لعنت و برائت در عاشورا
«تبرّی» به معنای دشمنى با دشمنان خدا و از آنان برائت و بیزارى جستن، در کنار «تولّی» یعنی دوستی با دوستان خدا، از فروع دین و از واجبات عملى اسلام است. زندگى مکتبى یک مسلمان ایجاب مىکند که خطّ فکرى و سیاسى خود را در جامعه و نسبت به حق و باطل مشخص کند و پیرو جناح حق و مطیع «ولىّ خدا» باشد و با دشمنان دین و امامت و رهبرى صالح، ستیز و دشمنى داشته باشد، نه آن که بىطرف بماند.
محتویات
تبرّی در واقعه عاشورا
در عصر امام حسین علیه السلام، حق در وجود آن حضرت متجلى بود و باطل در چهره یزید. یک مسلمان متعهّد، مىبایست که «تولّی» با امام حسین و «تبرّی» از دشمنانش داشته باشد. یاران امام با شجاعت از فرزند پیامبر حمایت و نصرت مىکردند و مخالف جبهه یزید و ابن زیاد بودند. سخنان و رجزها و اشعارشان این را نشان مىدهد. ابوالشعثاء کِندى در رجز خویش هنگام نبرد، چنین مىگوید: خدایا من یاور «حسین» و واگذارنده «ابن سعد» هستم.
یارَبِّ انّى لِلْحُسَینِ ناصِرٌ وَ لِابْنِ سَعْدٍ تارِک وَ هاجِرٌ[۱]
بریر بن خضیر نیز اینگونه اظهار مىکند: «اللَّهُمَّ انّى ابْرَءُ الَیک مِنْ فِعالِ هؤُلاءِ الْقَوْمِ»؛[۲] خدایا من از کار این گروه به پیشگاه تو تبرّى مىجویم.
شب عاشورا که یاران امام حسین اظهار پشتیبانى مى کنند، «نافع بن هلال» برخاسته و مىگوید: «نُوالى مَنْ والاک وَ نُعادى مَنْ عاداک»؛[۳] با هر که دوستدار تو باشد دوستى مىکنیم و با هر که دشمنت باشد، دشمنى مىکنیم.
تبرّی در زیارتهای عاشورایی
در زیارت امام حسین علیه السلام مىخوانیم: «انّى اتَقَرَّبُ الَى اللَّهِ بِزِیارَتِکمْ وَ بِمَحَبَّتِکمْ وَ أبْرَءُ الَى اللَّهِ مِنْ اعْدائِکمْ»؛ من با زیارت و محبت شما به خدا تقرب مى جویم و از دشمنانتان به خدا بیزارى مىجویم.
در حادثه کربلا، کسانى در قتل دست داشتند، کسانى هم راضیان، ساکتان، هتک حرمت کنندگان، زمینهسازان و فرمانبرداران بودهاند، که در زیارت عاشورا همه اینها ملعون و مطرودند و نیز آنان که حسین بن على علیه السلام را خوار کردند و ندایش را شنیدند و پاسخ ندادند. همچنین، پایهگذاران ظلم به اهل بیت، کنار زنندگان اهل بیت از جایگاه اصلىشان، قاتلان اهل بیت، زمینهسازان آن قتل، پیروان و هواداران قاتلان لعنت شدهاند: «فَلَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً أَسَّسَتْ أَسَاسَ الظُّلْمِ وَ الْجَوْرِ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ... أُمَّةً قَتَلَتْكُمْ وَ لَعَنَ اللَّهُ الْمُمَهِّدِينَ لَهُمْ بِالتَّمْكِينِ مِنْ قِتَالِكُمْ... أَشْيَاعِهِمْ وَ أَتْبَاعِهِمْ وَ أَوْلِيَائِهِمْ... وَ شَايَعَتْ وَ بَايَعَتْ وَ تَابَعَتْ عَلَى قَتْلِهِ...». در زیارت دیگرى، لعن بر ظالمین آل محمد، لعن بر ارواحشان، دیارشان و قبورشان شده است: «والعَن أرواحَهم و دیارَهم و قبورَهم».[۴]
موالات با امام حسین و برائت از ظالمان به او، پایه تقرب به خدا و پیامبر و امیرالمؤمنین و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام است: «یا ابا عبدالله! انى اتقرّب الى الله و الى رسوله و الى امیرالمؤمنین و الى فاطمة و الى الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائة ممّن اسّس اساس ذلک...».[۵]
همه سلامها، اظهار محبت و دوستى با امام حسین علیه السلام و ائمه معصوم علیهم السلام که در زیارتنامهها است، نشانه «تولّی» است و همه لعنتها، عذاب خواستنها، ابراز ناخرسندى از دشمنانشان، گواه «تبرّى» از آنان است و زیارت ها موج مىزند از سلامها و لعنت ها. این نفرین و لعنت حتى شامل آنان که با رضایشان، در صف مخالفان امام قرار گرفتند، مىشود. از جمله مىخوانیم: «لَعَنَ اللَّهُ قاتِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ خاذِلَک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ رَماک وَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ طَعَنَک وَلَعَنَ اللَّهُ الْمُعینینَ عَلَیک وَلَعَنَ اللَّهُ السَّائِرینَ الَیک... وَلَعَنَ اللَّهُ اعْوانَهُمْ وَ اتْباعَهُمْ وَ اشْیاعَهُمْ وَانْصارَهُمْ وَ مُحبّیهِمْ...». لعنت خدا بر قاتلان تو بر آن که تو را خوار کرد، به تو تیر افکند، بر تو نیزه زد، آنان که بر ضدّ تو یارى کردند، به جنگ تو شتافتند. لعنت خدا بر همه یاران و پیروان و کمک کنندگان و دوستدارانشان باد. این اوج برائت و فراگیرى تبرّى را مىرساند.
در زیارت جامعه و زیارات دیگر از جمله زیارت حضرت عباس علیه السلام آمده است: «فَمَعَکمْ مَعَکمْ، لا مَعَ عَدُوِّکمْ، انّى بِکمْ مُؤمِنٌ وَ بِإیابِکمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ وَ بِمَنْ خالَفَکمْ وَ قَتَلَکمْ مِنَ الْکافِرینَ»؛ با شمایم، با شمایم، نه با دشمنانتان. به شما و بازگشت شما ایمان دارم و به مخالفان و قاتلان شما کفر مىورزم.
تبرّی در پیام عاشورا
پیام عاشورا این است که در میدان هاى مبارزه حق و باطل در هر جا و هر زمان، بى تفاوت نباشید، بلکه به یارى حق و تولّی ولىّ خدا قیام کنید و از پیروان باطل و مخالفانِ امام، تبرّی بجویید. تا شهادتى که در زیارت اربعین مىدهید، راست باشد، نه دروغ و شعار، آنجا که مىگوید: «اللَّهُمَّ انّى اُشْهِدُک أنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ»؛ خدایا تو را شاهد مى گیرم که من ولىّ و دوستدار کسى هستم که با او ولایت داشته باشد و دشمن کسى هستم که با حسین بن على دشمنى کند.
بىتفاوت نبودن در برابر جنایتکاران و همسویى با رسول خدا، ایجاب مىکند که یک شیعه عاشورایى نسبت به ستمگران، بغض و عداوت و تبرّى داشته باشد و کسانى را که قرآن لعن کرده است، مورد لعن قرار دهد. به امام صادق علیهالسلام گفتند: فلانى دوستدار شما است، امّا در بیزارى و برائت از دشمنان شما ضعیف است. حضرت فرمود: «هیهات! دروغ مىگوید کسى که مدّعىِ ولایت ماست، ولى از دشمنان ما برائت ندارد».
امام خمینی در تداوم این خطّ در همه اعصار مىفرماید: «لعن و نفرین و فریاد از بیداد بنى امیه لعنة الله علیهم با آن که آنان منقرض و به جهنم رهسپار شدهاند، (در واقع) فریاد بر سر ستمگران جهان و زنده نگهداشتن این فریادِ ستم شکن است».[۶]
پانویس
منابع
- فرهنگ عاشورا، جواد محدثی، نشر معروف.
- پیامهاى عاشورا، جواد محدثى.
قبل از واقعه | |||
شرح واقعه |
| ||
پس از واقعه | |||
بازتاب واقعه | |||
وابسته ها |