سید مرتضی عسکری: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(آرشیو عکس و تصویر)
 
(۶ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
 +
'''علامه سید مرتضى عسکرى''' (۱۳۳۲ - ۱۴۲۸ ق)، از فقها و محققان بزرگ [[شیعه]] معاصر و از شاگردان [[امام خمینى ]] بود. وی خدمات و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی گسترده ای را در [[عراق]] و [[ایران]] موجب شد. علامه عسکری همچنین با تحقیقات و تألیفات ارزشمند خود مانند «معالم المدرستین» و «نقش ائمه در احیاء دین»، راه نوینی در تبیین [[اسلام]] شیعی و دفاع از آن ارائه داد.
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
+
|نام کامل = سید مرتضى شریف عسکرى
|نام کامل = سيد مرتضى شریف عسكرى
+
|تصویر=[[پرونده:مرتضی عسکری.jpg|۲۲۰px|center]]
 
+
|زادروز = ۱۳۳۲ قمری
|تصویر=[[پرونده:مرتضی عسکری.jpg|220px|center]]
 
 
 
|زادروز = 1332 ق
 
 
 
 
|زادگاه = [[سامراء]]
 
|زادگاه = [[سامراء]]
 
+
|وفات = ۱۴۲۸ قمری (۱۳۸۶ ش)
|وفات = 1428 ق= 1386 ش
+
|مدفن = [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]]
 
+
|اساتید = [[امام خمینی]]، میرزا خلیل کمره‌ای، [[مرعشی، شهاب‌الدین|آیت‌الله مرعشى نجفى]]، شیخ محمدحسین شریعتمدارى،...
|مدفن = [[قم]] ، [[حرم حضرت معصومه عليها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]]
 
 
 
|اساتید = [[امام خمینی]]، [[میرزا خلیل کمره ای]]، شیخ مهدی شهید
 
  
 
|شاگردان =  
 
|شاگردان =  
  
|آثار = عقاید اسلام در قرآن کریم، معالم المدرستین، نقش ائمه در احیای دین
+
|آثار = عقاید اسلام در قرآن کریم، معالم المدرستین، نقش ائمه در احیای دین، مئة و خمسون صحابی مختلق، عبدالله‌ بن‌ سبا و أساطیر أخری، سقیفه،...
 
 
 
}}
 
}}
'''علامه سيد مرتضى شریف عسكرى''' و سپس در حوزۀ علميّۀ همان شهر به تحصيل پرداخت. سپس در [[محرم]] سال 1350ق به شهر مقدس [[قم]] هجرت كرد.
 
  
== ولادت ==
+
==ولادت و خاندان==
سيد مرتضى شریف عسكرى در هشتم [[جمادى الثانى]] سال 1332 قمری در شهر [[سامراء]] متولد شد. پدر و مادرش، هر دو از خانواده‌های ایرانی ساکن سامرا بودند. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی کوچک ساوجی، معروف به شیخ الإسلام، فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الإسلام بود. جدّ مادری ایشان نیز خاتمة المحدّثین، آیت الله میرزا محمد تهرانی، معروف به شریف عسکری بود.
+
سید مرتضى شریف عسکرى در هشتم [[جمادى الثانى]] سال ۱۳۳۲ قمری در شهر [[سامراء]] متولد شد. پدر و مادرش، هر دو از خانواده‌های ایرانی ساکن سامرا بودند. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی کوچک ساوجی، معروف به شیخ الإسلام، فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الإسلام بود. جدّ مادری ایشان نیز خاتمة المحدّثین، آیت الله میرزا محمد تهرانی، معروف به شریف عسکری بود.
  
 
سید مرتضی، در خردسالی پدر خود را از دست داد و تحت تربیت جدّ بزرگوارش میرزا محمد شریف عسکری قرار گرفت.  
 
سید مرتضی، در خردسالی پدر خود را از دست داد و تحت تربیت جدّ بزرگوارش میرزا محمد شریف عسکری قرار گرفت.  
  
== تحصیل ==
+
==تحصیل و استادان==
سيد مرتضى عسكرى از ده سالگی به [[حوزه علميه|حوزه علمیه]] سامرا وارد شد و مقدمات و بخش‌هایی از سطوح را در همان شهر گذراند. در دوران جوانی به سال 1310 ش، در عصر مرجعیت [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله العظمی حائری]]، به سرزمین مادری خود مهاجرت نمود و در [[حوزه علميه قم|حوزه علمیه قم]]، به ادامه تحصیل پرداخت. در شهر قم دروس سطح [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فقه]] را نزد [[مرعشی، شهاب‌الدین|آیت‌الله مرعشى نجفى]] و آیت‌الله شيخ محمدحسین شريعتمدارى ساوجى تلمذ كرد. از ديگر اساتيدى كه ايشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفيق يافت، عبارتند از: مرحوم [[امام خمينى ]] در [[علم کلام|كلام]] و [[عقاید]]، حاج ميرزا خليل كمره‌اى در علم [[تفسیر قرآن|تفسير]]، آیت‌الله حاج شيخ مهدى شهيد (پايين شهرى) در علم [[اخلاق]] و [[تهذيب نفس]].
+
سید مرتضى عسکرى از ده سالگی به [[حوزه علمیه|حوزه علمیه]] سامرا وارد شد و مقدمات و بخش‌هایی از سطوح را در همان شهر گذراند. در دوران جوانی به سال ۱۳۱۰ ش، در عصر مرجعیت [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]]، به سرزمین مادری خود مهاجرت نمود و در [[حوزه علمیه قم|حوزه علمیه قم]]، به ادامه تحصیل پرداخت. در شهر قم دروس سطح [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فقه]] را نزد [[مرعشی، شهاب‌الدین|آیت‌الله مرعشى نجفى]] و آیت‌الله شیخ محمدحسین شریعتمدارى ساوجى تلمذ کرد. از دیگر اساتیدى که ایشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفیق یافت، عبارتند از: مرحوم [[امام خمینى ]] در [[علم کلام|کلام]] و [[عقاید]]، حاج میرزا خلیل کمره‌اى در علم [[تفسیر قرآن|تفسیر]]، آیت‌الله حاج شیخ مهدى شهید (پایین شهرى) در علم [[اخلاق]] و [[تهذیب نفس]].
 
 
عسكرى پس از چهار سال اقامت در [[قم]]، دوباره به [[عراق]] بازگشت و دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ آن روزگار حوزه سامرا، از جمله: آیت الله میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیت‌الله سید محمدرضا مدرس شوشتری فرا گرفت.
 
 
 
== فعالیتهای اجتماعی ==
 
سيد مرتضى عسكرى در حدود بیست سالگی، نخستین حرکت اجتماعی خود را با تأسیس مدرسه‌ای کوچک در [[سامرا]] شروع کرد. این کار در سال 1363 ق، با راه‌اندازی مدرسه ابتدایی، در شهر [[کاظمین]] ادامه یافت. این مدارس بعدها به شهرهای: [[بصره]]، دیوانیه، [[حله|حلّه]] و نعمانیه گسترش پیدا کردند که در آن‌ها، در مقاطع مختلف: مهد کودک، دبستان، دبیرستان (دخترانه و پسرانه)، و نیز در مراکزی برای تعلیم و تربیت بزرگسالان، به جذب دانش‌آموز اقدام می‌شد؛ به طوری که در مدارس تحت نظر ایشان، تا 7000 نفر تحصیل می‌کردند.
 
 
 
در سال 1384 ق، با تأسیس «کلیة اصول الدین» (دانشگاه اصول الدین) در [[بغداد]]، فعالیت‌های آموزشی علامه عسکری وارد مرحله جدیدی شد که متأسفانه با روی کار آمدن حزب بعث و تعطیل شدن تمامی مؤسسات آموزشی و پژوهشىِ زیر نظر ایشان، این فعالیت‌ها متوقف ماند. شایان ذکر است، تا هنگام فعالیت کلیة اصول الدین در عراق، دو دوره دانشجو از آن فارغ التحصیل شدند که بیشتر آنان امروزه سكّان‌دار امور سیاسی و اجتماعی عراق هستند. این مجموعه بزرگ و بسیار مؤثر تا زمانی که او در سال 1389 ق (1349 ش)، از عراق هجرت کرد و به [[لبنان]] و بعد به [[ایران]] آمد، برپا بود؛ اما متأسفانه، در سال 1389 ق به دست دولت بعثی [[عراق]] نابود شد.
 
  
یکی دیگر از حرکات اجتماعی بزرگ علامه، مبارزات سیاسی گسترده‌ای بود که از عصر دولت پادشاهی عراق تا عصر حزب بعث برای احقاق حقوق شیعیان عراق انجام داد. او در این دوران، در رأس روحانیان مبارز عراق بود که شهدای بزرگی چون: آیت الله [[شهید سید محمدباقر صدر|سید محمدباقر صدر]]، سید مهدی حکیم و سید محمدباقر حکیم در شمار این‌گونه از علما قرار داشتند. در نهایت، علامه به موجب روبه‌رو شدن با خطر اعدام، عراق را ترک نمود.
+
مرتضی عسکرى پس از چهار سال اقامت در [[قم]]، دوباره به [[عراق]] بازگشت و دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ آن روزگار حوزه سامرا، از جمله: آیت الله میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیت‌الله سید محمدرضا مدرس شوشتری فرا گرفت.
  
از دیگر کارهای اجتماعی او، تأسیس صندوق خیریه‌ای به نام «الرعایة الإسلامیه» بود که این مجموعه، کاری شبیه به کمیته امداد امام خمینی (قدّس سرّه) در ایران به شمار می‌رفت. علامه عسکری، همچنین دو درمانگاه در بغداد افتتاح کرد و سپس شروع به ایجاد یک بیمارستان بزرگ به نام امام حسین (علیه السلام) در بغداد نمود که با خارج شدن ایشان از عراق نیمه‌تمام ماند.  
+
==آثار و تألیفات==
 +
از بزرگ‌ترین کارهای علامه عسکری‌، انجام تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان، بیشتر مرهون همین پژوهش‌ها می‌باشد. این تحقیقات روش‌های نوینی در پژوهش‌های اسلامی پدید آورد. بحث‌های علمی و مناظرات ایشان با دانشمندان مذاهب و ادیان گوناگون جهان، بسیار روشنگرانه و منحصربه‌فرد است که بسیاری از آن‌ها به صورت کتاب انتشار یافته‌اند. این کتاب‌ها به زبان‌های: فارسی، انگلیسی، ترکی و اردو، و بخشی از آن‌ها به زبان‌های: ایتالیایی، روسی و ... ترجمه و منشر شده‌اند.
  
علامه عسکری همچنین پس از ورود به ایران، از همان ابتدا به ادامه راهی که در عراق آغاز کرده بود، پرداخت؛ تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و تحقیق در آن، خدمت به محرومان، اقامه [[نماز جماعت]] و تأسیس مراکز علمی همچون دانشکده علوم اسلامی را وجهه همّت خویش قرار داد. امروزه، دانشکده اصول الدین که سال‌ها از تأسیس آن می‌گذرد، در شهرهای: [[قم]]، دزفول و [[تهران]]، در مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دایر می‌باشد که مسئولیت پرورش محقق را بر عهده گرفته است. علامه عسکری، ریاست دانشکده اصول‌الدین را که خود بنیانگذار آن بود، بر عهده داشت.
+
'''الف. تألیفات عربی:'''
<br />
 
  
== تألیفات ==
+
#مئة و خمسون صحابی مُختلَق (عنوان ترجمه فارسی: یکصد و پنجاه صحابی ساختگی) در سه جلد؛
از بزرگ‌ترین کارهای علامه عسکری‌، انجام تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان، بیشتر مرهون همین پژوهش‌ها می‌باشد. این تحقیقات کارهای نو و روش‌های نوینی در پژوهش‌های اسلامی پدید آورد و در واقع، راه نوینی در تبیین [[اسلام]] شیعی و دفاع از آن بود. بحث‌های علمی و مناظرات ایشان با دانشمندان مذاهب و ادیان گوناگون جهان، بسیار روشنگرانه و منحصربه‌فرد است که بسیاری از آن‌ها به صورت کتاب انتشار یافته‌اند. این کتاب‌ها به زبان‌های: فارسی، انگلیسی، ترکی و اردو، و بخشی از آن‌ها به زبان‌های: ایتالیایی، روسی و ... ترجمه و منشر شده‌اند.
+
#عبدالله‌بن‌سبا و أساطیر أخری (عنوان ترجمه فارسی: عبدالله‌بن‌سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی) در دو جلد؛ اولین نمونه از تحقیقات او، در سال ۱۳۷۵ ق، به نام «عبدالله‌بن‌سبا و اساطیر أخری» منتشر شد که در عالم اسلام شهرت یافته، تأثیرگذار گشت تا جایی که در مجله «الأزهر»، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد.
 +
#أحادیث امّ المومنین‌ عائشة (عنوان ترجمه فارسی: نقش [[عایشه]] در تاریخ اسلام)؛
 +
#معالم المَدرستَین (عنوان ترجمه فارسی: ترجمه معالم المدرستین) در سه جلد؛ (بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو مکتب خلفاء و مکتب [[اهل البیت|اهل‌البیت]]
 +
#القرآن الکریم و روایات المدرستین، در سه جلد؛
 +
#عقائد الإسلام من القرآن الکریم (عنوان ترجمه فارسی: عقاید اسلام در قرآن) در سه جلد؛
 +
#قیام الأئمّة بإحیاء الدین، در چهارده جلد؛
 +
#دور الأئمّة فی إحیاء السنّة؛
 +
#مقدّمة مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، در دو جلد؛
 +
#مقدمه برای کتاب سیری در صحیحین؛
 +
#مع أبی‌الفتوح التلیدی فی کتابه: «الأنوار الباهرة»؛
 +
#مع الدکتور الوردی فی کتابه: «وعّاظ السلاطین»؛
 +
#آراء و أصداء حول‌ عبدالله‌بن‌سبا و روایات ‌سیف‌فی‌الصح؛
 +
#طبّ الرضا (علیه السلام) و طبّ الصادق (علیه السلام)؛
 +
#جمع القرآن و مصطلحات قرآنیة (که به تاریخ جمع‌آوری [[قرآن]] و شبهات پیرامون آن می‌پردازد)؛
 +
#مصطلحات إسلامیه؛
 +
#افترائات واکاذیب فی کتاب الله ثم للتّاریخ؛
 +
#سیرة المعصومین الاربعة عشر و امّ المؤمنین خدیجه؛
 +
#الأمراض الإجتماعیة وعلاجها؛
 +
#الأسطورة السبئیة؛
 +
#مصطلحات قرآنیة؛
 +
#خلفاء المدرستین؛
 +
#علی مائدة الکتاب والسنّه، در ۱۷ جلد؛
 +
#السجدة علی التربة؛
 +
#البکاء علی المیت؛
 +
#زیارة قبور أنبیاء وأئمّة والصلحاء؛
 +
#التوسّل بالنبی (صلی الله علیه وآله) و التبرّک بآثاره؛
 +
#الصلوات علی محمد (صلی الله علیه وآله)؛
 +
#یکون لهذه الأمّة اثنا عشر قیما؛
 +
#عدالة الصحابة؛
 +
#عصمة الأنبیاء؛
 +
#البناء علی قبور الأنبیاء و الأولیاء؛
 +
#الشفاعة؛
 +
#البَداء؛
 +
#الجبر والتفویض والقضاء والقَدَر؛
 +
#صلاة أبی‌بکر؛
 +
#المتعة أو الزواج الموقّت؛
 +
#شیعة اهل البیت (علیهم السلام)؛
 +
#حدیث الکساء من طُرق الفریقین (عنوان ترجمه فارسی: [[حدیث کساء]] در کتب ‌معتبر مکتب)؛
 +
#خلفا و مکتب ‌أهل‌بیت ‌و روایات ‌صلوات‌ بر محمد و آل‌محمد (صلی الله علیه وآله)؛
 +
#تعلیم‌الصلاة؛
 +
#منتخب الأدعیة؛
 +
[[پرونده:Ayeshe.jpg|thumb|left|نقش عایشه در تاریخ اسلام - یکی از آثار علامه عسکری]]
  
 +
'''ب. تألیفات فارسی:'''
  
'''الف-''' تألیفات عربی، مشتمل بر:
+
#ادیان آسمانی و مسأله تحریف؛
 +
#نقش أئمه در احیای دین، در ۱۶ جلد؛
 +
#سقیفه (بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت بعد از رحلت پیامبر اکرم)؛
 +
#ولایت علی در قرآن و سنت؛
 +
#تاریخ سرگذشت حدیث؛
 +
#در راه وحدت؛
 +
#آخرین ‌نماز پیامبر (ترجمه صلاة ابی‌بکر)؛
 +
#بر گستره کتاب و سنّت (مجموعه بزرگی از رساله‌های کوچک، در ۱۷ جلد).
  
1. مئة وخمسون صحابی مُختلَق( عنوان ترجمه فارسی: یکصد و پنجاه صحابی ساختگی) در سه جلد؛
+
==فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی==
 +
سید مرتضى عسکرى در حدود بیست سالگی، نخستین حرکت اجتماعی خود را با تأسیس مدرسه‌ای کوچک در [[سامرا]] شروع کرد. این کار در سال ۱۳۶۳ ق، با راه‌اندازی مدرسه ابتدایی، در شهر [[کاظمین]] ادامه یافت. این مدارس بعدها به شهرهای: [[بصره]]، دیوانیه، [[حله|حلّه]] و نعمانیه گسترش پیدا کردند که در آن‌ها، در مقاطع مختلف: مهد کودک، دبستان، دبیرستان (دخترانه و پسرانه)، و نیز در مراکزی برای تعلیم و تربیت بزرگسالان، به جذب دانش‌آموز اقدام می‌شد؛ به طوری که در مدارس تحت نظر ایشان، تا ۷۰۰۰ نفر تحصیل می‌کردند.
  
2. عبدالله‌بن‌سبا وأساطیر أخری( عنوان ترجمه فارسی: عبدالله‌بن‌سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی) در دو جلد؛ اولین نمونه از تحقیقات او، در سال 1375 ق، به نام« عبدالله‌بن‌سبا و اساطیر أخری» منتشر شد که در عالم اسلام شهرت یافته، تأثیرگذار گشت تا جایی که در مجله «الأزهر»، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد. این کتاب تا 2 جلد ادامه یافت.
+
در سال ۱۳۸۴ ق، با تأسیس «کلیة اصول الدین» (دانشگاه اصول الدین) در [[بغداد]]، فعالیت‌های آموزشی علامه عسکری وارد مرحله جدیدی شد که متأسفانه با روی کار آمدن حزب بعث و تعطیل شدن تمامی مؤسسات آموزشی و پژوهشىِ زیر نظر ایشان، این فعالیت‌ها متوقف ماند. شایان ذکر است، تا هنگام فعالیت کلیة اصول الدین در عراق، دو دوره دانشجو از آن فارغ التحصیل شدند که بیشتر آنان امروزه سکان‌دار امور سیاسی و اجتماعی عراق هستند. این مجموعه بزرگ و بسیار مؤثر تا زمانی که او در سال ۱۳۸۹ ق (۱۳۴۹ ش)، از عراق هجرت کرد و به [[لبنان]] و بعد به [[ایران]] آمد، برپا بود؛ اما متأسفانه، در سال ۱۳۸۹ ق به دست دولت بعثی [[عراق]] نابود شد.
  
3. أحادیث امّ المومنین‌ عائشة( عنوان ترجمه فارسی: نقش عایشه در تاریخ اسلام)؛
+
یکی دیگر از حرکات اجتماعی بزرگ علامه، مبارزات سیاسی گسترده‌ای بود که از عصر دولت پادشاهی عراق تا عصر حزب بعث برای احقاق حقوق شیعیان عراق انجام داد. او در این دوران، در رأس روحانیان مبارز عراق بود که شهدای بزرگی چون: آیت الله [[شهید سید محمدباقر صدر|سید محمدباقر صدر]]، سید مهدی حکیم و سید محمدباقر حکیم در شمار این‌گونه از علما قرار داشتند. در نهایت، علامه به موجب روبه‌رو شدن با خطر اعدام، عراق را ترک نمود.
  
4. معالم المَدرستَین( عنوان ترجمه فارسی: ترجمه معالم المدرستین) در سه جلد؛
+
از دیگر کارهای اجتماعی او، تأسیس صندوق خیریه‌ای به نام «الرعایة الإسلامیه» بود که این مجموعه، کاری شبیه به کمیته امداد امام خمینی (قدّس سرّه) در ایران به شمار می‌رفت. علامه عسکری، همچنین دو درمانگاه در بغداد افتتاح کرد و سپس شروع به ایجاد یک بیمارستان بزرگ به نام امام حسین (علیه السلام) در بغداد نمود که با خارج شدن ایشان از عراق نیمه‌تمام ماند.
  
5. القرآن الکریم وروایات المدرستین در سه جلد؛ 6. عقائد الإسلام من القرآن الکریم( عنوان ترجمه فارسی: عقاید اسلام در قرآن) در سه جلد؛ 7. قیام الأئمّة بإحیاء الدین، در چهارده جلد؛ 8. دور الأئمّة فی إحیاء السنّة؛ 9. مقدّمة مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، در دو جلد؛ 10. مقدمه برای کتاب سیری در صحیحین؛ 11. مع أبی‌الفتوح التلیدی فی کتابه:« الأنوار الباهرة»؛ 12. مع الدکتور الوردی فی کتابه:« وعّاظ السلاطین»؛ 13. آراء و أصداء حول‌عبدالله‌بن‌سبا وروایات‌سیف‌فی‌الصح؛ 14. طبّ الرضا( علیه السلام) و طبّ الصادق( علیه السلام)؛ 15. مصطلحات إسلامیه؛ 16. افترائات واکاذیب فی کتاب الله ثم للتّاریخ؛ 17. سیرة المعصومین الاربعة عشر وامّ المؤمنین خدیجه؛ 18. الأمراض الإجتماعیة وعلاجها؛ 19. الأسطورة السبئیة؛ 20. مصطلحات قرآنیة؛ 21. خلفاء المدرستین؛ 22. علی مائدة الکتاب والسنّه، در 17 جلد؛ 23. السجدة علی التربة؛ 24. البکاء علی الميّت؛ 25. زیارة قبور أنبیاء وأئمّة والصلحاء؛ 26. التوسّل بالنبی( صلی الله علیه وآله وسلم) والتبرّک بآثاره؛ 27. الصلوات علی محمد( صلی الله علیه وآله)؛ 28. یکون لهذه الأمّة اثنا عشر قيّما؛ 29. عدالة الصحابة؛ 30. عصمة الأنبیاء؛ 31. البناء علی قبور الأنبیاء و الأولیاء؛ 32. الشفاعة؛ 33. البَداء؛ 34. الجبر والتفویض والقضاء والقَدَر؛ 35. صلاة أبی‌بکر؛ 36. المتعة أو الزواج الموقّت؛ 37. شیعة اهل البیت( علیهم السلام)؛ 38. حدیث الکساء من طُرق الفریقین( عنوان ترجمه فارسی: حدیث کساء در کتب‌معتبر مکتب)؛ 39. خلفا و مکتب‌أهل‌بیت‌و روایات‌صلوات‌بر محمد و آل‌محمد( صلی الله علیه وآله وسلم)؛ 40. تعلیم‌الصلاة؛ 41. منتخب الأدعیة.
+
علامه عسکری همچنین پس از ورود به ایران، از همان ابتدا به ادامه راهی که در عراق آغاز کرده بود، پرداخت؛ تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و تحقیق در آن، خدمت به محرومان، اقامه [[نماز جماعت]] و تأسیس مراکز علمی همچون دانشکده علوم اسلامی را وجهه همّت خویش قرار داد. امروزه، دانشکده اصول الدین که سال‌ها از تأسیس آن می‌گذرد، در شهرهای: [[قم]]، دزفول و [[تهران]]، در مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دایر می‌باشد که مسئولیت پرورش محقق را بر عهده گرفته است. علامه عسکری، ریاست دانشکده اصول‌الدین را که خود بنیانگذار آن بود، بر عهده داشت.
 
 
'''ب-''' تألیفات فارسی، شامل:
 
 
 
1. ادیان آسمانی و مسأله تحریف؛ 2. نقش أئمه در احیای دین، در شانزده جلد؛ 3. مجموعه بزرگی از رساله‌های کوچک به نام بر گستره کتاب و سنّت، در 17 جلد؛ 4. سقیفه؛ 5. ولایت علی در قرآن و سنت؛ 6. تاریخ سرگذشت حدیث؛ 7. در راه وحدت؛ 8. آخرین‌نماز پیامبر( ترجمه صلاة ابی‌بکر).
 
 
 
 
 
 
 
 
 
اندیشه‌های علامه عسکری‌
 
 
 
با دقت نظر در آثار علامه عسکری می‌توان اندیشه‌های ایشان را در محورهای ذیل مورد بررسی قرار داد:
 
 
 
1. اثبات یگانگی سنت أئمه( علیهم السلام) با سنت پیامبر اکرم( صلی الله علیه وآله وسلم)، یا به تعبیر دیگر: نبوی بودن همه احادیث أئمه اثنا عشر( علیهم السلام)؛ 2. کشف و اثبات افسانه بودن داستان عبدالله‌بن‌سبا و بررسی یاوه‌سرایی‌های سیف‌بن‌عمر؛ 3. تحقیق پیرامون ویژگی‌های دو مکتب امامت و خلافت؛ 4. طرح و ابداع مسأله« وحی قرآنی و وحی بیانی».
 
 
 
این طرح، مشکل‌گشای بسیاری از شبهات در موضوع تحریف قرآن بوده است.
 
 
 
مناظرات علامه عسکری‌
 
 
 
در اینجا ما فقط به ذکر برخی از مناظرات ایشان اشاره می‌کنیم. برای آشنایی بیشتر می‌توانید به کتاب« مرزدار مکتب اهل بیت( علیه السلام)»، تألیف« محمدباقر ادیبی لاریجانی» رجوع نمایید. این مناظرات عبارت‌اند از:
 
 
 
1. مناظره با بن‌باز، مفتی بزرگ عربستان در مکه؛ 2. مناظره با دانشمند بزرگ اهل سنت ابو العلی مودودی؛ 3. مباحثه با خطیب رقه؛ 4. مباحثه با مبشر و مبلغ مسیحی در بغداد؛ 5. مناظره با یک نفر از روسیه؛ 6. مناظره با علمای یهود؛ 7. مناظره با بزرگان و علمای اهل سنت از کشورهای مختلف.
 
 
 
البته از نام بردن آن‌ها به دلایلی که خودشان مطرح می‌کردند، خودداری میشود.
 
 
 
==گام گذارى در راه اصلاح اجتماعى==
 
 
 
علامه عسكرى در دوران زندگى حوزوى خود در قم، بر اين واقعيت واقف شد كه دروس موجود حوزوى براى جوابگويى كامل به مشكلات و سؤالات و خواسته‌هاى روز افزون اجتماعى نياز به تحولات جدى دارد.بنا بر اين به همراه تنى چند از طلاب همفكر خويش، از جمله مرحوم [[طالقانی، محمود|آیت‌الله سيد محمود طالقانى]] به بررسى و تجديد نظر در برنامه‌هاى درسى حوزه پرداخت و كوشيد با دوستان خود، در كنار درس‌هاى رسمى حوزه به تحصيل معلوماتى بپردازد كه بتوان با اتكاى به آن براى ايفاى مسئوليت‌هاى خطير در آينده قيام كنند.
 
 
 
در بين درس‌هاى پيشنهادى در اين برنامۀ تازه، دروس تفسير و حديث شناسى و بررسى تطبيقى عقايد اسلامى وجود داشت كه در كنار دروس معمول فقه و اصول، از اساتيد ذى صلاح بهره مى‌گرفت.
 
 
 
علاوه بر برنامۀ مذكور، تمرين خطابه و سخنرانى، نويسندگى و تأليف و حضور علمى در كارهاى اجتماعى، و توجه كامل به بررسى و شناخت اوضاع و مسائل روز مسلمانان و نيازهاى ايشان در ايجاد شخصيت‌هاى اسلامى مستحكم براى دستيابى به جامعۀ اسلامى مطلوب وجود داشت.
 
 
 
البته اين طرح با همۀ جوانب مثبتى كه در آن وجود داشت و مى‌توانست جويندگان جوان و مستعد علوم حوزوى را در عمل به وظايف دينى و اسلامى خويش در برابر نيازهاى زمان و خواسته‌هاى نوين عصر مجهز كند، در ابتداى راه ناكام ماند و به دلايلى توفيق نيافت.
 
 
 
پس از اين جريان كه در عصر مرجعيت حضرت آیت‌الله حاج [[شيخ عبدالكريم حائرى ]] رحمه‌الله مؤسس حوزه علميه قم واقع شد، استاد عسكرى به موطن اصلى خويش يعنى شهر سامراء بازگشت و در آنجا به تحصيل ادامه داد و تا پايان [[كفاية الأصول (جامعه مدرسین)|كفايه]] را از محضر آیت‌الله  [[شيخ حبيب‌الله اشتهاردى]] استفاده برد و سپس درس خارج فقه و اصول را به مدت شش سال تا شروع جنگ جهانى دوم پى گرفت.
 
 
 
==مرد علم و عمل==
 
 
 
استاد عسكرى از اواسط دهۀ دوم حيات علمى خويش، به بررسى سيره و تاريخ و سفرنامه‌ها گرايش يافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ايشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت.
 
 
 
اين مطالعات كه با دستيابى به نوشته‌هاى شاگردان آیت‌الله [[میرزای شیرازی]] در مسئلۀ تنباكو و قضيه رژى در كتابخانه پدر بزرگ ايشان(مرحوم آیت‌الله سيد محمد عسكرى)آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت.او با هوشمندى ذاتى خويش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسايى كند.اين نحوۀ استعمار گاه به شكلى آشكار(مانند تأسيس مدارس تبشيرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان(مانند تربيت و گسيل استاد براى مدارس و دانشگاه‌هاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پايان دورۀ استعمار مستقيم و نظامى، وجود خويش را تحميل مى‌كرد.
 
 
 
به نظر مى‌رسد علامه عسكرى اولين متفكر اسلامى عراق بود كه به حقيقت روش تعليم و تربيتى كه مستشاران اروپايى براى مراكز آموزش و پرورش كشورهاى شرقى طراحى كرده بودند، پى برد.تحقيقات و مطالعات دراز مدت و عميقى كه در اين باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگيرى كه ميان اين روش‌ها در كشورهاى اسلامى و كشورهاى غربى(مانند:آلمان، فرانسه و ژاپن و...) وجود داشت، راهبرى كرد.و از اين راه به يكى از علل اساسى عقب ماندگى شرق كه همانا روش‌هاى بكار رفته در تعليم و تربيت جوانان بوده، دست يازيد.لذا ايشان اين گونه مدارس را «مراكز تربيت كارمند» ناميد، چون معتقد بود محصول اين مدارس، افرادى هستند كه پشت ميزنشينان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند.
 
 
 
به همين ترتيب، ايشان در جريان مطالعات خود به چالش مهم ديگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدايى دانشگاه‌ها از حوزه‌هاى علميه بود.در حقيقت اين دو ركن اساسى حيات امت اسلامى، هر كدام در سمت و سويى متفاوت با يكديگر سير می‌كردند.حوزه‌ها با تكيه بر مواريث خويش تنها به تربيت مدرس و خطيب مى‌پرداختند و دانشگاه‌ها نيز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خويش بيگانه بودند.
 
 
 
از آنجائى كه چاره‌اى جز شكستن اين جوّ و از ميان بردن اين حالت ايستائى باقى نمانده بود، استاد عسكرى در سامراء و در شرايطى كه جنگ دوم جهانى سايه‌هاى سنگين خويش را بر مردم و سرزمين عراق فرو افكنده بود، فعاليت خود را آغاز كرد.
 
 
 
نخستين كار فرهنگى ايشان، تشكيل حلقه‌هاى درس و تدريس و در كنار آن تاسيس مدرسه‌اى با روش تربيتى نوين بود.ايشان با عنايتى ويژه براى آن برنامه‌ريزى كرد و آنرا سرآغازى براى طرح‌هاى گسترده‌تر بعدى قرار داد.در اين مدرسه، صاحبان فضل و فضيلت نظير شيخ ميرزا نجم‌الدين شريف عسكرى و شيخ حسن كميلى و سيد جعفر شهرستانى و شيخ مهدى حكيم، تدريس می‌كردند.
 
  
البته همچون ديگر مصلحان تاريخ، استاد عسكرى نيز از مخالفت صاحبان افكار قديمى، در امان نماند.
+
علامه عسکرى در دوران زندگى حوزوى خود در قم، بر این واقعیت واقف شد که دروس موجود حوزوى براى جوابگویى کامل به مشکلات و سؤالات و خواسته‌هاى روز افزون اجتماعى نیاز به تحولات جدى دارد.بنا بر این به همراه تنى چند از طلاب همفکر خویش، از جمله مرحوم [[طالقانی، محمود|آیت‌الله سید محمود طالقانى]] به بررسى و تجدید نظر در برنامه‌هاى درسى حوزه پرداخت و کوشید با دوستان خود، در کنار درس‌هاى رسمى حوزه به تحصیل معلوماتى بپردازد که بتوان با اتکاى به آن براى ایفاى مسئولیت‌هاى خطیر در آینده قیام کنند. در بین درس‌هاى پیشنهادى در این برنامۀ تازه، دروس [[تفسیر قرآن|تفسیر]] و [[حدیث|حدیث]] شناسى و بررسى تطبیقى عقاید اسلامى وجود داشت که در کنار دروس معمول [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]]، از اساتید ذى صلاح بهره مى‌گرفت. علاوه بر برنامۀ مذکور، تمرین خطابه و سخنرانى، نویسندگى و تألیف و حضور علمى در کارهاى اجتماعى، و توجه کامل به بررسى و شناخت اوضاع و مسائل روز مسلمانان و نیازهاى ایشان در ایجاد شخصیت‌هاى اسلامى مستحکم براى دستیابى به جامعۀ اسلامى مطلوب وجود داشت.
  
پس از آن، ايشان مصلحت چنان ديد كه همۀ آثار هجوم تمدن غرب را كه در جوامع اسلامى مشاهده كرده بود، و همچنين نحوۀ مبارزه و معالجه اين آثار شوم را تدوين كند و اين آغازى براى تأليف كتب ارزندۀ ايشان بود.
+
علامه عسکری‌ همچنین در طول حیات خود مناظرات متعددی با عالمان مذاهب دیگر داشته که در اینجا به ذکر برخی از مناظرات ایشان اشاره می‌شود: ۱. مناظره با بن‌باز، مفتی بزرگ [[عربستان]] در [[مکه]]؛ ۲. مناظره با دانشمند بزرگ [[اهل سنت]] ابوالعلی مودودی؛ ۳. مباحثه با خطیب رقه؛ ۴. مباحثه با مبشّر و مبلغ مسیحی در [[بغداد]]؛ ۵. مناظره با یک نفر از روسیه؛ ۶. مناظره با علمای [[یهود]]؛ ۷. مناظره با بزرگان و علمای اهل سنت از کشورهای مختلف.
  
تاسيس مدارس نوين كه تربيت اسلامى را به صورتى تازه عرضه مى‌داشت، مرحلۀ ديگرى از فعاليت ايشان بود.اين مدارس در كنار مراكزى قرار داشت كه متخصصان علوم اسلامى و افراد لايق به جهت انتقال اين علوم به جامعه را تربيت مى‌كرد.بر اين موارد بايد استفاده از نشرياتى كه به طور منظم و مستمر، منتشر مى‌شد، اضافه نمود.
+
استاد عسکرى از اواسط دهۀ دوم حیات علمى خویش، به بررسى سیره و تاریخ و سفرنامه‌ها گرایش یافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ایشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت. این مطالعات که با دستیابى به نوشته‌هاى شاگردان آیت‌الله [[میرزای شیرازی]] در مسئلۀ تنباکو و قضیه رژى در کتابخانه پدر بزرگ ایشان (مرحوم آیت‌الله سید محمد عسکرى) آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم [[اسلام]] آشنا ساخت. او با هوشمندى ذاتى خویش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسایى کند. این نحوۀ استعمار گاه به شکلى آشکار (مانند تأسیس مدارس تبشیرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان (مانند تربیت و گسیل استاد براى مدارس و دانشگاه‌هاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پایان دورۀ استعمار مستقیم و نظامى، وجود خویش را تحمیل مى‌کرد.
  
== وفات ==
+
به نظر مى‌رسد علامه عسکرى اولین متفکر اسلامى [[عراق]] بود که به حقیقت روش تعلیم و تربیتى که مستشاران اروپایى براى مراکز آموزش و پرورش کشورهاى شرقى طراحى کرده بودند، پى برد. تحقیقات و مطالعات دراز مدت و عمیقى که در این باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگیرى که میان این روش‌ها در کشورهاى اسلامى و کشورهاى غربى وجود داشت، راهبرى کرد. و از این راه به یکى از علل اساسى عقب ماندگى شرق که همانا روش‌هاى بکار رفته در تعلیم و تربیت جوانان بوده، دست یازید. لذا ایشان این گونه مدارس را «مراکز تربیت کارمند» نامید، چون معتقد بود محصول این مدارس، افرادى هستند که پشت میزنشینان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند.
در نهایت، آن اندیشمند فرزانه و محقق بزرگوار، پس از قریب به یک قرن زندگىِ با برکت، و تلاش در اعتلای مکتب اهل بیت( علیهم السلام) و خدمتگزاری در این راه، در شامگاه 25 شهریورماه 1386، مطابق با چهارم رمضان المبارک 1428، دعوت حق را لبیک گفت و در قم، در جوار حرم کریمه اهل بیت، حضرت معصومه( سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.
 
  
بزرگداشت علامه عسکری در سومین اجلاس مجمع جهانی اهل بیت( علیهم السلام)، در تابستان سال 1382 ش در تهران برگزار شد. همچنین ایشان در سومین همایش چهره‌های ماندگار، در مهرماه سال 82، به عنوان یکی از نخبگان فرهیخته و برجسته علمی- فرهنگی معرفی شد.
+
به همین ترتیب، ایشان در جریان مطالعات خود به چالش مهم دیگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدایى دانشگاه‌ها از [[حوزه علمیه|حوزه‌هاى علمیه]] بود. در حقیقت این دو رکن اساسى حیات امت اسلامى، هر کدام در سمت و سویى متفاوت با یکدیگر سیر می‌کردند.حوزه‌ها با تکیه بر مواریث خویش تنها به تربیت مدرس و خطیب مى‌پرداختند و دانشگاه‌ها نیز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خویش بیگانه بودند. از آنجائى که چاره‌اى جز شکستن این جوّ و از میان بردن این حالت ایستائى باقى نمانده بود، استاد عسکرى در سامراء و در شرایطى که جنگ دوم جهانى سایه‌هاى سنگین خویش را بر مردم و سرزمین عراق فرو افکنده بود، فعالیت خود را آغاز کرد.
  
==منابع مقاله==
+
نخستین کار فرهنگى ایشان، تشکیل حلقه‌هاى درس و تدریس و در کنار آن تاسیس مدرسه‌اى با روش تربیتى نوین بود. ایشان با عنایتى ویژه براى آن برنامه‌ریزى کرد و آنرا سرآغازى براى طرح‌هاى گسترده‌تر بعدى قرار داد. در این مدرسه، صاحبان فضل و فضیلت نظیر شیخ میرزا نجم‌الدین شریف عسکرى و شیخ حسن کمیلى و سید جعفر شهرستانى و شیخ مهدى حکیم، تدریس می‌کردند. البته همچون دیگر مصلحان تاریخ، استاد عسکرى نیز از مخالفت صاحبان افکار قدیمى، در امان نماند.
  
ترجمه و نگارش:دكتر مهدى دشتى استاد دانشگاه علامه طباطبايى
+
پس از آن، ایشان مصلحت چنان دید که همۀ آثار هجوم تمدن غرب را که در جوامع اسلامى مشاهده کرده بود، و همچنین نحوۀ مبارزه و معالجه این آثار شوم را تدوین کند و این آغازى براى تألیف کتب ارزندۀ ایشان بود.
  
==منبع==
+
تأسیس مدارس نوین که تربیت اسلامى را به صورتى تازه عرضه مى‌داشت، مرحلۀ دیگرى از فعالیت ایشان بود. این مدارس در کنار مراکزى قرار داشت که متخصصان علوم اسلامى و افراد لایق به جهت انتقال این علوم به جامعه را تربیت مى‌کرد. بر این موارد باید استفاده از نشریاتى که به طور منظم و مستمر، منتشر مى‌شد، اضافه نمود.
ویکی نور
 
  
 +
==وفات==
 +
آن اندیشمند فرزانه و محقق بزرگوار، پس از قریب به یک قرن زندگى با برکت، و تلاش در اعتلای مکتب [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم السلام) و خدمتگزاری در این راه، سرانجام در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶، (۴ [[ماه رمضان|رمضان]] المبارک ۱۴۲۸)، دعوت حق را لبیک گفت و در [[قم]]، در جوار [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]] (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.
 +
==منابع==
 +
*مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
 +
*ویکی نور
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
<gallery mode="packed" heights="170">
 
<gallery mode="packed" heights="170">
پرونده:سيد محمد حسين فضل الله (1).jpg|alt=علامه عسکری، علامه فضل الله و امام موسی صدر|از راست: سید مرتضی شریف عسکری، محمدمهدی شمس الدین، [[امام موسی صدر|سید موسی صدر]] و [[سید محمدحسین فضل الله|سید محمد حسین فضل الله (علامه فضل الله)]]
+
پرونده:سيد محمد حسين فضل الله (1).jpg|alt=علامه عسکری، علامه فضل الله و امام موسی صدر|از راست: سید مرتضی شریف عسکری، محمدمهدی شمس الدین، [[امام موسی صدر|سید موسی موسوی صدر]] و [[سید محمدحسین فضل الله|سید محمد حسین فضل الله]]
پرونده:عسکری (8).jpg|alt=علامه عسکری در مکه در سال 1384 هـ.ق|سید مرتضی شریف عسکری در [[غار حرا|غار حراء]]
 
 
پرونده:عسکری (7).jpg|alt=علامه عسکری در جبهه|سید مرتضی شریف عسکری در جمع رزمندگان اسلام
 
پرونده:عسکری (7).jpg|alt=علامه عسکری در جبهه|سید مرتضی شریف عسکری در جمع رزمندگان اسلام
 
پرونده:منذر (2).jpg|alt=استاد منذر و علامه عسکری|از راست: [[علی ابوالحسنی]] (منذر) و سید مرتضی شریف عسکری
 
پرونده:منذر (2).jpg|alt=استاد منذر و علامه عسکری|از راست: [[علی ابوالحسنی]] (منذر) و سید مرتضی شریف عسکری
 
پرونده:عسکری (1).jpg|alt=علامه عسکری در پکن|سفر علمی تبلیغی سید مرتضی شریف عسکری به چین
 
پرونده:عسکری (1).jpg|alt=علامه عسکری در پکن|سفر علمی تبلیغی سید مرتضی شریف عسکری به چین
پرونده:آصفی (10).jpg|alt=آیت الله آصفی و علامه عسکری|از راست: [[محمدمهدی آصفی]] و سید مرتضی عسکری
+
پرونده:آصفی (10).jpg|alt=آیت الله آصفی و علامه عسکری|از راست: [[محمدمهدی آصفی]] و سید مرتضی شریف عسکری
 
پرونده:عسکری (6).jpg|alt=علامه عسکری در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام اصفهان|از راست: حمیدرضا نیلفروشان، سید مرتضی شریف عسکری و ناشناس
 
پرونده:عسکری (6).jpg|alt=علامه عسکری در موسسه تحقیقات و نشر معارف اهل البیت علیهم السلام اصفهان|از راست: حمیدرضا نیلفروشان، سید مرتضی شریف عسکری و ناشناس
 
پرونده:عسکری (5).jpg|alt=علامه عسکری در کتابخانه شخصی|سید مرتضی شریف عسکری
 
پرونده:عسکری (5).jpg|alt=علامه عسکری در کتابخانه شخصی|سید مرتضی شریف عسکری
پرونده:عسکری (2).jpg|alt=علامه عسکری در حج|سید مرتضی شریف عسکری در لباس احرام و در سرزمین وحی
 
پرونده:عسکری (3).jpg|alt=علامه عسکری در بستر بیماری|سید مرتضی شریف عسکری در آخرین روزهای عمر شریفشان
 
 
پرونده:عسکری (11).jpg|alt=تشییع جنازه علامه عسکری|تشییع پیکر سید مرتضی شریف عسکری در [[قم]]
 
پرونده:عسکری (11).jpg|alt=تشییع جنازه علامه عسکری|تشییع پیکر سید مرتضی شریف عسکری در [[قم]]
 
پرونده:عسکری (22).jpg|alt=نماز میت علامه عسکری|اقامه نماز میت سید مرتضی شریف عسکری توسط [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری (حسینی) زنجانی]] در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
 
پرونده:عسکری (22).jpg|alt=نماز میت علامه عسکری|اقامه نماز میت سید مرتضی شریف عسکری توسط [[سید موسی شبیری زنجانی|سید موسی شبیری (حسینی) زنجانی]] در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
سطر ۱۴۵: سطر ۱۳۱:
  
 
[[رده:علمای معاصر|عسکری،سید مرتضی]]
 
[[رده:علمای معاصر|عسکری،سید مرتضی]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۳ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۷:۴۴

علامه سید مرتضى عسکرى (۱۳۳۲ - ۱۴۲۸ ق)، از فقها و محققان بزرگ شیعه معاصر و از شاگردان امام خمینى بود. وی خدمات و فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی گسترده ای را در عراق و ایران موجب شد. علامه عسکری همچنین با تحقیقات و تألیفات ارزشمند خود مانند «معالم المدرستین» و «نقش ائمه در احیاء دین»، راه نوینی در تبیین اسلام شیعی و دفاع از آن ارائه داد.

۲۲۰px
نام کامل سید مرتضى شریف عسکرى
زادروز ۱۳۳۲ قمری
زادگاه سامراء
وفات ۱۴۲۸ قمری (۱۳۸۶ ش)
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

امام خمینی، میرزا خلیل کمره‌ای، آیت‌الله مرعشى نجفى، شیخ محمدحسین شریعتمدارى،...


آثار

عقاید اسلام در قرآن کریم، معالم المدرستین، نقش ائمه در احیای دین، مئة و خمسون صحابی مختلق، عبدالله‌ بن‌ سبا و أساطیر أخری، سقیفه،...


ولادت و خاندان

سید مرتضى شریف عسکرى در هشتم جمادى الثانى سال ۱۳۳۲ قمری در شهر سامراء متولد شد. پدر و مادرش، هر دو از خانواده‌های ایرانی ساکن سامرا بودند. پدر بزرگوار ایشان، آیت الله سید محمد حسینی کوچک ساوجی، معروف به شیخ الإسلام، فرزند آیت الله سید اسماعیل شیخ الإسلام بود. جدّ مادری ایشان نیز خاتمة المحدّثین، آیت الله میرزا محمد تهرانی، معروف به شریف عسکری بود.

سید مرتضی، در خردسالی پدر خود را از دست داد و تحت تربیت جدّ بزرگوارش میرزا محمد شریف عسکری قرار گرفت.

تحصیل و استادان

سید مرتضى عسکرى از ده سالگی به حوزه علمیه سامرا وارد شد و مقدمات و بخش‌هایی از سطوح را در همان شهر گذراند. در دوران جوانی به سال ۱۳۱۰ ش، در عصر مرجعیت آیت الله حائری، به سرزمین مادری خود مهاجرت نمود و در حوزه علمیه قم، به ادامه تحصیل پرداخت. در شهر قم دروس سطح اصول و فقه را نزد آیت‌الله مرعشى نجفى و آیت‌الله شیخ محمدحسین شریعتمدارى ساوجى تلمذ کرد. از دیگر اساتیدى که ایشان در آن دوره به استفاده از محضرشان توفیق یافت، عبارتند از: مرحوم امام خمینى در کلام و عقاید، حاج میرزا خلیل کمره‌اى در علم تفسیر، آیت‌الله حاج شیخ مهدى شهید (پایین شهرى) در علم اخلاق و تهذیب نفس.

مرتضی عسکرى پس از چهار سال اقامت در قم، دوباره به عراق بازگشت و دروس خارج فقه و اصول را نزد اساتید بزرگ آن روزگار حوزه سامرا، از جمله: آیت الله میرزا حبیب الله اشتهاردی و آیت‌الله سید محمدرضا مدرس شوشتری فرا گرفت.

آثار و تألیفات

از بزرگ‌ترین کارهای علامه عسکری‌، انجام تحقیقات نوینی است که شهرت ایشان، بیشتر مرهون همین پژوهش‌ها می‌باشد. این تحقیقات روش‌های نوینی در پژوهش‌های اسلامی پدید آورد. بحث‌های علمی و مناظرات ایشان با دانشمندان مذاهب و ادیان گوناگون جهان، بسیار روشنگرانه و منحصربه‌فرد است که بسیاری از آن‌ها به صورت کتاب انتشار یافته‌اند. این کتاب‌ها به زبان‌های: فارسی، انگلیسی، ترکی و اردو، و بخشی از آن‌ها به زبان‌های: ایتالیایی، روسی و ... ترجمه و منشر شده‌اند.

الف. تألیفات عربی:

  1. مئة و خمسون صحابی مُختلَق (عنوان ترجمه فارسی: یکصد و پنجاه صحابی ساختگی) در سه جلد؛
  2. عبدالله‌بن‌سبا و أساطیر أخری (عنوان ترجمه فارسی: عبدالله‌بن‌سبا و دیگر افسانه‌های تاریخی) در دو جلد؛ اولین نمونه از تحقیقات او، در سال ۱۳۷۵ ق، به نام «عبدالله‌بن‌سبا و اساطیر أخری» منتشر شد که در عالم اسلام شهرت یافته، تأثیرگذار گشت تا جایی که در مجله «الأزهر»، دو مقاله و نقد در مورد آن نوشته شد.
  3. أحادیث امّ المومنین‌ عائشة (عنوان ترجمه فارسی: نقش عایشه در تاریخ اسلام)؛
  4. معالم المَدرستَین (عنوان ترجمه فارسی: ترجمه معالم المدرستین) در سه جلد؛ (بررسی تطبیقی دیدگاه‌های دو مکتب خلفاء و مکتب اهل‌البیت
  5. القرآن الکریم و روایات المدرستین، در سه جلد؛
  6. عقائد الإسلام من القرآن الکریم (عنوان ترجمه فارسی: عقاید اسلام در قرآن) در سه جلد؛
  7. قیام الأئمّة بإحیاء الدین، در چهارده جلد؛
  8. دور الأئمّة فی إحیاء السنّة؛
  9. مقدّمة مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، در دو جلد؛
  10. مقدمه برای کتاب سیری در صحیحین؛
  11. مع أبی‌الفتوح التلیدی فی کتابه: «الأنوار الباهرة»؛
  12. مع الدکتور الوردی فی کتابه: «وعّاظ السلاطین»؛
  13. آراء و أصداء حول‌ عبدالله‌بن‌سبا و روایات ‌سیف‌فی‌الصح؛
  14. طبّ الرضا (علیه السلام) و طبّ الصادق (علیه السلام)؛
  15. جمع القرآن و مصطلحات قرآنیة (که به تاریخ جمع‌آوری قرآن و شبهات پیرامون آن می‌پردازد)؛
  16. مصطلحات إسلامیه؛
  17. افترائات واکاذیب فی کتاب الله ثم للتّاریخ؛
  18. سیرة المعصومین الاربعة عشر و امّ المؤمنین خدیجه؛
  19. الأمراض الإجتماعیة وعلاجها؛
  20. الأسطورة السبئیة؛
  21. مصطلحات قرآنیة؛
  22. خلفاء المدرستین؛
  23. علی مائدة الکتاب والسنّه، در ۱۷ جلد؛
  24. السجدة علی التربة؛
  25. البکاء علی المیت؛
  26. زیارة قبور أنبیاء وأئمّة والصلحاء؛
  27. التوسّل بالنبی (صلی الله علیه وآله) و التبرّک بآثاره؛
  28. الصلوات علی محمد (صلی الله علیه وآله)؛
  29. یکون لهذه الأمّة اثنا عشر قیما؛
  30. عدالة الصحابة؛
  31. عصمة الأنبیاء؛
  32. البناء علی قبور الأنبیاء و الأولیاء؛
  33. الشفاعة؛
  34. البَداء؛
  35. الجبر والتفویض والقضاء والقَدَر؛
  36. صلاة أبی‌بکر؛
  37. المتعة أو الزواج الموقّت؛
  38. شیعة اهل البیت (علیهم السلام)؛
  39. حدیث الکساء من طُرق الفریقین (عنوان ترجمه فارسی: حدیث کساء در کتب ‌معتبر مکتب)؛
  40. خلفا و مکتب ‌أهل‌بیت ‌و روایات ‌صلوات‌ بر محمد و آل‌محمد (صلی الله علیه وآله)؛
  41. تعلیم‌الصلاة؛
  42. منتخب الأدعیة؛
نقش عایشه در تاریخ اسلام - یکی از آثار علامه عسکری

ب. تألیفات فارسی:

  1. ادیان آسمانی و مسأله تحریف؛
  2. نقش أئمه در احیای دین، در ۱۶ جلد؛
  3. سقیفه (بررسی نحوه شکل‌گیری حکومت بعد از رحلت پیامبر اکرم)؛
  4. ولایت علی در قرآن و سنت؛
  5. تاریخ سرگذشت حدیث؛
  6. در راه وحدت؛
  7. آخرین ‌نماز پیامبر (ترجمه صلاة ابی‌بکر)؛
  8. بر گستره کتاب و سنّت (مجموعه بزرگی از رساله‌های کوچک، در ۱۷ جلد).

فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی

سید مرتضى عسکرى در حدود بیست سالگی، نخستین حرکت اجتماعی خود را با تأسیس مدرسه‌ای کوچک در سامرا شروع کرد. این کار در سال ۱۳۶۳ ق، با راه‌اندازی مدرسه ابتدایی، در شهر کاظمین ادامه یافت. این مدارس بعدها به شهرهای: بصره، دیوانیه، حلّه و نعمانیه گسترش پیدا کردند که در آن‌ها، در مقاطع مختلف: مهد کودک، دبستان، دبیرستان (دخترانه و پسرانه)، و نیز در مراکزی برای تعلیم و تربیت بزرگسالان، به جذب دانش‌آموز اقدام می‌شد؛ به طوری که در مدارس تحت نظر ایشان، تا ۷۰۰۰ نفر تحصیل می‌کردند.

در سال ۱۳۸۴ ق، با تأسیس «کلیة اصول الدین» (دانشگاه اصول الدین) در بغداد، فعالیت‌های آموزشی علامه عسکری وارد مرحله جدیدی شد که متأسفانه با روی کار آمدن حزب بعث و تعطیل شدن تمامی مؤسسات آموزشی و پژوهشىِ زیر نظر ایشان، این فعالیت‌ها متوقف ماند. شایان ذکر است، تا هنگام فعالیت کلیة اصول الدین در عراق، دو دوره دانشجو از آن فارغ التحصیل شدند که بیشتر آنان امروزه سکان‌دار امور سیاسی و اجتماعی عراق هستند. این مجموعه بزرگ و بسیار مؤثر تا زمانی که او در سال ۱۳۸۹ ق (۱۳۴۹ ش)، از عراق هجرت کرد و به لبنان و بعد به ایران آمد، برپا بود؛ اما متأسفانه، در سال ۱۳۸۹ ق به دست دولت بعثی عراق نابود شد.

یکی دیگر از حرکات اجتماعی بزرگ علامه، مبارزات سیاسی گسترده‌ای بود که از عصر دولت پادشاهی عراق تا عصر حزب بعث برای احقاق حقوق شیعیان عراق انجام داد. او در این دوران، در رأس روحانیان مبارز عراق بود که شهدای بزرگی چون: آیت الله سید محمدباقر صدر، سید مهدی حکیم و سید محمدباقر حکیم در شمار این‌گونه از علما قرار داشتند. در نهایت، علامه به موجب روبه‌رو شدن با خطر اعدام، عراق را ترک نمود.

از دیگر کارهای اجتماعی او، تأسیس صندوق خیریه‌ای به نام «الرعایة الإسلامیه» بود که این مجموعه، کاری شبیه به کمیته امداد امام خمینی (قدّس سرّه) در ایران به شمار می‌رفت. علامه عسکری، همچنین دو درمانگاه در بغداد افتتاح کرد و سپس شروع به ایجاد یک بیمارستان بزرگ به نام امام حسین (علیه السلام) در بغداد نمود که با خارج شدن ایشان از عراق نیمه‌تمام ماند.

علامه عسکری همچنین پس از ورود به ایران، از همان ابتدا به ادامه راهی که در عراق آغاز کرده بود، پرداخت؛ تبلیغ و ترویج معارف اسلامی و تحقیق در آن، خدمت به محرومان، اقامه نماز جماعت و تأسیس مراکز علمی همچون دانشکده علوم اسلامی را وجهه همّت خویش قرار داد. امروزه، دانشکده اصول الدین که سال‌ها از تأسیس آن می‌گذرد، در شهرهای: قم، دزفول و تهران، در مقاطع: کارشناسی، کارشناسی ارشد و دکترا دایر می‌باشد که مسئولیت پرورش محقق را بر عهده گرفته است. علامه عسکری، ریاست دانشکده اصول‌الدین را که خود بنیانگذار آن بود، بر عهده داشت.

علامه عسکرى در دوران زندگى حوزوى خود در قم، بر این واقعیت واقف شد که دروس موجود حوزوى براى جوابگویى کامل به مشکلات و سؤالات و خواسته‌هاى روز افزون اجتماعى نیاز به تحولات جدى دارد.بنا بر این به همراه تنى چند از طلاب همفکر خویش، از جمله مرحوم آیت‌الله سید محمود طالقانى به بررسى و تجدید نظر در برنامه‌هاى درسى حوزه پرداخت و کوشید با دوستان خود، در کنار درس‌هاى رسمى حوزه به تحصیل معلوماتى بپردازد که بتوان با اتکاى به آن براى ایفاى مسئولیت‌هاى خطیر در آینده قیام کنند. در بین درس‌هاى پیشنهادى در این برنامۀ تازه، دروس تفسیر و حدیث شناسى و بررسى تطبیقى عقاید اسلامى وجود داشت که در کنار دروس معمول فقه و اصول، از اساتید ذى صلاح بهره مى‌گرفت. علاوه بر برنامۀ مذکور، تمرین خطابه و سخنرانى، نویسندگى و تألیف و حضور علمى در کارهاى اجتماعى، و توجه کامل به بررسى و شناخت اوضاع و مسائل روز مسلمانان و نیازهاى ایشان در ایجاد شخصیت‌هاى اسلامى مستحکم براى دستیابى به جامعۀ اسلامى مطلوب وجود داشت.

علامه عسکری‌ همچنین در طول حیات خود مناظرات متعددی با عالمان مذاهب دیگر داشته که در اینجا به ذکر برخی از مناظرات ایشان اشاره می‌شود: ۱. مناظره با بن‌باز، مفتی بزرگ عربستان در مکه؛ ۲. مناظره با دانشمند بزرگ اهل سنت ابوالعلی مودودی؛ ۳. مباحثه با خطیب رقه؛ ۴. مباحثه با مبشّر و مبلغ مسیحی در بغداد؛ ۵. مناظره با یک نفر از روسیه؛ ۶. مناظره با علمای یهود؛ ۷. مناظره با بزرگان و علمای اهل سنت از کشورهای مختلف.

استاد عسکرى از اواسط دهۀ دوم حیات علمى خویش، به بررسى سیره و تاریخ و سفرنامه‌ها گرایش یافت و با توجه به گستردگى مطالعات و تنوع اطلاعات، از آنچه براى اقران ایشان معمول و مأنوس بود فاصله گرفت. این مطالعات که با دستیابى به نوشته‌هاى شاگردان آیت‌الله میرزای شیرازی در مسئلۀ تنباکو و قضیه رژى در کتابخانه پدر بزرگ ایشان (مرحوم آیت‌الله سید محمد عسکرى) آغاز شد، وى را با سابقۀ تهاجمات و حملات استعمارگران غربى به عالم اسلام آشنا ساخت. او با هوشمندى ذاتى خویش توانست اهداف استعمار فرهنگى را شناسایى کند. این نحوۀ استعمار گاه به شکلى آشکار (مانند تأسیس مدارس تبشیرى در بلاد اسلامى) و گاه به صورتى پنهان (مانند تربیت و گسیل استاد براى مدارس و دانشگاه‌هاى بلاد اسلامى)، حتى پس از پایان دورۀ استعمار مستقیم و نظامى، وجود خویش را تحمیل مى‌کرد.

به نظر مى‌رسد علامه عسکرى اولین متفکر اسلامى عراق بود که به حقیقت روش تعلیم و تربیتى که مستشاران اروپایى براى مراکز آموزش و پرورش کشورهاى شرقى طراحى کرده بودند، پى برد. تحقیقات و مطالعات دراز مدت و عمیقى که در این باره انجام داد او را به فاصله و تفاوت چشمگیرى که میان این روش‌ها در کشورهاى اسلامى و کشورهاى غربى وجود داشت، راهبرى کرد. و از این راه به یکى از علل اساسى عقب ماندگى شرق که همانا روش‌هاى بکار رفته در تعلیم و تربیت جوانان بوده، دست یازید. لذا ایشان این گونه مدارس را «مراکز تربیت کارمند» نامید، چون معتقد بود محصول این مدارس، افرادى هستند که پشت میزنشینان ادارى و خاضعان در مقابل هجوم استعمارند.

به همین ترتیب، ایشان در جریان مطالعات خود به چالش مهم دیگرى در جوامع اسلامى پى برد و آن جدایى دانشگاه‌ها از حوزه‌هاى علمیه بود. در حقیقت این دو رکن اساسى حیات امت اسلامى، هر کدام در سمت و سویى متفاوت با یکدیگر سیر می‌کردند.حوزه‌ها با تکیه بر مواریث خویش تنها به تربیت مدرس و خطیب مى‌پرداختند و دانشگاه‌ها نیز قبلۀ آمالى جز غرب نداشتند و با مردم مسلمان و ملت خویش بیگانه بودند. از آنجائى که چاره‌اى جز شکستن این جوّ و از میان بردن این حالت ایستائى باقى نمانده بود، استاد عسکرى در سامراء و در شرایطى که جنگ دوم جهانى سایه‌هاى سنگین خویش را بر مردم و سرزمین عراق فرو افکنده بود، فعالیت خود را آغاز کرد.

نخستین کار فرهنگى ایشان، تشکیل حلقه‌هاى درس و تدریس و در کنار آن تاسیس مدرسه‌اى با روش تربیتى نوین بود. ایشان با عنایتى ویژه براى آن برنامه‌ریزى کرد و آنرا سرآغازى براى طرح‌هاى گسترده‌تر بعدى قرار داد. در این مدرسه، صاحبان فضل و فضیلت نظیر شیخ میرزا نجم‌الدین شریف عسکرى و شیخ حسن کمیلى و سید جعفر شهرستانى و شیخ مهدى حکیم، تدریس می‌کردند. البته همچون دیگر مصلحان تاریخ، استاد عسکرى نیز از مخالفت صاحبان افکار قدیمى، در امان نماند.

پس از آن، ایشان مصلحت چنان دید که همۀ آثار هجوم تمدن غرب را که در جوامع اسلامى مشاهده کرده بود، و همچنین نحوۀ مبارزه و معالجه این آثار شوم را تدوین کند و این آغازى براى تألیف کتب ارزندۀ ایشان بود.

تأسیس مدارس نوین که تربیت اسلامى را به صورتى تازه عرضه مى‌داشت، مرحلۀ دیگرى از فعالیت ایشان بود. این مدارس در کنار مراکزى قرار داشت که متخصصان علوم اسلامى و افراد لایق به جهت انتقال این علوم به جامعه را تربیت مى‌کرد. بر این موارد باید استفاده از نشریاتى که به طور منظم و مستمر، منتشر مى‌شد، اضافه نمود.

وفات

آن اندیشمند فرزانه و محقق بزرگوار، پس از قریب به یک قرن زندگى با برکت، و تلاش در اعتلای مکتب اهل بیت (علیهم السلام) و خدمتگزاری در این راه، سرانجام در ۲۵ شهریور ۱۳۸۶، (۴ رمضان المبارک ۱۴۲۸)، دعوت حق را لبیک گفت و در قم، در جوار حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) به خاک سپرده شد.

منابع

  • مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی
  • ویکی نور

آرشیو عکس و تصویر