آیه 11 سوره نبأ
<<10 | آیه 11 سوره نبأ | 12>> | |||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
و روز روشن را برای تحصیل معاش آنان مقرر داشتیم.
و روز را وسیله معاش مقرّر کردیم؛
و روز را [براى] معاش [شما] نهاديم.
و روز را گاه طلب معيشت.
و روز را وسیلهای برای زندگی و معاش!
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- معاشا: عيش: زندگى. زندگى انسان و حيوان، آن از حيات اخصّ است زيرا حيات در خدا و ملائكه نيز به كار رود، معاش و معيشت مصدر هستند به معنى زندگى. معاش را در آيه مصدر گرفته و مضاف مقدر كردهاند مثل «وقت معاش» ولى مىشود آن را اسم زمان گرفت به معنى وقت زندگى و تلاش. چنان كه شب وقت سكون و آرامش است.[۱]
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9» وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11»
آيا زمين را بستر قرار نداديم؟ و كوهها را (همچون) ميخها؟ و شما را جفت آفريديم. و خواب را مايه آرامش شما قرار داديم. و شب را پوششى ساختيم. و روز را وقت تلاش و معاش قرار داديم.
نکته ها
«اوتاد» جمع «وتد» به معناى ميخ است و تشبيه كوه به ميخ، از معجزات علمى قرآن است. ريشه كوهها در عمق زمين، مانع حركت لايههاى زمين و وقوع زلزلههاى دائمى است. كوهها همچون ميخ، چند برابر آنچه در بيروناند، در دل زمين فرورفتهاند، بگذريم كه كوهها منافع ديگرى نيز دارند: حافظ برفها براى تابستان، مانع تند بادها، علامت و نشانه راهها، محل معادن و سنگها و غارها و عامل ايجاد درّهها هستند كه هر يك در جاى خود براى زندگى ضرورى است.
«سبات» به معناى قطع كار و تعطيل كردن آن است كه موجب آسايش و آرامش جسم و روان مىشود.
پیام ها
1- مشت نمونه خروار است. مطالعه در هستى، بهترين راه خداشناسى و معادشناسى است. أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً ...
2- انسان در دادگاه عقل و وجدان خدا پرست است و مىتوان از وجدان او درباره قدرت الهى سوال كرد. «أَ لَمْ نَجْعَلِ»
3- از قدرت خداوند به آفرينش زمين و آسمان و ديگر پديدههاى طبيعى، به قدرت او براى برپايى قيامت، استدلال كنيد. الْأَرْضَ ... الْجِبالَ ... اللَّيْلَ ... النَّهارَ ...
4- پس از طرد افكار باطل، بر عقايد حقتان استدلال كنيد. كَلَّا سَيَعْلَمُونَ ... أَ لَمْ نَجْعَلِ
جلد 10 - صفحه 361
5- اگر روحيه لجاجت نباشد، انسان از همين زمين و زمان و خواب و خوراك مىتواند درس بگيرد. الْأَرْضَ ... اللَّيْلَ ... النَّهارَ ...
6- قدرت و حكمت الهى در آفرينش ما و هستى، دليل آن است كه ما را با مرگ رها نخواهد كرد. خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً ... نَوْمَكُمْ سُباتاً ... النَّهارَ مَعاشاً
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11»
«1» توحيد المفضّل، مجلس سوم.
جلد 14 - صفحه 13
وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً: و قرار داديم روز را وقت طلب معيشت، تا بيدار شويد [و] در حوائج و مكاسب خود متقلب شويد، و در تحصيل آن جستجو نمائيد.
يا روز را سبب حيات شما ساختيم تا در آن از خواب مبعوث شويد. و اين شب و روز از بزرگترين آيات عظمت و قدرت سبحانى است.
نعمت هفتم:
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ
عَمَّ يَتَساءَلُونَ «1» عَنِ النَّبَإِ الْعَظِيمِ «2» الَّذِي هُمْ فِيهِ مُخْتَلِفُونَ «3» كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «4»
ثُمَّ كَلاَّ سَيَعْلَمُونَ «5» أَ لَمْ نَجْعَلِ الْأَرْضَ مِهاداً «6» وَ الْجِبالَ أَوْتاداً «7» وَ خَلَقْناكُمْ أَزْواجاً «8» وَ جَعَلْنا نَوْمَكُمْ سُباتاً «9»
وَ جَعَلْنَا اللَّيْلَ لِباساً «10» وَ جَعَلْنَا النَّهارَ مَعاشاً «11» وَ بَنَيْنا فَوْقَكُمْ سَبْعاً شِداداً «12» وَ جَعَلْنا سِراجاً وَهَّاجاً «13» وَ أَنْزَلْنا مِنَ الْمُعْصِراتِ ماءً ثَجَّاجاً «14»
لِنُخْرِجَ بِهِ حَبًّا وَ نَباتاً «15» وَ جَنَّاتٍ أَلْفافاً «16»
ترجمه
از چه سؤال ميكنند از يكديگر
از خبر بزرگى
كه آنان در آن اختلاف دارند
نه چنين است زود است كه بدانند
پس نه چنين است زود است كه بدانند
آيا قرار نداديم زمين را فرشى گسترده
و كوهها را ميخها
و آفريديم شما را جفتها مرد و زن
و قرار داديم خوابتان را آسايش
و قرار داديم شب را پوشش
و قرار داديم روز را وقت معيشت
و بنا كرديم بالاى سر شما هفت طبقه محكم
و قرار داديم چراغى درخشان
و فرو فرستاديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر آب ريزان پى در پى را
تا بيرون آوريم بآن حبوبات و گياه را
و بوستانهائى كه بهم پيچيده باشد درختان آنها.
تفسير
گفتهاند بعد از بعثت حضرت ختمى مرتبت و اخبار او از توحيد خدا و حشر مردم در روز جزا و تلاوت آيات قرآن كفّار مكه از يكديگر بر سبيل تعجّب و انكار سؤال مينمودند كه اين چه سخنانى است محمّد ميگويد لذا خداوند براى اهميّت دادن بقضيّه و آنچه از آن سؤال مينمودند ميفرمايد از چه امر اين مردم از يكديگر سؤال ميكنند و بيان ميفرمايد از خبر بزرگى كه در آن اختلاف دارند و عمّ در اصل عن ما بوده نون قلب بميم و در ميم ادغام شده و الف براى اتّصال ما بحرف جرّ حذف شده و گفتهاند عمده نظر آنها باخبار پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از اوضاع
جلد 5 صفحه 331
قيامت بوده ولى در روايات ائمه اطهار نبأ عظيم بولايت امير المؤمنين عليه السّلام و وجود مبارك آنحضرت تفسير شده و آنكه نبأ و آيتى بزرگتر از او نيست و آنكه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بآن تصريح نموده و ظاهرا نبأ عظيم شامل است تمام معارف حقّه را از توحيد و عدل و نبوّت و امامت و معاد روز قيامت و آنچه را مورد اختلاف است در بين مردم و در روايات بيان مصداق شده كه اختصاص بمعاد داده نشود و اختلاف در مقام امير المؤمنين عليه السّلام بيشتر از ساير معارف حقّه شده لذا با آنحضرت انسب است و بعدا خداوند منع فرموده سؤال از يكديگر را و به اشاره وعده مجازات بر آن داده چون فرموده نه چنين است كه تصوّر نمودهاند بعد از اين ميدانند كه حق است آنچه پيغمبر صلّى اللّه عليه و آله و سلّم از آن خبر داده و باز تأكيد فرموده اينمعنى را براى مبالغه و بكلمه ثمّ اشاره فرموده به اشدّيّت وعيد دوّم از اوّل و محتمل است اوّل اشاره ببعد از مرگ باشد و دوم اشاره بقيامت و بيان فرموده آيات توحيد و قدرت كامله خود را باين تقريب كه آيا قرار نداديم زمين را بساط گسترده مهيّا براى سكونت و آرامش و تصرّفات شما و نگردانيديم كوهها را ميخهاى محكم زمين تا متزلزل و متمايل به اطراف نگردد و آفريديم شما را جفتها مرد و زن تا با يكديگر مأنوس شويد و نسل شما در زمين باقى بماند و قرار داديم خواب شما را قاطع حس و حركت براى آسايش و استراحت و قرار داديم شب را براى شما مانند پوششى كه مستور دارد شما را از انظار يكديگر اگر بخواهيد از هم مخفى شويد و قمّى ره نقل فرموده كه قرار ميدهد شب را لباس براى روز و قرار داديم روز را وقت معيشت يعنى طلب معاش حلال براى شما و قرار داديم در بالاى سر شما هفت سقف محكم معظم مبرم را كه بمرور ايّام كهنه و خراب نگردد و قرار داديم خورشيد را چراغى پر نور و درخشان و با حرارت كه منافع آن بيشمار است و نازل نموديم از ابرهاى متراكم بفشار بر يكديگر باران شديد پى در پى را تا بيرون آوريم بسبب آن حبوباتى را كه ارزاق مردم است و روئيدنيهائى را كه خوراك حيوانات است و باغهائى را كه درختان سبز و خرّم آن سر در گريبان يكديگر كرده و بهم پيچيده شدهاند اينها همه براى آنستكه شما بوظائف خود عمل نمائيد و مستحق مقام
جلد 5 صفحه 332
برترى شويد.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
وَ جَعَلنَا النَّهارَ مَعاشاً «11»
و قرار داديم روز را براي امر معاش که تحصيل امور زندگاني و بكار انداختن خود را براي پيدايش علم و دانش و تدبير امور و صنعت و معاشرت و مراوده و كسب و تجارت و ساير امور زندگاني که اگر روز نبود تمام امور مختل ميشد و اگر شب نبود از خستگي هلاك ميشدند چنانچه ميفرمايد: هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ لِتَسكُنُوا فِيهِ وَ النَّهارَ مُبصِراً إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَومٍ يَسمَعُونَ يونس آيه 66. و نيز ميفرمايد: قُل أَ رَأَيتُم إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيكُمُ اللَّيلَ سَرمَداً إِلي يَومِ القِيامَةِ مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ يَأتِيكُم بِضِياءٍ أَ فَلا تَسمَعُونَ قُل أَ رَأَيتُم إِن جَعَلَ اللّهُ عَلَيكُمُ النَّهارَ سَرمَداً إِلي يَومِ القِيامَةِ مَن إِلهٌ غَيرُ اللّهِ يَأتِيكُم بِلَيلٍ تَسكُنُونَ فِيهِ أَ فَلا تُبصِرُونَ وَ مِن رَحمَتِهِ جَعَلَ لَكُمُ اللَّيلَ وَ النَّهارَ لِتَسكُنُوا فِيهِ وَ لِتَبتَغُوا مِن فَضلِهِ وَ لَعَلَّكُم تَشكُرُونَ قصص آيه 71 و 72.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 11)- و بلافاصله میافزاید: «و روز را وسیلهای برای زندگی و معاش» (و جعلنا النهار معاشا).
مطابق آیات فوق پرده شب لباس و پوششی است بر اندام زمین، و تمام موجودات زندهای که روی آن زیست میکنند، فعالیتهای خسته کننده زندگی را به حکم اجبار تعطیل میکند، و تاریکی را که مایه سکون و آرامش و استراحت است بر همه چیز مسلط میسازد، تا اندامهای فرسوده مرمّت گردد و روح خسته تجدید نشاط کند، چرا که خواب آرام جز در تاریکی میسّر نیست.
از این گذشته با فرو افتادن پرده شب، نور آفتاب برچیده میشود که اگر بطور مداوم بتابد تمام گیاهان و حیوانات را میسوزاند، و زمین جای زندگی نخواهد بود! آخرین سخن این که آمد و شد شب و روز و نظام دقیق تغییرات تدریجی آنها یکی از آیات خلقت و نشانههای خداست، به علاوه سر چشمه پیدایش یک تقویم طبیعی برای نظام بندی زمانی زندگی انسانها محسوب میشود.
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج12، ص31
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم