مدارا: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(افزودن و تکمیل محتوا به کمک منبع جدید)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
==رفق و مدارا==
+
«رفق» و «مدارا» به معناى نرمى در گفتار و کردار است، یعنى ملایم‌ بودن با مردم و خوش‌برخوردى.
  
«رفق» به معناى نرمى در گفتار و كردار است و مدارا يعنى ملايم‌بودن با مردم و خوش‌برخوردى. معنى اين دو واژه به يكديگر نزديك است.
+
==مدارا، ضرورت زندگى اجتماعى==
  
'''مدارا، ضرورت زندگى اجتماعى '''
+
آدمى همه روزه با انسان هاى متعددى سروکار دارد که هر یک با رفتار و روحیه اى مخصوص زندگى مى کنند؛ یکى سالم است، دیگرى بیمار، سومى شادمان، چهارمى غمگین و... بهترین نوع برخورد با همگان همان «رفق و مدارا» است که امیرمؤمنان [[امام علی]] علیه‌السلام فرمود: «الرِّفْقُ مِفْتاحُ الصَّوابِ وَ شیمَةُ ذَوِى الْالْبابِ؛ ملایمت، کلید درستى و روش خردمندان است».<ref> شرح [[غرر الحکم (کتاب)|غررالحکم]]، ج ۲، ص ۳۸.</ref>
  
آدمى همه روزه با انسان هاى متعددى سروكار دارد كه هر يك با رفتار و روحيه اى مخصوص زندگى مى كنند؛ يكى سالم است، ديگرى بيمار، سومى شادمان، چهارمى غمگين و... بهترين نوع برخورد با همگان همان «رفق و مدارا» است كه اميرمؤمنان [[امام علی]] عليه‌السلام فرمود: «الرِّفْقُ مِفْتاحُ الصَّوابِ وَ شيمَةُ ذَوِى الْالْبابِ؛ ملايمت، كليد درستى و روش خردمندان است».<ref> [[شرح غررالحكم]]، ج ص 38.</ref>
+
تجربه نشان داده است که هیچ کس بدون خصلت رفق و مدارا در زندگى موفق نبوده است؛ خشک و خشن بودن در خانه، کانون خانواده را به پادگان نظامى تبدیل مى کند؛ در اداره سازمان و کارخانه و بازار، کارساز نخواهد بود؛ دوستان  را از انسان مى رنجاند و همسایگان  را دلسرد مى کند. اهمیت این خصلت به حدى است که خداوند، آن را بر سرآمد رهبران الهى ([[پیامبر اسلام]] صلى الله علیه و آله) واجب کرده است و ایشان مى فرماید: «امَرَنى  رَبّى  بِمُداراةِ النَّاسِ کما امَرَنى  بِاداءِ الْفَرائِضِ؛ پروردگارم مرا به مداراى با مردم فرمان  داده همچنان  که به اداى واجبات فرمانم داده است».<ref> جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref>
  
تجربه نشان داده است كه هيچ كس بدون خصلت رفق و مدارا در زندگى موفق نبوده است؛ خشك و خشن بودن در خانه، كانون خانواده را به پادگان نظامى تبديل مى كند؛ در اداره سازمان و كارخانه و بازار، كارساز نخواهد بود؛ دوستان را از انسان مى رنجاند و همسايگان  را دلسرد مى كند. اهميت اين خصلت به حدى است كه خداوند، آن را بر سرآمد رهبران الهى ([[پيامبر اسلام]] صلى الله عليه و آله) واجب كرده است و ايشان مى فرمايد: «امَرَنى  رَبّى  بِمُداراةِ النَّاسِ كَما امَرَنى  بِاداءِ الْفَرائِضِ؛ پروردگارم مرا به مداراى با مردم فرمان  داده همچنان  كه به اداى واجبات فرمانم داده است».<ref> جامع السعادات، ج ص 341.</ref>
+
و در سخن دیگر آن  را نیمى از [[ایمان]] دانسته که بدون آن، ایمان فرد و جامعه کامل نخواهدبود: «الْمُداراةُ نِصْفُ الْایمانِ؛ مداراى با مردم، نصف ایمان است».<ref> جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۱.</ref>
  
و در سخن ديگر آن  را نيمى  از [[ايمان]] دانسته كه بدون آن، ايمان فرد و جامعه كامل نخواهدبود: «الْمُداراةُ نِصْفُ الْايمانِ؛ مداراى با مردم، نصف ايمان است».<ref> جامع السعادات، ج 1، ص 341.</ref>
+
[[عقل]]، تجربه و [[دین|دین]] بر ضرورت و حیاتى  بودن رفاقت و نرمى با اعضاى خانواده، همکاران، هم‌کیشان، هم میهنان و همنوعان، هم‌کلامند و همین امر ایجاب مى کند که همگان، در خانه و خیابان، در [[مسجد]] و مدرسه، در مزرعه و کارخانه و باآشنا و غریبه و سرانجام در طول زندگى، با دیگران گرم و صمیمى باشند و با نرمى و خوش رویى برخورد کنند و از هر گونه تندى و خشونت، بداخلاقى و بدزبانى، ایجاد رعب و وحشت و درگیرى غیرضرورى پرهیز نمایند.
  
عقل، تجربه و دين بر ضرورت و حياتى  بودن رفاقت و نرمى با اعضاى خانواده، همكاران، هم‌كيشان، هم ميهنان و همنوعان، هم‌كلامند و همين امر ايجاب مى كند كه همگان، در خانه و خيابان، در [[مسجد]] و مدرسه، در مزرعه و كارخانه و باآشنا و غريبه و سرانجام در طول زندگى، با ديگران گرم و صميمى باشند و با نرمى و خوش رويى برخورد كنند و از هر گونه تندى و خشونت، بداخلاقى و بدزبانى، ايجاد رعب و وحشت و درگيرى غيرضرورى پرهيز نمايند.
+
'''قاطعیت در عین نرمى '''
  
'''قاطعيت در عين نرمى '''
+
صفات و کردار کمال بخش، در برخى موارد با یکدیگر تضاد ظاهرى دارند و هنر [[انسان]] در این است که بتواند میان چنین صفات و کردارى را جمع کند. و بداند که هر کدام، مناسب چه حال و مقامى است. در طول هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان چنین هنرى را داشتند؛ از یک سو مى بایست در برابر دشمن غدار و متجاوز، قاطعانه بایستند و آتش دفاع خود را بر آنان فروریزند و از سوى دیگر، با اسیران دشمن - که تا چند لحظه قبل در مقابلشان مى جنگیدند - رفق و مدارا کنند!
  
صفات و كردار كمال بخش، در برخى موارد با يكديگر تضاد ظاهرى دارند و هنر انسان در اين است كه بتواند ميان چنين صفات و كردارى را جمع كند. و بداند كه هر كدام، مناسب چه حال و مقامى است. در طول هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان چنين هنرى را داشتند؛ از يك سو مى بايست در برابر دشمن غدار و متجاوز، قاطعانه بايستند و آتش دفاع خود را بر آنان فروريزند و از سوى ديگر، با اسيران دشمن - كه تا چند لحظه قبل در مقابلشان مى جنگيدند - رفق و مدارا كنند!
+
قاطعیت و نرمى نیز در ظاهر، همخوان نیستند ولى [[امام علی علیه السلام|امیرمؤمنان]] علیه‌السلام مى فرماید: «اخْلُطِ الشِّدَّةَ بِرِفْقٍ وَارْفُقْ ما کانَ الرِّفْقُ اوْفَقَ؛ قاطعیت را با نرمى ممزوج کن و تا جایى که نرمى کارساز است، نرمى پیشه کن».<ref> شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۲۰۴.</ref>
  
قاطعيت و نرمى نيز در ظاهر، همخوان نيستند ولى اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «اخْلُطِ الشِّدَّةَ بِرِفْقٍ وَارْفُقْ ما كانَ الرِّفْقُ اوْفَقَ؛ قاطعيت را با نرمى ممزوج كن و تا جايى كه نرمى كارساز است، نرمى پيشه كن».<ref> شرح غررالحكم، ج 2، ص 204.</ref>
+
موقعیت  سنجى، خردورزى، ملاحظه حال طرف مقابل و بررسى جوانب موضوع، به انسان کمک مى کند که تصمیم بگیرد تا چه حد، شدت عمل به خرج دهد و چه اندازه نرم و ملایم باشد، همچنین با چه کسى و در چه موقعیتى نرم و مهربان باشد یا قاطع و انعطاف ناپذیر. همین طور باید بسنجد که آیا قاطعیت سبب سازندگى و بهبود سوژه  مى شود یا نرمى و ملاطفت؟
  
موقعيت  سنجى، خردورزى، ملاحظه حال طرف مقابل و بررسى جوانب موضوع، به انسان كمك مى كند كه تصميم بگيرد تا چه حد، شدت عمل به خرج دهد و چه اندازه نرم و ملايم باشد، همچنين با چه كسى و در چه موقعيتى نرم و مهربان باشد يا قاطع و انعطاف ناپذير، همين طور بايد بسنجد كه آيا قاطعيت سبب سازندگى و بهبود سوژه مى شود يا نرمى و ملاطفت؟
+
رهبر کبیر انقلاب، حضرت [[امام خمینى]] قدس سره، در طول دوران مبارزه و انقلاب، ابتدا در برابر ملى گرایان دروغین، ضد انقلاب داخلى و مخالفان نظام، با نرمى و مهربانى برخورد کرد، اما وقتى آنان به راه حق نیامدند و بر کار خلاف خود اصرار ورزیدند، با شدت و قاطعیت با آنان مقابله کرد، همان گونه که جانشین شایسته او حضرت [[سید علی حسینی خامنه ای|آیت الله خامنه اى]] چنین است.
  
رهبر كبير انقلاب، حضرت [[امام خمينى]] قدس سره، در طول دوران مبارزه و انقلاب، ابتدا در برابر ملى گرايان دروغين، ضد انقلاب داخلى و مخالفان نظام، با نرمى و مهربانى برخورد كرد، اما وقتى آنان به راه حق نيامدند و بر كار خلاف خود اصرار ورزيدند، با شدت و قاطعيت با آنان مقابله كرد، همان  گونه كه جانشين شايسته او حضرت آيت الله خامنه اى چنين است.
+
==آثار ارزشمند مدارا==
  
== آثار ارزشمند رفق ==
+
هر خصلت نیکوى اخلاقى، علاوه بر نیکویى ذاتى، پیامدهاى ارزشمند دیگرى نیز دارد که بر ارزش ذاتى اش مى افزاید. رفق و مدارا نیز چنین است. در ادامه بحث برخى از آن آثار را پى  مى گیریم:
  
هر خصلت نيكوى اخلاقى، علاوه بر نيكويى ذاتى، پيامدهاى ارزشمند ديگرى نيز، دارد كه بر ارزش ذاتى اش مى افزايد. رفق و مدارا نيز چنين است. در ادامه بحث برخى از آن آثار را پى  مى گيريم:
+
۱. حراست ایمان: [[پیامبر اسلام|رسول اکرم]] صلى الله علیه و آله مى فرماید: «لِکلِّ شَىْءٍ قُفْلٌ وَ قُفْلُ الْایمانِ الرِّفْقُ؛ هر چیزى قفلى دارد و قفل (نگهدار) [[ایمان]]، نرمخویى است».<ref> جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۳۹.</ref>
  
* 1. حراست ايمان: رسول اكرم صلى الله عليه و آله مى فرمايد: «لِكُلِّ شَىْ ءٍ قُفْلٌ وَ قُفْلُ الْايمانِ الرِّفْقُ؛ هر چيزى قفلى دارد و قفل (نگهدار) [[ايمان]]، نرمخويى است».<ref> جامع السعادات، ج 1، ص 339.</ref>
+
۲. خیر دنیا و آخرت: همان حضرت مى فرماید: «منْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَیرِالدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ؛ هر کس نصیبى از رفق و مدارا داشته باشد، سهمى از خیر دنیا و [[آخرت]] را مى برد و هر کس از سهم رفق و مدارا محروم باشد، از سهم (خیر) دنیا و آخرت نیز محروم است».<ref> همان، ص ۳۴۰.</ref>
  
* 2. خير دنيا و آخرت: همان حضرت مى فرمايد: «مُنْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَيْرِالدُّنْيا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْيا وَالْاخِرَةِ؛ هر كس نصيبى از رفق و مدارا داشته باشد، سهمى از خير دنيا و [[آخرت]] را مى برد و هر كس از سهم رفق و مدارا محروم باشد، از سهم (خير) دنيا و آخرت نيز محروم است».<ref> همان، ص 340.</ref>
+
انجام بسیارى از کارهاى مهم دینى و دنیایى با همکارى و همدلى مردم با یکدیگر انجام مى پذیرد و لازمه چنین اقدامى، رفاقت و دوستى با مردم است و آن که از چنین خصلتى محروم است، در واقع توان انجام کارهاى بزرگ و ثواب آور را از دست مى دهد. هر مسلمانى مى تواند با نرم‌خویى و زبان خوش مردم محل را اصلاح کند، مسجد بسازد، آنان را بر ضد اوباش و تهاجم فرهنگى بسیج کند و... در نتیجه خیر دنیا و آخرت در همه این کارها گرد آمده است.
  
انجام بسيارى از كارهاى مهم دينى و دنيايى با همكارى و همدلى مردم با يكديگر انجام مى پذيرد و لازمه چنين اقدامى، رفاقت و دوستى با مردم است و آن كه از چنين خصلتى محروم است، در واقع توان انجام كارهاى بزرگ و ثواب آور را از دست مى دهد. هر مسلمانى مى تواند با نرم‌خويى و زبان خوش مردم محل را اصلاح كند، مسجد بسازد، آنان را بر ضد اوباش و تهاجم فرهنگى بسيج كند و... در نتيجه خير دنيا و آخرت در همه اين كارها گرد آمده است.
+
۳. آسانى کارها: بدخلقى و سخت گیرى، بسیارى از کارها را مشکل مى کند و سبب لجبازى دیگران مى گردد و به عکس، نرم‌خویى و رفاقت و مدارا دل افراد را بدست مى آورد و بسیارى از گره هاى کور کارها را مى گشاید. امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «الرِّفْقُ ییسِّرُ الصِّعابَ وَ یسَهِّلُ شَدیدَ الْاسْبابِ؛ ملایمت، سختى ها را آسان و موانع محکم را باز مى کند».<ref> شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۴۵.</ref>
  
* 3. آسانى كارها: بدخلقى و سخت گيرى، بسيارى از كارها را مشكل مى كند و سبب لجبازى ديگران مى گردد و به عكس، نرم‌خويى و رفاقت و مدارا دل افراد را بدست مى آورد و بسيارى از گره هاى كور كارها را مى گشايد. اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «الرِّفْقُ يُيَسِّرُ الصِّعابَ وَ يُسَهِّلُ شَديدَ الْاسْبابِ؛ ملايمت، سختى ها را آسان و موانع محكم را باز مى كند».<ref> شرح غررالحكم، ج ص 45.</ref>
+
۴. محبت و عطاى الهى: [[رسول خدا]] صلى الله علیه و آله فرمود: «انَّ اللَّهَ رَفیقٌ یحِبُّ الرَّفیقَ وَ یعْطى  عَلَى الرِّفْقِ ما لایعْطى  عَلَى الْعَنْفِ؛ خداوند (بهترین) رفیق است و اهل مدارا را دوست دارد و عطایى که در برابر رفق و مدارا مى دهد (هرگز) در برابر خشونت نمى پردازد».<ref> [[جامع السعادات]]، ج ۱، ص ۳۳۹.</ref>
  
* 4. محبت و عطاى الهى: [[رسول خدا]] صلى الله عليه و آله فرمود: «انَّ اللَّهَ رَفيقٌ يُحِبُّ الرَّفيقَ وَ يُعْطى  عَلَى الرِّفْقِ ما لايُعْطى  عَلَى الْعَنْفِ؛ خداوند (بهترين) رفيق است و اهل مدارا را دوست دارد و عطايى كه در برابر رفق و مدارا مى دهد (هرگز) در برابر خشونت نمى پردازد».<ref> [[جامع السعادات]]، ج 1، ص 339.</ref>
+
۵. ایمنى از [[جهنم|دوزخ]]: دوزخ هر کسى، ساخته و پرداخته اعمال زشت اوست، همان گونه که [[بهشت]] در پاداش کارهاى نیک است. رفق و مدارا به سهم خود، انسان را از دوزخ ایمن مى سازد و به بهشت نزدیک مى کند. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «اتَدْرُونَ مَنْ یحْرُمُ عَلَى النَّارِ؟ کلُّ هَینٍ لَینٍ سَهْلٍ قَریبٍ؛ مى دانید چه کسى به دوزخ نمى رود؟ هر نرمخوى خوش برخورد آسان‌گیرى که با مردم گرم مى گیرد».<ref> همان، ص ۳۴۰.</ref>
  
* 5. ايمنى از دوزخ: دوزخ هر كسى، ساخته و پرداخته اعمال زشت اوست، همان گونه كه بهشت در پاداش كارهاى نيك است. رفق و مدارا به سهم خود، انسان را از دوزخ ايمن مى سازد و به بهشت نزديك مى كند. رسول خدا صلى الله عليه و آله فرموده است: «اتَدْرُونَ مَنْ يَحْرُمُ عَلَى النَّارِ؟ كُلُّ هَيِّنٍ لَيِّنٍ سَهْلٍ قَريبٍ؛ مى دانيد چه كسى به [[دوزخ]] نمى رود؟ هر نرمخوى خوش برخورد آسان‌گيرى كه با مردم گرم مى گيرد».<ref> همان، ص 340.</ref>
+
۶. تداوم دوستى ها: در ضرب المثل ها آمده است که: «یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم». این سخن حکیمانه از معارف دینى و فطرت آدمى، سرچشمه مى گیرد؛ طبع انسان، به دوستى با همگان تمایل دارد مگر این که علل و اسباب دیگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد. دین مقدس [[اسلام]] نیز چنین نظرى دارد و براى تداوم دوستى ها و زدودن کدورت ها پیشنهادهاى متعددى نموده. از جمله نرمخویى و خوشرویى. امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخائُهُ یحَبِّبُهُ الى  اعْدائِهِ؛ نرمخویى و سخاوت شخص، او را محبوب دشمنانش مى کند».<ref> شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۹۶.</ref>
  
* 6. تداوم دوستى ها: در ضرب المثل ها آمده است كه: «يك دشمن زياد است و هزار دوست كم» اين سخن حكيمانه از معارف دينى و فطرت آدمى، سرچشمه مى گيرد؛ طبع انسان، به دوستى با همگان تمايل دارد مگر اين كه علل و اسباب ديگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد. دين مقدس اسلام نيز چنين نظرى دارد و براى تداوم دوستى ها و زدودن كدورت ها پيشنهادهاى متعددى نموده. از جمله نرمخويى و خوشرويى. اميرمؤمنان عليه‌السلام مى فرمايد: «رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخائُهُ يُجَبِّبُهُ الى  اعْدائِهِ؛ نرمخويى و سخاوت شخص، او را محبوب دشمنانش مى كند».<ref> شرح غررالحكم، ج ص 96.</ref>
+
خاصیت نرمخویى نزد دوستان و آشنایان نیز چنین است و پیوند دوستى ها را محکم تر مى کند. به این داستان توجه کنید: روزى یکى از آشنایان [[امام سجاد]] علیه‌السلام به آن حضرت پرخاش کرد و سخنان نکوهیده گفت. پس از رفتن آن مرد، امام به یارانش فرمود: شما پرخاش و زشتى فلانى را نسبت به من مشاهده کردید، اینک همراه من بیایید تا پاسخ مرا هم ببینید. سپس جملگى به درب منزل آن شخص آمدند و او را صدا زدند. مرد به خیال این که امام و یارانش براى تلافى آمده اند، با آمادگى کامل از منزل خارج شد. وقتى رودرروى امام قرار گرفت، آن حضرت فرمود: «اى برادر! تو لحظاتى پیش به من چنین و چنان گفتى؛ اگر من آنچنانم که تو گفتى، خدا از من درگذرد و اگر چنین نیستم که تو گفتى، خدا از تو درگذرد!» آن مرد با دیدن چنین برخورد نرم و بزرگوارانه از سوى امام، بسیار شرمنده و پشیمان شد، پیشانى امام را بوسید و عرضه داشت: «شما از آنچه من گفتم، منزهید. این منم که شایسته آن سخنان هستم!».<ref> [[بحارالانوار]]، ج ۴۶، ص ۵۴.</ref>
  
خاصيت نرمخويى نزد دوستان و آشنايان نيز چنين است و پيوند دوستى ها را محكم تر مى كند. به داستان زير توجه كنيد:
+
[[قرآن|قرآن مجید]] سفارش مى کند: «وَلاتَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَاالسَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى  هِىَ احْسَنُ فَاذَا الَّذى  بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کانَّهُ وَلِىٌّ حَمیمٌ؛ هرگز نیکى و بدى یکسان نیست، بدى را با نیکى پاسخ بده. در این صورت (خواهى دید) همان کسى که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است». <ref> [[سوره فصلت]](۴۱)، آیه ۳۴. </ref> همین خصلت ارزنده سبب شد که اهداف و آرمان پیامبر صلى الله علیه و آله خیلى زود محقق گردد و در کمترین زمان ممکن اقصى نقاط عالم را درنوردد، چنان که در آیه ۱۵۹ [[سوره آل عمران]] بدان تصریح شده است.
  
روزى يكى از آشنايان [[امام سجاد]] عليه‌السلام به آن حضرت پرخاش كرد و سخنان نكوهيده گفت. پس از رفتن آن مرد، امام به يارانش فرمود: شما پرخاش و زشتى فلانى را نسبت به من مشاهده كرديد، اينك همراه من بياييد تا پاسخ مرا هم ببينيد. سپس جملگى به درب منزل آن شخص آمدند و او را صدا زدند. مرد به خيال اين كه امام و يارانش براى تلافى آمده اند، با آمادگى كامل از منزل خارج شد. وقتى رودرروى امام قرار گرفت، آن حضرت فرمود: «اى برادر! تو لحظاتى پيش به من چنين و چنان گفتى؛ اگر من آنچنانم كه تو گفتى، خدا از من درگذرد و اگر چنين نيستم كه تو گفتى، خدا از تو درگذرد!»
+
۷. رسیدن به اهداف خود؛ همانطور که [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه‌السلام «کمان» دانش را مدارا معرفی نمودند، به این معنی که تیری که انسان برای دست‌یابی به هدف پرتاب می‌کند اگر با نیروی کمان مدارا تقویت نشود، هرگز به هدف نخواهد رسید.<ref>. کلینی، پیشین، ج ۱، ص ۴۸.</ref>
  
آن مرد با ديدن چنين برخورد نرم و بزرگوارانه از سوى امام، بسيار شرمنده و پشيمان شد، پيشانى امام را بوسيد و عرضه داشت: «شما از آنچه من گفتم، منزهيد. اين منم كه شايسته آن سخنان هستم!».<ref> [[بحارالانوار]]، ج 46، ص 54.</ref>
+
۸. جذب افراد قابل: همانطور که امام صادق علیه‌السلام فرمودند خوش زبانی با مخالفان سبب جذب آنان است.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.</ref>
  
اين درس را با سفارشى از قرآن مجيد به پايان مى بريم: «وَلاتَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَاالسَّيِّئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى  هِىَ احْسَنُ فَاذَاالَّذى  بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُ عَداوَةٌ كَانَّهُ وَلِىٌّ حَميمٌ؛ هرگز نيكى و بدى يكسان نيست، بدى را با نيكى پاسخ بده. در اين صورت (خواهى ديد) همان كسى كه ميان تو و او دشمنى است، گويى دوستى گرم و صميمى است». <ref> [[سوره فصلت]](41)، آيه 34. </ref>
+
۹. اصلاح رفتاری دیگران: امام علی علیه‌السلام فرمود: با همسران ناسازگار خود مدارا کنید و با آنان به نیکی سخن بگویید شاید رفتارشان درست شود.<ref>. صدوق، من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌۳، ص ۵۵۴.</ref> امام سجاد علیه‌السلام مدارا با کوچکتر از خود را سبب رشد بهتر او معرفی فرمودند. <ref>. حرانی، پیشین، ص ۲۷۰.</ref>
  
همين خصلت ارزنده سبب شد كه اهداف و آرمان پيامبر صلى الله عليه و آله خيلى زود محقق گردد و در كمترين زمان ممكن اقصى نقاط عالم را درنوردد چنان كه در آيه 159 [[سوره آل عمران]] بدان تصريح شده است.
+
۱۰. دفع شر و ضرر دشمنان: همانطور که در بیان فضیلت این صفت والا گذشت، مدارا حداقل سودی که برای مومن دارد دفع شر دشمنان است و این ضرر شامل ضررهای دنیوی و دینی (حساسیت و ممانعت آنان در مسیر رشد معنوی فرد یا انجام وظایفش) هر دو است؛ زیرا امام علی علیه‌السلام فرمودند: مدارا با مردم سبب سلامت در دین و دنیا است.<ref>. آمدی، پیشین، ص ۴۴۵.</ref>
 +
جناب [[فیض کاشانی]] می‌گوید:
  
== روش انجام مدارا ==
+
صولت دشمن به مدارا شکن‌ * خصمی و استیزه بدایت مکن<ref>. فیض کاشانی، ملامحسن؛ کلیات علامه ملا محمد محسن فیض کاشانی ( دیوان فیض کاشانی )، اسوه، قم، چ دوم، ۱۳۸۱ش، ج ۱، ص ۳۷۹.</ref>
 
+
برای انجام مدارا به برخی شاخص‌ها نیاز است که به نوعی ارتباط مدارا محور را به طور ملموس تبیین کند.این شاخص‌ها را می‌توان تعریف عملیاتی مدارا نامید:
+
۱۱. محبوبیت نزد اولیای خدا: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ما حقیقتاً انسان مدارا کننده را دوست داریم.<ref>. دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ص ۱۱۸.</ref>
 
 
1. سخن گفتن زیبا؛ که امام صادق علیه‌السلام فرمودند:با موافق و مخالف خوش زبانی کنید. <ref>. نوری؛ پیشین، ج‌ 9، ص 36.</ref>
 
 
 
2. سازگاری زبانی:امام باقر علیه‌السلام فرمود:با زبان خود با منافقان سازگاری کنید اما محبت بی‌شائبه‌ی خود را به مومنان ارزانی دارید.<ref>. کوفی اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد، المطبعة العلمیة، قم، چ دوم، 1402ق، ص 22.</ref>
 
  
3. همراهی ظاهری:که در مواردی که چاره‌ای نباشد -بدون این که به مداهنه و یا ترک نهی از منکر انجامد- باید انجام گیرد. همانطور که در روایت آمده است در ظاهر با بدان باشید اما در نهان با نیکان باشید و بر بدان اعتراضی نکنید که به شما ظلم می‌کنند.زیرا زمانی خواهد آمد که کسی نجات نخواهد یافت جز شخصی که مردم او را ابله بدانند و او بر این برچسب صبر کند.<ref>. کلینی؛ پیشین، ج ‌2، ص 117.</ref>
+
۱۲. رسیدن به ثواب شهیدان معرکه جنگ، به خاطر تحمل آزار مخالفان و کتمان اسراری که باید در اثر این مدارا از مخالفان کتمان شود.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.</ref>
  
4. خوش‌رفتاری:رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند:کسی که با افرادی که ناچار باید با آنان معاشرت کند خوش‌رفتاری نکند تا خدا برای او از آن فرد خلاصی قرار دهد خیری در وجود خود ندارد.<ref>. صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌4، ص 387.</ref> نیز ایشان دو ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را، نیکی کردن معرفی فرمودند.<ref>. همان.</ref>
+
۱۳. رسیدن به درجات والای صبر و رضا:که بر تحمل خلق مترتب است. (¬ «صبر»، «امتحان»)
  
5. تغافل:رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، یک ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را تغافل یعنی ندیده گرفتن بدی‌های دیگران و فردی که مخالف ما است و باید با او مدارا کنیم معرفی فرمودند. <ref>. همان.</ref>
+
۱۴. عاقبت خوش و خلاصی از رنج: زیرا قرآن کریم فرموده است: بعد از هر سختی‌ای راحتی و گشایش است.<ref>. انشراح، ۴ و۵.</ref> یکی از شیعیان [[امام جواد علیه السلام|امام جواد]] علیه‌السلام طی نامه‌ای به ایشان می‌نویسد: من پدری [[ناصبی]] دارم و آزارم می‌دهد، با او مدارا کنم یا خیر؟ حضرت فرمودند: مدارا بهتر از عدم مدارا است و خداوند با هر سختی‌ای راحتی‌ای قرار داده است و ما و شما در پناه ولایتی الهی هستیم که چیزی در پناه او ضایع نمی‌شود؛ پس از اندکی پدر آن فرد دلش بر فرزندش نرم شده و دیگر مخالفتی با او در مساله ولایت [[اهل البیت|اهل‌بیت]] علیهم‌السلام نمی‌کند.<ref>. مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص ۱۹۱.</ref>
  
6. بشاشت در چهره:همانطور که رسول گرامی خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی را که انسان بدی می‌دانستند وقتی اذن ملاقات به او دادند در چهره‌اش خندیدند و وقتی اشکال شد اگر بد است چرا به رویش خندیدید فرمودند:بدترین مردم کسی است که مردم از ترس بدزبانی و شرارت او رهایش کنند<ref>. مجلسی، پیشین، ج‌ 72، ص 206.</ref> و نیز فرمودند:من در چهره‌ی افرادی می‌خندم و حال آن که قلبم آن‌ها را لعنت می‌کند.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌8، ص 3363.</ref>
+
۱۵. بهره‌مندی از موقعیت اجتماعی مناسب و بی‌مشکل: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: گروهی از غیر [[قریش]] (که دارای موقعیت اجتماعی سطح پایینی بودند) با مردم مدارا و خوش‌رفتاری نمودند و به دودمان عالی و بلند پیوستند.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.</ref> البته منظور آن بزرگوار که همواره در راه خدا از هر چیز گذشتند و به این پاکبازی دستور دادند، نه به دست آوردن جاه و مقام دنیوی با سازشکاری با مردم است: زیرا اولاً، از آسیب‌های مدارا که در پایان این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، این سازشکاری است و ثانیاً، منظور ایشان استفاده از این موقعیت اجتماعی در راه خدا و نیز داشتن آرامش متعارف که نیاز فطری انسان در راه رسیدن به کمال و نیز رفع مزاحمت‌ها است، نه افزون‌خواهی جاه‌طلبانه؛ همانطور که آن بزرگوار می‌فرمودند با مردم خصومت و جدل نکنید که دل را مشغول می‌کند و نفاق و کینه به وجود می‌آورد.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۳۰۱.</ref>
  
7. پرهیز از درگیری که در اصطلاح روایات مکاشفه نام نهاده شده است.
+
۱۶. گوارایی زندگی و رهایی از زحمت مقابله با دشمنان.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۹.</ref>به همین علت است که [[سعدی|سعدی شیرازی]] می‌گوید:
8.کتمان سِرّ؛ همانطور که خدای متعال در حدیثی به حضرت موسی علی‌نبیناوآله‌و‌علیه‌السلام می‌فرماید با دشمنان خودت دشمنان من مدارا کن و سر مرا نزد آنان فاش مکن که به من بدگویی کنند.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌2، ص 117.</ref>
 
 
   
 
   
== انواع مدارا (حوزه‌های مصداقی) ==
+
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ‌* با دوستان مروت، با دشمنان مدارا<ref>. حافظ، خواجه شمس‌الدین محمد؛ دیوان، انتشارات غزالی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص ۶.</ref>
 
+
==روش انجام مدارا==
با چه کسانی باید مدارا کنیم؟ برخی معاشران هستند که به علت درجه‌ی بالای احتمال درگیری، مدارا با آنان دارای تصریح خاص نصوص دینی است:
 
  
1. مدارا با حسودان:امام صادق علیه‌السلام فرمود:کسی که مدارا با حسودانش را رها کند عذری (در لطمه خوردن) ندارد.<ref>. حرانی، پیشین، ص 318.</ref>
+
برای انجام مدارا به برخی شاخص‌ها نیاز است که به نوعی ارتباط مدارا محور را به طور ملموس تبیین کند. این شاخص‌ها را می‌توان تعریف عملیاتی مدارا نامید:
  
2. مدارا با همسر (زن یا شوهر):بابی در وسائل الشیعه به نام باب مدارا با همسر است. که در آن از صبر بر بد اخلاقی همسر و اجر عظیم آن روایاتی نقل نموده است<ref>. حر عاملی، پیشین، ج‌ 20، ص 172 و 174.</ref> و البته مدارای زن با شوهر نیز همین ارزش‌ها را دارد.<ref>. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضی،چ چهارم، قم، 1412ق، ‌ص 214.</ref>
+
۱. سخن گفتن زیبا: که [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه‌السلام فرمودند: با موافق و مخالف خوش زبانی کنید. <ref>. نوری؛ پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.</ref>
  
3. مدارا با کوچکتر از خود:به این معنی که در صورت مخالفت او با ما همانطور که در روایت است با او مدارا کنیم و به لجاجت و خشم بر رفتار او بر نخیزیم.<ref>. حرانی، پیشین، ص 270.</ref>
+
۲. سازگاری زبانی: [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه‌السلام فرمود: با زبان خود با [[منافقان]] سازگاری کنید اما محبت بی‌شائبه‌ی خود را به [[مومن|مؤمنان]] ارزانی دارید.<ref>. کوفی اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد، المطبعة العلمیة، قم، چ دوم، ۱۴۰۲ق، ص ۲۲.</ref>
  
4. مدارا با مخالفان و دشمنان؛ مخصوصاً کسی که دشمنی انسان را در دل گرفته که راه چاره، در دوری نمودن از او یا مدارای با او (در صورت ناچاری در معاشرت با او) است.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌8، ص 3359.</ref>
+
۳. همراهی ظاهری: که در مواردی که چاره‌ای نباشد -بدون این که به مداهنه و یا ترک [[امر به معروف و نهی از منکر|نهی از منکر]] انجامد- باید انجام گیرد. همانطور که در روایت آمده است در ظاهر با بدان باشید اما در نهان با نیکان باشید و بر بدان اعتراضی نکنید که به شما ظلم می‌کنند. زیرا زمانی خواهد آمد که کسی نجات نخواهد یافت جز شخصی که مردم او را ابله بدانند و او بر این برچسب [[صبر]] کند.<ref>. کلینی؛ پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷.</ref>
این قسم همانطور که در آغاز این نوشتار گفته شد با تقیه نیز در مواردی هم‌پوشانی دارد و در این مورد امام صادق علیه‌السلام فرمود:با مخالفان‌تان هرگز درگیر نشوید و تندی را از آنان تحمل کنید و بر اساس تقیه با آنان عمل کنید<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌8، ص 2.</ref> که این مدارا در مورد والدینی که مخالف فکری با فرزند خود هستند بیشتر مورد تاکید است.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌2، ص 159.</ref>
 
 
== آثار مدارا ==
 
  
مدارا دارای آثار گوناگونی در سطوح حداقلی و حداکثری در روابط بین فردی و اجتماعی وجود دارد.این آثار را می‌توان چنین شماره نمود:
+
۴. خوش‌رفتاری: رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: کسی که با افرادی که ناچار باید با آنان معاشرت کند خوش‌رفتاری نکند تا خدا برای او از آن فرد خلاصی قرار دهد خیری در وجود خود ندارد.<ref>. صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌۴، ص ۳۸۷.</ref> نیز ایشان دو ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را، نیکی کردن معرفی فرمودند.<ref>. همان.</ref>
  
1.رسیدن به اهداف خود؛ همانطور که امام علی علیه‌السلام «کمان»دانش را مدارا معرفی نمودند به این معنی که تیری که انسان برای دست‌یابی به هدف پرتاب می‌کند اگر با نیروی کمان مدارا تقویت نشود، هرگز به هدف نخواهد رسید.<ref>. کلینی، پیشین، ج 1، ص 48.</ref>
+
۵. تغافل: رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، یک ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را تغافل یعنی ندیده گرفتن بدی‌های دیگران و فردی که مخالف ما است و باید با او مدارا کنیم معرفی فرمودند.<ref>. همان.</ref>
  
2. جذب افراد قابل:همانطور که امام صادق علیه‌السلام فرمودند خوش زبانی با مخالفان سبب جذب آنان است.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ص 36.</ref>
+
۶. بشاشت در چهره: همانطور که رسول گرامی خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی را که انسان بدی می‌دانستند وقتی اذن ملاقات به او دادند در چهره‌اش خندیدند و وقتی اشکال شد اگر بد است چرا به رویش خندیدید فرمودند: بدترین مردم کسی است که مردم از ترس بدزبانی و شرارت او رهایش کنند.<ref>. مجلسی، پیشین، ج‌ ۷۲، ص ۲۰۶.</ref> و نیز فرمودند: من در چهره‌ی افرادی می‌خندم و حال آن که قلبم آن‌ها را لعنت می‌کند.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌۸، ص ۳۳۶۳.</ref>
  
3.اصلاح رفتاری دیگران:امام علی علیه‌السلام فرمود:با همسران ناسازگار خود مدارا کنید و با آنان به نیکی سخن بگویید شاید رفتارشان درست شود.<ref>. صدوق، من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌3، ص 554.</ref> امام سجاد علیه‌السلام مدارا با کوچکتر از خود را سبب رشد بهتر او معرفی فرمودند. <ref>. حرانی، پیشین، ص 270.</ref>
+
۷. پرهیز از درگیری که در اصطلاح روایات مکاشفه نام نهاده شده است.
  
4.دفع شر و ضرر دشمنان؛ همانطور که در بیان فضیلت این صفت والا گذشت، مدارا حداقل سودی که برای مومن دارد دفع شر دشمنان است و این ضرر شامل ضررهای دنیوی و دینی (حساسیت و ممانعت آنان در مسیر رشد معنوی فرد یا انجام وظایفش) هر دو است؛ زیرا امام علی علیه‌السلام فرمودند:مدارا با مردم سبب سلامت در دین و دنیا است.<ref>. آمدی، پیشین، ص 445.</ref>
+
۸.کتمان سِرّ: همانطور که خدای متعال در حدیثی به [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی]] علی‌نبیناوآله‌و‌علیه‌السلام می‌فرماید: با دشمنان خودت و دشمنان من مدارا کن و سرّ مرا نزد آنان فاش مکن که به من بدگویی کنند.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷.</ref>
جناب فیض کاشانی می‌گوید:
 
 
   
 
   
صولت دشمن به مدارا شکن‌
+
==انواع مدارا ==
 
خصمی و استیزه بدایت مکن<ref>. فیض کاشانی، ملامحسن؛ کلیات علامه ملا محمد محسن فیض کاشانی ( دیوان فیض کاشانی )، اسوه، قم، چ دوم، 1381ش، ج 1، ص 379.</ref>‌
 
 
5.محبوبیت نزد اولیای خدا:امام صادق علیه‌السلام فرمودند:ما حقیقتاً انسان مدارا کننده را دوست داریم.<ref>. دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، 1408ق، ص 118.</ref>
 
  
6.رسیدن به ثواب شهیدان معرکه جنگ:به خاطر تحمل آزار مخالفان و کتمان اسراری که باید در اثر این مدارا از مخالفان کتمان شود.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ 9، ص 36.</ref>
+
با چه کسانی باید مدارا کنیم؟ برخی معاشران هستند که به علت درجه‌ی بالای احتمال درگیری، مدارا با آنان دارای تصریح خاص نصوص دینی است:
  
7.رسیدن به درجات والای صبر و رضا:که بر تحمل خلق مترتب است. (¬ «صبر»، «امتحان»)
+
۱. مدارا با [[حسد|حسود]]: امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که مدارا با حسودانش را رها کند عذری (در لطمه خوردن) ندارد.<ref>. حرانی، پیشین، ص ۳۱۸.</ref>
  
8.عاقبت خوش و خلاصی از رنج مدارا:زیرا قرآن کریم فرموده است:بعد از هر سختی‌ای راحتی و گشایش است.<ref>. انشراح، 4 و5.</ref> یکی از شیعیان امام جواد علیه‌السلام طی نامه‌ای به ایشان می‌نویسد:من پدری ناصبی دارم و آزارم می‌دهد، با او مدارا کنم یا خیر؟ حضرت فرمودند:مدارا بهتر از عدم مدارا است و خداوند با هر سختی‌ای راحتی‌ای قرار داده است و ما و شما در پناه ولایتی الهی هستیم که چیزی در پناه او ضایع نمی‌شود؛ پس از اندکی پدر آن فرد دلش بر فرزندش نرم شده و دیگر مخالفتی با او در مساله ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام نمی‌کند.<ref>. مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، 1413ق، ص 191.</ref>
+
۲. مدارا با همسر (زن یا شوهر): بابی در [[وسائل الشیعه (کتاب)|وسائل الشیعه]] به نام باب مدارا با همسر است. که در آن از صبر بر بد اخلاقی همسر و اجر عظیم آن روایاتی نقل نموده است<ref>. حر عاملی، پیشین، ج‌ ۲۰، ص ۱۷۲ و ۱۷۴.</ref> و البته مدارای زن با شوهر نیز همین ارزش‌ها را دارد.<ref>. طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضی،چ چهارم، قم، ۱۴۱۲ق، ‌ص ۲۱۴.</ref>
  
9.بهره‌مندی از موقعیت اجتماعی مناسب و بی‌مشکل:امام صادق علیه‌السلام فرمودند:گروهی از غیر قریش (که دارای موقعیت اجتماعی سطح پایینی بودند) با مردم مدارا و خوش‌رفتاری نمودند و به دودمان عالی و بلند پیوستند.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌2، ص 117 و 118.</ref> البته منظور آن بزرگوار که همواره در راه خدا از هر چیز گذشتند و به این پاکبازی دستور دادند نه به دست آوردن جاه و مقام دنیوی با سازشکاری با مردم است:زیرا اولاً، از آسیب‌های مدارا که در پایان این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، این سازشکاری است و ثانیاً، منظور ایشان استفاده از این موقعیت اجتماعی در راه خدا و نیز داشتن آرامش متعارف که نیاز فطری انسان در راه رسیدن به کمال و نیز رفع مزاحمت‌ها است نه افزون‌خواهی جاه‌طلبانه؛ همانطور که آن بزرگوار می‌فرمودند با مردم خصومت و جدل نکنید که دل را مشغول می‌کند و نفاق و کینه به وجود می‌آورد.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌2، ص 301.</ref>
+
۳. مدارا با کوچکتر از خود: به این معنی که در صورت مخالفت او با ما همانطور که در [[روایت]] است با او مدارا کنیم و به لجاجت و خشم بر رفتار او بر نخیزیم.<ref>. حرانی، پیشین، ص ۲۷۰.</ref>
  
10. گوارایی زندگی و رهایی از زحمت مقابله با دشمنان.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ 9، ص 39.</ref>به همین علت است که عارف بزرگوار شیرازی می‌گوید:
+
۴. مدارا با مخالفان و دشمنان: مخصوصاً کسی که دشمنی انسان را در دل گرفته که راه چاره، در دوری نمودن از او یا مدارای با او (در صورت ناچاری در معاشرت با او) است.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌۸، ص ۳۳۵۹.</ref>
+
این قسم همانطور که در آغاز این نوشتار گفته شد با [[تقیه]] نیز در مواردی هم‌پوشانی دارد و در این مورد امام صادق علیه‌السلام فرمود: با مخالفان‌تان هرگز درگیر نشوید و تندی را از آنان تحمل کنید و بر اساس تقیه با آنان عمل کنید؛<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌۸، ص ۲.</ref> که این مدارا در مورد والدینی که مخالف فکری با فرزند خود هستند بیشتر مورد تاکید است.<ref>. کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۵۹.</ref>
آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است
 
 
   
 
   
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا<ref>. حافظ، خواجه شمس‌الدین محمد؛ دیوان، انتشارات غزالی، چاپ اول، 1370، ص 6.</ref>‌
+
==روش تحصیل مدارا==
 
== روش تحصیل مدارا ==
 
  
 
بخشی از آن‌چه به عنوان روش انجام مدارا گفته شد را می‌توان روش تحصیل این صفت نیز دانست اما به طور خاص این صفت دارای زیرساخت‌های ویژه‌ای است که می‌توانند شخصیت و روحیات انسان را برای کسب خوی و رفتار مداراجویانه فراهم کنند:
 
بخشی از آن‌چه به عنوان روش انجام مدارا گفته شد را می‌توان روش تحصیل این صفت نیز دانست اما به طور خاص این صفت دارای زیرساخت‌های ویژه‌ای است که می‌توانند شخصیت و روحیات انسان را برای کسب خوی و رفتار مداراجویانه فراهم کنند:
  
1. حسن خلقی:در روایت است که انسان به کمک آن می‌تواند با مردم مدارا کند.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ 14، ص 171.</ref>
+
۱. حسن خلق: در روایت است که انسان به کمک آن می‌تواند با مردم مدارا کند.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ۱۴، ص ۱۷۱.</ref>
  
2. کنترل غضب و تأمل در عاقبت و منع عجله و حسن خلق.
+
۲. کنترل غضب و تأمل در عاقبت و عدم عجله.
  
3. صبر و حلم:اما صادق علیه‌السلام چند صفت را از اسباب کمال انسانی معرفی فرمودند:عقل، حلم، صبر، رفق، صمت، حسن خلق، مدارا.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ص 38.</ref> و در این حدیث، مدارا را در آخر ذکر فرمودند و بقیه نیز دارای ترتیبی زیبا هستند که بر اساس قواعد ادبی در عنایت در ترتیب، می‌توان گفت آن صفات همگی در مدارا موجود هستند به نحو موجودیت علت در معلول یعنی موثر در کسب مدارا هستند. با این نکته می‌توان دریافت که آن‌همه تاکید بر فضیلت فراوان مدارا در روایات بی‌جهت نبوده است.
+
۳. صبر و [[حلم]]: اما صادق علیه‌السلام چند صفت را از اسباب کمال انسانی معرفی فرمودند: عقل، حلم، صبر، رفق، صمت، حسن خلق، مدارا.<ref>. نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۸.</ref> در این حدیث، مدارا را در آخر ذکر فرمودند و بقیه نیز دارای ترتیبی زیبا هستند که بر اساس قواعد ادبی در عنایت در ترتیب، می‌توان گفت آن صفات همگی در مدارا موجود هستند به نحو موجودیت علت در معلول، یعنی موثر در کسب مدارا هستند. با این نکته می‌توان دریافت که آن‌همه تاکید بر فضیلت فراوان مدارا در روایات بی‌جهت نبوده است.
  
4. ترک مخاصمه و جدل:همانطور که برخی علما گفته‌اند اصل مدارا، ترک جدل است.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج ‌8، ص 3366.</ref>
+
۴. ترک مخاصمه و جدل: همانطور که برخی علما گفته‌اند اصل مدارا، ترک جدل است.<ref>. صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج ‌۸، ص ۳۳۶۶.</ref>
==پانویس ==
+
 
 +
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
  
== منابع ==
+
==منابع==
 +
 
 
*اخلاق و تربيت اسلامى، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه ، صفحه 117.
 
*اخلاق و تربيت اسلامى، مرکز تحقیقات اسلامی سپاه ، صفحه 117.
 
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=46118 مدارا و مکاشفه، مصطفی همدانی، سایت پژوهه] بازیابی: 19 فروردین 1393.
 
*[http://www.pajoohe.com/fa/index.php?Page=definition&UID=46118 مدارا و مکاشفه، مصطفی همدانی، سایت پژوهه] بازیابی: 19 فروردین 1393.
 +
 
[[رده:صفات پسندیده]]
 
[[رده:صفات پسندیده]]

نسخهٔ ‏۲۳ مهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۱۱:۲۴

«رفق» و «مدارا» به معناى نرمى در گفتار و کردار است، یعنى ملایم‌ بودن با مردم و خوش‌برخوردى.

مدارا، ضرورت زندگى اجتماعى

آدمى همه روزه با انسان هاى متعددى سروکار دارد که هر یک با رفتار و روحیه اى مخصوص زندگى مى کنند؛ یکى سالم است، دیگرى بیمار، سومى شادمان، چهارمى غمگین و... بهترین نوع برخورد با همگان همان «رفق و مدارا» است که امیرمؤمنان امام علی علیه‌السلام فرمود: «الرِّفْقُ مِفْتاحُ الصَّوابِ وَ شیمَةُ ذَوِى الْالْبابِ؛ ملایمت، کلید درستى و روش خردمندان است».[۱]

تجربه نشان داده است که هیچ کس بدون خصلت رفق و مدارا در زندگى موفق نبوده است؛ خشک و خشن بودن در خانه، کانون خانواده را به پادگان نظامى تبدیل مى کند؛ در اداره سازمان و کارخانه و بازار، کارساز نخواهد بود؛ دوستان را از انسان مى رنجاند و همسایگان را دلسرد مى کند. اهمیت این خصلت به حدى است که خداوند، آن را بر سرآمد رهبران الهى (پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله) واجب کرده است و ایشان مى فرماید: «امَرَنى رَبّى بِمُداراةِ النَّاسِ کما امَرَنى بِاداءِ الْفَرائِضِ؛ پروردگارم مرا به مداراى با مردم فرمان داده همچنان که به اداى واجبات فرمانم داده است».[۲]

و در سخن دیگر آن را نیمى از ایمان دانسته که بدون آن، ایمان فرد و جامعه کامل نخواهدبود: «الْمُداراةُ نِصْفُ الْایمانِ؛ مداراى با مردم، نصف ایمان است».[۳]

عقل، تجربه و دین بر ضرورت و حیاتى بودن رفاقت و نرمى با اعضاى خانواده، همکاران، هم‌کیشان، هم میهنان و همنوعان، هم‌کلامند و همین امر ایجاب مى کند که همگان، در خانه و خیابان، در مسجد و مدرسه، در مزرعه و کارخانه و باآشنا و غریبه و سرانجام در طول زندگى، با دیگران گرم و صمیمى باشند و با نرمى و خوش رویى برخورد کنند و از هر گونه تندى و خشونت، بداخلاقى و بدزبانى، ایجاد رعب و وحشت و درگیرى غیرضرورى پرهیز نمایند.

قاطعیت در عین نرمى

صفات و کردار کمال بخش، در برخى موارد با یکدیگر تضاد ظاهرى دارند و هنر انسان در این است که بتواند میان چنین صفات و کردارى را جمع کند. و بداند که هر کدام، مناسب چه حال و مقامى است. در طول هشت سال دفاع مقدس، رزمندگان چنین هنرى را داشتند؛ از یک سو مى بایست در برابر دشمن غدار و متجاوز، قاطعانه بایستند و آتش دفاع خود را بر آنان فروریزند و از سوى دیگر، با اسیران دشمن - که تا چند لحظه قبل در مقابلشان مى جنگیدند - رفق و مدارا کنند!

قاطعیت و نرمى نیز در ظاهر، همخوان نیستند ولى امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «اخْلُطِ الشِّدَّةَ بِرِفْقٍ وَارْفُقْ ما کانَ الرِّفْقُ اوْفَقَ؛ قاطعیت را با نرمى ممزوج کن و تا جایى که نرمى کارساز است، نرمى پیشه کن».[۴]

موقعیت سنجى، خردورزى، ملاحظه حال طرف مقابل و بررسى جوانب موضوع، به انسان کمک مى کند که تصمیم بگیرد تا چه حد، شدت عمل به خرج دهد و چه اندازه نرم و ملایم باشد، همچنین با چه کسى و در چه موقعیتى نرم و مهربان باشد یا قاطع و انعطاف ناپذیر. همین طور باید بسنجد که آیا قاطعیت سبب سازندگى و بهبود سوژه مى شود یا نرمى و ملاطفت؟

رهبر کبیر انقلاب، حضرت امام خمینى قدس سره، در طول دوران مبارزه و انقلاب، ابتدا در برابر ملى گرایان دروغین، ضد انقلاب داخلى و مخالفان نظام، با نرمى و مهربانى برخورد کرد، اما وقتى آنان به راه حق نیامدند و بر کار خلاف خود اصرار ورزیدند، با شدت و قاطعیت با آنان مقابله کرد، همان گونه که جانشین شایسته او حضرت آیت الله خامنه اى چنین است.

آثار ارزشمند مدارا

هر خصلت نیکوى اخلاقى، علاوه بر نیکویى ذاتى، پیامدهاى ارزشمند دیگرى نیز دارد که بر ارزش ذاتى اش مى افزاید. رفق و مدارا نیز چنین است. در ادامه بحث برخى از آن آثار را پى مى گیریم:

۱. حراست ایمان: رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: «لِکلِّ شَىْءٍ قُفْلٌ وَ قُفْلُ الْایمانِ الرِّفْقُ؛ هر چیزى قفلى دارد و قفل (نگهدار) ایمان، نرمخویى است».[۵]

۲. خیر دنیا و آخرت: همان حضرت مى فرماید: «منْ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنَ الرِّفْقِ اعْطِىَ حَظَّهُ مِنْ خَیرِالدُّنْیا وَالْاخِرَةِ وَ مَنْ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الرِّفْقِ حُرِمَ حَظُّهُ مِنَ الدُّنْیا وَالْاخِرَةِ؛ هر کس نصیبى از رفق و مدارا داشته باشد، سهمى از خیر دنیا و آخرت را مى برد و هر کس از سهم رفق و مدارا محروم باشد، از سهم (خیر) دنیا و آخرت نیز محروم است».[۶]

انجام بسیارى از کارهاى مهم دینى و دنیایى با همکارى و همدلى مردم با یکدیگر انجام مى پذیرد و لازمه چنین اقدامى، رفاقت و دوستى با مردم است و آن که از چنین خصلتى محروم است، در واقع توان انجام کارهاى بزرگ و ثواب آور را از دست مى دهد. هر مسلمانى مى تواند با نرم‌خویى و زبان خوش مردم محل را اصلاح کند، مسجد بسازد، آنان را بر ضد اوباش و تهاجم فرهنگى بسیج کند و... در نتیجه خیر دنیا و آخرت در همه این کارها گرد آمده است.

۳. آسانى کارها: بدخلقى و سخت گیرى، بسیارى از کارها را مشکل مى کند و سبب لجبازى دیگران مى گردد و به عکس، نرم‌خویى و رفاقت و مدارا دل افراد را بدست مى آورد و بسیارى از گره هاى کور کارها را مى گشاید. امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «الرِّفْقُ ییسِّرُ الصِّعابَ وَ یسَهِّلُ شَدیدَ الْاسْبابِ؛ ملایمت، سختى ها را آسان و موانع محکم را باز مى کند».[۷]

۴. محبت و عطاى الهى: رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: «انَّ اللَّهَ رَفیقٌ یحِبُّ الرَّفیقَ وَ یعْطى عَلَى الرِّفْقِ ما لایعْطى عَلَى الْعَنْفِ؛ خداوند (بهترین) رفیق است و اهل مدارا را دوست دارد و عطایى که در برابر رفق و مدارا مى دهد (هرگز) در برابر خشونت نمى پردازد».[۸]

۵. ایمنى از دوزخ: دوزخ هر کسى، ساخته و پرداخته اعمال زشت اوست، همان گونه که بهشت در پاداش کارهاى نیک است. رفق و مدارا به سهم خود، انسان را از دوزخ ایمن مى سازد و به بهشت نزدیک مى کند. رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است: «اتَدْرُونَ مَنْ یحْرُمُ عَلَى النَّارِ؟ کلُّ هَینٍ لَینٍ سَهْلٍ قَریبٍ؛ مى دانید چه کسى به دوزخ نمى رود؟ هر نرمخوى خوش برخورد آسان‌گیرى که با مردم گرم مى گیرد».[۹]

۶. تداوم دوستى ها: در ضرب المثل ها آمده است که: «یک دشمن زیاد است و هزار دوست کم». این سخن حکیمانه از معارف دینى و فطرت آدمى، سرچشمه مى گیرد؛ طبع انسان، به دوستى با همگان تمایل دارد مگر این که علل و اسباب دیگرى موجبات دشمنى را فراهم سازد. دین مقدس اسلام نیز چنین نظرى دارد و براى تداوم دوستى ها و زدودن کدورت ها پیشنهادهاى متعددى نموده. از جمله نرمخویى و خوشرویى. امیرمؤمنان علیه‌السلام مى فرماید: «رِفْقُ الْمَرْءِ وَ سَخائُهُ یحَبِّبُهُ الى اعْدائِهِ؛ نرمخویى و سخاوت شخص، او را محبوب دشمنانش مى کند».[۱۰]

خاصیت نرمخویى نزد دوستان و آشنایان نیز چنین است و پیوند دوستى ها را محکم تر مى کند. به این داستان توجه کنید: روزى یکى از آشنایان امام سجاد علیه‌السلام به آن حضرت پرخاش کرد و سخنان نکوهیده گفت. پس از رفتن آن مرد، امام به یارانش فرمود: شما پرخاش و زشتى فلانى را نسبت به من مشاهده کردید، اینک همراه من بیایید تا پاسخ مرا هم ببینید. سپس جملگى به درب منزل آن شخص آمدند و او را صدا زدند. مرد به خیال این که امام و یارانش براى تلافى آمده اند، با آمادگى کامل از منزل خارج شد. وقتى رودرروى امام قرار گرفت، آن حضرت فرمود: «اى برادر! تو لحظاتى پیش به من چنین و چنان گفتى؛ اگر من آنچنانم که تو گفتى، خدا از من درگذرد و اگر چنین نیستم که تو گفتى، خدا از تو درگذرد!» آن مرد با دیدن چنین برخورد نرم و بزرگوارانه از سوى امام، بسیار شرمنده و پشیمان شد، پیشانى امام را بوسید و عرضه داشت: «شما از آنچه من گفتم، منزهید. این منم که شایسته آن سخنان هستم!».[۱۱]

قرآن مجید سفارش مى کند: «وَلاتَسْتَوِى الْحَسَنَةُ وَلَاالسَّیئَةُ ادْفَعْ بِالَّتى هِىَ احْسَنُ فَاذَا الَّذى بَینَک وَ بَینَهُ عَداوَةٌ کانَّهُ وَلِىٌّ حَمیمٌ؛ هرگز نیکى و بدى یکسان نیست، بدى را با نیکى پاسخ بده. در این صورت (خواهى دید) همان کسى که میان تو و او دشمنى است، گویى دوستى گرم و صمیمى است». [۱۲] همین خصلت ارزنده سبب شد که اهداف و آرمان پیامبر صلى الله علیه و آله خیلى زود محقق گردد و در کمترین زمان ممکن اقصى نقاط عالم را درنوردد، چنان که در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران بدان تصریح شده است.

۷. رسیدن به اهداف خود؛ همانطور که امام علی علیه‌السلام «کمان» دانش را مدارا معرفی نمودند، به این معنی که تیری که انسان برای دست‌یابی به هدف پرتاب می‌کند اگر با نیروی کمان مدارا تقویت نشود، هرگز به هدف نخواهد رسید.[۱۳]

۸. جذب افراد قابل: همانطور که امام صادق علیه‌السلام فرمودند خوش زبانی با مخالفان سبب جذب آنان است.[۱۴]

۹. اصلاح رفتاری دیگران: امام علی علیه‌السلام فرمود: با همسران ناسازگار خود مدارا کنید و با آنان به نیکی سخن بگویید شاید رفتارشان درست شود.[۱۵] امام سجاد علیه‌السلام مدارا با کوچکتر از خود را سبب رشد بهتر او معرفی فرمودند. [۱۶]

۱۰. دفع شر و ضرر دشمنان: همانطور که در بیان فضیلت این صفت والا گذشت، مدارا حداقل سودی که برای مومن دارد دفع شر دشمنان است و این ضرر شامل ضررهای دنیوی و دینی (حساسیت و ممانعت آنان در مسیر رشد معنوی فرد یا انجام وظایفش) هر دو است؛ زیرا امام علی علیه‌السلام فرمودند: مدارا با مردم سبب سلامت در دین و دنیا است.[۱۷] جناب فیض کاشانی می‌گوید:

صولت دشمن به مدارا شکن‌ * خصمی و استیزه بدایت مکن[۱۸]

۱۱. محبوبیت نزد اولیای خدا: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: ما حقیقتاً انسان مدارا کننده را دوست داریم.[۱۹]

۱۲. رسیدن به ثواب شهیدان معرکه جنگ، به خاطر تحمل آزار مخالفان و کتمان اسراری که باید در اثر این مدارا از مخالفان کتمان شود.[۲۰]

۱۳. رسیدن به درجات والای صبر و رضا:که بر تحمل خلق مترتب است. (¬ «صبر»، «امتحان»)

۱۴. عاقبت خوش و خلاصی از رنج: زیرا قرآن کریم فرموده است: بعد از هر سختی‌ای راحتی و گشایش است.[۲۱] یکی از شیعیان امام جواد علیه‌السلام طی نامه‌ای به ایشان می‌نویسد: من پدری ناصبی دارم و آزارم می‌دهد، با او مدارا کنم یا خیر؟ حضرت فرمودند: مدارا بهتر از عدم مدارا است و خداوند با هر سختی‌ای راحتی‌ای قرار داده است و ما و شما در پناه ولایتی الهی هستیم که چیزی در پناه او ضایع نمی‌شود؛ پس از اندکی پدر آن فرد دلش بر فرزندش نرم شده و دیگر مخالفتی با او در مساله ولایت اهل‌بیت علیهم‌السلام نمی‌کند.[۲۲]

۱۵. بهره‌مندی از موقعیت اجتماعی مناسب و بی‌مشکل: امام صادق علیه‌السلام فرمودند: گروهی از غیر قریش (که دارای موقعیت اجتماعی سطح پایینی بودند) با مردم مدارا و خوش‌رفتاری نمودند و به دودمان عالی و بلند پیوستند.[۲۳] البته منظور آن بزرگوار که همواره در راه خدا از هر چیز گذشتند و به این پاکبازی دستور دادند، نه به دست آوردن جاه و مقام دنیوی با سازشکاری با مردم است: زیرا اولاً، از آسیب‌های مدارا که در پایان این نوشتار به آن خواهیم پرداخت، این سازشکاری است و ثانیاً، منظور ایشان استفاده از این موقعیت اجتماعی در راه خدا و نیز داشتن آرامش متعارف که نیاز فطری انسان در راه رسیدن به کمال و نیز رفع مزاحمت‌ها است، نه افزون‌خواهی جاه‌طلبانه؛ همانطور که آن بزرگوار می‌فرمودند با مردم خصومت و جدل نکنید که دل را مشغول می‌کند و نفاق و کینه به وجود می‌آورد.[۲۴]

۱۶. گوارایی زندگی و رهایی از زحمت مقابله با دشمنان.[۲۵]به همین علت است که سعدی شیرازی می‌گوید:

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است ‌* با دوستان مروت، با دشمنان مدارا[۲۶]

روش انجام مدارا

برای انجام مدارا به برخی شاخص‌ها نیاز است که به نوعی ارتباط مدارا محور را به طور ملموس تبیین کند. این شاخص‌ها را می‌توان تعریف عملیاتی مدارا نامید:

۱. سخن گفتن زیبا: که امام صادق علیه‌السلام فرمودند: با موافق و مخالف خوش زبانی کنید. [۲۷]

۲. سازگاری زبانی: امام باقر علیه‌السلام فرمود: با زبان خود با منافقان سازگاری کنید اما محبت بی‌شائبه‌ی خود را به مؤمنان ارزانی دارید.[۲۸]

۳. همراهی ظاهری: که در مواردی که چاره‌ای نباشد -بدون این که به مداهنه و یا ترک نهی از منکر انجامد- باید انجام گیرد. همانطور که در روایت آمده است در ظاهر با بدان باشید اما در نهان با نیکان باشید و بر بدان اعتراضی نکنید که به شما ظلم می‌کنند. زیرا زمانی خواهد آمد که کسی نجات نخواهد یافت جز شخصی که مردم او را ابله بدانند و او بر این برچسب صبر کند.[۲۹]

۴. خوش‌رفتاری: رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم فرمودند: کسی که با افرادی که ناچار باید با آنان معاشرت کند خوش‌رفتاری نکند تا خدا برای او از آن فرد خلاصی قرار دهد خیری در وجود خود ندارد.[۳۰] نیز ایشان دو ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را، نیکی کردن معرفی فرمودند.[۳۱]

۵. تغافل: رسول گرامی اسلام صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم، یک ثلث از رفتار اجتماعی درست و مدارامحور را تغافل یعنی ندیده گرفتن بدی‌های دیگران و فردی که مخالف ما است و باید با او مدارا کنیم معرفی فرمودند.[۳۲]

۶. بشاشت در چهره: همانطور که رسول گرامی خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم کسی را که انسان بدی می‌دانستند وقتی اذن ملاقات به او دادند در چهره‌اش خندیدند و وقتی اشکال شد اگر بد است چرا به رویش خندیدید فرمودند: بدترین مردم کسی است که مردم از ترس بدزبانی و شرارت او رهایش کنند.[۳۳] و نیز فرمودند: من در چهره‌ی افرادی می‌خندم و حال آن که قلبم آن‌ها را لعنت می‌کند.[۳۴]

۷. پرهیز از درگیری که در اصطلاح روایات مکاشفه نام نهاده شده است.

۸.کتمان سِرّ: همانطور که خدای متعال در حدیثی به حضرت موسی علی‌نبیناوآله‌و‌علیه‌السلام می‌فرماید: با دشمنان خودت و دشمنان من مدارا کن و سرّ مرا نزد آنان فاش مکن که به من بدگویی کنند.[۳۵]

انواع مدارا

با چه کسانی باید مدارا کنیم؟ برخی معاشران هستند که به علت درجه‌ی بالای احتمال درگیری، مدارا با آنان دارای تصریح خاص نصوص دینی است:

۱. مدارا با حسود: امام صادق علیه‌السلام فرمود: کسی که مدارا با حسودانش را رها کند عذری (در لطمه خوردن) ندارد.[۳۶]

۲. مدارا با همسر (زن یا شوهر): بابی در وسائل الشیعه به نام باب مدارا با همسر است. که در آن از صبر بر بد اخلاقی همسر و اجر عظیم آن روایاتی نقل نموده است[۳۷] و البته مدارای زن با شوهر نیز همین ارزش‌ها را دارد.[۳۸]

۳. مدارا با کوچکتر از خود: به این معنی که در صورت مخالفت او با ما همانطور که در روایت است با او مدارا کنیم و به لجاجت و خشم بر رفتار او بر نخیزیم.[۳۹]

۴. مدارا با مخالفان و دشمنان: مخصوصاً کسی که دشمنی انسان را در دل گرفته که راه چاره، در دوری نمودن از او یا مدارای با او (در صورت ناچاری در معاشرت با او) است.[۴۰] این قسم همانطور که در آغاز این نوشتار گفته شد با تقیه نیز در مواردی هم‌پوشانی دارد و در این مورد امام صادق علیه‌السلام فرمود: با مخالفان‌تان هرگز درگیر نشوید و تندی را از آنان تحمل کنید و بر اساس تقیه با آنان عمل کنید؛[۴۱] که این مدارا در مورد والدینی که مخالف فکری با فرزند خود هستند بیشتر مورد تاکید است.[۴۲]

روش تحصیل مدارا

بخشی از آن‌چه به عنوان روش انجام مدارا گفته شد را می‌توان روش تحصیل این صفت نیز دانست اما به طور خاص این صفت دارای زیرساخت‌های ویژه‌ای است که می‌توانند شخصیت و روحیات انسان را برای کسب خوی و رفتار مداراجویانه فراهم کنند:

۱. حسن خلق: در روایت است که انسان به کمک آن می‌تواند با مردم مدارا کند.[۴۳]

۲. کنترل غضب و تأمل در عاقبت و عدم عجله.

۳. صبر و حلم: اما صادق علیه‌السلام چند صفت را از اسباب کمال انسانی معرفی فرمودند: عقل، حلم، صبر، رفق، صمت، حسن خلق، مدارا.[۴۴] در این حدیث، مدارا را در آخر ذکر فرمودند و بقیه نیز دارای ترتیبی زیبا هستند که بر اساس قواعد ادبی در عنایت در ترتیب، می‌توان گفت آن صفات همگی در مدارا موجود هستند به نحو موجودیت علت در معلول، یعنی موثر در کسب مدارا هستند. با این نکته می‌توان دریافت که آن‌همه تاکید بر فضیلت فراوان مدارا در روایات بی‌جهت نبوده است.

۴. ترک مخاصمه و جدل: همانطور که برخی علما گفته‌اند اصل مدارا، ترک جدل است.[۴۵]

پانویس

  1. شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۳۸.
  2. جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۱.
  3. جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۴۱.
  4. شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۲۰۴.
  5. جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۳۹.
  6. همان، ص ۳۴۰.
  7. شرح غررالحکم، ج ۲، ص ۴۵.
  8. جامع السعادات، ج ۱، ص ۳۳۹.
  9. همان، ص ۳۴۰.
  10. شرح غررالحکم، ج ۴، ص ۹۶.
  11. بحارالانوار، ج ۴۶، ص ۵۴.
  12. سوره فصلت(۴۱)، آیه ۳۴.
  13. . کلینی، پیشین، ج ۱، ص ۴۸.
  14. . نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.
  15. . صدوق، من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌۳، ص ۵۵۴.
  16. . حرانی، پیشین، ص ۲۷۰.
  17. . آمدی، پیشین، ص ۴۴۵.
  18. . فیض کاشانی، ملامحسن؛ کلیات علامه ملا محمد محسن فیض کاشانی ( دیوان فیض کاشانی )، اسوه، قم، چ دوم، ۱۳۸۱ش، ج ۱، ص ۳۷۹.
  19. . دیلمی، حسن بن محمد؛ أعلام الدین فی صفات المؤمنین، مؤسسة آل‌البیت علیهم السلام، قم، چاپ اول، ۱۴۰۸ق، ص ۱۱۸.
  20. . نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.
  21. . انشراح، ۴ و۵.
  22. . مفید، محمد بن محمد؛ الأمالی، کنگره شیخ مفید، قم، چاپ اول، ۱۴۱۳ق، ص ۱۹۱.
  23. . کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷ و ۱۱۸.
  24. . کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۳۰۱.
  25. . نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۹.
  26. . حافظ، خواجه شمس‌الدین محمد؛ دیوان، انتشارات غزالی، چاپ اول، ۱۳۷۰، ص ۶.
  27. . نوری؛ پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۶.
  28. . کوفی اهوازی، حسین بن سعید؛ الزهد، المطبعة العلمیة، قم، چ دوم، ۱۴۰۲ق، ص ۲۲.
  29. . کلینی؛ پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷.
  30. . صدوق؛ من لا یحضره الفقیه، پیشین، ج ‌۴، ص ۳۸۷.
  31. . همان.
  32. . همان.
  33. . مجلسی، پیشین، ج‌ ۷۲، ص ۲۰۶.
  34. . صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌۸، ص ۳۳۶۳.
  35. . کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۱۷.
  36. . حرانی، پیشین، ص ۳۱۸.
  37. . حر عاملی، پیشین، ج‌ ۲۰، ص ۱۷۲ و ۱۷۴.
  38. . طبرسی، حسن بن فضل؛ مکارم الأخلاق، انتشارات شریف رضی،چ چهارم، قم، ۱۴۱۲ق، ‌ص ۲۱۴.
  39. . حرانی، پیشین، ص ۲۷۰.
  40. . صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج‌۸، ص ۳۳۵۹.
  41. . کلینی، پیشین، ج ‌۸، ص ۲.
  42. . کلینی، پیشین، ج ‌۲، ص ۱۵۹.
  43. . نوری، پیشین، ج‌ ۱۴، ص ۱۷۱.
  44. . نوری، پیشین، ج‌ ۹، ص ۳۸.
  45. . صالح بن عبدالله بن حمید؛ پیشین، ج ‌۸، ص ۳۳۶۶.

منابع