افغانستان
«افغانستان» از کشورهای اسلامی آسیا و پایتخت آن کابل است. اسلام دین رسمی این کشور و فارسی دری و پشتو زبانهای رسمی آن میباشد. این کشور بدلیل قرارگرفتن در مسیر جاده ابریشم، در محل ژئواستراتژیکی مهمی قرارگرفته که شرق، جنوب، غرب و آسیای میانه را به هم وصل میکند.
محتویات
وضعیت جغرافیایی
کشور افغانستان حدفاصل آسیای میانه و آسیای جنوب غربی به مرکزیت کابل است و با کشورهای ایران، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان، چین و پاکستان، هم مرز است.
افغانستان کشوری محصور در خشکی و کوهستان و با آب و هوای سرد میباشد. بیشتر مناطق این کشور کوهستانی است اما در جنوب و جنوب باختری، مناطق پستی نیز وجود دارد.
تاریخچه افغانستان
سرزمین امروزی افغانستان، قرنها بخشی جداییناپذیر از قلمرو ایران بزرگ، بهویژه منطقه خراسان، بودند. با ضعف فزاینده و افول سلسله صفویه در اوایل قرن هجدهم، خلاء قدرتی در مناطق شرقی ایران پدید آمد. این ضعف، شورشها و قدرتگیری حاکمان محلی را در پی داشت. قبایل پشتون در قندهار، به رهبری میرویس خان هوتک، در سال ۱۷۰۹ میلادی علیه حاکم صفوی شورش کردند و حکومتی مستقل را بنیان نهادند. این شورشها، اگرچه در ابتدا شاید به قصد جدایی کامل از ایران نبود، اما راه را برای استقلالهای بعدی هموار کرد. پس از میرویس، محمود هوتک حتی توانست اصفهان، پایتخت صفوی را تصرف کند، اما این پیروزی دیری نپایید.[۱]
تأسیس دولت درانی در افغانستان
نقطه عطف در جدایی قطعی افغانستان از ایران، پس از قتل نادرشاه افشار در سال ۱۷۴۷ میلادی رخ داد. نادرشاه توانسته بود بخشهای وسیعی از خراسان و سرزمینهای پشتوننشین را تحت کنترل خود درآورد، اما با مرگ او، ایران دچار هرج و مرج شد. در این وضعیت، احمدخان ابدالی (معروف به احمدشاه درانی و بعدها احمدشاه بابا)، یکی از فرماندهان پشتون نادرشاه، با هوشمندی قبایل پشتون را متحد کرد و در قندهار دولتی مستقل تأسیس نمود. او با فتوحات گسترده، امپراتوری درانی را بنا نهاد که قلمرو آن بسیار وسیعتر از افغانستان کنونی بود. این اقدام احمدشاه، عملاً به معنای جدایی کامل و تثبیت یک واحد سیاسی مستقل در این منطقه بود، هرچند که کشمکشهای مرزی و دعاوی ارضی با ایران تا دههها بعد ادامه داشت.[۲]
نقش بریتانیا در جدایی افغانستان از ایران
جدایی افغانستان از ایران در قرن نوزدهم با نقش مستقیم بریتانیا و در چارچوب رقابت استعماری موسوم به "بازی بزرگ" میان بریتانیا و روسیه شکل گرفت. بریتانیا با هدف ایجاد منطقه حائل میان هند بریتانیایی و ایران، از استقلال افغانستان حمایت کرد و در جنگ هرات (۱۸۳۷–۱۸۳۸) با تهدید نظامی، ایران را وادار به عقبنشینی کرد. سرانجام با امضای معاهده پاریس در سال ۱۸۵۷، ایران تحت فشار بریتانیا رسماً از ادعای خود بر هرات صرفنظر کرد. همچنین در تعیین مرزهای جدید میان ایران و افغانستان، داوری بریتانیا (از جمله حکم لرد گرانویل در سال ۱۸۷۲) نقش کلیدی داشت و این مرزکشیها موجب جدایی همیشگی مناطقی چون هرات از ایران شد[۳]
استقلال کامل و تلاش برای نوسازی
با پایان جنگ جهانی اول و ضعف امپراتوری بریتانیا، افغانستان به رهبری امانالله خان در سال ۱۹۱۹ پس از سومین جنگ انگلیس و افغانستان، استقلال کامل خود را از بریتانیا به دست آورد. این به معنای پایان رسمی هرگونه نفوذ خارجی بر سیاست خارجی افغانستان و تثبیت نهایی آن به عنوان یک دولت مستقل در جامعه بینالمللی بود. امانالله خان تلاشهای گستردهای را برای نوسازی کشور، از جمله اصلاحات آموزشی، اجتماعی و اقتصادی، آغاز کرد، اما اصلاحات او که با مقاومت نیروهای سنتی و مذهبی مواجه شد، به سقوط او در سال ۱۹۲۹ منجر گردید.[۴]
دوران ثبات نسبی و توسعه
پس از دوره کوتاهی از بیثباتی، سلطنت نادرشاه و سپس پسرش ظاهرشاه، دورهای نسبی از ثبات و توسعه را برای افغانستان به ارمغان آورد. در این دوره، افغانستان سیاست بیطرفی را در پیش گرفت و روابط خود را با هر دو بلوک شرق و غرب گسترش داد. اصلاحات تدریجی اقتصادی و اجتماعی صورت گرفت و زیرساختهایی مانند جادهها و سدها ساخته شد. این دوران که تا کودتای داوود خان در سال ۱۹۷۳ ادامه داشت، اغلب به عنوان "دهه دموکراسی" نیز شناخته میشود، هرچند که نظام سیاسی پادشاهی بود.[۵]
کودتاها، جنگ داخلی و مداخله شوروی
با کودتای سردار محمد داوود خان در سال ۱۹۷۳، نظام پادشاهی در افغانستان به جمهوری تبدیل شد. اما این دوره نیز کوتاه بود و با کودتای کمونیستی در سال ۱۹۷۸، حزب دموکراتیک خلق افغانستان به قدرت رسید. این تغییر نظام و سیاستهای رادیکال حزب کمونیست، به شورشهای گسترده در سراسر کشور منجر شد. برای سرکوب این شورشها، اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۷۹ به افغانستان لشکرکشی کرد. این مداخله، جنگی ویرانگر را آغاز کرد که ده سال به طول انجامید و منجر به کشته شدن میلیونها نفر و آوارگی گسترده جمعیت شد. پس از خروج شوروی در سال ۱۹۸۹، افغانستان وارد دوره طولانی و خونین جنگ داخلی میان گروههای مختلف مجاهدین شد.[۶]
ظهور طالبان و دوران پس از آن
در اواسط دهه ۱۹۹۰ و در بحبوحه جنگ داخلی، گروه طالبان ظهور کرد و به سرعت کنترل بخشهای وسیعی از کشور را به دست گرفت. طالبان با اعمال قوانین سختگیرانه اسلامی و سرکوب شدید مخالفان، حکومتی افراطی را تشکیل دادند. پس از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ در ایالات متحده و ارتباط القاعده با طالبان، ائتلافی به رهبری آمریکا به افغانستان حمله کرد و رژیم طالبان را سرنگون ساخت. پس از آن، دولت جدیدی در افغانستان با حمایت بینالمللی تشکیل شد، اما این کشور همچنان با چالشهای امنیتی، سیاسی و اقتصادی بزرگی روبرو بود. در نهایت و پس از دو دهه حضور نیروهای خارجی، با خروج کامل نیروهای آمریکایی در سال ۲۰۲۱، طالبان بار دیگر کنترل افغانستان را به دست گرفتند.[۷]
وضعیت اجتماعی
افغانستان دارای ۳۴ ولایت (استان) است. جمعیت آن در سال ۲۰۲۵ م. بیش از ۴۳ میلیون نفر بود.[۸] پرجمعیتترین شهرهای افغانستان به ترتیب کابل، قندهار، مزار شریف و جلال آباد هستند. امروزه همه مردم دارای تابعیت افغانستان را افغان مینامند که در واقع افغان نام قومی خاص بود که امروزه پشتون نامیده میشوند. در همین راستا شخصی که از افغانستان است، افغان خطاب میشود.[۹]
بسیاری از کارشناسان عقیده دارند: جامعه افغانستان یک جامعه قومی و قبیلهای است و ملّت سازی در این کشور، روند درستی را طی نکرده و یا اصلا شکل نگرفته است. [۱۰]
اقوام مختلفی که در افغانستان زندگی می کنند عبارتند از: پشتونها، تاجیکها، هزارهها و ازبکها.
این اقوام هر کدام دارای فرهنگ، زبان و تاریخ خاص خود هستند و در نقاط مختلف این کشور پراکندهاند.
پشتونها: بزرگترین قوم در افغانستان هستند و به زبان پشتو صحبت میکنند. آنها در مناطق جنوب و شرق افغانستان و همچنین در مناطق مرزی با پاکستان ساکن هستند. جمعيت آنان در حدود 30 درصد از كل جمعيت افغانستان برآورد شده است، زبان اين قوم، پشتو و از شاخههاي زبان هند و اروپايي است. اين طايفه اكثراً پيرو مذهب حنفي از مذاهب اهل سنت هستند، اما در بین آنها پشتونهای شیعه نیز زندگی می کنند.[۱۱] پشتونها به زبان پَشْتو، از گروه شرقی زبانهای ایرانی سخن میگویند و زبان فارسی دری را میدانند و به این زبان شعر میسرایند و کتاب مینویسند.[۱۲]
حکمرانان افغانستان بیشتر از میان خانوادههای پشتون بودهاند. مردم پشتون عمدتاً زارع یا دامدار و بسیاری از آنها نیمه کوچنده هستند. از این گروه نیمی با گلههایشان ییلاق و قشلاق میکنند و نیمی دیگر درمحل باقیمیمانند و در زمینهایشان زراعتمیکنند.[۱۳]
تاجیکها: آنها به زبان فارسی (دری) صحبت میکنند و در مناطق شمال، شمال شرقی و غربی افغانستان و همچنین در شهرهای بزرگ این کشور حضور دارند. [۱۴] تاجیکها را از ساکنان بسیار قدیم مناطق مرکزی افغانستان و احتمالاً از نخستین بومیان ایرانی این سرزمین دانستهاند.[۱۵] زیستگاههای عمده تاجیکها در نواحی دشت کوه دامن در شمال کابل، دره پنجشیر و بدخشان بوده است. گروهی از تاجیکها هم در پیرامون هرات و غزنه زندگی میکردهاند. برخی مذهب تاجیکان را، بجز تاجیکان بامیان، سنی حنفی و برخی مذهب تاجیکهای کوهستانی را شیعه، و مذهب دشتنشینان را سنی حنفی نوشتهاند.[۱۶] برخی تاجیکهای افغانستان را دومین گروه قومی بزرگ در این کشور دانسته اند.
هزارهها: هزارهها كه تقريباً 25 درصد از كل جمعيت افغانستان را تشكيل ميدهند. در گذشته اكثريت آنان در مركز افغانستان موسوم به منطقه هزارهجات ميزيستند، اما امروزه در اكثر مناطق اين كشور زندگي ميكنند. هزارها عمدتاً پيرو مذهب اماميه اثناعشري هستند و عده کمی از آنها که سنی مذهب هستند. آنها در قسمتهای بدخشان ، پنجشیر، بادغیس، و نوربند زندگی می کنند. هزاره ها به زبان فارسي (دري) تكلم ميكنند.[۱۷]
ازبکها: اين تبار از اقوام ترك تبارند، در نواحي شمال افغانستان ساكنند و عمدتاً در شهرهاي: مزارشريف، شبرغان، ميمنه، خان آباد، قندوز و... سكونت دارند، جمعيت آنان با ديگر اقوام ترك تبار 20 درصد كل جمعيت كشور برآورد شده است. ازبكها از اعقاب تركان زرد پوست آسياي مركزي ميباشند و به مشاغل چون: كشاورزي و دامداري اشتغال دارند و به زبان ازبكي، كه زبان مادري اين قوم است، تركيبي از واژههاي تركي است. از نظر سياسي، اينان نيز چون ديگر اقوام از حكومت محروم بوده و همواره تحت فشار قرار داشتهاند، به همين علت در فقر و محروميت ميزيستهاند و از نظر مذهب اكثريت اين قوم سني مذهبند.[۱۸]
علاوه بر این اقوام اصلی، اقوام دیگری مانند ترکمنها، بلوچها، نورستانیها، پشهایها و ... نیز در افغانستان زندگی میکنند. این اقوام در طول تاریخ افغانستان با یکدیگر تعامل داشتهاند و تأثیر متقابلی بر فرهنگ و جامعه افغانستان گذاشتهاند.
دین و فرهنگ
۹۹٪ مردم افغانستان مسلمان هستند و اسلام دین رسمی افغانستان است. مسلمانان افغانستان اکثرا پیرو مذهب حنفی (سنی) هستند و شیعه در اقلیت هستند. همچنین پیروان گروههای صوفی مانند نقشبندیه و نیز طرفداران عقاید سلفیه در این کشور وجود دارند.[۱۹]
بیشتر شیعیان افغانستان، معتقد به مذهب شیعه امامیه هستند. شیعیان اسماعیلی نیز در مناطقی از افغانستان حضور دارند. درصد شیعیان بین ۲۵٪ تا ۳۰٪ برآورد شده است. اکثریت شیعیان افغانستان از قوم هزاره هستند. قزلباشها، سادات و گروههایی از هراتیها، تاجیکها، بلوچها، ترکمنها و پشتونها، دیگر اقوام و طوایف شیعه افغانستان را تشکیل میدهند.[۲۰]
بر اساس قانون اساسی افغانستان، فارسی (دری) و پشتو زبانهای رسمی دولت افغانستان میباشند و در ولایتهایی که بیش از دوسوم مردم آن گویشور زبانی دیگر باشند، آن زبان به عنوان زبان رسمی سوم تلقی میشود.[۲۱]
از چهرههای فرهنگی مشهور افغانستانی میتوان از مولانا جلال الدین بلخی، خواجه عبدالله انصاری، انوری، عنصری بلخی، ابوریحان بیرونی، امیر علیشیر نوایی، عبدالرحمن جامی، ناصرخسرو، سنایی غزنوی، ظهیر فاریابی و شهید بلخی، نام برد.[۲۲]
پانویس
- پرش به بالا ↑ یوسفی، احمد. تاریخ افغانستان: از دوران باستان تا ظهور طالبان. صفحات ۹۵-۹۸.
- پرش به بالا ↑ کهزاد، علی احمد. تاریخ روابط خارجی افغانستان. صفحات ۳۰-۳۵.
- پرش به بالا ↑ ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار، ص. ۲۳۵.
- پرش به بالا ↑ امین، حفیظ الله. امانالله شاه و نوسازی افغانستان. صفحات ۸۰-۸۵.
- پرش به بالا ↑ بارفیلد، توماس. افغانستان: تاریخ سیاسی معاصر. صفحات ۲۵۰-۲۵۵.
- پرش به بالا ↑ یوسف، محمد و ادکین، مارک. جنگ ناگفته در افغانستان. صفحات ۲۰۰-۲۰۵.
- پرش به بالا ↑ کلاسی، مایکل. بزرگترین شکست آمریکا در افغانستان. صفحات ۳۰۰-۳۰۵.
- پرش به بالا ↑ https://www.worldometers.info/world-population/afghanistan-population/
- پرش به بالا ↑ "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
- پرش به بالا ↑ "افغانستان"، ویکی تابناک: ۱۴ دی ۱۴۰۲.
- پرش به بالا ↑ اقوام ساکن در افغانستان، سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان
- پرش به بالا ↑ افشار يزدي، محمود، افغان نامه، تهران، ۱۳۵۹ش، ج۱، ص۱۱۸.
- پرش به بالا ↑ افغانستان: اقوام - كوچنشينى، مجموعه مقالات، به كوشش محمد حسين پاپلى يزدي، مشهد، ۱۳۷۲ش، ص۶۲۲-۶۲۳.
- پرش به بالا ↑ اقوام ساکن در افغانستان، سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان
- پرش به بالا ↑ دانشنامه ایران، مدخل افغانستان از عباس سعیدی و دیگران
- پرش به بالا ↑ دانشنامه ایران، مدخل افغانستان از عباس سعیدی و دیگران
- پرش به بالا ↑ اقوام ساکن در افغانستان، سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان
- پرش به بالا ↑ اقوام ساکن در افغانستان، سایت شبکه اطلاع رسانی افغانستان
- پرش به بالا ↑ مقاله افغانستان در سایت ویکی شیعه
- پرش به بالا ↑ بختیاری، شیعیان افغانستان، ۱۳۸۵ش، ص ۶و۷.
- پرش به بالا ↑ "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
- پرش به بالا ↑ "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
منابع
- امین، حفیظ الله. امانالله شاه و نوسازی افغانستان.
- بارفیلد، توماس. افغانستان: تاریخ سیاسی معاصر. (عنوان اصلی انگلیسی: Afghanistan: A Political and Cultural History). دانشگاه پرینستون، ۲۰۰۹.
- ظهیری، ۱۳۷۸، تاریخ تحولات سیاسی ایران در دوره قاجار
- کهزاد، علی احمد. تاریخ روابط خارجی افغانستان. کابل: انتشارات دانشگاه کابل، ۱۳۴۶.
- کلاسی، مایکل. بزرگترین شکست آمریکا در افغانستان. (عنوان اصلی انگلیسی: The Great Gamble: The Soviet War in Afghanistan). نیویورک: دبلیو. دبلیو. نورتون و شرکا، ۱۹۹۵.
- یوسفی، احمد. تاریخ افغانستان: از دوران باستان تا ظهور طالبان.
- "نگاهی به تاريخچه افغانستان"، باشگاه خبرنگاران: ۱۵ آبان ۱۳۹۲.
- "افغانستان"، ویکی تابناک: ۱۴ دی ۱۴۰۲.
آسیا | * ایران * ترکیه * سوریه * عراق * عربستان * فلسطین * یمن * آذربایجان * اردن * ازبکستان * افغانستان * امارات متحده عربی * بحرین * برونئی * بنگلادش * تاجیکستان * عمان * قرقیزستان * قطر * لبنان * مالزی * پاکستان * کویت * مالدیو * قزاقستان * ترکمنستان |
آفریقا | * تونس * اتیوپی * الجزایر * تانزانیا * ساحل عاج * سنگال * سودان * سومالی * لیبی * مالی * مصر * موریتانی * موزامبیک * نیجر * نیجریه * چاد * کامرون * گابن * گامبیا * گینه * سیرالئون * کومور * جیبوتی * بورکینافاسو * گینه بیسائو * کنگو * جمهوری غنا * جمهوری عربی صحرا * توگو |
سایر قاره ها | * آلبانی (اروپا) * بوسنی هرزه گوین (اروپا) *سورینام (آمریکا) |