خصائص النبی: تفاوت بین نسخه‌ها

از دانشنامه‌ی اسلامی
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(صفحه‌ای جدید حاوی '{{نیازمند ویرایش فنی}} {{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}} خصائص‌النبى، و...' ایجاد کرد)
 
(ویرایش)
 
(۵ نسخه‌ٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشده)
سطر ۱: سطر ۱:
{{نیازمند ویرایش فنی}}
 
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
 
{{مدخل دائرة المعارف|دانشنامه جهان اسلام}}
خصائص‌النبى، ويژگيهاى خاص تكوينى و تشريعى پيامبر اكرم صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم، به‌ويژه احكام خاص مقرر شده براى او و درباره او. واژه خصائص، جمع خصيصه، به‌معناى ويژگيها و اوصاف متمايز است <ref> (جوهرى؛ ابن‌منظور؛ معجم‌النفائس الوسيط، ذيل «خصص») </ref>. مراد از تعبير خصائص‌النبى در اصطلاح متون دينى، ويژگيهاى منحصر به فرد شخص حضرت محمد صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم و نيز آيين اوست كه او را از ديگران، اعم از مسلمانان و پيامبران ديگر، متمايز مى‌سازد. اين ويژگيها، اعم از اوصاف ذاتى و تكوينى او (چه ويژگيهاى ظاهرى و چه باطنى) است كه طيف وسيعى از اوصاف و شمايل و اخلاق و كردار آن حضرت، وقايع و رويدادهاى زمان ايشان، كرامات و معجزات نبوى، تشريعات خاص مربوط به او و حتى ويژگيهاى امت و آيين او را دربر مى‌گيرد (اهدل، ص 15؛ صادق‌بن محمدبن ابراهيم، ص 24). البته مراد از خصائص‌النبى (خصائص‌الرسول) به معناى اخصّ كه محور اصلى بحث در اين مقاله است، مفهوم مورد نظرِ فقها يعنى احكام اختصاصى پيامبر و نيز احكامى است كه درباره آن حضرت تشريع شده است .
 
  
 +
'''«خصائص‌النبى»'''، ویژگیهاى خاص تکوینى و تشریعى [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] (صلى‌ اللّه‌ علیه‌ وآله‌)، به‌ ویژه [[احکام]] خاص مقرر شده براى ایشان و درباره ایشان است. آثار متعددی با عنوان یا موضوع «خصائص‌ النبى» توسط نویسندگان [[شیعه]] و [[اهل سنت|سنی]] تألیف شده است، مانند: «[[غایة السؤل فی خصائص الرسول (کتاب)|غایة‌السّؤل فى خصائص الرسول]]» و «[[المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة (کتاب)|المواهب اللدنیة بالمِنَح المحمدیة]]».
  
== مهم ترین آثار درباره خصائص‌النبى ==
+
== مفهوم خصائص‌النبى ==
 +
واژه خصائص، جمع خصیصه به‌ معناى ویژگی ها و اوصاف متمایز است.<ref>جوهرى؛ ابن‌منظور؛ معجم‌النفائس الوسیط، ذیل «خصص».</ref> مراد از تعبیر خصائص‌ النبى در اصطلاح متون دینى، ویژگی هاى منحصر به فرد شخص [[پیامبر اسلام|حضرت محمد]] صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم و نیز آیین اوست که او را از دیگران، اعم از مسلمانان و [[پیامبران]] دیگر متمایز مى‌سازد.
  
 +
این ویژگیها اعم از اوصاف ذاتى و تکوینى او (چه ویژگیهاى ظاهرى و چه باطنى) است که طیف وسیعى از اوصاف و شمایل و [[اخلاق]] و کردار آن حضرت، وقایع و رویدادهاى زمان ایشان، کرامات و [[معجزه|معجزات]] نبوى، تشریعات خاص مربوط به او و حتى ویژگی هاى [[امّت|امت]] و [[دین|دین]] او را دربرمى‌گیرد.<ref>اهدل، ص۱۵؛ صادق‌ بن محمد بن ابراهیم، ص۲۴.</ref>
  
از مهم‌ترين آثار درباره خصائص‌النبى، كتاب كفاية‌الطالب اللَبيب فى خصائص‌الحبيب معروف به الخصائص‌الكبرى اثر جلال‌الدين سيوطى (متوفى 911) است. اين كتاب مشتمل بر حدود پانصد و هفتاد باب درباره خصايص پيامبر به معناى عام آن است. سيوطى خود اين كتاب را با نام اُنموذَج اللبيب فى خصائص الحبيب تلخيص كرده است. عبدالمجيدبن محرّم سيواسى حنفى (متوفى 1049)، عبدالوهاب شعرانى (متوفى 972) و محمدبن عبدالقادر خطيب دمشقى نيز آن را تلخيص كرده‌اند. عبدالرئوف مُناوى دو شرح بزرگ و كوچك بر أنموذج اللبيب نوشته و محمدبن احمد اهدل هم شرحى با عنوان فتح‌الكريم القريب نگاشته است <ref> (رجوع کنید به حاجى‌خليفه، ج 1، ستون 705ـ706؛ بغدادى، هديه، ج 1، ستون620). </ref>
+
البته مراد از خصائص‌ النبى (خصائص‌ الرسول) به معناى اخصّ که محور اصلى بحث در این مقاله است، مفهوم مورد نظرِ [[فقیه|فقها]] یعنى [[احکام شرعی|احکام]] اختصاصى پیامبر و نیز احکامى است که درباره آن حضرت تشریع شده است.
  
== آثار اهل سنت درباره خصائص‌النبى ==
+
== مباحثی در خصائص‌النبى ==
 +
در منابع مربوط به خصایص نبوى به استناد [[آیه|آیات]] و [[حدیث|احادیث]]، علاوه بر [[احکام شرعی|احکام شرعىِ]] ویژه [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌، به برخى از ویژگیهاى ذاتى ایشان، اعم از اوصاف خُلقى و مقام معنوى که خداوند به او ارزانى کرده و نیز خصایص [[امّت|امت]] وى پرداخته شده است.
  
برخى از آثار مهم ديگر در اين باره كه عمدتآ عالمان اهل سنّت نگاشته‌اند، عبارت‌اند از:
+
برخى از مهم‌ترین ویژگیهاى مزبور چنین است: سَرْور آدمیان و [[اسوه]] جهانیان؛ برتر از همه در [[اخلاق]] و کردار و خاتم پیامبران<ref>رجوع کنید به [[سوره احزاب]]: ۴۰.</ref>؛ هدف غایى خلقت جهان و مقدم بر همه انبیا؛ تنها پیامبرى که به [[معراج]] رفته و به [[سدرة المنتهى|سدرة‌المنتهى]] راه یافته است؛ جهانى بودن [[نبوت]] و رسالت او<ref>رجوع کنید به [[سوره سبا]]: ۲۸؛ [[سوره فرقان]]: ۱؛ [[سوره اعراف]]: ۱۵۸.</ref>؛ بشارت دادن همه پیامبران به آمدن او و عهد و میثاق گرفتن ایشان از امتشان مبنى بر پیروى کردن از پیامبر پس از [[مبعث حضرت محمد صلی الله علیه و آله|بعثت]]؛<ref>رجوع کنید به [[سوره آل‌ عمران]]: ۸۱؛ [[سوره اعراف]]: ۱۵۷؛ [[سوره صف]]: ۶.</ref> مصون بودن [[قرآن]]، [[معجزه]] جاودان او از [[تحریف قرآن|تحریف]]؛ رعب افکندن خداوند در دل دشمنان براى یارى رساندن به پیامبر؛ و سرور آدمیان در [[قیامت|قیامت]]؛ اولین کسى است که وارد [[بهشت]] مى‌شود و به تعبیر قرآن «مقام محمود» و «[[شفاعت]]» و «[[کوثر|کوثر]]» را در اختیار دارد.<ref>رجوع کنید به سیوطى، ج۱، ص۷ـ۱۶، ج۲، ص۳۱۴ـ۳۳۱، ۳۷۶ـ۳۹۱؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۶۵۱، ۶۵۴ـ۶۵۶؛ اهدل، ص۲۰ـ۲۴، ۳۸، ۵۰ـ۵۲، ۶۱، ۱۲۳ـ۱۳۳.</ref> در این منابع، خصائصى نیز براى [[امّت|امت]] پیامبر اکرم ذکر شده است.<ref>رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۶۱، ۳۵۸ـ۳۷۶، ۳۹۴ـ۳۹۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۷۳۵؛ اهدل، ص۷۷ـ۹۵، ۱۳۳ـ۱۳۸.</ref>
 
*الدُّرُالثَّمين من خصائص النَّبى الأمين، اثر عبدالرحمان ابن‌جوزى (متوفى 597)
 
 
*نهاية‌السّؤل فى خصائص الرسول عمربن حسن ابن‌دحية كلبى (متوفى 633)
 
  
*غاية‌السّؤل فى خصائص الرسول عمربن على ابن‌ملقِّن شافعى (متوفى 804)
+
منابع جامع فقهى [[شیعه|شیعه]] و [[اهل سنت|اهل سنّت]]، غالباً در مبحث [[ازدواج|نکاح]] (باتوجه به اهمیت خصایص نبوى در مورد نکاح) به این موضوع از منظر [[فقه|فقهى]] نگریسته و به امتیازات و تکالیفِ شرعىِ ویژه آن حضرت در ابواب گوناگون فقهى پرداخته‌اند. مجموع این احکام بنابر یک تقسیم‌بندى متداول، چهار بخش است: [[مباح|مباحات]] (اصطلاحاً تخفیفات)، [[واجب|واجبات]]، [[حرام|محرّمات]] (این دو قسم را اصطلاحاً تغلیظات مى‌نامند) و کرامات و فضائل که شامل احکام خاصى است و براى رعایت حرمت و فضیلت پیامبر اکرم بر عهده مؤمنان تشریع شده است.<ref>رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۴ـ۳۵۶؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۳؛ بهوتى حنبلى، ج۵، ص۲۳.</ref>
 
*حُسنُالاِقتِصاص لِما يتعلّق بالاختصاص بدرالدين محمد ابن‌دمامينى (متوفى 828)
 
 
*الأنوار بِخَصائص النَّبى المُختار تأليف ابن‌حجر عسقلانى (متوفى 852)
 
  
*الخصائص النبوية، محمدبن محمد قاهرى شافعى (متوفى 874)
+
حکمت هایى براى تشریع این قبیل احکام درباره [[پیامبر اسلام|پیامبر]] صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ ذکر شده، مانند دریافتن منزلت خاص و ویژگیهاى برتر او، بهره بردن بیشتر آن حضرت از [[ثواب]] و نیز رفعت درجات معنوى او، همچنان‌که براى بسیارى از این احکام، حکمت هایى اختصاصى هم ذکر شده است. نکته مهم از دیدگاه [[فقها]] آن است که ویژگى [[اسوه]] بودن پیامبر، ضرورت شناخت این قبیل احکام را اقتضا دارد، زیرا دیگر مؤمنان در این موارد خاص نباید به آن حضرت تأسى کنند.<ref>رجوع کنید به نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۶۲؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶؛ بهوتى حنبلى، همانجا.</ref> به نظر فقها، در موارد تردید میان اختصاصى بودن یک حکم براى پیامبر و اشتراکى بودن آن براى همگان، اصل بر مشترک بودن حکم است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به نجفى، ج۲۹، ص۱۲۹.</ref>
 
*اللفظ المكرم بخصائص النبى المحترم محمدبن محمد ابن‌خَيْضِرى (متوفى 894)
 
 
*المواهب اللدنية بالمِنَح المحمدية احمدبن محمد قسطلانى (متوفى 923)
 
 
*بداية السّؤل فى تفصيل الرسول و نيز اللفظ المكرم فى خصائص النبى هر دو اثر احمد ابن‌عبدالسلام شافعى (متوفى 931)
 
  
*شفاءالصدور فى أعلام نبوة‌الرسول و خصائصه تأليف ابن‌سَبُع سليمان‌بن داود
+
چنانکه گفته شد، بسیارى از مباحات اختصاصى پیامبر به موضوع نکاح مربوط است. از جمله این موارد، جواز ازدواج آن حضرت به عقد دائم با بیش از چهار زن است. با وجود اتفاق‌نظر فقها درباره اصل حکم و نیز وقوع خارجى آن، درباره حکمت تشریع این حکم، آراى گوناگونى مطرح شده است. از جمله وجود اطمینان به رعایت [[عدالت]] توسط پیامبر حتى در بیش از چهار همسر، جلب نظر قبایل عرب به [[اسلام]]، دستیابى مردم به [[احکام شرعی|احکام شرعى]] به‌ ویژه در عرصه روابط خانوادگى و زناشویى، فراهم شدن زمینه شناخت اخلاق باطنى و شیوه معاشرت پیامبر براى مردم.<ref>رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ج۹، ص۹۹ـ۱۰۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۶؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۱۹؛ صدر، ج۶، ص۴۰؛ نیز رجوع کنید به تعداد زوجات.</ref> بسیارى از فقها با استناد به [[آیه 50 سوره احزاب|آیه ۵۰ سوره احزاب]] و احادیث، ازدواج آن حضرت را با بیش از نُه زن که در هنگام رحلت پیامبر در عقد او بودند،<ref>رجوع کنید به ابن‌هشام، قسم۲، ص۶۴۷؛ ابن‌بابویه، ج۲، ص۴۱۹.</ref> جایز شمرده‌اند.<ref>رجوع کنید به محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸؛ صدر، ج۶، ص۴۰ـ۴۱.</ref>
  
<ref> (حاجى‌خليفه، ج 1، ستون 705ـ706، ج 2، ستون 1192، 1560؛ بغدادى، ايضاح، ج 2، ستون 691؛ همو، هديه، ج 1، ستون140ـ141، 520ـ521، ج 2، ستون 206). </ref>
+
دیگر حکم اختصاصى او، جواز عقد نکاح با لفظ هبه (به این صورت که زوجه خود را به آن حضرت ببخشد) بوده که مهم‌ترین مستند فقهى آن آیه ۵۰ [[سوره احزاب]] است.<ref>براى نمونه رجوع کنید به محقق حلّى، قسم۲، ص۴۹۷؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۳؛ بحرانى، ج۲۳، ص ۹۸ـ۹۹.</ref> البته درباره جایز بودن یا نبودن ازدواج بدون [[مهریه|مهریه]] با زنى که خود را به پیامبر بخشیده بوده است، اختلاف‌نظر وجود دارد.<ref>براى نمونه رجوع کنید به علامه حلى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۰ـ۷۱.</ref> همچنین به نظر مشهور میان فقهاى اهل سنّت، ازدواج پیامبر اکرم بدون موافقت ولى و شهادت شهود به استناد ازدواج پیامبر اکرم با [[زینب دختر جحش|زینب بنت جَحش]]، جایز بوده است .<ref>رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج۷، ص۳۴۰؛ نووى، ۱۴۰۷، ج۹، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ ابن‌حجره عسقلانى، ج۹، ص۱۱۰.</ref> جایز بودن عقد نکاح در حال [[احرام]] دیگر خصیصه نبوى است که شمارى از فقهاى [[شیعه]] و [[اهل سنت|اهل سنّت]] بدان قائل‌اند. مستند آنان حدیثى منقول از [[ابن عباس|ابن‌عباس]] است که بر پایه آن پیامبر در زمان احرام با میمونه ازدواج کرد.<ref>رجوع کنید به ابن‌ شهر آشوب، ج۱، ص۱۲۴؛ نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۵۴؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴؛ قس ابن‌قدامه، ج۳، ص۳۱۲.</ref>
  
برخى از عالمان پيشين اهل سنّت از جمله محمدبن محمد شامى، عبدالواحدبن عبدالكريم زَملَكانى (متوفى 651)، تاج‌الدين سُبْكى و محمدبن يوسف اندلسى معروف به ابن‌مُسَدى (متوفى 663) و نيز شمارى از علماى متأخرتر، آثارى درباره خصائص‌النبى تأليف كرده‌اند. همچنين كسانى چون يوسف‌بن موسى رندى (متوفى ح 767)، احمدبن قاسم بونى (متوفى 1139)، محمدبن موسى عُسَيلى (متوفى 1031)، يحيى‌بن موسى عَسّاسى (متوفى 842) و بدرالدين غَزّى عامرى، درباره خصائص‌النبى آثارى منظوم پديد آورده‌اند <ref> (رجوع کنید به بغدادى، هديه، ج 2، ستون 128، 399؛ همو، ايضاح، ج 2، ستون 508؛ زركلى، ج 1، ص 199، ج 4، ص 176، ج 7، ص 119، 275، ج 8، ص 254؛ كحّاله، ج 13، ص 234) </ref>.
+
شمارى از دیگر مباحات اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، عبارت‌اند از: گرفتن [[روزه]] وصال (یعنى آنکه روزه یک روز را بدون [[افطار]] به روزه روز بعد متصل کند یا این که روزه تا سحر ادامه یابد) به استناد حدیثى از آن حضرت؛<ref>رجوع کنید به ابن‌ حِبّان، ج۱۴، ص۳۲۴ـ۳۲۵؛ علامه حلى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۱۷؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۳۹۶.</ref> جنگ کردن به صورت محدود در منطقه حرم [[مکه|مکه]] هنگام [[فتح مکه]] بر پایه حدیثى نبوى،<ref>رجوع کنید به کلینى، ج۴، ص۲۲۶؛ علامه حلّى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۸۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۲؛ شوکانى، ج۵، ص۲۸ـ۲۹.</ref> ورود به مکه بدون احرام و کاربرد مواد معطر در حال احرام بنابر نظر برخى از فقها به استناد سیره حضرت.<ref>رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۳؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۲؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۸؛ براى موارد دیگر، مثل ناقض طهارت نبودن خواب براى ایشان رجوع کنید به احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۶؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۲ـ۳۵۳؛ سیوطى، ج۲، ص۴۴۲؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۶؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۹؛ شوکانى، ج۱، ص۲۶۷؛ اهدل، ص۱۸۸؛ صدر، ج۶، ص۵۱.</ref>
  
== آثار شیعه درباره خصائص‌النبى ==
+
شمارى از احکام اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دایره [[حرام|محرمات]] قرار دارند، مانند حرمت ازدواج دائم با کنیزان و [[اهل کتاب|اهل کتاب]]؛<ref>رجوع کنید به محقق حلّى، قسم ۲، ص۴۹۷؛ علامه حلّى، مختلف الشیعة، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۲۵؛ قس بحرانى، ج۲۳، ص۱۰۱ـ۱۰۲.</ref> از دیگر محرّمات اختصاصى براى پیامبر اکرم، حرمت دریافت [[صدقه]] واجب بود. بیشتر فقها گرفتن صدقه مستحبى را هم حرام شمرده‌اند.<ref>رجوع کنید به شمس‌الائمه سرخسى، ج۳۰، ص۲۷۵؛ محقق حلّى، همانجا؛ حَطّاب، ج۵، ص۹؛ قس آلوسى، ذیل [[سوره یوسف]]: ۸۸ که برخى این حرمت را ویژگى تمام پیامبران دانسته‌اند.</ref> از دیگر محرّمات مزبور، حرمت غَمز یعنى اشاره کردن با چشم در امور مباح («خائنة الاعین»، [[سوره مؤمن]]: ۱۹)، مانند صدور فرمان با اشاره چشم بود. این کار از آن‌رو که نوعى مخفى کارى و مشابه خیانت است به استناد حدیث منقول از آن حضرت، شایسته پیامبران نیست. البته بیشتر فقها این کار را در جنگ با کفار در صورتى که تاکتیکى جنگى به شمار رود، مباح دانسته‌اند.<ref>رجوع کنید به بیهقى، ج۷، ص۴۰؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج۵، ص۲۶۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۶ـ۵۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۶.</ref>
  
آثار اختصاصى عالمان شيعى درباره خصائص‌النبى معدود است، از جمله خصائص‌النبى أحمدبن محمدبن دؤل قمى (متوفى 350) <ref> رجوع کنید به نجاشى، ص 89ـ90) </ref>. همچنين در منابع مربوط به سيره و تاريخ و كلام در قالب عناوينى چون شمائل، فضائل، مناقب، معجزات و دلايل نبوت پيامبر اكرم از برخى خصايص وى سخن به ميان آمده است مانند:
+
در برخى از منابع فقهى، حرمت کتابت و خواندن [[شعر]] ([[سوره عنکبوت]]: ۴۸؛ [[سوره یس]]: ۶۹)، حرمت کندن لباس یا ادوات جنگى پس از پوشیدن آن تا خاتمه جنگ (بر پایه حدیثى منقول از پیامبر)، حرمت چشم دوختن به اموال مردم ([[سوره حجر]]: ۸۸)، حرمت زیاده‌طلبى با اعطا کردن مال ([[سوره مدثر]]: ۶)، در شمار خصایص نبوى ذکر شده‌اند.<ref>رجوع کنید به طوسى، ج۴، ص۱۵۳؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۰۸ـ۴۱۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸.</ref>
*دلائل‌النبوّة ابونعيم اصفهانى (متوفى 430)
 
  
*دلائل‌النبوّة أحمدبن حسين بيهقى (متوفى 458)
+
شمارى از خصایص نبوى که در زمره [[واجب|واجبات]] قرار داشته، عبارت بودند از: مسواک زدن پیش از هر [[نماز]]، ادا کردن [[نماز وتر|نماز وَتر]]، [[تهجد]] (شب زنده‌دارى همراه با خواندن [[نماز شب]]) و قربانى کردن در روز [[عید قربان|عید قربان]] که به استناد احادیث نبوى، بر آن حضرت واجب بود.<ref>رجوع کنید به محقق حلّى، همانجا؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶ـ۳۹۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۴ـ۷۵.</ref> به نظر برخى فقها، شب زنده‌دارى ابتدا به موجب [[آیه 2 سوره مزمل|آیه ۲ سوره مزمل]] بر پیامبر اکرم واجب شد، ولى این حکم با نزول [[آیه 79 سوره اسراء|آیه ۷۹ سوره اسراء]] نسخ شد و تهجد بر او مانند دیگران مستحب گردید.<ref>رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ ابن‌قدامه، ج۱، ص۷۷۰؛ مطیعى، ج۱۶، ص۱۴۲.</ref>
  
*الشّفا بتعريف حقوق المصطفى قاضى عياض (متوفى 544)
+
در برخى منابع فقهى، وجوب [[نهی از منکر|نهى از منکر]] در صورت مشاهده و ساقط نشدن آن از روى ترس ([[سوره مائده]]: ۶۷)، وجوب مشورت در امور ([[سوره آل‌ عمران]]: ۱۵۹) و وجوب اداى دین میتِ مدیون (به استناد حدیثى نبوى) از جمله خصایص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده‌اند.<ref>رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۷؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۸ـ۴۰۰؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۴.</ref>
  
*مناقب آل ابى‌طالب ابن‌شهر آشوب (متوفى 580)
+
از جمله مصادیق بخش چهارم از خصایص‌النبى (کرامات)، احکام ویژه‌اى است که بر عهده زنان پیامبر یا درباره آنان مقرر شده بود. به تصریح [[قرآن]]،<ref>رجوع کنید به [[سوره احزاب]]: ۳۲.</ref> اگر آنان [[تقوا]] را رعایت کردند، بر زنان عادى شرف و فضیلت داشتند. آنان مکلف بودند که در برابر مردان با لحن فریبنده سخن نگویند بلکه سخن شایسته بر بان جارى کنند. پاداش و کیفر آنها نیز بر اساس آیات ۳۰ و ۳۱ [[سوره احزاب]] مضاعف است.
  
*الوفا بتعريف فضائل المصطفى سبط ابن‌جوزى (متوفى 597)
+
دیگر حکم خاص درباره زنان پیامبر، حرمت [[ازدواج]] آنان پس از پیامبر با دیگران بود (سوره احزاب: ۵۳) زیرا آنان مادر مؤمنان (اُمَّهاتُهُم) خوانده شده‌اند (سوره احزاب: ۶). حکم دیگر، سخن گفتن مسلمانان با زنان پیامبر از پشت پرده و نیز حرمت نگاه کردن به آنان به استناد آیه ۵۳ سوره احزاب بود.<ref>رجوع کنید به شهیدثانى، ج۷، ص۷۸ـ۷۹؛ نیز رجوع کنید به حجاب.</ref>
  
*تهذيب‌الأسماء و اللّغات محيى‌الدين نووى (متوفى 676)
+
شمارى دیگر از این قبیل احکام (کرامات)، احکامى است که براى حفظ حرمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و رعایت [[خضوع]] و [[ادب]] در برابر او، بر عهده مسلمانان قرار گرفته و مستند به آیات و احادیث است، مانند بالاتر نبردن صداى خود از صداى پیامبر،<ref>رجوع کنید به [[سوره حجرات]]: ۲ـ۳.</ref> تا خارج شدن پیامبر از خانه صبر کردن و سپس صحبت کردن با او،<ref>رجوع کنید به [[سوره حجرات]]: ۴ـ۵.</ref> خارج نشدن از مجلس پیامبر پیش از اجازه گرفتن از او و سلام دادن به او هنگام اداى نماز<ref>رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۷۹ـ۶۸۰؛ صدر، ج۶، ص۵۲ـ۵۴.</ref> به استناد آیات قرآن، آزار رساندن به پیامبر اکرم موجب [[لعن]] و [[عذاب]] الهى است.<ref>رجوع کنید به [[سوره توبه]]: ۶۱؛ [[سوره احزاب]]: ۵۳، ۵۷.</ref> در [[آیه 6 سوره احزاب|آیه ۶ سوره احزاب]]، اولویت پیامبر اکرم بر مؤمنان تأکید شده است. فقها به استناد این آیه به ولایت او بر دیگران و وجوب پیروى آنان از او حکم کرده‌اند. بر این اساس، حفظ جان پیامبر بر جان همگان اولویت دارد و او مى‌تواند هر چیزى را که در ملکیت دیگران است، حتى با وجود نیاز مالک آن، حیازت کند.<ref>رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ علامه حلّى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ حطّاب، ج۵، ص۶.</ref>
 +
==مهمترین آثار در خصائص‌النبى==
 +
===آثار اهل سنت===
  
*البداية و النّهاية و الفصول فى سيرة‌الرّسول هر دو اثر ابن‌كثير دمشقى (متوفى 774)
+
برخى از آثار مهم در درباره خصائص‌النبى که عمدتا عالمان [[اهل سنت|اهل سنّت]] نگاشته‌اند، عبارت‌اند از:
 
*بحارالأنوار مجلسى (ج 16، ص 299ـ401)
 
  
به علاوه، در منابع حديثى و تفسير نيز، به مناسبت بحث از آيات و احاديث مرتبط با خصائص‌النبى، به اين موضوع توجه شده است.
+
*الدُّرُ الثَّمین من خصائص النَّبى الأمین و الوفا بتعریف فضائل المصطفى، دو اثر منسوب به [[عبدالرحمان‌ بن‌ جوزی]] (متوفى ۵۹۷)<ref>در مذهب ابن جوزی اختلاف است. گروهی او را حنبلی سنی و گروهی او را شیعه دانسته اند.</ref>
 +
*نهایة‌السّؤل فى خصائص الرسول اثر عمر بن حسن ابن‌ دحیة کلبى (متوفى ۶۳۳)
 +
*[[غایة السؤل فی خصائص الرسول (کتاب)|غایة‌السّؤل فى خصائص الرسول]] اثر عمر بن على ابن‌ ملقِّن شافعى (متوفى ۸۰۴)
 +
*حُسنُ الاِقتِصاص لِما یتعلّق بالاختصاص اثر بدرالدین محمد ابن‌ دمامینى (متوفى ۸۲۸)
 +
*الأنوار بِخَصائص النَّبى المُختار تألیف [[ابن حجرعسقلانی|ابن حجر عسقلانى]] (متوفى ۸۵۲)
 +
*الخصائص النبویة، اثر محمد بن محمد قاهرى شافعى (متوفى ۸۷۴)
 +
*اللفظ المکرم بخصائص النبى المحترم اثر محمدبن محمد ابن‌خَیضِرى (متوفى ۸۹۴)
 +
*کفایة‌الطالب اللَبیب فى خصائص‌الحبیب معروف به «الخصائص‌الکبرى» اثر [[جلال الدین سیوطی|جلال‌الدین سیوطى]] (متوفى ۹۱۱): این کتاب مشتمل بر حدود پانصد و هفتاد باب درباره خصایص [[پیامبر اسلام|پیامبر اکرم]] به معناى عام آن است.
 +
*[[المواهب اللدنیة بالمنح المحمدیة (کتاب)|المواهب اللدنیة بالمِنَح المحمدیة]] اثر احمد بن محمد قسطلانى (متوفى ۹۲۳)
 +
*بدایة السّؤل فى تفصیل الرسول و اللفظ المکرم فى خصائص النبى، هر دو اثر احمد ابن‌عبدالسلام شافعى (متوفى ۹۳۱)
 +
*شفاءالصدور فى أعلام نبوة‌الرسول و خصائصه تألیف ابن‌ سَبُع سلیمان‌ بن داود<ref>حاجى‌خلیفه، ج۱، ستون ۷۰۵ـ۷۰۶، ج۲، ستون ۱۱۹۲، ۱۵۶۰؛ بغدادى، ایضاح، ج۲، ستون ۶۹۱؛ همو، هدیه، ج۱، ستون۱۴۰ـ۱۴۱، ۵۲۰ـ۵۲۱، ج۲، ستون ۲۰۶.</ref>
 +
*[[دلائل النبوة (کتاب)|دلائل‌النبوّة]] اثر [[ابونعیم اصفهانی|ابونعیم اصفهانى]] (متوفى ۴۳۰)<ref>در مذهب ابونعیم اختلاف است. گروهی او را سنی و گروهی او را شیعه معری کرده اند.</ref>
 +
*[[دلائل النبوة بیهقی (کتاب)|دلائل‌النبوّة]] اثر [[احمد بن حسین بیهقی|أحمد بن حسین بیهقى]] (متوفى ۴۵۸)
 +
*[[الشفا بتعریف حقوق المصطفی (کتاب)|الشّفا بتعریف حقوق المصطفى]] اثر قاضى عیاض (متوفى ۵۴۴)
  
در منابع مربوط به خصايص نبوى، به استناد آيات و احاديث، علاوه بر احكام شرعىِ ويژه پيامبر، به برخى از ويژگيهاى ذاتى او، اعم از اوصاف خُلقى و مقام معنوى كه خداوند به او ارزانى كرده، و نيز خصايص امت وى پرداخته شده است. برخى از مهم‌ترين ويژگيهاى مزبور چنين است: سَرْور آدميان و اسوه جهانيان؛ برتر از همه در اخلاق و كردار و خاتم پيامبران (رجوع کنید به احزاب: 40)؛ هدف غايى خلقت جهان و مقدّم بر همه انبيا؛ تنها پيامبرى كه به معراج رفته و به سدرة‌المنتهى* راه يافته است؛ جهانى بودن نبوت و رسالت او <ref> (رجوع کنید به سبا: 28؛ فرقان: 1؛ اعراف: 158) </ref>؛ بشارت دادن همه پيامبران به آمدن او و عهد و ميثاق گرفتن ايشان از امتشان مبنى بر پيروى كردن از پيامبر پس از بعثت <ref> (رجوع کنید به آل‌عمران: 81؛ اعراف: 157؛ صف: 6) </ref>؛ مصون بودن قرآن، معجزه جاودان او، از تحريف؛ رعب افكندن خداوند در دل دشمنان براى يارى رساندن به پيامبر؛ و سرور آدميان در قيامت. پيامبر اكرم اولى كسى است كه وارد بهشت مى‌شود و به تعبير قرآن «مقام محمود» و «شفاعت» و «كوثر» را در اختيار دارد <ref> (رجوع کنید به سيوطى، ج 1، ص 7ـ16، ج 2، ص 314ـ331، 376ـ391؛ قسطلانى، ج 2، ص 642ـ651، 654ـ656؛ اهدل، ص20ـ24، 38، 50ـ52، 61، 123ـ133) </ref>. در اين منابع، خصائصى نيز براى امت پيامبر اكرم ذكر شده است <ref> (رجوع کنید به سيوطى، ج 2، ص 351ـ 361، 358ـ376، 394ـ395؛ قسطلانى، ج 2، ص 642ـ735؛ اهدل، ص 77ـ95، 133ـ138) </ref>.
+
===آثار شیعه ===
  
منابع جامع فقهى شيعه و اهل سنّت، غالبآ در مبحث نكاح (باتوجه به اهميت خصايص نبوى در مورد نكاح) به اين موضوع از منظر فقهى نگريسته و به امتيازات و تكاليفِ شرعىِ ويژه آن حضرت در ابواب گوناگون فقهى پرداخته‌اند. مجموع اين احكام بنابر يك تقسيم‌بندى متداول، چهار بخش است: مباحات (اصطلاحاً تخفيفات)، واجبات، محرّمات (اين دو قسم را اصطلاحاً تغليظات مى‌نامند)، و كرامات و فضائل كه شامل احكام خاصى است و براى رعايت حرمت و فضيلت پيامبر اكرم برعهده مؤمنان تشريع شده است <ref> (رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص 344ـ356؛ محقق كركى، ج 12، ص 53؛ بهوتى حنبلى، ج 5، ص 23) </ref>.
+
آثار اختصاصى عالمان [[شیعه|شیعه]] درباره «خصائص‌النبى» معدود است و بیشتر در کتاب‌های [[فقه|فقهی]] مطرح شده است، اما آنها آثار اختصاصی‌ هم در این زمینه دارند، از جمله «خصائص‌ النبى» اثر احمد بن محمد بن دؤل قمى (متوفى ۳۵۰).<ref>رجوع کنید به نجاشى، ص۸۹ـ۹۰.</ref>  
  
حكمتهايى براى تشريع اين قبيل احكام درباره پيامبر صلى‌اللّه‌عليه‌وآله‌وسلم ذكر شده مانند دريافتن منزلت خاص و ويژگيهاى برتر او، بهره بردن بيشتر آن حضرت از ثواب و نيز رفعت درجات معنوى او، همچنان‌كه براى بسيارى از اين احكام، حكمتهايى اختصاصى هم ذكر شده است. نكته مهم از ديدگاه فقها آن است كه ويژگى اسوه بودن پيامبر، ضرورت شناخت اين قبيل احكام را اقتضا دارد. زيرا ديگر مؤمنان در اين موارد خاص نبايد به آن حضرت تأسى كنند <ref> (رجوع کنید به نووى، روضة الطالبين، ج 5، ص 362؛ سيوطى، ج 2، ص 396؛ بهوتى حنبلى، همانجا) </ref><ref> درج پانوشت </ref>. به نظر فقها، در موارد ترديد ميان اختصاصى بودن يك حكم براى پيامبر و اشتراكى بودن آن براى همگان، اصل بر مشترك بودن حكم است <ref> (براى نمونه رجوع کنید به نجفى، ج 29، ص129) </ref>.
+
به علاوه در منابع [[حدیث|حدیثى]] و [[تفسیر قرآن|تفسیر]] نیز به مناسبت بحث از [[آیه|آیات]] و احادیث مرتبط با خصائص‌النبى، به این موضوع توجه شده است. همچنین در منابع مربوط به سیره و [[تاریخ|تاریخ]] و [[علم کلام|کلام]]، در قالب عناوینى چون شمائل، فضائل، مناقب، [[معجزه|معجزات]] و دلایل [[نبوت]] پیامبر اکرم از برخى خصایص وى سخن به میان آمده است مانند:
  
بسيارى از مباحات اختصاصى پيامبر به موضوع نكاح مربوط است. از جمله اين موارد، جواز ازدواج آن حضرت به عقد دائم با بيش از چهار زن است. با وجود اتفاق‌نظر فقها درباره اصل حكم و نيز وقوع خارجى آن، درباره حكمت تشريع اين حكم، آراى گوناگونى مطرح شده است. از جمله وجود اطمينان به رعايت عدالت توسط پيامبر حتى در بيش از چهار همسر، جلب نظر قبايل عرب به اسلام، دستيابى مردم به احكام شرعى به‌ويژه در عرصه روابط خانوادگى و زناشويى، فراهم شدن زمينه شناخت اخلاق باطنى و شيوه معاشرت پيامبر براى مردم <ref> (رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ج 9، ص 99ـ100؛ سيوطى، ج 2، ص426؛ نجفى، ج 29، ص 119؛ صدر، ج 6، ص40؛ نيز رجوع کنید به تعداد زوجات*) </ref>. بسيارى از فقها، با استناد به آيه 50 سوره احزاب و احاديث، ازدواج آن حضرت را با بيش از نُه زن، كه در هنگام رحلت پيامبر در عقد او بودند <ref> (رجوع کنید به ابن‌هشام، قسم 2، ص 647؛ ابن‌بابويه، ج 2، ص 419) </ref>، جايز شمرده‌اند <ref> (رجوع کنید به محقق كركى، ج 12، ص 58؛ صدر، ج 6، ص40ـ41) </ref>.
+
*[[مناقب ابن شهر آشوب (کتاب)|مناقب آل ابى‌طالب]] اثر [[ابن شهر آشوب|ابن‌ شهر آشوب]] (متوفى ۵۸۰)
 
+
*[[بحارالأنوار (کتاب)|بحارالأنوار]] اثر [[علامه مجلسى]] (جلد ۱۶، صفحات ۲۹۹ـ۴۰۱).
ديگر حكم اختصاصى او، جواز عقد نكاح با لفظ هبه (به اين صورت كه زوجه خود را به آن حضرت ببخشد) بوده كه مهم‌ترين مستند فقهى آن آيه 50 سوره احزاب است <ref> (براى نمونه رجوع کنید به محقق حلّى، قسم 2، ص 497؛ نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص 353؛ بحرانى، ج 23، ص 98ـ99) </ref>. البته درباره جايز بودن يا نبودن ازدواج بدون مهريه با زنى كه خود را به پيامبر بخشيده بوده است، اختلاف‌نظر وجود دارد <ref> (براى نمونه رجوع کنید به علامه حلّى، تذكرة‌الفقهاء، ج 2، ص 567؛ شهيدثانى، ج 7، ص70ـ71) </ref>. همچنين به نظر مشهور ميان فقهاى اهل سنّت، ازدواج پيامبر اكرم بدون موافقت ولىّ و شهادت شهود، به استناد ازدواج پيامبر اكرم با زينب بنت جَحش، جايز بوده است <ref> (رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج 7، ص 340؛ نووى، 1407، ج 9، ص 229ـ230؛ ابن‌حجره عسقلانى، ج 9، ص110) </ref>. جايز بودن عقد نكاح در حال احرام، ديگر خصيصه نبوى است كه شمارى از فقهاى شيعه و اهل سنّت بدان قائل‌اند. مستند آنان حديثى منقول از ابن‌عباس است كه بر پايه آن پيامبر در زمان احرام با ميمونه ازدواج كرد <ref> (رجوع کنید به ابن‌شهر آشوب، ج 1، ص 124؛ نووى، روضة الطالبين، ج 5، ص 354؛ بهوتى حنبلى، ج 2، ص 513 ـ 514؛ قس ابن‌قدامه، ج 3، ص 312). </ref>
 
 
 
برخى از فقها، با استناد به آيه 51 سوره احزاب، رعايت حقّ قَسم را بر پيامبر اكرم واجب ندانسته‌اند <ref> (رجوع کنید به طوسى، ج 4، ص160؛ شهيدثانى، ج 7، ص 82ـ84؛ ابن‌نجيم، ج 3، ص 383) </ref>. البته مخالفان اين نظر، مرادِ اين آيه را اختيار داشتن پيامبر درباره پذيرش يا ردّ ازدواج با زنانى دانسته‌اند كه خود را به حضرت مى‌بخشيدند <ref> (رجوع کنید به شافعى، ج 5، ص 151؛ طوسى، همانجا؛ محقق حلّى، قسم 2، ص 498؛ بارى تفاسير ديگر آيه رجوع کنید به مجلسى، ج 22، ص 182ـ183) </ref>. پيروان ديدگاه نخست نقل كرده‌اند كه پيامبر درباره شمارى از همسران خود از جمله عايشه، حفصه، امّسلمه و زينب همواره حق قسم را رعايت مى‌كرد و در مورد برخى ديگر مانند سوده، صفيه، جويريه، ميمونه و امّحبيبه، گاهى آن را به تأخير مى‌انداخت <ref> (ابن‌جوزى، زادالمسير، ذيل احزاب: 51؛ مجلسى، ج 22، ص 182؛ نجفى، ج 29، ص 131). </ref>
 
 
 
شمارى از ديگر مباحات اختصاصى پيامبر اكرم، كه به باب نكاح مربوط نيست، عبارت‌اند از: گرفتن روزه وصال (يعنى آنكه روزه يك روز را بدون افطار به روزه روز بعد متصل كند يا اينكه روزه تا سحر ادامه يابد) به استناد حديثى از آن حضرت <ref> (رجوع کنید به ابن‌حِبّان، ج 14، ص 324ـ325؛ علامه حلّى، منتهى‌المطلب، ج 2، ص 617؛ بهوتى حنبلى، ج 2، ص 396) </ref>؛ جنگ كردن به صورت محدود در منطقه حرم مكى هنگام فتح مكه بر پايه حديثى نبوى <ref> (رجوع کنید به كلينى، ج 4، ص 226؛ علامه حلّى، منتهى‌المطلب، ج 2، ص 688؛ سيوطى، ج 2، ص 421ـ422؛ شوكانى، ج 5، ص 28ـ 29) </ref>؛ ورود به مكه بدون احرام و كاربرد مواد معطر در حال احرام بنابر نظر برخى از فقها به استناد سيره حضرت <ref> (رجوع کنید به سيوطى، ج 2، ص 421ـ423؛ محقق كركى، ج 12، ص 62؛ شهيدثانى، ج 7، ص 78؛ براى موارد ديگر، مثل ناقض طهارت نبودن خواب براى ايشان رجوع کنید به احمدبن حنبل، ج 6، ص 36؛ نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص 352ـ353؛ سيوطى، ج 2، ص 442؛ محقق كركى، ج 12، ص 66؛ شهيدثانى، ج 7، ص 79؛ شوكانى، ج 1، ص 267؛ اهدل، ص 188؛ صدر، ج 6، ص 51) </ref>.
 
 
 
شمارى از احكام اختصاصى پيامبر اكرم در دايره محرمات قرار دارند، مانند حرمت ازدواج دائم با كنيزان و اهل كتاب <ref> (رجوع کنید به محقق حلّى، قسم 2، ص 497؛ علامه حلّى، مختلف الشيعة، ج 7، ص 246ـ248؛ سيوطى، ج 2، ص 412ـ413؛ نجفى، ج 29، ص 125؛ قس بحرانى، ج 23، ص 101ـ102) </ref>. حكم ديگر، حرمت تبديل يا افزايش تعداد همسران پس از نزول آيه 52 سوره احزاب است. پس از مخيّر شدن زنان رسول خدا، به جدايى از آن حضرت يا تداوم رابطه زوجيت <ref> (رجوع کنید به احزاب: 28، 29) </ref>، همه آنان زندگى با پيامبر را انتخاب كردند. از اين‌رو، خداوند به عنوان پاداش آنان، ازدواج با زنى ديگر و نيز طلاق دادن همسر قبلى و گزينش همسرى جديد را براى پيامبر ممنوع كرد. البته به نظر بيشتر فقها، آيه 52 سوره احزاب با آيات 50 و 51 سوره احزاب منسوخ و محدوديتهاى مزبور از عهده پيامبر برداشته شد <ref> (رجوع کنید به شافعى، ج 5، ص150ـ151؛ نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص 348؛ محقق حلّى، همانجا؛ محقق كركى، ج 12، ص 55) </ref>. برخى ديگر با مناقشه در نسخ آيه، آراى ديگرى مطرح كرده‌اند، مانند بقاى حكم تحريم تا زمان رحلت پيامبر و متفاوت بودن دايره شمول حكم در آيه تحريم (احزاب: 52) با آيه تحليل (همان: 50). به بيان ديگر، مراد از آيه تحريم، منع ازدواج پيامبر با همه زنان ديگر بود و مراد از آيه تحليل تثبيت حلال بودن زنانى بود كه موضوعآ از آيه تحريم خارج بودند، مانند زنان آن حضرت هنگام نزول آيه، كنيزان آن حضرت و زنانى كه خود را به پيامبر مى‌بخشيدند <ref> (رجوع کنید به ابن‌جوزى، نواسخ‌القرآن، ص210ـ211؛ صدر، ج 6، ص 42ـ44) </ref>.
 
 
 
از ديگر محرّمات اختصاصى براى پيامبر اكرم، حرمت دريافت صدقه واجب بود. بيشتر فقها گرفتن صدقه مستحبى را هم حرام شمرده‌اند <ref> (رجوع کنید به شمس‌الائمه سرخسى، ج30، ص275؛ محقق حلّى، همانجا؛ حَطّاب، ج 5، ص 9؛ قس آلوسى، ذيل يوسف: 88 كه برخى اين حرمت را ويژگى تمام پيامبران دانسته‌اند) </ref>. از ديگر محرّمات مزبور، حرمت غَمز يعنى اشاره كردن با چشم در امور مباح («خائنة الاعين»، مؤمن: 19)، مانند صدور فرمان با اشاره چشم بود. اين كار از آن‌رو كه نوعى مخفى كارى و مشابه خيانت است به استناد حديث منقول از آن حضرت، شايسته پيامبران نيست. البته بيشتر فقها، اين كار را در جنگ با كفار، درصورتى كه تاكتيكى جنگى به شمار رود، مباح دانسته‌اند <ref> (رجوع کنید به بيهقى، ج 7، ص40؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج 5، ص 261؛ محقق كركى، ج 12، ص 56ـ57؛ شهيدثانى، ج 7، ص76) </ref>.
 
 
 
در برخى از منابع فقهى، حرمت كتابت و خواندن شعر (عنكبوت: 48؛ يس: 69)، حرمت بركندن لباس يا ادوات جنگى پس از پوشيدن آن تا خاتمه جنگ (بر پايه حديثى منقول از پيامبر)، حرمت چشم دوختن به اموال مردم (حجر: 88)، حرمت زياده‌طلبى با اعطا كردن مال (مدثر: 6)، در شمار خصايص نبوى ذكر شده‌اند <ref> (رجوع کنید به طوسى، ج 4، ص 153؛ نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص 348ـ350؛ سيوطى، ج 2، ص 408ـ 411؛ محقق كركى، ج 12، ص 58) </ref>.
 
 
 
شمارى از خصايص نبوى، كه در زمره واجبات قرار داشته، عبارت بودند از: مسواك زدن پيش از هر نماز، ادا كردن نماز وَتر، تهجد (شب زنده‌دارى همراه با خواندن نماز شب) و قربانى كردن در روز عيد قربان كه به استناد احاديث نبوى، بر آن حضرت واجب بود <ref> (رجوع کنید به محقق حلّى، همانجا؛ سيوطى، ج 2، ص 396ـ397؛ شهيدثانى، ج 7، ص 74ـ75) </ref>. به نظر برخى فقها، شب زنده‌دارى ابتدا به موجب آيه 2 سوره مزمل بر پيامبر اكرم واجب شد، ولى اين حكم با نزول آيه 79 سوره اسراء نسخ شد و تهجد بر او مانند ديگران مستحب گرديد <ref> (رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ ابن‌قدامه، ج 1، ص770؛ مطيعى، ج 16، ص 142) </ref>. در برخى منابع فقهى، وجوب نهى از منكر در صورت مشاهده و ساقط نشدن آن از روى ترس (مائده: 67)، وجوب مشورت در امور (آل‌عمران: 159) و وجوب اداى دين ميتِ مديون (به استناد حديثى نبوى) از جمله خصايص پيامبراكرم ذكر شده‌اند <ref> (رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبين، ج 5، ص347؛ سيوطى، ج 2، ص 398ـ400؛ محقق كركى، ج 12، ص54) </ref>.
 
 
 
از جمله مصاديق بخش چهارم از خصايص‌النبى (كرامات)، احكام ويژه‌اى است كه برعهده زنان پيامبر يا درباره آنان مقرر شده بود. به تصريح قرآن <ref> (رجوع کنید به احزاب: 32) </ref>، اگر آنان تقوا را رعايت كردند، بر زنان عادى شرف و فضيلت داشتند. آنان مكلف بودند كه در برابر مردان با لحن فريبنده سخن نگويند، بلكه سخن شايسته بر بان جارى كنند. پاداش و كيفر آنها نيز براساس آيات 30 و 31 سوره احزاب مضاعف است. ديگر حكم خاص درباره زنان پيامبر، حرمت ازدواج (احزاب: 53) آنان پس از پيامبر با ديگران بود، زيرا آنان مادر مؤمنان (ازواجُه اُمَّهاتُهُم) خوانده شده‌اند (احزاب: 6). حكم مهر ديگر، سخن گفتن مسلمانان با زنان پيامبر از پشت پرده و نيز حرمت نگاه كردن به آنان به استناد آيه 53 سوره احزاب بود <ref> (رجوع کنید به شهيدثانى، ج 7، ص 78ـ79؛ نيز رجوع کنید به حجاب*).
 
</ref>
 
شمارى ديگر از اين قبيل احكام (كرامات)، احكامى است كه براى حفظ حرمت پيامبر اكرم و رعايت خضوع و ادب در برابر او، برعهده مسلمانان قرار گرفته و مستند به آيات و احاديث است، مانند بالاتر نبردن صداى خود از صداى پيامبر (رجوع کنید به حجرات: 2ـ3) تا خارج شدن پيامبر از خانه صبر كردن و سپس صحبت كردن با او (رجوع کنید به حجرات: 4ـ5)، خارج نشدن از مجلس پيامبر پيش از اجازه گرفتن از او و سلام دادن به او هنگام اداى نماز <ref> (رجوع کنید به سيوطى، ج 2، ص 442ـ445؛ قسطلانى، ج 2، ص 679ـ680؛ صدر، ج 6، ص 52ـ54) </ref>. به استناد آيات قرآن، آزار رساندن به پيامبر اكرم موجب لعن و عذاب الهى است <ref> (رجوع کنید به توبه: 61؛ احزاب: 53، 57) </ref>. در آيه 6 سوره احزاب، اولويت پيامبر اكرم بر مؤمنان تأكيد شده است. فقها به استناد اين آيه، به ولايت او بر ديگران و وجوب پيروى آنان از او حكم كرده‌اند. بر اين اساس، حفظ جان او بر جان همگان اولويت دارد و او مى‌تواند هرچيزى را كه در ملكيت ديگران است، حتى با وجود نياز مالك آن، حيازت كند <ref> (رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ علامه حلّى، تذكرة‌الفقهاء، ج 2، ص 567؛ حطّاب، ج 5، ص 6). </ref>
 
 
 
منابع مقاله
 
(1)علاوه بر قرآن؛
 
 
 
(2) محمودبن عبداللّه آلوسى، روح‌المعانى، بيروت: دار احياءالتراث العربى، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(3) ابن‌بابويه، كتاب الخصال، چاپ على‌اكبر غفارى، قم 1362ش؛
 
 
 
(4) ابن‌جوزى، زادالمسير فى علم التفسير، بيروت 1404/1984؛
 
 
 
(5) همو، نواسخ‌القرآن، بيروت: دارالكتب العلمية، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(6) ابن‌حِبّان، صحيح ابن‌حبّان بترتيب ابن‌بلبان، ج 14، چاپ شعيب ارنؤوط، بيروت 1414/1993؛
 
 
 
(7) ابن‌حجر عسقلانى، فتح‌البارى: شرح صحيح البخارى، بولاق 1300ـ1301، چاپ افست بيروت [.بى‌تا]؛
 
 
 
(8) ابن‌شهر آشوب، مناقب آل‌ابى‌طالب، نجف 1956؛
 
 
 
(9) ابن‌قدامه، المغنى، چاپ افست بيروت 1403/1983؛
 
 
 
(10) ابن‌منظور؛
 
 
 
(11) ابن‌نجيم، البحر الرائق شرح كنزالدقائق، بيروت 1418/1997؛
 
 
 
(12) ابن‌هشام، السيرة‌النبوية، چاپ مصطفى سقا، ابراهيم ابيارى، و عبدالحفيظ شلبى، ]بيروت[: دار ابن‌كثير، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(13) احمدبن حنبل، مسند احمدبن حنبل، استانبول 1402/1982؛
 
 
 
(14) محمدبن احمد اهدل، الخصايص النبوية، المسماة فتح‌الكريم القريب: شرح انموذج اللبيب فى خصايص الحبيب، جده 1406؛
 
 
 
(15) يوسف‌بن احمد بحرانى، الحدائق النّاضرة فى احكام العترة‌الطاهرة، قم 1363ـ1367ش؛
 
 
 
(16) اسماعيل بغدادى، ايضاح‌المكنون، ج 2، در حاجى‌خليفه، ج 4؛
 
 
 
(17) همو، هدية‌العارفين، ج 1ـ2، در همان، ج 5ـ6؛
 
 
 
(18) منصوربن يونس بهوتى حنبلى، كشّاف‌القناع عن متن الاقناع، چاپ محمدحسن شافعى، بيروت 1418/1997؛
 
 
 
(19) احمدبن حسين بيهقى، السنن الكبرى، بيروت: دارالفكر، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(20) اسماعيل‌بن حماد جوهرى، الصحاح فى اللغة و العلوم، چاپ نديم مرعشلى و اسامة مرعشلى، بيروت 1974؛
 
 
 
(21) حاجى‌خليفه؛
 
 
 
(22) محمدبن محمد حَطّاب، مواهب الجليل لشرح مختصر خليل، چاپ زكريا عميرات، بيروت 1416/1995؛
 
 
 
(23) خيرالدين زركلى، الاعلام، بيروت 1999؛
 
 
 
(24) عبدالرحمان‌بن ابى‌بكر سيوطى، الخصائص الكبرى، بيروت 1405/1985؛
 
 
 
(25) محمدبن ادريس شافعى، الاُمّ، بيروت 1403/1983؛
 
 
 
(26) محمدبن احمد شمس‌الائمه سرخسى، كتاب المبسوط، بيروت 1406/1986، محمد شوكانى، نيل الاوطار من احاديث سيدالاخيار: شرح منتقى الاخبار، بيروت 1973؛
 
 
 
(27) زين‌الدين‌بن على شهيدثانى، مسالك الافهام الى تنقيح شرائع‌الاسلام، قم 1413ـ1419؛
 
 
 
(28) صادق‌بن محمدبن ابراهيم، خصائص‌المصطفى صلى‌اللّه‌عليه وسلم بين الغلو و الجفاء: عرض و نقد على ضوءالكتاب و السنة، رياض 2000؛
 
 
 
(29) محمد صدر، ماوراءالفقه، قم 1427؛
 
 
 
(30) محمدبن حسن طوسى، المبسوط فى فقه الامامية، ج 4، چاپ محمدباقر بهبودى، تهران 1388؛
 
 
 
(31) حسن‌بن يوسف علامه حلّى، تذكرة‌الفقهاء، ]بى‌جا[: منشورات المكتبة الرضوية لاحياء الآثار الجعفرية، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(32) همو، كتاب منتهى المطلب فى تحقيق‌المذهب، چاپ سنگى تبريز ] 1316[ـ1333، چاپ افست ]بى‌جا، بى‌تا.[؛
 
(33) همو، مختلف‌الشيعة فى احكام الشريعة، قم 1412ـ1420؛
 
 
 
(34) احمدبن محمد قسطلانى، المواهب اللدنية بالمنح المحمدية، چاپ صالح احمد شامى، بيروت 1412/1991؛
 
 
 
(35) عمررضا كحّاله، معجم المؤلفين، دمشق 1957ـ1961، چاپ افست بيروت [.بى‌تا]؛
 
 
 
(36) كلينى؛
 
 
 
(37) مجلسى؛
 
 
 
(38) جعفربن حسن محقق حلّى، شرائع‌الاسلام فى مسائل الحلال و الحرام، چاپ صادق شيرازى، تهران 1409؛
 
 
 
(39) على‌بن حسين محقق كركى، جامع‌المقاصد فى شرح القواعد، قم 1408ـ1415؛
 
 
 
(40) محمدنجيب مطيعى، التكملة الثانية، المجموع: شرح المُهَذّب، در يحيى‌بن شرف نووى، المجموع: شرح المُهَذّب، ج 13ـ20، بيروت: دارالفكر، [.بى‌تا]؛
 
 
 
(41) معجم‌النفائس الوسيط، اشراف احمد ابوحاقه، بيروت: دارالنفائس، 1428/2007؛
 
 
 
(42) احمدبن على نجاشى، فهرست اسماء مصنّفى الشيعة المشتهر ب رجال النجاشى، چاپ موسى شبيرى زنجانى، قم 1407؛
 
 
 
(43) محمدحسن‌بن باقر نجفى، جواهرالكلام فى شرح شرائع‌الاسلام، ج 29، چاپ محمود قوچانى، بيروت 1981؛
 
 
 
(44) يحيى‌بن شرف نووى، روضة‌الطالبين و عمدة‌المفتين، چاپ عادل احمد عبدالموجود و على محمد معوض، بيروت [.بى‌تا]؛
 
 
 
(45) همو، صحيح مسلم بشرح النووى، بيروت 1407/1987.  
 
  
 
==پانویس==
 
==پانویس==
 
{{پانویس}}
 
{{پانویس}}
 
==منابع==
 
==منابع==
*دانشنامه جهان اسلام، بتول حسينى‌سمنانى [http://lib.eshia.ir/23019/16/7090 کتابخانه مدرسه فقاهت] تاریخ بازیابی:18 آذر ماه 1392.
+
*[[دانشنامه جهان اسلام (کتاب)|دانشنامه جهان اسلام]]، نوشته بتول حسینى‌ سمنانى، در دسترس در [http://lib.eshia.ir/23019/16/7090 کتابخانه مدرسه فقاهت]، تاریخ بازیابی: ۱۸ آذرماه ۱۳۹۲.
 +
 
 
[[رده:منابع با موضوع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله]]
 
[[رده:منابع با موضوع پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۲ اوت ۲۰۲۱، ساعت ۰۸:۳۱

Icon-encycolopedia.jpg

این صفحه مدخلی از دانشنامه جهان اسلام است

(احتمالا تصرف اندکی صورت گرفته است)


«خصائص‌النبى»، ویژگیهاى خاص تکوینى و تشریعى پیامبر اکرم (صلى‌ اللّه‌ علیه‌ وآله‌)، به‌ ویژه احکام خاص مقرر شده براى ایشان و درباره ایشان است. آثار متعددی با عنوان یا موضوع «خصائص‌ النبى» توسط نویسندگان شیعه و سنی تألیف شده است، مانند: «غایة‌السّؤل فى خصائص الرسول» و «المواهب اللدنیة بالمِنَح المحمدیة».

مفهوم خصائص‌النبى

واژه خصائص، جمع خصیصه به‌ معناى ویژگی ها و اوصاف متمایز است.[۱] مراد از تعبیر خصائص‌ النبى در اصطلاح متون دینى، ویژگی هاى منحصر به فرد شخص حضرت محمد صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ و سلم و نیز آیین اوست که او را از دیگران، اعم از مسلمانان و پیامبران دیگر متمایز مى‌سازد.

این ویژگیها اعم از اوصاف ذاتى و تکوینى او (چه ویژگیهاى ظاهرى و چه باطنى) است که طیف وسیعى از اوصاف و شمایل و اخلاق و کردار آن حضرت، وقایع و رویدادهاى زمان ایشان، کرامات و معجزات نبوى، تشریعات خاص مربوط به او و حتى ویژگی هاى امت و دین او را دربرمى‌گیرد.[۲]

البته مراد از خصائص‌ النبى (خصائص‌ الرسول) به معناى اخصّ که محور اصلى بحث در این مقاله است، مفهوم مورد نظرِ فقها یعنى احکام اختصاصى پیامبر و نیز احکامى است که درباره آن حضرت تشریع شده است.

مباحثی در خصائص‌النبى

در منابع مربوط به خصایص نبوى به استناد آیات و احادیث، علاوه بر احکام شرعىِ ویژه پیامبر اکرم صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌، به برخى از ویژگیهاى ذاتى ایشان، اعم از اوصاف خُلقى و مقام معنوى که خداوند به او ارزانى کرده و نیز خصایص امت وى پرداخته شده است.

برخى از مهم‌ترین ویژگیهاى مزبور چنین است: سَرْور آدمیان و اسوه جهانیان؛ برتر از همه در اخلاق و کردار و خاتم پیامبران[۳]؛ هدف غایى خلقت جهان و مقدم بر همه انبیا؛ تنها پیامبرى که به معراج رفته و به سدرة‌المنتهى راه یافته است؛ جهانى بودن نبوت و رسالت او[۴]؛ بشارت دادن همه پیامبران به آمدن او و عهد و میثاق گرفتن ایشان از امتشان مبنى بر پیروى کردن از پیامبر پس از بعثت؛[۵] مصون بودن قرآن، معجزه جاودان او از تحریف؛ رعب افکندن خداوند در دل دشمنان براى یارى رساندن به پیامبر؛ و سرور آدمیان در قیامت؛ اولین کسى است که وارد بهشت مى‌شود و به تعبیر قرآن «مقام محمود» و «شفاعت» و «کوثر» را در اختیار دارد.[۶] در این منابع، خصائصى نیز براى امت پیامبر اکرم ذکر شده است.[۷]

منابع جامع فقهى شیعه و اهل سنّت، غالباً در مبحث نکاح (باتوجه به اهمیت خصایص نبوى در مورد نکاح) به این موضوع از منظر فقهى نگریسته و به امتیازات و تکالیفِ شرعىِ ویژه آن حضرت در ابواب گوناگون فقهى پرداخته‌اند. مجموع این احکام بنابر یک تقسیم‌بندى متداول، چهار بخش است: مباحات (اصطلاحاً تخفیفات)، واجبات، محرّمات (این دو قسم را اصطلاحاً تغلیظات مى‌نامند) و کرامات و فضائل که شامل احکام خاصى است و براى رعایت حرمت و فضیلت پیامبر اکرم بر عهده مؤمنان تشریع شده است.[۸]

حکمت هایى براى تشریع این قبیل احکام درباره پیامبر صلى‌ اللّه‌ علیه‌ و آله‌ ذکر شده، مانند دریافتن منزلت خاص و ویژگیهاى برتر او، بهره بردن بیشتر آن حضرت از ثواب و نیز رفعت درجات معنوى او، همچنان‌که براى بسیارى از این احکام، حکمت هایى اختصاصى هم ذکر شده است. نکته مهم از دیدگاه فقها آن است که ویژگى اسوه بودن پیامبر، ضرورت شناخت این قبیل احکام را اقتضا دارد، زیرا دیگر مؤمنان در این موارد خاص نباید به آن حضرت تأسى کنند.[۹] به نظر فقها، در موارد تردید میان اختصاصى بودن یک حکم براى پیامبر و اشتراکى بودن آن براى همگان، اصل بر مشترک بودن حکم است.[۱۰]

چنانکه گفته شد، بسیارى از مباحات اختصاصى پیامبر به موضوع نکاح مربوط است. از جمله این موارد، جواز ازدواج آن حضرت به عقد دائم با بیش از چهار زن است. با وجود اتفاق‌نظر فقها درباره اصل حکم و نیز وقوع خارجى آن، درباره حکمت تشریع این حکم، آراى گوناگونى مطرح شده است. از جمله وجود اطمینان به رعایت عدالت توسط پیامبر حتى در بیش از چهار همسر، جلب نظر قبایل عرب به اسلام، دستیابى مردم به احکام شرعى به‌ ویژه در عرصه روابط خانوادگى و زناشویى، فراهم شدن زمینه شناخت اخلاق باطنى و شیوه معاشرت پیامبر براى مردم.[۱۱] بسیارى از فقها با استناد به آیه ۵۰ سوره احزاب و احادیث، ازدواج آن حضرت را با بیش از نُه زن که در هنگام رحلت پیامبر در عقد او بودند،[۱۲] جایز شمرده‌اند.[۱۳]

دیگر حکم اختصاصى او، جواز عقد نکاح با لفظ هبه (به این صورت که زوجه خود را به آن حضرت ببخشد) بوده که مهم‌ترین مستند فقهى آن آیه ۵۰ سوره احزاب است.[۱۴] البته درباره جایز بودن یا نبودن ازدواج بدون مهریه با زنى که خود را به پیامبر بخشیده بوده است، اختلاف‌نظر وجود دارد.[۱۵] همچنین به نظر مشهور میان فقهاى اهل سنّت، ازدواج پیامبر اکرم بدون موافقت ولى و شهادت شهود به استناد ازدواج پیامبر اکرم با زینب بنت جَحش، جایز بوده است .[۱۶] جایز بودن عقد نکاح در حال احرام دیگر خصیصه نبوى است که شمارى از فقهاى شیعه و اهل سنّت بدان قائل‌اند. مستند آنان حدیثى منقول از ابن‌عباس است که بر پایه آن پیامبر در زمان احرام با میمونه ازدواج کرد.[۱۷]

شمارى از دیگر مباحات اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله، عبارت‌اند از: گرفتن روزه وصال (یعنى آنکه روزه یک روز را بدون افطار به روزه روز بعد متصل کند یا این که روزه تا سحر ادامه یابد) به استناد حدیثى از آن حضرت؛[۱۸] جنگ کردن به صورت محدود در منطقه حرم مکه هنگام فتح مکه بر پایه حدیثى نبوى،[۱۹] ورود به مکه بدون احرام و کاربرد مواد معطر در حال احرام بنابر نظر برخى از فقها به استناد سیره حضرت.[۲۰]

شمارى از احکام اختصاصى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در دایره محرمات قرار دارند، مانند حرمت ازدواج دائم با کنیزان و اهل کتاب؛[۲۱] از دیگر محرّمات اختصاصى براى پیامبر اکرم، حرمت دریافت صدقه واجب بود. بیشتر فقها گرفتن صدقه مستحبى را هم حرام شمرده‌اند.[۲۲] از دیگر محرّمات مزبور، حرمت غَمز یعنى اشاره کردن با چشم در امور مباح («خائنة الاعین»، سوره مؤمن: ۱۹)، مانند صدور فرمان با اشاره چشم بود. این کار از آن‌رو که نوعى مخفى کارى و مشابه خیانت است به استناد حدیث منقول از آن حضرت، شایسته پیامبران نیست. البته بیشتر فقها این کار را در جنگ با کفار در صورتى که تاکتیکى جنگى به شمار رود، مباح دانسته‌اند.[۲۳]

در برخى از منابع فقهى، حرمت کتابت و خواندن شعر (سوره عنکبوت: ۴۸؛ سوره یس: ۶۹)، حرمت کندن لباس یا ادوات جنگى پس از پوشیدن آن تا خاتمه جنگ (بر پایه حدیثى منقول از پیامبر)، حرمت چشم دوختن به اموال مردم (سوره حجر: ۸۸)، حرمت زیاده‌طلبى با اعطا کردن مال (سوره مدثر: ۶)، در شمار خصایص نبوى ذکر شده‌اند.[۲۴]

شمارى از خصایص نبوى که در زمره واجبات قرار داشته، عبارت بودند از: مسواک زدن پیش از هر نماز، ادا کردن نماز وَتر، تهجد (شب زنده‌دارى همراه با خواندن نماز شب) و قربانى کردن در روز عید قربان که به استناد احادیث نبوى، بر آن حضرت واجب بود.[۲۵] به نظر برخى فقها، شب زنده‌دارى ابتدا به موجب آیه ۲ سوره مزمل بر پیامبر اکرم واجب شد، ولى این حکم با نزول آیه ۷۹ سوره اسراء نسخ شد و تهجد بر او مانند دیگران مستحب گردید.[۲۶]

در برخى منابع فقهى، وجوب نهى از منکر در صورت مشاهده و ساقط نشدن آن از روى ترس (سوره مائده: ۶۷)، وجوب مشورت در امور (سوره آل‌ عمران: ۱۵۹) و وجوب اداى دین میتِ مدیون (به استناد حدیثى نبوى) از جمله خصایص پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ذکر شده‌اند.[۲۷]

از جمله مصادیق بخش چهارم از خصایص‌النبى (کرامات)، احکام ویژه‌اى است که بر عهده زنان پیامبر یا درباره آنان مقرر شده بود. به تصریح قرآن،[۲۸] اگر آنان تقوا را رعایت کردند، بر زنان عادى شرف و فضیلت داشتند. آنان مکلف بودند که در برابر مردان با لحن فریبنده سخن نگویند بلکه سخن شایسته بر بان جارى کنند. پاداش و کیفر آنها نیز بر اساس آیات ۳۰ و ۳۱ سوره احزاب مضاعف است.

دیگر حکم خاص درباره زنان پیامبر، حرمت ازدواج آنان پس از پیامبر با دیگران بود (سوره احزاب: ۵۳) زیرا آنان مادر مؤمنان (اُمَّهاتُهُم) خوانده شده‌اند (سوره احزاب: ۶). حکم دیگر، سخن گفتن مسلمانان با زنان پیامبر از پشت پرده و نیز حرمت نگاه کردن به آنان به استناد آیه ۵۳ سوره احزاب بود.[۲۹]

شمارى دیگر از این قبیل احکام (کرامات)، احکامى است که براى حفظ حرمت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و رعایت خضوع و ادب در برابر او، بر عهده مسلمانان قرار گرفته و مستند به آیات و احادیث است، مانند بالاتر نبردن صداى خود از صداى پیامبر،[۳۰] تا خارج شدن پیامبر از خانه صبر کردن و سپس صحبت کردن با او،[۳۱] خارج نشدن از مجلس پیامبر پیش از اجازه گرفتن از او و سلام دادن به او هنگام اداى نماز[۳۲] به استناد آیات قرآن، آزار رساندن به پیامبر اکرم موجب لعن و عذاب الهى است.[۳۳] در آیه ۶ سوره احزاب، اولویت پیامبر اکرم بر مؤمنان تأکید شده است. فقها به استناد این آیه به ولایت او بر دیگران و وجوب پیروى آنان از او حکم کرده‌اند. بر این اساس، حفظ جان پیامبر بر جان همگان اولویت دارد و او مى‌تواند هر چیزى را که در ملکیت دیگران است، حتى با وجود نیاز مالک آن، حیازت کند.[۳۴]

مهمترین آثار در خصائص‌النبى

آثار اهل سنت

برخى از آثار مهم در درباره خصائص‌النبى که عمدتا عالمان اهل سنّت نگاشته‌اند، عبارت‌اند از:

آثار شیعه

آثار اختصاصى عالمان شیعه درباره «خصائص‌النبى» معدود است و بیشتر در کتاب‌های فقهی مطرح شده است، اما آنها آثار اختصاصی‌ هم در این زمینه دارند، از جمله «خصائص‌ النبى» اثر احمد بن محمد بن دؤل قمى (متوفى ۳۵۰).[۳۸]

به علاوه در منابع حدیثى و تفسیر نیز به مناسبت بحث از آیات و احادیث مرتبط با خصائص‌النبى، به این موضوع توجه شده است. همچنین در منابع مربوط به سیره و تاریخ و کلام، در قالب عناوینى چون شمائل، فضائل، مناقب، معجزات و دلایل نبوت پیامبر اکرم از برخى خصایص وى سخن به میان آمده است مانند:

پانویس

  1. جوهرى؛ ابن‌منظور؛ معجم‌النفائس الوسیط، ذیل «خصص».
  2. اهدل، ص۱۵؛ صادق‌ بن محمد بن ابراهیم، ص۲۴.
  3. رجوع کنید به سوره احزاب: ۴۰.
  4. رجوع کنید به سوره سبا: ۲۸؛ سوره فرقان: ۱؛ سوره اعراف: ۱۵۸.
  5. رجوع کنید به سوره آل‌ عمران: ۸۱؛ سوره اعراف: ۱۵۷؛ سوره صف: ۶.
  6. رجوع کنید به سیوطى، ج۱، ص۷ـ۱۶، ج۲، ص۳۱۴ـ۳۳۱، ۳۷۶ـ۳۹۱؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۶۵۱، ۶۵۴ـ۶۵۶؛ اهدل، ص۲۰ـ۲۴، ۳۸، ۵۰ـ۵۲، ۶۱، ۱۲۳ـ۱۳۳.
  7. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۳۵۱ـ۳۶۱، ۳۵۸ـ۳۷۶، ۳۹۴ـ۳۹۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۴۲ـ۷۳۵؛ اهدل، ص۷۷ـ۹۵، ۱۳۳ـ۱۳۸.
  8. رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۴ـ۳۵۶؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۳؛ بهوتى حنبلى، ج۵، ص۲۳.
  9. رجوع کنید به نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۶۲؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶؛ بهوتى حنبلى، همانجا.
  10. براى نمونه رجوع کنید به نجفى، ج۲۹، ص۱۲۹.
  11. رجوع کنید به ابن‌حجر عسقلانى، ج۹، ص۹۹ـ۱۰۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۶؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۱۹؛ صدر، ج۶، ص۴۰؛ نیز رجوع کنید به تعداد زوجات.
  12. رجوع کنید به ابن‌هشام، قسم۲، ص۶۴۷؛ ابن‌بابویه، ج۲، ص۴۱۹.
  13. رجوع کنید به محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸؛ صدر، ج۶، ص۴۰ـ۴۱.
  14. براى نمونه رجوع کنید به محقق حلّى، قسم۲، ص۴۹۷؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۳؛ بحرانى، ج۲۳، ص ۹۸ـ۹۹.
  15. براى نمونه رجوع کنید به علامه حلى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۰ـ۷۱.
  16. رجوع کنید به ابن‌قدامه، ج۷، ص۳۴۰؛ نووى، ۱۴۰۷، ج۹، ص۲۲۹ـ۲۳۰؛ ابن‌حجره عسقلانى، ج۹، ص۱۱۰.
  17. رجوع کنید به ابن‌ شهر آشوب، ج۱، ص۱۲۴؛ نووى، روضة الطالبین، ج۵، ص۳۵۴؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۵۱۳ـ۵۱۴؛ قس ابن‌قدامه، ج۳، ص۳۱۲.
  18. رجوع کنید به ابن‌ حِبّان، ج۱۴، ص۳۲۴ـ۳۲۵؛ علامه حلى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۱۷؛ بهوتى حنبلى، ج۲، ص۳۹۶.
  19. رجوع کنید به کلینى، ج۴، ص۲۲۶؛ علامه حلّى، منتهى‌المطلب، ج۲، ص۶۸۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۲؛ شوکانى، ج۵، ص۲۸ـ۲۹.
  20. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۲۱ـ۴۲۳؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۲؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۸؛ براى موارد دیگر، مثل ناقض طهارت نبودن خواب براى ایشان رجوع کنید به احمد بن حنبل، ج۶، ص۳۶؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۵۲ـ۳۵۳؛ سیوطى، ج۲، ص۴۴۲؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۶۶؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۹؛ شوکانى، ج۱، ص۲۶۷؛ اهدل، ص۱۸۸؛ صدر، ج۶، ص۵۱.
  21. رجوع کنید به محقق حلّى، قسم ۲، ص۴۹۷؛ علامه حلّى، مختلف الشیعة، ج۷، ص۲۴۶ـ۲۴۸؛ سیوطى، ج۲، ص۴۱۲ـ۴۱۳؛ نجفى، ج۲۹، ص۱۲۵؛ قس بحرانى، ج۲۳، ص۱۰۱ـ۱۰۲.
  22. رجوع کنید به شمس‌الائمه سرخسى، ج۳۰، ص۲۷۵؛ محقق حلّى، همانجا؛ حَطّاب، ج۵، ص۹؛ قس آلوسى، ذیل سوره یوسف: ۸۸ که برخى این حرمت را ویژگى تمام پیامبران دانسته‌اند.
  23. رجوع کنید به بیهقى، ج۷، ص۴۰؛ ابن‌حجر عسقلانى، ج۵، ص۲۶۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۶ـ۵۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۶.
  24. رجوع کنید به طوسى، ج۴، ص۱۵۳؛ نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۸ـ۳۵۰؛ سیوطى، ج۲، ص۴۰۸ـ۴۱۱؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۸.
  25. رجوع کنید به محقق حلّى، همانجا؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۶ـ۳۹۷؛ شهیدثانى، ج۷، ص۷۴ـ۷۵.
  26. رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ ابن‌قدامه، ج۱، ص۷۷۰؛ مطیعى، ج۱۶، ص۱۴۲.
  27. رجوع کنید به نووى، روضة‌الطالبین، ج۵، ص۳۴۷؛ سیوطى، ج۲، ص۳۹۸ـ۴۰۰؛ محقق کرکى، ج۱۲، ص۵۴.
  28. رجوع کنید به سوره احزاب: ۳۲.
  29. رجوع کنید به شهیدثانى، ج۷، ص۷۸ـ۷۹؛ نیز رجوع کنید به حجاب.
  30. رجوع کنید به سوره حجرات: ۲ـ۳.
  31. رجوع کنید به سوره حجرات: ۴ـ۵.
  32. رجوع کنید به سیوطى، ج۲، ص۴۴۲ـ۴۴۵؛ قسطلانى، ج۲، ص۶۷۹ـ۶۸۰؛ صدر، ج۶، ص۵۲ـ۵۴.
  33. رجوع کنید به سوره توبه: ۶۱؛ سوره احزاب: ۵۳، ۵۷.
  34. رجوع کنید به طوسى، همانجا؛ علامه حلّى، تذکرة‌الفقهاء، ج۲، ص۵۶۷؛ حطّاب، ج۵، ص۶.
  35. در مذهب ابن جوزی اختلاف است. گروهی او را حنبلی سنی و گروهی او را شیعه دانسته اند.
  36. حاجى‌خلیفه، ج۱، ستون ۷۰۵ـ۷۰۶، ج۲، ستون ۱۱۹۲، ۱۵۶۰؛ بغدادى، ایضاح، ج۲، ستون ۶۹۱؛ همو، هدیه، ج۱، ستون۱۴۰ـ۱۴۱، ۵۲۰ـ۵۲۱، ج۲، ستون ۲۰۶.
  37. در مذهب ابونعیم اختلاف است. گروهی او را سنی و گروهی او را شیعه معری کرده اند.
  38. رجوع کنید به نجاشى، ص۸۹ـ۹۰.

منابع