شیخ بهایی

از دانشنامه‌ی اسلامی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۶ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۳:۰۹ توسط مرضیه الله وکیل جزی (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی ' {{بخشی از یک کتاب}} '''منبع:''' تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 209 '''نویسنده:'''...' ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو

این مدخل از دانشنامه هنوز نوشته نشده است.

Icon book.jpg

محتوای فعلی بخشی از یک کتاب متناسب با عنوان است.

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)

منبع: تلخيص از كتاب فقهاي نامدار شيعه، صفحه 209

نویسنده: عقيقي بخشايشي

شیخ بهاءالدین محمد عاملی (شیخ بهایی)

شیخ بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی، او نیز از اهل جبل عامل است در كودكی همراه پدرش شیخ حسین بن عبدالصمد كه از شاگردان شهید ثانی بوده به ایران آمد.

شیخ بهایی از این رو كه به كشورهای مختلف مسافرت كرده و محضر اساتید متعدد در رشته های مختلف را درك كرده، و به علاوه دارای استعداد و ذوقی سرشار بوده است، مردی جامع بوده و تالیفات متنوعی دارد هم ادیب بوده و هم شاعر و هم فیلسوف و هم ریاضی دان و هم فقیه و هم مفسر از طب نیز بی بهره نبوده است.

اولین كسی است كه یك دوره فقه غیراستدلالی به صورت رساله عملیه به زبان فارسی نوشت آن كتاب همان است كه به نام جامع عباسی معروف است. شیخ بهایی چون فقه رشته اختصاصی و تخصصی اش نبوده، از فقها طراز اول بشمار نمی رود، ولی شاگردان زیادی تربیت كرده است ملاصدرای شیرازی و ملا محمدتقی مجلسی اول (پدر مجلسی دوم، صاحب كتاب بحارالانوار) فاضل جواد صاحب آیات الاحكام از شاگردان اویند.

همچنان كه قبلا اشاره شد، منصب شیخ الاسلامی ایران پس از محقق كركی به شیخ علی منشار پدر زن شیخ بهایی رسید و پس از او به شیخ بهایی رسید. همسر شیخ بهایی كه دختر شیخ علی منشار بوده است، زن فاضله و فقیهه بوده است. شیخ ‌بهایی در سال 953 به دنیا آمده و در سال 1030 یا 1031 درگذشته است. شیخ بهایی ضمنا مردی جهانگرد بوده است، به مصر، شام، حجاز، عراق، فلسطین، آذربایجان و هرات مسافرت كرده است.

در آسمان علم و فقاهت، گاهی ستارگانی طلوع كرده اند كه غیر از فروغ شعر و نویسندگی، دارای پرتو نبوغ و مواهب فطری دیگری هم بوده اند. یكی از همین نوابغ، بدون شك شیخ بهاءالدین عاملی، معروف به شیخ بهایی است. شیخ بهایی نه تنها در فقه و حكمت و ریاضیات و لغت و حدیث دست داشته است، بلكه او واجد كمالات و حایز علوم معقول و منقول بوده است.

هنوز داستان های حیرت آوری كه از شگفتی های علمی اوست، در افواه مردم جریان دارد و حقا می توان گفت، شیخ بهایی نه تنها عالم كم نظیری است، بلكه در نوع خود شخصی بی مانند است. اطلاعات وسیعی كه شیخ بهایی در رشته های مختلف داشته، به شهرت وی كمك بسیاری كرده است و تنها طبقه خواص و اهل مطالعه نیستند كه او را می شناسند، بلكه توده مردم هم با اسم او آشنایی كامل دارند.

ولادت:

بهاءالدین محمد بن عزالدین حسین بن عبدالصمد بن شمس الدین محمد بن علی بن حسین بن محمد بن صالح حارثی همدانی عاملی جبعی، معروف به شیخ ‌بهایی، حكیم و فقیه و عارف و منجم و ریاضی دان و شاعر و ادیب و مورخ بزرگ، در سال 953 ه.ق در بعلبك از توابع جبل عامل در یك خاندان علم و دانش كه تبار و نسب خود را به حارث همدانی یكی از یاران مخلص امام علی علیه السلام می رسانند، پا به عرصه حیات نهاد پدر عالیقدر او، عالم بزرگوار، شیخ حسین فرزند عبدالصمد حارثی (متوفی 984 ه.ق)، یكی از شاگردان مبرز فقیه نامدار شیعه، مرحوم شهید ثانی (مستشهد 966 ه.ق) است.

او كه خود صاحب نظر بوده و كتبی در فقه و اصول و علوم متداول عصر خود داشته است، پس از شهادت شهید ثانی در ایام جوانی، در اثر سختگیری ها و كارشكنی هایی كه در امور شیعه در جبل عامل پیش آمده بود، به ایران منتقل گردید كودك نوپا نیز همراه پدر بود در عهد حكومت صفویه كه حركت سیاسی با تز دفاع از اهل بیت علیهم السلام و دوستی و مودت آل عصمت علیهم السلام شروع شده بود، به حكومت صفوی پیوست و با خاندان بزرگ منشار كه عنوان شیخ الاسلامی حكومت را داشت، وصلت نمود.

شیخ بهایی در اثر ذكاوت و استعداد فطری كه داشت، با بهره گیری از پدر و محیط علمی و فضیلتی اصفهان توانست در علوم و دانش های متداول عصر تبحری بدست آورد، تا آن جا كه برخی در توصیف او گفته اند: علامه جهان بشر و مجدد دین در قرن حادی العشر كه ریاست مذهب و ملت به او منتهی گردید، در علوم و فنون اسلامی فنی وجود نداشته باشد كه او را در آن بهره ای نباشد.

منزلت علمی و قلمی:

فقیه ربانی و عارف صمدانی، شیخ بهاءالدین محمد عاملی، یكی از بزرگان و مفاخر و نوابغ اواخر قرن دهم و اوایل قرن یازدهم هجری می باشد كه در جامعیت و تنوع علوم و دانش، كمتر نظیری می توان بر او پیدا نمود. او یكی از جامع ترین افراد روزگار خویش در وسعت معلومات و تنوع اطلاعات بوده است، از این نظر برجستگی مشخصی در میان فقها و دانشمندان كسب كرده است، و اگر او را نادره ای از نوادر و نابغه ای از نوابغ نامیده باشیم، راه مبالغه نپیموده ایم و خود با تواضع و فروتنی خاصی، به این حقیقت اعتراف دارد، آن جا كه می گوید:

من در مباحثه و جدل، بر هر ذوفنونی چیره شدم، ولی هرگز نتوانستم با كسی كه در یك فن استاد بود، حریف شوم (با این جمله به حقیقتی اشاره دارد كه متاسفانه در اثر فشار و نیازهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی كمتر مورد توجه و عنایت حوزه ها و مراكز علمی و دانشگاهی ماست، و آن این كه استعداد طبیعی و ذاتی انسان، توان و قابلیت فراگیری یك سنخ مطلب خاصی را دارد، هر انسانی نمی تواند در تمام فنون موفقیت و پیشرفت داشته باشد، بسیار بجاست كه مربیان و پیش كسوتان ذوق فرد را دریابند و او را به مسیر مورد علاقه اش هدایت كنند).

شیخ بهایی در زمینه های مختلف اطلاعات و آگاهی دارد و همین آگاهی و وسعت معلومات، نوعی جاذبیت به آثار او بخشیده است كه از میان انبوه آثار گذشتگان، كتاب ها و تالیفات او را به صورت كتاب روز و مورد علاقه درآورده است فی المثل در كتاب اربعین كه یك كتاب حدیثی و فقهی است، از مسائل ریاضی و هیات نیز استفاده كرده است، و مسائل آن ها را به صورت روشن و ملموس در اختیار خواننده قرار داده است.

اساتید:

شیخ بزرگوار ما به كشورهای مختلفی مسافرت كرده و محضر اساتید متعددی را در رشته های گوناگون درك كرده است و چون دارای ذوق سرشار و استعداد وافی و جامع بوده، موفق به آفرینش تالیفات متنوع و گوناگونی شده است او هم ادیب بوده و هم شاعر، فیلسوف و هم ریاضی دان و منجم و مهندس، و هم فقیه اصولی و هم مفسر، و از طب و پزشكی بی بهره نبوده است.

چنان كه گذشت، او از محضر بزرگان و دانشمندان متعددی كسب علم نموده است بنا به قول صاحب تاریخ عالم آرای عباسی، تفسیر و حدیث و ادبیات عرب را از پدر، حكمت و كلام و بعضی علوم معقول را از ملا عبدالله مدرس یزدی، صاحب حاشیه ملا عبدالله، و ریاضیات را از ملا علی مذهب و ملا افضل قاضی مدرس و ملا محمدباقر بن زین العابدین یزدی، صاحب كتاب مطالع الانوار، و طب را از حكیم عمادالدین محمود، و به قول صاحب روضات الجنات، صحیح بخاری را نزد محمد بن عبداللطیف مقدسی آموخته است.

شاگردان:

برای پی بردن به مقام علمی و میزان دانش شیخ، كافی است بدانیم كه متجاوز از چهل تن از دانشمندان و بزرگان قرن یازدهم هجری قمری از وی علم آموخته و بهره برده اند و بعضی از آنان، اشخاص زیر هستند:

  • 1- صدرالدین محمد ابراهیم شیرازی، معروف به ملاصدرا، فیلسوف معروف.
  • 2- ملا محمدمحسن بن مرتضی بن محمود، معروف به فیض كاشانی، صاحب تفسیر صافی.
  • 5- شیخ جواد بغدادی، مشهور به فاضل جواد، صاحب شرح خلاصه الحساب و زبده فی الاصول.
  • 7- سید عزالدین حسینی كركی عاملی، مشهور به مجتهد مفتی اصفهانی.

تالیفات:

او یكی از پربركتترین علمای جهان اسلام از نظر تالیف و تنوع در آن بوده است برخی تعداد تالیفات او را با توجه به رساله ها و تحشیه ها و تعلیقه ها، به عدد 200 جلد رسانده اند، ولی تازه ترین تحقیق در این مورد، تلاش و كوشش دانشمند محترم، جناب آقای دكتر محمدباقر حجتی، از اساتید محترم دانشگاه تهران است كه به كنفرانس دمشق (در مورد شیخ بهایی) ارائه داده اند و نشریه الثقافه الاسلامیه در شماره پنجم آن را نشر داده است. ایشان بر حسب تتبع و تفحص كاملی كه داشته است، تعداد آن ها را 123 جلد اعلام می كند و بر حسب دسته بندی كه دارد، می نویسد:

الف) فقه (29 جلد):

  • پاسخ سؤال شاه عباس.
  • پاسخ سؤالات شیخ صالح جابری.
  • اجوبه مسائل جزائریه.
  • جامع عباسی.
  • جواب مسائل شیخ جار.
  • حاشیه بر قواعد علامه.
  • فرائض بهائیه (بخش ارث).
  • مسح بر قدمین.
  • مشرق الشمسین و اكسیر السعادتین.
  • رساله فی مباحث الكر.
  • رساله فی القصر والتخییر فی السفر.
  • شرح رساله فی الصوم.
  • رساله فی فقه الصلوه.
  • رساله فی معرفه القبله.
  • رساله فی فقه السجود.

ب) علوم قرآنی (9 جلد):

  • حاشیه انوار التنزیل قاضی بیضاوی.
  • حل الحروف القرآنیه.
  • حاشیه كشاف زمخشری.
  • اساله خواجه.
  • تفسیر عین الحیوه.
  • العروه الوثقی.
  • تفسیر آیه شریفه (فاغسلوا وجوهكم و ایدیكم الی الكعبین) كه در اربعین به تفصیل آمده است.
  • اكسیر السعادتین (آیات الاحكام).

ج) حدیث (2 جلد):

  • اربعین (كه ترجمه آن توسط نگارنده انجام پذیرفته است).

د) ادعیه و مناجات (6 جلد):

  • الحدیقه الاخلاقیه.
  • شرع دعای صباح.
  • مصباح العابدین.
  • مفتاح الفلاح فی عمل الیوم واللیله.

ه) اصول اعتقادات (5 جلد):

  • اثبات وجود القائم.
  • اجوبه سید زین الدین.
  • الاعتقادیه.
  • مقارنه بین امامیه و زیدیه.
  • وجوب شكر المنعم.

و) اصول فقه (5 جلد):

  • زبده الاصول.
  • شرح عضدی.
  • حاشیه زبده الاصول.
  • شرح حاشیه خطائی.
  • الوجیزه.

ز) رجال و اجازات (8 جلد):

  • اجازه او به میرداماد.
  • اجازه او به مجدالدین.
  • حاشیه خلاصه الاقوال علامه حلی.
  • طبقات الرجال.
  • الفوائد الرجالیه.
  • الاجازات.

ح) ادبیات و علوم عربی (28 جلد):

  • اسرار البلاغه.
  • تخمیس غزل خیالی بخارایی.
  • تهذیب البیان.
  • تعزیت نامه.
  • حاشیه بر مطول تفتازانی.
  • دیوان اشعار فارسی و عربی.
  • ریاض الارواح.
  • شیر و شكر.
  • طوطی نامه (شامل 2500 بیت).
  • فوائد صمدیه.
  • قصیده در مدح پیامبر خدا صلی الله علیه و آله.
  • كافیه.
  • كشكول (5 جلد).
  • لغزالفوائد الصمدیه.
  • لغزالقانون.
  • لغز كافیه.
  • لغز كشاف.
  • محاسن شعر سیف الدوله.
  • المخلاه.
  • مكتوب او به سید میرزا ابراهیم همدانی.
  • سوانح سفر الحجاز، معروف به مثنوی نان و حلوا.
  • نان و پنیر.
  • وسیله الفوز والامان فی مدح صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه شریف.
  • پند اهل دانش به زبان گربه و موش.

ط) وقایع الایام (1 جلد):

  • توضیح المقاصد فی ما اتفق فی ایام السنه.

ی) ریاضیات (20 جلد):

  • اسطرلاب.
  • انوار الكواكب.
  • بحر الحساب.
  • التحفه (اوزان شرعی).
  • تحفه حاتمی.
  • تحقیق جهت قبله.
  • تشریح الافلاك.
  • حاشیه تشریح الافلاك.
  • حاشیه شرح قاضی زاده روحی.
  • الحساب.
  • حل اشكال عطارد و قمر.
  • خلاصه الحساب والهندسه.
  • شرح صحیفه.
  • صحیفه در اسطرلاب.
  • استعلام.
  • تقویم شمس با اسطرلاب.
  • القبله، ماهیت و علامات آن.
  • معرفه التقویم.
  • جبر و مقابله.

ك) حكمت و فلسفه (3 جلد):

  • انكار جوهر الفرد.
  • الوجود الذهنی.
  • وحدت وجود.

ل) علوم غریبه (4 جلد):

  • احكام النظر الی كتف الشاه.
  • رساله جفر.
  • جفر.
  • فالنامه.

و چند جلد كتاب دیگر كه موضوعات آن ها مشخص نشده است، مانند: شرح حق المبین، الصراط المستقیم، القدسیه و...

وفات:

در مورد تاریخ وفات شیخ بهایی اقوال گوناگون وجود دارد. به طور كلی آن چه از این اقوال برمی آید، وفات شیخ در دوازدهم شوال سال 1030 یا 1031 هجری قمری اتفاق افتاده است و چون صاحب تاریخ عالم آرای عباسی كه نظرش معتبرتر از دیگران است، و همچنین كتاب تنبیهات كه تالیف خود را چند ماه بعد از آن واقعه نوشته است، سال 1030 را ذكر كرده اند، از این رو گفته كسانی كه وفات شیخ را در این سال نوشته اند، صحیح تر به نظر می رسد. در این صورت وفات شیخ در دوازدهم ماه شوال سال 1030 ه.ق در شهر اصفهان روی داده است.

پیوندها