سید ابوالحسن رفیعی قزوینی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ویرایش)
سطر ۱: سطر ۱:
 
{{شناسنامه عالم
 
{{شناسنامه عالم
 
|نام کامل = سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
 
|نام کامل = سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
|تصویر=[[پرونده:Rafiii.jpg|220px|center]]
+
|تصویر=[[پرونده:Rafiii.jpg|۲۲۰px|center]]
|زادروز =  1276 شمسی
+
|زادروز =  ۱۳۱۵ قمری
 
|زادگاه =  قزوین
 
|زادگاه =  قزوین
|وفات =  ۲۴ دی ۱۳۵۳ شمسی
+
|وفات =  ۱۳۹۵ قمری
|مدفن =  قم، حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
+
|مدفن =  [[قم]]، [[حرم حضرت معصومه علیها السلام|حرم حضرت معصومه]]
|اساتید =  عبدالکریم حائری یزدی، حسن کرمانشاهی و محمدهاشم اشکوری
+
|اساتید =  [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]]، [[میرزا حسن کرمانشاهی|میرزا حسن کرمانشاهی]]، [[شیخ علی رشتی|شیخ على رشتى]]،...
|شاگردان = امام خمینی، حسن حسن زاده آملی
+
|شاگردان = [[امام خمینى]]، [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]]، [[سید جلال الدین آشتیانی|سید جلال الدین آشتیانی]]،...
|آثار =  
+
|آثار = حاشیه بر [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]]، حاشیه بر [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعه]]، حاشیه بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]،...
 
}}
 
}}
'''سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی''' (1315-1395 ق) از مشاهیر و معاریف اساتید در قرن 14 هجری بود. [[امام خمينى]]، [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]] از شاگردان او هستند. آن حكيم الهى، در عين كمال و فضيلت، به فروتنى و بزرگداشت اهل علم معروف بود.
+
'''سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی''' (۱۳۹۵-۱۳۱۵ ق) از عالمان و اساتید بزرگ [[شیعه]] در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] بود. آن حکیم الهى، در مسائل [[فقه|فقهی]]، [[علم کلام|کلامى]]، [[فلسفه|فلسفى]] و اثبات عقاید [[شیعه]] و معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] (علیهم‌السلام) آثار ارزشمندی دارد. [[امام خمینى]] و [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]] از شاگردان او به شمار می آیند.
==ولادت و خاندان ==
+
==ولادت و خاندان==
سيد ابوالحسن قزوینی فرزند سيد ابراهيم، در سال 1310 هـ.ق برابر 1268 هـ.ش به دنیا آمد. تبار آیت الله رفيعى قزوينى از خاندان‌هاى علمى [[شيعه]] در قزوين است. آنان از [[سادات]] حسينى به شمار مى آيند و از ذريه سيد ميرزا محمدزمان طالقانى قزوينى (متوفى 1272 هـ.ق)، از اكابر علماى عصر خويش و از شاگردان [[ملا خلیل قزوینی|ملا خليل قزوينى]] اند.<ref>درباره علماى اين خاندان، ر.ك به: دايرة المعارف تشيع؛ ج ص 173؛ مينو در؛ ص 325-324؛ تقريرات «آيت الله رفيعى».</ref>
+
سید ابوالحسن قزوینی فرزند سید ابراهیم، در سال ۱۳۱۵ هـ.ق (برابر ۱۲۶۸ هـ.ش) به دنیا آمد. تبار آیت الله رفیعى قزوینى از خاندان‌هاى علمى [[شیعه]] در قزوین است. آنان از [[سادات]] حسینى به شمار مى آیند و از ذریه سید میرزا محمدزمان طالقانى قزوینى (متوفى ۱۲۷۲ هـ.ق)، از اکابر علماى عصر خویش و از شاگردان [[ملا خلیل قزوینی|ملا خلیل قزوینى]] اند.<ref>درباره علماى این خاندان، ر.ک به: دایرة المعارف تشیع؛ ج ۱، ص ۱۷۳؛ مینو در؛ ص ۳۲۵-۳۲۴؛ تقریرات «آیت الله رفیعى».</ref>
  
سيد ميرزا رفيع، از مجتهدان و حكماى الهى عصر خويش بود كه نامش عنوان اين خاندان جليل گشت. بدين ترتيب اين سلسله به «آل رفيعى» شهرت يافتند.
+
سید میرزا رفیع، از مجتهدان و حکماى الهى عصر خویش بود که نامش عنوان این خاندان جلیل گشت. بدین ترتیب این سلسله به «آل رفیعى» شهرت یافتند.
  
پدر سيد ابوالحسن كه از خاندان علم و از پارسايان عصر خويش است، تربيت آغازين فرزند را خود بر عهده مى گيرد و با نام خدا «گوهر معرفت» را به وى مى آموزد و جان ابوالحسن را با خالق هستى بخش آشنا مى سازد.  
+
پدر سید ابوالحسن که از خاندان علم و از پارسایان عصر خویش است، تربیت آغازین فرزند را خود بر عهده مى گیرد و با نام خدا «گوهر معرفت» را به وى مى آموزد و جان ابوالحسن را با خالق هستى بخش آشنا مى سازد.  
 
==تحصیلات و استادان==
 
==تحصیلات و استادان==
سيد ابوالحسن با راهنمايى پدر به تحصيل دانش‌هاى رايج مى پردازد. از اين رو در مكتب درسى فقيهان، اصوليان، رياضيدانان، حكيمان و عارفان حاضر مى آيد.
+
سید ابوالحسن با راهنمایى پدر به تحصیل دانش‌هاى رایج مى پردازد. از این رو در مکتب درسى فقیهان، اصولیان، ریاضیدانان، حکیمان و عارفان حاضر مى آید.
  
وى پس از تحصيل كتب ادبى و بلاغى در مدرسه صالحيه قزوين سطوح علمى و كتب [[فقه|فقهى]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولى]] را نزد فرزانگان قزوين، حاج ملا على طارمى و آیت الله ملا على‌اكبر تاكستانى آغاز نمود.<ref>استاد سيد جلال‌الدين آشتيانى در خصوص اساتيد آيت الله رفيعى گويد: ايشان «سفر نفس اسفار» و «الهيات شفا» را نزد آقا ميرزا حسن كرمانشاهى آموخته بود و «منظومه» را نزد حاج فاضل تهرانى و «مقدمه قيصرى» و قسمتى از «فص آدمى» را نزد آقا ميرزا محمود قمى فراگرفته بود. احاطه او بر آثار [[ملاصدرا]] ظاهر و بارز بود. كتاب اسفار و حواشى ملاصدرا و مفاتيح الغيب و حواشى ملاصدرا بر حكمت الاشراق را در حافظه داشت و خداوند گويا او را براى تدريس اسفار خلق كرده بود. كيهان فرهنگى؛ سال دوم، شهريور 1364، ش ص 17.</ref> ليكن تشنه معارف الهى بر آن است تا علوم عقلى را نيز بياموزد.
+
وى پس از تحصیل کتب ادبى و بلاغى در مدرسه صالحیه قزوین سطوح علمى و کتب [[فقه|فقهى]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصولى]] را نزد فرزانگان قزوین، حاج ملا على طارمى و آیت الله ملا على‌اکبر تاکستانى آغاز نمود.<ref>استاد سید جلال‌الدین آشتیانى در خصوص اساتید آیت الله رفیعى گوید: ایشان «سفر نفس اسفار» و «الهیات شفا» را نزد آقا میرزا حسن کرمانشاهى آموخته بود و «منظومه» را نزد حاج فاضل تهرانى و «مقدمه قیصرى» و قسمتى از «فص آدمى» را نزد آقا میرزا محمود قمى فراگرفته بود. احاطه او بر آثار ملاصدرا ظاهر و بارز بود. کتاب اسفار و حواشى ملاصدرا و مفاتیح الغیب و حواشى ملاصدرا بر حکمت الاشراق را در حافظه داشت و خداوند گویا او را براى تدریس اسفار خلق کرده بود. کیهان فرهنگى؛ سال دوم، شهریور ۱۳۶۴، ش ۶، ص ۱۷.</ref> لیکن تشنه معارف الهى بر آن است تا علوم عقلى را نیز بیاموزد.
  
سيد ابوالحسن قزوينى سپس در حوزه علميه [[تهران]] در سال 1333 هجرى قمرى به مجلس درس آيت الله حاج [[شیخ عبدالنبی نوری|شيخ عبدالنبى نورى]] راه مى يابد و علوم عقلى و [[عرفان|عرفانى]] را از او فرامى گيرد. البته وجود فرزانگان ديگرى چون حاج ميرزا مسيح طالقانى، آیت الله سيد محمد تنكابنى و آیت الله شيخ محمدرضا نورى را هم مغتنم شمرده و دانش فقهى و اصولى خويش را تكميل مى كند.
+
سید ابوالحسن قزوینى سپس در حوزه علمیه [[تهران]] در سال ۱۳۳۳ هجرى قمرى به مجلس درس آیت الله حاج [[شیخ عبدالنبی نوری|شیخ عبدالنبى نورى]] راه مى یابد و علوم عقلى و [[عرفان|عرفانى]] را از او فرامى گیرد. البته وجود فرزانگان دیگرى چون حاج میرزا مسیح طالقانى، آیت الله سید محمد تنکابنى و آیت الله شیخ محمدرضا نورى را هم مغتنم شمرده و دانش فقهى و اصولى خویش را تکمیل مى کند.
  
دانشجوى [[حكمت]] و [[عرفان]] و [[ریاضی|رياضيات]] در حوزه تهران حكيمان ديگرى را مى يابد و با حضور در مكتب حكيم متأله [[میرزا حسن کرمانشاهی|ميرزا حسن كرمانشاهی]]، حاج فاضل تهرانى شميرانى، ميرزا محمود رضوان قمى، حكيم محمد هيدجى زنجانى، حاج شيخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى و آقاى ميرزا هاشم اشكورى در [[فلسفه]] و عرفان بهره هاى فراوان مى برد و علوم رياضى را از ميرزا ابراهيم زنجانى و [[شيخ علی رشتی|شيخ على رشتى]] مى آموزد.<ref>آئينه دانشوران، ص 183 و رسائل فلسفى، ص 6.</ref>
+
دانشجوى [[حکمت]] و [[عرفان]] و [[ریاضی|ریاضیات]] در حوزه تهران حکیمان دیگرى را مى یابد و با حضور در مکتب حکیم متأله [[میرزا حسن کرمانشاهی|میرزا حسن کرمانشاهی]]، حاج فاضل تهرانى شمیرانى، میرزا محمود رضوان قمى، حکیم محمد هیدجى زنجانى، حاج شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى و آقاى میرزا هاشم اشکورى در [[فلسفه]] و عرفان بهره هاى فراوان مى برد و علوم ریاضى را از میرزا ابراهیم زنجانى و [[شیخ علی رشتی|شیخ على رشتى]] مى آموزد.<ref>آئینه دانشوران، ص ۱۸۳ و رسائل فلسفى، ص ۶.</ref>
  
آیت الله سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى در طى آموزش علوم عقلى در [[حوزه علميه]] تهران، در مدرسه صدر ساكن و پس از فراغت از تحصيل به قزوين بازمى گردد و مدت يك سال در زادگاه خود توقف مى كند.
+
آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در طى آموزش علوم عقلى در [[حوزه علمیه]] تهران، در مدرسه صدر ساکن و پس از فراغت از تحصیل به قزوین بازمى گردد و مدت یک سال در زادگاه خود توقف مى کند.
  
در سال 1340 هجرى قمرى، حضرت آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شيخ عبدالكريم حائرى يزدى]] به [[قم]] آمد و حوزه قم را رونق دوباره بخشيد. آیت الله رفيعى با هجرت به قم قصد دارد تا هم دانش فقهى و اصولى خويش را در مكتب آیت الله حائرى به كمال رساند و هم علوم عقلى را در حوزه علميه قم رواج دهد. لذا به دارالعلم قم هجرت مى كند و به تدريس [[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]]، [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب (کتاب)|مكاسب]] شيخ انصارى، [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعه]] و [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] مى پردازد و در محضر [[فقیه|فقيه]] و اصولى فرهيخته آیت الله العظمى شيخ عبدالكريم حائرى يزدى و آیت الله [[شیخ ابوالقاسم قمی|شيخ ابوالقاسم كبير قمى]] حاضر مى گردد.
+
در سال ۱۳۴۰ هجرى قمرى، حضرت آیت الله [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى یزدى]] به [[قم]] آمد و حوزه قم را رونق دوباره بخشید. آیت الله رفیعى با هجرت به قم قصد دارد تا هم دانش فقهى و اصولى خویش را در مکتب آیت الله حائرى به کمال رساند و هم علوم عقلى را در حوزه علمیه قم رواج دهد. لذا به دارالعلم قم هجرت مى کند و به تدریس [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]، [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]]، [[مکاسب (کتاب)|مکاسب]] شیخ انصارى، [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعه]] و [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] مى پردازد و در محضر [[فقیه|فقیه]] و اصولى فرهیخته آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و آیت الله [[شیخ ابوالقاسم قمی|شیخ ابوالقاسم کبیر قمى]] حاضر مى گردد.
  
آن جناب مورد عنايت مؤسس [[حوزه علميه قم]] قرار مى گيرد و به امر ايشان در ماه [[رمضان]] 1344 هجرى قمرى در مسجد بالاسر بر كرسى تدريس مى نشيند و همزمان با تدريس، به تحرير تعليقاتى بر شرح منظومه و رسائل همت مى گمارد.
+
آن جناب مورد عنایت مؤسس [[حوزه علمیه قم]] قرار مى گیرد و به امر ایشان در ماه [[رمضان]] ۱۳۴۴ هجرى قمرى در مسجد بالاسر بر کرسى تدریس مى نشیند و همزمان با تدریس، به تحریر تعلیقاتى بر شرح منظومه و رسائل همت مى گمارد.
  
آیت الله سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى در سال 1348 هجرى قمرى با اجازه صريح مراجع تقليد به مقام [[اجتهاد]] نايل مى آيد. علاوه بر آيت الله العظمى حائرى يزدى در قم، آيت الله العظمى آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]] از [[نجف]] اشرف و آيت الله شيخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى هم به ايشان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] اجتهاد و نقل روايت مى دهند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص 7.</ref>
+
آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در سال ۱۳۴۸ هجرى قمرى با اجازه صریح مراجع تقلید به مقام [[اجتهاد]] نایل مى آید. علاوه بر آیت الله العظمى حائرى یزدى در قم، آیت الله العظمى آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]] از [[نجف]] اشرف و آیت الله شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى هم به ایشان [[اجازه (علم الحدیث)|اجازه]] اجتهاد و نقل روایت مى دهند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص ۷.</ref>
  
== تدریس و شاگردان ==
+
==تدریس و شاگردان==
آیت الله رفيعى در مدرسه عبدالله خان [[تهران]]، به تدريس كتب فقهى و اصولى چون [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانين]] مى پردازد و از تدريس كتب فلسفى غفلت نمى ورزد و شرح [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه حكيم سبزوارى]] و [[اشارات (کتاب)|اشارات]] شيخ الرئيس [[ابن سینا|ابو على سينا]] را تدريس مى كند. حوزه درسى وى چنان شهرت مى يابد كه شاگردان مدارس ديگر نيز در درس آیت الله رفيعى حاضر مى شوند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص 6 و 7.</ref>
+
آیت الله رفیعى در مدرسه عبدالله خان [[تهران]]، به تدریس کتب فقهى و اصولى چون [[شرح لمعه]] و [[قوانین الاصول (کتاب)|قوانین]] مى پردازد و از تدریس کتب فلسفى غفلت نمى ورزد و شرح [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|منظومه حکیم سبزوارى]] و [[اشارات (کتاب)|اشارات]] شیخ الرئیس [[ابن سینا|ابو على سینا]] را تدریس مى کند. حوزه درسى وى چنان شهرت مى یابد که شاگردان مدارس دیگر نیز در درس آیت الله رفیعى حاضر مى شوند.<ref>رسائل فلسفى؛ ص ۶ و ۷.</ref>
  
ایشان همچنین با اخذ درجه [[اجتهاد]] به حوزه علميه قزوين بازگشته و با تدريس متون فقهى و حكمى و سطوح عالى [[فقه]] و [[اصول]] به عنوان مجتهد قزوين، مرجع خاص و عام در عقد و حل امور و علوم و معارف الهى شناخته مى شود و در [[مسجد]] سلطانى قزوين به اقامه [[نماز جماعت]] پرداخته و بر فعاليت اجتماعى مردم نظارت مى كند.
+
ایشان همچنین با اخذ درجه [[اجتهاد]] به حوزه علمیه قزوین بازگشته و با تدریس متون فقهى و حکمى و سطوح عالى [[فقه]] و [[اصول]] به عنوان مجتهد قزوین، مرجع خاص و عام در عقد و حل امور و علوم و معارف الهى شناخته مى شود و در [[مسجد]] سلطانى قزوین به اقامه [[نماز جماعت]] پرداخته و بر فعالیت اجتماعى مردم نظارت مى کند.
  
در ايام اقامت سى و دو ساله اش در قزوين، گروهى از طلاب علوم عقلى و پژوهندگان حكمت به قزوين مهاجرت كرده و از مكتب فلسفى وى بهره مى برند، تا اين كه در سال 1380 قمرى حكيم متأله به [[قم]] رفته و با برپايى حوزه درسى در علوم [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] به رونق حوزه قم مى افزايند؛ ليكن اين اقامت بيشتر از دو ماه به طول نمى انجامد و در مراجعت به قزوين با اصرار مشتاقان معارف، در حوزه تهران به تدريس مى پردازد.
+
در ایام اقامت سى و دو ساله اش در قزوین، گروهى از طلاب علوم عقلى و پژوهندگان حکمت به قزوین مهاجرت کرده و از مکتب فلسفى وى بهره مى برند، تا این که در سال ۱۳۸۰ قمرى حکیم متأله به [[قم]] رفته و با برپایى حوزه درسى در علوم [[فقه]]، [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] به رونق حوزه قم مى افزایند؛ لیکن این اقامت بیشتر از دو ماه به طول نمى انجامد و در مراجعت به قزوین با اصرار مشتاقان معارف، در حوزه تهران به تدریس مى پردازد.
  
آيت الله رفيعى قزوينى، ترجمان حكمت و علوم الهى است و چون نسيم سحرگاهان اهل معرفت را به وادى [[عرفان]] هدايت مى كند و با معارف حقه الهى و لطايف [[قرآن|قرآنى]] آشنا مى سازد، او چون دريايى پر جنب و جوش در حركت از شهرى به شهرى و تدريس در حوزه هاى گوناگون است از اين شاگردان مكتب آيت الله رفيعى در حوزه هاى قزوين، قم و تهران پراكنده اند، از آن جمله:
+
آیت الله رفیعى قزوینى، ترجمان حکمت و علوم الهى است و چون نسیم سحرگاهان اهل معرفت را به وادى [[عرفان]] هدایت مى کند و با معارف حقه الهى و لطایف [[قرآن|قرآنى]] آشنا مى سازد، او چون دریایى پر جنب و جوش در حرکت از شهرى به شهرى و تدریس در حوزه هاى گوناگون است از این شاگردان مکتب آیت الله رفیعى در حوزه هاى قزوین، قم و تهران پراکنده اند، از آن جمله:
  
[[امام خمينى]]، [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]]، محى‌الدين انوارى، سيد رضى شيرازى، شاهچراغى، مصطفى امام جمعه اى، حكيم ذهبى شيرازى، مهدوى كنى، ميرزا عبدالحسين ابن الدين، سيد مهدى كشفى، شيخ شعبان لنگرودى، [[سید جلال الدین آشتیانی|سيد جلال الدين آشتيانی]]، سيد محمد يزدى، سيد مصطفى خوانسارى، شيخ محمد ابن الشيخ قمى، سيد مرتضى مبرقعى، علاءالدين كرمانشاهى، سيد احمد قمى، حاج ميرزا محمد ثقفى تهرانى، ميرزا حسين نورى، سيد محمد رضايى، محمدرضا ربانى تربتى، شيخ محمدحسين اويسى، ميرزا ابوالقاسم خرمشاهى، مهدى باقرى كنى، دكتر غلامحسين دينانى، امامى كاشانى، شيخ محمدتقى شريعتمدارى، نجم‌الدين اعتمادزاده، نظام‌الدين قمشه اى، دكتر سيد حسين نصر، سيد محمدمهدى تقوى، شيخ هادى سلمانى، غلامرضا رضانژاد، سيد محسن رفيعى (فرزند آيت الله رفيعى)، ذوالمجد طباطبايى، حاج احمد سياح، سيد ابوترب ابوترابى قزوينى.
+
[[امام خمینى]]، [[علامه حسن زاده آملی|علامه حسن زاده آملى]]، محى‌الدین انوارى، سید رضى شیرازى، شاهچراغى، مصطفى امام جمعه اى، حکیم ذهبى شیرازى، مهدوى کنى، میرزا عبدالحسین ابن الدین، سید مهدى کشفى، شیخ شعبان لنگرودى، [[سید جلال الدین آشتیانی|سید جلال الدین آشتیانی]]، سید محمد یزدى، سید مصطفى خوانسارى، شیخ محمد ابن الشیخ قمى، سید مرتضى مبرقعى، علاءالدین کرمانشاهى، سید احمد قمى، حاج میرزا محمد ثقفى تهرانى، میرزا حسین نورى، سید محمد رضایى، محمدرضا ربانى تربتى، شیخ محمدحسین اویسى، میرزا ابوالقاسم خرمشاهى، مهدى باقرى کنى، دکتر غلامحسین دینانى، امامى کاشانى، شیخ محمدتقى شریعتمدارى، نجم‌الدین اعتمادزاده، نظام‌الدین قمشه اى، دکتر سید حسین نصر، سید محمدمهدى تقوى، شیخ هادى سلمانى، غلامرضا رضانژاد، سید محسن رفیعى (فرزند آیت الله رفیعى)، ذوالمجد طباطبایى، حاج احمد سیاح، سید ابوترب ابوترابى قزوینى.
 
==آثار و تألیفات==
 
==آثار و تألیفات==
آيت الله رفيعى قزوینی از افراد نادرى است كه علوم عقلى و نقلى اعم از [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] و [[حکمت|حكمت]] را به خوبى فراگرفته، مدارج عالى كمال را مى پيمايد. لذا وقتى كتاب نفيس حضرت آيت الله العظمى [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شيخ عبدالكريم حائرى]] چاپ مى شود، آن فقيه بزرگ و حيكم متأله بر «دُرَر الاصول» وى مقدمه اى وزين و درخور مى نگارد. ليكن او بيش از هر علمى با [[حکمت متعالیه]] مأنوس بود و به راستى وى را بايد ترجمان حكمت متعاليه خواند.
+
آیت الله رفیعى قزوینی از افراد نادرى است که علوم عقلى و نقلى اعم از [[فقه]] و [[اصول فقه‌‌‌‌|اصول]] و [[فلسفه]] و [[حکمت|حکمت]] را به خوبى فراگرفته، مدارج عالى کمال را مى پیماید. لذا وقتى کتاب نفیس حضرت آیت الله العظمى [[شیخ عبد الکریم حائری یزدی|شیخ عبدالکریم حائرى]] چاپ مى شود، آن فقیه بزرگ و حیکم متأله بر «دُرَر الاصول» وى مقدمه اى وزین و درخور مى نگارد. لیکن او بیش از هر علمى با [[حکمت متعالیه]] مأنوس بود و به راستى وى را باید ترجمان حکمت متعالیه خواند.
  
علامه رفيعى بر اين باور بود كه [[عرفان]] و [[قرآن]] و [[حديث]] و حكمت از يكديگر جدايى ندارند و اگر كتب حكمى و عرفانى به دست انسان زبان فهم بيفتد، آن را [[تفسیر قرآن|تفسير]] انفسى قرآن مجيد مى بيند.<ref>همان؛ ص 56.</ref> لذا وقتى شاگردان فرزانه مكتب فلسفى و عرفانى خويش را مى بيند كه به سبب علاقه به علوم [[ریاضی|رياضى]] به استخراج تقويم همت گمارده، مى فرمايد: «از اين كه رشته هاى رياضى را تحصيل كرده ايد بسيار كار خوبى كرده ايد، ولكن شما در علوم ديگر هم زحمت كشيده ايد و اين عمل شما سبب مى شود كه در عرف عام به سمت يك منجم شناخته شويد و همه كمالات ديگر شما ناديده گرفته شوند».<ref>همان؛ ص 398.</ref>
+
علامه رفیعى بر این باور بود که [[عرفان]] و [[قرآن]] و [[حدیث]] و حکمت از یکدیگر جدایى ندارند و اگر کتب حکمى و عرفانى به دست انسان زبان فهم بیفتد، آن را [[تفسیر قرآن|تفسیر]] انفسى قرآن مجید مى بیند.<ref>همان؛ ص ۵۶.</ref> لذا وقتى شاگردان فرزانه مکتب فلسفى و عرفانى خویش را مى بیند که به سبب علاقه به علوم [[ریاضی|ریاضى]] به استخراج تقویم همت گمارده، مى فرماید: «از این که رشته هاى ریاضى را تحصیل کرده اید بسیار کار خوبى کرده اید، ولکن شما در علوم دیگر هم زحمت کشیده اید و این عمل شما سبب مى شود که در عرف عام به سمت یک منجم شناخته شوید و همه کمالات دیگر شما نادیده گرفته شوند».<ref>همان؛ ص ۳۹۸.</ref>
  
او همانند بنيانگذار اين مكتب فلسفى [[ملاصدرا|صدرالمتألهين شيرازى]] سير علمى را با سلوك عملى هماهنگ ساخته بود. چنان كه بر پشت جلد دوم [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] طبع قديم خود، تحت عنوان فائدة علوية، اشاره مى كند كه در مبحث، لذت كتاب اسفار و تعريف آن كه آيا «لذت عين ادراك ملايم است يا امر ديگر بر آن مترتب است؟» اشكال كردم و نفس خويش را مضطرب يافتم، آن‌گاه به سوى امام و مولايم سيد الحكما الراسخين، اميرالاولياء الموحدين [[امیرالمومنین|اميرالمؤمنين]]  علیه‌السلام توجه تام كردم كه با افاضه ربانى به درستى كلام صدرالمتألهين يقين پيدا كردم.<ref>رسائل فلسفى، ص 19.</ref>
+
او همانند بنیانگذار این مکتب فلسفى [[ملاصدرا|صدرالمتألهین شیرازى]] سیر علمى را با سلوک عملى هماهنگ ساخته بود. چنان که بر پشت جلد دوم [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار]] طبع قدیم خود، تحت عنوان فائدة علویة، اشاره مى کند که در مبحث، لذت کتاب اسفار و تعریف آن که آیا «لذت عین ادراک ملایم است یا امر دیگر بر آن مترتب است؟» اشکال کردم و نفس خویش را مضطرب یافتم، آن‌گاه به سوى امام و مولایم سید الحکما الراسخین، امیرالاولیاء الموحدین [[امیرالمومنین|امیرالمؤمنین]]  علیه‌السلام توجه تام کردم که با افاضه ربانى به درستى کلام صدرالمتألهین یقین پیدا کردم.<ref>رسائل فلسفى، ص ۱۹.</ref>
  
آیت الله رفيعى به موجزنويسى شُهره است. با اين حال ايجاز به اتقان بحث لطمه اى وارد نمى سازد. وى در مسائل [[علم کلام|كلامى]]، فلسفى و اثبات عقايد [[شيعه]] و معارف [[اهل البیت|اهل بيت]] علیهم‌السلام آثارى را از خود به ارث نهاده كه مورد توجه اهل معرفت است.
+
آیت الله رفیعى به موجز نویسى شُهره است. با این حال ایجاز به اتقان بحث لطمه اى وارد نمى سازد. وى در مسائل [[علم کلام|کلامى]]، فلسفى و اثبات عقاید [[شیعه]] و معارف [[اهل البیت|اهل بیت]] علیهم‌السلام آثارى را از خود به ارث نهاده که مورد توجه اهل معرفت است.
  
اين رسائل و حواشى عبارتند از:
+
این رسائل و حواشى عبارتند از:
  
*1. شرح [[دعای سحر|دعاى سحر]]؛
+
*۱. شرح [[دعای سحر|دعاى سحر]]؛
  
*2. رساله معراج؛
+
*۲. رساله معراج؛
  
*3. رساله اسفار اربعه؛
+
*۳. رساله اسفار اربعه؛
  
*4. رساله در بيان قوه مولده؛
+
*۴. رساله در بیان قوه مولده؛
  
*5. رجعت؛
+
*۵. رجعت؛
  
*6. تخليه و تجليه و تحليه؛
+
*۶. تخلیه و تجلیه و تحلیه؛
  
*7. حركت جوهريه؛
+
*۷. حرکت جوهریه؛
  
*8. اتحاد عاقل و معقول (فارسى)؛
+
*۸. اتحاد عاقل و معقول (فارسى)؛
  
*9. اتحاد عاقل و معقول (عربى)؛
+
*۹. اتحاد عاقل و معقول (عربى)؛
  
*10. رساله در وحدت وجود؛
+
*۱۰. رساله در وحدت وجود؛
  
*11. رساله در حقيقت عقل؛
+
*۱۱. رساله در حقیقت عقل؛
  
*12. رساله در شب قدر؛
+
*۱۲. رساله در شب قدر؛
  
*13. سخن در معاد؛
+
*۱۳. سخن در معاد؛
  
*14. مقاله در وجود؛
+
*۱۴. مقاله در وجود؛
  
*15. تفسيرى در دو آيه از [[سوره یونس|سوره يونس]]؛
+
*۱۵. تفسیرى در دو آیه از [[سوره یونس|سوره یونس]]؛
  
*16. مقاله در تشريح اجزاء حمليّه و اجزاء حدّيه؛
+
*۱۶. مقاله در تشریح اجزاء حملیه و اجزاء حدّیه؛
  
*17. مقاله در قضاياى ضروريه ازليه؛
+
*۱۷. مقاله در قضایاى ضروریه ازلیه؛
  
*18. رساله در حدوث دهرى؛
+
*۱۸. رساله در حدوث دهرى؛
  
*19. مقاله در اراده و مشيت؛
+
*۱۹. مقاله در اراده و مشیت؛
  
*20. مقاله در مسح رأس و وضو؛
+
*۲۰. مقاله در مسح رأس و وضو؛
  
*21. مقاله در شرح زندگى [[ملاصدرا]]؛
+
*۲۱. مقاله در شرح زندگى [[ملاصدرا]]؛
  
*22. بحث شريف معاد؛
+
*۲۲. بحث شریف معاد؛
  
*23. حاشيه بر [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] حكيم سبزوارى؛
+
*۲۳. حاشیه بر [[شرح منظومه سبزواری (کتاب)|شرح منظومه]] حکیم سبزوارى؛
  
*24. حواشى بر اسرار الحكم سبزوارى؛
+
*۲۴. حواشى بر اسرار الحکم سبزوارى؛
  
*25. حواشى بر شرح الاسماء الحسنى، [[حاج ملاهادی سبزواری|حکیم سبزوارى]]؛
+
*۲۵. حواشى بر شرح الاسماء الحسنى، [[حاج ملاهادی سبزواری|حکیم سبزوارى]]؛
  
*26. حواشى بر كتاب [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعة]] صدرالمتألهين شيرازى؛
+
*۲۶. حواشى بر کتاب [[اسفار اربعه (کتاب)|اسفار اربعة]] صدرالمتألهین شیرازى؛
  
*27. حواشى بر مشاعر؛
+
*۲۷. حواشى بر مشاعر؛
  
*28. حواشى بر عرشيه ملاصدرا؛
+
*۲۸. حواشى بر عرشیه ملاصدرا؛
  
*29. حواشى بر تعليقات ملاصدرا بر كتاب [[شفا (کتاب)|شفاى]] بوعلى سينا؛
+
*۲۹. حواشى بر تعلیقات ملاصدرا بر کتاب [[شفا (کتاب)|شفاى]] بوعلى سینا؛
  
*30. حواشى بر شرح اصول كافى ملاصدرا؛
+
*۳۰. حواشى بر شرح اصول کافى ملاصدرا؛
  
*31. حواشى بر مفاتيح الغيب ملاصدرا؛
+
*۳۱. حواشى بر مفاتیح الغیب ملاصدرا؛
  
*32. حواشى بر كتاب شفاى [[ابن سینا|ابن سينا]]؛
+
*۳۲. حواشى بر کتاب شفاى [[ابن سینا|ابن سینا]]؛
  
*33. حواشى بر كتاب شرح الاشارات والتنبيهات؛
+
*۳۳. حواشى بر کتاب شرح الاشارات والتنبیهات؛
  
*34. حواشى بر شوارق الالهام [[فیاض لاهیجی|فياض لاهيجى]]؛
+
*۳۴. حواشى بر شوارق الالهام [[فیاض لاهیجی|فیاض لاهیجى]]؛
  
*35. حواشى بر گوهر مراد شرح حكمةالاشراق [[قطب الدین شیرازی|قطب‌الدين شيرازى]]؛
+
*۳۵. حواشى بر گوهر مراد شرح حکمةالاشراق [[قطب الدین شیرازی|قطب‌الدین شیرازى]]؛
  
*36. حواشى بر مقدمه فصوص الحكم قيصرى؛
+
*۳۶. حواشى بر مقدمه فصوص الحکم قیصرى؛
  
*37. تعليقات بر الشواهد الربوبية صدرالمتألهين؛
+
*۳۷. تعلیقات بر الشواهد الربوبیة صدرالمتألهین؛
  
*38. تعليقات بر اسرارالآيات صدرالمتألهين؛
+
*۳۸. تعلیقات بر اسرارالآیات صدرالمتألهین؛
  
*39. حواشى بر شرح مطالع در [[منطق]]؛
+
*۳۹. حواشى بر شرح مطالع در [[منطق]]؛
  
*40. حواشى بر شرح تجريد قوشچى در [[علم کلام|كلام]]؛
+
*۴۰. حواشى بر شرح تجرید قوشچى در [[علم کلام|کلام]]؛
  
*41. تعليقات بر مصباح الانس ابن فنارى در [[عرفان]]؛
+
*۴۱. تعلیقات بر مصباح الانس ابن فنارى در [[عرفان]]؛
  
*42. كتابى در حول عقايد [[امامیه]] در رد «جبانى» از نويسندگان [[کویت|كويت]]؛
+
*۴۲. کتابى در حول عقاید [[امامیه]] در رد «جبانى» از نویسندگان [[کویت|کویت]]؛
  
*43. تقريرات درسى اصول عقايد.
+
*۴۳. تقریرات درسى اصول عقاید.
  
معظم‌له در [[فقه]] استدلالى نيز تأليفاتى داشته اند كه عبارتند از:
+
معظم‌له در [[فقه]] استدلالى نیز تألیفاتى داشته اند که عبارتند از:
  
*1. كتاب صلوة؛
+
*۱. کتاب صلوة؛
  
*2. كتاب خمس؛
+
*۲. کتاب خمس؛
  
*3. كتاب حج؛
+
*۳. کتاب حج؛
  
*4. كتاب ميراث؛
+
*۴. کتاب میراث؛
  
*5. كتاب نكاح؛
+
*۵. کتاب نکاح؛
  
*6. كتاب طلاق؛
+
*۶. کتاب طلاق؛
  
*7. كتاب مكاسب و بيع و تجارت؛
+
*۷. کتاب مکاسب و بیع و تجارت؛
  
*8. در [[قاعده لاضرر]]؛
+
*۸. در [[قاعده لاضرر]]؛
  
*9. توضيح المسائل؛
+
*۹. توضیح المسائل؛
  
*10. هداية الانام؛
+
*۱۰. هدایة الانام؛
  
*11. حواشى بر عروة الوثقى؛
+
*۱۱. حواشى بر [[عروة الوثقى]]؛
  
*12. رساله مناسك حج؛
+
*۱۲. رساله مناسک حج؛
  
*13. اسرار حج؛
+
*۱۳. اسرار حج؛
  
*14. حواشى بر [[کفایة الاصول (کتاب)|كفاية الاصول]]؛
+
*۱۴. حواشى بر [[کفایة الاصول (کتاب)|کفایة الاصول]]؛
  
*15. تعليقات بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] شيخ انصارى؛
+
*۱۵. تعلیقات بر [[فرائد الاصول (کتاب)|رسائل]] شیخ انصارى؛
  
*16. حاشيه بر وسيلة النجاة آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سيد ابوالحسن اصفهانى]].<ref>در آسمان معرفت؛ ص 284-282 و رسائل فلسفى، ص 25 و 26.</ref>
+
*۱۶. حاشیه بر وسیلة النجاة آقا [[سید ابوالحسن اصفهانی|سید ابوالحسن اصفهانى]].<ref>در آسمان معرفت؛ ص ۲۸۴-۲۸۲ و رسائل فلسفى، ص ۲۵ و ۲۶.</ref>
  
==وفات ==
+
==وفات==
علامه سيد ابوالحسن رفيعى قزوينى پس از سال‌ها مجاهدت، نيمه شب سه شنبه 24 دى ماه 1353 شمسى، برابر اول [[ماه محرم|محرم]] 1395 قمرى در سن 85 سالگى در [[تهران]] به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمى، كريمه اهل بيت [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت فاطمه معصومه]] سلام الله علیها به خاك سپرده شد.<ref>معظم‌له چهارده فرزند دارند؛ اولاد ذكور آنها عبارتند از: 1. شهاب الدين 2. ضياءالدين 3. محسن 4. حسن 5. كاظم 6. رضا 7. عبدالله 8. مهدى 9. مصطفى 10. صادق. جناب آقاى محسن رفيعى قزوينى روحانى و مدرس سطوح عالى فقهى است. «رسائل فلسفى» ص 63.</ref>
+
علامه سید ابوالحسن رفیعى قزوینى پس از سال‌ها مجاهدت، نیمه شب سه شنبه ۲۴ دى ماه ۱۳۵۳ شمسى، برابر اول [[ماه محرم|محرم]] ۱۳۹۵ قمرى در سن ۸۵ سالگى در [[تهران]] به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمى، کریمه اهل بیت [[حضرت فاطمه معصومه علیها السلام|حضرت فاطمه معصومه]] سلام الله علیها به خاک سپرده شد.<ref>معظم‌له چهارده فرزند دارند؛ اولاد ذکور آنها عبارتند از: ۱. شهاب الدین ۲. ضیاءالدین ۳. محسن ۴. حسن ۵. کاظم ۶. رضا ۷. عبدالله ۸. مهدى ۹. مصطفى ۱۰. صادق. جناب آقاى محسن رفیعى قزوینى روحانى و مدرس سطوح عالى فقهى است. «رسائل فلسفى» ص ۶۳.</ref>
  
عبارت زير بر روى سنگى تحرير و حك شده و بر ديوار روبروى قبر آن حكيم نصب گرديده است: «قد لبّى ربّه الجليل، سيّد العلماء المجتهدين، جامع المعقول والمنقول استاد الفقهاء والمحققين والحكماء المتألهين، مرجع العوام والخواص، علامه الزمان، آيت الله العظمى الحاج سيد ابوالحسن الحسينى، المشتهر بالرفيعى القزوينى - اعلى الله مقامه الشريف - فى عاصمة تهران، عرّة محرم الحرام فى سنة 1396 <ref>سال وفات كه روى سنگ قبر حك شده اشتباه است.</ref> من الهجرة النبوية صلى الله عليه و آله و سلم».
+
عبارت زیر بر روى سنگى تحریر و حک شده و بر دیوار روبروى قبر آن حکیم نصب گردیده است: «قد لبّى ربّه الجلیل، سید العلماء المجتهدین، جامع المعقول والمنقول استاد الفقهاء والمحققین والحکماء المتألهین، مرجع العوام والخواص، علامه الزمان، آیت الله العظمى الحاج سید ابوالحسن الحسینى، المشتهر بالرفیعى القزوینى - اعلى الله مقامه الشریف - فى عاصمة تهران، عرّة محرم الحرام فى سنة ۱۳۹۶ <ref>سال وفات که روى سنگ قبر حک شده اشتباه است.</ref> من الهجرة النبویة صلى الله علیه و آله و سلم».
  
آن جناب پس از ارتحال، با چهره اى نورانى و مسرور از لذات معنوى، به خواب برخى از شاگردانش آمده و اهتمام به [[قرآن كريم]] و [[نماز اول وقت]] را سفارش كرده است.
+
آن جناب پس از ارتحال، با چهره اى نورانى و مسرور از لذات معنوى، به خواب برخى از شاگردانش آمده و اهتمام به [[قرآن کریم]] و [[نماز اول وقت]] را سفارش کرده است.
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
<references />
 
<references />
سطر ۱۸۶: سطر ۱۸۶:
 
==منابع==
 
==منابع==
  
* [[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد 2، سيد علیرضا سيد كبارى.
+
*[[ستارگان حرم (کتاب)|ستارگان حرم]]، جلد ۲، سید علیرضا سید کبارى.
* [http://alaam.tahoor.com/page.php?id=11700&cat=1236 سایت اعلام طهور]، تاریخ بازیابی: 11 دی ماه 1391.
+
*[http://alaam.tahoor.com/page.php?id=11700&cat=1236 سایت اعلام طهور]، تاریخ بازیابی: ۱۱ دی ماه ۱۳۹۱.
  
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
==آرشیو عکس و تصویر==
 
<gallery mode="packed" heights="170px">
 
<gallery mode="packed" heights="170px">
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (1).jpg|سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
+
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (1).jpg|سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (4).jpg|سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
+
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (4).jpg|سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (2).jpg|سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
+
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (2).jpg|سید ابوالحسن رفیعی قزوینی
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (3).jpg|سنگ قبر سید ابوالحسن حسینی قزوینی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها
+
پرونده:سید ابوالحسن رفیعی قزوینی (3).jpg|سنگ مزار علامه قزوینی در حرم حضرت معصومه
  
 
</gallery>
 
</gallery>

نسخهٔ ‏۲۳ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۹

۲۲۰px
نام کامل سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی
زادروز ۱۳۱۵ قمری
زادگاه قزوین
وفات ۱۳۹۵ قمری
مدفن قم، حرم حضرت معصومه

Line.png

اساتید

شیخ عبدالکریم حائرى، میرزا حسن کرمانشاهی، شیخ على رشتى،...

شاگردان

امام خمینى، علامه حسن زاده آملى، سید جلال الدین آشتیانی،...

آثار

حاشیه بر شرح منظومه، حاشیه بر اسفار اربعه، حاشیه بر کفایة الاصول،...

سید ابوالحسن حسینی رفیعی قزوینی (۱۳۹۵-۱۳۱۵ ق) از عالمان و اساتید بزرگ شیعه در قرن ۱۴ هجری و از شاگردان شیخ عبدالکریم حائرى بود. آن حکیم الهى، در مسائل فقهی، کلامى، فلسفى و اثبات عقاید شیعه و معارف اهل بیت (علیهم‌السلام) آثار ارزشمندی دارد. امام خمینى و علامه حسن زاده آملى از شاگردان او به شمار می آیند.

ولادت و خاندان

سید ابوالحسن قزوینی فرزند سید ابراهیم، در سال ۱۳۱۵ هـ.ق (برابر ۱۲۶۸ هـ.ش) به دنیا آمد. تبار آیت الله رفیعى قزوینى از خاندان‌هاى علمى شیعه در قزوین است. آنان از سادات حسینى به شمار مى آیند و از ذریه سید میرزا محمدزمان طالقانى قزوینى (متوفى ۱۲۷۲ هـ.ق)، از اکابر علماى عصر خویش و از شاگردان ملا خلیل قزوینى اند.[۱]

سید میرزا رفیع، از مجتهدان و حکماى الهى عصر خویش بود که نامش عنوان این خاندان جلیل گشت. بدین ترتیب این سلسله به «آل رفیعى» شهرت یافتند.

پدر سید ابوالحسن که از خاندان علم و از پارسایان عصر خویش است، تربیت آغازین فرزند را خود بر عهده مى گیرد و با نام خدا «گوهر معرفت» را به وى مى آموزد و جان ابوالحسن را با خالق هستى بخش آشنا مى سازد.

تحصیلات و استادان

سید ابوالحسن با راهنمایى پدر به تحصیل دانش‌هاى رایج مى پردازد. از این رو در مکتب درسى فقیهان، اصولیان، ریاضیدانان، حکیمان و عارفان حاضر مى آید.

وى پس از تحصیل کتب ادبى و بلاغى در مدرسه صالحیه قزوین سطوح علمى و کتب فقهى و اصولى را نزد فرزانگان قزوین، حاج ملا على طارمى و آیت الله ملا على‌اکبر تاکستانى آغاز نمود.[۲] لیکن تشنه معارف الهى بر آن است تا علوم عقلى را نیز بیاموزد.

سید ابوالحسن قزوینى سپس در حوزه علمیه تهران در سال ۱۳۳۳ هجرى قمرى به مجلس درس آیت الله حاج شیخ عبدالنبى نورى راه مى یابد و علوم عقلى و عرفانى را از او فرامى گیرد. البته وجود فرزانگان دیگرى چون حاج میرزا مسیح طالقانى، آیت الله سید محمد تنکابنى و آیت الله شیخ محمدرضا نورى را هم مغتنم شمرده و دانش فقهى و اصولى خویش را تکمیل مى کند.

دانشجوى حکمت و عرفان و ریاضیات در حوزه تهران حکیمان دیگرى را مى یابد و با حضور در مکتب حکیم متأله میرزا حسن کرمانشاهی، حاج فاضل تهرانى شمیرانى، میرزا محمود رضوان قمى، حکیم محمد هیدجى زنجانى، حاج شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى و آقاى میرزا هاشم اشکورى در فلسفه و عرفان بهره هاى فراوان مى برد و علوم ریاضى را از میرزا ابراهیم زنجانى و شیخ على رشتى مى آموزد.[۳]

آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در طى آموزش علوم عقلى در حوزه علمیه تهران، در مدرسه صدر ساکن و پس از فراغت از تحصیل به قزوین بازمى گردد و مدت یک سال در زادگاه خود توقف مى کند.

در سال ۱۳۴۰ هجرى قمرى، حضرت آیت الله شیخ عبدالکریم حائرى یزدى به قم آمد و حوزه قم را رونق دوباره بخشید. آیت الله رفیعى با هجرت به قم قصد دارد تا هم دانش فقهى و اصولى خویش را در مکتب آیت الله حائرى به کمال رساند و هم علوم عقلى را در حوزه علمیه قم رواج دهد. لذا به دارالعلم قم هجرت مى کند و به تدریس کفایة الاصول، رسائل، مکاسب شیخ انصارى، اسفار اربعه و شرح منظومه مى پردازد و در محضر فقیه و اصولى فرهیخته آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى یزدى و آیت الله شیخ ابوالقاسم کبیر قمى حاضر مى گردد.

آن جناب مورد عنایت مؤسس حوزه علمیه قم قرار مى گیرد و به امر ایشان در ماه رمضان ۱۳۴۴ هجرى قمرى در مسجد بالاسر بر کرسى تدریس مى نشیند و همزمان با تدریس، به تحریر تعلیقاتى بر شرح منظومه و رسائل همت مى گمارد.

آیت الله سید ابوالحسن رفیعى قزوینى در سال ۱۳۴۸ هجرى قمرى با اجازه صریح مراجع تقلید به مقام اجتهاد نایل مى آید. علاوه بر آیت الله العظمى حائرى یزدى در قم، آیت الله العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى از نجف اشرف و آیت الله شیخ محمدرضا مسجدشاهى اصفهانى هم به ایشان اجازه اجتهاد و نقل روایت مى دهند.[۴]

تدریس و شاگردان

آیت الله رفیعى در مدرسه عبدالله خان تهران، به تدریس کتب فقهى و اصولى چون شرح لمعه و قوانین مى پردازد و از تدریس کتب فلسفى غفلت نمى ورزد و شرح منظومه حکیم سبزوارى و اشارات شیخ الرئیس ابو على سینا را تدریس مى کند. حوزه درسى وى چنان شهرت مى یابد که شاگردان مدارس دیگر نیز در درس آیت الله رفیعى حاضر مى شوند.[۵]

ایشان همچنین با اخذ درجه اجتهاد به حوزه علمیه قزوین بازگشته و با تدریس متون فقهى و حکمى و سطوح عالى فقه و اصول به عنوان مجتهد قزوین، مرجع خاص و عام در عقد و حل امور و علوم و معارف الهى شناخته مى شود و در مسجد سلطانى قزوین به اقامه نماز جماعت پرداخته و بر فعالیت اجتماعى مردم نظارت مى کند.

در ایام اقامت سى و دو ساله اش در قزوین، گروهى از طلاب علوم عقلى و پژوهندگان حکمت به قزوین مهاجرت کرده و از مکتب فلسفى وى بهره مى برند، تا این که در سال ۱۳۸۰ قمرى حکیم متأله به قم رفته و با برپایى حوزه درسى در علوم فقه، اصول و فلسفه به رونق حوزه قم مى افزایند؛ لیکن این اقامت بیشتر از دو ماه به طول نمى انجامد و در مراجعت به قزوین با اصرار مشتاقان معارف، در حوزه تهران به تدریس مى پردازد.

آیت الله رفیعى قزوینى، ترجمان حکمت و علوم الهى است و چون نسیم سحرگاهان اهل معرفت را به وادى عرفان هدایت مى کند و با معارف حقه الهى و لطایف قرآنى آشنا مى سازد، او چون دریایى پر جنب و جوش در حرکت از شهرى به شهرى و تدریس در حوزه هاى گوناگون است از این شاگردان مکتب آیت الله رفیعى در حوزه هاى قزوین، قم و تهران پراکنده اند، از آن جمله:

امام خمینى، علامه حسن زاده آملى، محى‌الدین انوارى، سید رضى شیرازى، شاهچراغى، مصطفى امام جمعه اى، حکیم ذهبى شیرازى، مهدوى کنى، میرزا عبدالحسین ابن الدین، سید مهدى کشفى، شیخ شعبان لنگرودى، سید جلال الدین آشتیانی، سید محمد یزدى، سید مصطفى خوانسارى، شیخ محمد ابن الشیخ قمى، سید مرتضى مبرقعى، علاءالدین کرمانشاهى، سید احمد قمى، حاج میرزا محمد ثقفى تهرانى، میرزا حسین نورى، سید محمد رضایى، محمدرضا ربانى تربتى، شیخ محمدحسین اویسى، میرزا ابوالقاسم خرمشاهى، مهدى باقرى کنى، دکتر غلامحسین دینانى، امامى کاشانى، شیخ محمدتقى شریعتمدارى، نجم‌الدین اعتمادزاده، نظام‌الدین قمشه اى، دکتر سید حسین نصر، سید محمدمهدى تقوى، شیخ هادى سلمانى، غلامرضا رضانژاد، سید محسن رفیعى (فرزند آیت الله رفیعى)، ذوالمجد طباطبایى، حاج احمد سیاح، سید ابوترب ابوترابى قزوینى.

آثار و تألیفات

آیت الله رفیعى قزوینی از افراد نادرى است که علوم عقلى و نقلى اعم از فقه و اصول و فلسفه و حکمت را به خوبى فراگرفته، مدارج عالى کمال را مى پیماید. لذا وقتى کتاب نفیس حضرت آیت الله العظمى شیخ عبدالکریم حائرى چاپ مى شود، آن فقیه بزرگ و حیکم متأله بر «دُرَر الاصول» وى مقدمه اى وزین و درخور مى نگارد. لیکن او بیش از هر علمى با حکمت متعالیه مأنوس بود و به راستى وى را باید ترجمان حکمت متعالیه خواند.

علامه رفیعى بر این باور بود که عرفان و قرآن و حدیث و حکمت از یکدیگر جدایى ندارند و اگر کتب حکمى و عرفانى به دست انسان زبان فهم بیفتد، آن را تفسیر انفسى قرآن مجید مى بیند.[۶] لذا وقتى شاگردان فرزانه مکتب فلسفى و عرفانى خویش را مى بیند که به سبب علاقه به علوم ریاضى به استخراج تقویم همت گمارده، مى فرماید: «از این که رشته هاى ریاضى را تحصیل کرده اید بسیار کار خوبى کرده اید، ولکن شما در علوم دیگر هم زحمت کشیده اید و این عمل شما سبب مى شود که در عرف عام به سمت یک منجم شناخته شوید و همه کمالات دیگر شما نادیده گرفته شوند».[۷]

او همانند بنیانگذار این مکتب فلسفى صدرالمتألهین شیرازى سیر علمى را با سلوک عملى هماهنگ ساخته بود. چنان که بر پشت جلد دوم اسفار طبع قدیم خود، تحت عنوان فائدة علویة، اشاره مى کند که در مبحث، لذت کتاب اسفار و تعریف آن که آیا «لذت عین ادراک ملایم است یا امر دیگر بر آن مترتب است؟» اشکال کردم و نفس خویش را مضطرب یافتم، آن‌گاه به سوى امام و مولایم سید الحکما الراسخین، امیرالاولیاء الموحدین امیرالمؤمنین علیه‌السلام توجه تام کردم که با افاضه ربانى به درستى کلام صدرالمتألهین یقین پیدا کردم.[۸]

آیت الله رفیعى به موجز نویسى شُهره است. با این حال ایجاز به اتقان بحث لطمه اى وارد نمى سازد. وى در مسائل کلامى، فلسفى و اثبات عقاید شیعه و معارف اهل بیت علیهم‌السلام آثارى را از خود به ارث نهاده که مورد توجه اهل معرفت است.

این رسائل و حواشى عبارتند از:

  • ۲. رساله معراج؛
  • ۳. رساله اسفار اربعه؛
  • ۴. رساله در بیان قوه مولده؛
  • ۵. رجعت؛
  • ۶. تخلیه و تجلیه و تحلیه؛
  • ۷. حرکت جوهریه؛
  • ۸. اتحاد عاقل و معقول (فارسى)؛
  • ۹. اتحاد عاقل و معقول (عربى)؛
  • ۱۰. رساله در وحدت وجود؛
  • ۱۱. رساله در حقیقت عقل؛
  • ۱۲. رساله در شب قدر؛
  • ۱۳. سخن در معاد؛
  • ۱۴. مقاله در وجود؛
  • ۱۶. مقاله در تشریح اجزاء حملیه و اجزاء حدّیه؛
  • ۱۷. مقاله در قضایاى ضروریه ازلیه؛
  • ۱۸. رساله در حدوث دهرى؛
  • ۱۹. مقاله در اراده و مشیت؛
  • ۲۰. مقاله در مسح رأس و وضو؛
  • ۲۲. بحث شریف معاد؛
  • ۲۴. حواشى بر اسرار الحکم سبزوارى؛
  • ۲۷. حواشى بر مشاعر؛
  • ۲۸. حواشى بر عرشیه ملاصدرا؛
  • ۲۹. حواشى بر تعلیقات ملاصدرا بر کتاب شفاى بوعلى سینا؛
  • ۳۰. حواشى بر شرح اصول کافى ملاصدرا؛
  • ۳۱. حواشى بر مفاتیح الغیب ملاصدرا؛
  • ۳۳. حواشى بر کتاب شرح الاشارات والتنبیهات؛
  • ۳۶. حواشى بر مقدمه فصوص الحکم قیصرى؛
  • ۳۷. تعلیقات بر الشواهد الربوبیة صدرالمتألهین؛
  • ۳۸. تعلیقات بر اسرارالآیات صدرالمتألهین؛
  • ۳۹. حواشى بر شرح مطالع در منطق؛
  • ۴۰. حواشى بر شرح تجرید قوشچى در کلام؛
  • ۴۱. تعلیقات بر مصباح الانس ابن فنارى در عرفان؛
  • ۴۲. کتابى در حول عقاید امامیه در رد «جبانى» از نویسندگان کویت؛
  • ۴۳. تقریرات درسى اصول عقاید.

معظم‌له در فقه استدلالى نیز تألیفاتى داشته اند که عبارتند از:

  • ۱. کتاب صلوة؛
  • ۲. کتاب خمس؛
  • ۳. کتاب حج؛
  • ۴. کتاب میراث؛
  • ۵. کتاب نکاح؛
  • ۶. کتاب طلاق؛
  • ۷. کتاب مکاسب و بیع و تجارت؛
  • ۹. توضیح المسائل؛
  • ۱۰. هدایة الانام؛
  • ۱۲. رساله مناسک حج؛
  • ۱۳. اسرار حج؛
  • ۱۵. تعلیقات بر رسائل شیخ انصارى؛

وفات

علامه سید ابوالحسن رفیعى قزوینى پس از سال‌ها مجاهدت، نیمه شب سه شنبه ۲۴ دى ماه ۱۳۵۳ شمسى، برابر اول محرم ۱۳۹۵ قمرى در سن ۸۵ سالگى در تهران به لقاءالله شتافت و در مسجد بالاسر آستان قدس فاطمى، کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به خاک سپرده شد.[۱۰]

عبارت زیر بر روى سنگى تحریر و حک شده و بر دیوار روبروى قبر آن حکیم نصب گردیده است: «قد لبّى ربّه الجلیل، سید العلماء المجتهدین، جامع المعقول والمنقول استاد الفقهاء والمحققین والحکماء المتألهین، مرجع العوام والخواص، علامه الزمان، آیت الله العظمى الحاج سید ابوالحسن الحسینى، المشتهر بالرفیعى القزوینى - اعلى الله مقامه الشریف - فى عاصمة تهران، عرّة محرم الحرام فى سنة ۱۳۹۶ [۱۱] من الهجرة النبویة صلى الله علیه و آله و سلم».

آن جناب پس از ارتحال، با چهره اى نورانى و مسرور از لذات معنوى، به خواب برخى از شاگردانش آمده و اهتمام به قرآن کریم و نماز اول وقت را سفارش کرده است.

پانویس

  1. درباره علماى این خاندان، ر.ک به: دایرة المعارف تشیع؛ ج ۱، ص ۱۷۳؛ مینو در؛ ص ۳۲۵-۳۲۴؛ تقریرات «آیت الله رفیعى».
  2. استاد سید جلال‌الدین آشتیانى در خصوص اساتید آیت الله رفیعى گوید: ایشان «سفر نفس اسفار» و «الهیات شفا» را نزد آقا میرزا حسن کرمانشاهى آموخته بود و «منظومه» را نزد حاج فاضل تهرانى و «مقدمه قیصرى» و قسمتى از «فص آدمى» را نزد آقا میرزا محمود قمى فراگرفته بود. احاطه او بر آثار ملاصدرا ظاهر و بارز بود. کتاب اسفار و حواشى ملاصدرا و مفاتیح الغیب و حواشى ملاصدرا بر حکمت الاشراق را در حافظه داشت و خداوند گویا او را براى تدریس اسفار خلق کرده بود. کیهان فرهنگى؛ سال دوم، شهریور ۱۳۶۴، ش ۶، ص ۱۷.
  3. آئینه دانشوران، ص ۱۸۳ و رسائل فلسفى، ص ۶.
  4. رسائل فلسفى؛ ص ۷.
  5. رسائل فلسفى؛ ص ۶ و ۷.
  6. همان؛ ص ۵۶.
  7. همان؛ ص ۳۹۸.
  8. رسائل فلسفى، ص ۱۹.
  9. در آسمان معرفت؛ ص ۲۸۴-۲۸۲ و رسائل فلسفى، ص ۲۵ و ۲۶.
  10. معظم‌له چهارده فرزند دارند؛ اولاد ذکور آنها عبارتند از: ۱. شهاب الدین ۲. ضیاءالدین ۳. محسن ۴. حسن ۵. کاظم ۶. رضا ۷. عبدالله ۸. مهدى ۹. مصطفى ۱۰. صادق. جناب آقاى محسن رفیعى قزوینى روحانى و مدرس سطوح عالى فقهى است. «رسائل فلسفى» ص ۶۳.
  11. سال وفات که روى سنگ قبر حک شده اشتباه است.

منابع

آرشیو عکس و تصویر