سید فخرالدین سیدی قمی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ويژگي های سید فخرالدین)
 
(۴ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
==نسب وخاندان سید فخر الدین==
+
'''آیت الله سید فخرالدین سیدی قمی''' (۱۲۸۰ - ۱۳۶۳ ق)، از علمای ربانی و بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزای شیرازی]] بود. وی در رونق بخشیدن به [[حوزه علمیه قم]] با [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]] همکاری مؤثری داشت و در نزد بزرگان حوزه از منزلت والایی برخوردار بود.
 +
{{شناسنامه عالم
 +
||نام کامل = سید فخرالدین سیدی حسینی قمی
 +
||تصویر= [[پرونده:Fakhrodin.jpg|230px]]
 +
||زادروز =  ۱۲۸۰ قمری
 +
|زادگاه = [[قم]]
 +
|وفات =  ۱۳۶۳ قمری
 +
|مدفن = [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه سلام الله علیها]]
 +
|اساتید = [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]]، [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]]، [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]، [[آخوند خراسانی]]،...
 +
|شاگردان = میرزا علی ناسوتی، [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانی]]، حاج میرزا محمدحسن نویسی
 +
،...
 +
|آثار = رسالة فی الارث،...
 +
}}
 +
==ولادت و خاندان==
  
سيد فخرالدين از سلسله جليله و عالي مقام سادات حسيني است كه با سي و پنج واسطه به حضرت [[امام زين العابدين]] علیه السلام مي رسد.<ref> نسب نامه شريف اين خاندان نزد حجة الاسلام سيد محمدعلي سيدي موجود است.</ref> جد گرامي وي، ميرزا ابوطالب، پسر ميرزا ابوالحسن حسيني، مشهور به «سيدي» مي باشد.<ref> آينه دانشوران، سيد عليرضا ريحان يزدي، ص 151.</ref> و شايسته است از زبان علماي بزرگ [[اسلام]] او را بشناسيم.
+
سید فخرالدین سال ۱۲۸۰ یا ۱۲۸۱ قمری در خانواده [[تقوا]] و [[اجتهاد]] در [[قم]] پا به عرصه وجود گذاشت. او از سلسله جلیله و عالی مقام [[سادات]] حسینی است که با سی و پنج واسطه به [[امام زین العابدین]] علیه السلام می رسد.<ref> نسب نامه شریف این خاندان نزد حجة الاسلام سید محمدعلی سیدی موجود است.</ref> جد گرامی وی، میرزا ابوطالب، پسر میرزا ابوالحسن حسینی، مشهور به «سیدی» می باشد.<ref> آینه دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدی، ص ۱۵۱.</ref> [[آقا بزرگ تهرانی]] در مورد او می گوید: «میرزا ابوطالب قمی از اجلا و علمای بزرگ قم، از ائمه موثق جماعت و جمعه و داماد [[میرزای قمی|میرزای قمی]]، مؤلف کتاب [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین الاصول]] و جد میرزا فخرالدین (شیخ الاسلام) می باشد».<ref> الکرام البررة فی القرن الثالث بعد العشرة، ص ۳۹.</ref>
  
سيد محسن امين: «ميرزا ابوطالب، فقيه، متكلم، محدث و اصولي بود. او داماد فاضل محقق قمي، مورد اعتماد و از شاگردان ممتاز استادش محسوب مي شد. استادش كتاب قوانين الاصول را كه به خط خودش نوشته بود، براي حفظ و نگهداري به او سپرد، تا وقف ذريه و اولاد اهل علم خود نمايد. از فرزندان مشهور ايشان ميرزا سيد فخرالدين شيخ الاسلام قمي است. آن عالم جليل القدر (ميرزا ابوطالب) در سال 1249 ق. وفات يافت و در مقبره زكريا بن آدم، راوي معروف و صحابي حضرت [[امام رضا]] علیه السلام واقع در قبرستان شيخان قم، دفن شد».<ref> [[اعيان الشيعه]]، ج 2، ص 386 و 387، بيروت.</ref>
+
میرزا سید فخرالدین از ناحیه جد مادری اش نیز به یکی از دختران ملا محمدطاهر شیرازی قمی، از علمای مشهور قرن یازدهم هجری و صاحب تألیفات فراوان، می رسد. مدفن آن عالم ربانی در مقبره [[زکریا بن آدم|زکریا بن آدم]] در [[قبرستان شیخان قم|شیخان قم]] می باشد.<ref> تربت پاکان، ج ۲، حرف «ط» و ستارگان حرم، ج ۱۳، زندگینامه مولا محمدطاهر قمی.</ref>
  
[[آقا بزرگ تهرانی]]: «ميرزا ابوطالب قمي از اجلا و علماي بزرگ قم، از ائمه موثق جماعت و جمعه و داماد ميرزاي قمي، مؤلف كتاب قوانين الاصول و جد ميرزا فخرالدين (شيخ الاسلام) مي باشد».<ref> الكرام البررة في القرن الثالث بعد العشرة، ص 39.</ref>
+
پدر بزرگوار این عالم بزرگ، علامه سید ابوالقاسم قمی، معروف به «سیدی» است که از علمای بزرگ عصر خود بشمار می آمد و او را با شهرت «شیخ الاسلام قمی» می شناختند.
  
شيخ محمدحسن هزارجريبي نجفي اصفهاني: «محقق قمي نسخه‌اي از كتاب قوانين را كه به خط خودش نوشته بود، به دامادش ميرزا ابوطالب داد تا حفظ و نگهداري كند. اين عمل، دليل بر مكانت و جايگاه والاي ميرزا ابوطالب است، زيرا مقدم داشتن او بر ساير دامادهايش، خود دليل بر فضيلت و بزرگي است. وي مشهور به «شيخ الاسلام» و «ميرزا فخرالدين قمي» مي باشد».<ref> طبقات اعلام الشيعه، ص 54.</ref>
+
==تحصیلات و اساتید==
  
سيد حيدر آملي: «ميرزا ابوطالب قمي ثلث اموال و املاك خود در [[قم]] و اطراف آن را جهت [[روضه خوانی]]، خيرات و مبرات، [[وقف]] نمود كه هم اكنون بيشتر آن ها باقي مانده و به مصارف خيريه مي رسد».<ref> وقفنامه ميرزا ابوطالب قمي (تاريخ مذهبي قم، علي اصغر فقيهي، ص 303).</ref>
+
سید فخر الدین، مقدمات علوم دینی را ابتدا نزد پدر گرامی اش و آیت الله حاج سید صادق روحانی آموخت. سپس به [[تهران]] رفت و از محضر مرحوم آیت الله [[میرزا محمد حسن آشتیانی|میرزا حسن آشتیانی]] (صاحب حاشیه بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]) علم [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] را فراگرفت. وی مدت کوتاهی به [[اصفهان]] رفت و از محضر آیت الله حاج آقا منیرالدین اصفهانی، [[شرح لمعه]] و [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] را آموخت.<ref> نقل از نوه آن مرحوم، سید محمدعلی سیدی والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>
  
==جد مادري و مادر سید==
+
سید فخرالدین در سنین جوانی به [[عتبات عالیات|عتبات عالیات]] هجرت کرد و پس از [[زیارت]] قبور [[ائمه اطهار|امامان معصوم]] علیهم السلام، برای سپری کردن مدارج علمی، ابتدا در جوار جدش مولا [[امیرالمومنین]] علیه السلام ساکن شد و دل و جان خود را از محضر اساتید معظم آن جا سیراب نمود.
  
ميرزا سيد فخرالدين از ناحيه جد مادري اش به يكي از دختران ملا محمدطاهر شيرازي قمي، از علماي مشهور قرن يازدهم هجري و صاحب تأليفات فراوان، مي رسد. مدفن آن عالم رباني در مقبره زكريا بن آدم در شيخان قم مي باشد.<ref> تربت پاكان، ج 2، حرف «ط» و ستارگان حرم، ج 13، زندگينامه مولا محمدطاهر قمي.</ref>
+
اساتید وی در [[نجف]] عبارتند از:
  
مادر مكرمش دختر ميرزا سيد محمدرضا - متولي باشي آستان مقدس كريمه [[اهل بيت]]، [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها و جد حاج سيد ابوالفضل<ref> تاريخ مذهبي قم، ص 219-210 و تاريخ قم، ص 211 شرح حال حاج سيد ابوالفضل توليت در تاريخ مذهبي قم، تربت پاكان، ج 2 آمده است.</ref> توليت معروف به مصباح التولية - بود. خاندان متولي باشي از سادات حسيني در جبل عامل لبنان و از احفاد سيد الساجدين علیه السلام مي باشند. سيد حسين و سيد محمدباقر متولي باشي هر كدام در زمان‌هاي مختلف، مفتخر به خدمتگزاري آستان مقدس بودند و از اجداد توليت محسوب مي شوند. آنان با مراجع عظام [[تقليد]] و علماء و بزرگان قم مراوده داشتند و از اكرام و اعزاز آن ها فروگذاري نمي كردند.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام سيد محمدعلي سيدي قمي.</ref>
+
*۱. [[میرزا محمدحسن شیرازی|میرزا محمدحسن شیرازی]] (معروف به میرزای اول)؛
  
==پدر وی==
+
*۲. [[میرزا محمد تقی شیرازی|میرزا محمدتقی شیرازی]] (معروف به میرزای دوم)؛
  
پدر بزرگوار اين عالم بزرگ، علامه سيد ابوالقاسم قمي، معروف به «سيدي» است كه از علماي بزرگ عصر خود بشمار مي آمد و او را با شهرت «شيخ الاسلام قمي» مي شناختند.
+
. [[سید محمدکاظم طباطبائی یزدی|سید محمدکاظم طباطبایی یزدی]]، صاحب کتاب [[عروة الوثقى (کتاب)|عروةالوثقی]] (م ۱۳۲۷ ق)؛
  
==القاب مشهور خاندان سیدی==
+
*۴. [[آخوند خراسانی|محمدکاظم آخوند خراسانی]]، صاحب [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]] (م ۱۳۲۹ ق)؛
  
خاندان سيدي به القابي همچون: طاهري، ميرزايي، آل امام جمعه، قوانين و سيدي شهرت يافته اند كه به دليل انتساب به جد مادري و اجداد پدري و يا به جهت اقامه جماعت و جمعه است؛ اما همه از ذريه ميرزا ابوطالب قمي، كه ذكرش گذشت، مي باشند.<ref> المسلسلات في الاجازات، ج 2، ص 179.</ref>
+
. [[شیخ الشریعه اصفهانی|شیخ الشریعه اصفهانی]] (م ۱۳۳۹ ق)؛
  
==تولد سید فخر الدین==
+
*۶. [[میرزا حبیب الله رشتی|میرزا حبیب الله رشتی]]؛
  
در يكي از روزهاي سال 1280 يا 1281 ق. كودكي در خانواده [[علم]]، [[تقوا]] و [[اجتهاد]] پا به عرصه وجود گذاشت و چشمان پدر و مادر خود را فروغي دوباره بخشيد كه پدرش او را سيد فخرالدين نام نهاد. دوران كودكي او در محيطي آكنده از عشق، صميميت و محبت به اجداد پاكش سپري شد.
+
. [[سید محمد طباطبایی فشارکی|سید محمد فشارکی اصفهانی]]؛
  
تربيت صحيح و تعاليم ديني را از پدر مجتهد و مادر نيك سيرتش آموخت، تا خود را براي نوشيدن جرعه‌هاي زلال [[قرآن]] و [[احاديث]] انسان ساز [[اهل بيت]] علیهم السلام، آماده سازد. با شروع دروس حوزوي، فصل جديدي در زندگي اش باز شد.<ref> همان و نقل از فرزندش سيد حسن سيدي.</ref>
+
*۸. [[آقا رضا همدانی|حاج آقا رضا همدانی]].<ref> آینه دانشوران، ص ۱۵۱.</ref>
  
==تحصيلات و اساتيد ایشان==
+
او در اوایل سال ۱۳۲۹ ق. از [[نجف]] به [[سامرا]] رفت و از محضر عالمان بزرگی بهره مند شد؛ همچون:
  
سيد، مقدمات علوم ديني را ابتدا نزد پدر گرامي اش و آيت الله حاج سيد صادق روحاني آموخت. سپس به تهران رفت و از محضر مرحوم آيت الله ميرزا حسن آشتياني (صاحب حاشيه بر رسائل) علم [[اصول]] را فراگرفت. وي مدت كوتاهي به اصفهان رفت و از محضر آيت الله حاج آقا منيرالدين اصفهاني، شرح لمعه و مكاسب را آموخت.<ref> نقل از نوه آن مرحوم، سيد محمدعلي سيدي والمسلسلات في الاجازات، ج 2، ص 179.</ref>
+
. آقا سید محمد فشارکی؛
  
==هجرت سید به نجف اشرف==
+
*۲. [[میرزا حسین خلیلی تهرانی|میرزا حسین خلیلی تهرانی]]؛
  
سيد فخرالدين در سنين جواني به عتبات عاليات هجرت كرد و پس از [[زيارت]] قبور امامان معصوم علیهم السلام، براي سپري كردن مدارج علمي، ابتدا در جوار جدش مولا [[امیرالمومنین]] علیه السلام ساكن شد و دل و جان خود را از محضر اساتيد معظم آن جا سيراب نمود.
+
*۳. [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانی]]، مرجع بزرگ تقلید (م ۱۳۶۵ ق).
  
==اساتيد نجف سید فخرالدین سیدی قمی==
+
==تدریس و شاگردان==
  
اساتيد وي در [[نجف]] عبارتند از حضرات آيات عظام:
+
آن عالم ربانی بعد از طی مراحل علمی در [[عتبات عالیات|عتبات]] مقدس و دستیابی به درجات بالای فقاهت، به [[ایران|ایران]] و زادگاهش [[قم]] بازگشت و در جوار ملکوتی [[حضرت معصومه]]‌ سلام الله علیها به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی، تألیف و اقامه [[نماز جماعت|جماعت]] در [[مسجد]] امام حسن عسکری علیه السلام (واقع در چهار راه بازار) و مساجد دیگر پرداخت، و به موعظه مردم اهتمام ورزید.
  
* 1. ميرزا محمدحسن شيرازي (معروف به ميرزاي اول)؛
+
برخی از شاگردان آیت الله فخرالدین سیدی عبارتند از:
  
* 2. ميرزا محمدتقي شيرازي (معروف به ميرزاي دوم)؛
+
*۱. میرزا علی ناسوتی؛
  
* 3. سيد محمدكاظم طباطبايي يزدي، صاحب كتاب عروةالوثقي (م 1327 ق)؛
+
*۲. حاج [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|سید محمدرضا گلپایگانی]]؛
  
* 4. محمدكاظم آخوند خراساني، صاحب كفاية الاصول (م 1329 ق)؛
+
*۳. حاج میرزا محمدحسن نویسی؛
  
* 5. شيخ الشريعت اصفهاني (م 1339 ق)؛
+
*۴. حاج شیخ محمدرضا ملا جعفرقلی؛
  
* 6. حاج ميرزا حبيب الله رشتي؛
+
*۵. حاج شیخ حبیب الله قمی.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی، به نقل از حضرت آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی.</ref>
  
* 7. سيد محمد فشاركي اصفهاني؛
+
==تألیفات==
  
* 8. حاج آقا رضا همداني.<ref> آينه دانشوران، ص 151.</ref>
+
مرحوم آیت الله نجفی مرعشی نقل نموده است که: «مرحوم سید فخرالدین سیدی تألیفات فراوانی در [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و... داشته که خودم آنها را دیده ام که سید خود نوشته و خطی است و تاکنون به چاپ نرسیده است، به جز یک کتاب به نام "رسالة فی الارث"».<ref> المسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۸۰.</ref>
  
هجرت ایشان به سامرا==
+
==از دیدگاه عالمان==
  
او در اوايل سال 1329 ق. از [[نجف]] به [[سامرا]] رفت و از محضر عالمان بزرگي بهره مند شد؛ همچون حضرات آيات:
+
سید فخرالدین، وجاهت والا و شأنی بزرگ در نزد عموم مردم [[قم]]، به ویژه طلاب [[حوزه علمیه]]، داشت. در تعابیر و تعاریفی که از وی شده، کلماتی از قبیل [[فقیه|فقیه]]، متتبع، عالم پرهیزکار، جلیل، با[[تقوا]] و [[زهد|زاهد]] آمده است.<ref> آثار الحجة، ص ۲۱۹؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۷ و المسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۷۹.</ref>
  
* 1. آقا سيد محمد فشاركي؛
+
مرحوم حضرت آیت الله [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|سید شهاب الدین مرعشی نجفی]] پس از دیدار سید فخر الدین قمی در سال ۱۳۴۷ ش. به شاگردانش چنین فرموده است: «امروز مردی را دیدار کردم که فقیه، محقق، ماهر، پرهیزکار به تمام معنا، زاهد، وجیه، فاضل و جلیل القدر بود. این عالم، شأن و مرتبه ای والا نزد طلاب و مردم شریف قم دارد».<ref> همان، ص ۱۷۹.</ref>
  
* 2. حاج ميرزا حسين خليلي تهراني؛
+
مرحوم [[سید محمدرضا موسوی گلپایگانی|آیت الله گلپایگانی]] نیز گفته است: «مرحوم حجة الاسلام، آیت الله آقا سید فخرالدین حسینی، بسیار پرهیزکار، محتاط، مورد احترام و تقدس نزد عموم علمای عظام و طلاب علوم [[دین]] و مردم شریف قم بود و من او را [[سلمان فارسی|سلمان]] زمان می شناسم».<ref> مکتوبات آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی، به نقل از سید محمدعلی موسوی.</ref>
  
* 3. حاج ميرزا خليل تهراني؛
+
نوه پسری وی حجة الاسلام والمسلمین میرزا سید محمدعلی سیدی می گوید: روزی به قصد زیارت آیت الله [[آیت الله محمدتقی بهجت|محمدتقی بهجت]] به منزل ایشان رفتم؛ آیت الله بهجت فرمود: «دوست دارم عکس آقا سید فخرالدین را ببینم.» عکس را بردم. وقتی دید، مکرراً [[صلوات]] می فرستاد. سپس فرمود: «زمانی که از [[نجف]] اشرف به قم آمدم، مشتاق زیارت ایشان بودم؛ اما شنیدم از دنیا به سرای باقی رحلت نموده؛ لذا از شما خواستم تا عکس او را ببینم».<ref> نقل از حضرت آیت الله محمدتقی بهجت، به نقل از سید محمدعلی سیدی.</ref>
  
* 4. سيدابوالحسن اصفهاني، مرجع بزرگ تقليد (م 1365 ق).
+
==فعالیت‌های اجتماعی==
  
سيد فخرالدين در زمان تحصيل در نجف اشرف و سامرا با مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حايري يزدي (مؤسس حوزه مقدسه علميه قم) هم بحث شد و از هم رديفان وي به حساب مي آمد.<ref> زندگينامه آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حايري، علي كريمي جهرمي، ص 115.</ref>
+
سید فخرالدین قمی در رونق و وسعت بخشیدن به [[حوزه علمیه قم]] منشأ خدمات پرارزشی بود و با [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]] همکاری و همگامی مؤثر داشت.
  
==شاگردان وی==
+
دختر مرحوم میرزا فخرالدین در مصاحبه ای با نگارنده این سطور، نقل کرده است که: «گاهی مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری همراه مرحوم [[امام خمینی|امام خمینی]]... به منزل ما می‌آمدند. امام در مورد رضاخان اعتراض داشتند. با هم مشورت می کردند و از مرحوم سید فخرالدین نظر می خواستند. حاج شیخ می فرمود: الآن شرایط برای مبارزه آماده نیست. اما آن دو سید، هم رأی بوده و از حاج شیخ انتظارات بیشتری داشتند. من که چای برای میهمانان می بردم، می‌شنیدم که مرحوم امام اعتراضش بسیار شدید بود».<ref> رجال قم، ص ۱۳۸ و ۱۳۹ و گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۷.</ref>
  
آن عالم رباني بعد از طي مراحل علمي در عتبات مقدس و دستيابي به درجات بالاي فقاهت، به ايران و زادگاهش قم بازگشت و در جوار ملكوتي [[حضرت معصومه]]‌ سلام الله علیها به تدريس، تربيت طلاب علوم ديني، تأليف و اقامه جماعت در [[مسجد]] [[امام حسن عسکری]] علیه السلام (واقع در چهار راه بازار) و مساجد ديگري همچون: مسجد كوچه نو (مسجد حاج آقا تقي) واقع در خيابان باجك قم، و به موعظه مردم اهتمام ورزيد.
+
معظم له مورد علاقه و محبت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری بود و سابقه آشنایی آن دو، به اقامت و تحصیل و هم مباحثه بودنشان در شهر مقدس [[نجف]] و [[سامرا]] بازمی‌گردد. اعتماد مرحوم حایری به میرزا به حدی بود که اداره امور طلاب [[مدرسه فیضیه|مدرسه فیضیه]] را به او واگذار کرد و مرحوم میرزا نیز با وجود اشتغال به تدریس و تربیت طلاب، در تحکیم پایه های حوزه علمیه با آن جناب همکاری تنگاتنگی داشت.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی.</ref>
  
برخي از شاگردان آيت الله فخرالدين سيدي عبارتند از حضرات آيات:
+
مرحوم سید فخرالدین بیش از صد جلد از کتب بسیار باارزش فقهی، علمی، اخلاقی و حدیثی را که مخطوط و بسیاری از آن ها به زیور چاپ آراسته نگردیده بودند، را جهت حفظ این آثار [[وقف]] کتابخانه آستانه مقدس [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها کرد.
  
* 1. ميرزا علي ناسوتي وي همشيره زاده حكيم الهي ميرزا علي اكبر يزدي، استاد [[فلسفه]] و [[حكمت]] [[امام خمینی]] قدس سره بود؛
+
==ویژگی‌های اخلاقی==
 
 
* 2. حاج سيد محمدرضا گلپايگاني؛
 
 
 
* 3. حاج ميرزا محمدحسن نويسي؛
 
 
 
* 4. حاج شيخ محمدرضاي ملا جعفر قلي؛
 
 
 
* 5. حاج شيخ حبيب الله قمي، معروف به «درگذرگنجي».<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمين سيد محمدعلي سيدي، به نقل از حضرت آيت الله سيد محمدرضا گلپايگاني.</ref>
 
 
 
==تأليفات سید فخر الدین سیدی قمی==
 
 
 
مرحوم آيت الله نجفي مرعشي نقل نموده است كه: «مرحوم سيد فخرالدين تأليفات فراواني در [[فقه]] و [[اصول]] و... داشته كه خودم آن ها را ديده ام كه سيد خود نوشته و خطي است و تاكنون به چاپ نرسيده است، به جز يك كتاب به نام رسالة في الارث».<ref> المسلسلات في الاجازات، ج 2، ص 180.</ref>
 
 
 
==سید فخر الدین از ديدگاه عالمان==
 
 
 
مرحوم حضرت آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي پس از ديدار وي در سال 1347 ش. به شاگردانش چنين فرموده است: «امروز مردي را ديدار كردم كه فقيه، محقق، ماهر، پرهيزكار به تمام معنا، زاهد، وجيه، فاضل و جليل القدر بود. اين عالم، شأن و مرتبه اي والا نزد طلاب و مردم شريف قم دارد».<ref> همان، ص 179.</ref>
 
 
 
مرحوم آيت الله گلپايگاني نيز گفته است: «مرحوم حجة الاسلام، آيت الله آقا سيد فخرالدين حسيني، بسيار پرهيزكار، محتاط، مورد احترام و تقدس نزد عموم علماي عظام و طلاب علوم [[دين]] و مردم شريف [[قم]] بود و من او را سلمان زمان مي شناسم».<ref> مكتوبات آيت الله سيد محمدرضا گلپايگاني، به نقل از سيد محمدعلي موسوي.</ref>
 
 
 
نوه پسري وي حجة الاسلام والمسلمين ميرزا سيد محمدعلي سيدي مي گويد: روزي به قصد [[زيارت]] آيت الله محمدتقي بهجت به منزل ايشان رفتم؛ آيت الله بهجت فرمود: «دوست دارم عكس آقا سيد فخرالدين را ببينم.» عكس را بردم. وقتي ديد، مكرراً [[صلوات]] مي فرستاد. سپس فرمود: «زماني كه از [[نجف]] اشرف به قم آمدم، مشتاق زيارت ايشان بودم؛ اما شنيدم از دنيا به سراي باقي رحلت نموده؛ لذا از شما خواستم تا عكس او را ببينم».<ref> نقل از حضرت آيت الله محمدتقي بهجت، به نقل از سيد محمدعلي سيدي.</ref>
 
 
 
==جايگاه سيد در حوزه علميه==
 
 
 
جلالت قدر و كمالات ميرزا سيد فخرالدين، بيش از آن است كه در اين مختصر بگنجد. او شخصيتي بسيار محترم، مجلل و معظم بود. ايشان در رونق و وسعت بخشيدن به حوزه علميه قم منشأ خدمات پرارزشي بود و با آيت الله مؤسس همكاري و همگامي مؤثر داشت.
 
 
 
او همان شخصيتي است كه مراجع عظام تقليد و زعماي حوزه مقدس قم وي را مقدم داشتند، تا بر جنازه مرحوم آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم حائري يزدي [[نماز]] گزارد. سيد، آينه تمام كمالات و فضايل و خصايص انساني بود. وجاهت والا و شأني بزرگ در نزد عموم مردم قم، به ويژه طلاب حوزه علميه، داشت. در تعابير و تعاريفي كه از وي شده، كلماتي از قبيل فقيه، متتبع، عالم پرهيزكار، جليل، با[[تقوا]] و زاهد آمده است.<ref> آثار الحجة، ص 219؛ گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 177 و المسلسلات في الاجازات، ج 2، ص 179.</ref>
 
 
 
==همگام با امام خميني قدس سره==
 
 
 
دختر مرحوم ميرزا در مصاحبه اي با نگارنده اين سطور، نقل كرده است كه: «گاهي مرحوم حاج شيخ عبدالكريم حايري همراه مرحوم حضرت امام خميني... به منزل ما مي‌آمدند. امام در مورد رضاخان اعتراض داشتند. با هم مشورت مي كردند و از مرحوم سيد فخرالدين نظر مي خواستند. حاج شيخ مي فرمود: الآن شرايط براي مبارزه آماده نيست. اما آن دو سيد، هم رأي بوده و از حاج شيخ انتظارات بيشتري داشتند. من كه چاي براي ميهمانان مي بردم، مي‌شنيدم كه مرحوم امام اعتراضش بسيار شديد بود».<ref> رجال قم، ص 138 و 139 و گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 177.</ref>
 
 
 
==خدمات فرهنگي سید فخرالدین==
 
 
 
معظم له مورد علاقه و محبت آيت الله حاج شيخ عبدالكريم حايري بود و سابقه آشنايي آن دو، به اقامت و تحصيل و هم مباحثه بودنشان در شهر مقدس [[نجف]] و [[سامرا]] بازمي‌گردد. اعتماد مرحوم حايري به ميرزا به حدي بود كه اداره امور طلاب مدرسه فيضيه را به او واگذار كرد و مرحوم ميرزا نيز با وجود اشتغال به تدريس و تربيت طلاب، در تحكيم پايه هاي حوزه علميه با آن جناب همكاري تنگاتنگي داشت.<ref> مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمين سيد محمدعلي سيدي.</ref>
 
 
 
چنان كه اشاره شد، ميرزا ابوطالب قمي، نسبت به دامادهاي ديگر ميرزاي قمي، جايگاه ويژه داشت و از سويي، مجتهد سرشناس آن زمان در قم بود. به همين جهت، كتاب هاي گرانسنگ علمي و فقهي پدر همسرش را از جمله كتب خطي، كه به خط خود ميرزا تدوين گرديده بود و نسل به نسل به آيت الله ميرزا فخرالدين رسيده بود، مانند قوانين الاصول، جامع الشتات، غنائم، مناهج و غيره را در اختيار بسياري از مراجع عظام و محققين و انديشمندان اسلامي قرار مي داد. آنان هم گاهي براي تطبيق كتب چاپ شده با نسخ اصلي ميرزاي قمي به كتابخانه شخصي ميرزا فخرالدين - كه توليت آن با نوه بزرگوارش حجةالاسلام سيد محمدعلي سيدي - مراجعه مي كردند.<ref> مصاحبه با حجةالاسلام والمسلمين سيد محمود مرعشي نجفي.</ref>
 
 
 
مرحوم سيد فخرالدين بيش از صد جلد از كتب بسيار باارزش فقهي، علمي، اخلاقي و حديثي را كه مخطوط و بسياري از آن ها به زيور چاپ آراسته نگرديده بودند، را جهت حفظ اين آثار وقف كتابخانه آستانه مقدس [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها كرد و تعدادي از اين مخطوطات نيز همانند كتاب گرانسنگ محيط الاعظم في بحرالخِضّم، تأليف سيد حيدر آملي - متوفاي قرن هفتم - در كتابخانه حضرت آيت الله سيد شهاب الدين مرعشي نجفي نگهداري و استفاده مي شود.<ref> وقفنامه ميرزا ابوطالب قمي (تاريخ مذهبي قم، ص 302-304).</ref>
 
 
 
علاوه بر اين امور، ميرزا ابوطالب قمي ثلث اموال و املاك خود را در [[قم]] و اطراف آن، جهت مصرف در عزاداري (روضه خواني)، خيرات و مبرات وقف نمود. هم اكنون بسياري از آن موقوفات موجود است و در امور مورد نظر به مصرف مي رسد.<ref> نقل از حجة الاسلام سيد محمدعلي سيدي.</ref>
 
 
 
==استجابت دعا==
 
 
 
از آن عالم عامل، كرامات فراوان به ظهور رسيده كه به يك مورد آن اشاره مي شود. از اين كرامت تأثير اجابت [[دعا]] و توجه روح ملكوتي جدشان ميرزاي قمي به اين سيد جليل القدر معلوم مي شود.
 
 
 
ايشان در ابتداي تحصيل در قم وضع مالي خوبي نداشت؛ از اين رو، مبلغي را قرض مي گيرد و كتاب شرح لمعه مي خرد. روزي در قبرستان شيخان كنار قبر جد بزرگوارش ميرزاي قمي و با توسل به او، از خداوند مي خواهد كه وسايل اداي قرض فراهم گردد. بعد از اندكي به فكرش مي رسد كه چون امروز عيد است، خوب است براي ديدن دايي اش آقا سيد حسين متولي باشي آستانه [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها به خانه ايشان برود.
 
 
 
توليت به عنوان عيدي، مبلغي به اندازه بدهكاري (پنج قران) به سيد فخرالدين مي دهد. بعد از خداحافظي به ذهنش مي رسد كه اين از توجه به قبر ميرزا حاصل شده، پس خوب است كه بار ديگر بر مزارش برود، تشكر و طلب مغفرت كند. زماني كه سر قبر حاضر مي شود، مي بيند همان طلبكار سر قبر ميرزا مشغول خواندن فاتحه است. پول را به او مي دهد.<ref> مصاحبه با سيد اسدالله محسني، فرزند سيد محمدجواد قمي، كه قريب به هشتاد سال دارد و از ملازمين چهل ساله مرحوم ميرزا بوده است.</ref>
 
 
 
==ويژگي های سید فخرالدین==
 
  
 
'''<I>انس با خدا:</I>'''
 
'''<I>انس با خدا:</I>'''
  
[[عبادت]] و بندگي موجب عزت و مايه كرامت انساني مي گردد. سيد فخرالدين اهتمام جدي به [[نماز اول وقت]] داشت. مستحبات را انجام مي داد و [[نماز شب]] او ترك نمي شد. در مدت عمرش ديده نشد كه اقامه جماعت او ترك شود. اما از [[دعا]] خواندن در جمع مردم پرهيز مي كرد و خود با خدايش خلوت كرده، به راز و نياز و دعا مي پرداخت تا مبادا مردم از حالات روحاني و معنوي او باخبر شوند. بعضي از افرادي كه او را درك كرده اند، مي گويند كه سيد، الگوي عبادت و [[تقوا]] و [[زهد]] و ورع بود.<ref> نقل از مرحوم آيت الله حاج سيد حسن سيدي (در زمان حياتش).</ref>
+
سید فخرالدین اهتمام جدی به [[نماز اول وقت]] داشت. [[استحباب|مستحبات]] را انجام می داد و [[نماز شب]] او ترک نمی شد. در مدت عمرش دیده نشد که اقامه جماعت او ترک شود. اما از [[دعا]] خواندن در جمع مردم پرهیز می کرد و خود با خدایش خلوت کرده، به راز و نیاز و دعا می پرداخت تا مبادا مردم از حالات روحانی و معنوی او باخبر شوند. بعضی از افرادی که او را درک کرده اند، می گویند که سید، الگوی [[عبادت]] و [[تقوا]] و [[زهد]] و [[ورع]] بود.<ref> نقل از مرحوم آیت الله حاج سید حسن سیدی (در زمان حیاتش).</ref> از خصوصیات [[اخلاق|اخلاقی]] آن عالم عامل این بود که موقع دخول وقت [[نماز]]، از انجام هر امری تا اتمام نماز خودداری می کرد و اکثر خواص و عوام متوجه این عادت وی شده بودند.  
 
 
از خصوصيات اخلاقي آن عالم عامل اين بود كه موقع دخول وقت [[نماز]]، از انجام هر امري تا اتمام نماز خودداري مي كرد و اكثر خواص و عوام متوجه اين عادت وي شده بودند. خاطره اي از ايشان نقل شده كه نشان دهنده همين نكته است. گفته اند: زماني كه وي در [[سامرا]] اقامت داشت، مقارن [[نماز ظهر]] از منزل خارج مي شود تا اين فريضه الهي را در مسجد نزديك خانه به جا آورد.
 
 
 
مي بيند آيت الله حاج آقا ميرزا محمدتقي خوانساري رحمة الله جلوي در منزل ايستاده است. مي پرسد: چرا اين جا ايستاده ايد و داخل تشريف نياورديد؟ ميرزا محمدتقي مي گويد: به قصد [[زيارت]] شما آمده بودم، اما متوجه وقت نماز شدم. كمي منتظر ماندم تا شما از منزل تشريف آوريد. آن ها از اين فرصت كوتاه بين راه استفاده كردند و مطالبي را بيان نمودند و سپس مشغول نماز شدند. اين روش چه در عتبات و چه در زمان سكونت در قم ادامه داشت. بسياري از مراجعين فهميده بودند كه يا بايد قبل از نماز يا بعد از آن، آقا را زيارت كنند و مطالب و خواسته هاي خود را بيان دارند.<ref> مصاحبه با سيد اسدالله محسني و سيد محمدعلي سيدي و جمعي از كسبه قديم خيابان باجك.</ref>
 
 
 
'''<I>بي توجهي به ماديات:</I>'''
 
 
 
اين فرزانه ملكوتي، به زخارف دنيا بسيار بي‌توجه بود. به جز يك خانه محقر و قديمي و موروثي، - در اواسط خيابان 19 دي (باجك) در داخل كوچه پس كوچه‌هاي باريك قم - و لوازم زندگي كم ارزش از اموال دنيا چيز ديگري نداشت. اين نوع زندگي، او را تجسم [[تقوا]] و پارسايي ساخته بود؛ در حالي كه مي توانست در رفاه بيشتري باشد؛ زيرا او مجتهد مسلم با مقام رفيع سيادت بود و مورد اقبال و توجه خاص و عام بود و افراد خير، پول فراوان برايش مي آوردند تا هرگونه كه خود بخواهد، مصرف كند. به علاوه، با اين كه توليت تمام موقوفات جدش ميرزاي قمي با ايشان بود، اما او براي خود هيچ نخواست.
 
 
 
برخي از كساني كه بيش از چهل سال با سيد محشور بودند، نقل كرده اند كه آقا ميرزا، در [[عبادت]]، خداترسي، [[تقوا]] و دوري از دنيا و لذايذ، كم نظير بود؛ به گونه اي زندگي مي كرد كه فقراي [[قم]] زندگي مي كردند. دعايش مستجاب و دلسوز همه مردم بود. اگر پولي به او مي رسيد، به طلاب و فقرا مي داد و آنان را بر خود مقدم مي داشت. حتي قبل از اين كه پولي را بخواهند، او به ديگران آدرس مي داد تا با احترام آن را به فرد مورد نظر بدهند. اخلاق و رفتارش مانند جدش [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بود، به همه احترام و سلام مي كرد. اما در مقابل مأمورين دستگاه طاغوت كه طلبه‌اي را آزار داده بودند، بسيار ناراحت و عصباني مي شد. گاهي در مسجد، فرياد مي زد و به آنان نفرين مي كرد.</ref>. نقل از مرحوم آيت الله سيد حسن سيدي و حجةالاسلام والمسلمين سيد محمدعلي سيدي قمي.</ref>
 
 
 
'''<I>فروتني:</I>'''
 
 
 
با توجه به اين كه آقا ميرزا، سيدي عظيم القدر و مجتهدي وارسته بود، بسياري از اقشار مردم آرزوي دست بوسي اش را داشتند، اما او به احدي اجازه اين كار را نمي داد. همچنين اجازه نمي داد كه امور شخصي‌اش را ديگران انجام دهند؛ اگر چه مردم خدمت به سيد را، مايه افتخار خود مي‌دانستند.
 
 
 
بسيار ديده شد كه در ايام اعياد و شهادات ائمه معصوم علیهم السلام آيت الله العظمي حاج شيخ عبدالكريم (مؤسس حوزه علميه قم) به منزل آقا ميرزا مي رفت، بدون اين كه قبلاً اطلاع داده باشد و ناهار يا شام را در همان جا صرف مي كرد؛ در حالي كه ميرزا هم بدون تكلف و بدون تدارك غذاي بهتر براي ميهمان عزيزش از او پذيرايي مي كرد. مواقعي هم بود كه خادم حاج شيخ، به نام [[كربلا]]يي عليشاه، با آن بزرگواران هم غذا و هم سفره مي شد.<ref> نقل از مرحوم آيت الله سيد حسن سيدي و حجةالاسلام والمسلمين سيد محمدعلي سيدي قمي.</ref>
 
  
'''<I>عدم استفاده از وجوه شرعي:</I>'''
+
'''<I>بی توجهی به مادیات:</I>'''
  
آن عالم رباني، در تمام طول زندگي اش از وجوه شرعي (سهم مبارك امام و [[سادات]]) استفاده نكرد؛ با اين كه مرحوم آيت الله مؤسس در مورد سهم سادات و مصرف آن به ديگران از مرحوم سيد فخرالدين اجازه مي گرفت. البته افراد خيري بودند كه ارادت قلبي به سيد داشتند و دوست مي داشتند تا به او كمك كنند؛ اما او يا اصلاً قبول نمي كرد و يا وقتي اصرار مي ورزيدند، او تا كشف نمي كرد كه پول از چه كسي و از چه راهي و از كجا بدست آمده، نمي پذيرفت.<ref> نقل از سيد اسدالله محسني و جمعي از هم دوره هاي ايشان.</ref>
+
این فرزانه ملکوتی، به زخارف [[دنیا|دنیا]] بسیار بی‌توجه بود. به جز یک خانه محقر و قدیمی و موروثی، و لوازم زندگی کم ارزش از اموال دنیا چیز دیگری نداشت. این نوع زندگی، او را تجسم تقوا و پارسایی ساخته بود؛ در حالی که می توانست در رفاه بیشتری باشد؛ زیرا او مجتهد مسلم با مقام رفیع سیادت بود و مورد اقبال و توجه خاص و عام بود و افراد خیر، پول فراوان برایش می آوردند تا هرگونه که خود بخواهد، مصرف کند. به علاوه، با این که تولیت تمام موقوفات جدش [[میرزای قمی|میرزای قمی]] با ایشان بود، اما او برای خود هیچ نخواست. به گونه ای زندگی می کرد که فقرای [[قم]] زندگی می کردند. دعایش مستجاب و دلسوز همه مردم بود. اگر پولی به او می رسید، به طلاب و فقرا می داد و آنان را بر خود مقدم می داشت. اخلاق و رفتارش مانند جدش [[رسول خدا]] صلی الله علیه و آله بود، به همه [[احترام]] و سلام می کرد.<ref>نقل از مرحوم آیت الله سید حسن سیدی و حجةالاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی قمی.</ref>
  
'''<I>نرمش و پياده روي:</I>'''
+
'''<I>فروتنی:</I>'''
  
آقا ميرزا علاقه فراواني به ورزش صبحگاهي داشت؛ مي فرمود: «عقل سالم در بدن سالم است.» شيوه او اين گونه بود كه در تمام فصول سال، بدون اين كه حتي يك روز ترك شود، بعد از اقامه جماعت صبح در مسجد، فاصله طولاني مسجد تا منزل را پياده طي مي كرد. سپس ورزش هاي ساده ديگر را انجام مي داد و بعد صبحانه ميل مي نمود. در اين ورزش صبحگاهي بسياري از هم سن و سال‌هاي او همراهش مي شدند و او را براي صرف صبحانه دعوت مي كردند و به منزل مي بردند. او نيز دعوت افرادي را كه مي شناخت و با كسب و كار آن ها موافق بود، مي پذيرفت.<ref> گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 177 و آينه دانشوران، ص 283.</ref>
+
با توجه به این که آقا میرزا، سیدی عظیم القدر و مجتهدی وارسته بود، بسیاری از اقشار مردم آرزوی دست بوسی اش را داشتند، اما او به احدی اجازه این کار را نمی داد. همچنین اجازه نمی داد که امور شخصی‌اش را دیگران انجام دهند؛ اگر چه مردم خدمت به سید را، مایه افتخار خود می‌دانستند. مواقعی هم بود که خادم حاج شیخ، با آن بزرگوار هم غذا و هم سفره می شد.<ref> نقل از مرحوم آیت الله سید حسن سیدی و حجةالاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی قمی.</ref>
  
==فرزندان وی==
+
'''<I>عدم استفاده از وجوه شرعی:</I>'''
  
آقا ميرزا فخرالدين، زماني كه در [[سامرا]] و در جوار [[امام هادی]] و [[امام حسن عسکری]] علیه السلام مشغول تحصيل علوم ديني بود، با دختر آقا سيد علي اصغر، از [[سادات]] محترم و تجار تهران كه بعدها به نام خاندان تهراني و لاله زاري معروف شدند، [[ازدواج]] نمود. ثمره اين وصلت، چهار پسر و سه دختر بود. پسران او عبارتند از حجج اسلام:
+
آن عالم ربانی، در تمام طول زندگی اش از وجوه شرعی (سهم مبارک امام و [[سادات]]) استفاده نکرد؛ با این که مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله مؤسس]] در مورد سهم سادات و مصرف آن به دیگران از مرحوم سید فخرالدین اجازه می گرفت. البته افراد خیری بودند که ارادت قلبی به سید داشتند و دوست می داشتند تا به او کمک کنند؛ اما او یا اصلاً قبول نمی کرد و یا وقتی اصرار می ورزیدند، او تا کشف نمی کرد که پول از چه کسی و از چه راهی و از کجا بدست آمده، نمی پذیرفت.<ref> نقل از سید اسدالله محسنی و جمعی از هم دوره های ایشان.</ref>
  
* 1. سيد علي؛
+
==وفات ==
  
* 2. سيد محمدعلي؛
+
مرحوم سید فخرالدین سیدی قمی، سرانجام در ۸۲ سالگی در سوم [[شعبان]] المعظم سال ۱۳۶۳ قمری دار فانی را وداع گفت. [[سید شهاب الدین مرعشی نجفی|آیت الله مرعشی نجفی]] بر پیکرش [[نماز میت|نماز]] گزارد و سپس در مسجد بالاسر [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم مطهر حضرت معصومه]] سلام الله علیها، کنار قبر رفیق شفیقش مرحوم [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|آیت الله حائری]] به خاک سپرده شد.  
  
* 3. آيت الله سيد حسن سيدي.
+
==پانویس==
 
 
وي در [[مدرسه فيضيه]] حلقه درس بسيار جذاب داشت و به نظريات اساتيد بزرگوارش همچون: سيد محمدكاظم يزدي و سيد ابوالحسن اصفهاني احترام مي گذاشت. او نظريات علمي و تتبع و پژوهش ميرزا احمد قمي را «فقه و اصول بي‌بديل و كم نظير» مي دانست و ارادت خاصّي به او داشت.
 
 
 
در 31 خرداد 1380 ش. در 90 سالگي پس از سال ها تلاش در راه ترويج و نشر [[احكام اسلامی]] و اقامه جماعت و [[تهذيب نفس]] و [[تقوا]] درگذشت و در قبرستان شيخان قم، در مقبره زكريا بن آدم، كنار قبر جدش ميرزا ابوطالب به خاك سپرده شد.<ref> آثار الحجة، ج 1، ص 283 و مصاحبه با حجة الاسلام سيد محمدعلي سيدي.</ref>
 
 
 
4. آيت الله سيد عبدالحسين سيدي. وي سطوح را در محضر علماي [[حوزه علميه]] به پايان رسانيد. آن گاه در درس خارج آياتي همچون حضرات آيات: سيد محمد حجت كوه كمره اي، محمدتقي خوانساري، ميرزا محمد فيض قمي و به ويژه درس آيت الله العظمي سيد محمدحسين بروجردي، شركت نمود و بهره كافي برد. آن جناب در چهارم [[جمادی الثانی]] 1405 ق. وفات يافت و در قبرستان شيخان دفن شد.<ref> آينه دانشوران، ص 206؛ دايرةالمعارف تشيع، ج 1، ص 174؛ گنجينه دانشمندان، ج 2، ص 163 و 164 و تاريخ جامع قم، ص 303.</ref>
 
 
 
==دامادهای ایشان==
 
 
 
دامادهاي آقا ميرزا فخرالدين، عبارتند از:
 
 
 
الف) آيت الله سيد ابوالحسن روحاني، پدر بزرگوار آيت الله حاج سيد مهدي روحاني (نوه دختري آقا سيد فخرالدين سيدي) كه وي مورد علاقه و محبت پدر بزرگوار خود بود و خاطراتي هم از آن جناب نقل فرموده است؛ از جمله اين كه: جدم آقا ميرزا قصد سفر داشت، من را كه طلبه جوان و كم سن و سالي بودم، صدا زد و در نهايت تواضع و فروتني فرمود: سيد مهدي! در گوشم دعاي سفر بخوان تا حركت كنم. اين برخورد تربيتي برايم بسيار جالب بود.
 
 
 
سيد مهدي بعد از فوت پدرش، در مسجد سلطان محمد شريف (معروف به مسجد آقا) اقامه جماعت مي كرد و آن جناب نزد مردم بسيار معزز و محترم بود. وي داراي خدمات ديني و اجتماعي فراواني در جاي جاي شهر مقدس [[قم]] است. سيد صادق بعد از مدتي به [[نجف]] اشرف مهاجرت كرد و تا آخر عمر در جوار مولا [[اميرالمؤمنين]] علیه السلام ماند و در همان جا وفات يافت و در قبرستان وادي السلام، مجاور بارگاه ملكوتي [[حضرت هود]] و [[حضرت صالح]] علیهم السلام دفن گرديد.<ref> نقل از حجة الاسلام سيد محمدعلي سيدي.</ref>
 
 
 
ب) حجة الاسلام والمسلمين حاج آقا شيخ حبيب الله فقيه. وي بعد از [[ازدواج]] به قائم شهر رفت و در آن جا به خدمات فرهنگي اشتغال داشت. وي در اواخر عمر به شهر مقدس قم آمد و پس از وفات، پيكر مطهرش در قبرستان شيخان دفن گرديد.<ref> المسلسلات في الاجازات، ج 2، ص 180 و آينه دانشوران، ص 151.</ref>
 
 
 
ج) داماد ديگر، ميرزا محمد تقديري قمي، كسبه محترم قم است.
 
 
 
==وفات سید فخر الدین سیدی قمی==
 
 
 
سرانجام پس از گذشت هشتاد و دو سال از عمر پرارزش آن عالم بزرگوار روح ملكوتي اش در شامگاه سوم [[شعبان]] المعظم سال 1363 ق. به ملكوت اعلا پر كشيد و حوزه‌هاي علميه و علماي اعلام و مراجع عظام، مردم قم و خانواده خود را به سوگ نشاند. پس از تشييع باشكوه و كم نظير از مسجد [[امام حسن]] علیه السلام تا حرم مطهر [[حضرت معصومه]] سلام الله علیها آيت الله مرعشي نجفي بر پيكرش [[نماز]] گزارد. دروس حوزه به احترامش تعطيل شد و طلاب و فضلا در نماز و دفنش شركت نمودند. سپس پيكرش در مسجد بالاسر حرم مطهر، كنار قبر رفيق شفيقش مرحوم آيت الله شيخ عبدالكريم حايري به خاك سپرده شد. هم اكنون سنگ قبري در محل دفن به نام آن مرحوم از طرف آستانه مقدس نصب گرديده است.<ref> المسلسلات في الاجازات، ج 1، ص 146.</ref>
 
 
 
==پانویس ==
 
 
<references />
 
<references />
  
 
==منابع==
 
==منابع==
  
سيد محمد سجادي نژاد دامغاني, ستارگان حرم، جلد 15، صفحه 12-26
+
*سید محمد سجادی نژاد دامغانی، [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۱۵، صفحه ۱۲-۲۶.
[[رده: علمای قرن چهاردهم]]
+
 
 +
[[رده: علمای قرن چهاردهم|سیدی قمی،سید فخرالدین]]
 +
[[رده:مجتهدین]]
 +
[[رده:مدفونین در حرم حضرت معصومه (س)]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۶ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۳:۴۳

آیت الله سید فخرالدین سیدی قمی (۱۲۸۰ - ۱۳۶۳ ق)، از علمای ربانی و بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان میرزای شیرازی بود. وی در رونق بخشیدن به حوزه علمیه قم با آیت الله حائری همکاری مؤثری داشت و در نزد بزرگان حوزه از منزلت والایی برخوردار بود.

Fakhrodin.jpg
نام کامل سید فخرالدین سیدی حسینی قمی
زادروز ۱۲۸۰ قمری
زادگاه قم
وفات ۱۳۶۳ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

Line.png

اساتید

میرزا محمدحسن شیرازی، میرزا محمدتقی شیرازی، سید محمدکاظم طباطبایی یزدی، آخوند خراسانی،...

شاگردان

میرزا علی ناسوتی، سید محمدرضا گلپایگانی، حاج میرزا محمدحسن نویسی ،...

آثار

رسالة فی الارث،...

ولادت و خاندان

سید فخرالدین سال ۱۲۸۰ یا ۱۲۸۱ قمری در خانواده تقوا و اجتهاد در قم پا به عرصه وجود گذاشت. او از سلسله جلیله و عالی مقام سادات حسینی است که با سی و پنج واسطه به امام زین العابدین علیه السلام می رسد.[۱] جد گرامی وی، میرزا ابوطالب، پسر میرزا ابوالحسن حسینی، مشهور به «سیدی» می باشد.[۲] آقا بزرگ تهرانی در مورد او می گوید: «میرزا ابوطالب قمی از اجلا و علمای بزرگ قم، از ائمه موثق جماعت و جمعه و داماد میرزای قمی، مؤلف کتاب قوانین الاصول و جد میرزا فخرالدین (شیخ الاسلام) می باشد».[۳]

میرزا سید فخرالدین از ناحیه جد مادری اش نیز به یکی از دختران ملا محمدطاهر شیرازی قمی، از علمای مشهور قرن یازدهم هجری و صاحب تألیفات فراوان، می رسد. مدفن آن عالم ربانی در مقبره زکریا بن آدم در شیخان قم می باشد.[۴]

پدر بزرگوار این عالم بزرگ، علامه سید ابوالقاسم قمی، معروف به «سیدی» است که از علمای بزرگ عصر خود بشمار می آمد و او را با شهرت «شیخ الاسلام قمی» می شناختند.

تحصیلات و اساتید

سید فخر الدین، مقدمات علوم دینی را ابتدا نزد پدر گرامی اش و آیت الله حاج سید صادق روحانی آموخت. سپس به تهران رفت و از محضر مرحوم آیت الله میرزا حسن آشتیانی (صاحب حاشیه بر رسائل) علم اصول را فراگرفت. وی مدت کوتاهی به اصفهان رفت و از محضر آیت الله حاج آقا منیرالدین اصفهانی، شرح لمعه و مکاسب را آموخت.[۵]

سید فخرالدین در سنین جوانی به عتبات عالیات هجرت کرد و پس از زیارت قبور امامان معصوم علیهم السلام، برای سپری کردن مدارج علمی، ابتدا در جوار جدش مولا امیرالمومنین علیه السلام ساکن شد و دل و جان خود را از محضر اساتید معظم آن جا سیراب نمود.

اساتید وی در نجف عبارتند از:

او در اوایل سال ۱۳۲۹ ق. از نجف به سامرا رفت و از محضر عالمان بزرگی بهره مند شد؛ همچون:

  • ۱. آقا سید محمد فشارکی؛

تدریس و شاگردان

آن عالم ربانی بعد از طی مراحل علمی در عتبات مقدس و دستیابی به درجات بالای فقاهت، به ایران و زادگاهش قم بازگشت و در جوار ملکوتی حضرت معصومه‌ سلام الله علیها به تدریس، تربیت طلاب علوم دینی، تألیف و اقامه جماعت در مسجد امام حسن عسکری علیه السلام (واقع در چهار راه بازار) و مساجد دیگر پرداخت، و به موعظه مردم اهتمام ورزید.

برخی از شاگردان آیت الله فخرالدین سیدی عبارتند از:

  • ۱. میرزا علی ناسوتی؛
  • ۳. حاج میرزا محمدحسن نویسی؛
  • ۴. حاج شیخ محمدرضا ملا جعفرقلی؛
  • ۵. حاج شیخ حبیب الله قمی.[۷]

تألیفات

مرحوم آیت الله نجفی مرعشی نقل نموده است که: «مرحوم سید فخرالدین سیدی تألیفات فراوانی در فقه و اصول و... داشته که خودم آنها را دیده ام که سید خود نوشته و خطی است و تاکنون به چاپ نرسیده است، به جز یک کتاب به نام "رسالة فی الارث"».[۸]

از دیدگاه عالمان

سید فخرالدین، وجاهت والا و شأنی بزرگ در نزد عموم مردم قم، به ویژه طلاب حوزه علمیه، داشت. در تعابیر و تعاریفی که از وی شده، کلماتی از قبیل فقیه، متتبع، عالم پرهیزکار، جلیل، باتقوا و زاهد آمده است.[۹]

مرحوم حضرت آیت الله سید شهاب الدین مرعشی نجفی پس از دیدار سید فخر الدین قمی در سال ۱۳۴۷ ش. به شاگردانش چنین فرموده است: «امروز مردی را دیدار کردم که فقیه، محقق، ماهر، پرهیزکار به تمام معنا، زاهد، وجیه، فاضل و جلیل القدر بود. این عالم، شأن و مرتبه ای والا نزد طلاب و مردم شریف قم دارد».[۱۰]

مرحوم آیت الله گلپایگانی نیز گفته است: «مرحوم حجة الاسلام، آیت الله آقا سید فخرالدین حسینی، بسیار پرهیزکار، محتاط، مورد احترام و تقدس نزد عموم علمای عظام و طلاب علوم دین و مردم شریف قم بود و من او را سلمان زمان می شناسم».[۱۱]

نوه پسری وی حجة الاسلام والمسلمین میرزا سید محمدعلی سیدی می گوید: روزی به قصد زیارت آیت الله محمدتقی بهجت به منزل ایشان رفتم؛ آیت الله بهجت فرمود: «دوست دارم عکس آقا سید فخرالدین را ببینم.» عکس را بردم. وقتی دید، مکرراً صلوات می فرستاد. سپس فرمود: «زمانی که از نجف اشرف به قم آمدم، مشتاق زیارت ایشان بودم؛ اما شنیدم از دنیا به سرای باقی رحلت نموده؛ لذا از شما خواستم تا عکس او را ببینم».[۱۲]

فعالیت‌های اجتماعی

سید فخرالدین قمی در رونق و وسعت بخشیدن به حوزه علمیه قم منشأ خدمات پرارزشی بود و با آیت الله حائری همکاری و همگامی مؤثر داشت.

دختر مرحوم میرزا فخرالدین در مصاحبه ای با نگارنده این سطور، نقل کرده است که: «گاهی مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری همراه مرحوم امام خمینی... به منزل ما می‌آمدند. امام در مورد رضاخان اعتراض داشتند. با هم مشورت می کردند و از مرحوم سید فخرالدین نظر می خواستند. حاج شیخ می فرمود: الآن شرایط برای مبارزه آماده نیست. اما آن دو سید، هم رأی بوده و از حاج شیخ انتظارات بیشتری داشتند. من که چای برای میهمانان می بردم، می‌شنیدم که مرحوم امام اعتراضش بسیار شدید بود».[۱۳]

معظم له مورد علاقه و محبت آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حایری بود و سابقه آشنایی آن دو، به اقامت و تحصیل و هم مباحثه بودنشان در شهر مقدس نجف و سامرا بازمی‌گردد. اعتماد مرحوم حایری به میرزا به حدی بود که اداره امور طلاب مدرسه فیضیه را به او واگذار کرد و مرحوم میرزا نیز با وجود اشتغال به تدریس و تربیت طلاب، در تحکیم پایه های حوزه علمیه با آن جناب همکاری تنگاتنگی داشت.[۱۴]

مرحوم سید فخرالدین بیش از صد جلد از کتب بسیار باارزش فقهی، علمی، اخلاقی و حدیثی را که مخطوط و بسیاری از آن ها به زیور چاپ آراسته نگردیده بودند، را جهت حفظ این آثار وقف کتابخانه آستانه مقدس حضرت معصومه سلام الله علیها کرد.

ویژگی‌های اخلاقی

انس با خدا:

سید فخرالدین اهتمام جدی به نماز اول وقت داشت. مستحبات را انجام می داد و نماز شب او ترک نمی شد. در مدت عمرش دیده نشد که اقامه جماعت او ترک شود. اما از دعا خواندن در جمع مردم پرهیز می کرد و خود با خدایش خلوت کرده، به راز و نیاز و دعا می پرداخت تا مبادا مردم از حالات روحانی و معنوی او باخبر شوند. بعضی از افرادی که او را درک کرده اند، می گویند که سید، الگوی عبادت و تقوا و زهد و ورع بود.[۱۵] از خصوصیات اخلاقی آن عالم عامل این بود که موقع دخول وقت نماز، از انجام هر امری تا اتمام نماز خودداری می کرد و اکثر خواص و عوام متوجه این عادت وی شده بودند.

بی توجهی به مادیات:

این فرزانه ملکوتی، به زخارف دنیا بسیار بی‌توجه بود. به جز یک خانه محقر و قدیمی و موروثی، و لوازم زندگی کم ارزش از اموال دنیا چیز دیگری نداشت. این نوع زندگی، او را تجسم تقوا و پارسایی ساخته بود؛ در حالی که می توانست در رفاه بیشتری باشد؛ زیرا او مجتهد مسلم با مقام رفیع سیادت بود و مورد اقبال و توجه خاص و عام بود و افراد خیر، پول فراوان برایش می آوردند تا هرگونه که خود بخواهد، مصرف کند. به علاوه، با این که تولیت تمام موقوفات جدش میرزای قمی با ایشان بود، اما او برای خود هیچ نخواست. به گونه ای زندگی می کرد که فقرای قم زندگی می کردند. دعایش مستجاب و دلسوز همه مردم بود. اگر پولی به او می رسید، به طلاب و فقرا می داد و آنان را بر خود مقدم می داشت. اخلاق و رفتارش مانند جدش رسول خدا صلی الله علیه و آله بود، به همه احترام و سلام می کرد.[۱۶]

فروتنی:

با توجه به این که آقا میرزا، سیدی عظیم القدر و مجتهدی وارسته بود، بسیاری از اقشار مردم آرزوی دست بوسی اش را داشتند، اما او به احدی اجازه این کار را نمی داد. همچنین اجازه نمی داد که امور شخصی‌اش را دیگران انجام دهند؛ اگر چه مردم خدمت به سید را، مایه افتخار خود می‌دانستند. مواقعی هم بود که خادم حاج شیخ، با آن بزرگوار هم غذا و هم سفره می شد.[۱۷]

عدم استفاده از وجوه شرعی:

آن عالم ربانی، در تمام طول زندگی اش از وجوه شرعی (سهم مبارک امام و سادات) استفاده نکرد؛ با این که مرحوم آیت الله مؤسس در مورد سهم سادات و مصرف آن به دیگران از مرحوم سید فخرالدین اجازه می گرفت. البته افراد خیری بودند که ارادت قلبی به سید داشتند و دوست می داشتند تا به او کمک کنند؛ اما او یا اصلاً قبول نمی کرد و یا وقتی اصرار می ورزیدند، او تا کشف نمی کرد که پول از چه کسی و از چه راهی و از کجا بدست آمده، نمی پذیرفت.[۱۸]

وفات

مرحوم سید فخرالدین سیدی قمی، سرانجام در ۸۲ سالگی در سوم شعبان المعظم سال ۱۳۶۳ قمری دار فانی را وداع گفت. آیت الله مرعشی نجفی بر پیکرش نماز گزارد و سپس در مسجد بالاسر حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها، کنار قبر رفیق شفیقش مرحوم آیت الله حائری به خاک سپرده شد.

پانویس

  1. نسب نامه شریف این خاندان نزد حجة الاسلام سید محمدعلی سیدی موجود است.
  2. آینه دانشوران، سید علیرضا ریحان یزدی، ص ۱۵۱.
  3. الکرام البررة فی القرن الثالث بعد العشرة، ص ۳۹.
  4. تربت پاکان، ج ۲، حرف «ط» و ستارگان حرم، ج ۱۳، زندگینامه مولا محمدطاهر قمی.
  5. نقل از نوه آن مرحوم، سید محمدعلی سیدی والمسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۷۹.
  6. آینه دانشوران، ص ۱۵۱.
  7. مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی، به نقل از حضرت آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی.
  8. المسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۸۰.
  9. آثار الحجة، ص ۲۱۹؛ گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۷ و المسلسلات فی الاجازات، ج ۲، ص ۱۷۹.
  10. همان، ص ۱۷۹.
  11. مکتوبات آیت الله سید محمدرضا گلپایگانی، به نقل از سید محمدعلی موسوی.
  12. نقل از حضرت آیت الله محمدتقی بهجت، به نقل از سید محمدعلی سیدی.
  13. رجال قم، ص ۱۳۸ و ۱۳۹ و گنجینه دانشمندان، ج ۲، ص ۱۷۷.
  14. مصاحبه با حجة الاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی.
  15. نقل از مرحوم آیت الله حاج سید حسن سیدی (در زمان حیاتش).
  16. نقل از مرحوم آیت الله سید حسن سیدی و حجةالاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی قمی.
  17. نقل از مرحوم آیت الله سید حسن سیدی و حجةالاسلام والمسلمین سید محمدعلی سیدی قمی.
  18. نقل از سید اسدالله محسنی و جمعی از هم دوره های ایشان.

منابع

  • سید محمد سجادی نژاد دامغانی، ستارگان حرم، جلد ۱۵، صفحه ۱۲-۲۶.