شهادت مسلم بن عقیل: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{تقویم|روز= 9 ذی الحجه|سال= سال 60 هجری قمری}}  
+
{{تقویم|روز= 9 ذی الحجه|سال= سال ۶۰ هجری قمری}}  
مسلم بن عقيل پسرعموي [[امام حسين]] علیه‌السلام به نمايندگي از آن حضرت، جهت سامان بخشيدن به قيام شيعيان [[كوفه]] بر ضد يزيد بن معاويه، در پنجم [[شوال]] سال 60 قمري وارد كوفه شد و در خانه مسلم بن مسيب، كه خانه سراي مختار بن ابي‌عبيده ثقفي بود فرود آمد. از آن هنگام ريش‌سفيدان و بزرگان [[شيعه]] به محضرش حاضر شده و پس از استماع نامه امام حسين علیه‌السلام اظهار، خوشحالي كرده و با مسلم بن عقيل علیه‌السلام به نمايندگي از آن حضرت، بيعت مي‌كردند.
+
[[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]]، نماینده پسرعموی بزرگوارش [[امام حسین]] (علیه السلام) بود که از [[مکه]] به [[کوفه]] براى بررسى اوضاع و [[بیعت]] گرفتن از مردم اعزام شد. او به علت [[خیانت]] اهل کوفه بی یاور ماند و سرانجام توسط [[عبیدالله بن زیاد]]، به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسید. قیام مسلم بن عقیل علیه‌السلام در کوفه، روز سه شنبه هشتم [[ذی الحجه]] و روز شهادتش نهم ذی الحجه سال ۶۰ هجری بود.<ref> الارشاد، شیخ مفید، ص۳۸۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، ص۸۴۱.</ref>
  
ساير شيعيان و محبان [[اهل بيت]] علیهم‌السلام و مخالفان حكومت ديكتاتوري بني‌اميه، به تدريج متوجه حضور نماينده امام حسين علیه‌السلام در [[كوفه]] شده و به محضرش مي‌شتافتند، تا علاوه بر آشنايي با او، از طريق وي با امام حسين علیه‌السلام اظهار اطاعت و [[بيعت]] نمايند.
+
== قیام و نحوه شهادت مسلم ==
 +
[[مسلم بن عقیل|مسلم بن عقیل]] به نمایندگی از [[امام حسین]] علیه‌السلام، جهت سامان بخشیدن به قیام شیعیان [[کوفه]] بر ضد [[یزید بن معاویه|یزید بن معاویه]]، در پنجم [[شوال]] سال ۶۰ قمری وارد کوفه شد و در خانه [[مسلم بن عوسجه|مسلم بن مسیب]]، که خانه سرای [[مختار ثقفی|مختار بن ابی‌عبیده ثقفی]] بود فرود آمد. از آن هنگام ریش‌سفیدان و بزرگان [[شیعه]] به محضرش حاضر شده و پس از استماع نامه امام حسین علیه‌السلام، اظهار خوشحالی کرده و با مسلم بن عقیل علیه‌السلام به نمایندگی از آن حضرت، [[بیعت]] می‌کردند.
  
تعداد فراواني از مبارزان كوفه با مسلم بن عقيل علیه‌السلام بيعت كردند و او را به ادامه قيامي بزرگ بر ضد [[خلافت]] جائرانه يزيد اميدوار نمودند. تا اين كه تعداد بيعت‌كنندگان به هيجده هزار تن رسيد. در اين هنگام مسلم بن عقيل علیه‌السلام نامه‌اي براي امام حسين علیه‌السلام نوشت و ضمن گزارش آمادگي مردم كوفه، آن حضرت را به اين شهر دعوت كرد.
+
سایر شیعیان و محبان [[اهل بیت]] علیهم‌السلام و مخالفان حکومت [[بنی امیه|بنی‌امیه]]، به تدریج متوجه حضور نماینده امام حسین علیه‌السلام در کوفه شده و به محضرش می‌شتافتند، تا علاوه بر آشنایی با او، از طریق وی با امام حسین علیه‌السلام اظهار اطاعت و بیعت نمایند.
  
در آن زمان حاكم شهر كوفه، نعمان بن بشير بود و نسبت به ساير استانداران يزيد، طمع چنداني در قتل و غارت مردم نداشت. وي كه از آمدن مسلم بن عقيل علیه‌السلام، به كوفه خبردار شده بود، طي سخناني در مسجد اعظم كوفه، مردم را از سرپيچي و آشوبگري برحذر داشت و به صورت ظاهري، آنان را تهديد به سخت‌گيري و اعمال خشونت نمود. ولي اين مقدار، هواداران بني‌اميه را راضي نگه نمي‌داشت و بدين جهت افرادي چون عبدالله بن مسلم خضرمي، عمارة بن وليد و عمر بن سعد نامه‌هايي براي يزيد نوشته و ضمن گزارش فعاليت‌هاي مسلم بن عقيل علیه‌السلام، خواهان اعزام حاكم خشن‌تر و سخت‌گيرتر شدند.
+
تعداد فراوانی از مبارزان کوفه با مسلم بن عقیل علیه‌السلام بیعت کردند و او را به ادامه قیامی بزرگ بر ضد [[خلافت]] جائرانه [[یزید بن معاویه|یزید]] امیدوار نمودند. تا این که تعداد بیعت‌کنندگان به هیجده هزار تن رسید. در این هنگام مسلم بن عقیل علیه‌السلام نامه‌ای برای امام حسین علیه‌السلام نوشت و ضمن گزارش آمادگی مردم کوفه، آن حضرت را به این شهر دعوت کرد.
  
يزيد بن معاويه، پس از مشورت با غلام پدرش به نام "سرجون" تصميم به تعويض حاكم كوفه گرفت. وي، طي حكمي عبيدالله بن زياد حاكم [[بصره]] را با حفظ سمت، به استانداري كوفه منصوب كرد. با آمدن عبيدالله به كوفه، وضع اين شهر دگرگون شد. هواداران بني‌اميه تقويت شده و با شيطنت‌ها و فتنه‌انگيزي‌هاي عبيدالله، روز به روز كار مسلم بن عقيل علیه‌السلام مشكل تر شد.  
+
در آن زمان حاکم شهر کوفه، [[نعمان بن بشیر|نعمان بن بشیر]] بود و نسبت به سایر استانداران یزید، طمع چندانی در قتل و غارت مردم نداشت. وی که از آمدن مسلم بن عقیل علیه‌السلام، به کوفه خبردار شده بود، طی سخنانی در [[مسجد کوفه|مسجد کوفه]]، مردم را از سرپیچی و آشوبگری برحذر داشت و به صورت ظاهری، آنان را تهدید به سخت‌گیری و اعمال خشونت نمود. ولی این مقدار، هواداران بنی‌امیه را راضی نگه نمی‌داشت و بدین جهت افرادی چون عبدالله بن مسلم خضرمی، عمارة بن ولید و [[عمر بن سعد]] نامه‌هایی برای یزید نوشته و ضمن گزارش فعالیت‌های مسلم بن عقیل علیه‌السلام، خواهان اعزام حاکم خشن‌تر و سخت‌گیرتر شدند.
  
مسلم بن عقيل علیه‌السلام براي پيش برد قيام، ناچار شد خانه‌اش را تغيير داده و در خفا بسر برد و انقلابيون را به صورت غيرآشكار سازماندهي كرده و براي قيامي بزرگ آماده كند. بدين جهت از خانه مسلم بن مسيب به خانه‌هاني بن عروه نقل مكان كرد و از طريق برخي از ياران و اصحاب مطمئن خويش با شيعيان رابطه برقرار مي‌كرد.
+
یزید بن معاویه، پس از مشورت با غلام پدرش به نام "[[سرجون رومی|سرجون]]" تصمیم به تعویض حاکم کوفه گرفت. وی، طی حکمی [[عبیدالله بن زیاد|عبیدالله بن زیاد]] حاکم [[بصره]] را با حفظ سمت، به استانداری کوفه منصوب کرد. با آمدن عبیدالله به کوفه، وضع این شهر دگرگون شد. هواداران بنی‌امیه تقویت شده و با شیطنت‌ها و فتنه‌انگیزی‌های عبیدالله، روز به روز کار مسلم بن عقیل علیه‌السلام مشکل تر شد.  
  
عبيدالله بن زياد با بكارگيري سرمايه‌هاي زياد و جاسوسان و نفوذي‌هاي خويش، به مخفي‌گاه مسلم بن عقيل علیه‌السلام پي برد. او، با ترفندي هاني بن عروه را به قصر دارالاماره برد و از وي بازجويي سختي به عمل آورد و به خاطر ميزباني مسلم بن عقيل، دستور داد او را مورد ضرب و شتم قرار داده و بر وي سخت گيرند.
+
مسلم بن عقیل علیه‌السلام برای پیش برد قیام، ناچار شد خانه‌اش را تغییر داده و در خفا بسر برد و انقلابیون را به صورت غیرآشکار سازماندهی کرده و برای قیامی بزرگ آماده کند. بدین جهت از خانه مسلم بن مسیب به خانه‌ [[هانی بن عروه مرادی|هانی بن عروه]] نقل مکان کرد و از طریق برخی از یاران و اصحاب مطمئن خویش با شیعیان رابطه برقرار می‌کرد.
  
هاني بن عروه در دارالاماره هم ضروب و زخمي شد و در حجره‌اي زنداني و مورد اذيت و آزار جسمي و رواني قرار گرفت و اين مسئله براي مسلم بن عقيل علیه‌السلام بسيار گران آمد. بدين جهت هواداران و شيعيان را براي آشكار كردن قيام فراخواند.
+
عبیدالله بن زیاد با بکارگیری سرمایه‌های زیاد و جاسوسان و نفوذی‌های خویش، به مخفی‌گاه مسلم بن عقیل علیه‌السلام پی برد. او، با ترفندی هانی بن عروه را به قصر دارالاماره برد و از وی بازجویی سختی به عمل آورد و به خاطر میزبانی مسلم بن عقیل، دستور داد او را مورد ضرب و شتم قرار داده و بر وی سخت گیرند. هانی بن عروه در [[دارالاماره کوفه|دارالاماره]] در حجره‌ای زندانی و مورد اذیت و آزار جسمی و روانی قرار گرفت و این مسئله برای مسلم بن عقیل علیه‌السلام بسیار گران آمد. بدین جهت هواداران و [[شیعه|شیعیان]] را برای آشکار کردن قیام فراخواند.
  
تعدادي با او همراه شده و براي رهايي هاني بن عروه به سوي دارالاماره حركت كردند. با اين كه قيام مسلم بن عقيل، پيش از موعد مقرر آغاز شده و بسياري از مبارزان و رزم‌جويان از آن بي‌اطلاع بوده و يا اساساً در آن زمان در كوفه نبودند، با اين حال چندين هزار مرد جنگي با مسلم بن عقيل علیه‌السلام همراه شده و به سوي دارلاماره هجوم آوردند.
+
تعدادی با او همراه شده و برای رهایی هانی بن عروه به سوی دارالاماره حرکت کردند. با این که قیام مسلم بن عقیل، پیش از موعد مقرر آغاز شده و بسیاری از مبارزان و رزم‌جویان از آن بی‌اطلاع بوده و یا اساساً در آن زمان در کوفه نبودند، با این حال چندین هزار مرد جنگی با مسلم بن عقیل علیه‌السلام همراه شده و به سوی دارلاماره هجوم آوردند.
  
عبيدالله بن زياد كه توان مقابله و برابري با آنان را نداشت، به درون دارالاماره گريخت و درهاي ورودي را از پشت بست و براي متفرق كردن شيعيان و مبارزان، دست به نيرنگ‌هاي متعدد زد و از اين راه، تعداد زيادي از مبارزان را از اطراف مسلم بن عقيل علیه‌السلام پراكنده نمود.
+
عبیدالله بن زیاد که توان مقابله و برابری با آنان را نداشت، به درون دارالاماره گریخت و درهای ورودی را از پشت بست و برای متفرق کردن شیعیان و مبارزان، دست به نیرنگ‌های متعدد زد و از این راه، تعداد زیادی از مبارزان را از اطراف مسلم بن عقیل علیه‌السلام پراکنده نمود.
  
با فرارسيدن تاريكي شب، ياران مسلم بن عقيل پراكنده شده و او پس از پايان نماز مغرب، تنها شد و كسي با او باقي نمانده بود. وي، سرگشته و بي‌پناه بود و در كوچه‌هاي كوفه مي‌گشت تا به جايي كه بياسايد، ولي نمي‌خواست به خانه‌اي از خانه‌هاي ياران و ارادتمندانش برود و براي او ناراحتي و دردسري ايجاد كند. تا اين كه به در خانه پيرزني به نام "طوعه" رسيد.
+
با فرارسیدن تاریکی شب، یاران مسلم بن عقیل پراکنده شده و او پس از پایان [[نماز مغرب]]، تنها شد و کسی با او باقی نمانده بود. وی، سرگشته و بی‌پناه بود و در کوچه‌های کوفه می‌گشت تا در جایی بیاساید، ولی نمی‌خواست به خانه‌ای از خانه‌های یاران و ارادتمندانش برود و برای او ناراحتی و دردسری ایجاد کند. تا این که به در خانه پیرزنی به نام "[[طوعه]]" رسید.
  
طوعه پس از شناسايي وي، بسيار احترامش كرد و در خانه محقر خويش، وي را جا داد. مسلم بن عقيل علیه‌السلام آن شب را با [[نماز]] و [[مناجات]] به پايان رساند و خود را براي مبارزه‌اي سخت و توان‌فرسا مهيا نمود.
+
طوعه پس از شناسایی وی، بسیار احترامش کرد و در خانه محقر خویش، وی را جا داد. مسلم بن عقیل علیه‌السلام آن شب را با [[نماز]] و [[مناجات]] به پایان رساند و خود را برای مبارزه‌ای سخت و توان‌فرسا مهیا نمود. طوعه، پسری داشت که از حضور مسلم بن عقیل علیه‌السلام در خانه خویش باخبر شد و به طمع گرفتن جایزه، عبیدالله بن زیاد را از آن مطلع نمود. عبیدالله بن زیاد برای دستگیری مسلم بن عقیل علیه‌السلام، تعداد سیصد نفر از مزدوران خویش به فرماندهی [[محمد بن اشعث]] را به سوی خانه طوعه اعزام کرد.
  
طوعه، پسري داشت كه از حضور مسلم بن عقيل علیه‌السلام در خانه خويش باخبر شد و به طمع گرفتن جايزه، عبيدالله بن زياد را از آن مطلع نمود. عبيدالله بن زياد براي دستگيري مسلم بن عقيل علیه‌السلام، تعداد سيصد نفر از مزدوران خويش به فرماندهي محمد بن اشعث را به سوي خانه طوعه اعزام كرد.
+
مسلم بن عقیل علیه‌السلام از خانه طوعه بیرون آمد و یک تنه با آن همه مرد جنگی به نبرد پرداخت و چندین نفر از آنان را کشت و تعدادی را زخمی نمود و همین امر باعث ترس و وحشت سربازان عبیدالله شد و از روبرو شدن با مسلم بن عقیل علیه‌السلام پرهیز می‌کردند. بدین جهت، محمد بن اشعث پیامی برای عبیدالله فرستاد و تعداد نیروی بیشتری تقاضا کرد و عبیدالله از این که برای یک جوان رزمنده [[بنی هاشم|هاشمی]]، این همه نیروی رزمی کفایت نمی‌کند، شگفت زده شد و افراد کمکی دیگری برای پسر اشعث فرستاد.
  
مسلم بن عقيل علیه‌السلام از خانه طوعه بيرون آمد و يك تنه با آن همه مرد جنگي به نبرد پرداخت و چندين نفر از آنان را كشت و تعدادي را زخمي نمود و همين امر باعث ترس و وحشت سربازان عبيدالله شد و از روبرو شدن با مسلم بن عقيل علیه‌السلام پرهيز مي‌كردند.
+
محمد بن اشعث که از نبرد با مسلم بن عقیل علیه‌السلام، عاجز مانده بود به وی پیشنهاد امان داد و گفت در صورت تسلیم شدن، از امان‌نامه عبیدالله برخوردار خواهد گردید. ولی مسلم بن عقیل اعتنایی به امان وی نکرد و جهاد و مبارزه‌اش را ادامه داد. تا این که کوفیان تصمیم به هجوم جمعی گرفته و او را از هر سو محاصره کردند و پس از وارد کردن زخم‌های فراوان، وی را در حالی که از شدت تشنگی بی‌حال شده بود دستگیرش کرده و به نزد عبیدالله بردند. عبیدالله بن زیاد پس از بازجویی از مسلم علیه‌السلام و هتاکی به وی و خاندان رسالت، دستور داد وی را به [[شهادت در راه خدا|شهادت]] رسانند.
 
 
بدين جهت، محمد بن اشعث پيامي براي عبيدالله فرستاد و تعداد نيروي بيشتري تقاضا كرد و عبيدالله از اين كه براي يك جوان رزمنده هاشمي، اين همه نيروي رزمي كفايت نمي‌كند، شگفت زده شد و افراد كمكي ديگري براي پسر اشعث فرستاد.
 
 
 
محمد بن اشعث كه از نبرد با مسلم بن عقيل علیه‌السلام، عاجز مانده بود به وي پيشنهاد امان داد و گفت در صورت تسليم شدن، از امان‌نامه عبيدالله برخوردار خواهد گرديد. ولي مسلم بن عقيل اعتنايي به امان وي نكرد و جهاد و مبارزه‌اش را ادامه داد. تا اين كه كوفيان تصميم به هجوم جمعي گرفته و او را از هر سو محاصره كردند و پس از وارد كردن زخم‌هاي فراوان، وي را در حالي كه از شدت تشنگي بي‌حال شده بود دستگيرش كرده و به نزد عبيدالله بردند. عبيدالله بن زياد پس از بازجويي از مسلم علیه‌السلام و هتاكي به وي و خاندان رسالت، دستور داد وي را به [[شهادت]] رسانند.
 
 
 
مردي از اهالي [[شام]] كه در نبرد با مسلم بن عقيل علیه‌السلام زخمي شده بود، مأمور كشتن وي شد و آن مظلوم و غريب را به بالاي كوشك دارالاماره برد و سرش را از بدن جدا كرد و تن بي‌جانش را به زمين انداخت. عبيدالله بن زياد، پس از كشتن مسلم بن عقيل علیه‌السلام دستور داد هاني بن عروه و دو تن از ياران مسلم بن عقيل علیه‌السلام به نام‌هاي: هاني بن ابي حية وادعي و زبير بن ارواح تميمي را كه بدست مزدوران حكومتي دستگير شده بودند، نيز گردن زنند.
 
 
 
آنگاه، بدن‌هاي شهيدان را نگون‌سار بر دار كرده و سرهايشان را با نامه‌اي به نزد يزيد بن معاويه در شام فرستاد. تاريخ قيام مسلم بن عقيل علیه‌السلام در كوفه، روز سه شنبه هشتم [[ذی الحجه]] و روز شهادتش نهم ذی الحجه سال 60 قمري بود.<ref> نك: الارشاد [[شيخ مفيد]]، ص 380؛ الفتوح [[ابن اعثم كوفي]]، ص841.</ref>
 
  
 +
مردی از اهالی [[شام]] که در نبرد با مسلم بن عقیل علیه‌السلام زخمی شده بود، مأمور کشتن وی شد و آن مظلوم و غریب را به بالای کوشک [[دارالاماره کوفه|دارالاماره]] برد و سرش را از بدن جدا کرد و تن بی‌جانش را به زمین انداخت. عبیدالله بن زیاد، پس از کشتن مسلم بن عقیل علیه‌السلام دستور داد هانی بن عروه و دو تن از یاران مسلم بن عقیل علیه‌السلام به نام‌های: هانی بن ابی حیة وادعی و زبیر بن ارواح تمیمی را که بدست مزدوران حکومتی دستگیر شده بودند، نیز گردن زنند. آنگاه، بدن‌های شهیدان را نگون‌سار بر دار کرده و سرهایشان را با نامه‌ای به نزد [[یزید بن معاویه]] در [[شام]] فرستاد.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
+
<references />
<references/>
 
 
 
 
==منابع==
 
==منابع==
 
+
* مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.
موسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام
+
==پیوندها==
 
+
* [[مسلم بن عقيل]]
منابع بیشتر:
+
* [[هانی بن عروه مرادی|هانی بن عروه]]
 
+
{{واقعه عاشورا}}
[http://lib.ahlolbait.ir/parvan/resource/31855/%D9%81%D9%8A%D8%B6-%D8%A7%D9%84%D8%B9%D9%84%D8%A7%D9%85-%D9%81%D9%8A-%D8%B9%D9%85%D9%84-%D8%A7%D9%84%D8%B4%D9%87%D9%88%D8%B1-%D9%88-%D9%88%D9%82%D8%A7%D9%8A%D8%B9-%D8%A7%D9%84%D8%A7%D9%8A%D8%A7%D9%85/preview/31084/%D9%85%D8%AD%D8%AA%D9%88%D8%A7%D9%8A-%D8%AF%D9%8A%D8%AC%D9%8A%D8%AA%D8%A7%D9%84%D9%8A/#!page=51 وقایع الایام شیخ عباس قمی، 9 ذی‌الحجه].
 
 
 
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:وقایع ماه ذی الحجه]]
 
[[رده:سال ۶۰ هجری قمری]]
 
[[رده:سال ۶۰ هجری قمری]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۰

تقویم هجری قمری

روز واقعه:9 ذی الحجه
سال ۶۰ هجری قمری

مسلم بن عقیل، نماینده پسرعموی بزرگوارش امام حسین (علیه السلام) بود که از مکه به کوفه براى بررسى اوضاع و بیعت گرفتن از مردم اعزام شد. او به علت خیانت اهل کوفه بی یاور ماند و سرانجام توسط عبیدالله بن زیاد، به شهادت رسید. قیام مسلم بن عقیل علیه‌السلام در کوفه، روز سه شنبه هشتم ذی الحجه و روز شهادتش نهم ذی الحجه سال ۶۰ هجری بود.[۱]

قیام و نحوه شهادت مسلم

مسلم بن عقیل به نمایندگی از امام حسین علیه‌السلام، جهت سامان بخشیدن به قیام شیعیان کوفه بر ضد یزید بن معاویه، در پنجم شوال سال ۶۰ قمری وارد کوفه شد و در خانه مسلم بن مسیب، که خانه سرای مختار بن ابی‌عبیده ثقفی بود فرود آمد. از آن هنگام ریش‌سفیدان و بزرگان شیعه به محضرش حاضر شده و پس از استماع نامه امام حسین علیه‌السلام، اظهار خوشحالی کرده و با مسلم بن عقیل علیه‌السلام به نمایندگی از آن حضرت، بیعت می‌کردند.

سایر شیعیان و محبان اهل بیت علیهم‌السلام و مخالفان حکومت بنی‌امیه، به تدریج متوجه حضور نماینده امام حسین علیه‌السلام در کوفه شده و به محضرش می‌شتافتند، تا علاوه بر آشنایی با او، از طریق وی با امام حسین علیه‌السلام اظهار اطاعت و بیعت نمایند.

تعداد فراوانی از مبارزان کوفه با مسلم بن عقیل علیه‌السلام بیعت کردند و او را به ادامه قیامی بزرگ بر ضد خلافت جائرانه یزید امیدوار نمودند. تا این که تعداد بیعت‌کنندگان به هیجده هزار تن رسید. در این هنگام مسلم بن عقیل علیه‌السلام نامه‌ای برای امام حسین علیه‌السلام نوشت و ضمن گزارش آمادگی مردم کوفه، آن حضرت را به این شهر دعوت کرد.

در آن زمان حاکم شهر کوفه، نعمان بن بشیر بود و نسبت به سایر استانداران یزید، طمع چندانی در قتل و غارت مردم نداشت. وی که از آمدن مسلم بن عقیل علیه‌السلام، به کوفه خبردار شده بود، طی سخنانی در مسجد کوفه، مردم را از سرپیچی و آشوبگری برحذر داشت و به صورت ظاهری، آنان را تهدید به سخت‌گیری و اعمال خشونت نمود. ولی این مقدار، هواداران بنی‌امیه را راضی نگه نمی‌داشت و بدین جهت افرادی چون عبدالله بن مسلم خضرمی، عمارة بن ولید و عمر بن سعد نامه‌هایی برای یزید نوشته و ضمن گزارش فعالیت‌های مسلم بن عقیل علیه‌السلام، خواهان اعزام حاکم خشن‌تر و سخت‌گیرتر شدند.

یزید بن معاویه، پس از مشورت با غلام پدرش به نام "سرجون" تصمیم به تعویض حاکم کوفه گرفت. وی، طی حکمی عبیدالله بن زیاد حاکم بصره را با حفظ سمت، به استانداری کوفه منصوب کرد. با آمدن عبیدالله به کوفه، وضع این شهر دگرگون شد. هواداران بنی‌امیه تقویت شده و با شیطنت‌ها و فتنه‌انگیزی‌های عبیدالله، روز به روز کار مسلم بن عقیل علیه‌السلام مشکل تر شد.

مسلم بن عقیل علیه‌السلام برای پیش برد قیام، ناچار شد خانه‌اش را تغییر داده و در خفا بسر برد و انقلابیون را به صورت غیرآشکار سازماندهی کرده و برای قیامی بزرگ آماده کند. بدین جهت از خانه مسلم بن مسیب به خانه‌ هانی بن عروه نقل مکان کرد و از طریق برخی از یاران و اصحاب مطمئن خویش با شیعیان رابطه برقرار می‌کرد.

عبیدالله بن زیاد با بکارگیری سرمایه‌های زیاد و جاسوسان و نفوذی‌های خویش، به مخفی‌گاه مسلم بن عقیل علیه‌السلام پی برد. او، با ترفندی هانی بن عروه را به قصر دارالاماره برد و از وی بازجویی سختی به عمل آورد و به خاطر میزبانی مسلم بن عقیل، دستور داد او را مورد ضرب و شتم قرار داده و بر وی سخت گیرند. هانی بن عروه در دارالاماره در حجره‌ای زندانی و مورد اذیت و آزار جسمی و روانی قرار گرفت و این مسئله برای مسلم بن عقیل علیه‌السلام بسیار گران آمد. بدین جهت هواداران و شیعیان را برای آشکار کردن قیام فراخواند.

تعدادی با او همراه شده و برای رهایی هانی بن عروه به سوی دارالاماره حرکت کردند. با این که قیام مسلم بن عقیل، پیش از موعد مقرر آغاز شده و بسیاری از مبارزان و رزم‌جویان از آن بی‌اطلاع بوده و یا اساساً در آن زمان در کوفه نبودند، با این حال چندین هزار مرد جنگی با مسلم بن عقیل علیه‌السلام همراه شده و به سوی دارلاماره هجوم آوردند.

عبیدالله بن زیاد که توان مقابله و برابری با آنان را نداشت، به درون دارالاماره گریخت و درهای ورودی را از پشت بست و برای متفرق کردن شیعیان و مبارزان، دست به نیرنگ‌های متعدد زد و از این راه، تعداد زیادی از مبارزان را از اطراف مسلم بن عقیل علیه‌السلام پراکنده نمود.

با فرارسیدن تاریکی شب، یاران مسلم بن عقیل پراکنده شده و او پس از پایان نماز مغرب، تنها شد و کسی با او باقی نمانده بود. وی، سرگشته و بی‌پناه بود و در کوچه‌های کوفه می‌گشت تا در جایی بیاساید، ولی نمی‌خواست به خانه‌ای از خانه‌های یاران و ارادتمندانش برود و برای او ناراحتی و دردسری ایجاد کند. تا این که به در خانه پیرزنی به نام "طوعه" رسید.

طوعه پس از شناسایی وی، بسیار احترامش کرد و در خانه محقر خویش، وی را جا داد. مسلم بن عقیل علیه‌السلام آن شب را با نماز و مناجات به پایان رساند و خود را برای مبارزه‌ای سخت و توان‌فرسا مهیا نمود. طوعه، پسری داشت که از حضور مسلم بن عقیل علیه‌السلام در خانه خویش باخبر شد و به طمع گرفتن جایزه، عبیدالله بن زیاد را از آن مطلع نمود. عبیدالله بن زیاد برای دستگیری مسلم بن عقیل علیه‌السلام، تعداد سیصد نفر از مزدوران خویش به فرماندهی محمد بن اشعث را به سوی خانه طوعه اعزام کرد.

مسلم بن عقیل علیه‌السلام از خانه طوعه بیرون آمد و یک تنه با آن همه مرد جنگی به نبرد پرداخت و چندین نفر از آنان را کشت و تعدادی را زخمی نمود و همین امر باعث ترس و وحشت سربازان عبیدالله شد و از روبرو شدن با مسلم بن عقیل علیه‌السلام پرهیز می‌کردند. بدین جهت، محمد بن اشعث پیامی برای عبیدالله فرستاد و تعداد نیروی بیشتری تقاضا کرد و عبیدالله از این که برای یک جوان رزمنده هاشمی، این همه نیروی رزمی کفایت نمی‌کند، شگفت زده شد و افراد کمکی دیگری برای پسر اشعث فرستاد.

محمد بن اشعث که از نبرد با مسلم بن عقیل علیه‌السلام، عاجز مانده بود به وی پیشنهاد امان داد و گفت در صورت تسلیم شدن، از امان‌نامه عبیدالله برخوردار خواهد گردید. ولی مسلم بن عقیل اعتنایی به امان وی نکرد و جهاد و مبارزه‌اش را ادامه داد. تا این که کوفیان تصمیم به هجوم جمعی گرفته و او را از هر سو محاصره کردند و پس از وارد کردن زخم‌های فراوان، وی را در حالی که از شدت تشنگی بی‌حال شده بود دستگیرش کرده و به نزد عبیدالله بردند. عبیدالله بن زیاد پس از بازجویی از مسلم علیه‌السلام و هتاکی به وی و خاندان رسالت، دستور داد وی را به شهادت رسانند.

مردی از اهالی شام که در نبرد با مسلم بن عقیل علیه‌السلام زخمی شده بود، مأمور کشتن وی شد و آن مظلوم و غریب را به بالای کوشک دارالاماره برد و سرش را از بدن جدا کرد و تن بی‌جانش را به زمین انداخت. عبیدالله بن زیاد، پس از کشتن مسلم بن عقیل علیه‌السلام دستور داد هانی بن عروه و دو تن از یاران مسلم بن عقیل علیه‌السلام به نام‌های: هانی بن ابی حیة وادعی و زبیر بن ارواح تمیمی را که بدست مزدوران حکومتی دستگیر شده بودند، نیز گردن زنند. آنگاه، بدن‌های شهیدان را نگون‌سار بر دار کرده و سرهایشان را با نامه‌ای به نزد یزید بن معاویه در شام فرستاد.

پانویس

  1. الارشاد، شیخ مفید، ص۳۸۰؛ الفتوح، ابن اعثم کوفی، ص۸۴۱.

منابع

  • مؤسسه تبیان، نرم‌افزار دایرة‌المعارف چهارده معصوم علیهم‌السلام.

پیوندها

11.jpg
واقعه عاشورا
قبل از واقعه
شرح واقعه
پس از واقعه
بازتاب واقعه
وابسته ها