رعایت ادبیات دانشنامه ای متوسط
مقاله مورد سنجش قرار گرفته است

شیخ مرتضی انصاری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویژگی‌های اخلاقی)
 
(۲۰ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۶ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
شیخ مرتضی انصاری از پرآوازه ترین فقها و مراجع عالیقدر تقلید در عصرهای اخیر است. او پـایـه گـذار اصـول نـویـنی در فقه و اصول جعفری است که او را شایسته دریـافـت لقب خاتم الفقها و المجتهدین نموده است. دو اثر جاودان، وی «المکاسب» و «الرسائل» نام خود را در گستره معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است،
+
{{خوب}}
 +
{{شناسنامه عالم
 +
|نام کامل = شیخ مـرتضی انصاری
 +
||تصویر=[[پرونده:Shikh-ansari.jpg|200px|center]]
 +
|زادروز =  ۱۲۱۴ قمری
 +
|زادگاه =  دزفول
 +
|وفات =  ۱۲۸۱ قمری
 +
|مدفن =  [[نجف]]
 +
|اساتید =  [[سید محمد مجاهد]]، [[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقى]]، [[شیخ محمدحسن نجفی]]،...
 +
|شاگردان = [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[شیخ جعفر شوشتری]]، [[آخوند خراسانی]]،...
 +
|آثار = [[المکاسب]]، [[فرائد الاصول]]، حاشیه بر «[[عوائد الايام من مهمات ادلة الاحكام (کتاب)|عوائد الایام]]»،...
 +
}}
  
==ولادت ==
+
'''شیخ مرتضی انصاری''' (۱۲۸۱-۱۲۱۴ ق)، از برجسته ترین فقها و عالمان در قرن سیزدهم هجری است. وی را می توان از پایه گذاران اصول نوینی در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] جعفری دانست که شایسته لقب «خاتم الفقها و المجتهدین» شده است. وی با دو اثر جاودان «[[المکاسب]]» و «[[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]»، نام خود را در گستره معارف اصیل [[اسلام]] جاودانه کرده است.
  
مـرتضی فرزند محمد امین بن شمس الدین بن احمد بن نورالدین بن محمد صادق شوشتری دزفولی معروف به شیخ انصاری در هیجدهمین روز ماه [[ذی الحجه]] به سال 1214 روز غدیر، روز اكمال دین و اتمام نعمت در شهر قهرمان‌پرور دزفول از سلاله پاك یكی از اخلاف جابر بن عبدالله انصاری صحابی نامدار پیامبر عالی‌قدر اسلام صلی الله علیه و آله پا به عرصه وجود نهاد و به مناسبت تولد در روز ولادت [[امام علی]] علیه السلام، نام مرتضی انصاری برای او انتخاب گردید.
+
==ولادت و خاندان==
  
==خاندان==
+
مرتضی فرزند محمد امین شوشتری دزفولی معروف به شیخ انصاری، در هیجدهمین روز ماه [[ذی الحجه]] به سال ۱۲۱۴ روز [[عید غدیر|غدیر]]، روز اکمال دین و اتمام نعمت در شهر دزفول از سلاله پاک یکی از اخلاف [[جابر ابن عبدالله انصاری|جابر بن عبدالله انصاری]]، [[صحابی]] نامدار [[پیامبر اسلام]] صلی الله علیه و آله پا به عرصه وجود نهاد.
پدرش شیخ محمدامین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه [[اسلام]] و مادرش دختر یكی از علمای محل و بانویی پرهیزكار و با تقوی در عصر خود، هر دو از اخیار و نیكان و صالحان عصر بوده‌اند.
 
  
او در چنین خانواده‌ای چشم به جهان گشود و رشد و بالندگی آغاز نمود و از همان دوران كودكی به فراگرفتن [[قرآن]] و معارف اسلامی ‌‌پرداخت و بزودی آثار نبوغ و ذكاوت در او مشاهده گردید پس از خواندن قرآن و ادبیات عرب به خواندن [[فقه]] و [[اصول]] پرداخت و در این دو رشته، آن چنان استعداد و شایستگی نشان داد كه حیرت همگان را برانگیخت و در عنفوان جوانی به درجه عالیه اجتهاد نائل آمد.
+
پدرش شیخ محمدامین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه [[اسلام]] و مادرش دختر یکی از علمای محل و بانویی پرهیزکار و با [[تقوا|تقوی]] در عصر خود، هر دو از اخیار و نیکان و صالحان عصر بوده‌اند. او از همان دوران کودکی به فراگرفتن [[قرآن]] و معارف اسلامی ‌‌پرداخت و بزودی آثار نبوغ و ذکاوت در او مشاهده گردید.  
  
==مسافرت به كربلا==
+
==تحصیلات و استادان==
 +
'''مسافرت به کربلا:'''
  
او در سال 1232 هـ.ق در سن هيجده سالگى همراه پدرش به قصد [[زيارت ]] عتبات عاليات به [[عراق]] مسافرت كرد و در [[كربلا]] به توصيه عموى مكرمش شيخ حسن  انصارى به خدمت  سيد مجاهد كه از علماى نامدار كربلا بود، رسيد و بر او مهمان شد.
+
او در سال ۱۲۳۲ هـ.ق در سن هیجده سالگى همراه پدرش به قصد زیارت  [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] به [[عراق]] مسافرت کرد و در [[کربلا]] به توصیه عموى مکرمش شیخ حسن  انصارى به خدمت  [[سید محمد مجاهد|سید محمد مجاهد]] که از علماى نامدار کربلا بود، رسید و بر او مهمان شد. تصادفاً در همان ملاقات نخست، مباحثه اى بین او و علامه سید مجاهد پیرامون  وجوب یا حرمت [[نماز جمعه]] در دوران [[غیبت امام زمان (عج)|غیبت]] درگرفت که طى آن سید مجاهد با توجه  به طرز بیان و شیوه استدلال شیخ، به استعداد و نبوغ او پى برد و آینده اى بسیار درخشانى براى او پیش بینى کرد. پس بر اساس پیشنهاد او در کربلا اقامت گزید و این  اقامت چهار سال به طول انجامید.
  
تصادفاً در همان ملاقات نخست، مباحثه اى بين او و علامه سيد مجاهد پيرامون  وجوب يا حرمت [[نماز جمعه]] در دوران غيبت درگرفت كه طى آن سيد مجاهد با توجه به طرز بيان و شيوه استدلال شيخ، به استعداد و نبوغ او پى برد و آينده اى بسيار درخشانى براى او پيش بينى كرد و بر اساس پيشنهاد او در كربلا اقامت گزيد و اين اقامت چهار سال به طول انجاميد.
+
انصاری از محضر اساتید بزرگ آن عصر، همچون خود [[سید محمد مجاهد|سید مجاهد]] و [[شریف العلماء|شریف العلماء مازندرانى]] کسب فیض نمود و بعد به موطن اصلى خود بازگشت. پس از اقامت کوتاه در موطن، مجدداً رهسپار [[نجف]] اشرف گردید و با حضور در درس [[فقیه]] متبحر زمان، مرحوم «شیخ موسى کاشف الغطاء» به تکمیل معلومات  خود پرداخت و پس از مدتى توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامى بود که شیخ مرتضى به مرتبه اى از علم و تبحر رسیده بود که در برخى از معارف اسلامى از اساتید خود نیز پیشى داشت.
  
او از محضر اساتيد بزرگ آن عصر، همچون خود ايشان و شريف العلماء مازندرانى كسب فيض نمود و بعد به موطن اصلى خود بازگشت. پس از اقامت كوتاه در موطن، مجدداً رهسپار [[نجف]] اشرف گرديد و با حضور در درس فقيه متبحر زمان، مرحوم  «شيخ موسى كاشف الغطاء» به تكميل معلومات  خود پرداخت و پس از مدتى توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامى بود كه شيخ مرتضى به مرتبه اى از علم و تبحر رسيده بود كه در برخى از معارف  اسلامى از اساتيد خود نيز پيشى داشت.
+
'''مسافرت به مشهد:'''
  
==مسافرت به مشهد==
+
در سال ۱۲۴۰ هـ.ق، شیخ تصمیم گرفت که به [[زیارت]] حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام به [[مشهد]] برود و در ضمن از [[حوزه علمیه]] آن شهر نیز بازدید به عمل آورد. مادر شیخ که دیگر فراق فرزند برایش میسر نبود به این مسافرت رضایت نمى داد. اصرار مادر به جایى رسید که سرانجام شیخ به [[قرآن]] متوسل شده و مساله را به [[استخاره]] واگذاشت و هنگامى که قرآن را باز نمود، این [[آیه|آیه]] شریفه در برابر دیدگانش پدیدار شد: «لاتخافى و لاتحزنى انّا رادّوه الیک و جاعلوه من المرسلین».<ref> [[سوره قصص]]، آیه ۲۸.</ref> این آیه  شریفه مربوط به داستان [[حضرت موسى]] علیه‌السلام و نوید پیامبرى و [[رسالت]] او بود. مفهوم  این آیه باعث تسکین دل مضطرب مادر گشت و به مسافرت فرزندش رضایت داد.
  
در سال 1240 هـ.ق، شيخ تصميم گرفت كه به [[زيارت]] هشتمين اختر فروزان  ولايت، حضرت [[امام رضا]] علیه‌السلام به [[مشهد]] برود و در ضمن از حوزه علميه آن شهر نيز بازديد به عمل آورد. مادر شيخ كه ديگر فراق فرزند برايش ميسر نبود به اين مسافرت  رضايت نمى داد. اصرار مادر به جايى رسيد كه سرانجام شيخ به [[قرآن]] متوسل شده و مساله را به استخاره واگذاشت و هنگامى كه قرآن را باز نمود، اين آيه شريفه در برابر ديدگانش پديدار شد: «لاتخافى ولاتحزنى انا رادوه اليك و جاعلوه من المرسلين».<ref> [[سوره قصص]]، آيه 28.</ref>
+
شیخ انصاری در این مسافرت زیارتى و علمى، از حوزه هاى علمى بروجرد، [[اصفهان]] و [[کاشان]] نیز دیدن کرد و در برخى از آن حوزه ها مدتى اقامت گزید و در کاشان مدتى در محضر درس علامه مرحوم [[ملا احمد نراقی|ملا احمد نراقى]] صاحب [[مستند الشیعه|مستند الشیعه]] شرکت جست. در عین حال به تالیف اشتغال ورزید و آن چنان این استاد و شاگرد به هم جذب شدند که  معروف است هنگامى که شیخ از کاشان عزیمت نمود، علامه ملا احمد نراقى فرمود: «استفاده اى که من از این جوان نمودم، بیش از استفاده اى بود که او از من برد؛ و هم او گفت من در مسافرت‌هاى مختلف افزون بر پنجاه مجتهد مسلم دیدم که هیچ یک از ایشان مانند شیخ مرتضى نبود».
  
اين آيه شريفه مربوط به داستان [[حضرت موسى]] علیه‌السلام و نويد پيامبرى و [[رسالت]] او بود. مفهوم  اين آيه باعث تسكين دل مضطرب مادر گشت و به مسافرت فرزندش رضايت داد. او در اين مسافرت زيارتى و علمى، از حوزه هاى علمى بروجرد، اصفهان و كاشان نيز ديدن كرد و در برخى از آن حوزه ها مدتى اقامت گزيد و در كاشان مدتى در محضر درس علامه مرحوم ملا احمد نراقى صاحب مستند الشيعه شركت جست. در عين حال به تاليف اشتغال ورزيد و آن چنان اين استاد و شاگرد به هم جذب شدند كه  معروف است هنگامى كه شيخ از كاشان عزيمت نمود.
+
شیخ مرتضى پس از چهار سال اقامت در کاشان به اتفاق برادرش شیخ منصور به مشهد رسید. پس از زیارت و چهار ماه اقامت در آن شهر و تماس با علماء و رجال فقه  و فقاهت آن دیار به [[تهران]] رسید و مدتى نیز در تهران اقامت ورزید. پس از شش سال  مسافرت علمى و پربار به اتفاق برادر به دزفول بازگشت و مورد استقبال اهالى قرار گرفت و چند سالى در آنجا اقامت گزید. اما اقامت در آن شهر روح تلاشگر و کنجکاو او را قانع نمى ساخت. لذا تصمیم گرفت دوباره به [[نجف]] بازگردد. زیرا در آن مرکز علمى، افراد فراوانى را مى توانست از علم سرشار خود بهره مند سازد، از این رو در سال  ۱۲۴۹ هـ.ق عازم نجف گردید و به کرسى تدریس آن حوزه علمى نشست تا [[مرجعیت|مرجعیت]]  شیعه به او منتهى گردید.
  
علامه ملا احمد نراقى فرمود: «استفاده اى كه من از اين جوان نمودم، بيش از استفاده اى بود كه او از من برد و هم او گفت من در مسافرت‌هاى مختلف افزون بر پنجاه مجتهد مسلم ديدم كه هيچ يك از ايشان مانند شيخ مرتضى نبود».
+
'''استادان:'''
  
شيخ مرتضى پس از چهار سال اقامت در كاشان به اتفاق برادرش شيخ منصور به  مشهد رسيد. پس از زيارت و چهار ماه اقامت در آن شهر و تماس با علماء و رجال فقه  و فقاهت آن ديار به تهران رسيد و مدتى نيز در تهران اقامت ورزيد. پس از شش سال  مسافرت علمى و پربار به اتفاق برادر به دزفول بازگشت و مورد استقبال اهالى قرار گرفت و چند سالى در آنجا اقامت گزيد. اما اقامت در آن شهر روح تلاشگر و كنجكاو او را قانع نمى ساخت. لذا تصميم گرفت دوباره به [[نجف]] بازگردد. زيرا در آن مركز علمى، افراد فراوانى را مى توانست از علم سرشار خود بهره مند سازد، از اين رو در سال  1249 هـ.ق عازم نجف گرديد و به كرسى تدريس آن حوزه علمى نشست تا مرجعيت  شيعه به او منتهى گرديد.
+
شیخ بزرگوار ما از محضر اساتید متعددی بهره جسته است که هر کدام نقش ویژه‌ای در اثرگذاری در روحیه او داشته‌اند که به بازگویی نام چند تن از آنان می‌‌پردازیم:
  
==مبتكر علم اصول جديد==
+
#عموی بزرگوارش، آیت الله شیخ حسین انصاری (شاگرد [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]]، تا سن ۱۷ سالگی)
 +
#آیت الله [[سید محمد مجاهد]] (از شاگردان آیت الله [[وحید بهبهانی]]) او در سن ۱۸ سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
 +
#آیت الله [[شریف العلماء|شریف العلما مازندرانی]]؛ کسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
 +
#آیت الله [[ملا احمد نراقی]] (صاحب مستند الشیعه)؛ به مدت چهار سال تمام در کاشان
 +
#آیت الله شیخ موسی کاشف الغطا؛ فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یک سال تمام
 +
#آیت الله شیخ علی کاشف الغطا؛ زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت ۵ سال
 +
#آیت الله [[شیخ محمدحسن نجفی]] صاحب [[جواهر الکلام (کتاب)|جواهر]]؛ (مدت بسیار اندک محض تیمن و تبرک)
  
او نه تنها در زمينه مسائل علمى و فقهى يگانه دوران بود، بلكه در اخلاق و زهد نيز در ميان اقران و امثال كم نظير بود. او در زهد و وارستگى معنوى و اخلاقى به مقام  والايى از عروج و ارتقاء رسيده بود كه مرحوم حاج ميرزا حبيب الله رشتى، يكى از اصحاب و معاصران او، آن را يكى از امتيازات فوق‌العاده اش به شمار آورده و مى گويد: «شيخ در سه چيز امتياز داشت: علم، رياست، تقوى و زهد».
+
تعدادی از اساتید نیز [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] روایتی یا اجتهادی به شیخ واگذار نموده‌اند که اسامی ‌‌چند نفر از اجازه‌دهندگان به وی در این جا ذکر می‌‌شود:
  
او در زهد نمونه و الگو بود. يكى از بهترين موارد بروز و ظهور و تجلى تقوى در مسائل مالى و اقتصادى  است. در تقوى و صيانت نفس او در اين باره كافى است كه گفته شود با آن كه وجوه  شرعى فراوانى از چهل ميليون شيعه روى زمين آن روزگار در [[نجف]] به محضرش  آورده مى شد در عين حال او همانند يك فرد فقير گذران مى كرد و حتى اموالى را كه به  عنوان تحفه و هديه به محضرش آورده مى شد بين فقرا و مستمندان يا طلاب و مصالح عمومى مسلمين صرف مى كرد. از آن نظر كه اين تحفه ها به عنوان مرجعيت  است نه به عنوان شخص مرجع، عنوان رئيس شريعت است نه شخص رئيس.
+
#آیت الله [[سید صدرالدین عاملی|سید صدرالدین موسوی عاملی]]، اجازه روایتی داده‌اند که در آن کلمه افضل و اکمل قید شده بود.
 +
#آیت الله عارف سترگ، ملا احمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت کرده‌اند.
 +
#آیت الله شیخ محمدسعید قرچه داغی، اجازه‌نامه روائی جامع و مبسوطی در حق او صادر نموده‌اند.
  
==مقام علمى ==
+
[[پرونده:علی0.jpg|بندانگشتی|مدفن علمای حرم حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام]]
 +
==تدریس و شاگردان==
  
مقام علمی ‌‌او در حدی است كه به حق و شایستگی تمام، او را خاتم الفقها و پایان‌دهنده و تكمیل‌كننده فقاهت لقب داده‌اند و او یكصد و پنجاه سال تمام است كه بر جهان فقه و اصول و حوزه‌های علمی ‌‌[[شیعه]] حكومت و زعامت روحی و فكری دارد و اندیشه‌ها و ابتكارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.
+
در مکتب پربار و حوزه پربرکت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند که هر کدام از استوانه‌های فقهی و مجتهدین مسلم، کاوشگر دقیق و محقق ارزشمندی بوده‌اند، چون محضر مبارک علمی‌‌ او، مجتهدپرور، محقق‌ساز و اندیشمندنواز بود.
  
او نظریات ابتكاری و ابداعی بی‌شماری در فقه و اصول به وجود آورد كه می‌‌توان نظریه حاكم بودن یكی از ادله بر دلیل‌های دیگر در مبحث تعادل و ترجیح را از نظریات مهم او به شمار آورد و همچنین بهادادن شایسته به عقل و خرد در شناخت حكم و قانون اسلام و دیگر مبارزه با اخباری‌گری رایج آن روز بود كه شیخ ‌بزرگوار ما توانست با یك رشته از بیانات دقیق علمی‌‌ در برابر آن‌ها بایستد و آنان را متقاعد سازد، این امر از امتیازات بارز او به شمار می‌‌آید. او كوشید كه به منكرین اعتبار عقل در شناخت معارف و [[احكام]] اسلامی‌‌ ثابت كند كه ملازمه‌ای میان عقل و شرع وجود دارد و آنچه را كه عقل حكم می‌‌كند، شرع نیز حكم می‌‌كند و حكومت این قاعده در اغلب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مورد ارزیابی قرار گیرد كه عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز كدام قاعده باشد؟
+
شاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است که از میان آنان شخصیت های نامی ‌‌برجسته‌ای برخاسته‌اند که هر کدام در یک صقع از اصقاع جهان اسلامی ‌‌مشعل‌دار [[فقه]] و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث [[انبیاء|انبیا]] و رسولان بوده‌اند. ما از تعداد کثیر این جمع، به ذکر اسامی ‌‌چند تن از آنان بسنده می‌‌نمائیم:
  
او با این روش متین و مستحكم، اصول اخباری‌گری رایج آن روز را در هم كوبید و پایه‌ها و اصول مستحكمی‌‌ برای [[فقه]] و [[اصول]] نوین بنیاد نهاد و مسیر اجتهاد را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا و استخراج و استنباط احكام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه باز گشود و رمز پیشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احكام الهی قرار داد كه خود بحث شیرین و مفصلی دارد.
+
#آیت الله [[میرزا محمدحسن شیرازی]]، صاحب [[فتوا|فتوای]] تحریم تنباکو
 +
#آیت الله [[شیخ جعفر شوشتری]]، خطیب توانا و کاتبی پرکار و واعظ پرصلابت
 +
#آیت الله حاج [[میرزا حبیب الله رشتی]]، صاحب بدائع الافکار و رساله اجاره و غصب
 +
#آیت الله [[سید حسین کوه کمره ای|سید حسین کوه‌کمری تبریزی]]، صاحب آثار و مثر فراوان و استاد بزرگ حوزه نجف
 +
#آیت الله [[محمدحسن مامقانی|شیخ محمدحسن مامقانی]]، صاحب کتاب ذرایع الاحکام فی شرح شرائع الاسلام و کتب دیگر
 +
#آیت الله [[آخوند خراسانی|شیخ محمدکاظم خراسانی]]، صاحب [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] که در تحقیق و تدقیق کم‌نظیر است.
 +
#آیت الله حاج [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا محمدحسن آشتیانی]]، نماینده تام الاختیار مراجع [[نجف]] در تحریم تنباکو در تهران
 +
#آیت الله [[میرزا ابوالقاسم کلانتری|میرزا ابوالقاسم کلانتری]]، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری
 +
#آیت الله حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی و [[تفسیر قرآن|تفسیری]]
 +
#آیت الله [[ملا حسینقلی همدانی|ملا حسین قلی همدانی]]، عارف نامی
 +
#آیت الله حاج [[میرزا حسین خلیلی تهرانی]]، مجتهد نامور و صاحب فتوای [[مشروطیت]]
 +
#آیت الله عابد و زاهد [[محمد فاضل شربیانی|فاضل شربیانی]]، مجتهد معروف آذربایجانی
 +
#نابغه نامی [[سید جمال الدین اسد آبادی|سید جمال الدین اسدآبادی]]، بنیان‌گذار وحدت مسلمین و مبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی.
  
==اخلاق و رفتار==
+
==آثار و تألیفات==
  
شیخ انصاری نه تنها در فقاهت گوی سبقت را از دیگران ربوده بود، بلكه در عمل نیز نظیر و همتا نداشت او به مشكلات و امور مردم شخصا رسیدگی می‌‌كرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می‌‌شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین با بودن علما و طلاب در یكی از شهرستان‌ها، اجازه نمی‌‌داد. سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می‌‌نمود كه در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
+
آثار ارزنده و تألیفات گرانسنگ و ارزشمندی از مرحوم آیت الله العظمی ‌‌حاج شیخ مرتضی انصاری به یادگار مانده است که هر کدام نشانی از نبوغ، اجتهاد، دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربانی می‌‌باشد. ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آن‌ها می‌‌پردازیم. جا دارد نویسندگان و محققین [[حوزه علمیه]] و بنیان‌گذاران کنگره شیخ اعظم انصاری به تبیین و تحلیل آثار قلمی‌‌ او نیز بنشینند و افکار نو و طرح‌های ابتکاری شیخ را از لابلای این کتاب‌ها و رساله‌ها بیرون کشند و در اختیار حوزویان و دانشگاهیان کشور قرار دهند. اینک لیست تألیفات آن بزرگوار:
  
نقل شده است كه: شخصی خدمت شیخ رسید و به او گفت: فلان طلبه چای می‌‌خورد! (گویا در آن زمان چای به این صورت كنونی مرسوم نبوده و جز تشریفات به حساب می‌‌آمده است) و با این سخن می‌‌خواست سعایتی كرده باشد كه شیخ حقوق آن طلبه را كم كند ولی شیخ رو به او كرده و گفت: خدا رحمتت كند كه این مطلب را به من گفتی و دستور داد تا اضافه بر ماهیانه آن طلبه، مخارج چای را نیز از بیت‌المال به وی بپردازند تا این كه با راحتی و آسایش بیشتر به تحصیل خود ادامه دهد.
+
#[[مکاسب (کتاب)|المکاسب]] ([[فقه]]) شامل مکاسب محرمه، خیارات و [[احکام]] عمومی ‌‌معاملات
 +
#[[فرائد الاصول]] ([[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]) شامل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی. این دو کتاب عالی‌ترین روش‌های فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرار می‌‌دهد.
 +
#رساله‌ای در [[تقیه]]
 +
#رساله‌ای در رضاع و نشر حرمت آن
 +
#رساله‌ای در قضا میت
 +
#رساله‌ای در مواسعه و مضایقه
 +
#رساله‌ای در [[عدالت]]
 +
#رساله‌ای در مصاهره
 +
#رساله‌ای در ملک اقرار
 +
#رساله‌ای در تبیین [[قاعده لاضرر|قاعده لاضرر و لاضرار]]
 +
#رساله‌ای در [[خمس]]
 +
#رساله‌ای در [[زکات]]
 +
#رساله‌ای در خلل صلوة
 +
#رساله‌ای در [[ارث]]
 +
#رساله‌ای در [[تیمم]]
 +
#رساله‌ای در قاعده تسامح
 +
#رساله‌ای در باب حجیت اخبار
 +
#رساله‌ای در قرعه
 +
#رساله‌ای در متعه
 +
#رساله‌ای در [[تقلید]]
 +
#رساله‌ای در قطع و جزم
 +
#رساله‌ای در ظن
 +
#رساله‌ای در اصالة البرائه
 +
#رساله‌ای در مناسک [[حج]]
 +
#حاشیه‌ای بر مبحث [[استصحاب]]
 +
#حاشیه‌ای بر نجاة العباد (رساله عملیه)
 +
#کتابی در [[علم رجال]] (از وجیزه مجلسی بزرگتر است.)
 +
#تالیفی در اصول الفقه
 +
#حواشی بر «[[عوائد الايام من مهمات ادلة الاحكام (کتاب)|عوائد الایام]]» تألیف [[ملا احمد نراقی]]
 +
#حاشیه‌ای بر بغیة الطالب
 +
#اثبات التسامح فی ادلة السنن
 +
#التعادل و الترجیح
 +
#رساله‌ای در [[تقیه]]
 +
#رساله‌ای در التیمم الاستدلالی
 +
#رساله‌ای در [[خمس]]
  
شیخ نه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می‌‌كرد، بلكه همواره به فكر فقرا و مستمندان نیز بوده است و شب‌ها همانند رهبر و مولایش [[امیرالمومنین]] علیه السلام به خانه‌های مسكونی فقرا سر می‌‌زد و مواد غذایی بر دوش گرفته در بین خانواده‌های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می‌‌نمود.
+
از ویژگی‌ها و خصوصیاتى که در نوشته هاى شیخ بزرگوار ما جلب توجه مى کند، سبک نگارش و روش ساده نگارى او است که هر مطلب علمى را با سادگى و سلاست  عبارت برگزار مى نماید و سعى مى کند هر چه بیشتر مطلب را به ذهن خواننده نزدیک تر سازد به حدى که در خور فهم او تنزیل دهد. در تألیفات او الفاظ مشکل و غیرمستعمل کمتر دیده مى شود. او با قلم شیوا و خالى از ابهام مطالب را به رشته تحریر درآورده است و این یکى در میان اقران و امثال او همانند [[صاحب جواهر]] و [[سید علی طباطبایی|صاحب ریاض]] از اختصاصات وى به شمار مى آید.
  
در كتاب لؤلؤالصدف چنین آمده است: و اغلب عطایای آن مرحوم در سر بوده، كثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند كه همیشه سالانه و ماهانه به آنان می‌‌رسید و هیچ نمی‌‌دانستند از كجاست در وقت سحر بر در خانه فقرا می‌‌رفت. با لباس مبدل و صورت را ستر می‌‌كرد و به مقدار حاجت آن‌ها مرحمت می‌‌فرمود و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی كه بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می‌‌آمده، آن مرحوم بوده است او انصافاً روی [[اسلام]] را سفید كرد.
+
'''حاشیه‌نویسی بر کتب شیخ انصاری:'''
  
نوشته‌اند كه یكی از یاران شیخ، نسبت به این كار انسانی وی (كمك به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید كرد شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و كرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است كه امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست كه به عنوان امانت نزد من می‌‌باشد و من به صاحبانش می‌‌رسانم.
+
در عظمت علمی‌‌ و نبوغ فکری شیخ مرتضی انصاری همین قدر کافی است که اطلاع پیدا نمائیم تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر از علما و فضلا و دانشمندان و معاریف رجال اسلامی‌‌ بر کتب و نوشته‌های او حاشیه و تعلیقه نگاشته‌اند و کتاب‌های تالیفی او به کرات در [[ایران]]، [[عراق]] و دیگر کشورهای اسلامی‌‌ مورد تجدید طبع قرار گرفته است، به حدی که هم اکنون غذای فکری طلاب و فضلای [[حوزه علمیه|حوزه‌های علمیه]] و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشکیل می‌‌دهد. شخصیت های بزرگی مانند: [[آخوند خراسانی|آخوند ملا محمدکاظم خراسانی]] (صاحب [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایه الاصول]])، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]] (صاحب [[عروة الوثقى (کتاب)|عروه]])، حاج [[میرزا حبیب الله رشتی]]، [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا حسن آشتیانی]]، [[محمد حسین کاشف الغطاء|شیخ ‌محمدحسین کاشف الغطا]]، [[سید عبدالحسین شرف الدین عاملی|سید عبدالحسین شرف الدین]]، [[علامه محمد جواد بلاغی|شیخ محمدجواد بلاغی]]، [[محمدحسن مامقانی|شیخ محمدحسن مامقانی]] و تعداد کثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار که نام بردن آن‌ها به درازا می‌‌کشد، بر آن حاشیه و تعلیقه دارند. آنان نوشته‌ها و تالیفات شیخ را اصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق‌نگری قرار داده‌اند.
  
==نماز استيجارى==
+
استاد [[مرتضی مطهری|شهید مطهری]] در این مورد می گوید: حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به کتاب‌های او زده شده، بعد از [[محقق حلی|محقق]] و [[علامه حلی]] و [[شهید اول]]، شیخ انصاری تنها کسی است که کتاب‌هایش از طرف علمای بعد از خودش مرتب حاشیه خورده است.<ref>آشنایی با علوم اسلامی، ص۳۰۹.</ref>
  
ملكات فاضله و اخلاق پسنديده شيخ قابل توصيف نيست. در همان هنگام كه  زعامت و رهبرى امت را بر عهده گرفته بود و مجلس درس داشت و [[نماز جماعت ]] برپا مى نمود و كارهاى مردم را بررسى مى كرد و به عيادت بيماران و تشييع جنازه ‌ها مى رفت  و گره از مشكلات مردم مى گشود، در آن زمان يكى از علماء نقل مى كند كه: «خدمت  شيخ رسيدم و به او گفتم: «فلان سيد طلبه بدهكار و بيمار است، مرحمتى درباره او بفرمائيد».
+
==مبتکر علم اصول جدید==
  
شيخ فرمود: «اكنون پولى ندارم، مگر هشت تومان كه مربوط به دو سال [[نماز]] و [[روزه]] است، اين را به او بدهيد و از وى بخواهيد كه دو سال نماز و روزه را به جاى  آورد».
+
مقام علمی ‌‌او در حدی است که به حق و شایستگی تمام، او را خاتم الفقها و پایان‌دهنده و تکمیل‌کننده فقاهت لقب داده‌اند و او یکصد و پنجاه سال تمام است که بر جهان [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و حوزه‌های علمی ‌‌[[شیعه]] حکومت و زعامت روحی و فکری دارد و اندیشه‌ها و ابتکارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.
  
آن عالم مى گويد: پاسخ دادم: «ولى او مرد محترمى است و از خانواده هاى  با شخصيت است و تاكنون چنين كارهايى را نكرده است» شيخ، مقدارى تامل نمود و چنين فرمود: «دو سال عبادت (نماز و روزه) را خودم به جا مى آورم و شما هشت تومان اجرتش را به آن سيد بدهيد».
+
او نظریات ابتکاری و ابداعی بی‌شماری در فقه و اصول به وجود آورد که می‌‌توان نظریه حاکم بودن یکی از ادله بر دلیل‌های دیگر در مبحث [[تعادل و تراجیح]] را از نظریات مهم او به شمار آورد و همچنین بها دادن شایسته به [[عقل]] و خرد در شناخت حکم و قانون [[اسلام]] و دیگر مبارزه با [[اخباریان|اخباری‌گری]] رایج آن روز بود که شیخ ‌بزرگوار ما توانست با یک رشته از بیانات دقیق علمی‌‌ در برابر آن‌ها بایستد و آنان را متقاعد سازد. این امر از امتیازات بارز او به شمار می‌‌آید. او کوشید که به منکرین اعتبار عقل در شناخت معارف و [[احکام]] اسلامی‌‌ ثابت کند که ملازمه‌ای میان عقل و [[شرع]] وجود دارد و آنچه را که عقل حکم می‌‌کند، شرع نیز حکم می‌‌کند و حکومت این قاعده در اغلب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مورد ارزیابی قرار گیرد که عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز کدام قاعده باشد؟
  
شيخ انصارى به قدرى متقى و پرهيزكار بود كه حتى هدايايى را كه براى ايشان  مى آوردند بين طلاب تقسيم مى نمود و خود به اندازه حقوق يك طلبه معمولى  برمى داشت. با آن كه در هر سال زياده از صد هزار تومان (در آن زمان مبلغ كلانى بوده) از وجوه شرعى به سوى او متوجه مى گرديد ولى وقتى وفات نمود درهم و دينارى  باقى نگذاشت و در زندگى به اقل مايقنع به اكتفا مى نمود.
+
او با این روش متین و مستحکم، اصول اخباری‌گری رایج آن روز را در هم کوبید و پایه‌ها و اصول مستحکمی‌‌ برای [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] نوین بنیاد نهاد و مسیر [[اجتهاد]] را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و [[فتوا|افتا]] و استخراج و استنباط [[احکام شرعی|احکام]] شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه باز گشود و رمز پیشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احکام الهی قرار داد که خود بحث شیرین و مفصلی دارد.
  
نزديكان شيخ همواره به شيخ اعتراض مى نمودند كه چرا شيخ اين همه در معيشت  بر خود و خانواده سخت مى گيرد؟ روزى مادر شيخ به وى گلايه نمود كه چرا با اين همه وجوهى كه به دستت مى رسد، مقدار ناچيزى ماهيانه به برادرت منصور مى دهى؟ شيخ فرمود: تا كليد اتاقى را كه در آن بيت‌المال نگهدارى مى شد، آوردند و به مادرش داد و فرمود: «اين كليد اتاق، خودت بفرما و هر چه مى خواهى بردار و به برادرم منصور بده اما روز قيامت هم خودت بايد جوابگو باشى» مادر محترمش با اين  سخن شيخ متنبه شد و كليد را به شيخ برگرداند و فرمود: «من هرگز چنين مسئوليتى رابر عهده نمى گيرم».
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
 +
[[پرونده:Masqati.jpg|thumb|left|شیخ انصاری در بین عرفای نحله نجف]]
  
روزى شخصى خدمت  شيخ رسيد و گفت: «اى شيخ! شب گذشته در خواب  ديدم كه شيطان به سراى شما آمد و طناب بر گردن شما انداخت و كشان كشان شما را تا سر كوچه برد و شما در تمام مدت تلاش مى كرديد كه هر جور شده خود را از بند وى  برهانيد و بالاخره سر كوچه طناب را از گردن خود به دور افكنده و به خانه برگشتيد. محبت  بفرمائيد و مرا راهنمايى كنيد كه تعبير آن خواب آشفته چه بوده؟»
+
شیخ انصاری نه تنها در زمینه مسائل علمى و فقهى یگانه دوران بود، بلکه در [[اخلاق]] و [[زهد]] نیز در میان اقران و امثال کم نظیر بود. او در زهد و وارستگى معنوى و اخلاقى به مقام  والایى از عروج و ارتقاء رسیده بود که مرحوم حاج [[میرزا حبیب الله رشتی|میرزا حبیب الله رشتى]]، یکى از اصحاب و معاصران او، آن را یکى از امتیازات فوق‌العاده اش به شمار آورده و مى گوید: «شیخ در سه چیز امتیاز داشت: علم، ریاست، [[تقوا|تقوى]] و زهد».
  
شيخ رحمة الله عليه با تبسمى آهسته فرمود: «خدا لعنت كند شيطان را، خواب شما راست  بوده است. ديروز ما در خانه خرجى نداشتيم و وجوهات فراوانى نيز رسيده بود با خود گفتم من يك دينار برمى دارم و مايحتاج زندگى را تهيه مى كنم و بعداً آن را به جاى خود برمى گردانم. با اين خيال دينارى برداشته و به قصد خريد از خانه خارج شدم ولى در بين راه با خود فكر مى كردم كه آيا اين كار درست است كه من كردم؟ تا بالاخره سر كوچه كه رسيدم سخت متنبه شدم و با خود گفتم: شيخ اين چه كارى است كه مى كنى و پشيمان شدم و برگشتم و دينار را در سر جاى خود قرار دادم!».
+
او در زهد نمونه و الگو بود. یکى از بهترین موارد بروز و ظهور و تجلى تقوى در مسائل مالى و اقتصادى است. در تقوى و صیانت نفس او در این باره کافى است که گفته شود با آن که وجوه  شرعى فراوانى از چهل میلیون [[شیعه|شیعه]] روى زمین آن روزگار در [[نجف]] به محضرش  آورده مى شد، در عین حال او همانند یک فرد فقیر گذران مى کرد و حتى اموالى را که به عنوان تحفه و هدیه به محضرش آورده مى شد بین فقرا و مستمندان یا طلاب و مصالح عمومى مسلمین صرف مى کرد. از آن نظر که این تحفه ها به عنوان [[مرجعیت]]  است، نه به عنوان شخص مرجع، عنوان رئیس [[شریعت]] است نه شخص رئیس.
  
از اين نوع نكته ‌هاى عبرت‌انگيز در زندگى شيخ فراوان وجود دارد. جا دارد جهت  بيدارى غفلت زدگان، گردآورى و ارائه شود.
+
او به مشکلات و امور مردم شخصا رسیدگی می‌‌کرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می‌‌شد و برای ترویج بیشتر از علوم [[دین]] با بودن علما و طلاب در یکی از شهرستان‌ها، اجازه نمی‌‌داد سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می‌‌نمود که در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.
  
==حاشیه‌نویسی بر کتب مرتضی انصاری==
+
شیخ نه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می‌‌کرد، بلکه همواره به فکر فقرا و مستمندان نیز بوده است و شب‌ها همانند رهبر و مولایش [[امیرالمومنین]] علیه السلام به خانه‌های مسکونی فقرا سر می‌‌زد و مواد غذایی بر دوش گرفته در بین خانواده‌های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می‌‌نمود.
  
در عظمت علمی‌‌ و نبوغ فكری شیخ مرتضی انصاری همین قدر كافی است كه اطلاع پیدا نمائیم تاكنون بیش از 200 نفر از علما و فضلا و دانشمندان و معاریف رجال اسلامی‌‌ بر كتب و نوشته‌های او حاشیه و تعلیقه نگاشته‌اند و كتاب‌های تالیفی او به كرات در ایران، [[عراق]] و دیگر كشورهای اسلامی‌‌ مورد تجدید طبع قرار گرفته است، به حدی كه هم اكنون مواد غذای فكری طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشكیل می‌‌دهد و شخصیت های بزرگی مانند: آخوند ملا محمدكاظم خراسانی (صاحب كفایه الاصول)، سید محمدكاظم یزدی (صاحب عروه)، حاج میرزا حبیب الله رشتی، میرزا حسن آشتیانی، شیخ ‌محمدحسین كاشف الغطا، سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ محمدجواد بلاغی، شیخ محمدحسن مامقانی و تعداد كثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار كه نام بردن آن‌ها به درازا می‌‌كشد، بر آن حاشیه و تعلیقه دارند. آنان نوشته‌ها و تالیفات شیخ را اصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق‌نگری و ژرف‌انگاری قرار داده‌اند.
+
در کتاب لؤلؤ الصدف چنین آمده است: و اغلب عطایای آن مرحوم در سحر بوده، کثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند که همیشه سالانه و ماهانه به آنان می‌‌رسید و هیچ نمی‌‌دانستند از کجاست در وقت سحر بر در خانه فقرا می‌‌رفت. با لباس مبدل و صورت را ستر می‌‌کرد و به مقدار حاجت آن‌ها مرحمت می‌‌فرمود و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی که بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می‌‌آمده، آن مرحوم بوده است او انصافاً روی [[اسلام]] را سفید کرد.
  
==سبك نگارش مرتضی انصاری==
+
نوشته‌اند که یکی از یاران شیخ، نسبت به این کار انسانی وی (کمک به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید کرد. شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و کرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است که [[امانت]] را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست که به عنوان امانت نزد من می‌‌باشد و من به صاحبانش می‌‌رسانم.
  
از ويژگي‌ها و خصوصياتى كه در نوشته هاى شيخ بزرگوار ما جلب توجه مى كند، سبك نگارش و روش ساده نگارى او است كه هر مطلب علمى را با سادگى و سلاست عبارت برگزار مى نمايد و سعى مى كند هر چه بيشتر مطلب را به ذهن خواننده نزديك تر سازد به حدى كه در خور فهم او تنزيل دهد.
+
در همان هنگام که  زعامت و رهبرى امت را بر عهده گرفته بود، مجلس درس داشت و [[نماز جماعت ]] برپا مى نمود و کارهاى مردم را بررسى مى کرد و به [[عیادت بیماران|عیادت]] بیماران و [[تشییع جنازه|تشییع جنازه ‌ها]] مى رفت و گره از مشکلات مردم مى گشود.  
  
در تاليفات او الفاظ مشكل و غيرمستعمل كمتر ديده مى شود. او با قلم شيوا و خالى از ابهام مطالب را به رشته تحرير درآورده است و اين يكى در ميان اقران و امثال او همانند صاحب جواهر و صاحب رياض از اختصاصات وى به شمار مى آيد.
+
شیخ انصارى به قدرى متقى و پرهیزکار بود که حتى هدایایى را که براى ایشان  مى آوردند بین طلاب تقسیم مى نمود و خود به اندازه حقوق یک طلبه معمولى  برمى داشت. با آن که در هر سال زیاده از صد هزار تومان (در آن زمان مبلغ کلانى بوده) از وجوه شرعى به سوى او متوجه مى گردید ولى وقتى وفات نمود درهم و دینارى  باقى نگذاشت و در زندگى به اقل مایقنع به اکتفا مى نمود. نزدیکان شیخ همواره به شیخ اعتراض مى نمودند که چرا شیخ این همه در معیشت  بر خود و خانواده سخت مى گیرد؟ روزى مادر شیخ به وى گلایه نمود که چرا با این همه وجوهى که به دستت مى رسد، مقدار ناچیزى ماهیانه به برادرت منصور مى دهى؟ شیخ فرمود: تا کلید اتاقى را که در آن بیت‌المال نگهدارى مى شد، آوردند و به مادرش داد و فرمود: «این کلید اتاق، خودت بفرما و هر چه مى خواهى بردار و به برادرم منصور بده اما روز [[قیامت|قیامت]] هم خودت باید جوابگو باشى». مادر محترمش با این سخن شیخ متنبه شد و کلید را به شیخ برگرداند و فرمود: «من هرگز چنین مسئولیتى را بر عهده نمى گیرم».
  
==اساتیدمرتضی انصاری==
+
روزى شخصى خدمت  شیخ رسید و گفت: «اى شیخ! شب گذشته در خواب  دیدم که [[شیطان|شیطان]] به سراى شما آمد و طناب بر گردن شما انداخت و کشان کشان شما را تا سر کوچه برد و شما در تمام مدت تلاش مى کردید که هر جور شده خود را از بند وى  برهانید و بالاخره سر کوچه طناب را از گردن خود به دور افکنده و به خانه برگشتید. محبت  بفرمائید و مرا راهنمایى کنید که [[تعبیر خواب|تعبیر]] آن خواب آشفته چه بوده؟». شیخ رحمة الله علیه با تبسمى آهسته فرمود: «خدا لعنت کند شیطان را، خواب شما راست  بوده  است. دیروز ما در خانه خرجى نداشتیم و وجوهات فراوانى نیز رسیده بود با خود گفتم من یک دینار برمى دارم و مایحتاج زندگى را تهیه مى کنم و بعداً آن را به جاى خود برمى گردانم. با این خیال دینارى برداشته و به قصد خرید از خانه خارج شدم ولى در بین راه با خود فکر مى کردم که آیا این کار درست است که من کردم؟ تا بالاخره سر کوچه که رسیدم سخت متنبه شدم و با خود گفتم: شیخ این چه کارى است که مى کنى و پشیمان شدم و برگشتم و دینار را در سر جاى خود قرار دادم!».
  
شیخ بزرگوار ما از محضر اساتید متعددی بهره جسته است كه هر كدام نقش ویژه‌ای در اثرگذاری در روحیه او داشته‌اند كه به بازگویی نام چند تن از آنان می‌‌پردازیم:
+
==وفات==
  
# عموی بزرگوارش، آیت الله شیخ حسین انصاری (شاگرد صاحب ریاض، تاسن 17 سالگی)
+
سرانجام این رجل علم و فضیلت و شخصیت عالیقدر، در سن ۶۷ سالگی به سال ۱۲۸۱ هجری در ۱۸ [[جمادی الثانی]]، با انبوهی از مفاخر و نوشته‌ها و ذخائر فکری و معنوی که عموما در خدمت به [[اسلام]] بود، به دار باقی شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار ساخت.  
# آیت الله سید محمد مجاهد (از شاگردان آیت الله وحید بهبهانی) او در سن 18 سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
 
# آیت الله شریف العلما مازندرانی كسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
 
# آیت الله ملا احمد نراقی (صاحب مستند الشیعه)، به مدت چهار سال تمام در كاشان
 
# آیت الله شیخ موسی كاشف الغطا فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یك سال تمام
 
# آیت الله شیخ علی كاشف الغطا، زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت 5 سال
 
# آیت الله شیخ محمدحسن صاحب جواهر. (مدت بسیار اندك محض تیمن و تبرك)
 
  
==مجیزین شیخ مرتضی انصاری==
+
جسم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولی الموحدین [[امیرالمومنین]] علیه السلام دفن شد و وصی گرامی‌‌ او، حاج [[سید علی شوشتری]] بنا به وصیت شیخ بر جنازه او [[نماز]] گزارد. شیخ منصور انصارى برادر ارجمندش، در تاریخ ولادت و وفات او گوید:
 +
{{بیت|ز غیب آمده تاریخ حیات و ممات|«غدیر» عام تولد، «فراغ» عام وفات}}
  
تعدادی از اساتید عالی‌قدر این مجتهد مبتكر و توانمند در بالا ذكر شدند، تعدادی نیز اجازه روایتی یا اجتهادی به شیخ واگذار نموده‌اند كه اسامی ‌‌چند نفر از اجازه‌دهندگان به وی در این جا ذكر می‌‌شود:
+
(لفظ «غدیر» ۱۲۱۴ برابر با تاریخ تولد، و لفظ  «فراغ» ۱۲۸۱ سال وفات اوست).
  
# آیت الله سید صدرالدین موسوی عاملی، اجازه روایتی داده‌اند كه در آن كلمه افضل و اكمل قید شده بود.
+
==پانویس==
# آیت الله عارف سترگ، ملا احمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت كرده‌اند.
+
<references />
# آیت الله شیخ محمدسعید قرجه داغی، اجازه‌نامه روائی جامع و مبسوطی در [[حق]] او صادر نموده‌اند.
 
  
==شاگردان مرتضی انصاری==
+
==منابع==
 
 
در مكتب پربار و حوزه پربركت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند كه هر كدام از استوانه‌های فقهی و مجتهدین مسلم، كاوشگر دقیق و محقق ارزشمندی بوده‌اند چون محضر مبارك علمی‌‌ او، مجتهدپرور، محقق‌ساز و اندیشمندنواز بود.
 
 
 
شاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است كه از میان آنان شخصیت های نامی ‌‌برجسته‌ای برخاسته‌اند كه هر كدام در یك صقع از اصقاع جهان اسلامی ‌‌مشعل‌دار فقه و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث انبیا و رسولان بوده‌اند.
 
 
 
ما از تعداد كثیر این جمع، به ذكر اسامی ‌‌چند تن از آنان بسنده می‌‌نمائیم:
 
 
 
# آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای بلندآوازه تحریم تنباكو
 
# آیت الله شیخ جعفر شوشتری، خطیب توانا و كاتبی پركار و واعظ پرصلابت
 
# آیت الله حاج میرزا حبیب الله رشتی، صاحب بدائع الافكار و رساله اجاره و غصب
 
# آیت الله سید حسین كوه‌كمری تبریزی، صاحب آثار و مثر فراوان و استاد بزرگ حوزه نجف
 
# آیت الله شیخ محمدحسن مامقانی، صاحب كتاب ذرایع الاحكام فی شرح شرائع الاسلام و كتب دیگر
 
# آیت الله شیخ محمدكاظم خراسانی، صاحب كفایه الاصول كه در تحقیق و تدقیق كم‌نظیر است.
 
# آیت الله حاج میرزا محمدحسن آشتیانی، نماینده تام الاختیار مراجع [[نجف]] در تحریم تنباكو در تهران
 
# آیت الله میرزا ابوالقاسم كلانتر، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری
 
# آیت الله حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی و تفسیری
 
# آیت الله ملا حسین قلی همدانی، شاگرد شیخ و صاحب منظومه حاج ملا هادی سبزواری، عارف نامی
 
# آیت الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، مجتهد نامور و صاحب فتوای مشروطیت
 
# آیت الله عابد و زاهد و فاضل بزرگوار شربیانی، مجتهد معروف آذربایجانی
 
# نابغه نامی سید جمال الدین اسدآبادی، بنیان‌گذار وحدت مسلمین و مبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی
 
 
 
==آثار و تالیفات مرتضی انصاری==
 
 
 
آثار ارزنده و تالیفات گرانسنگ و ارزشمندی از مرحوم آیت الله العظمی ‌‌حاج شیخ مرتضی انصاری به یادگار مانده است كه هر كدام نشانی از نبوغ، اجتهاد، دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربانی می‌‌باشد. ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آن‌ها می‌‌پردازیم. جا دارد نویسندگان و محققین [[حوزه علمیه]] و بنیان‌گذاران كنگره شیخ اعظم انصاری به تبیین و تحلیل آثار قلمی‌‌ او نیز بنشینند و افكار نو و طرح‌های ابتكاری شیخ را از لابلای این كتاب‌ها و رساله‌ها بیرون كشند و در اختیار حوزویان و دانشگاهیان كشور قرار دهند. اینك لیست تالیفات آن بزرگوار:
 
 
 
# المكاسب (فقه) شامل مكاسب محرمه، خیارات و [[احكام]] عمومی ‌‌معاملات
 
# فرائد الاصول (اصول) شامل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی این دو كتاب عالی‌ترین روش‌های فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرار می‌‌دهد.
 
# رساله‌ای در [[تقیه]]
 
# رساله‌ای در رضاع و نشر حرمت آن
 
# رساله‌ای در قضا میت
 
# رساله‌ای در مواسعه و مضایقه
 
# رساله‌ای در [[عدالت]]
 
# رساله‌ای در مصاهره
 
# رساله‌ای در ملك اقرار
 
# رساله‌ای در تبیین قاعده لاضرر و لاضرار
 
# رساله‌ای در [[خمس]]
 
# رساله‌ای در [[زكات]]
 
# رساله‌ای در خلل صلوه
 
# رساله‌ای در [[ارث]]
 
# رساله‌ای در [[تیمم]]
 
# رساله‌ای در قاعده تسامح
 
# رساله‌ای در باب حجیت اخبار
 
# رساله‌ای در قرعه
 
# رساله‌ای در متعه
 
# رساله‌ای در تقلید
 
# رساله‌ای در قطع و جزم
 
# رساله‌ای در ظن
 
# رساله‌ای در اصاله البرائه
 
# رساله‌ای در مناسك [[حج]]
 
# حاشیه‌ای بر مبحث استصحاب
 
# حاشیه‌ای بر نجاه العباد (رساله عملیه)
 
# كتابی در علم رجال (از وجیزه مجلسی بزرگتر است.)
 
# تالیفی در اصول الفقه
 
# حواشی بر عوائد نراقی
 
# حاشیه‌ای بر بغیه الطالب
 
# اثبات التسامح فی ادله السنن
 
# التعادل والترجیح
 
# رساله‌ای در تقیه
 
# رساله‌ای در التیمم الاستدلالی
 
# رساله‌ای در [[خمس]]
 
 
 
==گفتار استاد مطهری درباره او==
 
 
 
نسب شیخ مرتضی انصاری به جابر بن عبدالله انصاری، از صحابه بزرگوار [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله می‌‌رسد. در دزفول متولد شده و تا 20 سالگی نزد پدر خود تحصیل كرده و آن‌گاه همراه پدر به عتبات رفته است و علمای وقت كه نبوغ خارق‌العاده او را مشاهده كردند، از پدر خواستند كه او را نبرد. او در [[عراق]] چهار سال توقف كرد و از محضر اساتید بزرگ استفاده كرد.
 
 
 
آن‌گاه در اثر یك سلسله حوادث ناگوار به وطن خویش بازگشت بعد از دو سال، بار دیگر به عراق رفت و دو سال تحصیل كرد و به ایران مراجعت نمود تصمیم گرفت از محضر علمای بلاد ایران استفاده كند. عازم [[زیارت]] [[مشهد]] شد و در كاشان با حاج ملا احمد نراقی صاحب كتاب مستند الشیعه و صاحب كتاب معروف [[معراج السعادت]] فرزند ملا مهدی نراقی سابق الذكر ملاقات كرد و آن‌گاه به مشهد رفت و پنج ماه توقف نمود.
 
 
 
شیخ انصاری سفری به اصفهان و سفری به بروجرد رفته و در همه سفرها، هدفش ملاقات اساتید و استفاده از محضر آنان بوده است. در حدود سال‌های 1352 و 1353 برای آخرین بار به عتبات رفت و به كار تدریس پرداخت بعد از [[صاحب جواهر]] مرجعیت عامه یافت. شیخ انصاری را خاتم الفقها والمجتهدین لقب داده‌اند او از كسانی است كه در دقت و عمق نظر، بسیار كم‌نظیر است. علم اصول و بالتبع فقه را وارد مرحله جدیدی كرد او در [[فقه]] و [[اصول]] ابتكاراتی دارد كه بی‌سابقه است.
 
 
 
دو كتاب معروف او، رسائل و مكاسب كتاب درسی طلاب شده است علما بعد از او شاگرد اویند. حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به كتاب‌های او زده شده بعد از محقق و [[علامه حلی]] و [[شهید اول]]، شیخ انصاری تنها كسی است كه كتاب‌هایش از طرف علمای بعد از خودش مرتب حاشیه خورده دستخط مبارك شیخ انصاری، مشتمل بر اجازه اجتهاد و روایتی كه به آیت الله میرزا داود، نجل حاج میرزا اسدالله بروجردی داده‌اند و او را با القاب و عناوین فضل و كمال تعریف و توصیف نموده‌اند و شرح شده است.<ref>آشنایی با علوم اسلامی، ص309.</ref>
 
 
 
نام او شیخ مرتضی فرزند محمدامین بن شمس‌الدین بن احمد بن نورالدین بن محمدصادق شوشتری دزفولی، یكی از نامورترین و پرآوازه‌ترین فقها و مراجع عالی‌قدر تقلید در عصرهای اخیر و یكی از محقق‌ترین چهره‌های علمی ‌‌و فقهی قرون متاخر به شمار می‌‌آید.
 
 
 
نام پرشكوه شیخ مرتضی انصاری، توام با نبوغ و ابتكار و تحول و دقت می‌‌باشد او آغازگر و پایه‌گذار اصول نوینی در [[فقه]] و اصول جعفری است كه در قرن‌های اخیر به حق او را شایسته دریافت لقب خاتم الفقها والمجتهدین نموده است هر چند او در زندگی و حیات مادی و معنوی خویش پیراسته و منزه از هر نوع تظاهر و تفاخر بوده است و در تلاش‌های علمی ‌‌خود جز خدا و رضایت او و جز پیشبرد [[احكام]] الهی، فكر و اندیشه دیگری نداشته است و به تعبیر شاگرد نامدارش، مرحوم آیت الله حاج میرزا حبیب الله رشتی، او تالی تلو مقام عصمت در علوم و اصول بود.<ref>شخصیت شیخ انصاری، به قلم نواده‌اش.</ref>
 
 
 
==وفات مرتضی انصاری==
 
 
 
سرانجام این رجل علم و فضیلت و شخصیت عالیقدر، در سن 67 سالگی به سال 1281 (مضمون آیه شریفه ظهرالفساد 1281) در 18 [[جمادی الثانی]]، با انبوهی از مفاخر و نوشته‌ها و ذخائر فكری و معنوی كه عموما در خدمت به [[اسلام]] بود، به دار باقی شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار ساخت هنگام [[مرگ]] دارائی این زعیم عالیقدر اسلامی، معادل هفده تومان رایج آن روز بود كه همان مقدار هم مقروض بوده است.
 
 
 
جسم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولی الموحدین [[امیرالمومنین]] علیه السلام دفن شد و وصی گرامی‌‌ او، حاج سید علی شوشتری بنا به وصیت شیخ بر جنازه او [[نماز]] گزارد.
 
 
 
شيخ منصور انصارى برادر ارجمندش، در تاريخ ولادت و وفات او گويد:
 
 
 
{{بیت|ز غيب آمده تاريخ حيات و ممات|«غدير» عام تولد، «فراغ» عام وفات}}
 
 
 
(لفظ «غدير» 1214 برابر با تاريخ تولد، و لفظ  «فراغ» 1281 سال وفات اوست) و سن شريفش 67 سال بود.
 
  
صاحب ريحانة الادب مى نويسد: «بسيار عجيب است كه شماره لفظ «شصت و هفت» هم مطابق رقم 1281 مى باشد كه سال وفات اوست».<ref>ريحانة الادب، ج1، ص189 تا 193؛ شرح حال تفصيلى او را مى توان در: «شخصيت شيخ مرتضى انصارى»، تاليف نوه ‌اش مرتضى الانصارى؛ هدية الاحباب، ص186؛ نامه دانشوران، ج1، ص147؛ مستدرك الوسائل، ص382؛ روضات الجنات، ص655 مطالعه نمود.</ref>
+
*عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه.
 +
*مرتضی انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصاری.
  
==پانویس==
+
==آرشیو عکس و تصویر==
<references/>
 
  
==منابع==
+
<gallery mode="packed" heights="170">
* عقيقي بخشايشي، فقهاي نامدار شيعه
+
پرونده:علی (1).jpeg|قبر مرتضی انصاری در [[حرم امیرالمؤمنین علیه السلام|حرم امیرالمومنین امام علی علیه السلام]]
* مرتضی انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصاری.
+
</gallery>
  
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
 
[[رده:علمای قرن سیزدهم]]
سطر ۲۰۳: سطر ۱۷۸:
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مجتهدین]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 
[[رده:مراجع تقلید]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم امام علی علیه السلام]]
 +
[[رده: مقاله های مهم]]
 +
{{سنجش کیفی
 +
|سنجش=شده
 +
|شناسه= خوب
 +
|عنوان بندی مناسب= خوب
 +
|کفایت منابع و پی نوشت ها= خوب
 +
|رعایت سطح مخاطب عام= خوب
 +
|رعایت ادبیات دانشنامه ای= متوسط
 +
|جامعیت= خوب
 +
|رعایت اختصار= خوب
 +
|سیر منطقی= خوب
 +
|کیفیت پژوهش= خوب
 +
|رده= دارد
 +
}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۰ فوریهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۲

Shikh-ansari.jpg
نام کامل شیخ مـرتضی انصاری
زادروز ۱۲۱۴ قمری
زادگاه دزفول
وفات ۱۲۸۱ قمری
مدفن نجف

Line.png

اساتید

سید محمد مجاهد، ملا احمد نراقى، شیخ محمدحسن نجفی،...

شاگردان

میرزا محمدحسن شیرازی، شیخ جعفر شوشتری، آخوند خراسانی،...

آثار

المکاسب، فرائد الاصول، حاشیه بر «عوائد الایام»،...


شیخ مرتضی انصاری (۱۲۸۱-۱۲۱۴ ق)، از برجسته ترین فقها و عالمان در قرن سیزدهم هجری است. وی را می توان از پایه گذاران اصول نوینی در فقه و اصول جعفری دانست که شایسته لقب «خاتم الفقها و المجتهدین» شده است. وی با دو اثر جاودان «المکاسب» و «رسائل»، نام خود را در گستره معارف اصیل اسلام جاودانه کرده است.

ولادت و خاندان

مرتضی فرزند محمد امین شوشتری دزفولی معروف به شیخ انصاری، در هیجدهمین روز ماه ذی الحجه به سال ۱۲۱۴ روز غدیر، روز اکمال دین و اتمام نعمت در شهر دزفول از سلاله پاک یکی از اخلاف جابر بن عبدالله انصاری، صحابی نامدار پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله پا به عرصه وجود نهاد.

پدرش شیخ محمدامین از مبلغین و مروجین شریعت مقدسه اسلام و مادرش دختر یکی از علمای محل و بانویی پرهیزکار و با تقوی در عصر خود، هر دو از اخیار و نیکان و صالحان عصر بوده‌اند. او از همان دوران کودکی به فراگرفتن قرآن و معارف اسلامی ‌‌پرداخت و بزودی آثار نبوغ و ذکاوت در او مشاهده گردید.

تحصیلات و استادان

مسافرت به کربلا:

او در سال ۱۲۳۲ هـ.ق در سن هیجده سالگى همراه پدرش به قصد زیارت عتبات عالیات به عراق مسافرت کرد و در کربلا به توصیه عموى مکرمش شیخ حسن انصارى به خدمت سید محمد مجاهد که از علماى نامدار کربلا بود، رسید و بر او مهمان شد. تصادفاً در همان ملاقات نخست، مباحثه اى بین او و علامه سید مجاهد پیرامون وجوب یا حرمت نماز جمعه در دوران غیبت درگرفت که طى آن سید مجاهد با توجه به طرز بیان و شیوه استدلال شیخ، به استعداد و نبوغ او پى برد و آینده اى بسیار درخشانى براى او پیش بینى کرد. پس بر اساس پیشنهاد او در کربلا اقامت گزید و این اقامت چهار سال به طول انجامید.

انصاری از محضر اساتید بزرگ آن عصر، همچون خود سید مجاهد و شریف العلماء مازندرانى کسب فیض نمود و بعد به موطن اصلى خود بازگشت. پس از اقامت کوتاه در موطن، مجدداً رهسپار نجف اشرف گردید و با حضور در درس فقیه متبحر زمان، مرحوم «شیخ موسى کاشف الغطاء» به تکمیل معلومات خود پرداخت و پس از مدتى توقف در نجف باز به دزفول مراجعت نمود و آن هنگامى بود که شیخ مرتضى به مرتبه اى از علم و تبحر رسیده بود که در برخى از معارف اسلامى از اساتید خود نیز پیشى داشت.

مسافرت به مشهد:

در سال ۱۲۴۰ هـ.ق، شیخ تصمیم گرفت که به زیارت حضرت امام رضا علیه‌السلام به مشهد برود و در ضمن از حوزه علمیه آن شهر نیز بازدید به عمل آورد. مادر شیخ که دیگر فراق فرزند برایش میسر نبود به این مسافرت رضایت نمى داد. اصرار مادر به جایى رسید که سرانجام شیخ به قرآن متوسل شده و مساله را به استخاره واگذاشت و هنگامى که قرآن را باز نمود، این آیه شریفه در برابر دیدگانش پدیدار شد: «لاتخافى و لاتحزنى انّا رادّوه الیک و جاعلوه من المرسلین».[۱] این آیه شریفه مربوط به داستان حضرت موسى علیه‌السلام و نوید پیامبرى و رسالت او بود. مفهوم این آیه باعث تسکین دل مضطرب مادر گشت و به مسافرت فرزندش رضایت داد.

شیخ انصاری در این مسافرت زیارتى و علمى، از حوزه هاى علمى بروجرد، اصفهان و کاشان نیز دیدن کرد و در برخى از آن حوزه ها مدتى اقامت گزید و در کاشان مدتى در محضر درس علامه مرحوم ملا احمد نراقى صاحب مستند الشیعه شرکت جست. در عین حال به تالیف اشتغال ورزید و آن چنان این استاد و شاگرد به هم جذب شدند که معروف است هنگامى که شیخ از کاشان عزیمت نمود، علامه ملا احمد نراقى فرمود: «استفاده اى که من از این جوان نمودم، بیش از استفاده اى بود که او از من برد؛ و هم او گفت من در مسافرت‌هاى مختلف افزون بر پنجاه مجتهد مسلم دیدم که هیچ یک از ایشان مانند شیخ مرتضى نبود».

شیخ مرتضى پس از چهار سال اقامت در کاشان به اتفاق برادرش شیخ منصور به مشهد رسید. پس از زیارت و چهار ماه اقامت در آن شهر و تماس با علماء و رجال فقه و فقاهت آن دیار به تهران رسید و مدتى نیز در تهران اقامت ورزید. پس از شش سال مسافرت علمى و پربار به اتفاق برادر به دزفول بازگشت و مورد استقبال اهالى قرار گرفت و چند سالى در آنجا اقامت گزید. اما اقامت در آن شهر روح تلاشگر و کنجکاو او را قانع نمى ساخت. لذا تصمیم گرفت دوباره به نجف بازگردد. زیرا در آن مرکز علمى، افراد فراوانى را مى توانست از علم سرشار خود بهره مند سازد، از این رو در سال ۱۲۴۹ هـ.ق عازم نجف گردید و به کرسى تدریس آن حوزه علمى نشست تا مرجعیت شیعه به او منتهى گردید.

استادان:

شیخ بزرگوار ما از محضر اساتید متعددی بهره جسته است که هر کدام نقش ویژه‌ای در اثرگذاری در روحیه او داشته‌اند که به بازگویی نام چند تن از آنان می‌‌پردازیم:

  1. عموی بزرگوارش، آیت الله شیخ حسین انصاری (شاگرد صاحب ریاض، تا سن ۱۷ سالگی)
  2. آیت الله سید محمد مجاهد (از شاگردان آیت الله وحید بهبهانی) او در سن ۱۸ سالگی، دو سال تمام از محضر او بهره جسته است.
  3. آیت الله شریف العلما مازندرانی؛ کسب فیض از محضر او استدامه داشته است.
  4. آیت الله ملا احمد نراقی (صاحب مستند الشیعه)؛ به مدت چهار سال تمام در کاشان
  5. آیت الله شیخ موسی کاشف الغطا؛ فقیه عصر و نابغه دهر، به مدت یک سال تمام
  6. آیت الله شیخ علی کاشف الغطا؛ زعیم دینی و مرجع عالیقدر شیعه، به مدت ۵ سال
  7. آیت الله شیخ محمدحسن نجفی صاحب جواهر؛ (مدت بسیار اندک محض تیمن و تبرک)

تعدادی از اساتید نیز اجازه روایتی یا اجتهادی به شیخ واگذار نموده‌اند که اسامی ‌‌چند نفر از اجازه‌دهندگان به وی در این جا ذکر می‌‌شود:

  1. آیت الله سید صدرالدین موسوی عاملی، اجازه روایتی داده‌اند که در آن کلمه افضل و اکمل قید شده بود.
  2. آیت الله عارف سترگ، ملا احمد نراقی، اجازه روایتی مبسوطی عنایت کرده‌اند.
  3. آیت الله شیخ محمدسعید قرچه داغی، اجازه‌نامه روائی جامع و مبسوطی در حق او صادر نموده‌اند.
مدفن علمای حرم حضرت امیرالمومنین امام علی علیه السلام

تدریس و شاگردان

در مکتب پربار و حوزه پربرکت تدریسی شیخ بزرگوار، شاگردان متعددی تربیت یافتند که هر کدام از استوانه‌های فقهی و مجتهدین مسلم، کاوشگر دقیق و محقق ارزشمندی بوده‌اند، چون محضر مبارک علمی‌‌ او، مجتهدپرور، محقق‌ساز و اندیشمندنواز بود.

شاگرد مستقیم شیخ بزرگوار در زمان حیات خویش بیش از هزار تن بوده است که از میان آنان شخصیت های نامی ‌‌برجسته‌ای برخاسته‌اند که هر کدام در یک صقع از اصقاع جهان اسلامی ‌‌مشعل‌دار فقه و فقاهت و زعامت روحی و حامل میراث انبیا و رسولان بوده‌اند. ما از تعداد کثیر این جمع، به ذکر اسامی ‌‌چند تن از آنان بسنده می‌‌نمائیم:

  1. آیت الله میرزا محمدحسن شیرازی، صاحب فتوای تحریم تنباکو
  2. آیت الله شیخ جعفر شوشتری، خطیب توانا و کاتبی پرکار و واعظ پرصلابت
  3. آیت الله حاج میرزا حبیب الله رشتی، صاحب بدائع الافکار و رساله اجاره و غصب
  4. آیت الله سید حسین کوه‌کمری تبریزی، صاحب آثار و مثر فراوان و استاد بزرگ حوزه نجف
  5. آیت الله شیخ محمدحسن مامقانی، صاحب کتاب ذرایع الاحکام فی شرح شرائع الاسلام و کتب دیگر
  6. آیت الله شیخ محمدکاظم خراسانی، صاحب کفایة الاصول که در تحقیق و تدقیق کم‌نظیر است.
  7. آیت الله حاج میرزا محمدحسن آشتیانی، نماینده تام الاختیار مراجع نجف در تحریم تنباکو در تهران
  8. آیت الله میرزا ابوالقاسم کلانتری، صاحب تقریرات استاد خود، شیخ انصاری
  9. آیت الله حاج شیخ هادی تهرانی، مجتهد و دارای تالیفات متعدد فقهی و تفسیری
  10. آیت الله ملا حسین قلی همدانی، عارف نامی
  11. آیت الله حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی، مجتهد نامور و صاحب فتوای مشروطیت
  12. آیت الله عابد و زاهد فاضل شربیانی، مجتهد معروف آذربایجانی
  13. نابغه نامی سید جمال الدین اسدآبادی، بنیان‌گذار وحدت مسلمین و مبارز نستوه بر علیه استعمار خارجی.

آثار و تألیفات

آثار ارزنده و تألیفات گرانسنگ و ارزشمندی از مرحوم آیت الله العظمی ‌‌حاج شیخ مرتضی انصاری به یادگار مانده است که هر کدام نشانی از نبوغ، اجتهاد، دانش وسیع و تحقیق دقیق آن عالم ربانی می‌‌باشد. ما در این بخش به صورت اجمال به بازگویی برخی از آن‌ها می‌‌پردازیم. جا دارد نویسندگان و محققین حوزه علمیه و بنیان‌گذاران کنگره شیخ اعظم انصاری به تبیین و تحلیل آثار قلمی‌‌ او نیز بنشینند و افکار نو و طرح‌های ابتکاری شیخ را از لابلای این کتاب‌ها و رساله‌ها بیرون کشند و در اختیار حوزویان و دانشگاهیان کشور قرار دهند. اینک لیست تألیفات آن بزرگوار:

  1. المکاسب (فقه) شامل مکاسب محرمه، خیارات و احکام عمومی ‌‌معاملات
  2. فرائد الاصول (اصول) شامل مباحث الفاظ، امارات و اصول عملی. این دو کتاب عالی‌ترین روش‌های فقهی و اصولی را در اختیار پژوهندگان این دو علم قرار می‌‌دهد.
  3. رساله‌ای در تقیه
  4. رساله‌ای در رضاع و نشر حرمت آن
  5. رساله‌ای در قضا میت
  6. رساله‌ای در مواسعه و مضایقه
  7. رساله‌ای در عدالت
  8. رساله‌ای در مصاهره
  9. رساله‌ای در ملک اقرار
  10. رساله‌ای در تبیین قاعده لاضرر و لاضرار
  11. رساله‌ای در خمس
  12. رساله‌ای در زکات
  13. رساله‌ای در خلل صلوة
  14. رساله‌ای در ارث
  15. رساله‌ای در تیمم
  16. رساله‌ای در قاعده تسامح
  17. رساله‌ای در باب حجیت اخبار
  18. رساله‌ای در قرعه
  19. رساله‌ای در متعه
  20. رساله‌ای در تقلید
  21. رساله‌ای در قطع و جزم
  22. رساله‌ای در ظن
  23. رساله‌ای در اصالة البرائه
  24. رساله‌ای در مناسک حج
  25. حاشیه‌ای بر مبحث استصحاب
  26. حاشیه‌ای بر نجاة العباد (رساله عملیه)
  27. کتابی در علم رجال (از وجیزه مجلسی بزرگتر است.)
  28. تالیفی در اصول الفقه
  29. حواشی بر «عوائد الایام» تألیف ملا احمد نراقی
  30. حاشیه‌ای بر بغیة الطالب
  31. اثبات التسامح فی ادلة السنن
  32. التعادل و الترجیح
  33. رساله‌ای در تقیه
  34. رساله‌ای در التیمم الاستدلالی
  35. رساله‌ای در خمس

از ویژگی‌ها و خصوصیاتى که در نوشته هاى شیخ بزرگوار ما جلب توجه مى کند، سبک نگارش و روش ساده نگارى او است که هر مطلب علمى را با سادگى و سلاست عبارت برگزار مى نماید و سعى مى کند هر چه بیشتر مطلب را به ذهن خواننده نزدیک تر سازد به حدى که در خور فهم او تنزیل دهد. در تألیفات او الفاظ مشکل و غیرمستعمل کمتر دیده مى شود. او با قلم شیوا و خالى از ابهام مطالب را به رشته تحریر درآورده است و این یکى در میان اقران و امثال او همانند صاحب جواهر و صاحب ریاض از اختصاصات وى به شمار مى آید.

حاشیه‌نویسی بر کتب شیخ انصاری:

در عظمت علمی‌‌ و نبوغ فکری شیخ مرتضی انصاری همین قدر کافی است که اطلاع پیدا نمائیم تاکنون بیش از ۲۰۰ نفر از علما و فضلا و دانشمندان و معاریف رجال اسلامی‌‌ بر کتب و نوشته‌های او حاشیه و تعلیقه نگاشته‌اند و کتاب‌های تالیفی او به کرات در ایران، عراق و دیگر کشورهای اسلامی‌‌ مورد تجدید طبع قرار گرفته است، به حدی که هم اکنون غذای فکری طلاب و فضلای حوزه‌های علمیه و برخی از مجامع دانشگاهی و حقوقی را آثار او تشکیل می‌‌دهد. شخصیت های بزرگی مانند: آخوند ملا محمدکاظم خراسانی (صاحب کفایه الاصولسید محمدکاظم یزدی (صاحب عروه)، حاج میرزا حبیب الله رشتی، میرزا حسن آشتیانی، شیخ ‌محمدحسین کاشف الغطا، سید عبدالحسین شرف الدین، شیخ محمدجواد بلاغی، شیخ محمدحسن مامقانی و تعداد کثیری از علما و مجتهدین مبرز و نامدار که نام بردن آن‌ها به درازا می‌‌کشد، بر آن حاشیه و تعلیقه دارند. آنان نوشته‌ها و تالیفات شیخ را اصل قرار داده و بر آن تعلیقه و تحشیه افرودند و نظریات او را مورد تجزیه و تحلیل و عمق‌نگری قرار داده‌اند.

استاد شهید مطهری در این مورد می گوید: حواشی متعددی از طرف علمای بعد از او به کتاب‌های او زده شده، بعد از محقق و علامه حلی و شهید اول، شیخ انصاری تنها کسی است که کتاب‌هایش از طرف علمای بعد از خودش مرتب حاشیه خورده است.[۲]

مبتکر علم اصول جدید

مقام علمی ‌‌او در حدی است که به حق و شایستگی تمام، او را خاتم الفقها و پایان‌دهنده و تکمیل‌کننده فقاهت لقب داده‌اند و او یکصد و پنجاه سال تمام است که بر جهان فقه و اصول و حوزه‌های علمی ‌‌شیعه حکومت و زعامت روحی و فکری دارد و اندیشه‌ها و ابتکارات او سرفصل تاریخی در فقه به شمار آمده و مستند فقها است.

او نظریات ابتکاری و ابداعی بی‌شماری در فقه و اصول به وجود آورد که می‌‌توان نظریه حاکم بودن یکی از ادله بر دلیل‌های دیگر در مبحث تعادل و تراجیح را از نظریات مهم او به شمار آورد و همچنین بها دادن شایسته به عقل و خرد در شناخت حکم و قانون اسلام و دیگر مبارزه با اخباری‌گری رایج آن روز بود که شیخ ‌بزرگوار ما توانست با یک رشته از بیانات دقیق علمی‌‌ در برابر آن‌ها بایستد و آنان را متقاعد سازد. این امر از امتیازات بارز او به شمار می‌‌آید. او کوشید که به منکرین اعتبار عقل در شناخت معارف و احکام اسلامی‌‌ ثابت کند که ملازمه‌ای میان عقل و شرع وجود دارد و آنچه را که عقل حکم می‌‌کند، شرع نیز حکم می‌‌کند و حکومت این قاعده در اغلب فتاوی و نظریات مرحوم شیخ جلوه خاصی داد، منتهی باید خود عقل و آن قاعده فقهی مورد ارزیابی قرار گیرد که عقل چگونه عقلی باشد و قاعده نیز کدام قاعده باشد؟

او با این روش متین و مستحکم، اصول اخباری‌گری رایج آن روز را در هم کوبید و پایه‌ها و اصول مستحکمی‌‌ برای فقه و اصول نوین بنیاد نهاد و مسیر اجتهاد را روشن و مبرهن نمود. او با این وسعت مشرب، باب اجتهاد و افتا و استخراج و استنباط احکام شرعیه فرعیه را از منابع و مصادر اولیه باز گشود و رمز پیشرفت و ترقی مسلمانان را در مسیر اجتهاد و اعتقاد بر خویش در راه عمل به احکام الهی قرار داد که خود بحث شیرین و مفصلی دارد.

ویژگی‌های اخلاقی

شیخ انصاری در بین عرفای نحله نجف

شیخ انصاری نه تنها در زمینه مسائل علمى و فقهى یگانه دوران بود، بلکه در اخلاق و زهد نیز در میان اقران و امثال کم نظیر بود. او در زهد و وارستگى معنوى و اخلاقى به مقام والایى از عروج و ارتقاء رسیده بود که مرحوم حاج میرزا حبیب الله رشتى، یکى از اصحاب و معاصران او، آن را یکى از امتیازات فوق‌العاده اش به شمار آورده و مى گوید: «شیخ در سه چیز امتیاز داشت: علم، ریاست، تقوى و زهد».

او در زهد نمونه و الگو بود. یکى از بهترین موارد بروز و ظهور و تجلى تقوى در مسائل مالى و اقتصادى است. در تقوى و صیانت نفس او در این باره کافى است که گفته شود با آن که وجوه شرعى فراوانى از چهل میلیون شیعه روى زمین آن روزگار در نجف به محضرش آورده مى شد، در عین حال او همانند یک فرد فقیر گذران مى کرد و حتى اموالى را که به عنوان تحفه و هدیه به محضرش آورده مى شد بین فقرا و مستمندان یا طلاب و مصالح عمومى مسلمین صرف مى کرد. از آن نظر که این تحفه ها به عنوان مرجعیت است، نه به عنوان شخص مرجع، عنوان رئیس شریعت است نه شخص رئیس.

او به مشکلات و امور مردم شخصا رسیدگی می‌‌کرد و از احوال طلاب و محصلین همواره جویا می‌‌شد و برای ترویج بیشتر از علوم دین با بودن علما و طلاب در یکی از شهرستان‌ها، اجازه نمی‌‌داد سهم امام را از آنجا به جای دیگری ببرند و سفارش می‌‌نمود که در همان شهر به مصرف محصلین و طلاب برسانند.

شیخ نه تنها به طلاب حوزه رسیدگی می‌‌کرد، بلکه همواره به فکر فقرا و مستمندان نیز بوده است و شب‌ها همانند رهبر و مولایش امیرالمومنین علیه السلام به خانه‌های مسکونی فقرا سر می‌‌زد و مواد غذایی بر دوش گرفته در بین خانواده‌های مستمند و بیچاره تقسیم و توزیع می‌‌نمود.

در کتاب لؤلؤ الصدف چنین آمده است: و اغلب عطایای آن مرحوم در سحر بوده، کثیری از فقرا معاش (حقوق) معین داشتند که همیشه سالانه و ماهانه به آنان می‌‌رسید و هیچ نمی‌‌دانستند از کجاست در وقت سحر بر در خانه فقرا می‌‌رفت. با لباس مبدل و صورت را ستر می‌‌کرد و به مقدار حاجت آن‌ها مرحمت می‌‌فرمود و چون شیخ از دنیا رفت، معلوم شد آن مردی که بر درب منازل این مردم در اوقات غیرمتعارفه می‌‌آمده، آن مرحوم بوده است او انصافاً روی اسلام را سفید کرد.

نوشته‌اند که یکی از یاران شیخ، نسبت به این کار انسانی وی (کمک به فقرا و مستمندان) از او ستایش و تمجید کرد. شیخ در پاسخ گفت: این وسیله فخر و کرامتی نیست، زیرا وظیفه هر فرد معمولی است که امانت را به صاحبش برساند و این وجوه هم حقوق فقراست که به عنوان امانت نزد من می‌‌باشد و من به صاحبانش می‌‌رسانم.

در همان هنگام که زعامت و رهبرى امت را بر عهده گرفته بود، مجلس درس داشت و نماز جماعت برپا مى نمود و کارهاى مردم را بررسى مى کرد و به عیادت بیماران و تشییع جنازه ‌ها مى رفت و گره از مشکلات مردم مى گشود.

شیخ انصارى به قدرى متقى و پرهیزکار بود که حتى هدایایى را که براى ایشان مى آوردند بین طلاب تقسیم مى نمود و خود به اندازه حقوق یک طلبه معمولى برمى داشت. با آن که در هر سال زیاده از صد هزار تومان (در آن زمان مبلغ کلانى بوده) از وجوه شرعى به سوى او متوجه مى گردید ولى وقتى وفات نمود درهم و دینارى باقى نگذاشت و در زندگى به اقل مایقنع به اکتفا مى نمود. نزدیکان شیخ همواره به شیخ اعتراض مى نمودند که چرا شیخ این همه در معیشت بر خود و خانواده سخت مى گیرد؟ روزى مادر شیخ به وى گلایه نمود که چرا با این همه وجوهى که به دستت مى رسد، مقدار ناچیزى ماهیانه به برادرت منصور مى دهى؟ شیخ فرمود: تا کلید اتاقى را که در آن بیت‌المال نگهدارى مى شد، آوردند و به مادرش داد و فرمود: «این کلید اتاق، خودت بفرما و هر چه مى خواهى بردار و به برادرم منصور بده اما روز قیامت هم خودت باید جوابگو باشى». مادر محترمش با این سخن شیخ متنبه شد و کلید را به شیخ برگرداند و فرمود: «من هرگز چنین مسئولیتى را بر عهده نمى گیرم».

روزى شخصى خدمت شیخ رسید و گفت: «اى شیخ! شب گذشته در خواب دیدم که شیطان به سراى شما آمد و طناب بر گردن شما انداخت و کشان کشان شما را تا سر کوچه برد و شما در تمام مدت تلاش مى کردید که هر جور شده خود را از بند وى برهانید و بالاخره سر کوچه طناب را از گردن خود به دور افکنده و به خانه برگشتید. محبت بفرمائید و مرا راهنمایى کنید که تعبیر آن خواب آشفته چه بوده؟». شیخ رحمة الله علیه با تبسمى آهسته فرمود: «خدا لعنت کند شیطان را، خواب شما راست بوده است. دیروز ما در خانه خرجى نداشتیم و وجوهات فراوانى نیز رسیده بود با خود گفتم من یک دینار برمى دارم و مایحتاج زندگى را تهیه مى کنم و بعداً آن را به جاى خود برمى گردانم. با این خیال دینارى برداشته و به قصد خرید از خانه خارج شدم ولى در بین راه با خود فکر مى کردم که آیا این کار درست است که من کردم؟ تا بالاخره سر کوچه که رسیدم سخت متنبه شدم و با خود گفتم: شیخ این چه کارى است که مى کنى و پشیمان شدم و برگشتم و دینار را در سر جاى خود قرار دادم!».

وفات

سرانجام این رجل علم و فضیلت و شخصیت عالیقدر، در سن ۶۷ سالگی به سال ۱۲۸۱ هجری در ۱۸ جمادی الثانی، با انبوهی از مفاخر و نوشته‌ها و ذخائر فکری و معنوی که عموما در خدمت به اسلام بود، به دار باقی شتافت و جهان اسلام را در سوگ خود عزادار ساخت.

جسم مطهر و مقدسش در جوار قبر حضرت مولی الموحدین امیرالمومنین علیه السلام دفن شد و وصی گرامی‌‌ او، حاج سید علی شوشتری بنا به وصیت شیخ بر جنازه او نماز گزارد. شیخ منصور انصارى برادر ارجمندش، در تاریخ ولادت و وفات او گوید:

ز غیب آمده تاریخ حیات و ممات «غدیر» عام تولد، «فراغ» عام وفات

(لفظ «غدیر» ۱۲۱۴ برابر با تاریخ تولد، و لفظ «فراغ» ۱۲۸۱ سال وفات اوست).

پانویس

  1. سوره قصص، آیه ۲۸.
  2. آشنایی با علوم اسلامی، ص۳۰۹.

منابع

  • عقیقی بخشایشی، فقهای نامدار شیعه.
  • مرتضی انصاری، زندگی و شخصیت شیخ انصاری، کنگره جهانی بزرگداشت دویستمین سالگرد تولد شیخ انصاری.

آرشیو عکس و تصویر