مهتدی (خلیفه عباسی): تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
'''کلیدواژه: بنی عباس، مهتدی عباسی، موسی بن بغا، خلافت عباسی'''
+
"ابواسحاق محمد بن [[واثق عباسی|واثق]]"، معروف به "المهتدی بالله"، چهاردهمین خلیفه [[عباسیان|عباسی]] است که در چهل سالگی بر تخت [[خلافت]] تکیه زد. وی در سال ۲۱۵ قمری از کنیزی به نام "قرب" در قاطول در حوالی [[سامرا]] دیده به جهان گشود و محل اقامت وی، شهر سامرا بود. وی پس از خلع [[معتز|معتز عباسی]] از سوی امیران ترک‌نژاد و قدرتمند دربار عباسی لباس خلافت پوشید.<REF>تاریخ بغداد (خطیب بغدادیج۴، ص۱۱۷؛ تاریخ مدینه دمشق (ابن عساکرج۸۱، ص۳۱۳.</REF>
{{خلفای بنی عباس}}
 
ابواسحاق محمد بن واثق بن معتصم معروف به "المهتدي بالله"، چهاردهمين خليفه عباسي است كه بر تخت [[خلافت]] تكيه زد. وي در سال 215 قمري از كنيزي به نام "قرب" در قاطول در حوالي [[سامرا]] ديده به جهان گشود و محل اقامت وي، شهر سامرا بود. مهتدي در چهل سالگي به خلافت رسيد. وي پس از خلع معتز عباسي از سوي اميران ترك‌نژاد و قدرتمند دربار عباسي لباس خلافت پوشيد.<ref>تاريخ بغداد (خطيب بغداديج4، ص117 و 120 و 285؛ تاريخ [[مدينه]] [[دمشق]] (ابن عساكرج81، ص313.</ref>
 
  
در آغاز خلافت وی بغدادیان بشوریدند و از بیعت سرباز زدند ولی به کمک مال این شورش را فرونشاند و بیعت تازه شد پس از آن سپاهیان شورش کردند زیرا سلیمان بن عبدالله طاهر فرمانروای بغداد مقرریشان را مرتب نمی داد. در اثنای شورش، خراسانیان با مردم [[بغداد]] بدرفتاری کردند و بغدادیان بر ضد فرمانده آنها قیام کردند و کار بطرد وی انجامید. علویان نیز در بسیاری ولایت های اسلام سر بشورش برداشتند. حسن بن زید علوی در طبرستان بشورید و شورش زنگ که چهارده سال تمام از 255 تا 270 دولت عباسی را به خطر داشت آغاز شد، خارجیان نیز در موصل به پیشوایی مساورشاری طغیان کردند.
+
در آغاز خلافت وی بغدادیان بشوریدند و از [[بیعت]] سرباز زدند ولی به کمک مال این شورش را فرونشاند و بیعت تازه شد. پس از آن سپاهیان شورش کردند زیرا سلیمان بن عبدالله طاهر فرمانروای [[بغداد]] مقرریشان را مرتب نمی داد. در اثنای شورش، خراسانیان با مردم بغداد بدرفتاری کردند و بغدادیان بر ضد فرمانده آنها قیام کردند و کار به طرد وی انجامید. [[علویان]] نیز در بسیاری ولایت های اسلام سر به شورش برداشتند. حسن بن زید علوی در طبرستان بشورید و [[قیام صاحب الزنج|شورش زنگ]] که چهارده سال تمام از ۲۵۵ تا ۲۷۰ قمری دولت عباسی را به خطر داشت آغاز شد، [[خوارج|خارجیان]] نیز در موصل به پیشوایی مساورشاری طغیان کردند.
  
مهمتر از همه شورش احمد بن عیسی شیخ بود که پدرش ولایت فلسطین و اردن داشت و چون بمرد احمد بر دمشق تسلط یافت و مالیات به بغداد نداد و میخواست با استفاده از آن آشفتگی ها که در پایتخت خلافت بود بر همه شام مسلط شود و به مصر دست اندازی کند.
+
مهمتر از همه شورش احمد بن عیسی شیخ بود که پدرش ولایت [[فلسطین]] و [[اردن]] داشت و چون بمرد، احمد بر [[دمشق]] تسلط یافت و مالیات به بغداد نداد و می خواست با استفاده از آن آشفتگی ها که در پایتخت خلافت بود بر همه شام مسلط شود و به [[مصر]] دست اندازی کند. مهتدی برای سرکوبی شورش نیرنگ زد و او را ولایت ارمنستان داد و گفت یکی را از جانب خود در [[شام]] نایب کند که از آنجا دور شود و از سوی دیگر [[احمد بن طولون]] را به پیکار او برانگیخت که اگر شام را بگشود حکومت آن دیار خاص وی باشد و چون ابن طولون آهنگ شام کرد نامه خلیفه رسید که به مصر بازگردد. آنگاه ماجور سردار ترک از [[عراق]] به شام رفت و نیروی احمد را بشکست و [[دمشق]] را بگرفت و او را به ارمنستان راند و ولایت شام بر ماجور مسلم شد.
  
مهتدی برای سرکوبی شورش نیرنگ زد و او را ولایت ارمنستان داد و گفت یکی را از جانب خود در شام نایب کند که از آنجا دور شود و از سوی دیگر احمد بن طولون را به پیکار او برانگیخت که اگر شام را بگشود حکومت آن دیار خاص وی باشد و چون ابن طولون آهنگ شام کرد نامه خلیفه رسید که به مصر بازگردد.
+
مهتدی نسبت به سایر خلفای عباسی، رفتار و کردار بهتری ارائه داد و تلاش بلیغی به عمل آورد که نابسامانی‌های خلافت عباسی را سامان بخشد و مردم را راضی نگه دارد. ولی امیران ترک‌نژاد دربار وی، مهلتش نداده و پس از یازده ماه خلافت وی را با شورش بزرگ سربازان و اتراک مواجه نمودند. مهتدی نیز مثل همه خلیفگانی که از پس [[متوکل]] بودند بازیچه ترکان بود. [[محمد بن جریر طبری|طبری]] گوید: «مهتدی دست به آسمان برداشت و گفت خدایا من از اعمال موسی بن بغا و آن خلل که در مرز کرد بیزارم و اشکش فرو ریخت». بدینسان خلیفه عباسی اسیر سپاهیان ترک بود که از موسی بن بغا فرمان می بردند.  
  
آنگاه ماجور سردار ترک از عراق به شام رفت و نیروی احمد را بشکست و [[دمشق]] را بگرفت و او را به ارمنستان راند و ولایت شام بر ماجور مسلم شد.
+
ولی مهتدی در مقابل قوت ترکان به نیرنگ چنگ زد و باکیاک سردار ترک را بسوی خویش جلب کرد و به قتل موسی بن بغا برانگیخت، به این وعده که فرماندهی سپاه را بدو می دهد. اما باکیاک به وعده خلیفه دلخوش نکرد و نامه خلیفه را به موسی بنمود و دو حریف همسخن شدند که باکیاک به اخلاص مندی خلیفه تظاهر کند و او را از میان بردارد.  
 
 
مهتدی نیز مثل همه خلیفگانی که از پس متوکل بودند بازیچه ترکان بود. طبری گوید: «مهتدی دست به آسمان برداشت و گفت خدایا من از اعمال موسی بن بغا و آن خلل که در مرز کرد بیزارم و اشکش فرو ریخت». بدینسان خلیفه عباسی اسیر سپاهیان ترک بود که از موسی بن بغا فرمان می بردند ولی مهتدی در مقابل قوت ترکان به نیرنگ چنگ زد و باکیاک سردار ترک را بسوی خویش جلب کرد و به تقتل موسی بن بغا برانگیخت. به این وعده که فرماندهی سپاه را بدو می دهد اما باکیاک به وعده خلیفه دلخوش نکرد و نامه خلیفه را به موسی بنمود و دو حریف همسخن شدند که باکیاک به اخلاص مندی خلیفه تظاهر کند و او را از میان بردارد. خیلی زود ترکان بر قتل خلیفه همسخن شدند که او به قتل کسانی از موالی که مورد علاقه ترکان بودند فرمان داده بود، از این رو بشوریدند و دستگیرش کردند و از خلافت بینداختند و بدین قانع نشدند بلکه او را شکنجه کردند تا در [[رجب]] 256 جان بداد.<ref>حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج2.</ref>
 
  
 +
ترکان خیلی زود بر قتل خلیفه همسخن شدند که او به قتل کسانی از موالی که مورد علاقه ترکان بودند فرمان داده بود، از این رو بشوریدند و دستگیرش کردند و از خلافت بینداختند و بدین قانع نشدند، بلکه او را شکنجه کردند تا در [[رجب]] ۲۵۶ قمری جان بداد.<REF>حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲.</REF>
 
==پانویس==
 
==پانویس==
<references/>
+
<REFERENCES />
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
* موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
+
*مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
* حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام.
+
*حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام.
 
+
{{خلفای بنی عباس}}
 
[[رده:خلفای عباسی]]
 
[[رده:خلفای عباسی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۵ اکتبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۵۳

"ابواسحاق محمد بن واثق"، معروف به "المهتدی بالله"، چهاردهمین خلیفه عباسی است که در چهل سالگی بر تخت خلافت تکیه زد. وی در سال ۲۱۵ قمری از کنیزی به نام "قرب" در قاطول در حوالی سامرا دیده به جهان گشود و محل اقامت وی، شهر سامرا بود. وی پس از خلع معتز عباسی از سوی امیران ترک‌نژاد و قدرتمند دربار عباسی لباس خلافت پوشید.[۱]

در آغاز خلافت وی بغدادیان بشوریدند و از بیعت سرباز زدند ولی به کمک مال این شورش را فرونشاند و بیعت تازه شد. پس از آن سپاهیان شورش کردند زیرا سلیمان بن عبدالله طاهر فرمانروای بغداد مقرریشان را مرتب نمی داد. در اثنای شورش، خراسانیان با مردم بغداد بدرفتاری کردند و بغدادیان بر ضد فرمانده آنها قیام کردند و کار به طرد وی انجامید. علویان نیز در بسیاری ولایت های اسلام سر به شورش برداشتند. حسن بن زید علوی در طبرستان بشورید و شورش زنگ که چهارده سال تمام از ۲۵۵ تا ۲۷۰ قمری دولت عباسی را به خطر داشت آغاز شد، خارجیان نیز در موصل به پیشوایی مساورشاری طغیان کردند.

مهمتر از همه شورش احمد بن عیسی شیخ بود که پدرش ولایت فلسطین و اردن داشت و چون بمرد، احمد بر دمشق تسلط یافت و مالیات به بغداد نداد و می خواست با استفاده از آن آشفتگی ها که در پایتخت خلافت بود بر همه شام مسلط شود و به مصر دست اندازی کند. مهتدی برای سرکوبی شورش نیرنگ زد و او را ولایت ارمنستان داد و گفت یکی را از جانب خود در شام نایب کند که از آنجا دور شود و از سوی دیگر احمد بن طولون را به پیکار او برانگیخت که اگر شام را بگشود حکومت آن دیار خاص وی باشد و چون ابن طولون آهنگ شام کرد نامه خلیفه رسید که به مصر بازگردد. آنگاه ماجور سردار ترک از عراق به شام رفت و نیروی احمد را بشکست و دمشق را بگرفت و او را به ارمنستان راند و ولایت شام بر ماجور مسلم شد.

مهتدی نسبت به سایر خلفای عباسی، رفتار و کردار بهتری ارائه داد و تلاش بلیغی به عمل آورد که نابسامانی‌های خلافت عباسی را سامان بخشد و مردم را راضی نگه دارد. ولی امیران ترک‌نژاد دربار وی، مهلتش نداده و پس از یازده ماه خلافت وی را با شورش بزرگ سربازان و اتراک مواجه نمودند. مهتدی نیز مثل همه خلیفگانی که از پس متوکل بودند بازیچه ترکان بود. طبری گوید: «مهتدی دست به آسمان برداشت و گفت خدایا من از اعمال موسی بن بغا و آن خلل که در مرز کرد بیزارم و اشکش فرو ریخت». بدینسان خلیفه عباسی اسیر سپاهیان ترک بود که از موسی بن بغا فرمان می بردند.

ولی مهتدی در مقابل قوت ترکان به نیرنگ چنگ زد و باکیاک سردار ترک را بسوی خویش جلب کرد و به قتل موسی بن بغا برانگیخت، به این وعده که فرماندهی سپاه را بدو می دهد. اما باکیاک به وعده خلیفه دلخوش نکرد و نامه خلیفه را به موسی بنمود و دو حریف همسخن شدند که باکیاک به اخلاص مندی خلیفه تظاهر کند و او را از میان بردارد.

ترکان خیلی زود بر قتل خلیفه همسخن شدند که او به قتل کسانی از موالی که مورد علاقه ترکان بودند فرمان داده بود، از این رو بشوریدند و دستگیرش کردند و از خلافت بینداختند و بدین قانع نشدند، بلکه او را شکنجه کردند تا در رجب ۲۵۶ قمری جان بداد.[۲]

پانویس

  1. تاریخ بغداد (خطیب بغدادی)، ج۴، ص۱۱۷؛ تاریخ مدینه دمشق (ابن عساکر)، ج۸۱، ص۳۱۳.
  2. حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام، ج۲.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
  • حسن ابراهیم حسن، تاریخ سیاسی اسلام.
خلفای بنی عباس
سفاح (132-136) • منصور (136-158) • مهدى (158-169) • هادى (169-170) • هارون الرشید (170-193) • امین (193-198) • مأمون (198-218) • معتصم (218-227) • واثق (227-232) • متوکل (232-247) • منتصر (247-248) • مستعین (248-251) • معتز (251-255) • مهتدى (255-256) • معتمد (256-279) • معتضد (279-289) • مكتفى (289-295) • مقتدر (295-320) • قاهر (320-322) • راضی (322-329) • متقی (329-333) • مستكفى (333-334) • مطیع (334-363) • طایع (363-381) • قادر (381-422) • قائم (422-467) • مقتدی (467-487) • مستظهر (487-512) • مسترشد (512-529) • راشد (529-530) • مقتفى (530-555) • مستنجد (555-566) • مستضىء (566-575) • ناصر (575-622) • ظاهر (622-623) • مستنصر (623-640) • مستعصم (640-656)