کیفیت پژوهش متوسط است
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

مؤمن آل فرعون: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (8پروژه: رتبه بندی، اولویت بندی ، سنجش کیفی)
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{خوب}}
 
{{خوب}}
مؤمن آل فرعون شخصیتی قرآنی است که در آیات 28 تا 45 [[سوره مؤمن]] (غافر) از او سخن به میان آمده است. مطابق با این آیات او مردى بوده است از فرعونيان كه به [[حضرت موسی]] علیه السلام [[ايمان]] آورده بود اما ايمان خود را مخفی می داشت. تا زمانی که [[فرعون]] عزم خود را برای قتل حضرت موسی جزم نمود و او چون جان حضرت موسی را در خطر دید در آن لحظات حساس به يارى حضرت موسى شتافت و با قوم خود به نفع حضرت موسی استدلال نموده ایمان خود را آشکار کرد.
+
'''مؤمن آل فرعون''' شخصیتی [[قرآن|قرآنی]] است که در آیات ۲۸ تا ۴۵ [[سوره مؤمن]] (غافر) از او سخن به میان آمده است. مطابق با این [[آیه|آیات]] او مردى بوده است از فرعونیان که به [[حضرت موسی]] علیه السلام [[ایمان]] آورده بود، اما ایمان خود را مخفی می داشت. تا زمانی که [[فرعون]] عزم خود را برای قتل حضرت موسی جزم نمود و او چون جان حضرت موسی را در خطر دید در آن لحظات حساس به یارى حضرت موسى شتافت و با قوم خود به نفع حضرت موسی استدلال نموده ایمان خود را آشکار کرد.
  
==مومن آل فرعون چه کسی بوده است؟==
+
==مومن آل فرعون کیست؟==
در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است بعضى گفته اند: او پسرعمو يا پسرخاله فرعون بود و تعبير به "آل فرعون" را نيز شاهد بر اين معنى دانسته اند زيرا تعبير به آل معمولا در مورد خويشاوندان بكار مى رود هر چند در مورد دوستان و اطرافيان نيز گفته مى شود. بعضى ديگر او را يكى از [[پیامبران]] خدا بنام "حزبيل" يا "[[حزقیل|حزقيل]]" مى دانند. <ref>تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۸۷-۸۸</ref>  
+
در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است بعضى گفته اند: او پسرعمو یا پسرخاله [[فرعون]] بود و تعبیر به "[[آل فرعون]]" را نیز شاهد بر این معنى دانسته اند زیرا تعبیر به آل معمولا در مورد خویشاوندان بکار مى رود هر چند در مورد دوستان و اطرافیان نیز گفته مى شود. بعضى دیگر او را یکى از [[پیامبران]] خدا بنام "حزبیل" یا "حزقیل" مى دانند.<ref>تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۸۷-۸۸</ref>  
  
در حدیثی از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله عليه و آله نیز آمده است: الصديقون ثلثه: حبيب نجار مؤمن ال يس، و حزبيل مؤمن ال فرعون، و [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] مؤمن آل محمد عليهم السلام: راستگويان در گفتار و كردار سه نفرند: [[حبیب نجار|حبيب نجار]]، [[مؤمن آل یس|مؤمن آل يس]] و حزبيل، مؤمن آل فرعون و على بن ابى طالب، مؤمن آل محمد عليهم السلام.<ref>تفسير اثنا عشري، ج11، ص315.</ref> گر چه در این [[حدیث]] به پیامبر بودن مومن آل فرعون اشاره ای نشده است.
+
در حدیثی از [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى الله علیه و آله نیز آمده است: «الصدیقون ثلثه: [[حبیب نجار|حبیب نجار]] (مؤمن آل یس)، و حزبیل (مؤمن آل فرعون)، و [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] (مؤمن آل [[پیامبر اسلام|محمد]] علیهم السلام: راستگویان در گفتار و کردار سه نفرند: حبیب نجار، مؤمن آل یس و حزبیل، مؤمن آل فرعون و على بن ابى طالب، مؤمن آل محمد علیهم السلام.<ref>تفسیر اثنا عشری، ج۱۱، ص۳۱۵.</ref> در این [[حدیث]] به پیامبر بودن مومن آل فرعون اشاره ای نشده است.
  
از [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السلام روایت شده است که مومن آل فرعون، خازن (سرپرست خزائن و گنجينه هاى) فرعون بود. <ref>تفسیر البرهان، ج4، ص 754</ref>
+
از [[امام باقر علیه السلام|امام باقر]] علیه السلام روایت شده است که مومن آل فرعون، خازن (سرپرست خزائن و گنجینه هاى) فرعون بود.<ref>تفسیر البرهان، ج۴، ص ۷۵۴.</ref>
  
 
==آیات مربوط به مومن آل فرعون==
 
==آیات مربوط به مومن آل فرعون==
داستان مؤمن آل فرعون 18 آیه از [[سوره غافر]] را به خود اختصاص داده است و در این آیات داستان اعتراض و ارشاد او در برابر فرعونيان، باشكوه و جلوه خاصى بيان شده است:
+
داستان مؤمن آل فرعون، ۱۸ آیه از [[سوره غافر]] را به خود اختصاص داده و در این [[آیه|آیات]] داستان اعتراض و ارشاد او در برابر فرعونیان، باشکوه و جلوه خاصى بیان شده است:
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|28}}}}
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۲۸}}}}
  
:و مرد مؤمنى از خاندان فرعون كه ايمانش را پنهان مى ‏داشت، گفت: آيا مردى را مى‏ كشيد كه مى‏ گويد: پروردگار من خدا است؟ و بى‏ ترديد از سوى پروردگارتان براى شما دلايل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زيان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذاب‏هايى كه به شما وعده مى‏ دهد به شما خواهد رسيد؛ زيرا خدا كسى را كه اسراف‏كار و بسيار دروغگوست، هدايت نمى ‏كند. (سوره غافر، آیه 28)
+
:و مرد مؤمنى از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان مى ‏داشت، گفت: آیا مردى را مى‏ کشید که مى‏ گوید: پروردگار من خدا است؟ و بى‏ تردید از سوى پروردگارتان براى شما دلایل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذاب‏هایى که به شما وعده مى‏ دهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسى را که اسراف‏کار و بسیار دروغگوست، هدایت نمى ‏کند. (سوره غافر، آیه ۲۸)
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|29}}}}
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۲۹}}}}
  
:اى قوم من! امروز فرمانروايى و حكومت براى شماست كه در اين سرزمين پيروز هستيد، ولى اگر عذاب خدا به سوى ما آيد، چه كسى ما را يارى خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب‏] مى‏ بينم [و به آن يقين دارم و آن انكار موسى و كشتن او و تقويت حكومت من است‏] به شما ارائه نمى‌‏كنم، و شما را جز به راه راست هدايت نمى‏‌كنم.(آیه 29)
+
:اى قوم من! امروز فرمانروایى و حکومت براى شماست که در این سرزمین پیروز هستید، ولى اگر عذاب خدا به سوى ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب‏] مى‏ بینم [و به آن یقین دارم و آن انکار موسى و کشتن او و تقویت حکومت من است‏] به شما ارائه نمى‌‏کنم، و شما را جز به راه راست هدایت نمى‏‌کنم. (آیه ۲۹)
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|30}}}}
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۰}}}}
  
:و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! بى‌‏ترديد من بر شما از روزى مانند روز [عذاب‏] گروه‏ها [يى كه پيامبران را تكذيب كردند] مى‌ترسم. (30)
+
:و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! بى‌‏تردید من بر شما از روزى مانند روز [عذاب‏] گروه‏ها [یى که پیامبران را تکذیب کردند] مى‌ترسم. (۳۰)
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|31}}}}
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۱}}}}
  
:چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و كسانى كه پس از آنان بودند؛ و خدا ستمى بر بندگان نمى‏‌خواهد [اين بندگان‏اند كه بر خود ستم روا مى‌‏دارند.] (31)
+
:چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که پس از آنان بودند؛ و خدا ستمى بر بندگان نمى‏‌خواهد [این بندگان‏اند که بر خود ستم روا مى‌‏دارند.] (۳۱)
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|32}}}}
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۲}}}}
  
و اى قوم من! بى‏ ترديد من از روزى كه مردم يكديگر را [براى نجات خود از عذاب‏] ندا مى‌‏دهند بر شما مى‌‏ترسم؛ (32)
+
و اى قوم من! بى‏ تردید من از روزى که مردم یکدیگر را [براى نجات خود از عذاب‏] ندا مى‌‏دهند بر شما مى‌‏ترسم؛ (۳۲)
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|33}}}}
+
<br />
  
:روزى كه [به علت شدت عذاب‏] پشت‏كنان از اين سو به آن سو فرار مى‌‏كنيد [ولى از هر سو كه مى‏رويد، برگردانده مى‏ شويد و] شما را [در برابر عذاب خدا] هيچ نگه دارنده‌‏اى نيست؛ و هر كه را خدا [به سبب كبر و عنادش‏] گمراه كند، او را هيچ هدايت‏ كننده‏‌اى نخواهد بود. (33)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۳}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|34}}}}
+
:روزى که [به علت شدت عذاب‏] پشت‏کنان از این سو به آن سو فرار مى‌‏کنید [ولى از هر سو که مى‏روید، برگردانده مى‏ شوید و] شما را [در برابر عذاب خدا] هیچ نگه دارنده‌‏اى نیست؛ و هر که را خدا [به سبب کبر و عنادش‏] گمراه کند، او را هیچ هدایت‏ کننده‏‌اى نخواهد بود. (۳۳)
  
:بى‌‏ترديد يوسف پيش از اين دلايل روشنى براى شما آورد، ولى شما همواره نسبت به آنچه كه آورده بود در ترديد بوديد، تا زمانى كه از دنيا رفت، [پس از مرگ او] گفتيد: خدا هرگز بعد از او پيامبرى مبعوث نخواهد كرد، اين‏گونه خدا هر اسراف‏كار ترديد كننده‏اى را گمراه مى‌‏كند. (34)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۴}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|35}}}}
+
:بى‌‏تردید یوسف پیش از این دلایل روشنى براى شما آورد، ولى شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در تردید بودید، تا زمانى که از دنیا رفت، [پس از مرگ او] گفتید: خدا هرگز بعد از او پیامبرى مبعوث نخواهد کرد، این‏گونه خدا هر اسراف‏کار تردید کننده ‏اى را گمراه مى‌‏کند. (۳۴)
  
:كسانى كه در آيات خدا بى ‏آنكه دليلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستيزه مى‏‌كنند [اين عمل زشتشان‏] نزد خدا و نزد اهل ايمان مايه دشمنى بزرگ است؛ اين‏گونه خدا بر دل هر گردنكش زورگويى، مُهر [تيره‏‌بختى‏] مى‏ نهد. (35)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۵}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|36}}}}
+
:کسانى که در آیات خدا بى ‏آنکه دلیلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه مى‏‌کنند [این عمل زشتشان‏] نزد خدا و نزد اهل ایمان مایه دشمنى بزرگ است؛ این‏گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگویى، مُهر [تیره‏‌بختى‏] مى‏ نهد. (۳۵)
  
:و فرعون گفت: اى هامان! براى من بنايى بسيار بلند بساز شايد به وسايلى برسم. (36)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۶}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|37}}}}
+
:و فرعون گفت: اى هامان! براى من بنایى بسیار بلند بساز شاید به وسایلى برسم. (۳۶)
  
:وسايل [بالا رفتن به‏] آسمان‏ها تا از خداى موسى آگاه شوم [كه كيست و كجاست؟!] هر چند موسى را [در گفته‏ هايش درباره خدا] دروغگو مى ‏پندارم. و اين‏گونه براى فرعون زشتى كردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نيرنگ و نقشه فرعون جز در زيانكارى و نابودى نبود. (37)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۷}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|38}}}}
+
:وسایل [بالا رفتن به‏] آسمان‏ها تا از خداى موسى آگاه شوم [که کیست و کجاست؟!] هر چند موسى را [در گفته‏ هایش درباره خدا] دروغگو مى ‏پندارم. و این‏گونه براى فرعون زشتى کردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نیرنگ و نقشه فرعون جز در زیانکارى و نابودى نبود. (۳۷)
  
:و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! از من پيروى كنيد تا شما را به راه راست هدايت كنم. (38)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۸}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|39}}}}
+
:و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! از من پیروى کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم. (۳۸)
  
:اى قوم من! اين زندگى دنيا جز كالايى بى‌‏ارزش و زودگذر نيست، و بى‏‌ترديد آخرت سراى هميشگى و پايدار است. (39)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۳۹}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|40}}}}
+
:اى قوم من! این زندگى دنیا جز کالایى بى‌‏ارزش و زودگذر نیست، و بى‏‌تردید آخرت سراى همیشگى و پایدار است. (۳۹)
  
:هر كه بدى كند جز به مانند آن كيفر نيابد، و از مردان يا زنان كسانى كه كار شايسته انجام دهند در حالى كه مؤمن باشند، آنان در بهشت درآيند و در آن بى‌‏حسابْ روزى يابند. (40)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۰}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|41}}}}
+
:هر که بدى کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانى که کار شایسته انجام دهند در حالى که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بى‌‏حسابْ روزى یابند. (۴۰)
  
:اى قوم من! چرا من شما را به سوى رهايى [از خسران دنيا و آخرت‏] مى‏خوانم، و شما مرا به آتش مى‏‌‍ خوانيد؟! (41)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۱}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|42}}}}
+
:اى قوم من! چرا من شما را به سوى رهایى [از خسران دنیا و آخرت‏] مى‏خوانم، و شما مرا به آتش مى‏‌‍ خوانید؟! (۴۱)
  
:مرا مى‌‏خوانيد كه به خداى يگانه كافر شوم و چيزى را كه به [خدايى و ربوبيت‏] آن دانشى ندارم، شريك او قرار دهم، و من شما را به تواناى شكست‏ناپذير و بسيار آمرزنده مى‏‌خوانم. (42)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۲}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|43}}}}
+
:مرا مى‌‏خوانید که به خداى یگانه کافر شوم و چیزى را که به [خدایى و ربوبیت‏] آن دانشى ندارم، شریک او قرار دهم، و من شما را به تواناى شکست‌‏ناپذیر و بسیار آمرزنده مى‏‌خوانم. (۴۲)
  
:ثابت و يقينى است اينكه آنچه مرا به سويش مى‌‏خوانيد براى او در دنيا و آخرت حقّ ادعا [ى الوهيت و ربوبيت‏] نيست، و اينكه بازگشت ما به سوى خداست، و اينكه اسراف‏كاران اهل آتش‏‌اند. (43)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۳}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|44}}}}
+
:ثابت و یقینى است اینکه آنچه مرا به سویش مى‌‏خوانید براى او در دنیا و آخرت حقّ ادعا [ى الوهیت و ربوبیت‏] نیست، و اینکه بازگشت ما به سوى خداست، و اینکه اسراف‏کاران اهل آتش‏‌اند. (۴۳)
  
:پس به زودى [درستىِ‏] آنچه را [كه امروز درباره عذاب اسراف‏كاران‏] مى‏‌گويم [و شما باور نمى ‏كنيد] متوجّه خواهيد شد، و من كارم را به خدا وامى‌‏گذارم؛ زيرا خدا به بندگان بيناست. (44)
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۴}}}}
  
*{{متن قرآن|{{آیه|40|45}}}}
+
:پس به زودى [درستىِ‏] آنچه را [که امروز درباره عذاب اسراف‏کاران‏] مى‏‌گویم [و شما باور نمى ‏کنید] متوجّه خواهید شد، و من کارم را به خدا وامى‌‏گذارم؛ زیرا خدا به بندگان بیناست. (۴۴)
  
:پس خدا او را از آسيب‏‌هاى آنچه بر ضد او نيرنگ مى‌‏زدند، نگه داشت و عذاب سختى فرعونيان را احاطه كرد. (45)<ref>ترجمه آیات از قرآن ترجمه شیخ حسین انصاریان </ref>
+
*{{متن قرآن|{{آیه|۴۰|۴۵}}}}
  
==سرانجام مؤمن آل فرعون==
+
:پس خدا او را از آسیب‏‌هاى آنچه بر ضد او نیرنگ مى‌‏زدند، نگه داشت و عذاب سختى فرعونیان را احاطه کرد. (۴۵)<ref>ترجمه قرآن شیخ حسین انصاریان. </ref>
در حدیثی از [[امام صادق]] علیه السلام آمده است: قوم فرعون مؤمن آل فرعون را تكه تكه كردند، اما خداوند او را از اين كه ايمانش را از او بگيرند، حفظ فرمود.<ref>قصص الأنبياء (قصص قرآن)، ص386.</ref>
 
  
==مؤمن آل فرعون در روايات==
+
==مؤمن آل فرعون در روایات==
  
*محمد بن ابى ليلى از پيامبر خدا صلی الله علیه و آله نقل مى كند كه فرمود: صديقان (كسانى كه پيامبر زمان را مخلصانه تصديق كردند) سه نفر بودند: على بن ابى طالب و حبيب نجار و مؤمن آل فرعون.<ref> خصال/ترجمه جعفرى، ج ص 269.</ref>
+
*محمد بن ابى لیلى از [[پیامبر اسلام|پیامبر خدا]] صلی الله علیه و آله نقل مى کند که فرمود: صدیقان (کسانى که پیامبر زمان را مخلصانه تصدیق کردند) سه نفر بودند: [[امام علی علیه السلام|على بن ابى طالب]] و [[حبیب نجار|حبیب نجار]] و مؤمن آل فرعون.<ref> خصال/ترجمه جعفرى، ج ۱، ص ۲۶۹.</ref>
  
*يونس بن عمار گويد: به حضرت امام صادق عليه السلام عرض كردم اين بيمارى كه در چهره ام ظاهر شده مردم خيال مى كنند كه خداوند به هر بنده اى كه نياز ندارد او را به اين درد مبتلا مى كند، امام عليه السلام فرمود: مؤمن آل فرعون هم دستش معيوب بود ولى با همه آن ها تبليغ [[دین|دين]] مى كرد. بعد فرمود: هرگاه ثلث آخر شب شد برخيز و [[وضو]] بگير و خود را براى [[نماز]] آماده كن، و هنگامى كه به [[سجده]] آخر در ركعت اولى رسيدى در سجده بگو: يا على يا عظيم، يا رحمان يا رحيم، يا سامع الدعوات يا معطى الخيرات صل على محمد و آل محمد و اعطنى من خير الدنيا والآخرة ما أنت اهله واصرف عنى من شر الدنيا والآخرة ما أنت أهله و اذهب عنى هذا الوجع فإنه قد غاظنى و أحزننى. در خواسته خود از خداوند كوشش كن، يونس گويد: من اين دعا را خواندم و هنوز به [[كوفه]] نرسيده بودم كه بيمارى من برطرف شد.<ref> ايمان و كفر/ترجمه الإيمان والكفر بحارالانوار، ج  ص: 112.</ref>
+
*یونس بن عمار گوید: به حضرت [[امام صادق علیه السلام|امام صادق]] علیه السلام عرض کردم این بیمارى که در چهره ام ظاهر شده مردم خیال مى کنند که خداوند به هر بنده اى که نیاز ندارد او را به این درد مبتلا مى کند، امام علیه السلام فرمود: مؤمن آل فرعون هم دستش معیوب بود ولى با همه آن ها تبلیغ [[دین|دین]] مى کرد. بعد فرمود: هرگاه ثلث آخر شب شد برخیز و [[وضو]] بگیر و خود را براى [[نماز]] آماده کن، و هنگامى که به [[سجده]] آخر در [[رکعت|رکعت]] اولى رسیدى در سجده بگو: "یا على یا عظیم، یا رحمان یا رحیم، یا سامع الدعوات یا معطى الخیرات صل على محمد و آل محمد و اعطنى من خیر الدنیا والآخرة ما أنت اهله واصرف عنى من شر الدنیا والآخرة ما أنت أهله و اذهب عنى هذا الوجع فإنه قد غاظنى و أحزننى". در خواسته خود از خداوند کوشش کن، یونس گوید: من این دعا را خواندم و هنوز به [[کوفه]] نرسیده بودم که بیمارى من برطرف شد.<ref> ایمان و کفر/ترجمه الإیمان والکفر بحارالانوار، ج  ۱، ص: ۱۱۲.</ref>
  
*از حضرت امام صادق عليه السلام است كه: خداوند هيچ گونه قضائى در حق [[ایمان|مؤمن]] ندارد مگر اين كه خير مؤمن در آن است و اگر مالك شرق و غرب زمين گردد خير او است. سپس حضرت اين آيه را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|«فَوَقاهُ اللَّهُ سَيِّئاتِ ما مَكَرُوا»}}. (سوره غافر، آیه 44)
+
*از حضرت امام صادق علیه السلام نقل است که: خداوند هیچ گونه قضائى در حق [[ایمان|مؤمن]] ندارد مگر این که خیر مؤمن در آن است و اگر مالک شرق و غرب زمین گردد خیر او است. سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: {{متن قرآن|«فَوَقاهُ اللَّهُ سَیئاتِ ما مَکرُوا»}}. ([[سوره غافر]]، آیه ۴۴) [[خداوند]] مؤمن آل فرعون را از شر [[مکر|مکر]] و حیله فرعونیان مصون داشت. فرمود: به خدا [[سوگند]] فرعونیان بر او مسلط شدند و او را کشتند اما آن چه خداوند او را از آن حفظ کرد این بود که فرعونیان نتوانستند در دین او صدمه وارد کنند.<ref> بحارالانوار/ترجمه جلد ۶۷ و ۶۸، ج۲، ص۱۶۶.</ref>
 +
*در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: قوم فرعون مؤمن آل فرعون را تکه تکه کردند، اما خداوند او را از این که ایمانش را از او بگیرند، حفظ فرمود.<ref>قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص۳۸۶.</ref>
  
:خداوند مؤمن آل فرعون را از شر مكر و حيله فرعونيان مصون داشت. فرمود: به خدا [[سوگند]] فرعونيان بر او مسلط شدند و او را كشتند اما آن چه خداوند او را از آن حفظ كرد اين بود كه فرعونيان نتوانستند در دين او صدمه وارد كنند.<ref> بحارالانوار/ترجمه جلد 67 و 68، ج2، ص166.</ref>
+
*[[امام حسن عسکری]] علیه السلام از پدران اطهرش از امام صادق علیه السلام نقل مى کند: مؤمن آل فرعون قوم خود را بسوى [[توحید]] الهى و [[نبوت]] [[حضرت موسی علیه السلام|حضرت موسی]] علیه السلام و برترى [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله بر جمیع [[انبیاء]] الهى و همه مخلوقات و نیز برترى [[امام علی علیه السلام|امام علی]] علیه السلام و اولاد اطهرش بر سایر اوصیاء انبیاء فرامى خواند و آن ها را از ربوبیت [[فرعون]] منع مى کرد و خود اعلام برائت از وى مى نمود.<ref> قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص: ۳۸۴.</ref>
 
 
*[[امام حسن عسکری]] علیه السلام از پدران اطهرش از امام صادق علیه السلام نقل مى كند: مؤمن آل فرعون قوم خود را بسوى [[توحيد]] الهى و [[نبوت]] حضرت موسی علیه السلام و برترى [[حضرت محمد]] صلی الله علیه و آله بر جميع [[انبياء]] الهى و همه مخلوقات و نيز برترى امام علی بن ابى طالب و اولاد اطهرش عليه السلام بر ساير اوصياء انبياء فرامى خواند و آن ها را از ربوبيت فرعون منع مى كرد و خود اعلام برائت از وى مى نمود.<ref> قصص الأنبياء (قصص قرآن)، ص: 384.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۰۴: سطر ۱۰۲:
  
 
*[[قرآن]]، ترجمه حسین انصاریان.
 
*[[قرآن]]، ترجمه حسین انصاریان.
*[[تفسير نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی|ناصر مكارم شيرازى]]؛ تهران: دارالكتب الإسلامية، چاپ اول، 1374 ش.
+
*[[تفسیر نمونه]]، [[ناصر مکارم شیرازی|ناصر مکارم شیرازى]]؛ تهران: دارالکتب الإسلامیة، چاپ اول، ۱۳۷۴ ش.
*[[قصص الانبیاء|قصص الأنبياء]]؛ فاطمه مشايخ، تهران: انتشارات فرحان، چاپ اول، 1381 ش.
+
*[[قصص الانبیاء|قصص الأنبیاء]]؛ فاطمه مشایخ، تهران: انتشارات فرحان، چاپ اول، ۱۳۸۱ ش.
*[[تفسیر اثنی عشری|تفسير اثنا عشري]]، حسين حسينى شاه عبدالعظيمى؛ تهران: انتشارات ميقات، چاپ اول، 1363 ش.
+
*[[تفسیر اثنی عشری|تفسیر اثنا عشری]]، حسین حسینى شاه عبدالعظیمى؛ تهران: انتشارات میقات، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش.
*[[الخصال|خصال]]، [[شیخ صدوق]]، يعقوب جعفرى؛ قم، نسيم كوثر، چاپ اول، 1382 ش.
+
*[[الخصال|خصال]]، [[شیخ صدوق]]، یعقوب جعفرى؛ قم، نسیم کوثر، چاپ اول، ۱۳۸۲ ش.
*ايمان و كفر/ترجمه الإيمان والكفر بحارالانوار، عزيزالله عطاردى؛ تهران: انتشارات عطارد، چاپ اول، 1378 ش.
+
*ایمان و کفر/ترجمه الإیمان والکفر بحارالانوار، عزیزالله عطاردى؛ تهران: انتشارات عطارد، چاپ اول، ۱۳۷۸ ش.
 
*[[بحارالأنوار]]، [[علامه مجلسى]]؛ [[تهران]].
 
*[[بحارالأنوار]]، [[علامه مجلسى]]؛ [[تهران]].
*[[البرهان|تفسیر البرهان]]، [[سید هاشم بحرانی|هاشم بن سليمان‏ بحرانى]]، بنياد بعثت، قم‏، 1415 ه. ق‏
+
*[[البرهان|تفسیر البرهان]]، [[سید هاشم بحرانی|هاشم بن سلیمان‏ بحرانى]]، بنیاد بعثت، قم‏، ۱۴۱۵ ه. ق‏.
  
 
{{قرآن}}
 
{{قرآن}}

نسخهٔ ‏۶ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۵:۴۷

مؤمن آل فرعون شخصیتی قرآنی است که در آیات ۲۸ تا ۴۵ سوره مؤمن (غافر) از او سخن به میان آمده است. مطابق با این آیات او مردى بوده است از فرعونیان که به حضرت موسی علیه السلام ایمان آورده بود، اما ایمان خود را مخفی می داشت. تا زمانی که فرعون عزم خود را برای قتل حضرت موسی جزم نمود و او چون جان حضرت موسی را در خطر دید در آن لحظات حساس به یارى حضرت موسى شتافت و با قوم خود به نفع حضرت موسی استدلال نموده ایمان خود را آشکار کرد.

مومن آل فرعون کیست؟

در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است بعضى گفته اند: او پسرعمو یا پسرخاله فرعون بود و تعبیر به "آل فرعون" را نیز شاهد بر این معنى دانسته اند زیرا تعبیر به آل معمولا در مورد خویشاوندان بکار مى رود هر چند در مورد دوستان و اطرافیان نیز گفته مى شود. بعضى دیگر او را یکى از پیامبران خدا بنام "حزبیل" یا "حزقیل" مى دانند.[۱]

در حدیثی از پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله نیز آمده است: «الصدیقون ثلثه: حبیب نجار (مؤمن آل یس)، و حزبیل (مؤمن آل فرعون)، و على بن ابى طالب (مؤمن آل محمد علیهم السلام)»: راستگویان در گفتار و کردار سه نفرند: حبیب نجار، مؤمن آل یس و حزبیل، مؤمن آل فرعون و على بن ابى طالب، مؤمن آل محمد علیهم السلام.[۲] در این حدیث به پیامبر بودن مومن آل فرعون اشاره ای نشده است.

از امام باقر علیه السلام روایت شده است که مومن آل فرعون، خازن (سرپرست خزائن و گنجینه هاى) فرعون بود.[۳]

آیات مربوط به مومن آل فرعون

داستان مؤمن آل فرعون، ۱۸ آیه از سوره غافر را به خود اختصاص داده و در این آیات داستان اعتراض و ارشاد او در برابر فرعونیان، باشکوه و جلوه خاصى بیان شده است:

  • وَقَالَ رَجُلٌ مُؤْمِنٌ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ يَكْتُمُ إِيمَانَهُ أَتَقْتُلُونَ رَجُلًا أَنْ يَقُولَ رَبِّيَ اللَّهُ وَقَدْ جَاءَكُمْ بِالْبَيِّنَاتِ مِنْ رَبِّكُمْ ۖ وَإِنْ يَكُ كَاذِبًا فَعَلَيْهِ كَذِبُهُ ۖ وَإِنْ يَكُ صَادِقًا يُصِبْكُمْ بَعْضُ الَّذِي يَعِدُكُمْ ۖ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ كَذَّابٌ
و مرد مؤمنى از خاندان فرعون که ایمانش را پنهان مى ‏داشت، گفت: آیا مردى را مى‏ کشید که مى‏ گوید: پروردگار من خدا است؟ و بى‏ تردید از سوى پروردگارتان براى شما دلایل روشنى آورده است، و اگر دروغگو باشد دروغش به زیان خود اوست، و اگر راستگو باشد برخى از عذاب‏هایى که به شما وعده مى‏ دهد به شما خواهد رسید؛ زیرا خدا کسى را که اسراف‏کار و بسیار دروغگوست، هدایت نمى ‏کند. (سوره غافر، آیه ۲۸)
  • يَا قَوْمِ لَكُمُ الْمُلْكُ الْيَوْمَ ظَاهِرِينَ فِي الْأَرْضِ فَمَنْ يَنْصُرُنَا مِنْ بَأْسِ اللَّهِ إِنْ جَاءَنَا ۚ قَالَ فِرْعَوْنُ مَا أُرِيكُمْ إِلَّا مَا أَرَىٰ وَمَا أَهْدِيكُمْ إِلَّا سَبِيلَ الرَّشَادِ
اى قوم من! امروز فرمانروایى و حکومت براى شماست که در این سرزمین پیروز هستید، ولى اگر عذاب خدا به سوى ما آید، چه کسى ما را یارى خواهد داد؟ فرعون گفت: من جز آنچه را [صواب‏] مى‏ بینم [و به آن یقین دارم و آن انکار موسى و کشتن او و تقویت حکومت من است‏] به شما ارائه نمى‌‏کنم، و شما را جز به راه راست هدایت نمى‏‌کنم. (آیه ۲۹)
  • وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ مِثْلَ يَوْمِ الْأَحْزَابِ
و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! بى‌‏تردید من بر شما از روزى مانند روز [عذاب‏] گروه‏ها [یى که پیامبران را تکذیب کردند] مى‌ترسم. (۳۰)
  • مِثْلَ دَأْبِ قَوْمِ نُوحٍ وَعَادٍ وَثَمُودَ وَالَّذِينَ مِنْ بَعْدِهِمْ ۚ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعِبَادِ
چون سرنوشت قوم نوح و عاد و ثمود و کسانى که پس از آنان بودند؛ و خدا ستمى بر بندگان نمى‏‌خواهد [این بندگان‏اند که بر خود ستم روا مى‌‏دارند.] (۳۱)
  • وَيَا قَوْمِ إِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ يَوْمَ التَّنَادِ

و اى قوم من! بى‏ تردید من از روزى که مردم یکدیگر را [براى نجات خود از عذاب‏] ندا مى‌‏دهند بر شما مى‌‏ترسم؛ (۳۲)


  • يَوْمَ تُوَلُّونَ مُدْبِرِينَ مَا لَكُمْ مِنَ اللَّهِ مِنْ عَاصِمٍ ۗ وَمَنْ يُضْلِلِ اللَّهُ فَمَا لَهُ مِنْ هَادٍ
روزى که [به علت شدت عذاب‏] پشت‏کنان از این سو به آن سو فرار مى‌‏کنید [ولى از هر سو که مى‏روید، برگردانده مى‏ شوید و] شما را [در برابر عذاب خدا] هیچ نگه دارنده‌‏اى نیست؛ و هر که را خدا [به سبب کبر و عنادش‏] گمراه کند، او را هیچ هدایت‏ کننده‏‌اى نخواهد بود. (۳۳)
  • وَلَقَدْ جَاءَكُمْ يُوسُفُ مِنْ قَبْلُ بِالْبَيِّنَاتِ فَمَا زِلْتُمْ فِي شَكٍّ مِمَّا جَاءَكُمْ بِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا هَلَكَ قُلْتُمْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ مِنْ بَعْدِهِ رَسُولًا ۚ كَذَٰلِكَ يُضِلُّ اللَّهُ مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ مُرْتَابٌ
بى‌‏تردید یوسف پیش از این دلایل روشنى براى شما آورد، ولى شما همواره نسبت به آنچه که آورده بود در تردید بودید، تا زمانى که از دنیا رفت، [پس از مرگ او] گفتید: خدا هرگز بعد از او پیامبرى مبعوث نخواهد کرد، این‏گونه خدا هر اسراف‏کار تردید کننده ‏اى را گمراه مى‌‏کند. (۳۴)
  • الَّذِينَ يُجَادِلُونَ فِي آيَاتِ اللَّهِ بِغَيْرِ سُلْطَانٍ أَتَاهُمْ ۖ كَبُرَ مَقْتًا عِنْدَ اللَّهِ وَعِنْدَ الَّذِينَ آمَنُوا ۚ كَذَٰلِكَ يَطْبَعُ اللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ قَلْبِ مُتَكَبِّرٍ جَبَّارٍ
کسانى که در آیات خدا بى ‏آنکه دلیلى براى آنان آمده باشد، مجادله و ستیزه مى‏‌کنند [این عمل زشتشان‏] نزد خدا و نزد اهل ایمان مایه دشمنى بزرگ است؛ این‏گونه خدا بر دل هر گردنکش زورگویى، مُهر [تیره‏‌بختى‏] مى‏ نهد. (۳۵)
  • وَقَالَ فِرْعَوْنُ يَا هَامَانُ ابْنِ لِي صَرْحًا لَعَلِّي أَبْلُغُ الْأَسْبَابَ
و فرعون گفت: اى هامان! براى من بنایى بسیار بلند بساز شاید به وسایلى برسم. (۳۶)
  • أَسْبَابَ السَّمَاوَاتِ فَأَطَّلِعَ إِلَىٰ إِلَٰهِ مُوسَىٰ وَإِنِّي لَأَظُنُّهُ كَاذِبًا ۚ وَكَذَٰلِكَ زُيِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ وَصُدَّ عَنِ السَّبِيلِ ۚ وَمَا كَيْدُ فِرْعَوْنَ إِلَّا فِي تَبَابٍ
وسایل [بالا رفتن به‏] آسمان‏ها تا از خداى موسى آگاه شوم [که کیست و کجاست؟!] هر چند موسى را [در گفته‏ هایش درباره خدا] دروغگو مى ‏پندارم. و این‏گونه براى فرعون زشتى کردارش آراسته شد و از راه خدا باز ماند، و نیرنگ و نقشه فرعون جز در زیانکارى و نابودى نبود. (۳۷)
  • وَقَالَ الَّذِي آمَنَ يَا قَوْمِ اتَّبِعُونِ أَهْدِكُمْ سَبِيلَ الرَّشَادِ
و آن مرد مؤمن گفت: اى قوم من! از من پیروى کنید تا شما را به راه راست هدایت کنم. (۳۸)
  • يَا قَوْمِ إِنَّمَا هَٰذِهِ الْحَيَاةُ الدُّنْيَا مَتَاعٌ وَإِنَّ الْآخِرَةَ هِيَ دَارُ الْقَرَارِ
اى قوم من! این زندگى دنیا جز کالایى بى‌‏ارزش و زودگذر نیست، و بى‏‌تردید آخرت سراى همیشگى و پایدار است. (۳۹)
  • مَنْ عَمِلَ سَيِّئَةً فَلَا يُجْزَىٰ إِلَّا مِثْلَهَا ۖ وَمَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَكَرٍ أَوْ أُنْثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَأُولَٰئِكَ يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ يُرْزَقُونَ فِيهَا بِغَيْرِ حِسَابٍ
هر که بدى کند جز به مانند آن کیفر نیابد، و از مردان یا زنان کسانى که کار شایسته انجام دهند در حالى که مؤمن باشند، آنان در بهشت درآیند و در آن بى‌‏حسابْ روزى یابند. (۴۰)
  • وَيَا قَوْمِ مَا لِي أَدْعُوكُمْ إِلَى النَّجَاةِ وَتَدْعُونَنِي إِلَى النَّارِ
اى قوم من! چرا من شما را به سوى رهایى [از خسران دنیا و آخرت‏] مى‏خوانم، و شما مرا به آتش مى‏‌‍ خوانید؟! (۴۱)
  • تَدْعُونَنِي لِأَكْفُرَ بِاللَّهِ وَأُشْرِكَ بِهِ مَا لَيْسَ لِي بِهِ عِلْمٌ وَأَنَا أَدْعُوكُمْ إِلَى الْعَزِيزِ الْغَفَّارِ
مرا مى‌‏خوانید که به خداى یگانه کافر شوم و چیزى را که به [خدایى و ربوبیت‏] آن دانشى ندارم، شریک او قرار دهم، و من شما را به تواناى شکست‌‏ناپذیر و بسیار آمرزنده مى‏‌خوانم. (۴۲)
  • لَا جَرَمَ أَنَّمَا تَدْعُونَنِي إِلَيْهِ لَيْسَ لَهُ دَعْوَةٌ فِي الدُّنْيَا وَلَا فِي الْآخِرَةِ وَأَنَّ مَرَدَّنَا إِلَى اللَّهِ وَأَنَّ الْمُسْرِفِينَ هُمْ أَصْحَابُ النَّارِ
ثابت و یقینى است اینکه آنچه مرا به سویش مى‌‏خوانید براى او در دنیا و آخرت حقّ ادعا [ى الوهیت و ربوبیت‏] نیست، و اینکه بازگشت ما به سوى خداست، و اینکه اسراف‏کاران اهل آتش‏‌اند. (۴۳)
  • فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ ۚ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ ۚ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
پس به زودى [درستىِ‏] آنچه را [که امروز درباره عذاب اسراف‏کاران‏] مى‏‌گویم [و شما باور نمى ‏کنید] متوجّه خواهید شد، و من کارم را به خدا وامى‌‏گذارم؛ زیرا خدا به بندگان بیناست. (۴۴)
  • فَوَقَاهُ اللَّهُ سَيِّئَاتِ مَا مَكَرُوا ۖ وَحَاقَ بِآلِ فِرْعَوْنَ سُوءُ الْعَذَابِ
پس خدا او را از آسیب‏‌هاى آنچه بر ضد او نیرنگ مى‌‏زدند، نگه داشت و عذاب سختى فرعونیان را احاطه کرد. (۴۵)[۴]

مؤمن آل فرعون در روایات

  • یونس بن عمار گوید: به حضرت امام صادق علیه السلام عرض کردم این بیمارى که در چهره ام ظاهر شده مردم خیال مى کنند که خداوند به هر بنده اى که نیاز ندارد او را به این درد مبتلا مى کند، امام علیه السلام فرمود: مؤمن آل فرعون هم دستش معیوب بود ولى با همه آن ها تبلیغ دین مى کرد. بعد فرمود: هرگاه ثلث آخر شب شد برخیز و وضو بگیر و خود را براى نماز آماده کن، و هنگامى که به سجده آخر در رکعت اولى رسیدى در سجده بگو: "یا على یا عظیم، یا رحمان یا رحیم، یا سامع الدعوات یا معطى الخیرات صل على محمد و آل محمد و اعطنى من خیر الدنیا والآخرة ما أنت اهله واصرف عنى من شر الدنیا والآخرة ما أنت أهله و اذهب عنى هذا الوجع فإنه قد غاظنى و أحزننى". در خواسته خود از خداوند کوشش کن، یونس گوید: من این دعا را خواندم و هنوز به کوفه نرسیده بودم که بیمارى من برطرف شد.[۶]
  • از حضرت امام صادق علیه السلام نقل است که: خداوند هیچ گونه قضائى در حق مؤمن ندارد مگر این که خیر مؤمن در آن است و اگر مالک شرق و غرب زمین گردد خیر او است. سپس حضرت این آیه را تلاوت فرمود: «فَوَقاهُ اللَّهُ سَیئاتِ ما مَکرُوا». (سوره غافر، آیه ۴۴) خداوند مؤمن آل فرعون را از شر مکر و حیله فرعونیان مصون داشت. فرمود: به خدا سوگند فرعونیان بر او مسلط شدند و او را کشتند اما آن چه خداوند او را از آن حفظ کرد این بود که فرعونیان نتوانستند در دین او صدمه وارد کنند.[۷]
  • در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام آمده است: قوم فرعون مؤمن آل فرعون را تکه تکه کردند، اما خداوند او را از این که ایمانش را از او بگیرند، حفظ فرمود.[۸]
  • امام حسن عسکری علیه السلام از پدران اطهرش از امام صادق علیه السلام نقل مى کند: مؤمن آل فرعون قوم خود را بسوى توحید الهى و نبوت حضرت موسی علیه السلام و برترى حضرت محمد صلی الله علیه و آله بر جمیع انبیاء الهى و همه مخلوقات و نیز برترى امام علی علیه السلام و اولاد اطهرش بر سایر اوصیاء انبیاء فرامى خواند و آن ها را از ربوبیت فرعون منع مى کرد و خود اعلام برائت از وى مى نمود.[۹]

پانویس

  1. تفسیر نمونه، ج۲۰، ص ۸۷-۸۸
  2. تفسیر اثنا عشری، ج۱۱، ص۳۱۵.
  3. تفسیر البرهان، ج۴، ص ۷۵۴.
  4. ترجمه قرآن شیخ حسین انصاریان.
  5. خصال/ترجمه جعفرى، ج ۱، ص ۲۶۹.
  6. ایمان و کفر/ترجمه الإیمان والکفر بحارالانوار، ج ۱، ص: ۱۱۲.
  7. بحارالانوار/ترجمه جلد ۶۷ و ۶۸، ج۲، ص۱۶۶.
  8. قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص۳۸۶.
  9. قصص الأنبیاء (قصص قرآن)، ص: ۳۸۴.

منابع

قرآن
متن و ترجمه قرآن
اوصاف قرآن (اسامی و صفات قرآن، اعجاز قرآن، عدم تحریف در قرآن)
اجزاء قرآن آیه، سوره، جزء، حزب، حروف مقطعه
ترجمه و تفسیر قرآن تاریخ تفسیر، روشهای تفسیری قرآن، سیاق آیات، اسرائیلیات، تاویل، فهرست تفاسیر شیعه، فهرست تفاسیر اهل سنت، ترجمه های قرآن
علوم قرآنی تاریخ قرآن: نزول قرآن، جمع قرآن، شان نزول، کاتبان وحی، قراء سبعه
دلالت الفاظ قرآن: عام و خاص، مجمل و مبین، مطلق و مقید، محکم و متشابه، مفهوم و منطوق، نص و ظاهر، ناسخ و منسوخ
تلاوت قرآن تجوید، آداب قرائت قرآن، تدبر در قرآن
رده ها: سوره های قرآن * آیات قرآن * واژگان قرآنی * شخصیت های قرآنی * قصه های قرآنی * علوم قرآنی * معارف قرآن