند كه اقوالشان با اعمالشان مخالف است و بعضى دست و پا بريده باشند و آنان كسانى هستند كه همسايه آزارى مينمايند و پاره‌اى بدار آتشين آويخته شده‌اند و آنها كسانى هستند كه نزد پادشاهان از مردم سعايت مينمايند و بعضى از مردار بدبوترند و آنها شهوت‌رانان و كسانى هستند كه حقوق الهيّه را ادا نمينمايند و پاره‌اى با جبّه‌هاى چسبنده بر بدن از قطران وارد شوند و آنها اهل تكبّر و بزرگ منشى ميباشند و آسمان شكافته ميگردد و راههائى براى نزول ملائكه در آن باز ميشود و قمّى ره نقل فرموده كه درهاى بهشت باز ميگردد و كوهها از جاى خودشان كنده و پراكنده ميگردند و مانند سراب كه از دور در بيابان بنظر مى‌آيد كه آب است بنظر ميآيند كه كوهند ولى نيستند و جهنّم كمينگاهى است براى اهل معصيت كه مأمورين آن مترصد گرفتن آنانند واحدى از آنها را بحال خودشان واگذار نمينمايند و آن مرجع و مأوى و جايگاه اخير اهل طغيان و تجاوز از حدود الهى است و درنگ كنندگانند در آن روزگارهاى دراز و سالهاى متمادى كه هر روز آن بقدر هزار سال دنيا است چون احقاب جمع حقب است كه بمعناى روزگار و سال و سالها است و اخبار در تعيين آن در يك سال و هشتاد سال و شصت و اند سال و در آنكه مراد دوام يا انقطاع باشد مختلف شده است و ظاهرا اين آيه بهيچ يك دلالت ندارد ولى آيات آتيه مؤيّد دوام است و نمى‌چشند و نيابند در جهنّم چيز خنكى را اگر چه هواى لطيف باشد كه موجب تخفيف حرارت آنها گردد و قمّى ره فرموده مراد از برد خواب است و نمى‌چشند مشروبى از مشروبات را مگر آب جوشان و ريم و چرك جارى از بدن جهنّميان و تفسير آن در سوره ص گذشت اين جزا موافق و مطابق با عقائد و اعمال آنها است و زيادتر از ميزان استحقاق آنها نيست چون آنان در دنيا معتقد بحساب و جزا نبودند و احتمال چنين روزى را نميدادند و تكذيب نمودند آيات قرآنيّه و آيات الهيّه را كه انبيا و اوليا باشند تكذيب نمودنى آشكار و اين بزرگترين گناهان است كه‌

جلد 5 صفحه 334

مغفور نخواهد شد و موجب خلود در آتش است و ما هر چيز و هر گناه و مقدار جزاء آنرا در لوح محفوظ ثبت و ضبط نموده‌ايم و بكفّار ميگوئيم پس بچشيد عذاب جهنّم را و بدانيد كه هرگز نخواهيم افزود از براى شما چيزى مگر عذابى بر عذاب شما.

اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)


وَ سُيِّرَت‌ِ الجِبال‌ُ فَكانَت‌ سَراباً «20»

و كوه‌ها ‌از‌ جا كنده‌ ميشوند ‌پس‌ ميگردند مثل‌ سراب‌ ‌که‌ ‌از‌ دور بنظر ميآيند و چون‌ نزديك‌ شوند اثري‌ ‌از‌ ‌آنها‌ باقي‌ نيست‌. و بالجمله‌ اوضاع‌ قيامت‌ بسيار وحشت‌ انگيز ‌است‌ بالاخص‌ حال‌ افراد بشر ‌که‌ بچه‌ كيفيت‌ وارد صحراي‌ محشر ميشوند، حديثي‌ ‌از‌ براء ‌بن‌ عازب‌ ‌که‌ ‌گفت‌: ‌ما ‌در‌ خدمت‌ حضرت‌ پيغمبر بوديم‌ و معاذ ‌بن‌ جبل‌ نزديك‌ حضرت‌ ‌بود‌ ‌از‌ ‌آن‌ حضرت‌ سؤال‌ كرد ‌از‌ ‌قوله‌ ‌تعالي‌: يَوم‌َ يُنفَخ‌ُ فِي‌ الصُّورِ و ‌ما ‌در‌ خانه ابي‌ ايوب‌ انصاري‌ بوديم‌ حضرت‌ چشمهاي‌ مباركش‌ پر ‌از‌ اشك‌ شد و فرمود: محشور ميشوند ده‌ صنف‌ ‌از‌ امت‌ ‌من‌ ‌که‌ ‌از‌ مسلمين‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ جدا كرده‌ 1‌-‌ يك‌ صنف‌ بصورت‌ ميمون‌ بوزينه‌ 2‌-‌ يك‌ صنف‌ بصورت‌ خوك‌. 3‌-‌ يك‌ صنف‌ سر بزمين‌ پاها ببالا وارونه‌ 4‌-‌ يك‌ صنف‌ كور راه‌ بجايي‌ ندارند. 5‌-‌ يك‌ صنف‌ كر و لال‌.

6‌-‌ يك‌ صنف‌ دستها و پاهاي‌ ‌آنها‌ قطع‌ ‌شده‌. 7‌-‌ يك‌ صنف‌ بدار آتشي‌ نصب‌ شده‌اند.

8‌-‌ يك‌ صنف‌ متعفن‌ بوي‌ گند ‌آنها‌ ‌از‌ جيفه‌ شديدتر ‌است‌. 9‌-‌ يك‌ صنف‌ بلباس‌ قطران‌ آتشي‌ ملبس‌ شده‌اند. 10‌-‌ يك‌ صنف‌ زبان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ميجوند و ‌از‌ لعاب‌ دهن‌ ‌آنها‌ اهل‌ جمع‌ متأذي‌ و متألم‌ ميشوند.

اما بوزينه‌ها قتات‌ نمام‌ دو بهم‌ زن‌، اما خوك‌ها اهل‌ سحت‌ حرام‌ خورها، و اما منكوسها تنزيل‌ خورها، و اما كورها حكم‌ بجور كنندگان‌، و اما كر و لالها اعجاب‌ بعمل‌ ‌خود‌ كنندگان‌، و اما دست‌ و پا قطع‌ شدگان‌ اذيت‌ كنندگان‌ ‌به‌ همسايگان‌، و اما بدارزده‌گان‌ سعايت‌ نزد سلاطين‌ كنندگان‌ ‌را‌ پرت‌ دادن‌ و مايه‌ زدن‌، و اما متعفنين‌ ‌که‌ بوي‌ گند ‌آنها‌ ‌از‌ جيفه گنديده‌ زيادتر ‌است‌ شهوترانها و خوشگذرانها و منع‌ حقوق‌ الهي‌ كنندگان‌، و اما پوشيدگان‌ بلباس‌ قطران‌ اهل‌ كبر و فخر و مباهات‌ كنندگان‌، و اما كساني‌ ‌که‌ زبان‌ ‌خود‌ ‌را‌ ميجوند و لعاب‌ دهان‌ ‌آنها‌ متعفن‌ ‌است‌ قضات‌ جور ‌که‌ حق‌

جلد 17 - صفحه 359

قضاوت‌ ندارند و ‌در‌ مسند قضاوت‌ نشسته‌ و ‌اينکه‌ منصب‌ ‌را‌ اشغال‌ كرده‌.

اقول‌: بعيد نيست‌ بگوئيم‌ ‌که‌ اينها منكر حرمت‌ فعل‌ ‌خود‌ باشند ‌که‌ انكار ضروري‌ دين‌ ‌باشد‌ و موجب‌ كفر شود بقرينه اينكه‌ خداوند ‌آنها‌ ‌را‌ ‌از‌ مسلمين‌ جدا ميكند.

برگزیده تفسیر نمونه


]

(آیه 20)- و بالاخره در این آیه وضع کوهها را در قیامت، منعکس کرده، می‌فرماید: «و کوهها به حرکت در می‌آید و به صورت سرابی می‌شود»! (و سیرت الجبال فکانت سرابا).

ج5، ص385

بطوری که از جمع‌بندی آیات مختلف قرآن در باره سرنوشت کوهها در قیامت به دست می‌آید، کوهها مراحلی را طی می‌کند، نخست کوهها به حرکت در می‌آید. (طور/ 10) سپس از جا کنده و سخت در هم کوفته خواهد شد. (حاقّه/ 14) و بعدا به صورت توده‌ای از شنهای متراکم در می‌آید. (مزّمّل/ 14) و بعد به صورت پشم زده شده در می‌آید که با تندباد حرکت می‌کند.

(قارعه/ 5) و سپس به صورت گرد و غبار در می‌آید که در فضا پراکنده می‌شود.

(واقعه/ 5 و 6) و بالاخره چنان که در آیه مورد بحث آمده تنها اثری از آن باقی می‌ماند و همچون سرابی از دورنمایان خواهد شد.

سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:

تفسیر های فارسی

ترجمه تفسیر المیزان

تفسیر خسروی

تفسیر عاملی

تفسیر جامع

تفسیر های عربی

تفسیر المیزان

تفسیر مجمع البیان

تفسیر نور الثقلین

تفسیر الصافی

تفسیر الکاشف

پانویس

  1. تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص39

منابع