شیخ عباسعلی شاهرودی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
آيت الله حاج شيخ عباس علي ابرسجي معروف به شاهرودي
+
آیت الله حاج شیخ عباسعلی ابرسجی معروف به شاهرودی (۱۳۸۳-۱۳۲۰ ق)، از علمای وارسته و مبارز و از مدرسین بزرگ [[حوزه علمیه قم]] بود. بیانیه های متعدد وی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت و در اعتراض به تصویب قوانین و لوایح خلاف [[اسلام]]، خطاب به مقامات رژیم پهلوی، بیانگر [[شجاعت]]، بصیرت و هوشیاری این روحانی سرافراز [[شیعه]] است.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = آیت‌الله عباسعلی شاهرودی
 +
||تصویر= [[پرونده:Abasali.jpg]]
 +
||زادروز = ۱۳۲۰ قمری
 +
|زادگاه = شاهرود
 +
|وفات =  ۱۳۸۳ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]
 +
|اساتید =  [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایری]]، میرزا ابوالحسن جلوه،...
 +
|شاگردان = شیخ محمد یزدی، شیخ محمدعلی انتظاری،...
 +
|آثار = حاشیه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، برهان الشیعه فی اثبات الرجعة،...
 +
}}
 +
==تحصیلات و استادان==
  
<br />
+
عباسعلی اَبرسَجی معروف به شاهرودی فرزند حاجی قدیر، متولد سال ۱۳۲۰ قمری در بسطامِ شاهرود است. او در سن دوازده سالگی با گرفتن اولین مدرک تحصیلی، عشق و علاقه سرشار به فراگیری علوم دینی در وی نمایان شد. عباسعلی بعد از طی دوران ابتدایی به [[حوزه علمیه]] بسطام که زیر نظر مرحوم میرمطلب بسطامی ‌‌اداره می‌‌شد،<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۲۲۸.</ref> وارد گردید و به مدت دو سال به تحصیل پرداخت. در آن زمان حوزه علمیه شهر گرگان از شهرت بسیار خوبی برخوردار بود؛ از این رو، در سن پانزده سالگی با کسب اجازه از پدرش به حوزه علمیه گرگان رفت و تا پایان مرحله سطح در آن حوزه به تحصیل پرداخت.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی مظفری.</ref>
  
==تحصيلات و استادان==
+
حاج شیخ عباس علی شاهرودی برای ادامه تحصیلات عالیه به [[مشهد]] مقدس رفت و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الائمه [[امام رضا علیه السلام|علی ابن موسی الرضا]] علیه السلام سکونت گزید و از محضر اساتید بزرگوار آن حوزه مقدسه استفاده کرد و جان و روح تشنه خود را با کسب معلومات عالیه اسلامی ‌‌سیراب ساخت.
  
عباسعلي ابرسجي معروف به شاهرودي فرزند حاجي قدير، متولد سال 1320 ق. است. او در سن دوازده سالگي با گرفتن اولين مدرك تحصيلي، عشق و علاقه سرشار به فراگيري علوم ديني در وي نمايان شد.
+
برخی از استادان وی در مشهد مقدس عبارتند از آیات بزرگوار:
  
عباسعلي بعد از طي دوران ابتدايي به [[حوزه علميه]] بسطام كه زير نظر مرحوم ميرمطلب بسطامی ‌‌اداره می‌‌شد،<ref> گنجينه دانشمندان، ج 9، ص 228.</ref> وارد گرديد و به مدت دو سال به تحصيل پرداخت. در آن زمان حوزه علميه شهر گرگان از شهرت بسيار خوبي برخوردار بود؛ از اين رو، در سن پانزده سالگي با كسب اجازه از پدرش به حوزه علميه گرگان رفت و تا پايان مرحله سطح در آن حوزه به تحصيل پرداخت.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلي مظفري.</ref>
+
*۱- [[میرزا ابوالحسن جلوه|میرزا ابوالحسن جلوه زواره‌ای]].<ref> تاریخ علمای خراسان، ص ۲۸۴ شرح زندگی «حکیم جلوه» در مجموعه گلشن ابرار، ج ۲، آمده است.</ref>
  
حاج شيخ عباس علي شاهرودي براي ادامه تحصيلات عاليه به [[مشهد]] مقدس رفت و در جوار ملكوتي حضرت ثامن الائمه [[امام رضا علیه السلام|علي ابن موسي الرضا]] علیه السلام سكونت گزيد و از محضر اساتيد بزرگوار آن حوزه مقدسه استفاده كرد و جان و روح تشنه خود را با كسب معلومات عاليه اسلامی ‌‌سيراب ساخت.
+
*۲- حاج شیخ احمد کفایی خراسانی.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۹۴.</ref>
  
برخي از استادان وي در مشهد مقدس عبارتند از آيات بزرگوار:
+
*۳- حاج شیخ مجتبی قزوینی.<ref> همان، ص ۱۵۴.</ref>
  
*1- [[میرزا ابوالحسن جلوه|ميرزا ابوالحسن جلوه زواره‌اي]].<ref> تاريخ علماي خراسان، ص 284 شرح زندگي «حكيم جلوه» در مجموعه گلشن ابرار، ج 2، آمده است.</ref>
+
*۴- علامه حاج شیخ کاظم مهدوی دامغانی.<ref> همان، ص ۱۰۵ و ۱۰۸.</ref><ref> دایی پدر مؤلف مقاله.</ref>
  
*2- حاج شيخ احمد كفايي خراساني.<ref> گنجينه دانشمندان، ج 7، ص 94.</ref>
+
آیت الله شاهرودی در جستجوی معارف دین در سال ۱۳۴۱ ق. به دارالعلم [[قم]] کوچ کرد و در جوار بارگاه ملکوتی کریمه اهل البیت [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت معصومه]] علیهاالسلام مسکن گزید و در شمار شاگردان ممتاز مؤسس [[حوزه علمیه قم]]، [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|حاج شیخ عبدالکریم حایری]] درآمد و به مقام رفیع [[اجتهاد]] نایل گردید. معظم‌له از آیت الله العظمی [[سید ابوالحسن اصفهانی|‌‌سید ابوالحسن اصفهانی]] اعلی الله مقامه نیز دارای اجازه اجتهاد بود.<ref> آینه دانشوران، ص ۸۶.</ref>
  
*3- حاج شيخ مجتبي قزويني.<ref> همان، ص 154.</ref>
+
==تدریس و شاگردان==
 +
آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی ضمن تحصیل دروس عالیه، به تدریس کتب سطح مانند [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] و کفایتین می‌‌پراخت و دانشجویان زیادی از وجود وی بهرمند می‌‌شدند.
  
*4- علامه حاج شيخ كاظم مهدوي دامغاني.<ref> همان، ص 105 و 108.</ref><ref> دايي پدر مؤلف مقاله.</ref>
+
بر اساس فرموده برخی از بزرگان [[حوزه علمیه قم]] - که از شاگردان معظم‌له محسوب می‌‌شوند - بعد از تبعید حضرت [[امام خمینی]] قدس سره در سال ۱۳۴۳ ش، و خلأ حضور امام در حوزه علمیه، درس دو نفر از علمای ارجمند [[قم]] از رونق بهتری برخوردار بود که یکی آیت الله [[سید محمد محقق داماد|سید محمد محقق داماد]] قدس سره و دیگری درس آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی بود که طلاب بسیاری از وجود معظم‌له کسب فیض نموده و تربیت یافتند.  
  
آيت الله شاهرودي در جستجوي معارف دين در سال 1341 ق. به دارالعلم [[قم]] كوچ كرد و در جوار بارگاه ملكوتي كريمه اهل البيت [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت معصومه]] علیهاالسلام مسكن گزيد و در شمار شاگردان ممتاز مؤسس [[حوزه علميه قم]]، [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|حاج شيخ عبدالكريم حايري]] درآمد و به مقام رفيع [[اجتهاد]] نايل گرديد. معظم‌له از آيت الله العظمی [[سید ابوالحسن اصفهانی|‌‌سيد ابوالحسن اصفهاني]] اعلي الله مقامه نیز داراي اجازه اجتهاد بود.<ref> آينه دانشوران، ص 86.</ref>
+
آیت الله شاهرودی عصرها در مدرس [[مدرسه فیضیه]] زیر کتابخانه، خارج فقه تدریس می‌‌کرد<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۸ و ۱۷۹.</ref> و صبح ها و عصرها در مسجد عشقعلی، واقع در خیابان انقلاب (چهارمردان)، مشغول تدریس خارج [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] بود.<ref> آینه دانشوران، ص ۲۶.</ref> این مدرس بزرگ در جلسات درس اقوال اکثر علما، از قدما و متأخرین را به صورت روشن و شفاف بیان می‌‌فرمود. هیچ گاه دیده نشد نظر شخصی خود را مطرح کند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی انتظاری، از شاگردان معظم‌له.</ref>
  
== تدریس و شاگردان ==
+
نام برخی از آیات و حجج الاسلام که از محضر ایشان کسب فیض نموده‌اند، بدین شرح است:
آيت الله ميرزا عباسعلي شاهرودي ضمن تحصيل دروس عاليه، به تدريس كتب سطح مانند [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] و كفايتين می‌‌پراخت و دانشجويان زيادي از وجود وي بهرمند می‌‌شدند.
 
  
بر اساس فرموده برخي از بزرگان [[حوزه علميه قم]] - كه از شاگردان معظم‌له محسوب می‌‌شوند - بعد از تبعيد حضرت [[امام خمينی]] قدس سره در سال 1343 ش، توسط حكومت جابرانه پهلوي و خلأ حضور امام در حوزه علميه، درس دو نفر از علماي ارجمند [[قم]] از رونق بهتري برخوردار بود كه يكي آيت الله [[سید محمد محقق داماد|سيد محمد محقق داماد]] قدس سره و ديگري درس آيت الله ميرزا عباسعلي شاهرودي بود كه طلاب بسياري از وجود معظم‌له كسب فيض نموده و تربيت يافتند.  
+
- حاج شیخ محمد یزدی، حفظه الله؛ وی قبل و بعد از انقلاب از رجال دلسوز [[اسلام]] و انقلاب بوده و فعلاً در سمت عضو فقهای شورای نگهبان و [[امام جمعه]] موقت [[تهران]] در خدمت اسلام و امت اسلامی ‌‌است.<ref> خاطرات آیت الله محمد یزدی.</ref>
  
ستاره ابرسج عصرها در مدرس [[مدرسه فيضيه]] زير كتابخانه، خارج فقه تدريس می‌‌كرد<ref> گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 178 و 179.</ref> و صبح ها و عصرها در مسجد عشقعلي، واقع در خيابان انقلاب (چهارمردان)، مشغول تدريس خارج [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] بود.<ref> آينه دانشوران، ص 26.</ref> اين مدرس بزرگ در جلسات درس اقوال اكثر علما، از قدما و متأخرين را به صورت روشن و شفاف بيان می‌‌فرمود. هيچ گاه ديده نشد نظر شخصي خود را مطرح كند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلي انتظاري، از شاگردان معظم‌له.</ref>
+
*۲- حاج سید محمدعلی موسوی مشهور به «صدرایی اشکوری»؛ وی دارای اجازه [[اجتهاد]] از بعضی مراجع بزرگ همچون: سید ابوالحسن اصفهانی، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای]] و... و تألیفات فراوانی دارد که برخی از آن بیش از ۱۴ بار به زیور طبع آراسته شده است؛ مانند کتاب پرتو حق (زندگانی علی ابن ابی طالب) و تفسیر [[سوره یس]] و حقایق اسلام.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۳۸۰.</ref>
  
نام برخي از آيات و حجج الاسلام كه از محضر ايشان كسب فيض نموده‌اند، بدين شرح است:
+
*۳- حاج شیخ محمدعلی انتظاری. وی از اساتید محترم حوزه علمیه قم است که هم اکنون به تدریس شرح لمعتین اشتغال دارد و از خطبا و مبلغین مشهور محسوب می‌‌شود.
  
*1- حاج شيخ محمد يزدي، حفظه الله؛ وي قبل و بعد از انقلاب از رجال دلسوز [[اسلام]] و انقلاب بوده و فعلاً در سمت عضو فقهاي شوراي نگهبان و [[امام جمعه]] موقت [[تهران]] در خدمت اسلام و امت اسلامی ‌‌است.<ref> خاطرات آيت الله محمد يزدي.</ref>
+
*۴- حاج شیخ محسن اللهی لاهیجانی. وی فعلاً در شهر لاهیجان سکونت و به تبلیغ و ارشاد و امامت جماعت اشتغال دارد.
  
*2- حاج سيد محمدعلي موسوي مشهور به «صدرايي اشكوري»؛ وي داراي اجازه [[اجتهاد]] از بعضي مراجع بزرگ همچون: سيد ابوالحسن اصفهاني، [[سید محمد حجت کوه کمره ای|سيد محمد حجت كوه‌كمره‌اي]] و... و تأليفات فراواني دارد كه برخي از آن بيش از 14 بار به زيور طبع آراسته شده است؛ مانند كتاب پرتو حق (زندگاني علي ابن ابي طالب) و تفسير [[سوره يس]] و حقايق اسلام.<ref> گنجينه دانشمندان، ج ص 380.</ref>
+
*۵- احمدعلی احمدی شاهرودی.<ref> ستارگان حرم، ج ۱۱، ص ۱۲ به بعد و گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۷۸.</ref>
  
*3- حاج شيخ محمدعلي انتظاري. وي از اساتيد محترم حوزه علميه قم است كه هم اكنون به تدريس شرح لمعتين اشتغال دارد و از خطبا و مبلغين مشهور محسوب می‌‌شود.
+
*۶- حاج شیخ محمدصادق تهرانی.<ref> گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۱۷.</ref>
  
*4- حاج شيخ محسن اللهي لاهيجاني. وي فعلاً در شهر لاهيجان سكونت و به تبليغ و ارشاد و امامت جماعت اشتغال دارد.
+
*۷- حاج شیخ علی‌اکبر حسنی؛ عضو هیئت تحریریه مکتب اسلام که در عهد طاغوت بهترین ماهنامه حوزه علمیه [[قم]] بود. وی از اساتید معظم برخی مدارس، دانشگاه قم و دانشکده سپاه پاسداران و نویسنده مقالات و آثار علمی ‌‌متعدد می‌‌باشد.<ref> همان، ج ۹، ص ۱۲۶.</ref>
  
*5- احمدعلي احمدي شاهرودي.<ref> ستارگان حرم، ج 11، ص 12 به بعد و گنجينه دانشمندان، ج 9، ص 78.</ref>
+
*۸- حاج سید جلیل حسینی زرآبادی.<ref> همان، ص ۱۷۲.</ref>
  
*6- حاج شيخ محمدصادق تهراني.<ref> گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 117.</ref>
+
*۹- حاج شیخ حسین احمدلو. وی فعلاً امام جمعه و نماینده مقام معظم رهبری در غرق آباد و پدر بزرگوار شهید می‌‌باشند.
  
*7- حاج شيخ علي‌اكبر حسني؛ عضو هيئت تحريريه مكتب اسلام كه در عهد طاغوت بهترين ماهنامه حوزه علميه [[قم]] بود. وي از اساتيد معظم برخي مدارس، دانشگاه قم و دانشكده سپاه پاسداران و نويسنده مقالات و آثار علمی ‌‌متعدد می‌‌باشد.<ref> همان، ج 9، ص 126.</ref>
+
*۱۰- حاج شیخ محمدرضا توسلی.
  
*8- حاج سيد جليل حسيني زرآبادي.<ref> همان، ص 172.</ref>
+
*۱۱- حاج شیخ حسن آقا تهرانی. وی امامت جماعت مسجد باغ پنبه - واقع در خیابان عمار یاسر، محلی که مرحوم شاهرودی در حیاتشان صبح ها اقامه جماعت داشتند - را به عهده دارند.
  
*9- حاج شيخ حسين احمدلو. وي فعلاً امام جمعه و نماينده مقام معظم رهبري در غرق آباد و پدر بزرگوار شهيد می‌‌باشند.
+
*۱۲- [[اکبر هاشمی رفسنجانی|علی‌اکبر هاشمی ‌‌رفسنجانی]].
  
*10- حاج شيخ محمدرضا توسلي.
+
*۱۳- حاج [[رضا استادی مقدم|شیخ رضا استادی]].
  
*11- حاج شيخ حسن آقا تهراني. وي امامت جماعت مسجد باغ پنبه - واقع در خيابان عمار ياسر، محلي كه مرحوم شاهرودي در حياتشان صبح ها اقامه جماعت داشتند - را به عهده دارند.
+
*۱۴- حاج شیخ محمد مؤمن قمی.
  
*12- [[اکبر هاشمی رفسنجانی|علي‌اكبر هاشمی ‌‌رفسنجاني]].
+
*۱۵- حاج شیخ زین‌العابدین قربانی. امام جمعه محترم رشت.
  
*13- حاج شيخ [[رضا استادی مقدم|رضا استادي]].
+
*۱۶- حاج شیخ حسین طیبی قزوینی. صاحب کتاب مصباح الاستنباط.
  
*14- حاج شيخ محمد مؤمن قمي.
+
*۱۷- حاج شیخ شفیع شفیعی.
  
*15- حاج شيخ زين‌العابدين قرباني. امام جمعه محترم رشت.
+
*۱۸- حاج شیخ مسعود سلطانی. و دارای رساله عملیه و از اساتید محترم درس خارج [[فقه]] حوزه علمیه قم می‌‌باشد.
  
*16- حاج شيخ حسين طيبي قزويني. صاحب كتاب مصباح الاستنباط.
+
*۱۹- شهید حاج آقا فخرالدین طاهری قهدریجانی.<ref> همان، ص ۲۲۹.</ref>
  
*17- حاج شيخ شفيع شفيعي.
+
*۲۰- شیخ حسن چاوشی معروف به نائینی اصفهانی.
  
*18- حاج شيخ مسعود سلطاني. و داراي رساله عمليه و از اساتيد محترم درس خارج [[فقه]] حوزه علميه قم می‌‌باشد.
+
و شاگردان دیگری که بسیاری از آن ها به درجه والای اجتهاد نایل آمده‌اند؛ بعضی همچون شهید حاج میرزا علی غروی تبریزی توسط حزب بعث [[عراق]] در [[نجف]] اشرف به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسیدند و برخی هم‌اکنون با بیان و قلم مدافع ارزش‌های اسلامی ‌‌هستند.
  
*19- شهيد حاج آقا فخرالدين طاهري قهدريجاني.<ref> همان، ص 229.</ref>
+
==آثار و تألیفات==
  
*20- شيخ حسن چاوشي معروف به نائيني اصفهاني.
+
آن مجاهد [[فقیه|فقیه]] در عین حال که کوشش خود را در تربیت شاگردان بکار گرفت و انسان‌هایی وارسته و پرارزشی به جامعه اسلامی ‌‌تحویل داد، به تحقیق و تدوین کتب با ارزشی پرداخت و باقیات الصالحات مکتوب از خود به جا گذارد. برخی آثار او که امروز مورد استفاده بسیاری از علما و دانش پژوهان است، عبارتند از:
  
و شاگردان ديگري كه بسياري از آن ها به درجه والاي اجتهاد نايل آمده‌اند؛ بعضي همچون شهيد حاج ميرزا علي غروي تبريزي توسط حزب بعث [[عراق]] در [[نجف]] اشرف به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسيدند و برخي هم‌اكنون با بيان و قلم مدافع ارزش‌هاي اسلامی ‌‌هستند.
+
*۱- حاشیه بر کتاب گرانسنگ [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] مرحوم [[آخوند خراسانی|آخوند خراسانی]] قدس سره؛ که در سال ۱۳۵۶ هـ.ق در [[نجف]] اشرف به چاپ رسید.
  
==آثار شیخ عباس علی شاهرودی==
+
*۲- حاشیه بر کتاب پرارزش وسیلة النجاة مرحوم [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانی]] قدس سره؛ که در سال ۱۳۵۶ ق. در [[تهران]] به چاپ رسیده است.
  
آن مجاهد فقيه در عين حال كه كوشش خود را در تربيت شاگردان بكار گرفت و انسان‌هايي وارسته و پرارزشي به جامعه اسلامی ‌‌تحويل داد، به تحقيق و تدوين كتب با ارزشي پرداخت و باقيات الصالحات مكتوب از خود به جا گذارد. برخي آثار او كه امروز مورد استفاده بسياري از علما و دانش پژوهان است، عبارتند از:
+
*۳- برهان الشیعه فی اثبات الرجعة؛ در سال ۱۳۵۴ هـ.ق در تهران به چاپ رسیده است.
  
*1- حاشيه بر كتاب گرانسنگ كفاية الاصوال مرحوم خراساني قدس سره؛ كه در سال 1356 هـ.ق در [[نجف]] اشرف به چاپ رسيد.
+
*۴- تقریرات الاصول.
  
*2- حاشيه بر كتاب پرارزش وسيلة النجاة مرحوم سيدابوالحسن اصفهاني قدس سره؛ كه در سال 1356 ق. در تهران به چاپ رسيده است.
+
*۵- اجتهاد و تقلید.
  
*3- برهان الشيعه في اثبات الرجعة؛ در سال 1354 هـ.ق در تهران به چاپ رسيده است.
+
*۶- حاشیه بر [[عروة الوثقى (کتاب)|عروة الوثقی]] اثر [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم یزدی]].
  
*4- تقريرات الاصول.
+
*۷- رساله عملیه به نام منهج الاحکام.
  
*5- اجتهاد و تقليد.
+
==مبارزات سیاسی==
  
*6- حاشيه بر عروة الوثقي سيد محمدكاظم يزدي.
+
آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی، از جمله مراجع اهل قلم و شجاع [[حوزه علمیه قم]] بشمار می‌‌آید که در موارد گوناگون با شهامت تمام، خط بطلان بر تصویب‌نامه‌های حکومت ظالم رضاخانی زده، مردم را نسبت به تصمیمات خائنانه آمریکا و مزدورش حکومت پهلوی، آگاه نمود که ما به چند مورد آن اشاره می‌‌کنیم:
  
*7- رساله عمليه به نام منهج الاحكام.
+
الف. هنگامی ‌‌که عده‌ای از مردم [[تهران]] به منظور همکاری با حضرت آیت الله [[سید ابوالقاسم کاشانی|سید ابوالقاسم کاشانی]] و جبهه ملی و سازمان‌هایی که در راه ملی کردن صنعت نفت تلاش می‌‌کردند؛ از این مرجع عالی قدر [[فتوا|استفتاء]] کردند، او در جواب آن ها چنین نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به این که از اینجانب سؤال فرمودید، از حکم [[شرع]] و [[دین|دین]] درباره قطع ایادی اجانب و خائنین از مملکت و ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، البته معلوم و جای هیچ گونه تردیدی نیست که کوتاه کردن دست اجانب از کشور مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور، بر هر مسلمانی لازم و واجب است که در این موضوع مهم و امر حیاتی جدیت نمایند، خصوصاً که مثل آیت الله آقای کاشانی دامت برکاته العالی در رأس این نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شریف خود را مصروف در رفع [[ظلم]] و جور و تأمین آسایش مسلمین می‌‌فرمایند و همیشه اوقات در کارهای خیر و مشروع و مبارزه با ظلم در صف اول فداکاران [[اسلام]] قرار دارند، و سال‌های متمادی است که در امور کشور و کشورداری به نکات و رموز اجتماعی، اطلاع کافی دارند؛ بر مسلمانان لازم است که از وجود محترم امثال ایشان تبعیت و قدردانی نمایند. و روی موازین شرع و دین مقدس اسلام برای مسلمین در اقدام بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، جای هیچ گونه شبهه و تردیدی باقی نمی‌‌ماند. الاحقر عباسعلی شاهرودی».<ref> شهداء روحانیت در یکصد سال اخیر تألیف علی ربانی خلخالی، ص ۲۰۲ و تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلال الدین مدنی، ج ۱، ص ۳۶۵، پاورقی، ۱۳۶۱ ش.</ref>
  
==مبارزات سياسي شیخ==
+
ب. معظم‌له در مورد انجمن‌های ایالتی و ولایتی به نخست وزیر وقت، اسدالله اعلم، تلگراف شدیدی زده که طبق نوشته‌های سید حمید روحانی در کتاب اسناد انقلاب اسلامی، این چهارمین تلگراف آن مرجع دلسوز بوده است. متن تلگراف بدین شرح می‌‌باشد: «جناب آقای علم نخست وزیر! تذکر می‌‌دهیم عصر جمعه جمعیت بسیار زیادی تقریباً در حدود پانصد، ششصد نفر از تجار و اصناف محترم قم و طهران حاضر در منزل برای تعیین تکلیف، اولاً خیال نکنید ممنوعیت شرکت زنان و تساوی آن ها در حقوق با مردان، فتوایی است که از من یا چند نفر دیگر از اعلام بلکه از اصول بسیار مهم دین اسلام و حکمی ‌‌است قطعی و اجتماعی و ضروری که خداوند علّام معین فرموده تا روز قیام، و چنین حکمی‌‌ که تغییر او مساوق با تغییر اصل دین است، قابل تقدیم به مجلس و تقاضای تصویب نیست و به هیچ قانونی از شرع و عقل و مشروطیت و جمهوریت تبدیل جا ندارد فکر استبداد و دیکتاتوری که آن هم ملازم با نابودی ملت یا دولت، و ثانیاً خیال نکنید مبارزه با ملت ضعیف و روحانیت بی‌چیز است بلکه مبارزه با یگانه خداوند مقتدر جهان است و تصور نکنید مردم می‌‌گویند دولت با قدرت ترسید از ملت، زیرا دول بزرگ اعطای آزادی می‌‌کنند به مستعمرات خود و مردم هم غیر از تقدیر و تمجید چیزی نمی‌‌گویند. امید تقاضای ملت و روحانیت سریعاً اجابت. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۶ [[ماه جمادی الثانی|جمادی الثانی]] ۱۳۸۲».<ref> کتاب اسناد انقلاب اسلامی، سید حمید روحانی، ج ۲، ص ۴۶.</ref>
  
آيت الله حاج شيخ عباسعلي شاهرودي، از جمله مراجع اهل قلم و شجاع [[حوزه علميه]] [[قم]] بشمار می‌‌آيد كه در موارد گوناگون با شهامت تمام، خط بطلان بر تصويب‌نامه‌هاي حكومت ظالم رضاخاني زده، مردم را نسبت به تصميمات خائنانه آمريكا و مزدورش حكومت پهلوي، آگاه نمود كه ما به چند مورد آن اشاره می‌‌كنيم:
+
ج. تلگراف دیگری در همین خصوص از معظم‌له صادر شده است، بدین شرح: «جناب آقای علم نخست وزیر! تصویب نامه شما به نظر شرع مقدس باطل و مردود است. زیرا خلاف صریح [[قرآن]] مجید و [[اجماع]] مراجع تقلید و ضدحکم مهم خداوند منان که معین فرموده در موضوع زنان و نیز از نظر قانون جهانی هم بی‌اعتبار، زیرا اگر کشور شما مشروطه است، با نبودن مجلسین تصویب چنین قانونی جا ندارد و ثانیاً شرط اعتبار قانون مصوبه مجلسین هم موافقت رأی پنج نفر از علمای طراز اول است و ثالثاً در قانون ذکر شده باید انتخاب کننده و شونده مسلمان باشد؛ می‌‌گویید نه مُسلِم بودن شرط است نه مرد بودن! و اگر کشور جمهوری است، در کشور جمهوری موافقت با اکثر آرای ملت لازم است و چنانچه تمام اهالی دهات و متدینین از قصبات و شهرستان‌ها را حساب کنید، می‌‌دانید که موافق با تصویب نامه شما اقّل قلیل از اکثر کثیر که تقریباً می‌‌شود گفت قریب یک از ده باشد، پس لازم است سریعاً الغای تصویب نامه اعلام شود. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۰ [[جمادی الثانی]] برابر با تاریخ ۲۷/۸/۱۳۴۱ ش».<ref> همان، ج ۲، ص ۴۰.</ref>
  
الف. هنگامی ‌‌كه عده‌اي از مردم تهران به منظور همكاري با حضرت آيت الله سيد ابوالقاسم كاشاني و جبهه ملي و سازمان‌هايي كه در راه ملي كردن صنعت نفت تلاش می‌‌كردند؛ از اين مرجع عالي قدر استفتاء كردند، او در جواب آن ها چنين نوشت: بسم الله الرحمن الرحيم. نظر به اين كه از اينجانب سؤال فرموديد، از حكم شرع و دين درباره قطع ايادي اجانب و خائنين از مملكت و ملي شدن صنعت نفت در سراسر كشور، البته معلوم و جاي هيچ گونه ترديدي نيست كه كوتاه كردن دست اجانب از كشور مسلمين و ملي نمودن صنعت نفت در سراسر كشور، بر هر مسلماني لازم و واجب است كه در اين موضوع مهم و امر حياتي جديت نمايند، خصوصاً كه مثل آيت الله آقاي كاشاني دامت بركاته العالي در رأس اين نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شريف خود را مصروف در رفع ظلم و جور و تأمين آسايش مسلمين می‌‌فرمايند و هميشه اوقات در كارهاي خير و مشروع و مبارزه با ظلم در صف اول فداكاران اسلام قرار دارند، و سال‌هاي متمادي است كه در امور كشور و كشورداري به نكات و رموز اجتماعي، اطلاع كافي دارند؛ بر مسلمانان لازم است كه از وجود محترم امثال ايشان تبعيت و قدرداني نمايند. و روي موازين شرع و دين مقدس [[اسلام]] براي مسلمين در اقدام بر ملي شدن صنعت نفت در سراسر كشور، جاي هيچ گونه شبهه و ترديدي باقي نمی‌‌ماند. الاحقر عباسعلي شاهرودي.<ref> شهداء روحانيت در يكصد سال اخير تأليف علي رباني خلخالي، ص 202 و تاريخ سياسي معاصر ايران، سيد جلال الدين مدني، ج 1، ص 365، پاورقي، 1361 ش.</ref>
+
==ویژگی‌های اخلاقی ==
  
ب. معظم‌له در مورد انجمن‌هاي ايالتي و ولايتي به نخست وزير وقت، اسدالله اعلم، تلگراف شديدي زده كه طبق نوشته‌هاي سيد حميد روحاني در كتاب اسناد انقلاب اسلامي، اين چهارمين تلگراف آن مرجع دلسوز بوده است. متن تلگراف بدين شرح می‌‌باشد:
+
مؤلف کتاب آثار الحجه نقل کرده: آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی دارای نفسی سلیم و اخلاقی حمیده و رأیی متین و مبنایی دقیق است. صاحب نظر و اهل [[فتوا]] می‌‌باشد. رساله عملیه‌اش چندین سال است که چاپ شده و پاره‌ای از مردم افتخار پذیرش فتاوی و تقلید وی را دارند.<ref> آثار الحجة، ج ۲، ص ۳-۵.</ref>
 
 
جناب آقاي علم نخست وزير! تذكر می‌‌دهيم عصر جمعه جمعيت بسيار زيادي تقريباً در حدود پانصد، ششصد نفر از تجار و اصناف محترم قم و طهران حاضر در منزل براي تعيين تكليف، اولاً خيال نكنيد ممنوعيت شركت زنان و تساوي آن ها در حقوق با مردان، فتوايي است كه از من يا چند نفر ديگر از اعلام بلكه از اصول بسيار مهم [[دين]] اسلام و حكمی ‌‌است قطعي و اجتماعي و ضروري كه خداوند علام معين فرموده تا روز قيام، و چنين حكمی‌‌ كه تغيير او مساوق با تغيير اصل دين است، قابل تقديم به مجلس و تقاضاي تصويب نيست و به هيچ قانوني از شرع و عقل و مشروطيت و جمهوريت تبديل جا ندارد فكر استبداد و ديكتاتوري كه آن هم ملازم با نابودي ملت يا دولت و ثانياً خيال نكنيد مبارزه با ملت ضعيف و روحانيت بي‌چيز است بلكه مبارزه با يگانه خداوند مقتدر جهان است و تصور نكنيد مردم می‌‌گويند دولت با قدرت ترسيد از ملت، زيرا دول بزرگ اعطاي آزادي می‌‌كنند به مستعمرات خود و مردم هم غير از تقدير و تمجيد چيزي نمی‌‌گويند. اميد تقاضاي ملت و روحانيت سريعاً اجابت. الاحقر عباسعلي شاهرودي. 26 [[جمادی الثاني]] 1382.<ref> كتاب اسناد انقلاب اسلامي، سيد حميد روحاني، ج 2، ص 46.</ref>
 
 
 
ج. تلگراف ديگري در همين خصوص از معظم‌له صادر شده است، بدين شرح: جناب آقاي علم نخست وزير! تصويب نامه شما به نظر شرع مقدس باطل و مردود است. زيرا خلاف صريح [[قرآن]] مجيد و اجماع مراجع تقليد و ضدحكم مهم خداوند منان كه معين فرموده در موضوع زنان و نيز از نظر قانون جهاني هم بي‌اعتبار، زيرا اگر كشور شما مشروطه است، با نبودن مجلسين تصويب چنين قانوني جا ندارد و ثانياً شرط اعتبار قانون مصوبه مجلسين هم موافقت رأي پنج نفر از علماي طراز اول است و ثالثاً در قانون ذكر شده بايد انتخاب كننده و شونده مسلمان باشد؛ می‌‌گوييد نه مُسلِم بودن شرط است نه مرد بودن! و اگر كشور جمهوري است، در كشور جمهوري موافقت با اكثر آراي ملت لازم است و چنانچه تمام اهالي دهات و متدينين از قصبات و شهرستان‌ها را حساب كنيد، می‌‌دانيد كه موافق با تصويب نامه شما اقّل قليل از اكثر كثير كه تقريباً می‌‌شود گفت قريب يك از ده باشد، پس لازم است سريعاً الغاي تصويب نامه اعلام شود. الاحقر عباسعلي شاهرودي. 20 [[جمادی الثانی]] برابر با تاريخ 27/8/1341 ش.<ref> همان، ج 2، ص 40.</ref>
 
 
 
==ويژگي‌هاي اخلاقي عباس علی شاهرودی==
 
 
 
مؤلف كتاب آثار الحجه نقل كرده: آيت الله حاج شيخ عباسعلي شاهرودي داراي نفسي سليم و اخلاقي حميده و رأيي متين و مبنايي دقيق است. صاحب نظر و اهل فتوا می‌‌باشد. رساله عمليه‌اش چندين سال است كه چاپ شده و پاره‌اي از مردم افتخار پذيرش فتاوي و تقليد وي را دارند.<ref> آثار الحجة، ج ص 3-5.</ref>
 
  
 
'''<I>قناعت:</I>'''
 
'''<I>قناعت:</I>'''
  
انساني كه در زندگي خود [[قناعت]] بورزد، نيازي ندارد زيربار ذلت اين و آن برود و خواري روز رستاخيز را داشته باشد. يكي از شاگردانش نقل كرد: روزي زمستاني كه هوا بيش از اندازه سرد و طاقت فرسا بود، براي سؤال درسي به منزل استاد رفتم. استاد با احترام مرا پذيرفت و امر فرمودند تا كنارش بنشينم. نشستم اما كرسي منزل آقا بسيار سرد بود؛ از اين رو، گفتم: آيت الله! شما سرما خواهيد خورد، كرسي آتش ندارد. دستور بفرماييد آتش بياورند.  
+
یکی از شاگردانش نقل کرد: روزی زمستانی که هوا بیش از اندازه سرد و طاقت فرسا بود، برای سؤال درسی به منزل استاد رفتم. استاد با احترام مرا پذیرفت و امر فرمودند تا کنارش بنشینم. نشستم اما کرسی منزل آقا بسیار سرد بود؛ از این رو، گفتم: آیت الله! شما سرما خواهید خورد، کرسی آتش ندارد. دستور بفرمایید آتش بیاورند. آقا فرمودند: ذغال ما تمام شده است. گفتم: شما مرجع هستید، وجوهات در اختیار و دست شما است؛ چرا باید این گونه باشد؟ آقا در جواب فرمودند: وجوهات مردم در دست من هست اما اختیار خرج کردن آن با من به نحو دلخواه نیست. بلکه باید اجازه مصرف آن را آقایمان بدهند... مرحوم آیت الله شاهرودی بسیار ساده‌زیست بود و اگر وجوهات به دستش می‌‌رسید، اقدام به تحقیق در حال بعضی افراد مستحق می‌‌کرد و دیگران را بر خود ترجیح می‌‌داد. سعی می‌‌کرد وجوهات به دست طلابی برسد که با[[تقوا]] و اهل کوشش در تحصیل علوم دینی باشند.<ref> به نقل از بعضی شاگردان معظم‌له و حجة الاسلام انتظاری.</ref>
  
آقا فرمودند: ذغال ما تمام شده است. گفتم: شما مرجع هستيد، وجوهات در اختيار و دست شما است؛ چرا بايد اين گونه باشد؟ آقا در جواب فرمودند: وجوهات مردم در دست من هست اما اختيار خرج كردن آن با من به نحو دلخواه نيست. بلكه بايد اجازه مصرف آن را آقايمان بدهند... مرحوم آيت الله شاهرودي بسيار ساده‌زيست بود و اگر وجوهات به دستش می‌‌رسيد، اقدام به تحقيق در حال بعضي افراد مستحق می‌‌كرد و ديگران را بر خود ترجيح می‌‌داد. سعي می‌‌كرد وجوهات به دست طلابي برسد كه با[[تقوا]] و اهل كوشش در تحصيل علوم ديني باشند.<ref> به نقل از بعضي شاگردان معظم‌له و حجة الاسلام انتظاري.</ref>
+
'''<I>کم‌توجهی به دنیا:</I>'''
  
'''<I>كم‌توجهي به دنيا:</I>'''
+
آیت الله شاهرودی نسبت به زندگی دنیوی همانند بسیاری از مراجع گرامی ‌‌بی‌توجه بود و تا پایان عمرش به صورت مستأجر زندگی می‌‌کرد. وقتی وارد خانه‌اش می‌‌شدیم، نصف اطاق فرش کرده بود آن هم ذیلو که بسیار کهنه بود و نصف دیگر اطاق اصلاً همان فرش کهنه را نیز نداشت. اگر جمعیت زیاد بودند، عبای خود را پهن می‌‌کرد تا افراد روی آن نشسته و لباسشان خاکی نشود. از چای و یا خوردن میوه در منزل آقا خبری نبود، دلیل آن هم روشن بود؛ زیرا ما شاهد بودیم که آقا هر پولی را قبول نمی‌‌کردند. در مورد غذا بسیار ساده و از غذای گرم کمتر استفاده می‌‌کرد. زندگی او واقعاً یک زندگی ساده طلبگی به معنای واقعی بود.<ref> همان.</ref>
 
 
آيت الله شاهرودي نسبت به زندگي دنيوي همانند بسياري از مراجع گرامی ‌‌بي‌توجه بود و تا پايان عمرش به صورت مستأجر زندگي می‌‌كرد. وقتي وارد خانه‌اش می‌‌شديم، نصف اطاق فرش كرده بود آن هم ذيلو كه بسيار كهنه بود و نصف ديگر اطاق اصلاً همان فرش كهنه را نيز نداشت. اگر جمعيت زياد بودند، عباي خود را پهن می‌‌كرد تا افراد روي آن نشسته و لباسشان خاكي نشود. از چاي و يا خوردن ميوه در منزل آقا خبري نبود، دليل آن هم روشن بود؛ زيرا ما شاهد بوديم كه آقا هر پولي را قبول نمی‌‌كردند. در مورد غذا بسيار ساده و از غذاي گرم كمتر استفاده می‌‌كرد. زندگي او واقعاً يك زندگي ساده طلبگي به معناي واقعي بود.<ref> همان.</ref>
 
  
 
'''<I>اهتمام به نماز اول وقت:</I>'''
 
'''<I>اهتمام به نماز اول وقت:</I>'''
  
آيت الله شاهرودي از نظم خاصي برخوردار بود. تدريسش روي برنامه و نظم خاص بود. وي كه در وسط بازار [[قم]] نرسيده به مسجد حسين‌آباد، مسجد مسكرها كه معروف به «مسجد شاهرودي» است، [[نماز جماعت]] می‌‌خواند، ديده نشد بي‌جهت تأخير يا تعطيل شود. اگر كسي سؤالي داشت تا قبل از [[نماز]] بايد می‌‌پرسيد.<ref> نقل از كسبه اطراف مسجد ملاجعفر، كه معظم‌له در آن اقامه جماعت داشتند.</ref>
+
آیت الله شاهرودی از نظم خاصی برخوردار بود. تدریسش روی برنامه و نظم خاص بود. وی که در وسط بازار [[قم]] نرسیده به مسجد حسین‌آباد، [[مسجد]] مسکرها که معروف به «مسجد شاهرودی» است، [[نماز جماعت]] می‌‌خواند، دیده نشد بی‌جهت تأخیر یا تعطیل شود. اگر کسی سؤالی داشت تا قبل از [[نماز]] باید می‌‌پرسید.<ref> نقل از کسبه اطراف مسجد ملاجعفر، که معظم‌له در آن اقامه جماعت داشتند.</ref>
 
 
'''<I>كرامت ميرزا:</I>'''
 
 
 
يكي از علماي معروف و سرشناس و با[[اخلاص]] شهر لاهيجان، جناب حجة الاسلام والمسلمين حاج آقاي يوسفي - كه قريب نود سال از عمر شريفشان می‌‌گذرد - ساليان متمادي در مسجد اميرصادق آن شهر به اقامه جماعت و بيان [[احكام]] می‌‌پردازد، وي به عنوان يك روحاني متقي و نيكوكار و انقلابي مورد احترام مردم منطقه است، چنين نقل نمود: بعد از ارتحال جانگداز مؤسس [[حوزه علميه]] [[قم]] مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حايري، متوسل به وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه شریف شدم تا در اداي وجوهات شرعيه كه بر ذمه‌ام بود و بايد به اهلش از مراجع وقت می‌‌رساندم، موفق شوم. شبي در عالم رؤيا به من گفته شد: برو به شهر مقدس قم؛ برو و به جناب ميرزا عباسعلي شاهرودي بده، قبول است.
 
 
 
فرداي آن روز راهي قم شدم و به منزل باجناقم حجة الاسلام حاج شيخ محسن اللهي لاهيجي كه قبلاً از شاگردان مرحوم حاجي شيخ عبدالكريم بود و بعد از فوت ايشان به درس مرحوم ميرزا عباسعلي می‌‌رفت، وارد شده و جريان توسل به ولي‌عصر عجل الله تعالی فرجه شریف و راهنمايي آقا را بيان كردم. آقاي اللهي اين مطلب را براي حجة الاسلام محمدعلي انتظاري كه هم‌مباحثه ايشان بود، نقل كرد... هر سه نفر به منزل ميرزا عباسعلي شاهرودي رفتيم.
 
 
 
حجةالاسلام يوسفي می‌‌گويد: منظور از آمدن به قم را براي حاج شيخ گفتم. مرحوم ميرزا فرمودند: در شهر مقدس [[قم]] تعداد زيادي از علما و اعاظم وجود دارند؛ ببر وجوهات را به آن ها بده. اما من اصرار بيش از حد نمودم كه: آقا! حتماً بايد شما اين وجوهات را از من بپذيريد. وقتي آقا اصرار و تأكيد من را دريافت، فرمودند: «آقاي يوسفي! می‌‌دانم شما در رد وجوهات متحير بوديد؛ تا اين كه به وجود اقدس حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل شديد. شبي در عالم رؤيا شما را راهنمايي نمودند كه به [[قم]] بياوري و مبلغ آن كه اين مقدار است را به من برسانيد».
 
 
 
من جريان تحير و توسل را به آقا [[امام زمان]] عجل الله تعالی فرجه شریف و صحيح بودن مقدار وجوهات را كه از زبان مبارك آن مرجع بزرگ شنيدم، همه را تصديق نمودم. مرحوم ميرزا بعد از قبول، نصف آن را برداشته و نصف ديگر را به جناب حجة الاسلام حاج شيخ محسن اللهي داده و دستور دادند كه به شهر لاهيجان عزيمت نموده، بين طلاب تقسيم گردد.<ref> نقل از حجة الاسلام حاج آقاي يوسفي و تصديق گفتار وي از سوي حجة الاسلام شيخ محسن اللهي و حجة الاسلام محمدعلي انتظاري.</ref>
 
  
شايان توجه است كه جناب حجج الاسلام آقايان: حاج شيخ محسن الهي لاهيجاني و حاج شيخ محمدعلي انتظاري (آذر 1381 ش) در قيد حيات هستند و اين قضيه را به همين صورت تأييد می‌‌كنند.<ref> آدرس آن مسجد و امامت جماعت آن: لاهيجان، تقاطع خيابان ده شاد (رودبنه) كه از يك طرف منتهي به ساحل دريا و از طرف ديگر منتهي به شهر لنگرود می‌‌شود، مسجد اميرصادق لاهيجان، حجة الاسلام يوسفي.</ref>
+
'''<I>کرامت میرزا:</I>'''
  
==فرزندان ایشان==
+
یکی از علمای معروف شهر لاهیجان، جناب حجة الاسلام حاج آقای یوسفی - که قریب نود سال از عمر شریفشان می‌‌گذرد -، چنین نقل نمود: بعد از ارتحال مرحوم حاج [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حایری]]، متوسل به وجود مقدس [[امام زمان عجل الله فرجه الشریف|حضرت حجة بن الحسن]] عجل الله تعالی فرجه شدم تا در ادای وجوهات شرعیه که بر ذمه‌ام بود و باید به اهلش از مراجع وقت می‌‌رساندم، موفق شوم. شبی در عالم رؤیا به من گفته شد: برو به شهر مقدس [[قم]]؛ برو و به جناب میرزا عباسعلی شاهرودی بده، قبول است. فردای آن روز راهی قم شدم ... و به منزل میرزا عباسعلی شاهرودی رفتم. منظور از آمدن به قم را برای حاج شیخ گفتم. مرحوم میرزا عباسعلی فرمودند: در شهر مقدس قم تعداد زیادی از علما و اعاظم وجود دارند؛ ببر وجوهات را به آن ها بده. اما من اصرار بیش از حد نمودم که: آقا! حتماً باید شما این وجوهات را از من بپذیرید. وقتی آقا اصرار و تأکید من را دریافت، فرمودند: «آقای یوسفی! می‌‌دانم شما در رد وجوهات متحیر بودید؛ تا این که به وجود اقدس حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل شدید. شبی در عالم رؤیا شما را راهنمایی نمودند که به قم بیاوری و مبلغ آن که این مقدار است را به من برسانید».
  
مرحوم آيت الله شاهرودي داراي چهار پسر و پنج دختر بودند؛ اسامی ‌‌پسران ايشان بدين شرح است:
+
==وفات==
  
*1- حسين علي ابرسجي شاهرودي. وي از روحانيون با[[تقوا]] و خطيبي بود كه در سنين جواني از دار دنيا رفته و در كنار قبر والد ماجدشان در قبرستان شيخان، مقبره خصوصي، دفن گرديد.
+
آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی پس از عمری سرشار از عشق و [[عرفان]] به ذات مقدس پروردگار و [[ائمه اطهار|ائمه]] معصومین علیهم السلام و تلاش در راه رسیدن به کمال مقصود و تحصیل و تدریس و تألیف و پرورش فرزندانی صالح و شاگردانی ممتاز که هر یک از چهره‌های درخشان می‌‌باشند؛ در شب بیست و سوم ماه مبارک [[رمضان]] سال ۱۳۸۳ ق. دعوت حق را اجابت و به ملکوت اعلی پیوست.
  
*2- حجة الاسلام محمدعلي شاهرودي. وي در حال حاضر مدرس و ممتحن كتب شريف كفايتين و در دايره امتحانات شفاهي مركز مديريت (دارالشفاء) مشغول به خدمت هستند.
+
آیت الله العظمی [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|‌‌سید محمدرضا گلپایگانی]] قدس سره بر پیکرش [[نماز]] گزارد و بعد از [[طواف]] در حرم مطهر کریمه اهل بیت، در مقبره خصوصی واقع در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.
 
 
*3- مرحوم حجة الاسلام حاج ابوالفضل شاهرودي. وي كه براي [[زيارت]] خانه خدا به [[مكه]] مكرمه مشرف شده بود، در آن جا فوت كرد و در قبرستان ابوطالب دفن گرديد. وي از فضلاي [[نجف]] و [[قم]] محسوب می‌‌شد.
 
 
 
*4- حاج اسماعيل شاهرودي. وي فعلاً در قيد حيات است و در قم سكونت دارد و كاسبي محترم است.
 
 
 
اما دامادهاي آيت الله شاهرودي عبارتند از آقايان:
 
 
 
*1- اسماعيل ملايي.
 
 
 
*2- سيد حسن طباطبايي. وي، مدرس، خارج [[فقه]]، محقق و ممتحن در [[حوزه علميه]] قم می‌‌باشند.
 
 
 
*3- سيد رضا طباطبايي.
 
 
 
*4- آقاي كريم دليري.
 
 
 
*5- حسين اسكندري كه همگي ساكن شهر مقدس قم و از كسبه محترم می‌‌باشند.<ref> بنابر فرموده فرزند بزرگوارشان جناب حجة الاسلام محمدعلي مظفري.</ref>
 
 
 
==وفات شیخ عباس علی قمی==
 
 
 
آيت الله شاهرودي پس از عمري سرشار از عشق و [[عرفان]] به ذات مقدس پروردگار و ائمه معصومين علیهم السلام و تلاش در راه رسيدن به كمال مقصود و تحصيل و تدريس و تأليف و پرورش فرزنداني صالح و شاگرداني ممتاز كه هر يك از چهره‌هاي درخشان می‌‌باشند؛ در شب بيست و سوم ماه مبارك [[رمضان]] سال 1383 ق. دعوت حق را اجابت و به ملكوت اعلي پيوست؛ شهر مقدس [[قم]] يكپارچه تعطيل شد، تشيع باشكوه و كم‌نظيري به عمل آمد.<ref> آينه دانشوران، ص 87 و [[آثار الحجة]]، ج 2، ص 53 و 54.</ref>
 
 
 
آيت الله العظمی ‌‌سيد محمدرضا گلپايگاني قدس سره بر پيكرش [[نماز]] گزارد و بعد از [[طواف]] در حرم مطهر كريمه اهل بيت، در مقبره خصوصي واقع در قبرستان شيخان به خاك سپرده شد. از طرف علماي [[قم]]، شاهرود و [[مشهد]] مقدس مجالس بزرگداشت برگزار گرديد كه حضرات آيات عظام: گلپايگاني و نجفي مرعشي، و آيت الله حاج شيخ علي‌اصغر مرواريد - احياكننده كتاب شريف ينابيع الفقيه - و ساير اعاظم، مردم، بازاريان و كسبه شركت نمودند.
 
 
 
در شاهرود از طرف جامعه روحانيت، فرزندان حاج آقا بزرگ اشرفي، حاج شيخ عباس بسطامي، حاج شيخ علي‌اصغر دانش پژوه و... مجالس و محافل باشكوه برگزار گرديد و در مشهد مقدس از طرف توليت آستان قدس رضوي علیه السلام در مسجد گوهرشاد، و از طرف حاج آقاحسين موسوي، معروف به «مقدس»، مجالسي برگزار شد و تلگرام تسليتي براي فرزندانش به قم ارسال گرديد. روحش شاد باد.<ref> نقل از بستگان معظم‌له و برخي از طلاب محترم شاهرود.</ref>
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
سطر ۱۷۰: سطر ۱۳۸:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سيد محمد سجادي دامغاني, ستارگان حرم، جلد 13، صفحه 145-160
+
* سید محمد سجادی دامغانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۳، صفحه ۱۴۵-۱۶۰.
 +
 
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]
 
[[رده:علمای قرن چهاردهم]]

نسخهٔ ‏۱ اوت ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۳۶

آیت الله حاج شیخ عباسعلی ابرسجی معروف به شاهرودی (۱۳۸۳-۱۳۲۰ ق)، از علمای وارسته و مبارز و از مدرسین بزرگ حوزه علمیه قم بود. بیانیه های متعدد وی در حمایت از ملی شدن صنعت نفت و در اعتراض به تصویب قوانین و لوایح خلاف اسلام، خطاب به مقامات رژیم پهلوی، بیانگر شجاعت، بصیرت و هوشیاری این روحانی سرافراز شیعه است.

Abasali.jpg
نام کامل آیت‌الله عباسعلی شاهرودی
زادروز ۱۳۲۰ قمری
زادگاه شاهرود
وفات ۱۳۸۳ قمری
مدفن قم

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حایری، میرزا ابوالحسن جلوه،...

شاگردان

شیخ محمد یزدی، شیخ محمدعلی انتظاری،...

آثار

حاشیه بر کفایة الاصول، برهان الشیعه فی اثبات الرجعة،...

تحصیلات و استادان

عباسعلی اَبرسَجی معروف به شاهرودی فرزند حاجی قدیر، متولد سال ۱۳۲۰ قمری در بسطامِ شاهرود است. او در سن دوازده سالگی با گرفتن اولین مدرک تحصیلی، عشق و علاقه سرشار به فراگیری علوم دینی در وی نمایان شد. عباسعلی بعد از طی دوران ابتدایی به حوزه علمیه بسطام که زیر نظر مرحوم میرمطلب بسطامی ‌‌اداره می‌‌شد،[۱] وارد گردید و به مدت دو سال به تحصیل پرداخت. در آن زمان حوزه علمیه شهر گرگان از شهرت بسیار خوبی برخوردار بود؛ از این رو، در سن پانزده سالگی با کسب اجازه از پدرش به حوزه علمیه گرگان رفت و تا پایان مرحله سطح در آن حوزه به تحصیل پرداخت.[۲]

حاج شیخ عباس علی شاهرودی برای ادامه تحصیلات عالیه به مشهد مقدس رفت و در جوار ملکوتی حضرت ثامن الائمه علی ابن موسی الرضا علیه السلام سکونت گزید و از محضر اساتید بزرگوار آن حوزه مقدسه استفاده کرد و جان و روح تشنه خود را با کسب معلومات عالیه اسلامی ‌‌سیراب ساخت.

برخی از استادان وی در مشهد مقدس عبارتند از آیات بزرگوار:

  • ۲- حاج شیخ احمد کفایی خراسانی.[۴]
  • ۳- حاج شیخ مجتبی قزوینی.[۵]
  • ۴- علامه حاج شیخ کاظم مهدوی دامغانی.[۶][۷]

آیت الله شاهرودی در جستجوی معارف دین در سال ۱۳۴۱ ق. به دارالعلم قم کوچ کرد و در جوار بارگاه ملکوتی کریمه اهل البیت حضرت معصومه علیهاالسلام مسکن گزید و در شمار شاگردان ممتاز مؤسس حوزه علمیه قم، حاج شیخ عبدالکریم حایری درآمد و به مقام رفیع اجتهاد نایل گردید. معظم‌له از آیت الله العظمی ‌‌سید ابوالحسن اصفهانی اعلی الله مقامه نیز دارای اجازه اجتهاد بود.[۸]

تدریس و شاگردان

آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی ضمن تحصیل دروس عالیه، به تدریس کتب سطح مانند مکاسب و کفایتین می‌‌پراخت و دانشجویان زیادی از وجود وی بهرمند می‌‌شدند.

بر اساس فرموده برخی از بزرگان حوزه علمیه قم - که از شاگردان معظم‌له محسوب می‌‌شوند - بعد از تبعید حضرت امام خمینی قدس سره در سال ۱۳۴۳ ش، و خلأ حضور امام در حوزه علمیه، درس دو نفر از علمای ارجمند قم از رونق بهتری برخوردار بود که یکی آیت الله سید محمد محقق داماد قدس سره و دیگری درس آیت الله میرزا عباسعلی شاهرودی بود که طلاب بسیاری از وجود معظم‌له کسب فیض نموده و تربیت یافتند.

آیت الله شاهرودی عصرها در مدرس مدرسه فیضیه زیر کتابخانه، خارج فقه تدریس می‌‌کرد[۹] و صبح ها و عصرها در مسجد عشقعلی، واقع در خیابان انقلاب (چهارمردان)، مشغول تدریس خارج اصول بود.[۱۰] این مدرس بزرگ در جلسات درس اقوال اکثر علما، از قدما و متأخرین را به صورت روشن و شفاف بیان می‌‌فرمود. هیچ گاه دیده نشد نظر شخصی خود را مطرح کند.[۱۱]

نام برخی از آیات و حجج الاسلام که از محضر ایشان کسب فیض نموده‌اند، بدین شرح است:

  • ۱- حاج شیخ محمد یزدی، حفظه الله؛ وی قبل و بعد از انقلاب از رجال دلسوز اسلام و انقلاب بوده و فعلاً در سمت عضو فقهای شورای نگهبان و امام جمعه موقت تهران در خدمت اسلام و امت اسلامی ‌‌است.[۱۲]
  • ۲- حاج سید محمدعلی موسوی مشهور به «صدرایی اشکوری»؛ وی دارای اجازه اجتهاد از بعضی مراجع بزرگ همچون: سید ابوالحسن اصفهانی، سید محمد حجت کوه‌کمره‌ای و... و تألیفات فراوانی دارد که برخی از آن بیش از ۱۴ بار به زیور طبع آراسته شده است؛ مانند کتاب پرتو حق (زندگانی علی ابن ابی طالب) و تفسیر سوره یس و حقایق اسلام.[۱۳]
  • ۳- حاج شیخ محمدعلی انتظاری. وی از اساتید محترم حوزه علمیه قم است که هم اکنون به تدریس شرح لمعتین اشتغال دارد و از خطبا و مبلغین مشهور محسوب می‌‌شود.
  • ۴- حاج شیخ محسن اللهی لاهیجانی. وی فعلاً در شهر لاهیجان سکونت و به تبلیغ و ارشاد و امامت جماعت اشتغال دارد.
  • ۵- احمدعلی احمدی شاهرودی.[۱۴]
  • ۶- حاج شیخ محمدصادق تهرانی.[۱۵]
  • ۷- حاج شیخ علی‌اکبر حسنی؛ عضو هیئت تحریریه مکتب اسلام که در عهد طاغوت بهترین ماهنامه حوزه علمیه قم بود. وی از اساتید معظم برخی مدارس، دانشگاه قم و دانشکده سپاه پاسداران و نویسنده مقالات و آثار علمی ‌‌متعدد می‌‌باشد.[۱۶]
  • ۸- حاج سید جلیل حسینی زرآبادی.[۱۷]
  • ۹- حاج شیخ حسین احمدلو. وی فعلاً امام جمعه و نماینده مقام معظم رهبری در غرق آباد و پدر بزرگوار شهید می‌‌باشند.
  • ۱۰- حاج شیخ محمدرضا توسلی.
  • ۱۱- حاج شیخ حسن آقا تهرانی. وی امامت جماعت مسجد باغ پنبه - واقع در خیابان عمار یاسر، محلی که مرحوم شاهرودی در حیاتشان صبح ها اقامه جماعت داشتند - را به عهده دارند.
  • ۱۴- حاج شیخ محمد مؤمن قمی.
  • ۱۵- حاج شیخ زین‌العابدین قربانی. امام جمعه محترم رشت.
  • ۱۶- حاج شیخ حسین طیبی قزوینی. صاحب کتاب مصباح الاستنباط.
  • ۱۷- حاج شیخ شفیع شفیعی.
  • ۱۸- حاج شیخ مسعود سلطانی. و دارای رساله عملیه و از اساتید محترم درس خارج فقه حوزه علمیه قم می‌‌باشد.
  • ۱۹- شهید حاج آقا فخرالدین طاهری قهدریجانی.[۱۸]
  • ۲۰- شیخ حسن چاوشی معروف به نائینی اصفهانی.

و شاگردان دیگری که بسیاری از آن ها به درجه والای اجتهاد نایل آمده‌اند؛ بعضی همچون شهید حاج میرزا علی غروی تبریزی توسط حزب بعث عراق در نجف اشرف به شهادت رسیدند و برخی هم‌اکنون با بیان و قلم مدافع ارزش‌های اسلامی ‌‌هستند.

آثار و تألیفات

آن مجاهد فقیه در عین حال که کوشش خود را در تربیت شاگردان بکار گرفت و انسان‌هایی وارسته و پرارزشی به جامعه اسلامی ‌‌تحویل داد، به تحقیق و تدوین کتب با ارزشی پرداخت و باقیات الصالحات مکتوب از خود به جا گذارد. برخی آثار او که امروز مورد استفاده بسیاری از علما و دانش پژوهان است، عبارتند از:

  • ۳- برهان الشیعه فی اثبات الرجعة؛ در سال ۱۳۵۴ هـ.ق در تهران به چاپ رسیده است.
  • ۴- تقریرات الاصول.
  • ۵- اجتهاد و تقلید.
  • ۷- رساله عملیه به نام منهج الاحکام.

مبارزات سیاسی

آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی، از جمله مراجع اهل قلم و شجاع حوزه علمیه قم بشمار می‌‌آید که در موارد گوناگون با شهامت تمام، خط بطلان بر تصویب‌نامه‌های حکومت ظالم رضاخانی زده، مردم را نسبت به تصمیمات خائنانه آمریکا و مزدورش حکومت پهلوی، آگاه نمود که ما به چند مورد آن اشاره می‌‌کنیم:

الف. هنگامی ‌‌که عده‌ای از مردم تهران به منظور همکاری با حضرت آیت الله سید ابوالقاسم کاشانی و جبهه ملی و سازمان‌هایی که در راه ملی کردن صنعت نفت تلاش می‌‌کردند؛ از این مرجع عالی قدر استفتاء کردند، او در جواب آن ها چنین نوشت: «بسم الله الرحمن الرحیم. نظر به این که از اینجانب سؤال فرمودید، از حکم شرع و دین درباره قطع ایادی اجانب و خائنین از مملکت و ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، البته معلوم و جای هیچ گونه تردیدی نیست که کوتاه کردن دست اجانب از کشور مسلمین و ملی نمودن صنعت نفت در سراسر کشور، بر هر مسلمانی لازم و واجب است که در این موضوع مهم و امر حیاتی جدیت نمایند، خصوصاً که مثل آیت الله آقای کاشانی دامت برکاته العالی در رأس این نهضت مقدس بوده و تمام اوقات شریف خود را مصروف در رفع ظلم و جور و تأمین آسایش مسلمین می‌‌فرمایند و همیشه اوقات در کارهای خیر و مشروع و مبارزه با ظلم در صف اول فداکاران اسلام قرار دارند، و سال‌های متمادی است که در امور کشور و کشورداری به نکات و رموز اجتماعی، اطلاع کافی دارند؛ بر مسلمانان لازم است که از وجود محترم امثال ایشان تبعیت و قدردانی نمایند. و روی موازین شرع و دین مقدس اسلام برای مسلمین در اقدام بر ملی شدن صنعت نفت در سراسر کشور، جای هیچ گونه شبهه و تردیدی باقی نمی‌‌ماند. الاحقر عباسعلی شاهرودی».[۱۹]

ب. معظم‌له در مورد انجمن‌های ایالتی و ولایتی به نخست وزیر وقت، اسدالله اعلم، تلگراف شدیدی زده که طبق نوشته‌های سید حمید روحانی در کتاب اسناد انقلاب اسلامی، این چهارمین تلگراف آن مرجع دلسوز بوده است. متن تلگراف بدین شرح می‌‌باشد: «جناب آقای علم نخست وزیر! تذکر می‌‌دهیم عصر جمعه جمعیت بسیار زیادی تقریباً در حدود پانصد، ششصد نفر از تجار و اصناف محترم قم و طهران حاضر در منزل برای تعیین تکلیف، اولاً خیال نکنید ممنوعیت شرکت زنان و تساوی آن ها در حقوق با مردان، فتوایی است که از من یا چند نفر دیگر از اعلام بلکه از اصول بسیار مهم دین اسلام و حکمی ‌‌است قطعی و اجتماعی و ضروری که خداوند علّام معین فرموده تا روز قیام، و چنین حکمی‌‌ که تغییر او مساوق با تغییر اصل دین است، قابل تقدیم به مجلس و تقاضای تصویب نیست و به هیچ قانونی از شرع و عقل و مشروطیت و جمهوریت تبدیل جا ندارد فکر استبداد و دیکتاتوری که آن هم ملازم با نابودی ملت یا دولت، و ثانیاً خیال نکنید مبارزه با ملت ضعیف و روحانیت بی‌چیز است بلکه مبارزه با یگانه خداوند مقتدر جهان است و تصور نکنید مردم می‌‌گویند دولت با قدرت ترسید از ملت، زیرا دول بزرگ اعطای آزادی می‌‌کنند به مستعمرات خود و مردم هم غیر از تقدیر و تمجید چیزی نمی‌‌گویند. امید تقاضای ملت و روحانیت سریعاً اجابت. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۶ جمادی الثانی ۱۳۸۲».[۲۰]

ج. تلگراف دیگری در همین خصوص از معظم‌له صادر شده است، بدین شرح: «جناب آقای علم نخست وزیر! تصویب نامه شما به نظر شرع مقدس باطل و مردود است. زیرا خلاف صریح قرآن مجید و اجماع مراجع تقلید و ضدحکم مهم خداوند منان که معین فرموده در موضوع زنان و نیز از نظر قانون جهانی هم بی‌اعتبار، زیرا اگر کشور شما مشروطه است، با نبودن مجلسین تصویب چنین قانونی جا ندارد و ثانیاً شرط اعتبار قانون مصوبه مجلسین هم موافقت رأی پنج نفر از علمای طراز اول است و ثالثاً در قانون ذکر شده باید انتخاب کننده و شونده مسلمان باشد؛ می‌‌گویید نه مُسلِم بودن شرط است نه مرد بودن! و اگر کشور جمهوری است، در کشور جمهوری موافقت با اکثر آرای ملت لازم است و چنانچه تمام اهالی دهات و متدینین از قصبات و شهرستان‌ها را حساب کنید، می‌‌دانید که موافق با تصویب نامه شما اقّل قلیل از اکثر کثیر که تقریباً می‌‌شود گفت قریب یک از ده باشد، پس لازم است سریعاً الغای تصویب نامه اعلام شود. الاحقر عباسعلی شاهرودی. ۲۰ جمادی الثانی برابر با تاریخ ۲۷/۸/۱۳۴۱ ش».[۲۱]

ویژگی‌های اخلاقی

مؤلف کتاب آثار الحجه نقل کرده: آیت الله حاج شیخ عباسعلی شاهرودی دارای نفسی سلیم و اخلاقی حمیده و رأیی متین و مبنایی دقیق است. صاحب نظر و اهل فتوا می‌‌باشد. رساله عملیه‌اش چندین سال است که چاپ شده و پاره‌ای از مردم افتخار پذیرش فتاوی و تقلید وی را دارند.[۲۲]

قناعت:

یکی از شاگردانش نقل کرد: روزی زمستانی که هوا بیش از اندازه سرد و طاقت فرسا بود، برای سؤال درسی به منزل استاد رفتم. استاد با احترام مرا پذیرفت و امر فرمودند تا کنارش بنشینم. نشستم اما کرسی منزل آقا بسیار سرد بود؛ از این رو، گفتم: آیت الله! شما سرما خواهید خورد، کرسی آتش ندارد. دستور بفرمایید آتش بیاورند. آقا فرمودند: ذغال ما تمام شده است. گفتم: شما مرجع هستید، وجوهات در اختیار و دست شما است؛ چرا باید این گونه باشد؟ آقا در جواب فرمودند: وجوهات مردم در دست من هست اما اختیار خرج کردن آن با من به نحو دلخواه نیست. بلکه باید اجازه مصرف آن را آقایمان بدهند... مرحوم آیت الله شاهرودی بسیار ساده‌زیست بود و اگر وجوهات به دستش می‌‌رسید، اقدام به تحقیق در حال بعضی افراد مستحق می‌‌کرد و دیگران را بر خود ترجیح می‌‌داد. سعی می‌‌کرد وجوهات به دست طلابی برسد که باتقوا و اهل کوشش در تحصیل علوم دینی باشند.[۲۳]

کم‌توجهی به دنیا:

آیت الله شاهرودی نسبت به زندگی دنیوی همانند بسیاری از مراجع گرامی ‌‌بی‌توجه بود و تا پایان عمرش به صورت مستأجر زندگی می‌‌کرد. وقتی وارد خانه‌اش می‌‌شدیم، نصف اطاق فرش کرده بود آن هم ذیلو که بسیار کهنه بود و نصف دیگر اطاق اصلاً همان فرش کهنه را نیز نداشت. اگر جمعیت زیاد بودند، عبای خود را پهن می‌‌کرد تا افراد روی آن نشسته و لباسشان خاکی نشود. از چای و یا خوردن میوه در منزل آقا خبری نبود، دلیل آن هم روشن بود؛ زیرا ما شاهد بودیم که آقا هر پولی را قبول نمی‌‌کردند. در مورد غذا بسیار ساده و از غذای گرم کمتر استفاده می‌‌کرد. زندگی او واقعاً یک زندگی ساده طلبگی به معنای واقعی بود.[۲۴]

اهتمام به نماز اول وقت:

آیت الله شاهرودی از نظم خاصی برخوردار بود. تدریسش روی برنامه و نظم خاص بود. وی که در وسط بازار قم نرسیده به مسجد حسین‌آباد، مسجد مسکرها که معروف به «مسجد شاهرودی» است، نماز جماعت می‌‌خواند، دیده نشد بی‌جهت تأخیر یا تعطیل شود. اگر کسی سؤالی داشت تا قبل از نماز باید می‌‌پرسید.[۲۵]

کرامت میرزا:

یکی از علمای معروف شهر لاهیجان، جناب حجة الاسلام حاج آقای یوسفی - که قریب نود سال از عمر شریفشان می‌‌گذرد -، چنین نقل نمود: بعد از ارتحال مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری، متوسل به وجود مقدس حضرت حجة بن الحسن عجل الله تعالی فرجه شدم تا در ادای وجوهات شرعیه که بر ذمه‌ام بود و باید به اهلش از مراجع وقت می‌‌رساندم، موفق شوم. شبی در عالم رؤیا به من گفته شد: برو به شهر مقدس قم؛ برو و به جناب میرزا عباسعلی شاهرودی بده، قبول است. فردای آن روز راهی قم شدم ... و به منزل میرزا عباسعلی شاهرودی رفتم. منظور از آمدن به قم را برای حاج شیخ گفتم. مرحوم میرزا عباسعلی فرمودند: در شهر مقدس قم تعداد زیادی از علما و اعاظم وجود دارند؛ ببر وجوهات را به آن ها بده. اما من اصرار بیش از حد نمودم که: آقا! حتماً باید شما این وجوهات را از من بپذیرید. وقتی آقا اصرار و تأکید من را دریافت، فرمودند: «آقای یوسفی! می‌‌دانم شما در رد وجوهات متحیر بودید؛ تا این که به وجود اقدس حضرت صاحب الامر عجل الله تعالی فرجه شریف متوسل شدید. شبی در عالم رؤیا شما را راهنمایی نمودند که به قم بیاوری و مبلغ آن که این مقدار است را به من برسانید».

وفات

آیت الله شیخ عباسعلی شاهرودی پس از عمری سرشار از عشق و عرفان به ذات مقدس پروردگار و ائمه معصومین علیهم السلام و تلاش در راه رسیدن به کمال مقصود و تحصیل و تدریس و تألیف و پرورش فرزندانی صالح و شاگردانی ممتاز که هر یک از چهره‌های درخشان می‌‌باشند؛ در شب بیست و سوم ماه مبارک رمضان سال ۱۳۸۳ ق. دعوت حق را اجابت و به ملکوت اعلی پیوست.

آیت الله العظمی ‌‌سید محمدرضا گلپایگانی قدس سره بر پیکرش نماز گزارد و بعد از طواف در حرم مطهر کریمه اهل بیت، در مقبره خصوصی واقع در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۲۲۸.
  2. مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی مظفری.
  3. تاریخ علمای خراسان، ص ۲۸۴ شرح زندگی «حکیم جلوه» در مجموعه گلشن ابرار، ج ۲، آمده است.
  4. گنجینه دانشمندان، ج ۷، ص ۹۴.
  5. همان، ص ۱۵۴.
  6. همان، ص ۱۰۵ و ۱۰۸.
  7. دایی پدر مؤلف مقاله.
  8. آینه دانشوران، ص ۸۶.
  9. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۸ و ۱۷۹.
  10. آینه دانشوران، ص ۲۶.
  11. مصاحبه با حجة الاسلام محمدعلی انتظاری، از شاگردان معظم‌له.
  12. خاطرات آیت الله محمد یزدی.
  13. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۳۸۰.
  14. ستارگان حرم، ج ۱۱، ص ۱۲ به بعد و گنجینه دانشمندان، ج ۹، ص ۷۸.
  15. گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۱۷.
  16. همان، ج ۹، ص ۱۲۶.
  17. همان، ص ۱۷۲.
  18. همان، ص ۲۲۹.
  19. شهداء روحانیت در یکصد سال اخیر تألیف علی ربانی خلخالی، ص ۲۰۲ و تاریخ سیاسی معاصر ایران، سید جلال الدین مدنی، ج ۱، ص ۳۶۵، پاورقی، ۱۳۶۱ ش.
  20. کتاب اسناد انقلاب اسلامی، سید حمید روحانی، ج ۲، ص ۴۶.
  21. همان، ج ۲، ص ۴۰.
  22. آثار الحجة، ج ۲، ص ۳-۵.
  23. به نقل از بعضی شاگردان معظم‌له و حجة الاسلام انتظاری.
  24. همان.
  25. نقل از کسبه اطراف مسجد ملاجعفر، که معظم‌له در آن اقامه جماعت داشتند.

منابع

  • سید محمد سجادی دامغانی، ستارگان حرم، جلد ۱۳، صفحه ۱۴۵-۱۶۰.